ز تیغش زخم سیرابی‌ست دل را،
تشنه کی مانم؟!

#حزین_لاهیجی

#ز

یارے آنست ڪه زهر از قبلش نوش ڪنی

نه چو رنجے رسدت یار فراموش ڪنی

#سعدی

#ی

‌‌‌رنجوری را گفتند دلت چه می خواهد؟




گفت آنکه دلم چیزی نخواهد

#‌سعدی

#ر

به‌ چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست

نبسته است کسی شاهراہ دل ها را

#صائب_تبریزی

‌ ‌‌#ب

تاخت رخ آفتاب، گشت جهـان مست‌وار

بر مثـل ذرّه‌ها، رقـص‌کنـان پیش یــار


#مولانا

#ت

آهسته بیا
در گوشت چیزے بگویم
پیراهنم پیراهنت را
دوست دارد ...

#ایرج_علی_نژاد

#آ

زخمم بزن، ڪه زخم مرا مــرد میڪند

اصلا براے عشــق سرم درد مے ڪند

#نجمه_زارع

#ز

اے خوشا آن دل
ڪه آزارے نمي آيد از او
غير ڪار عاشقی ڪارے نمي آيد از او

#رهی_معیرے
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
#الف

ضربان پايت را می‌شنوم
در سينه‌ام
راه می‌روے ...

#حسین_صفا

#ض

از
ايستادن بدون تو
خسته شده ام...

#غسان_كنفانی
#الف

‌
‏‌بی تو
دیده‌ی جان را
بسته‌ام ز بینایی...

#سیمین_بهبهانی


#ب

چنان دوستت دارم؛
که کاش کسی این گونه مرا
دوست می داشت...

#محمود_درویش
#چ

تا به دیوار و درش تازه ڪنم عهد قدیم

گاهی از ڪوچه معشوقه خود میگذرم


#شهریـــار

#ت

براے خوشبخت ڪردنم
نیازے به معجزه نیست !
فقط بودنت را
همیشگے ڪن

#مریم_علیمردانے
#ب

همــدمـی جـز شعـرهایت نیست باور می کنی!

عشق خود را با چه احساسـی به تو حالی کنـم؟

#بهاره_طلایی
#ه

راه برم به سوے او شب به چراغ روے او

چون برسم به ڪوے او حلقه‌ے در بگیرمش

#مولانا
#ر

از درد همیشه من دوا می‌بینم
در قهر و جفا لطف و وفا می‌بینم



در صحن زمین به زیر نه طاق فلک
بر هرچه نظر کنم تو را می‌بینم

#مولانا

#الف

باشد که بگشایی دَری



گویی که برخیز اَندرآ ...

#مولانا
#ب

ای غذایِ جانِ مستم نامِ تو

#مولانا
#الف

آیا عاشقانه هایم راهنگامی ڪه سڪوت ڪرده ام، می شنـوی


#نزار_قبانیــ

#الف