.
من سر نهادم پاے دل ،
از شوق شمعی شبفروز
من سوختهے عشق هستم و
همدردِ یڪ پروانهام ...!!
#حسناحمدےباغنی
#میم
من سر نهادم پاے دل ،
از شوق شمعی شبفروز
من سوختهے عشق هستم و
همدردِ یڪ پروانهام ...!!
#حسناحمدےباغنی
#میم
دلم تنگ و ز یارم دور دورم
شڪستـه پشت پاے تو غرورم
هزاران داغ بے درمان به سینه
ڪجـا رفتے تو اِے سنگ صبورم ؟
#سیدسجاد_حمزوے
#دال
شڪستـه پشت پاے تو غرورم
هزاران داغ بے درمان به سینه
ڪجـا رفتے تو اِے سنگ صبورم ؟
#سیدسجاد_حمزوے
#دال
دعا نموده ام ڪه بیاید ، ولے نمے آید!
دلا...! ، گمان ڪنم ڪه زِ چشم خدا هم افتادیم...!!!
#مسیح_مسیحا
#دال
دلا...! ، گمان ڪنم ڪه زِ چشم خدا هم افتادیم...!!!
#مسیح_مسیحا
#دال
عشق تو ز خاص و عام پنهان چه كنم؟
دردي كه ز حد گذشت درمان چه كنم؟
خواهم كه دلم به ديگري ميل كند
من خواهم و دل نخواهد، اي جان چه كنم؟
#ابوسعيد_ابوالخير
#ع
دردي كه ز حد گذشت درمان چه كنم؟
خواهم كه دلم به ديگري ميل كند
من خواهم و دل نخواهد، اي جان چه كنم؟
#ابوسعيد_ابوالخير
#ع
امشب اگر یاری کنی، ای دیده توفان می کنم
آتش به دل می افکنم، دریا به دامان می کنم
می جویمت، می جویمت، با آن که پیدا نیستی
می خواهمت، می خواهمت، هر چند پنهان می کنم
زندان صبرآموز را، در می گشایم ناگهان
پرهیز طاقت سوز را، یکسر به زندان می کنم
یا عقل تقوا پیشه را، از عشق می دوزم کفن
یا شاهد اندیشه را، از عقل عریان می کنم
بازآ که فرمان می برم، عشق تو با جان می خرم
آن را که می خواهی ز من، آن می کنم، آن می کنم.
#بانوسیمین_بهبهانی
#الف
آتش به دل می افکنم، دریا به دامان می کنم
می جویمت، می جویمت، با آن که پیدا نیستی
می خواهمت، می خواهمت، هر چند پنهان می کنم
زندان صبرآموز را، در می گشایم ناگهان
پرهیز طاقت سوز را، یکسر به زندان می کنم
یا عقل تقوا پیشه را، از عشق می دوزم کفن
یا شاهد اندیشه را، از عقل عریان می کنم
بازآ که فرمان می برم، عشق تو با جان می خرم
آن را که می خواهی ز من، آن می کنم، آن می کنم.
#بانوسیمین_بهبهانی
#الف
به تو که میرسم مکث میکنم
انگار در زیبایی ات چیزی جا گذاشته ام
مثلا در صدایت... آرامش
یا در چشم هایت... زندگی
#نیما_یوشیج
#ب
انگار در زیبایی ات چیزی جا گذاشته ام
مثلا در صدایت... آرامش
یا در چشم هایت... زندگی
#نیما_یوشیج
#ب
بعد از این بگذار قلب بے قرارے بشڪند
گل نمے روید، چه غم گر شاخسارے بشڪند
باید این آیینه را برق نگاهے میشڪست
پیش از آن ساعت ڪه از بار غبارے بشڪند
گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام
صبر باید ڪرد تا سنگ مزارے بشڪند
شانه هایم تاب زلفت را ندارد! پس مخواه
تخته سنگے زیر پاے آبشارے بشڪند
ڪاروان غنچه هاے سرخ روزے مے رسد
قیمت لبهاے سرخت روزگارے بشڪند
#فاضلنظرے
#ب
گل نمے روید، چه غم گر شاخسارے بشڪند
باید این آیینه را برق نگاهے میشڪست
پیش از آن ساعت ڪه از بار غبارے بشڪند
گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام
صبر باید ڪرد تا سنگ مزارے بشڪند
شانه هایم تاب زلفت را ندارد! پس مخواه
تخته سنگے زیر پاے آبشارے بشڪند
ڪاروان غنچه هاے سرخ روزے مے رسد
قیمت لبهاے سرخت روزگارے بشڪند
#فاضلنظرے
#ب