در رو به آرومی باز کردم …
باریکه نور افتاد توی اتاق تاریک…
چشام به سیاهی مطلق اتاق عادت نداشت…
طول کشید تا بتونم گوشه ی اتاق تشخیصش بدم…
سرشو روی زانوش گذاشته بود و توی خودش جمع شده بود…
آروم به سمتش قدم برداشتم…
صداش زدم ولی حتی ی میلی مترم سرشو تکون نداد…
کنارش آروم نشستم….صورتمو به سرش نزدیک کردم و دوباره صداش کردم…
سرشو ی وری بلند کرد… چشماش گریون بود و متورم…
پوزخند کجی روی لبش خود نمایی میکرد: چی شد بلاخره به مام سر زدی…
حرفش انگار سیلی محکمی بود روی صورتم…
شرمگین نگاش کردم: ببخشید بی معرفتیامو…
پوزخندش پررنگ تر شد: اره دیگه من نبخشم کی ببخشه؟ همیشه معرفتات واسه دیگرونه به ما که میرسی کاسه چه کنم چه کنم دستت گرفتی که بازم بیا منو ببخش…
کییاد من میفتی؟ دِ اخه بی معرفت کدوم یکی از اونایی که براشون معرفت گذاشتی پات موندن به جز من؟
کی ته تهش برات دل سوزونده جز من…
دلت بسوزه یکم برا من ،بسوزه چی میشه مگه؟
مگه من جز توام…؟
به عقب هلم داد…
چشمام باز شد، سرم را از روی زانوم برداشتم…چار دست و پا به سمت آینه قدی رفتم…
جلوی آینه چیزی به چشمم نیومد به جز چشم های قرمز و متورمم…
دستی به خاک آینه کشیدم و تصویرم رو پاک کردم…
تصویر کدرم بی معرفتیای خودمو برای خودم به رخ میکشید… همون قدر این روزا برای خودم کدر شده بودم…
برای روحم… برای کسی که بودم…
احساسم احساس قایقیه که از ساحلش دور شده… خیلی دور..
خیلیامون دریای دلمون برای دیگران آرومه و برای خودمون مواج
یکم کاش بیشتر قدر خودمونو بدونیم…
کمترین کاریه که میشه برای جهان ناآروم این روزا برای خودمون انجام بدیم…
#مليكا_سهرابي
باریکه نور افتاد توی اتاق تاریک…
چشام به سیاهی مطلق اتاق عادت نداشت…
طول کشید تا بتونم گوشه ی اتاق تشخیصش بدم…
سرشو روی زانوش گذاشته بود و توی خودش جمع شده بود…
آروم به سمتش قدم برداشتم…
صداش زدم ولی حتی ی میلی مترم سرشو تکون نداد…
کنارش آروم نشستم….صورتمو به سرش نزدیک کردم و دوباره صداش کردم…
سرشو ی وری بلند کرد… چشماش گریون بود و متورم…
پوزخند کجی روی لبش خود نمایی میکرد: چی شد بلاخره به مام سر زدی…
حرفش انگار سیلی محکمی بود روی صورتم…
شرمگین نگاش کردم: ببخشید بی معرفتیامو…
پوزخندش پررنگ تر شد: اره دیگه من نبخشم کی ببخشه؟ همیشه معرفتات واسه دیگرونه به ما که میرسی کاسه چه کنم چه کنم دستت گرفتی که بازم بیا منو ببخش…
کییاد من میفتی؟ دِ اخه بی معرفت کدوم یکی از اونایی که براشون معرفت گذاشتی پات موندن به جز من؟
کی ته تهش برات دل سوزونده جز من…
دلت بسوزه یکم برا من ،بسوزه چی میشه مگه؟
مگه من جز توام…؟
به عقب هلم داد…
چشمام باز شد، سرم را از روی زانوم برداشتم…چار دست و پا به سمت آینه قدی رفتم…
جلوی آینه چیزی به چشمم نیومد به جز چشم های قرمز و متورمم…
دستی به خاک آینه کشیدم و تصویرم رو پاک کردم…
تصویر کدرم بی معرفتیای خودمو برای خودم به رخ میکشید… همون قدر این روزا برای خودم کدر شده بودم…
برای روحم… برای کسی که بودم…
احساسم احساس قایقیه که از ساحلش دور شده… خیلی دور..
خیلیامون دریای دلمون برای دیگران آرومه و برای خودمون مواج
یکم کاش بیشتر قدر خودمونو بدونیم…
کمترین کاریه که میشه برای جهان ناآروم این روزا برای خودمون انجام بدیم…
#مليكا_سهرابي
فرقی نمی کند کجایِ جهان باشید
فقط کافیست
یک نفر عاشقانه دوستت داشته باشد
حالا می خواهد
رویِ صندلیِ یک پارک باشید ،
یا خیابانی بی انتها !
هر جا که باشد ،
آنجا بهشت است.
#احسان_کرمی
فقط کافیست
یک نفر عاشقانه دوستت داشته باشد
حالا می خواهد
رویِ صندلیِ یک پارک باشید ،
یا خیابانی بی انتها !
هر جا که باشد ،
آنجا بهشت است.
#احسان_کرمی
هیچوقت قرار نیست کوه کج بشه تا به قلهاش صعود کني، قرار نیست از آسمون طلا بباره، قرار نیست یه شبه بشي مدیرعامل بزرگترین شرکت و... یا هرچیز دیگه قراره از شکستهات درس بگیري و بلند شي تا برسي به خواسته دلت!
#دکتر_هلاکويي
#دکتر_هلاکويي
مهــربان باش
چون هر کس را که می بینــی درگــیر نبردی دشـوار است...
چون هر کس را که می بینــی درگــیر نبردی دشـوار است...
اگر کسی را دارید که هوای بیقراریهای مدام و بغضهای مزمن و ادامهدارتان را داشتهباشد، خوشبختید.
اگر کسی را دارید که دلش برای نگاه شما، حرفهای شما، و صدای شما تنگ بشود، که برایش تکرار پذیر و تکرار شونده نباشید، که خسته نشود از حضور ممتد شما، که از نظرش با تمام جهان فرق داشتهباشید، خوشبختید.
اگر کسی را دارید که شما را ترجیح بدهد به همه چیز، به همه جا، به همه، که اولویت اولش باشید و بدون جایگزین و مشابهی، خوشبختید.
اگر کسی را دارید که برای شما وقت میگذارد، که دریغ نمیکند، که حالتان را میپرسد، که دردهاتان را میفهمد و بذر انگیزه و آرامش به لحظههاتان میپاشد، خوشبختید.
خوشحال باشید برای این حس و حال خوب. در دنیا آدمهای زیادیاند که هستند، که کسانی را کنارشان دارند، اما خوشبخت نیستند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
اگر کسی را دارید که دلش برای نگاه شما، حرفهای شما، و صدای شما تنگ بشود، که برایش تکرار پذیر و تکرار شونده نباشید، که خسته نشود از حضور ممتد شما، که از نظرش با تمام جهان فرق داشتهباشید، خوشبختید.
اگر کسی را دارید که شما را ترجیح بدهد به همه چیز، به همه جا، به همه، که اولویت اولش باشید و بدون جایگزین و مشابهی، خوشبختید.
اگر کسی را دارید که برای شما وقت میگذارد، که دریغ نمیکند، که حالتان را میپرسد، که دردهاتان را میفهمد و بذر انگیزه و آرامش به لحظههاتان میپاشد، خوشبختید.
خوشحال باشید برای این حس و حال خوب. در دنیا آدمهای زیادیاند که هستند، که کسانی را کنارشان دارند، اما خوشبخت نیستند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دوست داشتن تو فنجان چاي دم كشيده اي بود محصور شده ميان انگشتان خسته يك كارگر
چيزي شبيه چارقدِ گلدار مادربزرگ گوشه ي صندوقچه ي خانه يا همرنگِ حالو هواي بعد از آخرين امتحان خرداد ماه...
تو برايم بگو...
دوست نداشتن زني كه بيشتر از هر كسي عاشق تو بود چه لذتي داشت؟
#مهسا_گلدي_پور
چيزي شبيه چارقدِ گلدار مادربزرگ گوشه ي صندوقچه ي خانه يا همرنگِ حالو هواي بعد از آخرين امتحان خرداد ماه...
تو برايم بگو...
دوست نداشتن زني كه بيشتر از هر كسي عاشق تو بود چه لذتي داشت؟
#مهسا_گلدي_پور
گل پاسخ داد: ابله! گمان می کنی شکوفا شدن من، برای دیده شدن است؟
من برای خود می شکفم و نه برای سایر افراد. شکوفایی، مرا خوشحال می کند. منشا شادی من، در وجود و شکوفایی خودم است.
من برای خود می شکفم و نه برای سایر افراد. شکوفایی، مرا خوشحال می کند. منشا شادی من، در وجود و شکوفایی خودم است.
آهسته
آرام، دستت را بر من بگذار
و همچون روزگارت
مرا سخت مفشار
که در میان انگشتانت در هم می شکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو...
#غاده_السمان
آرام، دستت را بر من بگذار
و همچون روزگارت
مرا سخت مفشار
که در میان انگشتانت در هم می شکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو...
#غاده_السمان
اوج لذت در این است که با شخصی که از تو متنفر است و بسیار غیبتت میکند، همنشین شوی؛ با این حال [در جوار تو] به گونهای دیگر جلوه کند. همین کافیست که درنماید، حضور تو چنان هیبتی دارد که قادر است او را به شخصی منافق و ترسو تبدیل کند.
#جبران_خلیل_جبران
#جبران_خلیل_جبران
نه در دشت بمان و نه چندان صعود کن که از دید خارج شوی، بهترین منظرەی گیتی در ارتفاعی میان این دو است.
#وقتی_نیچه_گریست
#اروین_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
#اروین_یالوم
وقتی در مقابل چیزهایی که دارید سپاسگزار باشید، صرف نظر از هر اندازه کوچک بودنشان،درخواهید یافت که روند افزایش آن چیزها خیلی زود شتاب میگیرد.
#معجزهی_شکرگزاری
#راندا_برن
#معجزهی_شکرگزاری
#راندا_برن
احترام یعنی علاقه به این مطلب که دیگری، آنطور که هست، باید رشد کند و شکوفا شود. بدین ترتیب در آنجا که احترام هست، استثمار وجود ندارد.
من میخواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود، نه برای پاسداری من.
#اریک_فروم
من میخواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود، نه برای پاسداری من.
#اریک_فروم
به طور کلی صلاح در این است که آدمی شعور خویش را با نگفتن نشان دهد، نه با گفتن!
زیرا سکوت از هوشمندی است و گفتن از خودپسندی.
#آرتور_شوپنهاور
زیرا سکوت از هوشمندی است و گفتن از خودپسندی.
#آرتور_شوپنهاور
احترام به عقاید؛ یعنی من
به محدودیت هایی که برای
خودت گذاشتی احترام بذارم،
نه به محدودیت هایی
که میخوای برای من بذاری!
به محدودیت هایی که برای
خودت گذاشتی احترام بذارم،
نه به محدودیت هایی
که میخوای برای من بذاری!