زندگی ما همین است:
دزدکی زندگی می‌کنیم!
دزدکی یاد می‌گیریم، دزدکی کتاب می‌خوانیم، دزدکی دل می‌بازیم،
دزدکی شعر می‌نویسیم و
دزدکی می‌میریم...

#غاده_السمان

جایی از سریال "new pope"
"کاردینال گوتیرز" در توضیح عشق میگه:

«عشق مثل خداست؛ به صورت دقیق نمی‌دونیم وجود داره یا نه، اما به شدت محتاجیم که وجود داشته باشه»

فکرکنم این درست‌ترین تعریف از عشق و خداونده که من تا حالا شنیدم.

سردرگم نباش عزیز من.
در همه‌چیز نشانه‌هایی برای تصمیم گیری نهفته‌ست.
کافیه چشم‌هات رو باز نگه داری.

ترجیح میدهم دوست داشتنم را به گوشش برسانم ،
تا شانه هایم سبک تر شوند از بارِ دوستت دارم گفتنی که همیشه پنهانش کرده ام.
شاید هم بعد از شنیدنش برای همیشه از دستش بدهم.
اما میخواهم بداند،
میخواهم از من بیشتر برای خودش بداند.
تا اینکه دوست داشتنم را از او بپوشانم و از دستش بدم...


#فرگل_مشتاقی

سخت دل دادی به ما و
ساده دل برداشتی...!
دل بریدن هات
حکمت داشت،
دلبر داشتی...!

#علیرضا_بدیع

از چیزی که براتون خیلی مهمه
راحت دست نکشید؛
شاید این جنگیدن تاوان سختی
براتون داشته باشه؛
اما!!!
بعدش دیگه حسرت نجنگیدنِ براش
رو نمیخورید...

خواستم بگم ‏خيلي سخت ميشه حس خراب شده
رو مثل اولش كرد، مواظب رفتارمون باشيم، همين!

دیگران را ببخش و خود را رها کن...!
اگر کینه ای در دل نداشته باشی، سبکتر خواهی بود...
هیچ پرنده ای با بار سنگین اوج نخواهد گرفت ...

اگر بتونی «من که بهت گفته بودم» رو از دایره جمله‌هات حذف کنی، احساس امنیت اطرافیانت چند برابر میشه.

چرا وقتی کسی را دوست داریم اینقدر تنها و بی‌پناه و بی‌چاره می‌شویم؟
شاید آنقدر که ما دوستش داریم او دوستمان ندارد.

گاهي اوقات خسته ميشي از قوي بودن
دلت ميخواد يك استعفا نامه بلند بنويسي
از قوي بودن!
بعد هم وسايلتو جمع كني و خسته دور شي از تمام ادمهايي كه مجبورت ميكنن به قوي بودن
قوي بودن بد نيستا!! نه!
فقط ادمه ديگه خسته ميشه!
دلت ميخواد بري يجاي دورِ دور
جايي كه اگه پرسيدن قويي يا ضعيف؟
بگي ضعيفِ ضعيف
يكي زير بال و پرمو بگيره و جاي من قوي باشه و من زير چترش خوب استراحت كنم
استراحتي قدِ ي عمر
قد تمام خستگيام
قدِ تمام قوي بودنم!

#مليكا_سهرابي

یه وقتایی خودتو بغل کن و بگو :
«مرسی که هر سختی و دردی بود رو از سر گذروندی، دل شکستگی،افسردگی،مشکلات خونوادگی، چندین بار اعتماد به کسایی که هیچوقت لیاقتشو نداشتن و همه ی چیزای دیگه که تنهایی تحمل کردی ولی هیچوقت جا نزدی!خیلی راه سخت و طولانی رو اومدی،بهت افتخار میکنم..»

می‌دانی من هیچ‌وقت تورا نداشتم. فقط فکر می‌کردم که تورا دارم. تنها یک خیال واهی توی ذهن‌ام بودی. رویایی بودی که آنقدر در ذهن تکرار شده بود انگار واقعیت داشت اما هرگز این‌طور نبود. متاسفم اما سراب بودی. واقعیت نداشتی و این خیلی غم‌انگیز است.

‏نادیده گرفتن آدما رو سرد میکنه حتی عاشق ترینارو حتی موندنی ترینارو راهی میکنه، میخوام بگم حواست باشه کمن آدمایی که واسه ساختن لحظات شیرین برات از خودشون هم میگذرن

در کتابی که هرگِز ننوشتم؛ کسی جُز تو نبود .

#مارگریت_دوراس

حال خوشی ندارم. گیج و منگم و خودم را به جا نمی‌آورم. مثل این است که حافظه‌ام را از دست داده‌ام و نمی‌دانم شاهرخ مسکوبم یا چه‌ کسی دیگر؟ کی؟ مثل آن دهاتی‌ام در گرگ و میش جنگل و شکارچی تشنه‌ی خونِ تفنگ‌به‌دست. شکارچی ترسیده، تهدیدآمیز فریاد می‌کشد سیاهی کیستی و دهاتی ترسیده‌تر وحشت‌زده‌تر جواب می‌دهد: مُو هیچ‌کسم! من هم بی ترس و بی صدا احساس «هیچ‌کسی» دارم؛ کسی که هیچ‌کس نیست. نه این‌که خودم را مثلاً گم کرده باشم و نیابم. آدم یا هر چیزی در «جایی» گم می‌شود و در یک «وقتی». من در این حال که هستم حس زمان و مکان را از دست داده‌ام بنابراین «گم‌شده» نیستم. انگار در فضای خالی و بی‌وزنِ درون خودم معلقم. مثل فضانورد شناور در سفینه .

#شاهرخ_مسکوب

در من چیزی کم بود و دراین زندگانی هم چیزی کَج بود . میانِ ما و زندگانی یک چیزی گنگ ماند . ما دیر آمدیم یا زود هرچه بود به موقع نیامدیم . گذشت و بِهتر که می‌گذرد .

#محمود_دولت_آبادی