The Clamor Of Being‌
962 subscribers
2.03K photos
26 videos
430 links
«باید برگردیم و همه‌ی زندگی‌مان را برداریم
باید زندگی‌مان را جای دیگری ببریم.

نمی‌توانیم برگردیم
نامه‌ها گم می‌شوند
و نمی‌فهمیم در این نامه‌ها چه بوده.»

حذفیات:
https://t.me/hazviatclamorofbeing

https://t.me/HarfinoBot?start=37372f1c7e64e8b
Download Telegram
نگاهش می‌کنم؛ او هم نگاهم می‌کند و بعد، با بزرگ منشی عذرخواهی می‌کند. می‌گوید: «آخر من یک چینی هستم».
به هم لبخند می‌زنیم. می‌پرسم که آیا طبیعی است آدم اینقدر غمگین باشد، اینطور که ما هستیم. می‌گوید: در روز ... در اوج گرما. می‌گوید که بعدش همیشه کسالت‌آور است. لبخند می‌زند، خواه پای عشق درمیان باشد خواه نه. می‌گوید که با فرارسیدن شب، به محض تاریک شدن، تمام می‌شود.
___
عاشق، مارگریت دوراس، ترجمه‌ی قاسم روبین.
The Clamor Of Being‌
نگاهش می‌کنم؛ او هم نگاهم می‌کند و بعد، با بزرگ منشی عذرخواهی می‌کند. می‌گوید: «آخر من یک چینی هستم». به هم لبخند می‌زنیم. می‌پرسم که آیا طبیعی است آدم اینقدر غمگین باشد، اینطور که ما هستیم. می‌گوید: در روز ... در اوج گرما. می‌گوید که بعدش همیشه کسالت‌آور…
من هیچ وقت ننوشته‌ام، خیال کرده‌ام که نوشته‌ام، هیچ وقت دوست نداشته‌ام، خیال کرده‌ام که داشته‌ام. من هیچ کاری نکردم جز انتظار کشیدن، انتظار در برابر دری بسته.
____
عاشق، مارگریت دوراس، ترجمه‌ی قاسم روبین.
استنلی کوبریک: یک زندگی نامه، جان باکستر، ترجمه‌ی علی‌رضا پلاسید.
The Clamor Of Being‌
از همان.
از فصل بعدش، درباره‌ی دوران ساخت پرتقال کوکی و بری لیندون، این‌جا اشاره به پرتقال کوکی داره.