مثلِ ماهیِ سیاهِ کوچولو
روز اول درمانگاه ارتوپد بود.کیپ تا کیپ مریض و دانشجو تو اتاق بودیم.یکی از دوستام رو صندلیِ کنارِ رزیدنت سال ۴ نشسته بود که رزیدنت ازش پرسید:دکتر به ارتوپد علاقه داری؟ دوستِ من هم در نهایتِ صداقت گفت:نه دکتر اصلا! رزیدنت، لبخندی زد و گفت:مگه میشه مرد باشی و…
مرد بودن در اینجا منظور توانِ انجام کارهای یدیِ سنگینه،که بالتبع خانم ها خیلی خیلی کمتر ازش استقبال میکنن!
و قطعا میدونید که ارتوپد خانم خیلی خیلی خیلی کمه!
#Nosexsism!
و قطعا میدونید که ارتوپد خانم خیلی خیلی خیلی کمه!
#Nosexsism!
هرچیکسِ عزیزم سلام
روزگار بهتر میگذرد و حالم خوب است.باران میبارد و عشق را میپراکند.آسمانِ سُرخِ شب را چون یادآوارِ لبهای توست،میستایم.
زندگی این روزها هرچند سرد و استخوان سوز اما عاشقانهتر و زیبا تر میگذرانم.
خلاصه که
سرت را درد نیاورم.
حرف زیادی برای گفتن ندارم،جز آنکه همچون طلوعِ آفتاب در دلِ جنگلی زمستانی دوستت دارم.
#نامهای_به_هرچیکس
#بخش_ششم
روزگار بهتر میگذرد و حالم خوب است.باران میبارد و عشق را میپراکند.آسمانِ سُرخِ شب را چون یادآوارِ لبهای توست،میستایم.
زندگی این روزها هرچند سرد و استخوان سوز اما عاشقانهتر و زیبا تر میگذرانم.
خلاصه که
سرت را درد نیاورم.
حرف زیادی برای گفتن ندارم،جز آنکه همچون طلوعِ آفتاب در دلِ جنگلی زمستانی دوستت دارم.
#نامهای_به_هرچیکس
#بخش_ششم
پزشکیِ لامصب اونقدر طولانیه که تازه بعد از ۵ سال ک فکر میکنی دانشگاه تموم شده و میری بیمارستان عنِ خاصی هستی متوجه میشی تخمِ هیچ کس نیستی:/
#میرزا_قشمشم
#میرزا_قشمشم
حرف دلم را از روز دانشجو برایتان بزنم
که :
من را به این دنیا آوردند،که زندگی کنم.
تلاش کنم،رشد کنم،بِگُذَرانَمَش و در نهایت در گوشهای آرام بگیرم و شرابِ مرگ را سر بکشم.
یادم نمیآید به کسی قولِ مبارزه داده باشم!
یادم نمیآید قول داده باشم که برای ایندهام بجنگم!
قرارمان این نبود که برای تک تک ارکانِ زندگی،خودم را میانِ مهلکهای بدانم که باید تند و تیز گلیمم را از آب بیرون بکشم!
من آمدم که زندگی کنم
من هیچ چیز نخواستم جز شادی
من دانشجو هستم ولی هم اکنون
حاضرم هرآچه در راهِ دانشجو بودن و علم به دست آورده ام را بدهم،
بقالِ سر کوچه شوم
ولی زندگیِ شاد،با معنا و آرامی داشته باشم!
والسلام
روز دانشجو مبارک!
#میرزا_قشمشم
که :
من را به این دنیا آوردند،که زندگی کنم.
تلاش کنم،رشد کنم،بِگُذَرانَمَش و در نهایت در گوشهای آرام بگیرم و شرابِ مرگ را سر بکشم.
یادم نمیآید به کسی قولِ مبارزه داده باشم!
یادم نمیآید قول داده باشم که برای ایندهام بجنگم!
قرارمان این نبود که برای تک تک ارکانِ زندگی،خودم را میانِ مهلکهای بدانم که باید تند و تیز گلیمم را از آب بیرون بکشم!
من آمدم که زندگی کنم
من هیچ چیز نخواستم جز شادی
من دانشجو هستم ولی هم اکنون
حاضرم هرآچه در راهِ دانشجو بودن و علم به دست آورده ام را بدهم،
بقالِ سر کوچه شوم
ولی زندگیِ شاد،با معنا و آرامی داشته باشم!
والسلام
روز دانشجو مبارک!
#میرزا_قشمشم
بهنام همیشه حرف خوبی میزنه
میگه همیشه یه صد دلاری تو جیبتون باشه
که اگه خواستید فرار کنید .بتونید دهنِ مرزبان رو ببندید که فقط چند دقیقه به جای نشونه گرفتن کلهتون،پاتو رو نشونه بگیره،بلکه یه درصد شانس فرار از مرز رو بیشتر داشته باشید!
بنظرم صد دلاریهاتون رو از الآن بخرید !
که میشه
۳:)))))))میلیون:))))))))))تومن:)))))))))))))))))))))
#میرزا_قشمشم
میگه همیشه یه صد دلاری تو جیبتون باشه
که اگه خواستید فرار کنید .بتونید دهنِ مرزبان رو ببندید که فقط چند دقیقه به جای نشونه گرفتن کلهتون،پاتو رو نشونه بگیره،بلکه یه درصد شانس فرار از مرز رو بیشتر داشته باشید!
بنظرم صد دلاریهاتون رو از الآن بخرید !
که میشه
۳:)))))))میلیون:))))))))))تومن:)))))))))))))))))))))
#میرزا_قشمشم
سلام
تو این مدت همش دنبال بهونه بودم که چه طوری و با چه بهونه ای برگردم و اینجا بازم حرف بزنم
که لپ های نیکا این بهونه رو بهم داد
تو این مدت همش دنبال بهونه بودم که چه طوری و با چه بهونه ای برگردم و اینجا بازم حرف بزنم
که لپ های نیکا این بهونه رو بهم داد
کاش بهش بگم لازم نیست برای چار کلمه درس هفت جد و ابادشو ناقص کنه!!!
پ.ن: همهی این ماجرا ها در یک هفته رخ داده:))
#ماجراهای_من_و_شاگردام
پ.ن: همهی این ماجرا ها در یک هفته رخ داده:))
#ماجراهای_من_و_شاگردام
صد سال گذشت و قرن داره نفسهای آخرش رو میکشه. دارم فکر میکنم آخرین روز های قرنِ قبل؛ کیا به اتفاقات قرن بعد فکر میکردن!
شاید براتعلی،پسر آقا محمد رنگرَز،دقیقا صد سال پیش همین موقعها، تو تاریکی به دیوارِ خونهی آ میرزا قلیِ خطاط تکیه داده و منتظر ماهدخته که از خونه بیاد بیرون و بره سقا خونه یه مشک آب برداره.و همین قدر ساده و احمقانه قرن رو تموم کرده.
امروز که تلویزیون شبکه ۴ از اتفاقات کهکشان در قرن پیش رو میگفت؛خیلی ناراحت بودم که من نیستم تشکیل ابرنواختر بعدی رو ببینم و حیف که چقدر من، زندگیم،و همهی اونچه به عنوان دغدغه میدونمش حقیر و بیارزش هستن که صدسال دیگه هیچ اثری ازشون نمیمونه.
کی باورش میشه که توصد سال این همه ماجرا افتاده باشه!کی باورش میشه که براتعلی نه میدونست لامپ چیه!نه میدونست ماشین چیه!نه میدونست موبایل چیه! و فقط و فقط ماهدخت رو میشناخت و ابروهای کمونی اش که بلکه بیاد و چشمکی بهش بزنه.
ترسناک تر از فکرِ براتعلی؛ فکر به پسریه که دقیقه صد سال دیگه منتظر تموم شدن این قرنه!
یعنی چی تو فکرشه!؟
چه لباسی تنشه؟
سوار چه ماشینیه(یا هرچیز دیگه ایه)
اصلا رو کرهی زمینه!؟
پوف!!
#میرزا_قشمشم
شاید براتعلی،پسر آقا محمد رنگرَز،دقیقا صد سال پیش همین موقعها، تو تاریکی به دیوارِ خونهی آ میرزا قلیِ خطاط تکیه داده و منتظر ماهدخته که از خونه بیاد بیرون و بره سقا خونه یه مشک آب برداره.و همین قدر ساده و احمقانه قرن رو تموم کرده.
امروز که تلویزیون شبکه ۴ از اتفاقات کهکشان در قرن پیش رو میگفت؛خیلی ناراحت بودم که من نیستم تشکیل ابرنواختر بعدی رو ببینم و حیف که چقدر من، زندگیم،و همهی اونچه به عنوان دغدغه میدونمش حقیر و بیارزش هستن که صدسال دیگه هیچ اثری ازشون نمیمونه.
کی باورش میشه که توصد سال این همه ماجرا افتاده باشه!کی باورش میشه که براتعلی نه میدونست لامپ چیه!نه میدونست ماشین چیه!نه میدونست موبایل چیه! و فقط و فقط ماهدخت رو میشناخت و ابروهای کمونی اش که بلکه بیاد و چشمکی بهش بزنه.
ترسناک تر از فکرِ براتعلی؛ فکر به پسریه که دقیقه صد سال دیگه منتظر تموم شدن این قرنه!
یعنی چی تو فکرشه!؟
چه لباسی تنشه؟
سوار چه ماشینیه(یا هرچیز دیگه ایه)
اصلا رو کرهی زمینه!؟
پوف!!
#میرزا_قشمشم
واق واق سگ بی صاحاب فقط احسان علیخانی دم سال نو!
امیدهای الکی به مردم و لاف پوشانی کل بدبختی های ما با دعوت از اهل سیستانِ مادرمرده که این روزها به نماد بدبختی وبیچارگی تبدیل شدهاند و ماسمالی تمام کم و کاست ها با جملهی «ولی مردم سیستان خیلی خونگرم و مهربونن».
فارغ ازینکه خونگرم و مهربون بودن نه نان میشود و نه آب! وچه بسا ترجیح مردمِ به زعم علیخانی خونگرمِ سیستان به درّدندهی سیر بودن است !تا خونگرمِ گرسنه!!
بهرحال با نهایت ادا و اطوار جلوی ۷۰ میلیون مخاطب مدام در حال نصیحت کردن و نالیدن از حجم کار فراوانِ آخر سال، که «ای ایهالناس من و تیمَم و دوروزه بخاطر مخاطب نخوابیدیم» واقعا ملغمهای از ریاکاری و حماقت به بار می آورد که مخاطب را تا مرز تهوع پیش میبرد.
جناب علیخانی نمیداند که در همین چند روز زندگی سخت و پر کارشان خیلی از پزشکان و سایر شغلهای حیاتی با حقوقی یک صدمِ ایشان درحال خدمت رسانیِ بدون منت هستند اما برخلاف ایشان هرچند دقیقه یکبار منت نخوابیدن (بخوانید نخوابیدن ِ چند میلیاردی)را بر فرق سر مخاطب نمیکوبند.
در تک تک واژههای احسان علیخانی نصیحت و نگاه از بالا به پایین حس میکنم. پولدار بی دردی که مدام مردم زخم دیدهی بینوا را به بردباری دعوت میکند.و با شوخی های خنکِ احمقانه با دوستانِ بازیگرِ خنک تر از خودش سعی در متفاوت کردن اجرای دم سال نو با ماهعسل را دارد!
صد البت تنفر من نه بخاطر پولداری علیخانی است که در دنیای سرمایه داری،پول نتیجهی زرنگی و هوش (نه زحمت و تلاش)است. بلکه تنفر من از ایشان از آنجایی منشا میگیرد که در تلاش است خود را انسانی دردمند و همرنگ با جامعه نشان دهد که میتواند راه به راه مردم نصیحت کند!
#میرزا_قشمشم
امیدهای الکی به مردم و لاف پوشانی کل بدبختی های ما با دعوت از اهل سیستانِ مادرمرده که این روزها به نماد بدبختی وبیچارگی تبدیل شدهاند و ماسمالی تمام کم و کاست ها با جملهی «ولی مردم سیستان خیلی خونگرم و مهربونن».
فارغ ازینکه خونگرم و مهربون بودن نه نان میشود و نه آب! وچه بسا ترجیح مردمِ به زعم علیخانی خونگرمِ سیستان به درّدندهی سیر بودن است !تا خونگرمِ گرسنه!!
بهرحال با نهایت ادا و اطوار جلوی ۷۰ میلیون مخاطب مدام در حال نصیحت کردن و نالیدن از حجم کار فراوانِ آخر سال، که «ای ایهالناس من و تیمَم و دوروزه بخاطر مخاطب نخوابیدیم» واقعا ملغمهای از ریاکاری و حماقت به بار می آورد که مخاطب را تا مرز تهوع پیش میبرد.
جناب علیخانی نمیداند که در همین چند روز زندگی سخت و پر کارشان خیلی از پزشکان و سایر شغلهای حیاتی با حقوقی یک صدمِ ایشان درحال خدمت رسانیِ بدون منت هستند اما برخلاف ایشان هرچند دقیقه یکبار منت نخوابیدن (بخوانید نخوابیدن ِ چند میلیاردی)را بر فرق سر مخاطب نمیکوبند.
در تک تک واژههای احسان علیخانی نصیحت و نگاه از بالا به پایین حس میکنم. پولدار بی دردی که مدام مردم زخم دیدهی بینوا را به بردباری دعوت میکند.و با شوخی های خنکِ احمقانه با دوستانِ بازیگرِ خنک تر از خودش سعی در متفاوت کردن اجرای دم سال نو با ماهعسل را دارد!
صد البت تنفر من نه بخاطر پولداری علیخانی است که در دنیای سرمایه داری،پول نتیجهی زرنگی و هوش (نه زحمت و تلاش)است. بلکه تنفر من از ایشان از آنجایی منشا میگیرد که در تلاش است خود را انسانی دردمند و همرنگ با جامعه نشان دهد که میتواند راه به راه مردم نصیحت کند!
#میرزا_قشمشم