مالیخولیا (به نروژی: Melankoli ؛ همچنین با عنوان جاپ در ساحل یا حسادت یا عصر) یک نقاشی کشیده شده توسط هنرمند نروژی، ادوارد مونک، است. این تابلو یک نقاشی اکسپرسیونیستی روغن روی بوم کرباس است که در سالهای ۱۸۹۱–۹۳ میلادی کشیده شده. تصویر نشانگر مردی افسره در ساحل است که سرش بر روی دست راستش تکیه داده و در حال استراحت است. شخص داخل تصویر گویا جاپ نیلسِن، دوست ادوارد مونک، بوده است.
مرد ملانکولی در راست تصویر، با حس و حالی که به وسیله پستی و بلندی های خط ساحلی و خط افق نشان داده شده است و تا سمت چپ تصویر ادامه دارد. منتقدان معتقدند که در این نقاشی کنایه هایی اروتیک نیز وجود دارد که شاید بتوان آنها را در انعکاس تصویر ماه در آب جستجو کرد. منظره ساحل آسگارداسترند را نشان می دهد که مونک تابستان ۱۸۸۹ را آنجا سپری کرد.
مالیخولیا در سال ۱۸۹۱ در نمایشگاه پاییزی اسلو به نمایش گذاشته شد. هنرمند و روزنامهنگار کریستیان کروگ این تصویر را نخستین اثر نمادگرایانه در تاریخ نقاشی نروژ میداند. در سال ۱۸۹۱ نسخههای مختلفی از آن کشیده شد. یک اثر متأخر نیز در گالری ملی نروژ نگهداری میشود.
@mtsra
مالیخولیا (به نروژی: Melankoli ؛ همچنین با عنوان جاپ در ساحل یا حسادت یا عصر) یک نقاشی کشیده شده توسط هنرمند نروژی، ادوارد مونک، است. این تابلو یک نقاشی اکسپرسیونیستی روغن روی بوم کرباس است که در سالهای ۱۸۹۱–۹۳ میلادی کشیده شده. تصویر نشانگر مردی افسره در ساحل است که سرش بر روی دست راستش تکیه داده و در حال استراحت است. شخص داخل تصویر گویا جاپ نیلسِن، دوست ادوارد مونک، بوده است.
مرد ملانکولی در راست تصویر، با حس و حالی که به وسیله پستی و بلندی های خط ساحلی و خط افق نشان داده شده است و تا سمت چپ تصویر ادامه دارد. منتقدان معتقدند که در این نقاشی کنایه هایی اروتیک نیز وجود دارد که شاید بتوان آنها را در انعکاس تصویر ماه در آب جستجو کرد. منظره ساحل آسگارداسترند را نشان می دهد که مونک تابستان ۱۸۸۹ را آنجا سپری کرد.
مالیخولیا در سال ۱۸۹۱ در نمایشگاه پاییزی اسلو به نمایش گذاشته شد. هنرمند و روزنامهنگار کریستیان کروگ این تصویر را نخستین اثر نمادگرایانه در تاریخ نقاشی نروژ میداند. در سال ۱۸۹۱ نسخههای مختلفی از آن کشیده شد. یک اثر متأخر نیز در گالری ملی نروژ نگهداری میشود.
@mtsra
🔵قدیسه آگاتای سیسیلی: سینههای او را بریدند!
.
.
قدیسه آگاتای، قدیس مسیحی و شهید باکره بود. وی از دختران زیبای اهل #سیسیل بود که عشقِ سناتور رومی کوئینتیانوس را نپذیرفت.عاشق تحقیر شده او را محکوم به مرگ به روش سوزاندن در آتش کرد.به خاطر یک زمین لرزه اسرارآمیز او از مرگ نجات پیدا کرد و بعدها به دلیل ظلم ها و بد رفتاری هایی که در زندان با او میشد جان سپرد. قدیسه آگاتای در سال ۲۵۱ میلادی وفات یافت.از آن زمان تا به امروز او تبدیل به شخصیت ویژه مسیحیان شده است.روز بزرگذاشت و یادبود وی پنجم فوریه است
.
.
🔸️کوئینتیانوس او را مورد شکنجه و آزار و اذیت وحشتناک و مختلفی قرار داد، یکی از بدترین شکنجه ها این بود که دستورِ بریدنِ سینههای او را صادر کرد.
.
.
قدیسه آگاتای ستایششده در کلیسای کاتولیک، ارتدکس شرقی، ارتدوکس شرقی و هم چنین قدیس حامی #سرطان_سینه #زمین_لرزه #تجاوز_جنسی #آتش #بلایای_طبیعی است.
.
.
🎨Saint Agatha, detail from a painting of Francisco de Zurbarán, 1630_1633
@mtsra
.
.
قدیسه آگاتای، قدیس مسیحی و شهید باکره بود. وی از دختران زیبای اهل #سیسیل بود که عشقِ سناتور رومی کوئینتیانوس را نپذیرفت.عاشق تحقیر شده او را محکوم به مرگ به روش سوزاندن در آتش کرد.به خاطر یک زمین لرزه اسرارآمیز او از مرگ نجات پیدا کرد و بعدها به دلیل ظلم ها و بد رفتاری هایی که در زندان با او میشد جان سپرد. قدیسه آگاتای در سال ۲۵۱ میلادی وفات یافت.از آن زمان تا به امروز او تبدیل به شخصیت ویژه مسیحیان شده است.روز بزرگذاشت و یادبود وی پنجم فوریه است
.
.
🔸️کوئینتیانوس او را مورد شکنجه و آزار و اذیت وحشتناک و مختلفی قرار داد، یکی از بدترین شکنجه ها این بود که دستورِ بریدنِ سینههای او را صادر کرد.
.
.
قدیسه آگاتای ستایششده در کلیسای کاتولیک، ارتدکس شرقی، ارتدوکس شرقی و هم چنین قدیس حامی #سرطان_سینه #زمین_لرزه #تجاوز_جنسی #آتش #بلایای_طبیعی است.
.
.
🎨Saint Agatha, detail from a painting of Francisco de Zurbarán, 1630_1633
@mtsra
🔵اِگناتیوس اِنطاکی: او را محکوم کردند و در کلوسئوم توسط شیرها خورده شد.
.
.
در زمان حکومت تراژان (مارکوس اولپیوس نروا ترایانوس (۵۳ میلادی - ۱۱۷ میلادی) امپراطور قانونی وضع کرد که طی آن یک فرد مسیحی اگر به طور رسمی گزارش میشد، محکومیت او مرگ بود. البته امپراطور مرد رئوفی بود، منتها به خاطر قدرشناسیاش به خدایان غیرمسیحی که پیروزیهایش در #داسیانس و #سیتیانس را مدیون آن ها میدانست، اجازه مرگ مسیحیانی که به طور آشکارا به #الوهیت این خداها اعتراف نمیکردند را صادر میکرد.
.
.
طبق این افسانه #تراژان دستور مرگ اِگناتیوس را صادر کرد. بنابراین او دستگیر و به روم فرستاده شد؛ در آنجا هم #کلوسئوم را پُر از حیوانات وحشی کرده بودند. او در ۲۰ دسامبر روز آخر بازی ها و قبل از این که نامه امپراطور به مامور اجرایی برسد، به کلوسئوم رسید و با دستور مامور اجرایی زندان بان با عجله به کلوسئوم رفته و شیرهای درنده را آزاد کرد، این حیوانات هم بلافاصله اِگناتیوس را دریده و کشتند.
.
.
نکته: اِگناتیوس اِنطاکی، اسقف انطاکیه، کشیش حواری، شاگرد حواری یوحنا و سومین اسقف انطاکیه بود.
نقاش: چزاره فراچسکو، رم
@mtsra
.
.
در زمان حکومت تراژان (مارکوس اولپیوس نروا ترایانوس (۵۳ میلادی - ۱۱۷ میلادی) امپراطور قانونی وضع کرد که طی آن یک فرد مسیحی اگر به طور رسمی گزارش میشد، محکومیت او مرگ بود. البته امپراطور مرد رئوفی بود، منتها به خاطر قدرشناسیاش به خدایان غیرمسیحی که پیروزیهایش در #داسیانس و #سیتیانس را مدیون آن ها میدانست، اجازه مرگ مسیحیانی که به طور آشکارا به #الوهیت این خداها اعتراف نمیکردند را صادر میکرد.
.
.
طبق این افسانه #تراژان دستور مرگ اِگناتیوس را صادر کرد. بنابراین او دستگیر و به روم فرستاده شد؛ در آنجا هم #کلوسئوم را پُر از حیوانات وحشی کرده بودند. او در ۲۰ دسامبر روز آخر بازی ها و قبل از این که نامه امپراطور به مامور اجرایی برسد، به کلوسئوم رسید و با دستور مامور اجرایی زندان بان با عجله به کلوسئوم رفته و شیرهای درنده را آزاد کرد، این حیوانات هم بلافاصله اِگناتیوس را دریده و کشتند.
.
.
نکته: اِگناتیوس اِنطاکی، اسقف انطاکیه، کشیش حواری، شاگرد حواری یوحنا و سومین اسقف انطاکیه بود.
نقاش: چزاره فراچسکو، رم
@mtsra
🔵قدیس هیپولیتوس: با اسب بدنش را به دو نیم کردند
.
.
قدیسی به نام #هیپولیتوس در اصل «شهید نمایی» متعلق به قرن سوم در روم بود. اسم او در «افسانه طلایی» مطرح شد؛ طبق این افسانه او سربازی بود که در شکنجه کردن و آزار و اذیت قدیس لاورنس (یک قدیس مسیحی اهل اسپانیا) شرکت داشت، اما بعدها به خاطر همین قدیس دین خود را تغییر داده و به مسیحیت گروید. به همین خاطر او را محکوم کرده و بدنش را به اسب ها بسته و با کشیدن به کمک اسب ها بدنش را تکه تکه کردند.
.
.
نکته: مسیحیان در قرون اولیه مسیحیت به خصوص در زمان امپراطوری روم به خاطر اعتراف به ایمانشان بسیار مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. به خاطر پافشاری بر اعتقادات مذهبیشان تا سَرحَد مرگ شکنجه شدند. (بسیاری از این مرگ ها برای افراد دیگر الهام بخش و به شهرت مذهب کاتولیک افزود، اگرچه تعدادی از این داستان ها سندیت تاریخی نداشته و شاید افسانه ای بیش نباشند)
.
.
دیریک باوتس و هوگو فان در خوس، حدود ۱۴۸۶ میلادی، ابعاد: ۹۲.۰×۹۸.۲ سانتیمتر، کلیسای جامع سان سالواتور ( بروخه، فلاندر، بلژیک)
.
.
#Hippolytus
#hippolytusofrome
@mtsra
.
.
قدیسی به نام #هیپولیتوس در اصل «شهید نمایی» متعلق به قرن سوم در روم بود. اسم او در «افسانه طلایی» مطرح شد؛ طبق این افسانه او سربازی بود که در شکنجه کردن و آزار و اذیت قدیس لاورنس (یک قدیس مسیحی اهل اسپانیا) شرکت داشت، اما بعدها به خاطر همین قدیس دین خود را تغییر داده و به مسیحیت گروید. به همین خاطر او را محکوم کرده و بدنش را به اسب ها بسته و با کشیدن به کمک اسب ها بدنش را تکه تکه کردند.
.
.
نکته: مسیحیان در قرون اولیه مسیحیت به خصوص در زمان امپراطوری روم به خاطر اعتراف به ایمانشان بسیار مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. به خاطر پافشاری بر اعتقادات مذهبیشان تا سَرحَد مرگ شکنجه شدند. (بسیاری از این مرگ ها برای افراد دیگر الهام بخش و به شهرت مذهب کاتولیک افزود، اگرچه تعدادی از این داستان ها سندیت تاریخی نداشته و شاید افسانه ای بیش نباشند)
.
.
دیریک باوتس و هوگو فان در خوس، حدود ۱۴۸۶ میلادی، ابعاد: ۹۲.۰×۹۸.۲ سانتیمتر، کلیسای جامع سان سالواتور ( بروخه، فلاندر، بلژیک)
.
.
#Hippolytus
#hippolytusofrome
@mtsra
🔵هیچ روزی تکرار نمی شود
هیچ شبی دقیقاً مثل شب پیش نیست
هیچ بوسهای مثل بوسهی قبل نیست
و نگاه قبلی مثل نگاه بعدی
روزها همه زودگذرند
چرا ترس،این همه اندوه بیدلیل برای چیست؟
هیچ چیزی همیشگی نیست
فردا که بیاید،امروز فراموش شده است...
#ویسواوا_شیمبورسکا
@mtsra
هیچ شبی دقیقاً مثل شب پیش نیست
هیچ بوسهای مثل بوسهی قبل نیست
و نگاه قبلی مثل نگاه بعدی
روزها همه زودگذرند
چرا ترس،این همه اندوه بیدلیل برای چیست؟
هیچ چیزی همیشگی نیست
فردا که بیاید،امروز فراموش شده است...
#ویسواوا_شیمبورسکا
@mtsra
به مادرم گفتم: «دیگر تمام شد.»
گفتم: «همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق میافتد
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم.»
فروغ فرخزاد
#محمد_قبادلو
@mtsra
گفتم: «همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق میافتد
باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم.»
فروغ فرخزاد
#محمد_قبادلو
@mtsra
من اندوهگین نیستم !
خود اندوه عالمم.
و سرزمینی در سینهام گریه میکند..
«غادة السمان»
مشخصات اثر
تکنیک: دیجیتال میکس مدیا
#عادله_رفایی
ابعادcm ۳۳*۵۵
@mtsra
خود اندوه عالمم.
و سرزمینی در سینهام گریه میکند..
«غادة السمان»
مشخصات اثر
تکنیک: دیجیتال میکس مدیا
#عادله_رفایی
ابعادcm ۳۳*۵۵
@mtsra
وقتی که از هیجان ناشی از موفقیت سَرمَستم هیچ کس نیست که در این شادی با من شریک باشد و اگر در اثر یأس دچار عَجز شوم، هیچ کس سعی نمی کند که برای مقابله با افسردگی به من دِلداری دهد. درست است که من افکارم را روی کاغذ می آورم؛ اما این وسیلهٔ مناسبی برای تبادل احساس نیست.کاش دوستی همراهم بود که می توانست با من هم دردی کند و با چشمانش با من سخن بگوید.
🎨چهره مری شلی
نقاش ریچارد روت ول
۱۸۴۰ میلادی نویسندهٔ مشهور انگلیسی
@mtsra
🎨چهره مری شلی
نقاش ریچارد روت ول
۱۸۴۰ میلادی نویسندهٔ مشهور انگلیسی
@mtsra
Forwarded from مجله ادبی-هنری کلمات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مجله ادبی-هنری کلمات
🔹️«کلمات» خانهی انسان است، انسانی که در خانه نمیگنجد! انسانی که منزل به منزل به منزل سفر میکند تا در منزلی قرار بیابد، حال که منزلتش در بیمنزلیست.
این ضیافت، ضیافت دیگریست! تو اینجا به قلهها آمدهای تا خودت را فتح کنی.
در این سفر سعی بر آن است که منظره به منظره، چشماندازی برپا کرده باشیم تا مقصد را به تاخیر بیاندازیم.
قصدمان رسیدن است و مقصدمان نرسیدن!
گاه با صراحت نقد سخن میگوییم و گاه در سایههای شعر. جایی میان جنون و خرد.
در فراز و فرود زبان پیش میرویم، گاه با حرفهایی قریب و گاه با سطرهایی غریب. به هر طریق، طریق دیگریست این طریق؛ که سفر در متن راهپیمایی است و سفر در شعر کوهپیمایی.
شعر در تصادف ناخودآگاه و خودآگاه رقم میخورد و هرچه این دو از توان بیشتری برخوردار باشند، انفجار عظیمتری رخ خواهد داد.
در نور این انفجار نوشتهام که شاعر با شعر در یک خانه زندگی میکند، اما بهتر است همسایهی سایر هنرها هم باشد.
منظرهها را زمین گذاشتهایم تا پنجرهها را برداریم.
و در خانه کلمات هر بخش پنجرهایست که نه به آن، که با آن مینگریم:
کتابخانهی کلمات، فیلمخانهی کلمات، نقشخانهی کلمات، تماشاخانه...!
گرچه در خانهی «کارگاه شعر» قلم میزنیم اما همسایهی تمام هنرهاییم، همسایهی تمام ایدهها، همسایهی شما.
گروس عبدالملکیان
بهمن ماه یکهزار و چهارصد و دو
کلمات
این ضیافت، ضیافت دیگریست! تو اینجا به قلهها آمدهای تا خودت را فتح کنی.
در این سفر سعی بر آن است که منظره به منظره، چشماندازی برپا کرده باشیم تا مقصد را به تاخیر بیاندازیم.
قصدمان رسیدن است و مقصدمان نرسیدن!
گاه با صراحت نقد سخن میگوییم و گاه در سایههای شعر. جایی میان جنون و خرد.
در فراز و فرود زبان پیش میرویم، گاه با حرفهایی قریب و گاه با سطرهایی غریب. به هر طریق، طریق دیگریست این طریق؛ که سفر در متن راهپیمایی است و سفر در شعر کوهپیمایی.
شعر در تصادف ناخودآگاه و خودآگاه رقم میخورد و هرچه این دو از توان بیشتری برخوردار باشند، انفجار عظیمتری رخ خواهد داد.
در نور این انفجار نوشتهام که شاعر با شعر در یک خانه زندگی میکند، اما بهتر است همسایهی سایر هنرها هم باشد.
منظرهها را زمین گذاشتهایم تا پنجرهها را برداریم.
و در خانه کلمات هر بخش پنجرهایست که نه به آن، که با آن مینگریم:
کتابخانهی کلمات، فیلمخانهی کلمات، نقشخانهی کلمات، تماشاخانه...!
گرچه در خانهی «کارگاه شعر» قلم میزنیم اما همسایهی تمام هنرهاییم، همسایهی تمام ایدهها، همسایهی شما.
گروس عبدالملکیان
بهمن ماه یکهزار و چهارصد و دو
کلمات
Forwarded from مجله ادبی-هنری کلمات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 Jimmy sax
🔹 No Man No Cry (live)
🔹جیم رولند معروف به "جیمی ساکس" نوازنده برجستهی ساکسیفون و سازهای دیگر؛ آهنگساز و هنرمندی است که بیشتر به موسیقی الکترونیک گرایش دارد.
کلمات
🔹 No Man No Cry (live)
🔹جیم رولند معروف به "جیمی ساکس" نوازنده برجستهی ساکسیفون و سازهای دیگر؛ آهنگساز و هنرمندی است که بیشتر به موسیقی الکترونیک گرایش دارد.
کلمات
Forwarded from مجله ادبی-هنری کلمات
🔹دقایقی با مجموعه عکس «سفید برفی» 🔹
همانطور که میدانیم عباس کیارستمی، بیشتر به واسطهی فیلمهایش و به مثابه کارگردانی تاثیرگذار در جهان سینما مطرح است.
وی از جمله هنرمندانی بود که در کنار فیلمسازی به هنرهای دیگر از جمله نقاشی، شعر و عکاسی نیز میپرداخت.
از عباس کیارستمی عکسهایی باقی مانده است که در نوع خود مانند فیلمهایش درخشان، کمنظیر و زیبا هستند.
عکسهای عباس کیارستمی از ترکیببندی بسیار قدرتمندی برخوردارند. نگاه شخصی او به دنیای پیرامونش در این تصاویر موج میزند، قابهای بینظیری که نمونههای درخشانش را در فیلمهای او هم میبینیم.
ژان میشل فرودون (عکاس و محقق سینما) در نشستی مجازی درباره نگرش عباس کیارستمی به عکاسی و نگاه واحد او در فیلم سازی، عکاسی و شعر صحبت کرده است. فرودون میگوید: "عکاسی برای کیارستمی در حکم آزادی بود، نوعی آزادی که نمیتوانست از طریق سینما به دست بیاورد، چون سینما مدام او را محدود میکرد. او ساعتها در سراسر کشورش رانندگی میکرد و هر جا تصویری برایش جالب بود، توقف میکرد و آن را به ثبت میرساند."
وی در ادامه میگوید:
"چیزی که در این مجموعه میبینیم یک برف واقعی است و کَلَک سینمایی نیست که بخواهند برف مصنوعی را به وجود بیاورند ولی آنچه که ما در برف میبینیم انتزاع است. عنصر دیگری در عکاسی کیارستمی هست که مثلا یک شاخه درخت را یک عنصر گرافیکی در نظر میگیرد؛ شاخهای که محصور در فضای درخت است. او بدیهیات را به صورت دیگری به تصویر میکشد. من بر این باورم که این مسئله به طور کامل در اشعار او دیده میشود و اشعار او نیز از این سادگی واقعیتگرا برخوردارند، به گونهای که مثلا اتفاقات روزمره را وارد شعر میکند. او در هر سه بُعد هنرهای خود، یک موضوع مشخص را بیان کرده است."
طبیعت، جادهها، پنجرهها، درختها و دیوارها سوژههای اصلی و محبوب عباس کیارستمیاند.
فضای عکسهای او اغلب بدون حضور انسان است! این هنرمند در این زمینه میگوید: "گاهی متهم میشوم كه چرا عكس اجتماعی نمیگیرم. خیلیها میگویند چرا انسانگریزی؟ واقعیت این است كه من عكاس اجتماعی نیستم. ۳۲ سال پیش، عكاسی را با طبیعت شروع كردم، برای فرار از شهر و مناسبتهای شهری و دوری از شهرنشینی. بله، برای فرار از شهر بوده است. به هر حال این اتهام را میپذیرم كه عكس اجتماعی نمیگیرم؛ هرچند در عكسهایم رد پای انسان هم هست."
در نگاهی کلی میتوان اشاره کرد که عباس کیارستمی، کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس، تهیهکننده، گرافیست و کارگردان هنری بینالمللی، همچنین شاعر و نقاش ایرانیست. بنابراین عکاسی یکی از جنبههای فعالیت هنری اوست که البته بخش مهمی از دغدغهی زیباشناسانهاش را به خود اختصاص داده است. عکسهای کیارستمی در نقاط بسیاری از جهان از جمله ایتالیا، انگلیس، ژاپن و چین به نمایش درآمده است، از اثار مطرح این هنرمند میتوان به مجموعه عکسهای: "سفید برفی"، "دیوار"، "کلاغ ها و درختها"، "پنجره رو به حیات"، "درها و یادها" و "جادهها" اشاره کرد که برخی از این مجموعهها در قالب کتاب عکس به چاپ رسیدهاند. در ادامه دعوت میکنم تا از تماشای عکسهایی از مجموعه "سفید برفی" لذت ببرید. این مجموعه، همانطور که از نامش برمیآید، شامل عکسهاییست که کیارستمی در فضاهای برفی به ثبت رسانده است.
یاد و نامش گرامی باد!
"محمدصادق یارحمیدی"
کلمات
همانطور که میدانیم عباس کیارستمی، بیشتر به واسطهی فیلمهایش و به مثابه کارگردانی تاثیرگذار در جهان سینما مطرح است.
وی از جمله هنرمندانی بود که در کنار فیلمسازی به هنرهای دیگر از جمله نقاشی، شعر و عکاسی نیز میپرداخت.
از عباس کیارستمی عکسهایی باقی مانده است که در نوع خود مانند فیلمهایش درخشان، کمنظیر و زیبا هستند.
عکسهای عباس کیارستمی از ترکیببندی بسیار قدرتمندی برخوردارند. نگاه شخصی او به دنیای پیرامونش در این تصاویر موج میزند، قابهای بینظیری که نمونههای درخشانش را در فیلمهای او هم میبینیم.
ژان میشل فرودون (عکاس و محقق سینما) در نشستی مجازی درباره نگرش عباس کیارستمی به عکاسی و نگاه واحد او در فیلم سازی، عکاسی و شعر صحبت کرده است. فرودون میگوید: "عکاسی برای کیارستمی در حکم آزادی بود، نوعی آزادی که نمیتوانست از طریق سینما به دست بیاورد، چون سینما مدام او را محدود میکرد. او ساعتها در سراسر کشورش رانندگی میکرد و هر جا تصویری برایش جالب بود، توقف میکرد و آن را به ثبت میرساند."
وی در ادامه میگوید:
"چیزی که در این مجموعه میبینیم یک برف واقعی است و کَلَک سینمایی نیست که بخواهند برف مصنوعی را به وجود بیاورند ولی آنچه که ما در برف میبینیم انتزاع است. عنصر دیگری در عکاسی کیارستمی هست که مثلا یک شاخه درخت را یک عنصر گرافیکی در نظر میگیرد؛ شاخهای که محصور در فضای درخت است. او بدیهیات را به صورت دیگری به تصویر میکشد. من بر این باورم که این مسئله به طور کامل در اشعار او دیده میشود و اشعار او نیز از این سادگی واقعیتگرا برخوردارند، به گونهای که مثلا اتفاقات روزمره را وارد شعر میکند. او در هر سه بُعد هنرهای خود، یک موضوع مشخص را بیان کرده است."
طبیعت، جادهها، پنجرهها، درختها و دیوارها سوژههای اصلی و محبوب عباس کیارستمیاند.
فضای عکسهای او اغلب بدون حضور انسان است! این هنرمند در این زمینه میگوید: "گاهی متهم میشوم كه چرا عكس اجتماعی نمیگیرم. خیلیها میگویند چرا انسانگریزی؟ واقعیت این است كه من عكاس اجتماعی نیستم. ۳۲ سال پیش، عكاسی را با طبیعت شروع كردم، برای فرار از شهر و مناسبتهای شهری و دوری از شهرنشینی. بله، برای فرار از شهر بوده است. به هر حال این اتهام را میپذیرم كه عكس اجتماعی نمیگیرم؛ هرچند در عكسهایم رد پای انسان هم هست."
در نگاهی کلی میتوان اشاره کرد که عباس کیارستمی، کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس، تهیهکننده، گرافیست و کارگردان هنری بینالمللی، همچنین شاعر و نقاش ایرانیست. بنابراین عکاسی یکی از جنبههای فعالیت هنری اوست که البته بخش مهمی از دغدغهی زیباشناسانهاش را به خود اختصاص داده است. عکسهای کیارستمی در نقاط بسیاری از جهان از جمله ایتالیا، انگلیس، ژاپن و چین به نمایش درآمده است، از اثار مطرح این هنرمند میتوان به مجموعه عکسهای: "سفید برفی"، "دیوار"، "کلاغ ها و درختها"، "پنجره رو به حیات"، "درها و یادها" و "جادهها" اشاره کرد که برخی از این مجموعهها در قالب کتاب عکس به چاپ رسیدهاند. در ادامه دعوت میکنم تا از تماشای عکسهایی از مجموعه "سفید برفی" لذت ببرید. این مجموعه، همانطور که از نامش برمیآید، شامل عکسهاییست که کیارستمی در فضاهای برفی به ثبت رسانده است.
یاد و نامش گرامی باد!
"محمدصادق یارحمیدی"
کلمات