سازِ ما را گر امیدبنوازد
است
روزگارمان وصل به
باشد و بس
گاه باید روئید،از پسِ آن باران
ما مستِ محبتیم و تو مستِ غرورفرق است ز
تو تا مستیِ ما
آسمان فرصت
بلنداست ولی قصّه این است چه اندازه کبوتر باشی
دلم میخواست
باشم که ازخستگی هایت به من برگردی
هر چه با هَر که کُنی،بر تو
میگذرد