حسن معین - خودشناسی
582 subscribers
4.69K photos
3.25K videos
887 files
7.8K links
تماس: t.me/mohaqeqmoein
غزلسرا:t.me/ghazalsarayemoein
درباره‌ی نویسنده‌ی کانال:t.me/MHMohaqeqMoein/3023

📝 مقالات:
در آکادمیا independent.academia.edu/Moein
در آرشیو جهانی
web.archive.org/web/20181129140342/http://www.moein.net:80

b2n.ir/arzeshyaby
🌹
Download Telegram
Forwarded from حافظه تاریخی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دی ۱۳۹۰: قیمت دلار ۱۶۸۰ تومانی غیرواقعی است. گروه اندکی با معاملات صوری بازار را متشنج می‌کنند
بهمن ۱۴۰۱: قیمت دلار ۴۵ هزار تومانی و بیشتر از آن غیرواقعی است. جریانی با معاملات صوری می‌خواهد قیمت ارز را بالاتر نشان دهد
Twitter
@hafezeye_tarikhi
🔴 روز گذشته ۳ اسفندماه ۱۴۰۱، #ابراهیم_ریگی از بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر، پس از بازداشت مجدد توسط ماموران کلانتری ۱۲ زاهدان بر اثر ضرب و شتم شدید و شکنجه در داخل کلانتری جان باخت. ابراهیم ریگی هفدهمین نفری است که طی اعتراضات اخیر زیر شکنجه در بازداشت کشته شده‌است.

🔹 تحقیقات کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان، پیش از این نشان داد که، از ابتدای اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ تا اواسط دی، دستکم ۱۶ نفر در بازداشت بر اثر شکنجه برای اعتراف‌گیری و یا در نتیجه جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمی شدن با گلوله، به قتل رسیدند.

🔹حال‌وش در گزارشی درباره چگونگی بازداشت و قتل ابراهیم ریگی نوشته: «روز گذشته ۳ اسفند حوالی ساعت ۴ و نیم عصر دو مامور ابراهیم را از محدوده خیابان کریم پور بازداشت و به کلانتری ۱۲ در منطقه بعثت می‌برند، تلفن ابراهیم از لحظه بازداشت خاموش می‌شود و در کلانتری مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد و فوت می‌کند، قاضی پرونده شعبه ویژه قتل آقای جهانتیغ و قاضی کشیک و پزشکی قانونی تایید می‌کنند که ابراهیم بر اثر ضرب و جرح صورت گرفته در داخل کلانتری ۱۲ فوت کرده است.»

🔹 بر اساس همین گزارش ساعت پنج و نیم عصر روز گذشته ماموران پزشکی قانونی با حضور در کلانتری ۱۲ و معاینه جسد و مشاهده پاره بودن لباس‌های ابراهیم تایید کردند که ابراهیم در اثر ضرب و جرح جان خود را از دست داده است.

🔹با وجود این کلانتری ۱۲ مدعی شد که «هر ضرب و جرح صورت گرفته در بیرون پاسگاه بوده و در داخل کلانتری صورت نگرفته، اما پزشکی قانونی تایید کرده که ضرب و جرح تازگی دارد و همان ساعات اولیه پس از انتقال به داخل کلانتری رخ داده که ابراهیم جان باخته است، از طرفی ماموران کلانتری ۱۲ و آگاهی زاهدان در صدد هستند که خانواده را از پیگیری پرونده باز دارند».

🔹 ابراهیم ریگی، شهروند ۲۴ ساله اهل زاهدان پیش از این در روز ۲۱ مهر ۱۴۰۱ هم بازداشت و ۱۱ دیماه ۱۴۰۱، با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.

🔹این شهروند در پست اینستاگرامی خود پیش از آنکه در بازداشت به قتل برسد، نوشت: « ۸ مهر [جمعه خونین زاهدان] هیچوقت از یاد هیچ ایرانی و بلوچی نخواهد رفت... نمی‌دانستم که کمک کردن به مجروحین و انتقاد از کشته شدن برادرانمان و خواهرانمان هم گناه است... حتی مرگ حتی اعدام کردن من برای من دیگر مهم نبود...»

🆔@Followupiran
🛑 قتل معترضان زیر شکنجه

🔹بر اساس تحقیقات کمیته پیگیری بازداشت‌شدگان، از ابتدای اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، دستکم ۱۶ نفر در بازداشت بر اثر شکنجه برای اعتراف‌گیری و یا در نتیجه جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمی شدن با گلوله، به قتل رسیدند.

🔹اسامی برخی از این کشته‌شدگان عبارت است از؛ رامین فاتحی، یوسف رئیسی، محمد لطف‌الهی، حامد سلحشور، شادمان احمدی، شهریار عادلی، احمد گودرزی، امیرجواد اسعدزاده، هیمن آمان، اسماعیل دزوار، امید حسنی، محمد حاجی رسول‌پور، ایلیاد رحمانی‌پور، میلاد خوشکام، سامان قادرپور و مهدی زارع اشکذری.

🔹تعداد دقیق بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر مشخص نیست، اما تخمین زده می‎شود که حداقل بیست‌هزار نفر در سه‎ماه و نیم گذشته در سراسر ایران دستگیر شده باشند. کمیته، گزارش‌های متعددی از شکنجه‌های جسمی و روحی بازداشت‌شدگان در زندان‌های سراسر کشور دریافت کرده و پیشتر در گزارش شماره سه خود به بخشی از آن پرداخته است. این در حالی است که تنها درباره بخش کوچکی از بازداشت‌ها و شکنجه‌ها خبررسانی صورت گرفته و نام تعداد زیادی از این افراد و شرایط‌شان همچنان ناگفته و ناشنیده باقی مانده‌است. در این شرایط بالطبع اطلاعات چندانی از کسانی در بازداشتگاه‌های رسمی و غیررسمی کشته می‌شوند، وجود ندارد.

🔹از حقوق اولیه‌ی یک زندانی، داشتن امنیت جانی در مدت بازداشت و زندان است و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی مسئولیت سلامتی زندانیان بر عهده دستگاه قضایی و سازمان زندان‌هاست. در «ماده ۹ بند ث» آیین‌نامه سازمان زندان‌ها در مورد وظایف و اختیارات این سازمان آمده «تأمین امنیت و محافظت از موسسه و زندانیان و اتخاذ تمهیدات لازم برای پیشگیری از وقوع تخلفات و جرائم در مؤسسه» بر عهده این سازمان است.

🔹این مسئولیت، هرچند بر اساس شواهد و قرائن فراوانی که وجود دارد، به انجام نمی‌رسد، اما روی کاغذ هم تنها در مورد بازداشت‌گاه‌های رسمی وجود دارد. در صدها بازداشتگاه‌ غیررسمی موجود در سراسر کشور، که اساسا وجود آنان هم توسط منابع امنیتی و قضایی کتمان می‌شود، فرد بازداشت‌شده مطلقا بی‌دفاع و به شدت در خطر است.

🔹پیش از این یکی از بازداشت‌شدگان این بازداشتگاه‌های غیررسمی به کمیته گفته بود که مدتی را در یک بازداشتگاه زیرزمینی در حوالی کلاهدوز تهران گذرانده و در تمام مدت، او و دیگر زندانیان را در صندوق عقب ماشین به مکان‌های مختلف انتقال می دادند. او گفته بود «حتی اگر انقلاب هم می‌‎شد شما نمی‌توانستید مکان ما را پیدا کنید.»

🔹به غیر از افرادی که شرح‌ آنچه بر آنان رفت در نسخه کامل این گزارش آمده، از کشته‌شدگان دیگری از جمله؛ آیدا رستمی، دنیا فرهادی، کورش پاژخ، مصطفی مباشر، عاطفه نعامی، رضا شرفی، حسن ناصری‌خور، امین خانلو، مرتضی سلطانیان، محمد عبداللهی، عماد حیدری، مهدی کابلی کفشگیری نیز نام برده شده که مرگ‌های مشکوک و غیرقابل توضیح داشتند. این که این افراد در زمان کشته‌شدن در بازداشت بوده‌اند یا در خیابان و مانند سایر معترضان به شکل‌های دیگر جان باختند، هنوز در دست تحقیق است. به این تعداد باید افرادی را که نامشان هرگز رسانه‌ای نشده و ما هنوز در مورد آن‎ها چیزی نمی‎دانیم را نیز بیافزاییم.

❗️به دلیل محدودیت تعداد کاراکتر امکان انتشار کامل مطلب در یک پست وجود ندارد برای مطالعه گزارش کامل به لینک تلگراف مراجعه کنید👇🏻

متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
Forwarded from Reza Alijani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تحلیل و موضع ملی، مسئولانه و هوشمندانه دکتر صدیقه وسمقی از داخل کشور در باره گذار کم هزینه و مسالمت آمیز به یک حکومت دموکراتیک و نگاه همگرایانه به روند تغییر در ایران.
👀 گروه‌های مجازی دانشجویی با جمعیت بالای ۱۰۰ نفر نیاز به مجوز دارد!

✍️ سولماز ایکدر

🗓 جمعه - ۵ اسفند ۱۴۰۱

در میانه اعتراضات سراسری٬ وزارت علوم آیین‌نامه انضباطی جدیدی تصویب کرد که به گفته فعالان دانشجویی، راهی است برای سازماندهی و تسهیل سرکوب دانشجویان معترض.

در آیین‌نامه انضباطی جدید که روز یکم آذر به دانشگاه‌ها ابلاغ شد، مجازات‌هایی که برای دانشجویان «متخلف» در نظر گرفته شد، شدیدتر شده و مواردی مانند «اخراج کامل دانشجو از دانشگاه»، «اخراج دانشجو از دانشگاه با محرومیت از تحصیل در کلیه دانشگاه‌ها تا پنج سال» و «ابطال پایان‌نامه و رساله و مدرک تحصیلی» در این آیین‌نامه پیش‌بینی شده است.

آیین نامه جدید همچنین رفتار دانشجویان در شبکه‌های مجازی را در دایره تخلفاتی قرار داده که کمیته‌های انضباطی به آن رسیدگی می‌کنند.

بر اساس شیوه‌نامه اجرایی آیین‌نامه انضباطی تصویب شده، تشکیل کلیه گروه‌های مجازی دانشجویی با جمعیت بالای ۱۰۰ نفر نیاز به مجوز کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی دارد.

همچنین عضویت در گروه‌های «غیرقانونی» نیز منجر به تنبیهاتی از جمله منع موقت تحصیل و حتی اخراج از دانشگاه و محرومیت از تحصیل در کلیه دانشگاه‌ها خواهد شد.

کمیته‌های انضباطی در دانشگاه‌های ایران به جرایم عمومی، تخلفات آموزشی و مسائل اخلاقی دانشجویان رسیدگی می‌کنند.

این کمیته‌ها همچنین یکی از نهادهای مسئول در برخورد با «تخلفات سیاسی» دانشجویان منتقد حکومت و فعالان دانشجویی هستند و می‌توانند مجازات‌هایی از اخطار شفاهی و توبیخ کتبی گرفته تا محرومیت از تحصیل یا اخراج را در نظر بگیرند.

از سوی دیگر اول آذرماه امسال نمایندگان مجلس طرحی را تدوین کرده‌اند تا در صورت تصویب، دانشجویان معترض برای ۱۰ سال از سفر به خارج از کشور منع شوند.

در این طرح که ادعا می‌شد «کارشناسان» نیز در تهیه آن مشارکت داشتند٬ از دانشجویان معترض با عنوان «هنجارشکن» نام برده شده است.

به گزارش شبکه شرق، شماری از نمایندگان مجلس طرح را امضا کرده و جمع‎آوری امضاهای بیشتر برای قرار گرفتن آن در دستور کار مجلس ادامه دارد.

در بخشی از این طرح آمده است که در صورت محکومیت دانشجویان «هنجارشکن» به دریافت احکام انضباطی٬ همزمان پرداخت کل هزینه‌های تحصیل محکوم شوند.

ه گفته خبرگزاری هرانا دانشجویان در طی اعتراضات سراسری در ۱۴۴ دانشگاه، بیش از ۶۱۵ تجمع اعتراضی برگزار کردند.

اما از سویی دیگر کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان نیز می‌گوید تاکنون نام بیش از ۷۰۰ دانشجو را که طی چهار ماه اخیر بازداشت شده‌اند ثبت کرده است.

به گفته این کمیته از دانشجویان بازداشت شده نزدیک به ۷۰ نفر به حبس از یک‌ تا ۱۸ سال حبس محکوم شدند. تعداد دانشجویان ممنوع الورود٬ تعلیقی و اخراجی دانشگاه‌های ایران به مراتب بیشتر از تعداد دانشجویان بازداشتی است.

با این حال شورای صنفی دانشجویان ایران ۲۷ بهمن ماه از ادامه «احضار، اخراج و تعلیق» شماری دیگر از دانشجویان خبر داد.

کانال تلگرامی شوراهای صنفی دانشجویان ایران نوشته است که احضار تلفنی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در روزهای اخیر به «امری معمول» تبدیل شده است.

بر اساس این گزارش، پیش از این، کمیته انضباطی و حراست دانشگاه نزدیک به بیش از ۱۰۰ پرونده انضباطی، «با اتهامات واهی و بی‌اساس برای دانشجویان ساختند، آن‌ها را احضار کردند، کارت دانشجویی و دسترسی به سامانه گلستان برخی دانشجویان را مسدود کردند.»

از سوی دیگر دانشگاه‌ها در آستانه آغاز ترم جدید تحصیلی از ثبت نام دانشجویان به دلیل تن ندادن به پوشش اجباری خودداری کردند.

کانال تلگرامی شوراهای صنفی دانشجویان ایران در گزارش‌های متعددی خبر داده است که برخی از دانشگاه‌ها از جمله هنر تهران٬ شهید بهشتی و صنعتی شیراز، از ثبت نام برخی دانشجویان به دلیل عدم «رعایت حجاب» خودداری کردند یا از دانشجویان تعهد نامه التزام به حجاب گرفتند.
حسن معین - خودشناسی
پدران‌وفرزندان- کاوه بهبهانی.pdf
👀 دو جدال سفسطی

✍️ عبدالکریم سروش

🗓 ۲۹ بهمن ۱۴۰۱

🔶 صفحه یک از سه

غوغاییان در اعتراض به سخنان اخیر من (در‌باره‌ی مدعیان رهبری خیزش اخیر و همچنین نامه‌ی مهم آقای میرحسین موسوی) دو اتهام را به من وارد کرده‌اند که اکنون می‌کوشم تا به آن دو تهمت شبهه‌ناک پاسخ گویم. اولی اتهام زن‌ستیزی و دومی اتهام تعطیل دانشگاه‌ها و تصفیه‌ی استادان در سال‌های آغازین انقلاب. البته سخنان من برای ناسزاگویانی نیست که فضای رسانه‌ای را پر کرده اند بلکه برای عاقلان و منصفان است.

همین‌جا قبل از ورود به پاسخ سوالات فوق نکته‌ای را باید بگویم که البته بر اهل نظر پوشیده نیست. و آن اینکه سخنان من در خصوص بیانیه‌ی آقای میرحسین موسوی حاوی نکات مهمی از جراحی عمیق نظام گرفته تا تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید و بسیار مسایل مهم دیگر، همه در غبار غوغایی زیر بیرق «زن‌ستیزی» پنهان و مدفون شد. از همین‌رو، دعوت من از همه‌ی مخاطبان نکته‌سنج و منصف این است که به همه‌ی آن نکات عطف توجه کنند و محتوای فربه آن را در موضوعی فرعی و حاشیه‌ای خلاصه و فروکاسته نکنند.

یکم. من عملِ نامحترمِ شخص محترمی را نکوهش کرده‌ام و آشکارا آن کار را ناشایسته دانسته‌ام و اکنون هم سیاست‌ورزی ایشان را به خاطر آن کار، بی‌آینده می‌بینم و یقین دارم که جامعه ایران چنین کسی را با چنین کارنامه‌ای به دایره سیاست راه نخواهد داد. و لذا ناصحانه و پدرانه به مصلحت ایشان می‌دانم که دامن از سیاست برچینند و همچنان یک هنرپیشه‌ی محبوب باقی بمانند و حافظ‌وار به ایشان می‌گویم:

نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک‌نهاد/ ​​​​بهتر آن است که با مردم بد ننشینی

سخنی بی‌غرض از بنده‌ی مخلص بشنو / ​​​​ای که منظور بزرگان حقیقت‌بینی

و البته اختیار و انتخاب با ایشان است.

دوم. سرتاپا برهنه شدن و بدن عریان و شرم‌گاه خود را در مقابل چشمان جهانی به نمایش‌نهادن (حتی اگر مردی چنین کند) نه تنها کاری‌ست که افتخاری ندارد، بلکه مورد تقبیح کثیری از عقلای عالم است و لذا چنین کاری نمی‌کنند (از جمله عامه‌ی دینداران که نیم بیشتر عقلای جهان را می‌سازند و نیز بسیاری از علمای اخلاق) و لذا در تقبیح عمل خانم فراهانی (نه شخص خانم گلشیفته فراهانی) کاری غیر عقلایی و خردناپسند صورت نگرفته است. و البته خود نیک می‌دانم که عقلایی هم هستند که آن کار را نکوهش نمی‌کنند. من از دسته‌ی اولم و بیمی و باکی از اظهار رای عقلایی خود ندارم، چنان‌که آن دیگران ندارند. حجم ناسزاهایی که ناسزاگویان روانه‌ی صاحب این قلم کردند کمیتی فزون از فلک دارد و پر پیداست که می‌خواهند با این حرکاتِ قبیح، حرکت قبیح دیگری را بپوشانند، غافل از اینکه «خون به خون شستن محال آمد محال».

سوم. اما حدیث زن‌ستیزی. مبالغه‌ی مستعاری که لقلقه‌ی زبان برخی کسان شده است. اولاً نقد و نکوهش ستیزه‌کردن نیست. ثانیاً من به گواهی سخنرانی‌های عدیده‌ای که داشته‌ام، از حامیان خیزش مبارک «زن، زندگی ، آزادی» و از کهنه‌مبارزان علیه استبداد دینی بوده‌ام. ثالثاً فرض کنید من با خانم فراهانی به خاطر عملی مذموم ستیزه کرده‌ام (که نکرده‌ام). آیا این زن‌ستیزی است؟ یعنی با همه‌ی زنان ستیزیده‌ام؟ با جنسِ زن ستیزیده‌ام؟ این چه منطقی است؟ پس شما هم که سخن مرا نکوهش می‌کنید، مرد ستیزید چون من مرد هستم، بلکه انسان‌ستیزید چون من انسانم.

کسانی که قصه‌ی زن‌ستیزی را مطرح می‌کنند چون خود به قبح آن عریانی واقفند، می‌خواهند درشتی آن را و درستی سخن مرا با این نسبت‌های سست بپوشانند.

چهارم. می‌گویند برهنه‌شدن حق خانم فراهانی و انتخاب او بوده است. بلی، انتخاب ایشان بوده ولی هر انتخابی درست و عقلایی نیست. حسن انتخاب داریم و سوء انتخاب و ایشان متاسفانه در اینجا دچار سوء انتخاب شده است (به اتفاق کثیری از عقلا). همچنین گرچه برهنه‌شدن حق ایشان بوده، برهنه‌نشدن هم حق ایشان بوده است. حالا چرا این یکی را انتخاب کرده نه آن یکی را برمی‌گردد به سوء انتخاب ایشان.
حسن معین - خودشناسی
پدران‌وفرزندان- کاوه بهبهانی.pdf
👀 دو جدال سفسطی

✍️ عبدالکریم سروش

🗓 ۲۹ بهمن ۱۴۰۱

🔶 صفحه دو از سه

نیز می گویند آن کار به خودش مربوط است و کسی حقِ داوری ندارد. این هم سخن نادرستی است. ایشان کاری علنی و در معرض انظار عموم کرده است، نه اینکه در خلوت برهنه شده باشد. ولذا عامه‌ی مردم هم حق داوری در باب کار ایشان دارند. آنها هم که عمل او را می‌پسندند داوری می‌کنند. اینان که بر طبل زن‌ستیزی می‌کوبند، از قضا ذهنیتی جنسیتی دارند و همه چیز را می‌خواهند به آن ربط دهند و از آن بیاویزند و با دیگران در آویزند. این جدل سفسطی راه به جایی نمی‌برد. بعضی‌ها هم چنان که از نوشته‌هایشان بر می‌آید بغضی و عداوتی با دیانت و اسلامیت دارند و عقده‌گشایی می‌کنند. اینان بهتر است به در و دیوار نزنند و به یمین و یسار نروند و سخن خود را بی‌پرده و بی‌پروا بر زبان بیاورند. اما چون می‌دانند که در میان مسلمانان جایی برای این اسلام‌ستیزان نیست، مقصد باطل خود را در لفافه‌ی نسبت‌ها و افتراهای گوناگون پنهان نگاه می‌دارند.

اما قصه‌ی کهنه‌ی انقلاب فرهنگی و تصفیه و اخراج استادان؛ من خسته‌ام ز گفتن و خلق از شنیدنش!

چنانکه بارها گفته‌ام خلاصه‌ی ماجرا این است که دانشگاه‌های بسته را (پس از کشمکش‌ها و خونریزی‌ها و مقاومت چریک‌های اقلیتی و اکثریتی و پیشگامی‌ها و مجاهدین که به مدت یک‌سال و نیم دانشگاه‌ها را اشغال کرده بودند و ماجرا را خونین‌تر کردند) در خرداد ۱۳۵۹ تحویل ما هفت نفر دادند (ستاد انقلاب فرهنگی) تا بازگشایی کنیم و ما هم که مشتاق خدمت به انقلاب مردمی ایران بودیم چنین کردیم و نگذاشتیم که دانشگاه‌ها به مدت طولانی بسته بمانند (بعضی می‌خواستند دانشگاه‌ها را تا بیست سال بسته نگه دارند). ورود ما به عرصه، پس از وقوع واقعه بود، نه به عزم ایجاد واقعه. یعنی بسته‌شدن دانشگاه‌ها نه به علم ما، نه به اذن ما، و نه به امر ما انجام شد. ما آمدیم تا تندروی‌ها را بزداییم، دانشگاه‌ها را از گل و لای جهالت و وابستگی بروبیم و آب صافی معرفت را در آن جاری کنیم و به قدر طاقت چنین کردیم. کسانی که آن دوران را دیده‌اند و یاد می‌آورند، می‌دانند که یک عمل مثبت سازنده در میان هزاران عمل ویران‌گر چه دشواری‌هایی داشت. ما به کمک دوهزار استاد دانشگاه برنامه‌های درسی را بازنویسی کردیم و با تاسیس مرکز نشر دانشگاهی و به کمک جمع کثیری از استادان و با پرداخت حقوق کامل آنان، ترجمه و تالیف کتاب‌های بسیار و مجلات بسیار را سازمان و سامان دادیم و میراثی غنی برای همیشه از خود به جا نهادیم که در همه‌ی کتابخانه‌های کشور یافتنی و ستودنی است. اما تصفیه استادان که دستاویز جمعی بی‌خبر (و شاید مغرض) شده است، نه چنان است که می‌پندارند.

اولاً بعضی تصفیه‌ها از عناصر وابسته به سلطنت و ساواک مقتضای مزاج انقلاب بود، همچنان که بعضی دانشگاهیان هم که خود به خطاهای پیشین خود واقف بودند بدون اینکه دست تعرض کمیته‌ها به آنان برسد، شغل خود را بی سر و صدا ترک گفتند و از آن میان کسانی هم راهی خارج کشور شدند.

ثانیاً تصفیه‌ها از آغاز بازگشایی دانشگاه‌ها بعد از انقلاب شروع شد و پرچمدارش آقای دکتر محمد ملکی اولین رییس دانشگاه تهران بود که یک قلم دویست استاد دانشگاه تهران را اخراج کرد و بعداً بسی بیشتر را (از جمله دکتر سیدحسین نصر و دکتر معتمدی و دکتر ایرج لاله‌زاری که استاد شیمی ارگانیک خود من بود و نیز دکتر زریاب خویی و دکتر زرین‌کوب را به جرم فراماسیون بودن). من در آن زمان هنوز دانشجوی دانشگاه لندن بودم و به ایران نیامده بودم. بعدها کمیته‌های پاکسازی در ادارات و در دانشگاه‌ها عمل تصفیه را ادامه دادند. دکتر براهنی و دکتر باطنی و … تصفیه‌شده‌های این کمیته بودند. باری وقتی ستاد انقلاب فرهنگی به فرمان آیت‌الله خمینی تشکیل شد، در یکی از اولین بیانیه‌ها که به امضای من رسید و نسخه‌اش اکنون موجود است، خاتمه‌یافتن پاکسازی‌ها را اعلام کردیم. اما کسی گوشش بدهکار ما نبود و دانشجویانی که دانشگاه‌ها را تسخیر کرده بودند (و گویا فرمان از حزب جمهوری اسلامی می‌بردند و سعی در تضعیف موقعیت ابوالحسن بنی‌صدر داشتند) به کار خود ادامه دادند. از این پس کار تصفیه‌ها و پاکسازی با وزارت علوم افتاد که وزیرش محمدعلی نجفی بود و اکنون همه‌ی پرونده‌های مربوط به آن تصفیه‌ها در آن وزارت‌خانه است. بعدها که من رقم تصفیه‌شدگان را از وزارت علوم خواستم گفتند هفتصد نفر بوده‌اند.
حسن معین - خودشناسی
پدران‌وفرزندان- کاوه بهبهانی.pdf
👀 دو جدال سفسطی

✍️ عبدالکریم سروش

🗓 ۲۹ بهمن ۱۴۰۱

🔶 صفحه سه از سه

من خود وقتی کار برنامه‌ریزی‌ها به پایان رسید، تنها کسی بودم و هستم که از عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی استعفا کردم. پس از آن شورای انقلاب فرهنگی تشکیل شد و دکتر داوری و گلشنی و ازغدی و کچوییان و پناهیان و خسروپناه و ارشاد و … به عضویتش در آمدند، که هر یک از دیگری ولایی‌تر و گوش‌به‌فرمان‌ترند، و قریب چهل سال است در این پیشه و اندیشه‌اند و بر هرچه در دانشگاهها می‌گذرد نظارت و اشراف دارند و مسولیت تعلیق دانشجویان و استادان و سخت‌گیری حراست دانشگاه‌ها بر سر حجاب و دیگر امور مذهبی و پیاده‌کردن نظریه‌ی علوم انسانی اسلامی با آنهاست که متاسفانه پاسخگو هم نیستند.

در این میان از حیله‌های شرورانه‌ی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هم غافل نشوید که برای تخریب شخصیت یکی از مخالفان بنامش (یعنی این بنده) افسانه‌ی تصفیه‌های ناعادلانه را ساخت و به دهان همه انداخت و اکنون مقلدان بازی‌خورده‌ی آن وزارت، سهواً یا عمداً، وزر و وبالش را به دوش می‌کشند و طوطی‌وار در بادکنک آن اتهامات می‌دمند. حتی گروه‌هایی «چپ‌نما و انقلابی» در خارج کشور که نسخه برگردان حزب‌الهی‌های داخل کشورند، مجالس درس و خطابه‌ی مرا برمی‌آشوبند به این اتهام واهی و برساخته حکومت که گویا گناه گران تعطیلی‌ها و تصفیه‌ها به گردن نازک من است، به جای اینکه تقدیری به عمل آورند و خدمات ما را ارج بنهند که دانشگاه‌ها را از ویرانی رهاندیم و از دست تندروان بیرون آوردیم. قصه‌ی دانشگاه‌ها پس از تشکیل شورای انقلاب فرهنگی و درآمدن اعضای جدید را دیگران باید بسرایند. مرا البته با تحسین و تقبیح کسی کاری و پروایی نیست که هرچه نپاید، دلبستگی را نشاید. اگر خدمتی کرده‌ام از خداوند تقاضای پاداش دارم و اگر خطایی رفته است، از خلق و خالق تمنای عفو دارم.

و العاقبه للمتقین
حسن معین - خودشناسی
تحلیل و موضع ملی، مسئولانه و هوشمندانه دکتر صدیقه وسمقی از داخل کشور در باره گذار کم هزینه و مسالمت آمیز به یک حکومت دموکراتیک و نگاه همگرایانه به روند تغییر در ایران.
👀 گام اول در گذار به دموکراسی، باور به فروپاشی‌‌ی حکومتِ پوسیده است!

🎤 ابوالفضل قدیانی

🗓
جمعه - ۵ اسفند ۱۴۰۱

ابوالفضل قدیانی با تقدیر از مقاومت و پایداری محمد حبیبی فعال صنفی معلمان که به تازگی از زندان اوین آزاد شده، از «اجماعی که بین نیروهای سیاسی متعهد به دمکراسی در داخل و خارج بر سر فوریت و اولویت پایان دادن به حکومت استبداد دینی شکل گرفته» استقبال کرد.

او آزادسازی زندانیان سیاسی و مختومه کردن پرونده معترضان تحت عنوان عفو را نشانه‌ای آشکار از استیصال حکومت در مقابل مقاومت مدنی مردم و نگرانی در مورد تداوم نظام سیاسی فعلی ارزیابی کرد.

قدیانی گفت: «هرچند عمال استبداد دینی می‌خواهند تصویر یک فرد رئوف را از علی خامنه‌ای ارائه دهند این خیالی باطل است و مردم داغدار ایران جنایت‌ها و جرائم سازمان یافته‌ای که وی علیه بشریت و نه فقط علیه آحاد ملت ایران بلکه علیه ملت‌های منطقه و سایر ملل مرتکب شده است را فراموش نخواهند کرد و اجرای عدالت در حق آمران و عاملان کشتارها و اعدام‌ها و بسط خفقان و سرکوب آزادی‌ها، از جمله مهم‌ترین مطالبات به حق ایرانیان است».

این زندانی سیاسی پیشین، همچنین از «اجماعی که بین نیروهای سیاسی متعهد به دمکراسی در داخل و خارج بر سر فوریت و اولویت پایان دادن به حکومت استبداد دینی شکل گرفته» استقبال کرد و گفت: «گام اول در گذار به سوی یک دموکراسی سکولار، آمادگی اذهان عمومی و باور به فروپاشی ساختارهای پوسیده حکومت فعلی است که این ناکارآمدی و عدم توانایی کنترل آن در تمامی عرصه‌ها پیش روی جهانیان است.»

✔️ نکته معین در لزومِ پایان سرکوب اقتصادی و سرکوبِ سیاسی

هیچ تردید ندارم که حکومت همین الان هم فروپاشیده است. اما فشار ناکافی از سوی مردم و بخصوص از سوی عناصرِ داخلِ حکومت موجب نریختنِ آن شده است. شبیه حالتِ عصای پوسیده‌ی سلیمان را دارد. احتمالِ زیاد می‌دهم که اگر به حکومتِ رئیسی به فوریت پایان داده نشود؛ (پایانِ سرکوبِ اقتصادی) و نیز فشارِ امنیتی و سرکوب از روی کشور کاهش نیابد؛ (پایانِ سرکوبِ سیاسی) در کمتر از یکسال شاهدِ فرو ریختنِ کل نظام جمهوری اسلامی خواهیم بود. تحلیل ده دقیقه‌ای دکتر تقی‌ آزاد ارمکی در بابِ لزوم این دو پایان برای جلوگیری از فروریختنِ نظام سیاسی است.

یک پیشنهاد هم برای جلوگیری از فروریختن نظام دارم. آقای حسن روحانی توانایی به سرانجام رساندنِ این دو پایان، برای هرچه کم‌هزینه‌تر کردنِ گذارِ دموکراتیک کشور را دارد. هم برجام را می‌تواند به فرجام نیکو برساند. هم برجام‌های دوم و سوم و ... را.
حسن معین - خودشناسی
👀 گام اول در گذار به دموکراسی، باور به فروپاشی‌‌ی حکومتِ پوسیده است! 🎤 ابوالفضل قدیانی 🗓 جمعه - ۵ اسفند ۱۴۰۱ ابوالفضل قدیانی با تقدیر از مقاومت و پایداری محمد حبیبی فعال صنفی معلمان که به تازگی از زندان اوین آزاد شده، از «اجماعی که بین نیروهای سیاسی متعهد…
🛎 در لزومِ پایان سرکوب اقتصادی و سرکوبِ سیاسی

✍️ حسن معین

🗓 جمعه - ۵ اسفند ۱۴۰۱

هیچ تردید ندارم که حکومت همین الان هم فروپاشیده است. اما فشار ناکافی از سوی مردم و بخصوص از سوی عناصرِ داخلِ حکومت موجب نریختنِ آن شده است. شبیه حالتِ برقرار ماندن سلیمان پس از مرگش با تکیه بر عصای پوسیده‌ را دارد. احتمالِ زیاد می‌دهم که اگر به حکومتِ رئیسی به فوریت پایان داده نشود؛ (پایانِ سرکوبِ اقتصادی) و نیز فشارِ امنیتی و سرکوب از روی کشور کاهش نیابد؛ (پایانِ سرکوبِ سیاسی) در کمتر از یکسال شاهدِ فرو ریختنِ کل نظام جمهوری اسلامی خواهیم بود. تحلیل ده دقیقه‌ای دکتر تقی‌ آزاد ارمکی در بابِ لزوم این دو پایان برای جلوگیری از فروریختنِ نظام سیاسی است.

یک پیشنهاد هم برای جلوگیری از فروریختن نظام دارم. آقای حسن روحانی توانایی به سرانجام رساندنِ این دو پایان، برای هرچه کم‌هزینه‌تر کردنِ گذارِ دموکراتیک کشور را دارد. هم برجام را می‌تواند به فرجام نیکو برساند. هم برجام‌های دوم و سوم و ... را.

جالب نیست! BBC حرفم را تکرار کرد. خب شمِّ سیاسی دارم!

به گزارش «کلمه» آقای قدیانی به دیدار محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان، که به تازگی از زندان آزاد شده است رفته بود.

این زندانی سابق سیاسی گفت: «گام اول در گذار به سوی یک دموکراسی سکولار، آمادگی اذهان عمومی و باور به فروپاشی ساختارهای پوسیده حکومت فعلی است که این ناکارآمدی و عدم توانایی کنترل آن در تمامی عرصه‌ها پیش روی جهانیان است.»
آقای قدیانی گفت که آزاد کردن زندانیان سیاسی در هفته های اخیر و مختومه کردن پرونده معترضان «تحت عنوان عفو نشانه‌ای آشکار از استیصال حکومت در مقابل مقاومت مدنی مردم و نگرانی در مورد تداوم نظام سیاسی فعلی» است.
حسن معین - خودشناسی pinned «🛎 در لزومِ پایان سرکوب اقتصادی و سرکوبِ سیاسی ✍️ حسن معین 🗓 جمعه - ۵ اسفند ۱۴۰۱ هیچ تردید ندارم که حکومت همین الان هم فروپاشیده است. اما فشار ناکافی از سوی مردم و بخصوص از سوی عناصرِ داخلِ حکومت موجب نریختنِ آن شده است. شبیه حالتِ برقرار ماندن سلیمان پس…»
پیمان دادخواهی

بیش از چهار دهه است که در سرتاسر میهن ما، کمتر کسی‌ست که از ترور، زندان، شکنجه، اعدام و به گونه‌ای خشونت برآمده از نظام جمهوری اسلامی، آسیب ندیده باشد. خسران‌ سرکوب حکومتی و خشونت نیروهای خودسر غیرحکومتی، بی‌‌شمارند.

کشتار فردی یا جمعی و هراس‌افکنی گسترده، یک سوی سیاست حذف دیگری در جامعه ما بوده است. سوی دیگر آن محروم کردن پاره‌های بزرگ جامعه به شکلی خودسرانه، بیدادگرانه و بیرحمانه از حقوق بنیادین خود است. از کمترین آسیب‌های حذف دیگری، چندپارگی جامعه و پراکندن دشمنی در میان گروه‌های اجتماعی گوناگون بوده است.

یکبار، امید به آزادی در بهمنی سرد با قصاص و تقاص، به ناکامی کشیده شد. امروز بر بنیادِ تجربه‌ی تلخ تاریخ دریافته‌ایم که زندان، شکنجه و کشتار، کژراهه‌ی دموکراسی، آزادی و داد است؛ که بنیاد بیداد بر پنهان کردن واقعیت و محروم کردن مردم از حق آگاهی استوار می‌شود؛ زیرا مردمی که به یاد می‌آورند، کمتر قربانیِ جهل و ستم یا کارگزار ستم بر یکدیگر می‌شوند و حاکمیتِ خشونت و تبعیض را نمی‌پذیرند؛ که پنهان کردن حقیقت با هر دستاویزی حتا به بهانه‌ی «آشتی ملی» یا «برقراری صلح و دمکراسی»، پاک کردن حافظه و سوزاندن تاریخ است که به تکرار گذشته می‌انجامد. تا زمانی که تباهی به تمامی دانسته نشود، فرجام دادخواهی ممکن نمی‌شود: که «هرگز چنین مباد!».

اینک در میهن‌مان جنبش پیشرو و برابری‌خواه «زن زندگی آزادی» سربرآورده که از بنیادهایش دادخواهی و تلاش برای دستیابی به حق و عدالت است. بجاست تا برای پیشبرد این جنبش، آگاهی‌‌ها و ره‌آوردهای برآمده از تاریخ خویش را به‌کار بندیم. ما که بازماندگان بیش از چهار دهه خشونت و کشتار و تباهی هستیم و عزیزان‌مان به اعدام، قتل حکومتی و شکنجه محکوم شده‌اند؛ ما که به تناسب توان و امکان، برای پیشبرد دادخواهی تلاش کرده‌ایم، باید در این بزنگاه تاریخی با جسارت و صراحت، همزمان با پافشاری بر حقیقت و عدالت، خواهان پایبندی بی چون و چرا به حقوق بشر و کرامت انسان برای همگان باشیم؛ خواهان پایان دادن به شکنجه و اعدام حتا برای آمران و کارگزاران کشتار.

باشد تا از این ضرورت زمان، مبنایی برای همبستگی بسازیم برای پیشبرد جنبش «زن زندگی آزادی».

ما امضا کنندگان این پیمان با پایبندی به تمام کنوانسیون‌ها و میثاق‌های جهانی ناظر بر رعایت حقوق بشر از امروز تا آن فردای امید، پایبندیم به :

- لغو مجازات اعدام در ایران.

- دادخواهی با فرجام حقیقت و عدالت در هر موقعیت. این امر مستلزم همکاری و همیاری با نهادهای ملی و بین‌المللی برای روشن کردن همه حقایق درباره‌ی نقض فاحش حقوق بشر در ایران و به ویژه جنایت‌های سیاسی است که برخی از آنها مصداق بارز «جنایت علیه بشریت» هستند.

- پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایت‌های سیاسی.

- بازسازی و استقلال کامل دستگاه قضایی.

- مبارزه با فراموشی با پذیرش گوناگونی‌ روایت‌ها و تکوین دقیق حافظه‌ی تاریخی به دور از هر چشم‌پوشی.

بهمن ۱۴۰۱


باقر ابراهیم‌زاده، حامد اسماعیلیون، حمید اشتری، مهدی اصلانی، زیبا اعظمی، شهناز اکملی، اصغر ایزدی، منیره برادران، شهره بدیعی، لادن برومند، شعله پاکروان، مهسا پیریایی، زهره تنکابنی، سیروس جاویدی، اقدس جاویدی، فتان جوکار، گلرخ جهانگیری، صدیقه حاج محسن، علی حجت، امجد حسین پناهی، اکرم خاتم، نسیم خاکسار، آتنا دائمی، سعید دهقان، آناهیتا رحمانی، تقی رحمانی، ریبین رحمانی، میهن روستا، زری ریاحی، سیمین سامی کرمانی، نسرین ستوده، شکوفه سخی، سایه سعیدی سیرجانی، عبدالفتاح سلطانی، فرزانه سلطانی، مونا سیلاوی، آتش شاه‌کرمی، شهلا شفیق، شیراحمد شیرانی نارویی، سیما صاحبی، عباس صادقی، کیوان صمیمی، عصمت طالبی، شیرین عبادی، مریم عجم، رضا علامه‌زاده، ملائکه علم هولی، رضا علیجانی، همایون علیزاده، مسعود فتحی، پرستو فروهر، پروین فهیمی، مهین فهیمی، مرسده قائدی، عطیه قریشی، مهرانگیز کار، کاظم کردوانی، کاوه کرمانشاهی، رئوف کعبی، باربد گلشیری، عفت ماهباز، مهناز متین، شهرزاد مجاب، محبوبه مجتهد، مرسده محسنی، نرگس محمدی، پرویز مختاری، شهناز مرتب، ایرج مصداقی، محمود معمارنژاد، رضا معینی، رضوان مقدم، شورا مکارمی، ناصر مهاجر، شاهین نصیری، اکرم نقابی، حمید نوذری، محمدرضا نیکفر، وحید وحدت‌حق، عصمت وطن پرست، سعدیه وکیلی، شکوفه یداللهی.
Audio
🛎 در لزومِ پایان سرکوب اقتصادی و سرکوبِ سیاسی

✍️ حسن معین

🗓 جمعه - ۵ اسفند ۱۴۰۱

هیچ تردید ندارم که حکومت همین الان هم فروپاشیده است. اما فشار ناکافی از سوی مردم و بخصوص از سوی عناصرِ داخلِ حکومت موجب نریختنِ آن شده است. شبیه حالتِ برقرار ماندن سلیمان پس از مرگش با تکیه بر عصای پوسیده‌ را دارد. احتمالِ زیاد می‌دهم که اگر به حکومتِ رئیسی به فوریت پایان داده نشود؛ (پایانِ سرکوبِ اقتصادی) و نیز فشارِ امنیتی و سرکوب از روی کشور کاهش نیابد؛ (پایانِ سرکوبِ سیاسی) در کمتر از یکسال شاهدِ فرو ریختنِ کل نظام جمهوری اسلامی خواهیم بود. تحلیل ده دقیقه‌ای دکتر تقی‌ آزاد ارمکی در بابِ لزوم این دو پایان برای جلوگیری از فروریختنِ نظام سیاسی است.

یک پیشنهاد هم برای جلوگیری از فروریختن نظام دارم. آقای حسن روحانی توانایی به سرانجام رساندنِ این دو پایان، برای هرچه کم‌هزینه‌تر کردنِ گذارِ دموکراتیک کشور را دارد. هم برجام را می‌تواند به فرجام نیکو برساند. هم برجام‌های دوم و سوم و ... را.
Forwarded from BBCPersian
🔻نماز جمعه در مسجد مکی زاهدان به امامت مولوی عبدالحمید برگزار شد. گزارش شده که بیرون مسجد جو امنیتی بوده است.

مولوی عبدالحمید درباره محکومیت یک نفر در رابطه با جمعه خونین در زاهدان و انتقاد از اینکه خطا را به یک فرد نسبت دادند،‌ گفت که به این مساله قانع نیستند. او گفت که در حمله و تیراندازی به مردم مشخص بوده که «آمر» داشتند. گفت که «عمل کنندگان هم خیلی بودند.»

او خواهان قصاص عامل شد و گفت که که انتظار داشتند که کسانی که مقصر هستند «در ملاعام به دارآویخته شوند.»

آقای عبدالحمید درباره جمعه ۸ مهرماه و تیراندازی به مردم پس از نماز جمعه گفت: «اینجا از ۴ محور به داخل مصلا و مقابل در مصلی تیراندازی کردند. نزدیک به ۱۰۰ نفر کشته شدند، ۳۰۰ نفر مجروح شدند. ۸۰ نفر هنوز در بیمارستان هستند. به چشمهای ۱۷ نفر شلیک شده و کور شدند. ۱۸ کودک کشته شده است.»

او گفت که مردم دنبال روشن شدن حقیقت هستند.

📸Social Media
https://bbc.in/3xPBLLe
@BBCPersian
Forwarded from BBCPersian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیو را کانال تلگرامی حال‌وش همرسانی کرده است که حضور گسترده معترضان را در اطراف مسجد مکی زاهدان با وجود جو سنگین امنیتی در ۵ اسفند نشان می‌دهد.

حضور سنگین نیروهای امنیتی در شهر زاهدان و همینطور حضور نیروهای «تک‌ تیرانداز» در بالای ساختمان‌های اطراف مصلی گزارش شده است.
از صبح امروز نیز اینترنت نیز در سیستان و بلوچستان قطع شده است.

@BBCPersian
Forwarded from BBCPersian
🔻مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان امروز در پایان سخنانش در نماز جمعه در مسجد مکی زاهدان کشته شدن ابراهیم ریگی، پزشک ۲۴ ساله را «مشکوک» توصیف کرد و از مسئولان خواست که در اینباره تحقیق کنند.

ابراهیم ریگی از جمله کسانی بود که در کشتار جمعه ۸ مهرماه در شهر زاهدان به مجروحان کمک میکرده است. او ۲۱ مهرماه بازداشت شده بود و اما دی ماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.

سایت «حال‌وش» که خبرهای استان سیستان و بلوچستان را پوشش می‌دهد،‌ دیروز پنجشنبه ۴ اسفند در گزارشی نوشت که آقای ریگی روز چهارشنبه سوم اسفند دوباره بازداشت شده و یک ساعت پس از بازداشت «مأموران پزشکی قانونی با حضور در کلانتری ضمن معاینه جسد و مشاهده «پاره بودن لباس‌های او»، علت مرگ را ضرب و جرح اعلام کردند.»

اما علی رحیمی، معاون فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان سیستان و بلوچستان بازداشت او را «اقدام خودسرانه گروهی» خواند و کشتن او را هم به این گروه نسبت داده است.
📸Twitter ebrahimrigi
https://bbc.in/3SpOb5W
@BBCPersian
Forwarded from BBCPersian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻این ویدیوها از راهپیمایی امروز پنجم اسفند مردم زاهدان در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

معترضان که با وجود حضور گسترده نیروهای امنیتی در این شهر، بار دیگر به خیابان‌ها آمده‌اند، شعار می‌دهند: «می‌کشم، می‌کشم، آنکه برادرم کشت.»، «مکی، مکی شعار ماست، شهادت افتخار ماست.»

@BBCPersian
Forwarded from BBCPersian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻سر خط خبرهای جمعه ۵ اسفند ۱۴۰۱