عاشقان ایران
📚 #تاریخی 📖 #فرهنگی ■"عراق" نامی ایرانی است از ریشه آریا گفتاری ارزنده از میر جلال الدین کزازی عراق، آنچنانکه که بر پارهای از پژوهندگان و واژهشناسان کهن نیز پوشیده نبوده است، نامی است ایرانی از بن "ایرا" هم از آن روی است که در جغرافیای دیرین، بخشی…
📚 #تاریخی 📖 #فرهنگی
👈مرزهای فرهنگی "ایران زمین" را پاس داریم.
ریشه واژه "عراق"، "ایر/آریایی" است👉
■ریشه شناسی واژه عراق، از استاد میرجلال الدین کزازی:
عراق، آنچنانکه که بر پارهای از پژوهندگان و واژهشناسان کهن نیز پوشیده نبوده است، نامی است ایرانی. نمونه را "ابوسعید اصمعی" از فرهنگنویسان و دانشوران سدهی دوم هجری گفته است: 《قال الٔاصمعیُّ: و کانت العراق تُسَمّیٰ اِیرَان شَهر فعرّبَتها العربُ فقالوا العراق》.
هم از آن روی است که در جغرافیای دیرین، بخشی از "سرزمینهای ایرانی" نیز عراق خوانده میشده است و از آن روی که با "عراق عرب" درنیامیزد و یکی پنداشته نشود آن را"عراق عجم" مینامیدند.
عراق ریخت "تازی شدهی(عربی شده)" اراگ یا اِراک است که از «ایر» + «اگ» پساوند (پسوند) بازخوانی، ساخته شده است. «ایر»، ستاکی (ریشه ای) است که در نام سپند ایران نیز به کار رفته است و با «آریا» در ریشه یکی است. عراق از دیدگاهی، ریختی دیگر از ایران است؛ بدین معنی که ستاک و واژهی بنیادین در هر دو یکی است؛ و در ایران، ریخت ایرانی آن به کار برده میشود و در عراق، ریخت تازی شدهاش.
"اِراک" ریخت کهن نام عراق است و "ایراک"، ریخت نو که از دید ریشهشناسی، با ایران یکی است. ایران نیز ریخت نوین "اران"/ eran در زبان پهلوی است. ستاک واژه در هر دو ریخت، «ار» یا «ایر» است. این ستاک(ریشه) در نام ایرج نیز در پهلوی، اِرچ به یادگار مانده است. جدایی در اِراک و اران، یا ایران و ایراک، تنها در پساوند آنهاست که یکی «ان» است و دیگری «اک» و هر دو پساوندهای بازخوانیاند.
«ان» در "پهلوی" و "پارسی دری" یکسان مانده است؛ اما «اک» پهلوی، در پارسی دری، به «ا» دیگرگون شده است. نمونه آن، واژگانی چون: "داناک و وِناک و آشناک" هستند در پهلوی، که در پارسی دری، "دانا و بینا و آشنا" شدهاند. اما این پساوند در واژگانی چون: خوراک، پوشاک، کاواک، هنوز در ریخت کهن خویش مانده است.
اراک که ریختی است دیگر از ایران و به معنی سرزمین «ایر»، بر پایهی هنجارهای تازیشدگی، به عِراق دیگرگون شده است. نکتهی نغز آن است که در ریخت تازیکانه(عربی)، هنوز «ع» با زیر(کسره) به کار برده میشود (به شکل عِراق)؛ اما ایرانیان امروز این نام را با زبرِ(فتحه) روی «ع» به کار میبرند و "عَراق" میگویند؛ همانگونه که ریخت پهلوی آن را، چونان نام شهری در استان مرکزی، «اَراک» میخوانند، نه «اِراک».
#ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی #ایران_کهن #ایران #ایر #آریا #آریایی #ایرانی #زبان_پارسی #پارسی #پهلوی #پارسی_دری #دری #فارسی #فارسی_دری #عراق #بغداد #اراک #اراگ #ایرانشهر #میرجلال_الدین_کزازی #کزازی #ابوسعید_اصمعی #عراق_عرب #عراق_عجم #تازی #عربی
🇮🇷💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
👈مرزهای فرهنگی "ایران زمین" را پاس داریم.
ریشه واژه "عراق"، "ایر/آریایی" است👉
■ریشه شناسی واژه عراق، از استاد میرجلال الدین کزازی:
عراق، آنچنانکه که بر پارهای از پژوهندگان و واژهشناسان کهن نیز پوشیده نبوده است، نامی است ایرانی. نمونه را "ابوسعید اصمعی" از فرهنگنویسان و دانشوران سدهی دوم هجری گفته است: 《قال الٔاصمعیُّ: و کانت العراق تُسَمّیٰ اِیرَان شَهر فعرّبَتها العربُ فقالوا العراق》.
هم از آن روی است که در جغرافیای دیرین، بخشی از "سرزمینهای ایرانی" نیز عراق خوانده میشده است و از آن روی که با "عراق عرب" درنیامیزد و یکی پنداشته نشود آن را"عراق عجم" مینامیدند.
عراق ریخت "تازی شدهی(عربی شده)" اراگ یا اِراک است که از «ایر» + «اگ» پساوند (پسوند) بازخوانی، ساخته شده است. «ایر»، ستاکی (ریشه ای) است که در نام سپند ایران نیز به کار رفته است و با «آریا» در ریشه یکی است. عراق از دیدگاهی، ریختی دیگر از ایران است؛ بدین معنی که ستاک و واژهی بنیادین در هر دو یکی است؛ و در ایران، ریخت ایرانی آن به کار برده میشود و در عراق، ریخت تازی شدهاش.
"اِراک" ریخت کهن نام عراق است و "ایراک"، ریخت نو که از دید ریشهشناسی، با ایران یکی است. ایران نیز ریخت نوین "اران"/ eran در زبان پهلوی است. ستاک واژه در هر دو ریخت، «ار» یا «ایر» است. این ستاک(ریشه) در نام ایرج نیز در پهلوی، اِرچ به یادگار مانده است. جدایی در اِراک و اران، یا ایران و ایراک، تنها در پساوند آنهاست که یکی «ان» است و دیگری «اک» و هر دو پساوندهای بازخوانیاند.
«ان» در "پهلوی" و "پارسی دری" یکسان مانده است؛ اما «اک» پهلوی، در پارسی دری، به «ا» دیگرگون شده است. نمونه آن، واژگانی چون: "داناک و وِناک و آشناک" هستند در پهلوی، که در پارسی دری، "دانا و بینا و آشنا" شدهاند. اما این پساوند در واژگانی چون: خوراک، پوشاک، کاواک، هنوز در ریخت کهن خویش مانده است.
اراک که ریختی است دیگر از ایران و به معنی سرزمین «ایر»، بر پایهی هنجارهای تازیشدگی، به عِراق دیگرگون شده است. نکتهی نغز آن است که در ریخت تازیکانه(عربی)، هنوز «ع» با زیر(کسره) به کار برده میشود (به شکل عِراق)؛ اما ایرانیان امروز این نام را با زبرِ(فتحه) روی «ع» به کار میبرند و "عَراق" میگویند؛ همانگونه که ریخت پهلوی آن را، چونان نام شهری در استان مرکزی، «اَراک» میخوانند، نه «اِراک».
#ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی #ایران_کهن #ایران #ایر #آریا #آریایی #ایرانی #زبان_پارسی #پارسی #پهلوی #پارسی_دری #دری #فارسی #فارسی_دری #عراق #بغداد #اراک #اراگ #ایرانشهر #میرجلال_الدین_کزازی #کزازی #ابوسعید_اصمعی #عراق_عرب #عراق_عجم #تازی #عربی
🇮🇷💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
🖌📖 #ادبی
👈چند واژه در زبان فارسی گویش تاجیکی👉
#زبان_فارسی #فارسی #پارسی #تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #فارسی_تاجیکی #فرارود #تاجیکستان #ازبکستان #پارسی_سره #ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی
■□ زبان فارسی در ردهٔ زبانهای ترکیبی قرار دارد. هنر ترکیبسازی با پیوست کردن واژهها به همدیگر و افزودن "وندها" یکی از راههای مهم و مؤثر در جهت پویایی، پایداری و ماندگاری زبان فارسی است.
نمونه ترکیبهای معمول زیر از کتاب "غلامان" استاد #صدرالدین_عینی**(در ادامه درباره استاد عینی توضیح داده شده است) _به کوشش مصطفی باباخانی، آروَن، ۱۳۹۷_ انتخاب شده است که در میان مردمان تاجیک فرارود (ماوراءالنهر؛ تاجیکستان و ازبکستان) کاربرد داشته و در متون آنها آمده است:
(جالب آنکه این ترکیب های فارسی تاجیکی در زیر، همگی پارسی_سره هستند. سوی راست، واژگان تاجیکی است و سوی چپ، برابر امروزی آن در زبان فارسی ما در ایران)
آبچهکاری: صیفیکاری
آبخیزی: طغیان آب
آتشگیرک: اَنبر
باششگاه: اقامتگاه
بخارکش: دودکش
بدگپ: گستاخ
بدهوا: متکبر
بلاخور: مفتخور
بیکارخواب؛ بیاستفاده مانده
پخشاپخش: غوغا، سر و صدا
پهلو دری: چارچوب در
پیشدهن: وراج
جانسَرک: بیقرار
جنایتچی: جنایتکار
جوابگر: جوابگو، پاسخگو، مسئول
چایجوش: کتری
خالیبیخ: کمپشت، تـُنک
خلاجا: مستراح
دیوکار: خستگیناپذیر
رویکش: روپوش
سرتراشخانه: سلمانی
سیاهسر: بدبخت
شیرینکامه: حق دلالی، پورسانت
کارجامه: لباس کار
گاو جگر: ناترس، نترس، دلیر، شجاع
گلماهی: قزلآلا
مادههای تَرکنده: مواد منفجره
یکجایه: باهم، متحد.
/با ویرایش از کانال "حسن قریبی"، پژوهشگر/
__________________________________
■□ /عاشقان ایران/
** آشنایی کوتاه با استاد صدرالدین عینی:
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!
استاد صدرالدین عینی، از نامداران ادب و فرهنگ در فرارود است. این جمله کوتاه اما تکان دهنده او را پیشتر هم در کانال گذاشته بودم:
《ما فارسی ها (فارسی زبان ها) در کوچه بی خبری، تماشاگری می کنیم!!!》
سپس به بخارا رفت و ادامه تحصیل داد.
ایشان در ۲۶ فروردین۱۲۵۷ / سال ١٨٧٨ میلادی در روستاى ساكتره بخارا در ازبکستان به دنيا آمد، روستای ساکتری در امارت بخارا آن زمان در دست "روسیه" بود. وی ۲۴ تیر ۱۳۳۳ در دوشنبه پایتخت تاجیکستان درگذشت. روانش شادباد. پدر او "سید مراد خواجه"، از پیشهوران روستا بود و تأثیر زیادی در رشد فرهنگی صدرالدین داشت.
او نخست در مكتب كهنه روستاى خود تحصيل كرد كه بعدا موضوع داستان "مكتب كهنه" عينى شد. او پس از مدتی به تاجیکستان رفت و در همانجا نیز درگذشت. او از بزرگترین نویسندگان و ادیبان زبان فارسی تاجیکی در آغاز سده بیستم، نخستین رئیس آکادمی علوم تاجیکستان (۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ میلادی) است. فرزند او نیز "عینی کمال" خاورشناس برجسته تاجیکستان است.
استاد عینی هم در داستان نویسی و هم در شعر تاجیکی پایه گذار و پیشرو بود. چنانکه در آغاز بيشتر شعر مى نوشت و از تازه پردازان شعر_پارسى بود. اما رفته رفته به داستان نويسى روی آورد و نخستين داستان هاى كوتاه و بلند معاصر فارسى در آسياى ميانه را نوشت.
《آدينه، جلادان بخارا، مرگ سودخور، يتيم، داخونده و غلامان》 از داستان هاى معروف عينى اند. 《نمونه ادبيات تاجيک》 عينى كه تذكره آثارى از #شعراى_كلاسیک_پارسى بود، در تعيين #هويت_تاجيكان (جلوگیری از استحاله کامل در فرهنگ روسها) در اتحاد جماهیر #شوروى که آن زمان بر سرزمین فرارود فرمان میراند، نقش مهم داشت.
《یادداشت ها》كتاب خاطرات عينى، از آخرين آفريده هاى او بود كه سال ١٣٦٢ خورشيدى با كوشش سعيدى_سيرجانى به خط_پارسى در ايران منتشر شد. زنده یاد سعیدی سیرجانی همان نویسنده نامدار معاصر است که در زندان با خوردن داروی نظافت، کشته شد.
صدرالدین عینی یکی از نخستین سرایندگان شعر نو فارسی است چنانکه پنج سال پیش از آن که نیما، شعر "افسانه" را بسراید عینی در همان وزن شعری سرود به نام "مارش حریت" یا همان "سرود آزادی" که ان را برای انقلاب روسیه نوشت بر پایه ترانه معروف مارسیز در انقلاب فرانسه. اما آنچه نیما را پدر شعر نوی فارسی کرده است، کوشش های پیوسته و با برنامه او برای یک انقلاب ادبی در شعر فارسی بود که در این راه زندگی خود را گذاشت.
/برگرفته از ویکیپدیا و مقاله "عینی و نیما"/
#بخارا #دوشنبه #مارش_حریت #سرود_آزادی #روسیه #روس #آکادمی_علوم_تاجیکستان #شعر_نو #شعر_نوی_فارسی #ایرانی #سعيدى_سيرجانى #خط_پارسى #ايران #شعر_پارسى #شعر_فارسى #خط_فارسى #نیما #نیما_یوشیج #پدر_شعر_نو #افسانه
/ادامه مقاله "عینی و نیما" در پیام زیرین👇
💌عاشقان ایران🇮🇷
@LoversofIRAN
👈چند واژه در زبان فارسی گویش تاجیکی👉
#زبان_فارسی #فارسی #پارسی #تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #فارسی_تاجیکی #فرارود #تاجیکستان #ازبکستان #پارسی_سره #ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی
■□ زبان فارسی در ردهٔ زبانهای ترکیبی قرار دارد. هنر ترکیبسازی با پیوست کردن واژهها به همدیگر و افزودن "وندها" یکی از راههای مهم و مؤثر در جهت پویایی، پایداری و ماندگاری زبان فارسی است.
نمونه ترکیبهای معمول زیر از کتاب "غلامان" استاد #صدرالدین_عینی**(در ادامه درباره استاد عینی توضیح داده شده است) _به کوشش مصطفی باباخانی، آروَن، ۱۳۹۷_ انتخاب شده است که در میان مردمان تاجیک فرارود (ماوراءالنهر؛ تاجیکستان و ازبکستان) کاربرد داشته و در متون آنها آمده است:
(جالب آنکه این ترکیب های فارسی تاجیکی در زیر، همگی پارسی_سره هستند. سوی راست، واژگان تاجیکی است و سوی چپ، برابر امروزی آن در زبان فارسی ما در ایران)
آبچهکاری: صیفیکاری
آبخیزی: طغیان آب
آتشگیرک: اَنبر
باششگاه: اقامتگاه
بخارکش: دودکش
بدگپ: گستاخ
بدهوا: متکبر
بلاخور: مفتخور
بیکارخواب؛ بیاستفاده مانده
پخشاپخش: غوغا، سر و صدا
پهلو دری: چارچوب در
پیشدهن: وراج
جانسَرک: بیقرار
جنایتچی: جنایتکار
جوابگر: جوابگو، پاسخگو، مسئول
چایجوش: کتری
خالیبیخ: کمپشت، تـُنک
خلاجا: مستراح
دیوکار: خستگیناپذیر
رویکش: روپوش
سرتراشخانه: سلمانی
سیاهسر: بدبخت
شیرینکامه: حق دلالی، پورسانت
کارجامه: لباس کار
گاو جگر: ناترس، نترس، دلیر، شجاع
گلماهی: قزلآلا
مادههای تَرکنده: مواد منفجره
یکجایه: باهم، متحد.
/با ویرایش از کانال "حسن قریبی"، پژوهشگر/
__________________________________
■□ /عاشقان ایران/
** آشنایی کوتاه با استاد صدرالدین عینی:
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!
استاد صدرالدین عینی، از نامداران ادب و فرهنگ در فرارود است. این جمله کوتاه اما تکان دهنده او را پیشتر هم در کانال گذاشته بودم:
《ما فارسی ها (فارسی زبان ها) در کوچه بی خبری، تماشاگری می کنیم!!!》
سپس به بخارا رفت و ادامه تحصیل داد.
ایشان در ۲۶ فروردین۱۲۵۷ / سال ١٨٧٨ میلادی در روستاى ساكتره بخارا در ازبکستان به دنيا آمد، روستای ساکتری در امارت بخارا آن زمان در دست "روسیه" بود. وی ۲۴ تیر ۱۳۳۳ در دوشنبه پایتخت تاجیکستان درگذشت. روانش شادباد. پدر او "سید مراد خواجه"، از پیشهوران روستا بود و تأثیر زیادی در رشد فرهنگی صدرالدین داشت.
او نخست در مكتب كهنه روستاى خود تحصيل كرد كه بعدا موضوع داستان "مكتب كهنه" عينى شد. او پس از مدتی به تاجیکستان رفت و در همانجا نیز درگذشت. او از بزرگترین نویسندگان و ادیبان زبان فارسی تاجیکی در آغاز سده بیستم، نخستین رئیس آکادمی علوم تاجیکستان (۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ میلادی) است. فرزند او نیز "عینی کمال" خاورشناس برجسته تاجیکستان است.
استاد عینی هم در داستان نویسی و هم در شعر تاجیکی پایه گذار و پیشرو بود. چنانکه در آغاز بيشتر شعر مى نوشت و از تازه پردازان شعر_پارسى بود. اما رفته رفته به داستان نويسى روی آورد و نخستين داستان هاى كوتاه و بلند معاصر فارسى در آسياى ميانه را نوشت.
《آدينه، جلادان بخارا، مرگ سودخور، يتيم، داخونده و غلامان》 از داستان هاى معروف عينى اند. 《نمونه ادبيات تاجيک》 عينى كه تذكره آثارى از #شعراى_كلاسیک_پارسى بود، در تعيين #هويت_تاجيكان (جلوگیری از استحاله کامل در فرهنگ روسها) در اتحاد جماهیر #شوروى که آن زمان بر سرزمین فرارود فرمان میراند، نقش مهم داشت.
《یادداشت ها》كتاب خاطرات عينى، از آخرين آفريده هاى او بود كه سال ١٣٦٢ خورشيدى با كوشش سعيدى_سيرجانى به خط_پارسى در ايران منتشر شد. زنده یاد سعیدی سیرجانی همان نویسنده نامدار معاصر است که در زندان با خوردن داروی نظافت، کشته شد.
صدرالدین عینی یکی از نخستین سرایندگان شعر نو فارسی است چنانکه پنج سال پیش از آن که نیما، شعر "افسانه" را بسراید عینی در همان وزن شعری سرود به نام "مارش حریت" یا همان "سرود آزادی" که ان را برای انقلاب روسیه نوشت بر پایه ترانه معروف مارسیز در انقلاب فرانسه. اما آنچه نیما را پدر شعر نوی فارسی کرده است، کوشش های پیوسته و با برنامه او برای یک انقلاب ادبی در شعر فارسی بود که در این راه زندگی خود را گذاشت.
/برگرفته از ویکیپدیا و مقاله "عینی و نیما"/
#بخارا #دوشنبه #مارش_حریت #سرود_آزادی #روسیه #روس #آکادمی_علوم_تاجیکستان #شعر_نو #شعر_نوی_فارسی #ایرانی #سعيدى_سيرجانى #خط_پارسى #ايران #شعر_پارسى #شعر_فارسى #خط_فارسى #نیما #نیما_یوشیج #پدر_شعر_نو #افسانه
/ادامه مقاله "عینی و نیما" در پیام زیرین👇
💌عاشقان ایران🇮🇷
@LoversofIRAN