عاشقان ایران
471 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
۸مهر
بزرگداشت شاعر عشق وعرفان
خالق زیباترین حماسه عرفانی
@drfarhoud
#مولانا
قرن۷
زاده #بلخ/افغانستان/بخشی از ایران کهن
درگذشت #قونیه/ترکیه
که با حمله وحشیانه #مغول، دیگر به ایران بازنگشت
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد


⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانه‌هایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب می‌شود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته می‌شود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)‌گویند.

پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگ‌نبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمین‌های #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنان‌که #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه‍.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمین‌های شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسله‌های ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند

مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمین‌داران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری می‌زدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد می‌آمدند، در مدارس و کتابخانه‌هایش به فراگیری دانش می‌پرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه‍.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آن‌ها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.

#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود می‌نویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت

#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد

در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانی‌ها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سال‌های ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند

دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خان‌های خیوه به مرو تاخت وتاز می‌کردند چنان‌که در ۱۲۷۶ق. محمدامین‌خان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بی‌احتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی دره‌های #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه‍.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نجیب_بارور
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد


هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید

مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید

دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید

جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید

________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان

@LoversofIRAN
👈آرزوی زیبای همبستگی پارسی زبانان جهان

⬅️سروده ای زیبا از: #نجیب_بارور
شاعر پارسی سرای #افغانستان که آرزوس همبستگی(وحدت) #فارسی زبانان دو کشور ایران و افغانستان را دارد.
@LoversofIRAN

ای آب‌های خسته، چون سیلاب برخیزید
از بستر آلوده‌ی مرداب برخیزید

قرن سیاهی، سال‌های تیره‌گی داریم
از آفتاب از دامن مهتاب برخیزید

رویای یوسف، بار دیگر می‌شود تعبیر
ای قوم اگر از عمق سنگین‌خواب برخیزید

خس‌های بی‌مقدار و بر جا مانده از پستی
در پیشگاه سرو با آداب برخیزید

آسودگی پایان عمر موج خواهد بود
مثل تپش‌های دل بی‌تاب برخیزید

از آشتی، از آشتی از آشتی گویید
از جنگ بین #رستم و #سهراب برخیزید

گاهی خدا را می‌توان در خویش پیدا کرد
جویندگان قبله، از محراب برخیزید

در جوهر هستیِ انسان‌ها تفاوت نیست
از گفتمان برده و ارباب برخیزید

تا #رودکی و #مولوی و #حافظی آید
از بیت‌های شعرهای ناب برخیزید

تا سرزمین #پارسی، مشتی شود واحد
از #بلخ، از #شیراز، از #کولاب برخیزید


(بلخ، از سرزمین های #ایران_زمین_کهن بوده است که در دوره #قاجار از ایران جداشد.
#کولاب، سرزمینی در #تاجیکستان کنونی، و بخشی از #ایران_زمین_کهن)


کانال نجیب بارور @najeebbarwar



@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈موسیقی کولاب، شهر ایرانی ۲۷۰۰ساله👉

#موسیقی و #رقص ایران زمین/ تاجیکستان

@LoversofIRAN

قطعه : "چین و چین"
برپایه موسیقی #کولابی

اجرای #سنگعلی_میرزایف از این آهنگ خیلی شناخته شده است. رقص این قطعه هم با تنپوش ویژه کولابی است👇
https://t.me/LoversofIRAN/4964
بازخوانی های گوناگونی از این قطعه انجام شده که یکی از آنها کار هنرمند جوان و توانمند تاجیک، #مهرنگار_رستم است.👇
https://t.me/LoversofIRAN/1737

در این ترانه از دو شهر #کولاب (جنوب باختری/غربی تاجیکستان) و #بلخ (شمال خاوری/شرقی #افغانستان) نام برده شده و کولاب را دارای آب شیرین دانسته است زیرا کولاب در استان ختلان در منطقه حاصلخیز کشاورزی و پرآب قرار دارد. #کولاب چهارمین شهر بزرگ  #تاجیکستان در خاور(شرق) استان(ولایت) #ختلان (خَتلان) است. سرچشمه های مهم آبیاری و برق‌آبی همچون رودخانه #وخش، سد #نارک/نارَک، سد ونیروگاه سنگ‌توده ۲، و کانال "شاه‌راهی وخش" در استان ختلان جای دارد. کولاب و بلخ در نقشه👇
https://t.me/LoversofIRAN/4968

استان ختلان در زمان #شوروی از محروم‌ترین بخش های تاجیکستان بود (مانند استان #سغد) محرومیت این منطقه یکی از دلایل بروز خشونت زیاد در این ولایت در زمان جنگ داخلی پس از استقلال بود. شهر کولاب، در شرق استان خَتلان، در آغاز جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲_۱۹۹۳) که یکسال پس از #استقلال از شوروی سابق، این کشور را دچار درگیری های خونین کرد، نقش مهمی داشت.

بسیاری از مقام‌های سیاسی امروز تاجیکستان از این منطقه برخاسته‌اند. کولاب زادگاه #امام_‌علی_رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان است. جناح‌های سیاسی این منطقه به‌ویژه کولابی‌ها در جنگ‌های داخلی طرف پیروز کشمکش‌ها بودند و پس از آن امور تاجیکستان بیشتر در دست این جناح افتاد.

شهر کولاب یکی از کهن ترین شهرهای تاجیکستان است. پیشینه این شهر به ۲۷۰۰۰ سال می‌رسد. باستان‌شناسان در این شهر قلعه‌ای یافته‌اند که #قلعه_کولاب نام دارد. این قلعه مربوط به زمان #هخامنشیان (سده ۴۴ پیش از میلاد)، و دولت داری کوشانیان می‌باشد.

شهر کولاب در قدیم کُتّل" نام داشت و زمان درازی مقر حکومت #ساسانیان بود و زبان #پارسی_میانه در آن رواج داشت. به این خاطر، با ورود اسلام و پس از آمدن #زبان #فارسی_نو به منطقه، مردم کولاب سریع‌تر از دیگر نقاط پیرامونی، فارسی‌زبان شدند.

این شهر تا سال ۱۷۵۰ خَتلان نامیده می‌شد و پس از آن کولاب نام گرفت. شوروی‌ها در سال ۱۹۲۱ بر این شهر دست یافتند و پس از آن کارخانه های صنعتی در آن ساختند.
۲ نمونه از تن پوش ویژه کولابی، با آستین های بلند و گشاد که هم لبه آستین ها هم جلوی تنپوش با گل های درشت گلدوزی شده است.👇
https://t.me/LoversofIRAN/4965
https://t.me/LoversofIRAN/552

@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👆 #کولاب #بلخ

۶کشور از ۱۳ کشوری که تنیدگی فرهنگی با ایران دارند و این همریشگی در آیین ها، شعر، موسیقی و حتا زبان شان دیده می شود، گرچه فارسی تنها در افغانستان،تاجیکستان وایران رسمی است
@LoversofIRAN
گرانمایه زرتشت را من فزونتر
ز هر پیر و پیغامبر دوست دارم
بشر برتر از او ندید و نبیند
من آن بهترین از بشر را دوست دارم (مهدی #اخوان_ثالث)

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.
#پنجم دیماه سالروز درگذشت و به گفته ای شهادت تنها پیام آور ایرانی #زرتشت بزرگ, آموزگار نیکی و راستی
در گاه‌شماری ایرانی این روز #خور_ایزد است
@LoversofIRAN

برخی نوشته‌های اوستایی گویند؛ زرتشت پس از پایان رسالت پیامبری خود در بلخ به سر می‌برد، ۷۷سال از عمرش می‌گذشت و در آتشکده شهر #بلخ (در #افغانستان امروز و بخشی از ایران زمین کهن) به آموزش و راهنمایی می‌پرداخت، هنگامی که #گشتاسب_کیانی فرمانروایی آن سامان را داشت

#گشتاسب و پسرش اسفندیار از بلخ که پایتخت آن زمان بود خارج شده بودند و فرمانروای تورانی ارجاسب، که دشمن دیرین ایرانیان بود، توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشکری بسیار به ایران فرستاد

لشکر #توران، دروازه‌های بلخ را با همه‌ی دلاوری‌ ایرانیان درهم‌شکست و هنگامی که اشو زرتشت پیامبر ایرانی با لهراسب و گروهی از پیروانش در آتشکده بلخ به نیایش مشغول بودند حمله کرد و وی را کشت

زرتشتیان در روز #خور_ایزد به آتشکده می‌روند برای نیایش
جایگاه رودی باستانی به درازای تاریخ #ایران_زمین که در داستانهای استوره ای ایران و ادبیات کهن فارسی از آن بارها یاد شده است؛ #آمودریا (که به آن #جیحون نیز گویند)

رود آمودریا، برای ایرانیان سنگ نشان سرزمین فرارود یا ماوراءالنهر (آنسوی نهر/رود) بود با #خراسان_بزرگ. خراسان کهن، چهار شهر نامدار داشت؛ #نیشابور (در #خراسان امروز ایران)، #مرو (جنوب شرقی #ترکمنستان و غرب آمودریا)؛ #بلخ و #هرات (شمال و شرق #افغانستان امروز).

در سرزمین فرارود که امروز بخش هایی از کشورهای نوپای #ازبکستان #تاجیکستان #ترکمنستان #قزاقستان #قرقیزستان است، آثار باستانی فراوان از حکومت های ایرانی و نسخه های خطی فراوان زبان فارسی است چنانکه محققان آنهابرای خوانش تاریخ خود، باید زبان و خط #فارسی بدانند

گرچه در برخی داستانهای کهن ایرانی، آمودریا را مرز سرزمین توران و ایران دانسته اند اما باید توجه داشت که در واقعیت، توران و ایران #شاهنامه، هر دو #ایران_زمین باستانی و کهن را تشکیل داده اند و نمیتوان فرهنگ و تاریخ و حتا زبان توران را از ایران جدا دانست

درباره این رود و پیشینه اش اینجا را بخوانید 👇
https://t.me/LoversofIRAN/8632


@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈ترانه "بوی جوی مولیان"، داستانی زیبا از گذشته مشترک ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان

🔹پیام #ویژه کانال
#اختصاصی
@LoversofIRAN

⬅️چنین گفته شده که این ترانه ی زیبای رودکی بزرگ، اشاره به "امیر نصر دوم سامانی" دارد

سامانیان از نخستین دودمان های #ایرانی پس از #اسلام بود که #ایرانیان #فرارودان (مارواءالنهر، #ازبکستان و #تاجیکستان امروزی) آن را بنیان گذارند و کم کم گستره ی پادشاهی خود را از #فرارود به بخش های مرکزی امروز (پهنکوه=فلات) #ایران رساندند.

ابوالحسن نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (۳۰۱ تا ۳۳۱ه‍. ق) امیر #سامانی بود که در هشت‌سالگی جانشین  پادشاه شد و بر تخت نشست. در آن زمان #بخارا (در #ازبکستان کنونی) پایتخت دولت #سامانیان بود. امیر نصر بن احمد سامانی، سی سال و اندی پادشاهی کرد.
سکه ضرب شده #امیر_نصر_دوم سامانی در پژوهش‌های باستان‌شناسی در #نیشابور / #خراسان، ایران/ کشف شده‌است.

امیر نصر مانند پدر و نیاکان خود اهل دانش و شعردوست بود و در ترویج و توسعهٔ #زبان و ادبیات #فارسی خدمات  شایانی کرد. می‌گویند او امیری بود نیک سرشت، بردبار و دلیر، بامتانت، که با خردمندی و کاردانی دشمنانش را مطیع خود ساخت یا نابود کرد.

در نقل هایی آمده است؛ رویدادی که به سرودن شعر «بوی جوی مولیان…» از سوی #رودکی انجامید، به امیر_نصر دوم بازمی گردد. او در یکی از سفرهایش در بازدید از #هرات ( باختر #افغانستان امروزی) به دو روستای  زیبا می‌رسد که آنجا جلوی هرکدام از خانه‌ها باغ‌های بزرگی بناشده بود. امیر از زیبایی و چشم نوازی این دیار بسیار خوشش آمد و دستور داد تا همه لشکریان در آن جا اقامت کنند.

این ماندن به درازا کشید و برابر چهار سال ‌شد چون در همه سرزمین‌های گستره(قلمرو) سامانیان آرامش وجود داشت. امیران لشکر و سربازان که دلشان برای خانواده خود تنگ شده‌ بود از وزیر امیر می‌خواهند که تدبیری بیندیشد و امیر را راضی به ترک این مکان سازد و آنها هم در مقابل به او سکه‌های زیادی خواهند داد. رودکی بزرگ نیز که وزیر امیر نصر بود، صبحگاهان با در دست داشتن ساز چنگ و نواختن آن، این ترانه را که سروده بود خواند تا امیر را به یاد بخار بیاندازد و بازگشت به خانه.

بوی جوی مولیان(1) آید همی
بوی یار مهربان آید همی
ریگ آموی(2) و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون(3) از نشاط روی دوست
خنگ(4) ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو، شادمان آید همی
میر(امیر نصر) ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی

امیرنصر، به این‌جای شعر که رسید از شادمانی سوار بر اسب شد و تا زمانی که به بخارا رسیدند به‌جز نیاز واجب، هیچ جای دیگری توقف نکرد. رودکی نیز چند برابر سکه‌هایی که به او قول داده بودند از آنها دریافت کرد.

■ چم(معنی) واژگان این ترانه:
(1) #مولیان: رودی در بخارا که سامانیان در نزدیکی آن، ارگ و کاخی بزرگ داشتند
(2) #آموی: دشتی گسترده و فراخ از ریگ در کناره رود جیحون
(3) #جیحون: [ ج َ ] یا رود #بلخ که به #خوارزم می ریزد. نام دیگرش #آمودریا است و آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از گذشتن از #خیوه به دریاچه ٔ #خوارزم یا #آرال می ریزد. رود جیحون به همراه رود #سیحون یا #سیردریا، بخش ماوراءالنهر یا فرارودان را ساخته اند.
(4) خنگ: جامه سپید، سپید.


روان پاک نیاکان خوش سرشت، نیک آیین #ایرانیان شاد باد💐🙏

https://t.me/LoversofIRAN/6245
👈پیوند شاعران پارسی کشورهای همسایه


⬅️ #نجیب_بارور، شاعر جوان و نیک اندیش #افغانستان که سروده های #فارسی اش با درونمایه همبستگی پارسی زبانان کشورهای همسایه چندسالی است در ایران شناخته شده است این پیام را امروز گذاشت:

🔹یکی از شاعران بزرگوار ایران با استقبال از شعرهایم، شعری را برایم تقدیم کرده است که پیشکش حضور شما می‌کنم، به امید همدلی و یکپارچگی تمام #فارسی‌زبانان جهان

"تقدیم به شاعر سرزمین های پارسی زبان -نجیب بارور-

اگرچه تخمۀ ما در جهان پراکنده‌ست
درخت عزت مان ریشه‌اش تنومند است

که گفته نام من از نام تو جدا باشد؟
میان #کابل و #تهران، هزار پیوند است

درود ما به تو ای هم‌تبار #تاجیکم
تویی که بر رخ ماهت همیشه لبخند است

اسیر غربت مان کرده دست استعمار
همان که از غم ما در زمانه خرسند است

به نام #بلخ و #بخارا، «به ارگ بَم» سوگند
نگاه حسرت مان خیره بر #سمرقند است

اگرچه فاصله افتاده بین ما، اما
«شکوه وحدت مان»، قلۀ #دماوند است

#داوود_اشرفی_مهابادی

/از کانال نجیب بارور @najeebbarwar/

@LoversofIRAN

⬅️ این هم آخرین سروده نجیب بارور

در سرزمین جنگ، جای نان کتک خوردیم
از زخم‌های کهنه، درد مشترک خوردیم

این‌جا کسی پیغام خوش‌بختی نمی‌آورد
از بخت بد، گاهی فریب قاصدک خوردیم

از دانش امروز، دنبال یقین رفتیم
از باور کورانه تا خوردیم، شک خوردیم

از بس که بد کردیم در آغاز پیدایش
شاید در آخر سیلی هم از مَلَک خوردیم

واحسرتا، مستی هم از ما روی گشتانده
جامِ شراب از دست‌های بی‌نمک خوردیم

ای عشقِ نیروبخش، گامی تازه ده ما را
از سرنوشت خود لگد، مشت از فلک خوردیم

یک لقمه را خوان تو بی‌منت نبخشیده
جان داده‌ایم آذوقه‌یی گر از تلک خوردیم


@LoversofIRAN
👈 #زرتشت پیامبر، اهل #ری بود

نوشتاری از استاد #فريدون_جنيدی

⬅️بخش یک

جهانيان «زرتشت» را پيامبری ايرانی می دانند و «گات ها»(که در کنار ديگر کتاب ها، از آتش سوزان اسکندر، سالم به دست ما رسيده است)سروده زرتشت است و اين تنها دين ايرانی است که خود، از فرهنگ اين مرز و بوم برآمده است و با فرهنگ آن همخوان و همراه است.

«ايرانيان» در هر جای جهان که باشند حق دارند «زرتشت» را از خودشان بدانند. البته در بعضی نقاط تعصب هايی در اين زمينه هست مثلا مردم #آذربايجان، زرتشت را از خودشان می دانند و با تکيه به برخی روايات و با توجه به مرکزيت موبدان #ساسانی در #آتشکده #آذرگشسپ آذربايجان، زرتشت را از آن ديار می دانند و يا در #کرد ها تعصب ويژه ای هست که زرتشت «کرد» بوده است. يا در #افغانستان مردم، زرتشت را اهل #بلخ می دانند زيرا «لهراسب» پدر «گشتاسب شاه» در #آتشکده_بلخ نيايش می کرده است.

ديگر اينکه بر اساس اخباری که امروزه به دست ما رسيده است، زرتشت هنگام نيايش و ستايش خداوند يکتا در #آتشکده_نوبهار_بلخ و به دست يک مرد تورانی به نام «تور براتور» کشته می شود بنابر اين افغان ها هم زرتشت را از خودشان می دانند! در #تاجيکستان هم چنين است، زيرا بسياری از رودهايی که در اوستا از آنها ياد شده است، چون «ونگهويی داييتی» و «ارنگ» که همان #آمو_دريا و #سير_دريا باشند، در تاجيکستان روان هستند و ديگر اينکه بر پايه پژوهش هايی که انجام داده ام، تاجيکستان خاستگاه نژاد #آريا بوده که در #اوستا و متون #پهلوی از آن با نام «ائیرینه وئیجنگه» یا #ايران_ويج ياد شده است.

«ايران ويج» ياد شده در اوستا، همين «تاجيکستان» امروزی است. زيرا ما در اوستا در آغاز ونديداد، بخشی تاريخی-جغرافیایی داريم که در آنجا آمده است:
نخستين سرزمينی که من –اهورا مزدا- من بيافريدم «ايران ویج» بود، دومين سرزمين #خوارزم و سومين آن #سغد (همان #سمرقند و #بخارا)، و چهارمين سرزمين، #مرو باشد. #ترکمنستان نام «مرو» را به «ماری» دگرگون کرده است تا نشانه های فرهنگی ايران را از ميان ببرد يا نام شهر باستانی #چهار_جو که به معنی چهار جوی آب است و چهار رشته از رودهای پر آبی که از سرچشمه های «آمو دريا» هستند از آنجا سرچشمه می گيرد را به «ترکمن آباد» ديگر کرده است!

از سوی ديگر در «مهر يشت»، بندی هست که ايران ويج جايی است که در آن رودهای «ناوتاک» يعنی قابل کشتيرانی، سر به صخره ها می کوبند و به طرف دريا می روند. اندکی انديشه در مورد همين فراز نشان می دهد که چگونه می شود اگر رودی سر به صخره ها بکوبد، قابل کشتيرانی هم باشد؟ پاسخ اينکه دو رود «آمودريا» و «سير دريا» که در تاجيکستان جريان دارند، از کوهای #پامير سرچشمه می گيرند و هنگاميکه به دشت رسيدند قابل کشتيرانی خواهند بود و به سمت دريا روان می شوند. منظور همان دريای «خوارزم» است که امروز با نام روسی #آرال خوانده می شود اما از زمان باستان نام آن «خوارزم» بوده است. پس چنين جايی ديگر تنها از آن تاجيکستان نمی تواند باشد و از آن همه ایرانیان است. ما افتخار می کنيم که تاجیکان گرامی بيدار و زنده باشند و
نسبت به ارزش های فرهنگی و تاريخ کهن ايران، حساس. هر چقدر آنها بيدارتر و زنده تر باشند، اميد است که به خواب رفتگان اين سوی مرز نيز، اندک اندک بيدار شوند. به هر روی، چون «ايران ويج»، مرکز نژاد و تخمه #آرياييان در تاجيکستان بوده است، #تاجيک ها «زرتشت» را ازخودشان می دانند، در حالی که زرتشت در هيچ کجا نگفته است که من، خود از ايران ويج بوده ام. اين گرايش که همه ايرانيان برای نمونه #زرتشت يا #رستم را از قوم و قبيله خودشان بدانند، نشانه يک انديشه آگاه #ملی است و بر آمده از باليدن ملی، ولی خويشکاری پژوهشگر اين است که «راستی» را بيان کند.
اگر راست اين ماجرا را از من می خواهيد بشنويد، زرتشت اهل «ری» بوده است. در بندهای 16 تا 19 «يسنا 19» آشکارا اين موضوع بيان شده است که زرتشت اهل «ری» بوده است. ولی امروز هيچ کسی در ری نيست که سخت گيری داشته باشد و بگويد زرتشت اهل ری بوده است. براستی زرتشت «رازی» نبوده است، بلکه ايرانی بوده و وابسته به تمام ايرانيان و هر ايرانی حق دارد اين بازمانده فرهنگی را چون ديگر بازمانده های فرهنگی مان، از خود بداند.

نمونه دیگر، #نوروز است
در پايان هنگام (دوره) «جمشيدی» که چند هزار سال به طول انجاميده چشمان نياکان ما به آسمان بوده، چرا که تمام خوبی ها و بدی ها را از آسمان می ديدند. چون: برف، باران، تگرگ، تندر و روشنايی خورشيد جان بخش و ماه شب پيما، ستارگان، سيل، يخبندان و ...

از کانال بنیادنیشابور@bonyad_neyshaboor


ادامه در فرسته های پسین (پست های بعدی)

@LoversofIRAN