This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✈️ #سقوط_هواپیما #بحران #شفافیت #پنهانکاری #رسانه_آزاد #آزادی_بیان #شلیک_موشک
📡غوغای دیگری درباره پرواز 752!
بهت و ناباوری مردم ایران از این پنهانکاری!
🔊 گفتوگوی برج مراقبت فرودگاه امام با خلبان پرواز تهران_شیراز شرکت هواپیمایی "آسمان" در زمان موشکخوردن هواپیمای اوکراینی
■ یک خبرگزاری اوکراینی این فایل صوتی را منتشر کرد که مدعیاست گفتوگوی میان برج مراقبت فرودگاه تهران است با یک هواپیمای مسافری تهران-شیرازِ شرکت آسمان در لحظه سرنگونشدن هواپیمای اوکراینی موشکخورده.
◾️بنابر این فایل که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، خلبان هواپیمای آسمان، شلیک موشکی با نور زیاد در آسمان تهران و پساز آن، یک انفجار بزرگ و پرنور را تشخیص داده و به برج مراقبت تهران خبر دادهبود.
■ مکالمه بین خلبان پرواز شیراز-تهران آسمان و برج مراقبت نشان می دهد دستکم سه خلبان در کابین آن هواپیما شاهد زنده شلیک و اصابت موشکها به پرواز752 بوده اند و موضوع برای برج مراقبت هم روشن شده است پس مسئولین هواپیمایی کشوری و... از آن آگاه بوده اند!
توضیح بیشتر در 👇
https://t.me/LoversofIRAN/9738
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
📡غوغای دیگری درباره پرواز 752!
بهت و ناباوری مردم ایران از این پنهانکاری!
🔊 گفتوگوی برج مراقبت فرودگاه امام با خلبان پرواز تهران_شیراز شرکت هواپیمایی "آسمان" در زمان موشکخوردن هواپیمای اوکراینی
■ یک خبرگزاری اوکراینی این فایل صوتی را منتشر کرد که مدعیاست گفتوگوی میان برج مراقبت فرودگاه تهران است با یک هواپیمای مسافری تهران-شیرازِ شرکت آسمان در لحظه سرنگونشدن هواپیمای اوکراینی موشکخورده.
◾️بنابر این فایل که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، خلبان هواپیمای آسمان، شلیک موشکی با نور زیاد در آسمان تهران و پساز آن، یک انفجار بزرگ و پرنور را تشخیص داده و به برج مراقبت تهران خبر دادهبود.
■ مکالمه بین خلبان پرواز شیراز-تهران آسمان و برج مراقبت نشان می دهد دستکم سه خلبان در کابین آن هواپیما شاهد زنده شلیک و اصابت موشکها به پرواز752 بوده اند و موضوع برای برج مراقبت هم روشن شده است پس مسئولین هواپیمایی کشوری و... از آن آگاه بوده اند!
توضیح بیشتر در 👇
https://t.me/LoversofIRAN/9738
💌عاشقان ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#افلاتون، رساله قوانین:
آری، #کوروش به ایرانیان #آزادی و برابری داد.
بین مردمانش مهربانی و حس خویشاوندی بود برای همین هنگام خطر آماده جانفشانی بودند.
پس سرزمین شان به پیش رفت و بزرگ شد.
@LoversofIRAN
آری، #کوروش به ایرانیان #آزادی و برابری داد.
بین مردمانش مهربانی و حس خویشاوندی بود برای همین هنگام خطر آماده جانفشانی بودند.
پس سرزمین شان به پیش رفت و بزرگ شد.
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
#درسهای_تاریخ📚 🖤 رئیس مهربان و دانا، سوسیالیست میهن پرست، دکتر فریبرز رئیس دانا، از میان ما رفت* به قول دوستی: او در میان چپ ها یک استثناء بود، به دور از افکار ضدمیهنی مرسوم چپ ها 👈 "بدرود رییس!" ✍ فواد شمس، روزنامهنگار، در یادداشتی برای "راهبرد"…
#درسهای_تاریخ📚
👈 🖤 در رثای آخرین مرد سیبیلو 🖤
✍#ناصر_کرمی
■ابتدا:
یک بار چند ساعتی با دکتر #فریبرز_رییسدانا گپ زده بودم در باره محیط زیست. (برای ایرن، با همراهی زنده یاد عباس جعفری و زنده یاد نسترن نسریندوست. از آن جمع حالا فقط من هنوز زنده یاد نشده ام). دو سه باری هم جاهای دیگر ایشان را دیده بودم. به نظرم رسیده بود مردی است راست و درست و به هر آنچه که می گوید ایمان دارد و وفادار است. #چپ بود واقعا، نه مجری پروپاگاندای "چپ شویی". (حمایت از رژیم ج.ا. زیر پوشش چپ گرایی و آمریکاستیزی). در برابر پرسش من که به عنوان یک کمونیست زندگی در کره جنوبی را ترجیح می دهد یا کره شمالی؛ پاسخ داده بود قطعا کره شمالی چون برابری بالاترین فضیلت است و کره شمالی جایی برابر است. و مطمئن بود که هر آنچه در باره کره شمالی می گویند برساخته بلندگوهای امپریالیسم است و حتما واقعیت در داخل کره شمالی چیز دیگری است.
■ بعد:
در دره های #زاگرس مرتفع من مردمانی دیده ام که بی آنکه خود بدانند نیمی در پارینه سنگی به سر می بردند و نیمی در قرون وسطی. در ذهنشان بخشی #میتراییست بودند و بخشی #زرتشتی. اگر چه خود را #مسلمان میخواندند. ستیغ های بلند، نگذاشته بود کامل پا به دوران مدرن بگذارند. معصومیت بدوی آن مردمان رشک برانگیز بود. همچنانکه #معصومیت زنده یاد رئیس دانا. مقیم همیشگی دهه شصت میلادی. همچنان وفادار به حتی استالین، و همچنان منتظر که روزی #خلق از آن سوی #میدان_توپخانه به این سوی سرریز می شوند و "نان و گرسنگی" به تساوی تقسیم می شود.
■بعد:
مرگ به علت #کرونا در بیمارستانی در اسفند ۹۸ در تهران احتمالا مرگی نبود که خود آرزویش را داشته است. شاید ترجیح میداد جایی در "سییرا مادیرا" یا "ماچوپیچو" یا "زاگرس" بمیرد، در حال #نبرد_مسلحانه برای #رهایی_خلق. در تشییع جنازه اش پرچم های سرخ در میدان #آزادی به اهتزاز درآیند و کارگران در همه جا لحظه یی از کار باز ایستند. اما نه... تابوتش بر دوش شمار معدودی از دوستان و بستگان تشییع خواهد شد. الله اکبر گویان در گورش خواهند گذاشت. پیچیده در آهک. #آخوندی لحظه آخر خطبه تدفین را خواهد خواند پیش از گذاشتن سنگ لحد بر او. آن آخوند نزدیکترین و آخرین کسی است که رئیس دانا در زندگی می بیند.
■سرانجام:
غمبار اما این است که بسیاری هم یک عمر مبارزه صادقانه و پرشور دکتر رئیس دانا برای #آزادی و #برابری را به خاطر نخواهند آورد!!!
او را فقط به یاد می آورند با حمایتش از #بشار_اسد. یا تمجیدش از محور مقاومت به سرکردگی #حسن_نصرالله. او را با سمت نادرستی از تاریخ به خاطر خواهند آورد، در حالی که او شاید هرگز به سمت نادرستی نچرخیده بود. استوار یک جا ایستاده بود. مسئله این است که تاریخ چرخیده و او چرخش تاریخ را درنیافت هرگز. آنجا که ایستاده بود دیرزمانی بود که دیگر لزوما سمت درست تاریخ نبود. عجیب است که دوروبر را نگاه می کرد و این را در نمی یافت!
دریغ است که او را با آنجا که در سالیان واپسین ایستاده بود قضاوت (کنند) خواهند کرد، نه با آنچه که عمری برای آن جنگیده بود.
تاریخ سخت بی رحم است.
/از@nasserkaramii/
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
👈 🖤 در رثای آخرین مرد سیبیلو 🖤
✍#ناصر_کرمی
■ابتدا:
یک بار چند ساعتی با دکتر #فریبرز_رییسدانا گپ زده بودم در باره محیط زیست. (برای ایرن، با همراهی زنده یاد عباس جعفری و زنده یاد نسترن نسریندوست. از آن جمع حالا فقط من هنوز زنده یاد نشده ام). دو سه باری هم جاهای دیگر ایشان را دیده بودم. به نظرم رسیده بود مردی است راست و درست و به هر آنچه که می گوید ایمان دارد و وفادار است. #چپ بود واقعا، نه مجری پروپاگاندای "چپ شویی". (حمایت از رژیم ج.ا. زیر پوشش چپ گرایی و آمریکاستیزی). در برابر پرسش من که به عنوان یک کمونیست زندگی در کره جنوبی را ترجیح می دهد یا کره شمالی؛ پاسخ داده بود قطعا کره شمالی چون برابری بالاترین فضیلت است و کره شمالی جایی برابر است. و مطمئن بود که هر آنچه در باره کره شمالی می گویند برساخته بلندگوهای امپریالیسم است و حتما واقعیت در داخل کره شمالی چیز دیگری است.
■ بعد:
در دره های #زاگرس مرتفع من مردمانی دیده ام که بی آنکه خود بدانند نیمی در پارینه سنگی به سر می بردند و نیمی در قرون وسطی. در ذهنشان بخشی #میتراییست بودند و بخشی #زرتشتی. اگر چه خود را #مسلمان میخواندند. ستیغ های بلند، نگذاشته بود کامل پا به دوران مدرن بگذارند. معصومیت بدوی آن مردمان رشک برانگیز بود. همچنانکه #معصومیت زنده یاد رئیس دانا. مقیم همیشگی دهه شصت میلادی. همچنان وفادار به حتی استالین، و همچنان منتظر که روزی #خلق از آن سوی #میدان_توپخانه به این سوی سرریز می شوند و "نان و گرسنگی" به تساوی تقسیم می شود.
■بعد:
مرگ به علت #کرونا در بیمارستانی در اسفند ۹۸ در تهران احتمالا مرگی نبود که خود آرزویش را داشته است. شاید ترجیح میداد جایی در "سییرا مادیرا" یا "ماچوپیچو" یا "زاگرس" بمیرد، در حال #نبرد_مسلحانه برای #رهایی_خلق. در تشییع جنازه اش پرچم های سرخ در میدان #آزادی به اهتزاز درآیند و کارگران در همه جا لحظه یی از کار باز ایستند. اما نه... تابوتش بر دوش شمار معدودی از دوستان و بستگان تشییع خواهد شد. الله اکبر گویان در گورش خواهند گذاشت. پیچیده در آهک. #آخوندی لحظه آخر خطبه تدفین را خواهد خواند پیش از گذاشتن سنگ لحد بر او. آن آخوند نزدیکترین و آخرین کسی است که رئیس دانا در زندگی می بیند.
■سرانجام:
غمبار اما این است که بسیاری هم یک عمر مبارزه صادقانه و پرشور دکتر رئیس دانا برای #آزادی و #برابری را به خاطر نخواهند آورد!!!
او را فقط به یاد می آورند با حمایتش از #بشار_اسد. یا تمجیدش از محور مقاومت به سرکردگی #حسن_نصرالله. او را با سمت نادرستی از تاریخ به خاطر خواهند آورد، در حالی که او شاید هرگز به سمت نادرستی نچرخیده بود. استوار یک جا ایستاده بود. مسئله این است که تاریخ چرخیده و او چرخش تاریخ را درنیافت هرگز. آنجا که ایستاده بود دیرزمانی بود که دیگر لزوما سمت درست تاریخ نبود. عجیب است که دوروبر را نگاه می کرد و این را در نمی یافت!
دریغ است که او را با آنجا که در سالیان واپسین ایستاده بود قضاوت (کنند) خواهند کرد، نه با آنچه که عمری برای آن جنگیده بود.
تاریخ سخت بی رحم است.
/از@nasserkaramii/
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
اینطور نیست که #معصومه_علینژاد علیه #جمهوری_اسلامی باشد، ولی همسو با منافع #ملت_ایران
موضع او آشکارا علیه جان ملت ما است
👆قرارداد جدید مصی علینژاد به مبلغ 102 هزار دلار با #صدای_آمریکا برای سال جدید تمدیدشد (بودجه آن را دولت_آمریکا می دهد). مبلغ این قرارداد سه برابر دستمزد قبلی اوست( 40 هزاردلار). چه تجارت پرسودی برای این دختر روستای قمی_کلا #مازندران!
در قرارداد جدید، درآمد ماهیانه او 127 میلیون تومان است. این عدد بسیار درشت را که شاید در خواب هم نمی دید، مدیون #زنان و دخترانی است که با دعوت او به خیابان آمدند و با ساز پرنیرنگ او رقصیدند، به امید اندکی #آزادی!
دخترانی که سالها تشنه آزادی_انتخاب نگهداشته شدند حالا با اشاره این زن "بر برج عاج نشسته" (که خودش در ایران نیست، بلکه در #امنیت کامل تحت حفاظت آمریکا است) به خیابان آمدند، توهین شنیدند، کتک خوردند، بازداشت شدند، اما نه به آزادی رسیدند و نه به پول و نوایی!
حالا وسط #بحران #کرونا که جان هزاران ایرانی را گرفته و هزاران تن دیگر را درخطر مرگ گذاشته، #مسیح_علینژاد کاسبکار بی رحم و #ضدمسیح تسویه حسابش با ج.ا را ارجح بر جان ایرانیان دانسته!
@LoversofIRAN
موضع او آشکارا علیه جان ملت ما است
👆قرارداد جدید مصی علینژاد به مبلغ 102 هزار دلار با #صدای_آمریکا برای سال جدید تمدیدشد (بودجه آن را دولت_آمریکا می دهد). مبلغ این قرارداد سه برابر دستمزد قبلی اوست( 40 هزاردلار). چه تجارت پرسودی برای این دختر روستای قمی_کلا #مازندران!
در قرارداد جدید، درآمد ماهیانه او 127 میلیون تومان است. این عدد بسیار درشت را که شاید در خواب هم نمی دید، مدیون #زنان و دخترانی است که با دعوت او به خیابان آمدند و با ساز پرنیرنگ او رقصیدند، به امید اندکی #آزادی!
دخترانی که سالها تشنه آزادی_انتخاب نگهداشته شدند حالا با اشاره این زن "بر برج عاج نشسته" (که خودش در ایران نیست، بلکه در #امنیت کامل تحت حفاظت آمریکا است) به خیابان آمدند، توهین شنیدند، کتک خوردند، بازداشت شدند، اما نه به آزادی رسیدند و نه به پول و نوایی!
حالا وسط #بحران #کرونا که جان هزاران ایرانی را گرفته و هزاران تن دیگر را درخطر مرگ گذاشته، #مسیح_علینژاد کاسبکار بی رحم و #ضدمسیح تسویه حسابش با ج.ا را ارجح بر جان ایرانیان دانسته!
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
استاد #رضا_بابایی، ایرانی شریف و اصیل را از دست دادیم، تحصیلکرده ای دیندار، #روشنفکر و #میهن_دوست. ویراستار، نویسنده و پژوهشگر دین، ادبیات وجامعه که سالها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد و امروز در بخش ICU بیمارستان ولیعصر #قم به دیدار پروردگار شتافت…
📗 اگر عمری باشد ... درد زندگی
دو یادداشت از دکتر #رضا_بابایی، که امروز چشم از جهان فروبست، را در اینجا می گذارم. او پژوهشگری دیندار اما روشنفکر و وطن دوست بود که لحظه ای از رنج های میهن غافل نشد؛ خود با رنج بیماری سرطان سالها جنگید و بی هیاهو چشم از جهان فرو بست. روانش شادباد 🥀
✍نوشته شده در ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
اگر عمری باشد، پس از این در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنم که به تیغ #نظارت_استصوابی اخته شده است.
اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاستمداری وکالت بلاعزل نمیدهم.
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی با آدمیزادگان نمیشمارم.
اگر عمری باشد، کمتر میگویم و مینویسم و بیشتر میشنوم و میخوانم.
اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان میشمارم نه طلبکار.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ #عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم.
اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفتوگو نمیکنم:
آنان که از عقیده خویش منفعت میبرند؛ و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساختهاند.
اگر عمری باشد،
عدالت را فدای عقیده،
و آرزو را فدای مصلحت،
و عمر را پای خوردنیها و پوشیدنیها قربان نمیکنم.
اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهیهای دیگران نمینگرم که روسیاهی خود را نبینم.
اگر عمری باشد، از دینها تنها #مذهب انصاف را برمیگزینم و از فلسفهها آن را که سربههوا نیست و چشم به راههای زمینی دارد.
اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سختتر از تحقیر دیگران نمیشمارم.
اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمیدوم. در خانه مینشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم، هر گلی را میبویم، و هر کوهی را بازیگاه میبینم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.
اگر عمری باشد، #سیاستمداران را از دو حال بیرون نمیدانم: آنان که دروغ را به راست میآرایند و آنان که راست را به دروغ میآلایند.
اگر عمری باشد، همچنان برای #آزادی و آبادی کشورم ( #ایران) میکوشم.
اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال میسپارم.
اگر عمری باشد، از هر عقیدهای میگریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.
اگر عمری باشد، در جنگلهای بیشتری گم میشوم؛ کوههای بیشتری را مینوردم؛ ساعتهای بیشتری به امواج #دریا خیره میشوم؛ دانههای بیشتری در زمین میکارم و #زبالههای بیشتری از روی زمین برمیدارم.
اگر عمری باشد، کمتر غم نان میخورم و بیشتر غم جان میپرورم.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمیکنم، جز گنج گهربار کوشش و زحمت.
اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمینشینم.
اگر عمری باشد، خدایی را میپرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.
اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم.
_____________________________
✍ درد زندگی
رضا بابایی؛ ۸ آبان ۱۳۹۸
در ماههای گذشته، روزها و شبهایی بر من گذشت که #درد تا مغز استخوانم را به آتش میکشید؛ اما در اوج درد، چهرۀ خندان زندگی هیچگاه از پیش چشمان من نرفت.
یادآوری لحظهای که در آن زندگی دوباره به روی من میخندد، به من آرامش و تحمل میداد. اینکه میدانستم تا چند ساعت یا چند روز یا حتی چند ماه دیگر، دوباره لختی آرام میگیرم و اندکی طعم زندگی را میچشم، بهترین مسکن و آرامبخش بود.
مینالیدم و زمزمه میکردم:
درد و غم را حق پی آن آفرید
تا از آن دو خوشدلی آید پدید
عشق به زندگی، تحمل هر رنجی را آسان میکند. #عشق به زندگی، روح اخلاق و فضیلتمداری است، و هر دردی جز درد زندگی، عین بیدردی و کمال بیهودهگردی است.
در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی آنقدر نباید ترسید که از کسانی که زندگی را نمیفهمند و قدم زدن در پارک را و رفیقبازی را و دوستی با حیوانات را و عشقورزی با طبیعت را و خندیدن و #رقصیدن را و -موسیقی را و نشستن بر روی صندلیهای سینما و تئاتر را.
آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمیاندیشند و جز صدای طبل #جنگ، قلب و روحشان را نمینوازد، هراسانگیزترین جنبندگان روی زمیناند، حتی اگر پشت مقدسترین آرمانهای انسانی سنگر بگیرند.
اگر ملتی گرفتار چنین پشیمنهپوشان عبوسی شد، جز این راهی ندارد که #زندگی و #شادی را پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقۀ دردیکشان خوشخویم
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
دو یادداشت از دکتر #رضا_بابایی، که امروز چشم از جهان فروبست، را در اینجا می گذارم. او پژوهشگری دیندار اما روشنفکر و وطن دوست بود که لحظه ای از رنج های میهن غافل نشد؛ خود با رنج بیماری سرطان سالها جنگید و بی هیاهو چشم از جهان فرو بست. روانش شادباد 🥀
✍نوشته شده در ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
اگر عمری باشد، پس از این در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنم که به تیغ #نظارت_استصوابی اخته شده است.
اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاستمداری وکالت بلاعزل نمیدهم.
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی با آدمیزادگان نمیشمارم.
اگر عمری باشد، کمتر میگویم و مینویسم و بیشتر میشنوم و میخوانم.
اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان میشمارم نه طلبکار.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ #عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم.
اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفتوگو نمیکنم:
آنان که از عقیده خویش منفعت میبرند؛ و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساختهاند.
اگر عمری باشد،
عدالت را فدای عقیده،
و آرزو را فدای مصلحت،
و عمر را پای خوردنیها و پوشیدنیها قربان نمیکنم.
اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهیهای دیگران نمینگرم که روسیاهی خود را نبینم.
اگر عمری باشد، از دینها تنها #مذهب انصاف را برمیگزینم و از فلسفهها آن را که سربههوا نیست و چشم به راههای زمینی دارد.
اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سختتر از تحقیر دیگران نمیشمارم.
اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمیدوم. در خانه مینشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم، هر گلی را میبویم، و هر کوهی را بازیگاه میبینم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.
اگر عمری باشد، #سیاستمداران را از دو حال بیرون نمیدانم: آنان که دروغ را به راست میآرایند و آنان که راست را به دروغ میآلایند.
اگر عمری باشد، همچنان برای #آزادی و آبادی کشورم ( #ایران) میکوشم.
اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال میسپارم.
اگر عمری باشد، از هر عقیدهای میگریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.
اگر عمری باشد، در جنگلهای بیشتری گم میشوم؛ کوههای بیشتری را مینوردم؛ ساعتهای بیشتری به امواج #دریا خیره میشوم؛ دانههای بیشتری در زمین میکارم و #زبالههای بیشتری از روی زمین برمیدارم.
اگر عمری باشد، کمتر غم نان میخورم و بیشتر غم جان میپرورم.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمیکنم، جز گنج گهربار کوشش و زحمت.
اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمینشینم.
اگر عمری باشد، خدایی را میپرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.
اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم.
_____________________________
✍ درد زندگی
رضا بابایی؛ ۸ آبان ۱۳۹۸
در ماههای گذشته، روزها و شبهایی بر من گذشت که #درد تا مغز استخوانم را به آتش میکشید؛ اما در اوج درد، چهرۀ خندان زندگی هیچگاه از پیش چشمان من نرفت.
یادآوری لحظهای که در آن زندگی دوباره به روی من میخندد، به من آرامش و تحمل میداد. اینکه میدانستم تا چند ساعت یا چند روز یا حتی چند ماه دیگر، دوباره لختی آرام میگیرم و اندکی طعم زندگی را میچشم، بهترین مسکن و آرامبخش بود.
مینالیدم و زمزمه میکردم:
درد و غم را حق پی آن آفرید
تا از آن دو خوشدلی آید پدید
عشق به زندگی، تحمل هر رنجی را آسان میکند. #عشق به زندگی، روح اخلاق و فضیلتمداری است، و هر دردی جز درد زندگی، عین بیدردی و کمال بیهودهگردی است.
در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی آنقدر نباید ترسید که از کسانی که زندگی را نمیفهمند و قدم زدن در پارک را و رفیقبازی را و دوستی با حیوانات را و عشقورزی با طبیعت را و خندیدن و #رقصیدن را و -موسیقی را و نشستن بر روی صندلیهای سینما و تئاتر را.
آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمیاندیشند و جز صدای طبل #جنگ، قلب و روحشان را نمینوازد، هراسانگیزترین جنبندگان روی زمیناند، حتی اگر پشت مقدسترین آرمانهای انسانی سنگر بگیرند.
اگر ملتی گرفتار چنین پشیمنهپوشان عبوسی شد، جز این راهی ندارد که #زندگی و #شادی را پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقۀ دردیکشان خوشخویم
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
#رومینا، دختر نازنین ایران پر پر شد🖤
#فرزند_ایران، از جهل و جنون پدری ناشایست، که از نامردانگی فقط چک و لگد به زنان را آموخته بود؛ از تنهایی و بی پناهی، و از بدسرپرستی، به مردی دیگر که 16 سال بزرگتر از او بوده و معلوم نیست آیا صلاحیت همسری و همراهی او را داشته است، پناه می برد، تا عاقبت خنده های زیبا و امید کوتاه کودکانه اش، شادی نافرجام 6 روزه شود و خون بی گناه ریخته شده با تیغه داس!
#حقوق_اجتماعی #حقوق_شهروندی #آزادی #امنیت
میهن دوستی، با بی تفاوتی به رنج های هم میهنمان، جفت و جور در نمی آید
رنج #زنان و #کودکان بدسرپرست این سرزمین را دستکم نگیرید. جامعه ای که زنان شاد دارد، مردانش خوشبخت خواهند بود
ما در برابر قوانین ناقص و ستمگرانه مسوولیم، اگرچه در ساختار قدرت نیستیم، اما در برابر شرایط اجتماعی کشورمان مسوولیم. و اعتراض در فضای مجازی کمترین کاری است که می توان انجام داد.
قانونی که در زمان #شاه سال 1353، برای حمایت از خانواده (زنان و کودکان در برابر ستم مردان بیمار یا متعصب) تصویب شد چرا پس از #انقلاب ملغی شد اما هنوز پس از 41 سال، قانونی نه تنها همپای آن تصویب نکرده اند، بلکه دولت و مجلس و قوه قضاییه، زنان و کودکان بی دفاع را در دست مردانی که تعادل روانی و فکری ندارند، بی پناه رها کرده اند! تو گویی این زنان و کودکان شهروندان #جمهوری_اسلامی نیستند که مسوولیت حفظ جانشان را بر عهده بگیرد!!!
قانونی که دربرابر پدر و بردار و مردان خانواده، در صورت ستم و اجحاف به زنان محرم در خانواده، که باید در حریم امنشان امنیت داشته باشند، نه تنها از کودکان و زنان دفاع نمی کند و آنها را تا اطمینان کامل از تغییر شرایط خانواده، در چتر حمایتی خود نگه نمیدارد و مردان خانواده را ملزم به گذراندن دوره های کافی رواندرمانی نمی کند، بلکه در صورت اسیب های خسارت باز به زنان، مردان را به مجازات متناسب با عمل خلاف شان نمی رساند!
این چه قانونی است؟
با کدام شرع و دین و مذهب تناسب دارد؟
با کدام ترازوی عدل و داد خداوندی تناسب دارد؟
این قوانین عقب مانده، نه با عقل، نه با #دین، نه با تمدن، و نه با اخلاق بشری هیچ نسبتی ندارد و تنها مایه بیزاری مردم از دین و از دست رفتن باقیمانده ایمانشان می شود، در قرنی که انسان مرزهای دانش و بینش را بسرعت باورنکردنی ای جابجا می کند
هشتگ های رومینا و #صدای_رومینا را با متن های اعتراضی استفاده کنید و اگر توان نوشتن ندارید، پیامهای دیگران را فوروارد و یا در اینستاگرام استوری کنید.
پیام امروز در اینستاگرام درباره قتل وحشیانه رومینا، و وظیفه اجتماعی ما در اعتراض به دولت و مجلس و قوه قضاییه
👇اینجا بخوانید
https://www.instagram.com/p/CAseFvdHzQB/?igshid=1wmy15tt5bt6j
#فرزند_ایران، از جهل و جنون پدری ناشایست، که از نامردانگی فقط چک و لگد به زنان را آموخته بود؛ از تنهایی و بی پناهی، و از بدسرپرستی، به مردی دیگر که 16 سال بزرگتر از او بوده و معلوم نیست آیا صلاحیت همسری و همراهی او را داشته است، پناه می برد، تا عاقبت خنده های زیبا و امید کوتاه کودکانه اش، شادی نافرجام 6 روزه شود و خون بی گناه ریخته شده با تیغه داس!
#حقوق_اجتماعی #حقوق_شهروندی #آزادی #امنیت
میهن دوستی، با بی تفاوتی به رنج های هم میهنمان، جفت و جور در نمی آید
رنج #زنان و #کودکان بدسرپرست این سرزمین را دستکم نگیرید. جامعه ای که زنان شاد دارد، مردانش خوشبخت خواهند بود
ما در برابر قوانین ناقص و ستمگرانه مسوولیم، اگرچه در ساختار قدرت نیستیم، اما در برابر شرایط اجتماعی کشورمان مسوولیم. و اعتراض در فضای مجازی کمترین کاری است که می توان انجام داد.
قانونی که در زمان #شاه سال 1353، برای حمایت از خانواده (زنان و کودکان در برابر ستم مردان بیمار یا متعصب) تصویب شد چرا پس از #انقلاب ملغی شد اما هنوز پس از 41 سال، قانونی نه تنها همپای آن تصویب نکرده اند، بلکه دولت و مجلس و قوه قضاییه، زنان و کودکان بی دفاع را در دست مردانی که تعادل روانی و فکری ندارند، بی پناه رها کرده اند! تو گویی این زنان و کودکان شهروندان #جمهوری_اسلامی نیستند که مسوولیت حفظ جانشان را بر عهده بگیرد!!!
قانونی که دربرابر پدر و بردار و مردان خانواده، در صورت ستم و اجحاف به زنان محرم در خانواده، که باید در حریم امنشان امنیت داشته باشند، نه تنها از کودکان و زنان دفاع نمی کند و آنها را تا اطمینان کامل از تغییر شرایط خانواده، در چتر حمایتی خود نگه نمیدارد و مردان خانواده را ملزم به گذراندن دوره های کافی رواندرمانی نمی کند، بلکه در صورت اسیب های خسارت باز به زنان، مردان را به مجازات متناسب با عمل خلاف شان نمی رساند!
این چه قانونی است؟
با کدام شرع و دین و مذهب تناسب دارد؟
با کدام ترازوی عدل و داد خداوندی تناسب دارد؟
این قوانین عقب مانده، نه با عقل، نه با #دین، نه با تمدن، و نه با اخلاق بشری هیچ نسبتی ندارد و تنها مایه بیزاری مردم از دین و از دست رفتن باقیمانده ایمانشان می شود، در قرنی که انسان مرزهای دانش و بینش را بسرعت باورنکردنی ای جابجا می کند
هشتگ های رومینا و #صدای_رومینا را با متن های اعتراضی استفاده کنید و اگر توان نوشتن ندارید، پیامهای دیگران را فوروارد و یا در اینستاگرام استوری کنید.
پیام امروز در اینستاگرام درباره قتل وحشیانه رومینا، و وظیفه اجتماعی ما در اعتراض به دولت و مجلس و قوه قضاییه
👇اینجا بخوانید
https://www.instagram.com/p/CAseFvdHzQB/?igshid=1wmy15tt5bt6j
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کنسرت خیابانی #رحیم_شهریاری خواننده #تبریزی در قلب تهران، میدان #آزادی در شب زادروز پیامبر اسلام
🔸رحیم شهریاری در میدان آزادی تهران با زبان #آذری کنسرتی خیابانی را با حضور بیش از ده هزار نفر از شهروندان تهرانی اجرا کرد.
پیامی روشن از قلب #تهران به #ترکیه و جمهوری #بادکوبه (باکو)
آیا #تالش های ج. #باکو ( #آران) می توانند در میدان "فانتین" بادکوبه کنسرت بگذارند یا به قول آن مجری نژادپرست تلویزیون باکو؛ باید بروند لهجه خود را پاک کنند؟!!
آیا #کردها می توانند در میدان "کیزیل_آی" #آنکارا در ترکیه کنسرت برگزار کنند یا کتک خواهند خورد؟!!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸رحیم شهریاری در میدان آزادی تهران با زبان #آذری کنسرتی خیابانی را با حضور بیش از ده هزار نفر از شهروندان تهرانی اجرا کرد.
پیامی روشن از قلب #تهران به #ترکیه و جمهوری #بادکوبه (باکو)
آیا #تالش های ج. #باکو ( #آران) می توانند در میدان "فانتین" بادکوبه کنسرت بگذارند یا به قول آن مجری نژادپرست تلویزیون باکو؛ باید بروند لهجه خود را پاک کنند؟!!
آیا #کردها می توانند در میدان "کیزیل_آی" #آنکارا در ترکیه کنسرت برگزار کنند یا کتک خواهند خورد؟!!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali