📕 غلطهای فاحش فرهنگهای فارسی
✍ حسن عمید
نوشتن فرهنگ نویسی فارسی کاری بس دشوار است و در عالم نویسندگی کاری دشوارتر و پررنج تر از این کار نیست. گردآوری چندین هزار لغت پراکنده و تحقیق ریشه، اشتقاق، املاء، اعراب و معنی آن. مقایسه آن نیز با اصلاحات متداول در لهجه های مختلف و نظم و ترتیب دادن به آنها و در دسترس همگان قرار دادن کار آسانی نیست. اگر کسی در این کار مرتکب اشتباه شود و لغات و معانی غلط ضبط کند به فرهنگ کشور خود خیانتی بزرگ کرده، چون ممکن است هزاران نفر آن اغلاط را به استناد به کتاب لغت استعمال کرده و غلطهای فاحش وارد ادبیات فارسی گردد. حسن عمید در کتاب غلطهای فاحش به گردآوری اغلاط فرهنگ آموزگار در سه بخش پرداخته که شامل غلطهای فرهنگهای فارسی، غلطهای مشهور و متداول و قاعده کلی برای درست نوشتن و درست خواندن است. از آثار دیگر عمید می توان به فرهنگ نو و فرهنگ عمید اشاره کرد. این اثر وی توسط انتشارات کتابخانه گوتمبرگ به چاپ رسیده است.
@Library_Telegram
✍ حسن عمید
نوشتن فرهنگ نویسی فارسی کاری بس دشوار است و در عالم نویسندگی کاری دشوارتر و پررنج تر از این کار نیست. گردآوری چندین هزار لغت پراکنده و تحقیق ریشه، اشتقاق، املاء، اعراب و معنی آن. مقایسه آن نیز با اصلاحات متداول در لهجه های مختلف و نظم و ترتیب دادن به آنها و در دسترس همگان قرار دادن کار آسانی نیست. اگر کسی در این کار مرتکب اشتباه شود و لغات و معانی غلط ضبط کند به فرهنگ کشور خود خیانتی بزرگ کرده، چون ممکن است هزاران نفر آن اغلاط را به استناد به کتاب لغت استعمال کرده و غلطهای فاحش وارد ادبیات فارسی گردد. حسن عمید در کتاب غلطهای فاحش به گردآوری اغلاط فرهنگ آموزگار در سه بخش پرداخته که شامل غلطهای فرهنگهای فارسی، غلطهای مشهور و متداول و قاعده کلی برای درست نوشتن و درست خواندن است. از آثار دیگر عمید می توان به فرهنگ نو و فرهنگ عمید اشاره کرد. این اثر وی توسط انتشارات کتابخانه گوتمبرگ به چاپ رسیده است.
@Library_Telegram
غلطهای فاحش فرهنگهای فارسی.pdf
2.7 MB
📕 غلطهای فاحش فرهنگهای فارسی
✍ حسن عمید
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
✍ حسن عمید
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
تحمل گرسنگی یکی از وظایف وطن پرستی افراد شد. بیلبوردها با شعار جدیدی بالا رفت؛ "بیایید در یک روز دو وعده بخوریم." تلویزیون کره شمالی مستندی درباره مردی نشان می داد که معده اش از خوردن برنج زیاد منفجر شده بود.
📕 زندگی در کره شمالی
✍ #باربارا_دمیک
@Library_Telegram
📕 زندگی در کره شمالی
✍ #باربارا_دمیک
@Library_Telegram
#یک_فنجان_تفکر ☕️
انتخاب اسم
قديما مردم براى انتخاب اسم بچه ها متوسل ميشدن به شاهنامه يا روش هاى سنتى! بنابراين اين وسط تعدادى گودرز و رستم و بهرام و سياوش و تهمينه بودن،عده اى هم جاسم و قاسم و عروجعلى و غيره ، يك تعداد معدودى هم علاقمند به هردو روش و اين وسط اسم هاى تركيبى ابداع ميكردن،بهرحال اين مدل هم در نوع خودش خاص بود.
اما حالا چى؟خودشون كه ميگن اسامى ايرانيه،والا خود بنده بعنوان يك ايرانى تاحالا همچين چيزهايى نشنيدم.
اسامى دخترها حتما بعد از گذراندن از تعدادزيادى حروف صدادار ختم ميشه به آ.
اسم پسرهاهم كه در حد يك جمله كش پيداميكنه،يعنى تاشما بياى اسم بچه تونو صدابزنيد،نرخ دلار صدتومن بالاپايين شده.
يك فاميلى داشتيم اسم دخترشو گذاشته بود سوشيتيانا،اونوقت ازش پرسيديم كه به چه معنيه،ايشون گفت طبق داستانى فرشته ى آزاديه.
ما خودمون رو قانع نشون داديم،با تمرين زياد هم تونستيم اسمشو بخاطر بسپريم و تلفظ كنيم، اما بيچاره پدربزرگ بچه اومد اسمشو صدابزنه،دندون مصنوعياش كه درومدهيچى،ضربان قلبش تند شد و كار كشيد به بيمارستان.
پاورقى: خود بنده بعدها فهميدم اسممو واسه جايزه هاى نيمه شعبان گذاشتن مهدى، يعنى جهيزيه ى مادرم بعد از بدنيا اومدن من كامل شد.
يه بار جشن نيمه شعبان رفتم مسجد، يه تعدادى داشتن به مهدى نام ها جايزه ميدادن، منم با شناسنامه رفتم جلو گفتم سلام آقا،اسم منم مهدى هست.آقاهه دستى برسرم كشيد و گفت بارك الله به تو آقا مهدى.
بعد روكرد به همكارش گفت آقاى علوى يه ماهى تابه بده به اين آقا مهدى.
ماهى تابه آخه ؟
@Library_Telegram
انتخاب اسم
قديما مردم براى انتخاب اسم بچه ها متوسل ميشدن به شاهنامه يا روش هاى سنتى! بنابراين اين وسط تعدادى گودرز و رستم و بهرام و سياوش و تهمينه بودن،عده اى هم جاسم و قاسم و عروجعلى و غيره ، يك تعداد معدودى هم علاقمند به هردو روش و اين وسط اسم هاى تركيبى ابداع ميكردن،بهرحال اين مدل هم در نوع خودش خاص بود.
اما حالا چى؟خودشون كه ميگن اسامى ايرانيه،والا خود بنده بعنوان يك ايرانى تاحالا همچين چيزهايى نشنيدم.
اسامى دخترها حتما بعد از گذراندن از تعدادزيادى حروف صدادار ختم ميشه به آ.
اسم پسرهاهم كه در حد يك جمله كش پيداميكنه،يعنى تاشما بياى اسم بچه تونو صدابزنيد،نرخ دلار صدتومن بالاپايين شده.
يك فاميلى داشتيم اسم دخترشو گذاشته بود سوشيتيانا،اونوقت ازش پرسيديم كه به چه معنيه،ايشون گفت طبق داستانى فرشته ى آزاديه.
ما خودمون رو قانع نشون داديم،با تمرين زياد هم تونستيم اسمشو بخاطر بسپريم و تلفظ كنيم، اما بيچاره پدربزرگ بچه اومد اسمشو صدابزنه،دندون مصنوعياش كه درومدهيچى،ضربان قلبش تند شد و كار كشيد به بيمارستان.
پاورقى: خود بنده بعدها فهميدم اسممو واسه جايزه هاى نيمه شعبان گذاشتن مهدى، يعنى جهيزيه ى مادرم بعد از بدنيا اومدن من كامل شد.
يه بار جشن نيمه شعبان رفتم مسجد، يه تعدادى داشتن به مهدى نام ها جايزه ميدادن، منم با شناسنامه رفتم جلو گفتم سلام آقا،اسم منم مهدى هست.آقاهه دستى برسرم كشيد و گفت بارك الله به تو آقا مهدى.
بعد روكرد به همكارش گفت آقاى علوى يه ماهى تابه بده به اين آقا مهدى.
ماهى تابه آخه ؟
@Library_Telegram
#حکایت
یک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند.
هوا خيلی گرم بود وتشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد. بعد ازساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند.پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد ،اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت.
برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد ؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد. پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است.
او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت.
مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت.
بر یکی از بالهايش نوشتند :
«یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.» روی بال ديگرش نوشتند :
«هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.»
@Library_Telegram
یک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند.
هوا خيلی گرم بود وتشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد. بعد ازساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند.پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد ،اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت.
برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد ؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد. پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است.
او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت.
مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت.
بر یکی از بالهايش نوشتند :
«یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.» روی بال ديگرش نوشتند :
«هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.»
@Library_Telegram
#یک_فنجان_تفکر ☕️
انتخاب اسم
قديما مردم براى انتخاب اسم بچه ها متوسل ميشدن به شاهنامه يا روش هاى سنتى! بنابراين اين وسط تعدادى گودرز و رستم و بهرام و سياوش و تهمينه بودن،عده اى هم جاسم و قاسم و عروجعلى و غيره ، يك تعداد معدودى هم علاقمند به هردو روش و اين وسط اسم هاى تركيبى ابداع ميكردن،بهرحال اين مدل هم در نوع خودش خاص بود.
اما حالا چى؟خودشون كه ميگن اسامى ايرانيه،والا خود بنده بعنوان يك ايرانى تاحالا همچين چيزهايى نشنيدم.
اسامى دخترها حتما بعد از گذراندن از تعدادزيادى حروف صدادار ختم ميشه به آ.
اسم پسرهاهم كه در حد يك جمله كش پيداميكنه،يعنى تاشما بياى اسم بچه تونو صدابزنيد،نرخ دلار صدتومن بالاپايين شده.
يك فاميلى داشتيم اسم دخترشو گذاشته بود سوشيتيانا،اونوقت ازش پرسيديم كه به چه معنيه،ايشون گفت طبق داستانى فرشته ى آزاديه.
ما خودمون رو قانع نشون داديم،با تمرين زياد هم تونستيم اسمشو بخاطر بسپريم و تلفظ كنيم، اما بيچاره پدربزرگ بچه اومد اسمشو صدابزنه،دندون مصنوعياش كه درومدهيچى،ضربان قلبش تند شد و كار كشيد به بيمارستان.
پاورقى: خود بنده بعدها فهميدم اسممو واسه جايزه هاى نيمه شعبان گذاشتن مهدى، يعنى جهيزيه ى مادرم بعد از بدنيا اومدن من كامل شد.
يه بار جشن نيمه شعبان رفتم مسجد، يه تعدادى داشتن به مهدى نام ها جايزه ميدادن، منم با شناسنامه رفتم جلو گفتم سلام آقا،اسم منم مهدى هست.آقاهه دستى برسرم كشيد و گفت بارك الله به تو آقا مهدى.
بعد روكرد به همكارش گفت آقاى علوى يه ماهى تابه بده به اين آقا مهدى.
ماهى تابه آخه ؟
@Library_Telegram
انتخاب اسم
قديما مردم براى انتخاب اسم بچه ها متوسل ميشدن به شاهنامه يا روش هاى سنتى! بنابراين اين وسط تعدادى گودرز و رستم و بهرام و سياوش و تهمينه بودن،عده اى هم جاسم و قاسم و عروجعلى و غيره ، يك تعداد معدودى هم علاقمند به هردو روش و اين وسط اسم هاى تركيبى ابداع ميكردن،بهرحال اين مدل هم در نوع خودش خاص بود.
اما حالا چى؟خودشون كه ميگن اسامى ايرانيه،والا خود بنده بعنوان يك ايرانى تاحالا همچين چيزهايى نشنيدم.
اسامى دخترها حتما بعد از گذراندن از تعدادزيادى حروف صدادار ختم ميشه به آ.
اسم پسرهاهم كه در حد يك جمله كش پيداميكنه،يعنى تاشما بياى اسم بچه تونو صدابزنيد،نرخ دلار صدتومن بالاپايين شده.
يك فاميلى داشتيم اسم دخترشو گذاشته بود سوشيتيانا،اونوقت ازش پرسيديم كه به چه معنيه،ايشون گفت طبق داستانى فرشته ى آزاديه.
ما خودمون رو قانع نشون داديم،با تمرين زياد هم تونستيم اسمشو بخاطر بسپريم و تلفظ كنيم، اما بيچاره پدربزرگ بچه اومد اسمشو صدابزنه،دندون مصنوعياش كه درومدهيچى،ضربان قلبش تند شد و كار كشيد به بيمارستان.
پاورقى: خود بنده بعدها فهميدم اسممو واسه جايزه هاى نيمه شعبان گذاشتن مهدى، يعنى جهيزيه ى مادرم بعد از بدنيا اومدن من كامل شد.
يه بار جشن نيمه شعبان رفتم مسجد، يه تعدادى داشتن به مهدى نام ها جايزه ميدادن، منم با شناسنامه رفتم جلو گفتم سلام آقا،اسم منم مهدى هست.آقاهه دستى برسرم كشيد و گفت بارك الله به تو آقا مهدى.
بعد روكرد به همكارش گفت آقاى علوى يه ماهى تابه بده به اين آقا مهدى.
ماهى تابه آخه ؟
@Library_Telegram
در حسرتِ زندگیِ دیگران بودن
برای این است که از بیرون که نگاه میکنی،
زندگیِ دیگران یک کل است که وحدت دارد
اما زندگیِ خودمان، که از درون نگاهش میکنیم،
همهاش تکهتکه و پارهپاره به نظر میآید
و ما هنوز هم در پیِ سرابِ وحدت میدویم ...
📕 یادداشتها
✍ آلبر کامو
@Library_Telegram
برای این است که از بیرون که نگاه میکنی،
زندگیِ دیگران یک کل است که وحدت دارد
اما زندگیِ خودمان، که از درون نگاهش میکنیم،
همهاش تکهتکه و پارهپاره به نظر میآید
و ما هنوز هم در پیِ سرابِ وحدت میدویم ...
📕 یادداشتها
✍ آلبر کامو
@Library_Telegram
مستندهایی که به نفع آیتالله خامنهای نیست
برخی میگفتند مردم آقای منتظری را رهبر میدانند و لازم نیست خبرگان مسالهای را که واضح است تصویب کنند. آقای خامنهای گفت درست است اما: «آنچه قانونی است نظر خبرگان است... این حرف معنایش این است که ما مجلس خبرگان را بهکلی از دور قانونگذاری خارج کنیم... در این دوره الحمدلله مردم حق را شناختند، فهمیدند، پیدا کردند حضرت آیتالله منتظری را، دورههای آینده چه؟»
آیتالله منتظری بنا بود بهعنوان عالمی که اکثریت قاطع مردم به رهبری قبولش دارند تایید شود. برخی میگفتند شاید دیدگاه مردم این نباشد. آقای خامنهای گفت این مطلب بهقدری واضح است که اگر دیده نمیشود به دلیل وضوح زیاد است و گفت در شهرهای مختلف مردم آیتالله منتظری را «نفر دوم در نظام امامت» میدانند و توضیح داد اینکه برخی میگویند از روی شعارها نمیتوان قضاوت کرد، درست است اما «کیفیت شعارها و گسترش شعارها در همهجای کشور» مانند شعار و احساسات مردم حدود یک سال قبل از پیروزی انقلاب به آیتالله خمینی است و احساس مردم مومن به آیتالله منتظری عینا همان احساسی است که به امام دارند.
انتخاب آیتالله منتظری برای رهبریِ پس از امام نتیجهی بحثهای زیادی بود که از تیر 64 در مجلس خبرگان رهبری آغاز شد و آبان 64 به نتیجه رسید. مذاکرات یازده جلسهی خبرگان در سال 64، در کتابی 592 صفحهای تدوین شده است.
اما در مستند «روایت رهبری» که در دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای تهیه شده و شبهای گذشته از تلویزیون پخش شد با وجود پرداختن به انتخاب آیتالله منتظری، به محتوای آن جلسات اشارهای نشده است!
در مستند گفته میشود خبرگان برای انتخاب آیتالله منتظری «با امام مشورت نکردند.» و امام هم راضی نبوده و میخواسته جلوی این انتخاب را بگیرد. آیتالله منتظری شهریور 64 نامهای به خبرگان نوشت و با مطرح شدن نامش برای رهبری مخالفت کرد. در مستند گفته میشود پس از این نامه خیال امام راحت شده که خبرگان او را به رهبری انتخاب نمیکنند. در ادامه مستندسازان این پرسش را مطرح میکنند: «اگر این نامه خاطر امام را آسوده کرده بود، چرا باز هم منتظری در جلسهی خبرگان انتخاب شد؟» پرسشی که در ادامهی مستند جوابی به آن داده نمیشود اما روایت بهگونهایست که گویا این انتخاب در آبان 64 دستپخت هاشمی بوده است.
میتوانستند با بررسی مشروح مذاکرات سال 64 جواب این سوال را جستجو کنند اما از این گزارش 592 صفحهای چیزی در این مستند نمیبینید! مشروح مذاکرات نشان میدهد آیتالله منتظری نزد اغلب اعضای خبرگان چهرهای درخشان بوده و در این جلسات تمجیدهای فوقالعادهای از جایگاه علمی، سیاسی و انقلابی او شده است. اما وقتی بناست چهرهای منفی از آقای منتظری تصویر شود، تلاش برای انتخاب او بهعنوان جانشین امام نیز فضیلتی ندارد و میتواند عملی ناپسند باشد.
مستند اشارهای به نقش پررنگ آقای خامنهای در انتخاب آقای منتظری ندارد؛ نکتهای که در مذاکرات آشکار است. حتی آقای خامنهای دربارهی نامهی مخالفت آیتالله منتظری میگوید: «یک شبهه، نامهی خود آقای منتظری است... ایشان به مقتضای وظیفهی اخلاقیشان و مقتضای سلامت نفسشان طبیعی است که چنین چیزی را بگویند.» او معتقد بود جدی بودن این نامه به معنی این نیست که اسمی را که موردقبول همه است «از گردونهی کار مجلس خارج کنیم و اساسیترین وظیفهی مجلس خبرگان را به فراموشی بگذاریم.»
آقای خامنهای معتقد بود: «نمیشود که ما منتظر بمانیم یک حادثهای خدایناکرده پیش بیاید، در حالت انفعال، در حالت سرگیجه و اضطرابهای ناشی از جو و احیانا در فشارهای خارجی که دنیا به ما تحمیل خواهد کرد بنشینیم [با] دستپاچگی یک فکری بکنیم.» و درست این است که «خبرگان با اعصاب سالم در هنگام فراغت و فرصت، آنوقتی که هیچ فشاری هم وجود ندارد در طی جلسات گوناگونی بنشیند و بر روی یک شخص بهعنوان رهبر نظر بدهند.»
آیا دفتر رهبری به محتوای اين جلسات دسترسی نداشته؟ شاید سخنان مطرحشده در جلسات خواستهی آنها را تامین نمیكرده یا شاید دلیل دیگری که اگر صلاح بدانند میگویند.
زاویهی دراماتیك ماجرا اینجاست كه آقایان منتظری و خامنهای منتخب اولین دورهی مجلس خبرگانند و نمایندگانی كه آقای منتظری را سال 64 انتخاب كردند چند سال بعد و در جلسهی سال 68 آقای خامنهای را انتخاب كردند. آیا میتوان یك انتخاب را كه در چندين جلسه به نتیجه رسیده بود، تا این حد زیر سوال برد و از انتخاب دیگر كه در یک جلسهی چندساعته و در شرایط خاص انجام شده تمجید کرد؟
جدا از ضعفها و اشتباهات تاریخیِ این مستند، این نوع روایت و زیرسوال بردن تصمیم مجلس خبرگان به نفع رهبری هم نیست.
نقلقولها برگرفته از: مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، دفتر انتشارات اسلامی، ص 485، 486، 552، 553.
@hychy
برخی میگفتند مردم آقای منتظری را رهبر میدانند و لازم نیست خبرگان مسالهای را که واضح است تصویب کنند. آقای خامنهای گفت درست است اما: «آنچه قانونی است نظر خبرگان است... این حرف معنایش این است که ما مجلس خبرگان را بهکلی از دور قانونگذاری خارج کنیم... در این دوره الحمدلله مردم حق را شناختند، فهمیدند، پیدا کردند حضرت آیتالله منتظری را، دورههای آینده چه؟»
آیتالله منتظری بنا بود بهعنوان عالمی که اکثریت قاطع مردم به رهبری قبولش دارند تایید شود. برخی میگفتند شاید دیدگاه مردم این نباشد. آقای خامنهای گفت این مطلب بهقدری واضح است که اگر دیده نمیشود به دلیل وضوح زیاد است و گفت در شهرهای مختلف مردم آیتالله منتظری را «نفر دوم در نظام امامت» میدانند و توضیح داد اینکه برخی میگویند از روی شعارها نمیتوان قضاوت کرد، درست است اما «کیفیت شعارها و گسترش شعارها در همهجای کشور» مانند شعار و احساسات مردم حدود یک سال قبل از پیروزی انقلاب به آیتالله خمینی است و احساس مردم مومن به آیتالله منتظری عینا همان احساسی است که به امام دارند.
انتخاب آیتالله منتظری برای رهبریِ پس از امام نتیجهی بحثهای زیادی بود که از تیر 64 در مجلس خبرگان رهبری آغاز شد و آبان 64 به نتیجه رسید. مذاکرات یازده جلسهی خبرگان در سال 64، در کتابی 592 صفحهای تدوین شده است.
اما در مستند «روایت رهبری» که در دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای تهیه شده و شبهای گذشته از تلویزیون پخش شد با وجود پرداختن به انتخاب آیتالله منتظری، به محتوای آن جلسات اشارهای نشده است!
در مستند گفته میشود خبرگان برای انتخاب آیتالله منتظری «با امام مشورت نکردند.» و امام هم راضی نبوده و میخواسته جلوی این انتخاب را بگیرد. آیتالله منتظری شهریور 64 نامهای به خبرگان نوشت و با مطرح شدن نامش برای رهبری مخالفت کرد. در مستند گفته میشود پس از این نامه خیال امام راحت شده که خبرگان او را به رهبری انتخاب نمیکنند. در ادامه مستندسازان این پرسش را مطرح میکنند: «اگر این نامه خاطر امام را آسوده کرده بود، چرا باز هم منتظری در جلسهی خبرگان انتخاب شد؟» پرسشی که در ادامهی مستند جوابی به آن داده نمیشود اما روایت بهگونهایست که گویا این انتخاب در آبان 64 دستپخت هاشمی بوده است.
میتوانستند با بررسی مشروح مذاکرات سال 64 جواب این سوال را جستجو کنند اما از این گزارش 592 صفحهای چیزی در این مستند نمیبینید! مشروح مذاکرات نشان میدهد آیتالله منتظری نزد اغلب اعضای خبرگان چهرهای درخشان بوده و در این جلسات تمجیدهای فوقالعادهای از جایگاه علمی، سیاسی و انقلابی او شده است. اما وقتی بناست چهرهای منفی از آقای منتظری تصویر شود، تلاش برای انتخاب او بهعنوان جانشین امام نیز فضیلتی ندارد و میتواند عملی ناپسند باشد.
مستند اشارهای به نقش پررنگ آقای خامنهای در انتخاب آقای منتظری ندارد؛ نکتهای که در مذاکرات آشکار است. حتی آقای خامنهای دربارهی نامهی مخالفت آیتالله منتظری میگوید: «یک شبهه، نامهی خود آقای منتظری است... ایشان به مقتضای وظیفهی اخلاقیشان و مقتضای سلامت نفسشان طبیعی است که چنین چیزی را بگویند.» او معتقد بود جدی بودن این نامه به معنی این نیست که اسمی را که موردقبول همه است «از گردونهی کار مجلس خارج کنیم و اساسیترین وظیفهی مجلس خبرگان را به فراموشی بگذاریم.»
آقای خامنهای معتقد بود: «نمیشود که ما منتظر بمانیم یک حادثهای خدایناکرده پیش بیاید، در حالت انفعال، در حالت سرگیجه و اضطرابهای ناشی از جو و احیانا در فشارهای خارجی که دنیا به ما تحمیل خواهد کرد بنشینیم [با] دستپاچگی یک فکری بکنیم.» و درست این است که «خبرگان با اعصاب سالم در هنگام فراغت و فرصت، آنوقتی که هیچ فشاری هم وجود ندارد در طی جلسات گوناگونی بنشیند و بر روی یک شخص بهعنوان رهبر نظر بدهند.»
آیا دفتر رهبری به محتوای اين جلسات دسترسی نداشته؟ شاید سخنان مطرحشده در جلسات خواستهی آنها را تامین نمیكرده یا شاید دلیل دیگری که اگر صلاح بدانند میگویند.
زاویهی دراماتیك ماجرا اینجاست كه آقایان منتظری و خامنهای منتخب اولین دورهی مجلس خبرگانند و نمایندگانی كه آقای منتظری را سال 64 انتخاب كردند چند سال بعد و در جلسهی سال 68 آقای خامنهای را انتخاب كردند. آیا میتوان یك انتخاب را كه در چندين جلسه به نتیجه رسیده بود، تا این حد زیر سوال برد و از انتخاب دیگر كه در یک جلسهی چندساعته و در شرایط خاص انجام شده تمجید کرد؟
جدا از ضعفها و اشتباهات تاریخیِ این مستند، این نوع روایت و زیرسوال بردن تصمیم مجلس خبرگان به نفع رهبری هم نیست.
نقلقولها برگرفته از: مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، دفتر انتشارات اسلامی، ص 485، 486، 552، 553.
@hychy
👍1
☕️ قطعهای از کتاب
تفنگ ها را می فروشند ولی درست هدف گرفتن را نه.
کتابها را می فروشند اما استعداد نویسندگی را نه.
لباس ها را می فروشند اما خوش پوشی را نه.
زره پوش ها را می فروشند اما شجاعت جنگیدن را نه!
به طور کامل به پول اعتماد نکنید و به تلاش فردی عقیده داشته باشید.
📕 آنچه فروخته نمیشود
✍ خوآن آنتونیو ده ثونثونگی
@Library_Telegram
تفنگ ها را می فروشند ولی درست هدف گرفتن را نه.
کتابها را می فروشند اما استعداد نویسندگی را نه.
لباس ها را می فروشند اما خوش پوشی را نه.
زره پوش ها را می فروشند اما شجاعت جنگیدن را نه!
به طور کامل به پول اعتماد نکنید و به تلاش فردی عقیده داشته باشید.
📕 آنچه فروخته نمیشود
✍ خوآن آنتونیو ده ثونثونگی
@Library_Telegram
#یک_دقیقه_مطالعه
🌐ریشه باطنی اصول دینی از کجا آغاز شد؟
این شاید درست ترین پرسش جهت شناخت ادیان باشد و برای یافتن پاسخ این پرسش باید به منشاء روانی عقاید مذهبی توجه کرد. باید دانست که اصول تعبدی جانشین و نتیجه آزمایش و اندیشه نیستند بلکه اوهامی هستند که کهنترین خواستههای بشری را عملی میسازند و راز پابرجا ماندن آنها نیز همین است.میدانیم ناتوانی کودک ایجاب میکند که والدین بدو مهر ورزند این ناتوانی در بزرگسالی نیز وجود دارد منتها بجای پدر خویش به یک پدر بزرگتر یا پروردگار توانا دل میبندد و نگرانی ناشی از خطرهای طبیعی را بوسیله او تسکین میدهد و چون عدالت واقعی وجود ندارد عقیده به جهنم و بهشت در او پیدا می شود تا به او نوید دهد که زندگی در جهانی دیگر ادامه مییابد و آرزوها و میلهای انجام نشده عملی میشوند.
✍ زیگموند فروید
@Library_Telegram
🌐ریشه باطنی اصول دینی از کجا آغاز شد؟
این شاید درست ترین پرسش جهت شناخت ادیان باشد و برای یافتن پاسخ این پرسش باید به منشاء روانی عقاید مذهبی توجه کرد. باید دانست که اصول تعبدی جانشین و نتیجه آزمایش و اندیشه نیستند بلکه اوهامی هستند که کهنترین خواستههای بشری را عملی میسازند و راز پابرجا ماندن آنها نیز همین است.میدانیم ناتوانی کودک ایجاب میکند که والدین بدو مهر ورزند این ناتوانی در بزرگسالی نیز وجود دارد منتها بجای پدر خویش به یک پدر بزرگتر یا پروردگار توانا دل میبندد و نگرانی ناشی از خطرهای طبیعی را بوسیله او تسکین میدهد و چون عدالت واقعی وجود ندارد عقیده به جهنم و بهشت در او پیدا می شود تا به او نوید دهد که زندگی در جهانی دیگر ادامه مییابد و آرزوها و میلهای انجام نشده عملی میشوند.
✍ زیگموند فروید
@Library_Telegram
👍1
Forwarded from کتابخانه تلگرام
📕 انقلاب فرانسه و رژین پیش از آن
✍ الکسی دوتوکویل
🔃 محسن ثلاثی
الکسی دوتوکویل پژوهشگر و سیاستمدار نامی فرانسه در قرن نوزدهم در سر داشت پس از بررسی علل و عوامل واژگونی رژیم پیشین در پی رخداد انقلاب فرانسه خودِ این انقلاب را به تحلیل کشد کتابِ «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن» را بیشتر جامعهشناسان و تحلیلگران تاریخ اجتماعی شاهکار او میدانند و بر این باورند که این کتاب از نظر روش تحقیق و درجهی عینیت و اتکاء به مدارک و اسناد موثق و انکارپذیر و پایبندی به اصول علمی و پژوهش اجتماعی حتی با معیارهای پیشرفتهی بررسی اجتماعی در زمان کنونی میتواند همچنان بهعنوان یک پژوهش تاریخِ اجتماعی نمونه و الگوی کار تاریخنویسان اجتماعی به شمار آید. در میانهی سدهی نوزدهم که هنوز بررسیهای اجتماعی با روشهای عینی و دقیق علمی باب نشده بود. توکویل یکی از معدود کسانی بوده است که با انتشار این اثر راه و روش یک چنین تحقیقهایی را به پژوهشگرانِ اجتماعیِ آینده نشان داد. از همین رو او را باید در کنار پیشتازان و رهگشایانِ پژوهشهای نوینِ اجتماعی جای داد.
@Library_Telegram
✍ الکسی دوتوکویل
🔃 محسن ثلاثی
الکسی دوتوکویل پژوهشگر و سیاستمدار نامی فرانسه در قرن نوزدهم در سر داشت پس از بررسی علل و عوامل واژگونی رژیم پیشین در پی رخداد انقلاب فرانسه خودِ این انقلاب را به تحلیل کشد کتابِ «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن» را بیشتر جامعهشناسان و تحلیلگران تاریخ اجتماعی شاهکار او میدانند و بر این باورند که این کتاب از نظر روش تحقیق و درجهی عینیت و اتکاء به مدارک و اسناد موثق و انکارپذیر و پایبندی به اصول علمی و پژوهش اجتماعی حتی با معیارهای پیشرفتهی بررسی اجتماعی در زمان کنونی میتواند همچنان بهعنوان یک پژوهش تاریخِ اجتماعی نمونه و الگوی کار تاریخنویسان اجتماعی به شمار آید. در میانهی سدهی نوزدهم که هنوز بررسیهای اجتماعی با روشهای عینی و دقیق علمی باب نشده بود. توکویل یکی از معدود کسانی بوده است که با انتشار این اثر راه و روش یک چنین تحقیقهایی را به پژوهشگرانِ اجتماعیِ آینده نشان داد. از همین رو او را باید در کنار پیشتازان و رهگشایانِ پژوهشهای نوینِ اجتماعی جای داد.
@Library_Telegram
Engalab_faranshe.pdf
5.3 MB
📕 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن
✍ الکسی دوتوکویل
🔃 محسن ثلاثی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
✍ الکسی دوتوکویل
🔃 محسن ثلاثی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
ابن سیرین كسی را گفت: چگونه ای؟
گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و واى بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم!
گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.
گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
رسم مردانگى و رفاقت اينچنين است👌🏻
@Library_Telegram
گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و واى بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم!
گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.
گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
رسم مردانگى و رفاقت اينچنين است👌🏻
@Library_Telegram
👍1
🔸 خودآموز بیشعوری! (۱)
○ رازش رو فاش کن، آبروش رو ببر، اشتباه خودش بود بهت اعتماد کرد!
● باش گرم بگیر، خرش کُن، کارت رو راه بندازه بعد ولش کن!
○ مادرم/پدرم پیر شده، خجالت میکشم باش برم بیرون!
● بریم بریزیم تو صفحهش، بهش فحش بدیم. بدونه پرچم ایران بالاست!
○ امشب اون النگوهامو دستم میکنم تا چشم جاریم دربیاد!
● کی حال داره از پل عابر بره بابا! اون واسه پیرمرداست، تیز بپر از خیابون رد شیم!
○ وسط جمع ضایعش کردم تا بدونه با کی طرفه!
● بگو مدارکت تکمیل نیست. اعتبار ندادن هنوز! رد کن بره بابا! یه ماهه میاد میره، مگه بیکاریم خودمون رو علاف یه وام دو میلیونی بکنیم!
○ به رئیسمون گفتم بچهم مریضه، پیچوندم اومدم بیرون از اداره! خیلی حال میده اسکلش میکنم!
● فحش دادن به خواهر و مادرِ هم، نشونهی صمیمیت ماست!
○ اون دریل رو بده من بابا! صبح جمعهست که باشه، به ما چه که خوابن. چهاردیواری اختیاری!
● در شان تو نیست با یه رفتگر یا کارگر ساختمونی اینطور صمیمی سلامعلیک کنی! کلاسش به ما نمیخوره!
○ مگه اسم نویسنده چقد مهمه که گیر میدی چرا پاکش کردم؟ تازه خیلی دلش بخواد که من مطلبش رو بازنشر کردم!
● کپی کن داداش! این هنرمندا وضعشون خوبه، با یه دونه CD کپی من، ورشکست نمیشن!
○ اگه میخوای زنت حساب کار دستش بیاد، یه وقتایی توی جمع حالش رو بگیر، بدونه رئیس کیه!
● زنگ زد تو جوابش رو نده. محلش نذار! به مردا بیمحلی کنی بیشتر عاشقت میشن!
👤 احسان محمدی
@Library_Telegram
○ رازش رو فاش کن، آبروش رو ببر، اشتباه خودش بود بهت اعتماد کرد!
● باش گرم بگیر، خرش کُن، کارت رو راه بندازه بعد ولش کن!
○ مادرم/پدرم پیر شده، خجالت میکشم باش برم بیرون!
● بریم بریزیم تو صفحهش، بهش فحش بدیم. بدونه پرچم ایران بالاست!
○ امشب اون النگوهامو دستم میکنم تا چشم جاریم دربیاد!
● کی حال داره از پل عابر بره بابا! اون واسه پیرمرداست، تیز بپر از خیابون رد شیم!
○ وسط جمع ضایعش کردم تا بدونه با کی طرفه!
● بگو مدارکت تکمیل نیست. اعتبار ندادن هنوز! رد کن بره بابا! یه ماهه میاد میره، مگه بیکاریم خودمون رو علاف یه وام دو میلیونی بکنیم!
○ به رئیسمون گفتم بچهم مریضه، پیچوندم اومدم بیرون از اداره! خیلی حال میده اسکلش میکنم!
● فحش دادن به خواهر و مادرِ هم، نشونهی صمیمیت ماست!
○ اون دریل رو بده من بابا! صبح جمعهست که باشه، به ما چه که خوابن. چهاردیواری اختیاری!
● در شان تو نیست با یه رفتگر یا کارگر ساختمونی اینطور صمیمی سلامعلیک کنی! کلاسش به ما نمیخوره!
○ مگه اسم نویسنده چقد مهمه که گیر میدی چرا پاکش کردم؟ تازه خیلی دلش بخواد که من مطلبش رو بازنشر کردم!
● کپی کن داداش! این هنرمندا وضعشون خوبه، با یه دونه CD کپی من، ورشکست نمیشن!
○ اگه میخوای زنت حساب کار دستش بیاد، یه وقتایی توی جمع حالش رو بگیر، بدونه رئیس کیه!
● زنگ زد تو جوابش رو نده. محلش نذار! به مردا بیمحلی کنی بیشتر عاشقت میشن!
👤 احسان محمدی
@Library_Telegram
Forwarded from کتابخانه تلگرام(صوتی)
کتابخانه تلگرام
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...
https://telegram.me/joinchat/AAAAAECldJ-8DC0XVVOslQ
ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot
صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...
https://telegram.me/joinchat/AAAAAECldJ-8DC0XVVOslQ
ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot
صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد. مار گفت: «انسانها از ترس ظاهر خوفناک من میمیرند نه به خاطر نیش زدنم.»
اما زنبور قبول نکرد. مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت. آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت: «من او را میگزم و مخفی میشوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خود نمایی کن.»
مار نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت: «ای زنبور لعنتی» و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد. مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد و بعد از چند روز بهبودی یافت.
مدتی بعد که باز چوپان در همان حالت بود، مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند. این بار زنبور نیش میزد و مار خودنمایی میکرد. این کار را کردند و چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت و به خاطر وحشت از مار دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادی هم استفاده نکرد. چند روز بعد چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد.
☑️ برخی بیماریها و کارها نیز همین گونه هستند. فقط به خاطر ترس از آنها، افراد نابود میشوند یا شکست میخورند.
@Library_Telegram
اما زنبور قبول نکرد. مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت. آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت: «من او را میگزم و مخفی میشوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خود نمایی کن.»
مار نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت: «ای زنبور لعنتی» و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد. مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد و بعد از چند روز بهبودی یافت.
مدتی بعد که باز چوپان در همان حالت بود، مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند. این بار زنبور نیش میزد و مار خودنمایی میکرد. این کار را کردند و چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت و به خاطر وحشت از مار دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادی هم استفاده نکرد. چند روز بعد چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد.
☑️ برخی بیماریها و کارها نیز همین گونه هستند. فقط به خاطر ترس از آنها، افراد نابود میشوند یا شکست میخورند.
@Library_Telegram
❤1
همیشه که صبر کردن ، بخشیدن ، ماندن و تحمل کردن به این معنا نیست که همه چیز درست می شود،
لازم است گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن برداری،
باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ وقت بخشیدنت را نفهمید.
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ.
وقتی میمانی و می بخشی فکر می کنند رفتن را بلد نیستی ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﻨﺪ،
ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ!
✍ #انا_گاوالدا
@Library_Telegram
لازم است گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن برداری،
باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ وقت بخشیدنت را نفهمید.
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ.
وقتی میمانی و می بخشی فکر می کنند رفتن را بلد نیستی ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﻨﺪ،
ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ!
✍ #انا_گاوالدا
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
وقتی ما خارج گود هستیم، برایمان آسان است که باور کنیم اگر ما بودیم و کسی با ما بدرفتاری میکرد، بدون لحظهای فکر کردن، او را ترک میکردیم. آسان است که بگوییم اگر کسی با ما بدرفتاری میکرد، ما دیگر نمیتوانستیم او را دوست داشته باشیم، درحالی که ما جای آن شخصی نیستیم که آن فرد بدرفتار را دوست دارد.
وقتی اولین بار، چنین چیزی را تجربه میکنیم، اینکه از فردی که با ما بدرفتاری کرده، متنفر شویم، کار چندان آسانی نیست زیرا بیشتر وقتها آنها برای ما یک موهبت هستند.
📕 ما تمامش میکنیم
✍ #کالین_هوور
@Library_Telegram
وقتی ما خارج گود هستیم، برایمان آسان است که باور کنیم اگر ما بودیم و کسی با ما بدرفتاری میکرد، بدون لحظهای فکر کردن، او را ترک میکردیم. آسان است که بگوییم اگر کسی با ما بدرفتاری میکرد، ما دیگر نمیتوانستیم او را دوست داشته باشیم، درحالی که ما جای آن شخصی نیستیم که آن فرد بدرفتار را دوست دارد.
وقتی اولین بار، چنین چیزی را تجربه میکنیم، اینکه از فردی که با ما بدرفتاری کرده، متنفر شویم، کار چندان آسانی نیست زیرا بیشتر وقتها آنها برای ما یک موهبت هستند.
📕 ما تمامش میکنیم
✍ #کالین_هوور
@Library_Telegram
📕 خود هیپنوتیزم
✍ کابوک
در این کتاب با بیانی شیوا کلیه مسائل و آموزش های خود هیپنوتیزم در اختیار پرتو جویان قرار میگیرد. در این کتاب شما هیپنوتیزم را به روش های مختلف از جمله آموزش هیپنوتیزم به روش اروپایی، امریکایی -آموزش هیپنوتیزم به روش هندی، آموزش هیپنوتیزم به روش ایرانی و دها روش دیگر منجمله هیپنوتیزم از طریق تمرکز روی شمع، هیپنوتیزم از طریق تمرکز روی نقطه سیاه، انواع روش های ریلاکسیژن و وانهادگی و...... آموزش داده میشود.
استاد کابوک در ابتدای این کتاب نوشته زندگی شما به دو قسمت تقسیم میشود قسمت اول متعلق به زمان قبل از مطالعه کتاب خود هیپنوتیزم و قسمت دوم متعلق به زمانی میشود که این کتاب را مطالعه کردید.
چون تکنیک ها و روشهایی که شما از طریق مطالعه این کتاب می آموزید روش نوینی را پیش روی شما قرار میدهد تا به هر خواسته معقولی که دارید بسیار سریع برسید.
@Library_Telegram
✍ کابوک
در این کتاب با بیانی شیوا کلیه مسائل و آموزش های خود هیپنوتیزم در اختیار پرتو جویان قرار میگیرد. در این کتاب شما هیپنوتیزم را به روش های مختلف از جمله آموزش هیپنوتیزم به روش اروپایی، امریکایی -آموزش هیپنوتیزم به روش هندی، آموزش هیپنوتیزم به روش ایرانی و دها روش دیگر منجمله هیپنوتیزم از طریق تمرکز روی شمع، هیپنوتیزم از طریق تمرکز روی نقطه سیاه، انواع روش های ریلاکسیژن و وانهادگی و...... آموزش داده میشود.
استاد کابوک در ابتدای این کتاب نوشته زندگی شما به دو قسمت تقسیم میشود قسمت اول متعلق به زمان قبل از مطالعه کتاب خود هیپنوتیزم و قسمت دوم متعلق به زمانی میشود که این کتاب را مطالعه کردید.
چون تکنیک ها و روشهایی که شما از طریق مطالعه این کتاب می آموزید روش نوینی را پیش روی شما قرار میدهد تا به هر خواسته معقولی که دارید بسیار سریع برسید.
@Library_Telegram