کتابخانه تلگرام
88.9K subscribers
2.88K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
The_48_Laws_of_Power.pdf
29.6 MB
📕 48 قانون قدرت

رابرت گرین


@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
👎16👍11
📚 مواردی که نشان می‌دهد که پیر‌تر از سن واقعی‌تان هستید

_روزها می خوابید و شب ها بی خواب هستید
بی خوابی یا اختلال خواب در شب یکی از نشانه های پیری زودرس است که با افزایش سطح کورتیزول در بدن ایجاد می شود.
کوتیزول همان هورمون استرس است که میزان آن در بدن با افزایش سن بیشتر می شود.

_توان بلند کردن اجسام را ندارید.در بطری ها را به سختی باز می کنید
_زخم هاتان به کندی ترمیم می شوند
_صورت شما پر از چروک است
عمده دلایل: ژنتیک_ آفتاب زیاد
مصرف تنباکو_ رژیم غذایی ناسالم، مصرف مشروبات الکلی

_برای بیرون رفتن با دوستان تان بهانه تراشی می کنید
یکی از نشانه هایی که مشخص می کند از سن واقعی تان بزرگ شده اید، کم حوصلگی ست.

_پوست خشکی دارید

_دیگران سن شما را بیشتر از سن واقعی تان حدس می زنند
_همیشه از دیگران عقب تر راه می روید
_بدن تان پر از لک شده
_بالا رفتن از پله برایتان مانند کوهنوردی ست

از 40 سالگی به بعد، شما هر 10 سال 8 در صد از ماهیچه های بدن تان را از دست می دهید. سعی کنید ماهیچه هایتان را با وزنه زدن تقویت کنید.

@Library_Telegram
1👍1
🌿شکایت سگ

دم ظهر، وقت نماز زوال
سگی زخمی و لاغر و خسته حال

به مسجد رسید و کنار درش
نشست از سر اضطرار و ملال

قضارا یکی از بزرگان شهر
می آمد بدان سو به فرّ و جلال

برای نماز و به دنبال او
مریدان پی کسب عنوان و مال

یکی گشت ناگه دوان از پی اش
چو مردان جنگی به قصد قتال

به ناگاه سگ را به سنگی نواخت
به دشنام و نفرین از این احتمال

که از پوزه ی سگ مبادا نجس
شود دامن مرد نیکوخصال

دگر مردمان نیز دنبال او
به سگ حمله ور از جنوب و شمال

سگ بینوا ناله ای کرد و رفت
از آن در ولی در نگاهش سؤال:

مگر من چه کردم که ناگه شدند
به من حمله ور با چنین قیل و قال؟

نه از بانگ من گوشی آزرده شد
نه بر دوش آن جمع بودم وبال

نه نانی بریدم به عمرم ز خلق
نه حقی شد از من ز کس پایمال

اگر لقمه نانی به من داد کس
نبردم ز خاطر به ماه و به سال

نگهبانی از گله ها کرده ام
که نقصان نیابد ز گرگ و شغال

خود آگاهم از حرمت سجده گاه
که بر در نشستم نه جای رجال

اگر بر در مسجدم راه نیست
نجس تر ز من از چه یابد مجال؟

چرا در نبندند بر مکر و جور؟
چرا ره نگیرند بر ابتذال؟

سگان، رانده از در، ولیکن به صدر
چه گرگان و شیران، به کوپال و یال

چه بسیار روباه آدم نما
چه بسیار ماران خوش خط ّو خال

از این مردمان کارها سر زند
که هرگز نگنجد مرا در خیال

نشان ده اگر در صفا چون منند
یکی از همینان برای مثال

ریا و تظاهر کجا کرده ام؟
چه کس دیده از من، دغل تا به حال؟

من و ناسپاسی؟ گمانی بعید
من و بی وفایی؟ خیالی محال

به محشر، بشر خود گواهی دهد
نجس،بيشتر بوده ام يا زلال؟

قضاوت کند بین اینان و من
خداوند بخشنده ی لایزال...

افشین علا . آبان 97🥀

@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب

یک مردمی با دست خالی، پای برهنه و شکم گرسنه چه می توانند بکنند؟
انقلاب! فقط می تواند انقلاب کند و نه هیچ کار دیگری!
انقلاب؟!
فقط انقلاب! اگر ملتی می خواهد زندگانی کند، باید بتواند بجنگد.
جنگ با دشمنی که مشخصا آن را می شناسد.
خودت می گویی ما مردمی هستیم با دست خالی، پای برهنه و شکم گرسنه. خوب؛ دراین جنگ انقلاب، ما مردم چی از دست می دهیم؟!
جانمان؛ جانمان چی؟!
جانمان؟!
وقتی که جان آدم ذلیل و برده شده باشد، دیگر چه قیمتی دارد؟!


📕 کلیدر

محمود دولت آبادی

@Library_Telegram
👍1
#تلنگر

دوستی که دخترش کلاس سوم دبستان است، برایم گفت که ظرف چند ماه آینده مدرسه برای بچه های کلاس سومی جشن تکلیف می گیرد. برای بچه هایی که هنوز خیلی هاشان به نه سالگی تمام نرسیده اند.

فارغ از اینکه چه محتوایی قرار است به دختربچه ها منتقل شود، یاد خاطره ای از کلاس حقوق جزای دانشگاه افتادم.
دکتر محسن رهامی، از آن آخوندهای دوست داشتنی و منتقد خوانش سنتی فقه بود. یادم می آید سر درس مسوولیت کیفری به شدت از تناقضات فقها در نگاه به زن خشمگین بود و می گفت:

دختربچه، یک دختر بچه که مشغول عروسک بازی است را صدا می کنند و برایش جشن تکلیف می گیرند.به او می گویند تو دیگر بزرگ شدی و شرع و قانون با تو مثل یک انسان بالغ و عاقل رفتار می کند. مسوولیت شرعی تو دقیقا به اندازه مسوولیت شرعی یک مرد پنجاه ساله است‌. باید در تابستان و زمستان روزه بگیری. می توانی ازدواج کنی و فرزند بیاوری. مسوولیت کیفری تو نیز همچون مسوولیت یک مرد تمام است. اگر مرتکب جرمی شوی با تو مثل یک مرد بزرگ تر از خودت رفتار می کنند. تازه کلی هم منت سرش می گذارند که تو زودتر از برادر و پسرعمویت به تکلیف رسیدی! چرا؟ لابد قوه درکت بیشتر از آن هاست! خدا تو را بیشتر دوست دارد، پس بار مسوولیت را زودتر بر دوش تو می نهد!

بعد همین دختری که تا دیروز مشغول عروسک بازی بود، اما از امروز مسوولیت شرعی و کیفری اش برابر با مردی پنجاه ساله است، اگر بخواهد در دادگاهی شهادت بدهد ناگهان قوه درکش نصف می شود. اگر بخواهد گذرنامه بگیرد، باید مردی که صاحب اوست اجازه دهد؛ حسب مورد پدر یا شوهر.
اگر در ده سالگی شوهرش دهند و دوازده سالگی بخواهد طلاق بگیرد، اصلا قوه درک ندارد و بنابراین حقی ندارد. در پایان هم اگر کشته شود، بهای خونش نصف بهای خون همان مردی است که نه سالگی تمام قمری، مسوولیتشان باهم برابر بود!

استاد متون فقه و حقوق جزا، به اینجا که می رسید حسابی عصبانی می شد:

بالاخره ما کدام را باور کنیم؟ دم خروس یا قسم حضرت عباس را!
زن می فهمد یا نمی فهمد؟
اگر نمی فهمد چرا در کودکی و در میان عروسک بازی و ناگهان مسوولیت شرعی و کیفری کامل بر او بار می کنید؟

اگر مسوولیت را می فهمد چرا به وقت برخورداری از حق، قوه فهم و درکش را در بهترین شرایط نصف به حساب می آورید؟

این دخترک که مشغول عروسک بازی است و شما برایش جشن تکلیف می گیرد، درست متوجه اصل مطلب نمی شود:

دخترم! تو شش سال زودتر از برادر وپسرعمویت مسوول می شوی. شش سال زودتر بدهکار دین و عرف و قانون می شوی‌. اما اگر در کنار تکلیفت،مطالبه حق کنی و بگویی حق و تکلیف در کنار هم معنا دارند، باید بگویم برخی حقوق را نیمه خواهی داشت، برخی را هم هرگز نخواهی داشت. سوالی نداری که؟ آفرین! بالاخره لابد حکمتی در کار است! فعلا به عروسک بازیت برس تا ما مقدمات جشن تکلیف را فراهم کنیم!

@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب


شبه‌علم با اشتباه علمی تفاوت دارد. علم، با خطا کردن و برچیدن یکایک آن‌ها شکوفا می‌شود. در همه‎ی دوره‌ها استنتاج‌های نادرست، ما را مجذوب خود می‌کند، اما این نتیجه‎گیری به‌صورت آزمایشی توجه ما را به خود جلب می‌کند. فرضیه‌ها به‌گونه‎ای طرح‎ریزی شدند که توانایی رد آن‌ها وجود دارد. مجموعه‎ای از فرضیه‌های جایگزین ارایه و با آزمایش و مشاهده سنجیده می‌شوند.
علم تجربی در تاریکی گمراه‎کننده، لنگ‎لنگان در پی درک بهتر [جهان] است. البته هر زمان که یک فرضیه‌ی علمی رد می‌شد، احساسات حاکی از تعلق خاطر نیز جریحه‎دار می‌شدند. اما چنین رد و ابطال‎هایی، برای هر گونه تحقیقات علمی حیاتی به شمار می‌روند.شبه‌علم در جبهه‌ی مقابل آن است. فرضیه‌هایش اغلب بسیار دقیق طرح‎ریزی شده‌اند.
بنابراین، در برابر هر آزمایشی که چشم‌اندازی از باطل بودن آن‌ها را ابراز کند، شکست‌ناپذیرند، آن‌ها حتی در اصول هم غیرقابل انکار هستند. دست‎اندرکاران این حیطه بسیار تدافعی و محتاط هستند. درمقابل بررسی‌های موشکافانه، موضع‎گیری می‌کنند. هر زمان که فرضیه‌های شبه‌علم در جذب دانشمندان با شکست مواجه شدند، نظریه‌های توطیه را برای عقب‎راندن [دانشمندان] ارایه دادند.

📕 جهان در تسخیر اهریمن

کارل سیگن

@Library_Telegram
#یک_فنجان_تفکر ☕️

چرا ایران، ژاپن نشد؟

زمانی یکی از مسوولان ارشد کشور گفته بود که ما باید ژاپن اسلامی شویم! ظاهرا این فانتزی، فقط خواسته دوران ما نیست. بیش از صد سال است که ما ایرانی‌ها خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم، حدود ۱۱۰ سال پیش، ناصرالملک، که در دوران قاجار چند سالی هم نایب‌السلطنه بود، جایی گفته: راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و امروز برای سرمشق مللِ غافل و خواب‌آلوده هیچ نمونه ای بهتر از ژاپن نیست. اما چه شد که ژاپن، ژاپن شد و ایران، ایران ماند!؟

باید اعتراف کرد که نمی شود، به این مساله به سادگی پاسخ داد. یکی از روش ها توجه به تفاوت هاست. تفاوت های رفتاری، تفاوت های جغرافیایی و یا تفاوت های نهادی. در این فرصت کوتاه فقط به سه تفاوت اشاره می کنم و شما را به تامل فرامی خوانم.

۱. ژاپنی ها خیلی شیک و مجلسی حاضرخوابند!
معروف است که ژاپنی‌ها اصلاً نمی‌خوابند. خودشان هم خیلی به این مساله اعتقاد دارند. ولی اگر چندوقتی را در ژاپن بگذرانید، مداوماً با آدم‌هایی روبه‌رو می‌شوید که در ایستگاه مترو، روی نیمکت‌های خیابان و ... خیلی شیک و مجلسی خوابیده‌اند. یکی از اساتید مطالعات ژاپن می گوید: ژاپنی ها حاضرخوابی می کنند! (خواب در حضور دیگران).
ژاپنی ها بعد از جنگ، روزانه بیش از چهارده ساعت کار می کردند، تا کشورشان را از نو بسارند. متوسط ساعات کار ژاپنی ها در سال ۱۹۸۳ از تمامى کشورها بیش‏تر گزارش شده است؛ یعنى ۲۱۵۲ ساعت که نسبت به کشور بعدى؛ یعنى آمریکا، ۲۵۴ ساعت بیش‏تر است. از خودمان صادقانه بپرسیم ما در روز چند ساعت کار مفید می کنیم؟


۲. ژاپنی ها از اویاتوئی گائی‌کوکوجین استفاده کردند!!
یکی از اقدامات فوق العاده ژاپنی ها، استفاده از مشاوران بین المللی بود. آمار این مشاوران حیرت‌انگیز است: بین ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹ ، ۲۶۹۰ مشاور بین المللی (یا به قول ژاپنی‌ها اویاتوئی گائی‌کوکوجین) در همۀ زمینه‌ها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی از کشورهای مختلف دنیا دعوت شدند: ۱۱۲۷ بریتانیایی، ۴۱۴ آمریکایی، ۳۳۳ فرانسوی، ۲۵۰ چینی، ۲۱۵ آلمانی و ۹۹ هلندی. ایده مدیریت کیفیت جامع متعلق به یک آمریکایی بود اما در ژاپن به ثمر نشست و خود را در کیفیت بی نظیر سونی و تویوتا نشان داد.

هنوز که هنوز است، بهره کشی (عمدا کلمه بهره کشی را استفاده کرده ام) ژاپن از خارجی ها ادامه دارد، نه تنها در کسوت مشاور که بسیاری از مدیران ارشد شرکت های معروف ژاپنی، خارجی بودند و یا هستند: یک فرانسوی، رییس نیسان است، مزدا از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ مدیران عامل غیر ژاپنی داشته است. آلبرت کریچمن مدیر عامل گروه میتسوبیشی فوسو است و ....
برای اینکه اهمیت این نکته را بیشتر درک کنیم باید توجه کنیم که ژاپن در همه این صنایع، در جهان پیش رو است مانند اینکه ما برویم برای صنعت فرش از چین، برای کشت و فرآوری زعفران از اسپانیا و برای تولید پسته از کانادا مدیر بیاوریم!


۳. ژاپنی ها تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را می فهمند!
در اين کشور هيچ بهانه اي براي تاخير پذيرفته نيست. نه تنها انسان ها که تمام سسیستم ها نیز به وقت حساسند. مثلا قطارهاي متروي توکيو در روزهاي عادي هر دو دقيقه يک بار راه مي افتند. نکته جالب اينجاست که اگر هر روز در ساعت خاصي سوار مترو شويد، مسافران تقريبا همان ها هستند که هر روز مي بينيد!
جالب اینجاست بدانید متروی ژاپن در صورت تاخیر برگه ای به مسافران میدهد تا رییس شان بداند که عذرشان موجه است. در این کاغذ، نام قطار و مدت زمان تأخیر به دقت نوشته شده. مقایسه کنید با قرارهای کاری ما؛ ساعت ۳ قرار می گذاریم، ۳:۱۵ اعضا حاضر می شوند. تا ۳:۲۵ راجع به حواشی صحبت می کنیم. ۳:۳۰ دنبال دستور کار می گردیم، ۳:۴۰ یک نفر به خاطر جواب دادن به تلفن همراه جلسه را ترک می کند و ۳:۴۵ جلسه را ادامه می دهیم و جلسه با ۴۰ دقیقه تاخیر به پایان می رسد و کار بعدی ما ۴۵ دقیقه دیرتر آغاز می شود.

☑️ تجویز راهبردی:
ایران قرار نیست ژاپن شود، هر کشوری مختصات یگانه خود را دارد، تاریخ، جغرافیا، باورها و ارزش ها و عادت ها. بنابراین کپی برداری یک اشتباه استراتژیک است، اما الهام گرفتن و یادگیری فعالانه توصیه شدنی است. اشتباه بزرگی است که بخواهیم همان راهی را برویم که ژاپن رفت، اما می توانیم به تفاوت ها بنگریم و بیاموزیم برای توسعه نیازمند آنیم که تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را بفهمیم، ضمن استفاده از تمام پتانسیل های داخلی، هیچ ابایی برای بکارگیری زبده ترین مدیران و مشاوران بین المللی نداشته باشیم و کار کنیم؛ منضبط، خستگی ناپذیر و با وجدان. اولی و سومی را باید از دبستان آغاز کرد و دومی را مدیران شجاع و چارچوب شکن باید ترویج کنند.

#مجتبی_لشکربلوکی

@Library_Telegram
👍1
☕️قطعه‌ای ازکتاب

پس از پيروزى انقلاب حيوانات،
خوك ها كه از هوش بالاترى نسبت به
ساير حيوانات برخوردار بودند، نقش
رهبرى حيوانات مزرعه را به دست
مى گيرند. اما پس از چندى در بين
خود حيوانات يك سرى توطئه و
كودتا انجام مى گيرد

بعد از اين انقلاب حيوانى، يك
قانون اساسی معروف به «هفت
فرمان» بر روی دیوار مزرعه نوشته
می‌ شود که شامل بندهای زیر است:

همه ى آنها که روی دوپا راه
می ‌روند، دشمن هستند.
همه ى آنها که چهار پا یا بالدار
هستند، دوستند. هیچ حیوانی حق
پوشیدن لباس را ندارد. هیچ حیوانی
حق خوابیدن در تخت را ندارد.
هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری
را ندارد. همهٔ حیوانات با هم برابرند.

در اواخر داستان تمام شش فرمان
اول از روی دیوار پاک شده و جمله
هفتم نیز به صورت زیر تحریف می‌شود؛
همه ى حیوانات با هم برابرند،
اما بعضی برابرترند..

📕 قلعه حيوانات

جورج اورول

@Library_Telegram
#یک_دقیقه_مطالعه


جامعه همیشه مستعد پذیرش بی‌مطالعه یک شخص مدعی است، تا بدانجا که یک عقل‌باختهٔ مدعی نبوغ پیوسته بخت آن جرا دارد که مقبول افتد. در جامعهٔ جدید که ویژگی آن، فقدان داوری تمیزدهنده می‌باشد، این گرایش نیرومند شده‌ است تا آنجا که هر کسی که عقایدی برای خود داشته باشد و بتواند آنها را با یک آهنگ تزلزل‌ناپذیر ارائه دهد، به‌آسانی آبرویش بر باد نمی‌رود؛ حتی اگر بارها اثبات شده باشد که او خطاکار بوده‌ است.

هانا آرنت

@Library_Telegram
میگوید : "من ترجیح می دهم کامل باشم تا اینکه خوب باشم." برای اینکه انسان کاملی باشیم ، باید تمامی جنبه های وجودمان خواه خوب یا بد را در بر بگیریم. برای آنکه انسان یکپارچه ای باشیم ، باید خوشحال و با احساس ، راضی ، و همچنین غمگین و خودخواه و خشمگین باشیم. اگرخود را مالک فقط نیمی از وجودمان یعنی آن نیمه خوب بدانیم و نیمه دیگر را انکار کنیم ، کامل بودن را به اندازه کافی احساس نخواهیم کرد.آنگاه نوعی احساس آزاردهنده را تجربه می کنیم که گویی همیشه خطایی در ما وجود دارد.


کارل_گوستاو_یونگ


@Library_Telegram
📕 نگاهی به نهادها و مبانی تصمیم‌گیری قوه قضائیه جمهوری اسلامی

مجید محمدی

این کتاب اختصاصی توانا یک تحقیق تفصیلی تاریخی و تطبیقی در مورد قوه قضاییه در ایران نیست بلکه یک گزارش تحلیلی و توصیفی در باب برخی از جنبه های نظام قضایی ایران در دوره جمهوری اسلامی است. در این گزارش اموری مثل حاکمیت قانون، نظام دادگاهها، تعامل میان قوا و نظام زندانها مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته اند. نویسنده به عنوان یک جامعه شناس حقوق قصورها و چالشهای این نظام را که مورد سوء استفاده ی یک نظام سیاسی اقتدارگرا و شبه تمامیت خواه قرار گرفته تبیین می کند. بر اساس تصمیمات و سیاستهای مقامات قضایی می توان گفت که کارکرد اصلی این دستگاه مقهور قرار دادن شهروندان و تحکیم قدرت حکومت است. نقض حقوق بشر در این نظام عدالت کیفری شایع و ساختاری است.

@Library_Telegram
نگاهی_به_نهادها_و_مبانی_تصمیم‌گیری.pdf
1.6 MB
📕 نگاهی به نهادها و مبانی تصمیم‌گیری قوه قضائیه جمهوری اسلامی

مجید محمدی


@Library_Telegram
کتابهای رایگان بیشتر در⬆️
درخواست کتاب⬇️
@Library_Telegram_Bot
کتاب، کتاب، کتاب. بسوزانشان!!!

به دردت نمی‌خورند اصلا کتاب نخوانده باشی بهتر از این است که آن‌جا بایستی و شانه بالا بیندازی!
اگر نفهمی حی و حاضر و گوشت و خون یعنی چه، هرچه مسیح گفته دروغ است، هرچه نیچه گفته ریاست.
اگر از کتاب‌های آنان به آسایش شیرین برسی و این آدمی را که دارد جلوی چشمت می‌پوسد را نبینی، به این معنی است که آن‌ها دروغ‌گو و فاسد بوده‌اند! برو سراغ کتاب‌هایت و خود را زیر آن‌ها دفن کن!


📙مکس

هنری_میلر


@Library_Telegram
حقیقت، خود مقدس نیست.
آنچه مقدس است جست‌وجویی است که برای یافتنِ حقیقتِ خویش می‌کنیم!
آیا کاری مقدس‌تر از خودشناسی سراغ دارید؟
کارهای فلسفی من، به تعبیری از ماسه ساخته می‌شوند؛ دید من مرتباً تغییر می‌کند، ولی یکی از جملات ماندگار من این است: " بشو، آن‌ که هستی!"
بدونِ حقیقت چگونه می‌توان فهمید کیستم و چیستم؟


📙وقتی_نیچه_گریست

اروین_یالوم


@Library_Telegram
"وبا" و "عبا"

شنیدم که رندی به عهد قدیم
بیامد به نزدیک شخصی حکیم

بگفتا تو مردی جهاندیده ای
در اقصای عالم تو گردیده ای

بفرما که در بین نوع بشر
چه دردی بود بدتر و پر خطر

شنیدم که آن شخص نیکو نهاد
جواب سوالش بدین گونه داد

بگفتا که در بین نوع بشر
دو بیماریند پر ز شر و خطر

"وبا" هست اول بلایی قدر
فتد همچو آتش به نسل بشر

و بعد از "وبا" درد دیگر "عباست"
که خود عامل درد و رنج و بلاست

چو شیطان به زیر عبا پا نهاد
عبا گشت کانون جهل و فساد

عبا را کنون پرچم جهل دان
فساد و جهالت بزیرش نهان

چو حاکم شود بر دیاری عبا
در آن نشنوی غیر صوت عزا

وبا و عبا مثل یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

وبای جهالت ز زیر عباست
که خود منشا درد و رنج و بلاست

امان از "عبا" و امان از "وبا"
که شد ملت ما بدان مبتلا

@Library_Telegram
#یک_دقیقه_مطالعه


روزی فتحعلی شاه درجریان شرفیابی نمایندۀ بریتانیا مشتاقانه از وی میپرسد : که چه مقدار زمین را باید حفر کنیم تا به ینگه دنیا ( آمریکا ) برسیم ؟ نمایندۀ انگلیس متحیرانه پاسخ میدهد که راه رسیدن به ینگه دنیا از طریق کندن زمین نیست ... اعلی حضرت اظهار میدارند که نماینده انگلیس گویا اطلاعی ندارد زیرا نمایندۀ فرانسه شخصا به بنده گفتند که ما فقط با کندن زمین میتوانیم به ینگه دنیا برسیم !!

پیداست حکومت چنین پادشاهان و سلاطینی که‌آنقدر احمق بوده‌اند که سفیر فرانسه آنها را به مضحکه میگرفته چه نوع جامعه ای را به وجود خواهد آورد ، بی‌دانشی ما ازقرن هجده و نوزده باعث گردید تا بهای سنگینی برای عدم آگاهی‌مان بپردازیم . خیلی از خارج رفته‌ها و درس خوانده‌های مملکت هم تقصیر عقب افتادگی‌های ما را به گردن امثال اسکندر ، اعراب ، چنگیز ، تیمور و بالاخره سیاست خارجی می‌اندازند و پای قسمت و تقدیر را پیش می‌کشند در حالی که حوادث و عوامل خارجی چه آسمانی و چه انسانی اولا برای همه ملت های دنیا بوده و ثانیا با قبول این که اصلا موثر بوده است یک طرف قضیه را تشکیل میدهد زیرا عکس‌العمل مردم به این‌گونه حوادث است که سرنوشت ملت‌ راتعیین میکند !!


📕 #کتاب_سازگاری_ایرانی ( انتشار ١٣۴٨)

#مهندس_مهدی_بازرگان

@Library_Telegram
نوام چامسکی می گوید: "رقابت یکی از بهترین راه‌های کنترل مردم است ". زمانی که جامعه ای از رقابت در کارزار دانایی ناتوان است به رقابت در بازار مصرف و مدرک روی می آورد و در چنبرۀ روزمرگی پایان می گیرد. دعوت به مصرف همچون دعوت به مدرک و رقابت بر سر این دو، آن روی سکۀ کنترل، غفلت از نیاز زمانه، غرق گشتن در ظواهر و تهی شدن از محتوا است. جامعۀ ایرانی بیش از هر زمانی در گیر مسابقۀ نفس گیر و فرسایندۀ مصرف بیشتر و مدرک برتر شده است و از تولید فاصله گرفته است. بی سبب نیست که هر روز شاهد رشد افسار گسیختۀ فروشگاه های مصرف و خدمات و تأسیس دانشگاه های مدرک سازی - تو بخوان کارخانه های مدرک سازی - هستیم و با پدیدۀ خرد سوزِ آراستگی در ظاهر و اغتشاش و بحران در باطن روبرو هستیم. دکتر و استادِ دانشگاهِ مشغولِ بلعیدنِ معلومات آماده اند و شهری و روستایی ما سرگرم مصرف فرآورده های غریبه. در این میان آنچه از نظر ما مغفول و پنهان مانده، همانا غفلت از محتوای مدارک، بی التفاتی به سرمایه های ملی و دهن کجی به الزامات زمانه است.
به قول احمد شاملو:
ما
بیرونِ زمان ایستاده‌ایم
با دشنۀ تلخی
در گُرده‌هایِمان.
"حالی درون پرده بسی فتنه می رود" و شوربختانه ما با ساده دلی و سهل انگاری ناشی از تنبلی در قلمرو تأمل به پیاده نظام های بی جیره و مواجب کسانی بدل شده ایم که در پس پرده به تماشای چنین نمایش مضحک و مبتذلی - مصرف بیشتر و مدرک برتر - مشغول اند. این پرده هنوز آویزان و پا برجاست و ما در خوابِ گران به سر می بریم.

@Library_Telegram
#یک_دقیقه_مطالعه

من فهرستی از آنچه در مدرسه
به ما یاد نمی‌دهند را تهیه کرده‌ام:

آنها به ما یاد نمی‌دهند
که چگونه کسی را دوست بداریم.

آنها به ما یاد نمی‌دهند
که چگونه در شهرت
به درستی زندگی کنیم.

آنها به ما یاد نمی‌دهند
که چگونه در گمنامی،
از زندگی لذت ببریم.

آنها به ما یاد نمی‌دهند
که چگونه از کسی که
دوستش نداریم جدا شویم.

آنها به ما یاد نمی‌دهند
که به آنچه در ذهن دیگری می‌گذرد
فکر کنیم.

آنها به ما یاد نمی‌دهند
که به کسی که در حال مرگ است
چه بگوییم.

آنها به ما هیچ چیزی را که
ارزش یاد گرفتن داشته باشد،
یاد نمی‌دهند ...

📕 مرد ماسه ای

#نیل_گیمن

@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب


اگر قرار بود که دانشمند هم با پیشفرض رخوتناکی مانند "فرضیه آفرینش هوشمندانه" دلخوش می شد ، اصلا چنین پژوهش هایی [علمی] لازم نبود. پیامی که یک "نظریه پرداز نوعی آفرینش هوشمندانه" می تواند برای دانشمندان داشته باشد این است که : "اگر نمی دانید که چگونه کار می کند، نگران نباشید ؛ رهایش کنید و بگویید کار خداست. نمیدانید ضربان عصبی چگونه کار می کند؟
بسیار خب! نمی دانید چگونه خاطرات در مغز ثبت می شوند؟ چه عالی! آیا پیچیدگی فرآیند فتوسنتز سرگیجه آور است؟ مرحبا! لطفا دنبال حل این مسئله نروید. اصلا ول شان کنید ، و به درگاه خدا متوسل شوید. دانشمند عزیز ، روی رازهایت کار نکن. راز هایت را برای ما بیاور ، چون به دردمان می خورند. جهل ذی قیمت را با تحقیق خود هدر نده ، ما به این شکاف های شکوهمند که آخرین پناهگاه خداست نیاز وافر داریم.

📕 پندار خدا

ریچارد داوکینز

@Library_Telegram
📚 ۱۰ دلیل که باید عاشق شکست باشید

در درازمدت از شکست بیش‌تر از موفقیت نفع می‌برید ، موفقیت بی‌نظیر است، اما شکست‌ هم فواید قابل توجهی دارد. فهرست زیر بر اساس گفت‌وگو با یکی از برترین سخنران‌های انگیزشی و نویسنده‌ی شهامت شکست‌ تهیه شده‌است.

۱.شکست‌ بیش‌تر از موفقیت به شما درس می‌دهد، به ویژه درباره‌ی خودتان.

۲.شکست‌ فروتنی شما را تجدید می‌کند و هدفمندی‌تان را تقویت می‌کند.

۳.شکست‌ بهترین فرصت را فراهم می‌کند تا ایده‌های جدید را امتحان کنید.

۴.شکست‌ کمک می‌کند اصلاحاتی انجام دهید تا در مسیر هدف‌تان باقی بمانید.

۵.شکست‌ شما را پخته‌تر و انعطاف‌پذیرتر می‌کند.

۶.شکست‌ به شما یادآوری می‌کند نسبت به خودتان و اطرافیان‌تان مهربان‌تر باشید.

۷.شکست‌ مدال شهامت است، چون شما جرأت داشتید ریسک کنید.

۸.شکست‌ حس بسیار مهم صبوری را تقویت می‌کند.

۹.شکست‌ به شما هشدار می‌دهد مسائل را به خودتان نگیرید (یا بیش از حد جدی نگیرید).

۱۰.شکست‌ عزت نفس‌تان را بر پایه‌ی شخصیت‌تان می‌سازد، نه کاری که انجام می‌دهید.

@Library_Telegram