Forwarded from اتچ بات
مایوس نباش
من امیدم را در یاس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سال بد یافتم
وهنگامی که داشتم
خاکستر میشدم
گُر گرفتم...
#احمد_شاملو
.......
عکس: کاسبکارن و کولبران مرز سردشت در هنگام جمع آوری کمک بە زلزلەزدگان کردستان
@kolbarnews
من امیدم را در یاس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سال بد یافتم
وهنگامی که داشتم
خاکستر میشدم
گُر گرفتم...
#احمد_شاملو
.......
عکس: کاسبکارن و کولبران مرز سردشت در هنگام جمع آوری کمک بە زلزلەزدگان کردستان
@kolbarnews
Telegram
attach 📎
آزادی هرگز شایعهای نیست
که تکذیب شود.
آزادی هدف والاییست که
برای آن میجنگیم و به دستش میآوریم.
یقین داشته باشید.
#احمد_شاملو
@kolbarnews
که تکذیب شود.
آزادی هدف والاییست که
برای آن میجنگیم و به دستش میآوریم.
یقین داشته باشید.
#احمد_شاملو
@kolbarnews
Forwarded from آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
❑ بگذارید این وطن دوباره وطن شود
@amookhtan
من جوانی هستم سرشار از امید و اقتدار، که گرفتار آمدهام
در زنجیرهی بیپایانِ دیرینهسالِ
سود، قدرت، استفاده،
قاپیدن زمین، قاپیدن زر،
قاپیدن شیوههای برآوردن نیاز،
کارِ انسانها، مزد آنان،
و تصاحب همه چیزی به فرمانِ آز و طمع.
من کشاورزم ــ بندهی خاک ــ
کارگرم، زرخرید ماشین.
سیاهپوستم، خدمتگزار شما همه.
من مردمم: نگران، گرسنه، شوربخت،
که با وجود آن رویا، هنوز امروز محتاج کفی نانم.
هنوز امروز درماندهام. ــ آه، ای پیشاهنگان!
من آن انسانم که هرگز نتوانسته است گامی به پیش بردارد،
بینواترین کارگری که سالهاست دستبهدست میگردد.
■ بریدهای از شعرِ بگذار این وطن دوباره وطن شود | لنگستن هیوز، ترجمهی #احمد_شاملو
@amookhtan
@amookhtan
من جوانی هستم سرشار از امید و اقتدار، که گرفتار آمدهام
در زنجیرهی بیپایانِ دیرینهسالِ
سود، قدرت، استفاده،
قاپیدن زمین، قاپیدن زر،
قاپیدن شیوههای برآوردن نیاز،
کارِ انسانها، مزد آنان،
و تصاحب همه چیزی به فرمانِ آز و طمع.
من کشاورزم ــ بندهی خاک ــ
کارگرم، زرخرید ماشین.
سیاهپوستم، خدمتگزار شما همه.
من مردمم: نگران، گرسنه، شوربخت،
که با وجود آن رویا، هنوز امروز محتاج کفی نانم.
هنوز امروز درماندهام. ــ آه، ای پیشاهنگان!
من آن انسانم که هرگز نتوانسته است گامی به پیش بردارد،
بینواترین کارگری که سالهاست دستبهدست میگردد.
■ بریدهای از شعرِ بگذار این وطن دوباره وطن شود | لنگستن هیوز، ترجمهی #احمد_شاملو
@amookhtan
قصه عشق ، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید
مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن
فهمیدن احساس
کار هر آدمی نیست..
#احمد_شاملو
@kolbarnews
اگر کسی احساست را نفهمید
مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن
فهمیدن احساس
کار هر آدمی نیست..
#احمد_شاملو
@kolbarnews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"در این بن بست"
در هجدهمین سالگرد درگذشت #احمد_شاملو یاد شاعر بزرگ انسان و آزادی را گرامی میداریم
#کولبر_نیوز
@kolbarnews
در هجدهمین سالگرد درگذشت #احمد_شاملو یاد شاعر بزرگ انسان و آزادی را گرامی میداریم
#کولبر_نیوز
@kolbarnews
کولبرنیوز | Kolbarnews
"شیرینم" دەنگ: #عەدنان_کەریم #کۆڵبەر_نیوز @kolbarnews
«مرگ تدریجی»
به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نكنی.
به آرامی آغاز به مردن می كنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری ديگران به تو كمك كنند.
به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر برده ی عادات خود شوی،
اگر هميشه از يك راه تكراری بروی ...
اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
اگر رنگ های متفاوت به تن نكنی،
يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.
تو به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامی دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می كنند،
دوری كنی...
تو به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر هنگامی كه با شغلت، يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای روياها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل يك بار در تمام زندگی ات
ورای مصلحت انديشی بروی...
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بميری
شادی را فراموش نکن...
«پابلو نرودا»
ترجمه:احمد شاملو
#پابلو_نرودا
#شعر
#احمد_شاملو
@kolbarnews
به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نكنی.
به آرامی آغاز به مردن می كنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری ديگران به تو كمك كنند.
به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر برده ی عادات خود شوی،
اگر هميشه از يك راه تكراری بروی ...
اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
اگر رنگ های متفاوت به تن نكنی،
يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.
تو به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامی دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می كنند،
دوری كنی...
تو به آرامی آغاز به مردن می كنی
اگر هنگامی كه با شغلت، يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای روياها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل يك بار در تمام زندگی ات
ورای مصلحت انديشی بروی...
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بميری
شادی را فراموش نکن...
«پابلو نرودا»
ترجمه:احمد شاملو
#پابلو_نرودا
#شعر
#احمد_شاملو
@kolbarnews
پس از پیروزی انقلاب ٥٧ بنا به دوستی و آشنایی که با ژان پل سارتر، نویسنده و فیلسوف نامدار فرانسوی داشتم و سرمست از سرنگونی رژیم گذشته بودم، نامه ای به سارتر نوشتم و در انتهای نامه نوشتم: جناب سارتر شما از این بابت پیروزی انقلاب به ما تبریک نگفتید!!!
شاملو در خاطرات خود ادامه میدهد؛ سارتر بزرگ به من جوابی داد که تا سالهای سال هنوز در مغز من درنگ میدهد!!!
سارتر نوشت: شما چگونه قیامی که رهبران آن روحانی و نتیجه آن حاکمیت حکومت مذهبی و روحانیون گردیده را انقلاب می نامید؟؟؟!!! مگر نه اینکه انقلاب دگرگونی رو به جلو است؟ شما برگشت به قهقرا کرده اید! این انقلاب نیست...
سارتر ادامه میدهد: شما در آینده ناچار مجبور به انقلاب واقعی خواهید بود، و آن رخدادی چون رنسانس اروپا است، یعنی به زیر کشیدن مذهب از اریکه قدرت که هیچ زبانی جز انقلاب متاسفانه آن را چاره ساز نیست...
#خاطرات 📝
#احمد_شاملو
@kolbarnews
شاملو در خاطرات خود ادامه میدهد؛ سارتر بزرگ به من جوابی داد که تا سالهای سال هنوز در مغز من درنگ میدهد!!!
سارتر نوشت: شما چگونه قیامی که رهبران آن روحانی و نتیجه آن حاکمیت حکومت مذهبی و روحانیون گردیده را انقلاب می نامید؟؟؟!!! مگر نه اینکه انقلاب دگرگونی رو به جلو است؟ شما برگشت به قهقرا کرده اید! این انقلاب نیست...
سارتر ادامه میدهد: شما در آینده ناچار مجبور به انقلاب واقعی خواهید بود، و آن رخدادی چون رنسانس اروپا است، یعنی به زیر کشیدن مذهب از اریکه قدرت که هیچ زبانی جز انقلاب متاسفانه آن را چاره ساز نیست...
#خاطرات 📝
#احمد_شاملو
@kolbarnews
چشمه ساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشته ای در پیراهن
از انسانی که توئی
قصه ها می توانم گفت
غم نان اگر بگذارد...
#احمد_شاملو
@Kolbarnews
#Kolbarnews
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشته ای در پیراهن
از انسانی که توئی
قصه ها می توانم گفت
غم نان اگر بگذارد...
#احمد_شاملو
@Kolbarnews
#Kolbarnews
«ما متاسفانه آنچنان پراکندهايم که خانه را در آتش رها کردهايم و بر سر اينکه فرونشاندن آتش حق من است يا تو، بر سر اينکه آتش را با آب بايد فرونشاند يا با خاک، بر سر اينکه از کدام سو بهتر است به آتش حمله برده شود با يکديگر در مجادلهايم. در برابر يکديگر صف کشيدهايم و گريبان يکديگر را گرفتهايم و به يکديگر چنگ و دندان نشان ميدهيم بر سر اينکه پس از فرونشاندن آتش ايوان خانه را رو به کدام جهت بنا کنيم و بام خانه را شيرواني کنيم يا کاهگل، و حريق با استفاده از اين فرصت ناب، بيامان در کار سوختن است و خاکستر کردن و به نابودي کشاندن. فراموش کردهايم که به هنگام وقوع حريق، نتيجه آشکار بحث حق و باطل مجال دادن به لهيب آتش است که بي سر خرتر بسوزاند، هم حق تو را و هم باطل مرا. و فراموش کردهايم که اگر من و تو در اين خانه زندهگي ميکنيم فرونشاندن حريق حق هر دوي ماست زيرا حريق دشمن مشترک هر دوي ماست. و فراموش کردهايم که چون حريقي درگيرد هرکس ميبايد به قدر توانايي خويش و با هرچه در اختيار اوست به نبرد با آن برخيزد. و فراموش کردهايم که اختلافنظر بر سر اين که ايوان خانه را کجا بنا کنيم نبايد مانع آن شود که نخست به اتفاق بر شعلههاي آتش بتاريم»
سخنراني #احمد_شاملو به مناسبت فرا رسيدن نوروز 1357 در جشن عيد سازمان دانشجويان ايراني در نيويورک عضو کنفدراسيون جهاني
#کولبرنیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
سخنراني #احمد_شاملو به مناسبت فرا رسيدن نوروز 1357 در جشن عيد سازمان دانشجويان ايراني در نيويورک عضو کنفدراسيون جهاني
#کولبرنیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترجمه : #احمد_شاملو
دکلمه:#ناصح_مردوخ
برخیزید دوزخیان زمین!
برخیزید، زنجیریان گرسنگی! برخیزید، زنجیریان گرسنگی!
عقل از دهانهٔ آتشفشان خویش تندر وار میغرد
اینک! فورانِ نهائیست این.
بساط گذشته بروبیم،
بهپا خیزید! خیل بردگان، بهپا خیزید!
جهان از بنیاد دیگرگون میشود
هیچیم کنون، «همه» گردیم!
نبرد نهائیست این.
بههم گرد آئیم
و فردا اینترناسیونال
طریق بشری خواهد شد.
رهانندهٔ برتری در کار نیست،
نه شاه و نه شیخ و نه یزدان.
خود به رهائی خویش برخیزیم، ای تولید گران!
رستگاری مشترک را برپا داریم!
تا راهزن، آنچه را که ربوده رها کند،
تا روح از بند رهائی یابد،
خود به کورهٔ خویش بردمیم
و آهن را گرماگرم بکوبیم!
نبرد نهائیست این.
بههم گرد آئیم
و فردا اینترناسیونال
طریق بشری خواهد شد.
کارگران، برزگران
فرقهٔ عظیم زحمتکشانیم ما
جهان جز از آن آدمیان نیست
مسکن بیمصرفان جای دیگری است.
تا کی از شیرهٔ جان ما بنوشند؟
اما، امروز و فردا،
چندان که غرابان و کرکسان نابود شوند
آفتاب، جاودانه خواهد درخشید.
نبرد نهائیست این.
بههم گرد آئیم
و فردا اینترناسیونال
طریق بشری خواهد شد.
#قیام_مردمی
#خوزستان
#کردستان
کلیپ از
@komalamedia
دکلمه:#ناصح_مردوخ
برخیزید دوزخیان زمین!
برخیزید، زنجیریان گرسنگی! برخیزید، زنجیریان گرسنگی!
عقل از دهانهٔ آتشفشان خویش تندر وار میغرد
اینک! فورانِ نهائیست این.
بساط گذشته بروبیم،
بهپا خیزید! خیل بردگان، بهپا خیزید!
جهان از بنیاد دیگرگون میشود
هیچیم کنون، «همه» گردیم!
نبرد نهائیست این.
بههم گرد آئیم
و فردا اینترناسیونال
طریق بشری خواهد شد.
رهانندهٔ برتری در کار نیست،
نه شاه و نه شیخ و نه یزدان.
خود به رهائی خویش برخیزیم، ای تولید گران!
رستگاری مشترک را برپا داریم!
تا راهزن، آنچه را که ربوده رها کند،
تا روح از بند رهائی یابد،
خود به کورهٔ خویش بردمیم
و آهن را گرماگرم بکوبیم!
نبرد نهائیست این.
بههم گرد آئیم
و فردا اینترناسیونال
طریق بشری خواهد شد.
کارگران، برزگران
فرقهٔ عظیم زحمتکشانیم ما
جهان جز از آن آدمیان نیست
مسکن بیمصرفان جای دیگری است.
تا کی از شیرهٔ جان ما بنوشند؟
اما، امروز و فردا،
چندان که غرابان و کرکسان نابود شوند
آفتاب، جاودانه خواهد درخشید.
نبرد نهائیست این.
بههم گرد آئیم
و فردا اینترناسیونال
طریق بشری خواهد شد.
#قیام_مردمی
#خوزستان
#کردستان
کلیپ از
@komalamedia
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری درناک از ضَجههای احمد احمدی پدر #سالار_احمدی کولبر جوانی که با تیراندازی مستقیم نیروهای هنگمرزی با سلاح سنگین تیربار دوشکا روز پنجشنبه بیستم اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در داخل خاک اقلیم کوردستان کشته شد.
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟
در کدام غار
بر کدام تاریخ میموید این سیم و زِه،
این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمهی صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است.
بر برکهی لاجوردینِ ماهی و باد چه میکند این مدیحهگوی تباهی؟
مطربِ گورخانه به شهر اندر چه میکند
زیرِ دریچههای بیگناهی؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
#احمد_شاملو
#کوردستان
#شۆڕشی_ژینا
#کولبر
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟
در کدام غار
بر کدام تاریخ میموید این سیم و زِه،
این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمهی صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است.
بر برکهی لاجوردینِ ماهی و باد چه میکند این مدیحهگوی تباهی؟
مطربِ گورخانه به شهر اندر چه میکند
زیرِ دریچههای بیگناهی؟
بگذار برخیزد مردمِ بیلبخند
بگذار برخیزد!
#احمد_شاملو
#کوردستان
#شۆڕشی_ژینا
#کولبر