▪️شش شهروند اهل شهرستان سرابله ایلام توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند.
به گزارش کولبرنیوز، روز یکشنبه ۲١ خردادماه ۱۴۰۲، مهرداد قیصربیگی ٣۴ ساله، ایوب گراوند ۳۲ ساله، یونس گراوند ۳۶ ساله، نوید محمدنژاد ۲۶ ساله، محمد طهماسبی ۳۶ ساله و حامد رحمانی ۲۳ ساله، شهروندان اهل شهرستان سرابله توسط نیروهای امنیتی این شهرستان بازداشت و به بازداشگاه مرکزی شهر ایلام منتقل شدند.
پیشتر نیز، مهرداد قیصربیگی و ایوب گراوند در آبانماه سال ١۴٠١، در جریان جنبش انقلابی ژینا در شهر سرابله توسط نیروهای حکومتی بازداشت شده بودند.
تا زمان تنظیم این خبر از اتهامات مطروحه علیه این شش شهروند و وضعیت آنها اطلاعی در دسترس نمیباشد.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://shorturl.at/xzHKN
به گزارش کولبرنیوز، روز یکشنبه ۲١ خردادماه ۱۴۰۲، مهرداد قیصربیگی ٣۴ ساله، ایوب گراوند ۳۲ ساله، یونس گراوند ۳۶ ساله، نوید محمدنژاد ۲۶ ساله، محمد طهماسبی ۳۶ ساله و حامد رحمانی ۲۳ ساله، شهروندان اهل شهرستان سرابله توسط نیروهای امنیتی این شهرستان بازداشت و به بازداشگاه مرکزی شهر ایلام منتقل شدند.
پیشتر نیز، مهرداد قیصربیگی و ایوب گراوند در آبانماه سال ١۴٠١، در جریان جنبش انقلابی ژینا در شهر سرابله توسط نیروهای حکومتی بازداشت شده بودند.
تا زمان تنظیم این خبر از اتهامات مطروحه علیه این شش شهروند و وضعیت آنها اطلاعی در دسترس نمیباشد.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://shorturl.at/xzHKN
کولبر نیوز
ایلام؛ بازداشت شش شهروند توسط نیروهای امنیتی شهر سرابله
به گزارش کولبرنیوز، روز یکشنبه ۲١ خردادماه ۱۴۰۲، مهرداد قیصربیگی ٣۴ ساله، ایوب گراوند ۳۲ ساله، یونس گراوند ۳۶ ساله، نوید محمدنژاد ۲۶ ساله، محمد طهماسبی ۳۶
▪️زخمی شدن یک کولبر در نوارمرزی بانه+ویدیو
یک کولبر اهل شهر پیرانشهر بر اثر کمین و تیراندازی توسط نیروهای هنگمرزی در نوارمرزی بانه از ناحیه پا زخمی شد.
به گزارش کولبرنیوز، روز یکشنبه ۲١ خردادماه ۱۴۰۲، یک کولبر اهل شهر پیرانشهر با نام «کریم هدایت» بر اثر کمین و تیراندازی مستقیم توسط نیروهای هنگمرزی در نوارمرزی بانه از ناحیه پا زخمی شد.
لازم به ذکر است که شامگاه روز یکشنبه ۲۱ خردادماه یک کولبر دیگر نیز با هویت «رحیم فیضی» اهل بوکان و حدودا ۵۰ ساله در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای هنگمرزی بسوی دستەای از کولبران در نوارمرزی هنگهژال بانه از ناحیه هر دو پا زخمی شده بود.
با استناد به آمار ثبت شده در کولبر نیوز در سال ١۴٠١ جمعاً ٢٣۴ کولبر در مناطق مرزی و مسیرهای بین جادهای استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بر اثر عواملی همچون تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی رژیم، بهمن و سرمازدگی، رفتن روی مین، سقوط از کوه و ارتفاع و سایر موارد کشته و زخمی شدهاند.از این تعداد جمعاً ٣٩ کولبر معادل (%١٧) کشته و ١٩۵ کولبر معادل (%٨٣) زخمی شدهاند.از مجموع ٢٣۴ کولبری کە در سال ١۴٠١ کشتە و زخمی شدەاند، جمعاً ١٧٢ مورد معادل (%٧۴) با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی صورت گرفتە است.
http://bitly.ws/IbNF
یک کولبر اهل شهر پیرانشهر بر اثر کمین و تیراندازی توسط نیروهای هنگمرزی در نوارمرزی بانه از ناحیه پا زخمی شد.
به گزارش کولبرنیوز، روز یکشنبه ۲١ خردادماه ۱۴۰۲، یک کولبر اهل شهر پیرانشهر با نام «کریم هدایت» بر اثر کمین و تیراندازی مستقیم توسط نیروهای هنگمرزی در نوارمرزی بانه از ناحیه پا زخمی شد.
لازم به ذکر است که شامگاه روز یکشنبه ۲۱ خردادماه یک کولبر دیگر نیز با هویت «رحیم فیضی» اهل بوکان و حدودا ۵۰ ساله در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای هنگمرزی بسوی دستەای از کولبران در نوارمرزی هنگهژال بانه از ناحیه هر دو پا زخمی شده بود.
با استناد به آمار ثبت شده در کولبر نیوز در سال ١۴٠١ جمعاً ٢٣۴ کولبر در مناطق مرزی و مسیرهای بین جادهای استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بر اثر عواملی همچون تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی رژیم، بهمن و سرمازدگی، رفتن روی مین، سقوط از کوه و ارتفاع و سایر موارد کشته و زخمی شدهاند.از این تعداد جمعاً ٣٩ کولبر معادل (%١٧) کشته و ١٩۵ کولبر معادل (%٨٣) زخمی شدهاند.از مجموع ٢٣۴ کولبری کە در سال ١۴٠١ کشتە و زخمی شدەاند، جمعاً ١٧٢ مورد معادل (%٧۴) با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی صورت گرفتە است.
http://bitly.ws/IbNF
کولبر نیوز
زخمی شدن یک کولبر در نوارمرزی بانه+ویدیو
به گزارش کولبرنیوز، روز یکشنبه ۲١ خردادماه ۱۴۰۲، یک کولبر اهل شهر پیرانشهر با نام «کریم هدایت» بر اثر کمین و تیراندازی مستقیم توسط نیروهای هنگمرزی در
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کارێک لە ئارام فەتحی
بۆ بۆنەی ڕۆژی جیهانیی بەرەنگاربوونەوە لەگەڵ کاری منداڵان
#کودکان_کار
#کودکان_کولبر
#کودکان_سوختبر
بۆ بۆنەی ڕۆژی جیهانیی بەرەنگاربوونەوە لەگەڵ کاری منداڵان
#کودکان_کار
#کودکان_کولبر
#کودکان_سوختبر
▪️متنی برای سپیده فرهان
نویسندە: شکیبا عسگرپور
یک: جیوانی باتیستا نقاش قرن هجدهم، نقاشیای از سنت روک بهتصویر کشیده است: «من از این زخم، نجات پیدا کردم».
سنت روک، در دوران طاعون سیاه به کمک بیماران شتافت، پس از ابتلا به طاعون او را از شهر بیرون کردند. بعد از بهبود باز به شهر بازگشت، اما در پی تغییر چهره بر اثر عوارض بیماری، کسی او را به خاطر نیاورد و به جرم بیگانگی با مردمان، محکوم به زندان شد. سنت روک در نقاشیهای بهجای مانده، همواره در حال نشان دادن زخم طاعون پای خود است. اشارهای همیشگی به ظلمهای متحمل شده و حقانیتی که رنج او خود گواه آن بود.
دو: دی ماه ۹۶، یکی از نقاط عطف خیزش تهیدستان و مطرودین شهری و روستایی در کلیت تاریخ مبارزات آنان در حدفاصل سال ۷۰ تا زمان فعلی است. این اعتراضات، مجرایی برای مرئیسازی و ابراز خشمِ هیچبودگانی بود که به واسطهی "خشم مشروع" خود، نظم مسلط و جنونِ سرکوب را بهلرزه درآورده و در خیابانها و دانشگاهها مرئی و نمایان شدند. از دختران خیابان انقلاب تا تمامی کارگران، دانشجویان، بیثباتکاران و بیشمار جانباختگان این خیزش، همگی به سیاسیترین وجه ممکن با عاملیت و سوژگی سیاسی، مشقِ تعیین حق سرنوشت کردند. اگر این خیزشهای شهری را مادیتیافتگی سیاست ورزیِ تمامی این مطرودان در نظر بگیریم، آنگاه درخواهیم یافت که بازنمود تناقضات ساختاری حاکمیت و فقر حداکثری بر جامعه با افول هر جنبش، هرگز نابود نشد. ایستادن علیه نظامی از فقر، فساد و سرکوب، خشونت و ارتجاع، پیشتر تبعات خود را از خانه تا خیابان متکثر کرده بود و هر زندانی، گواهی تاریخی از مبارزه است.
سه: روال آزادی زندانیان (خاصه سیاسی) بدینصورت است که خانواده و جمعی از رفقا بعد از مراحل اداری و صدور نامهی آزادی با دستههای گل و جمعیتهای چند نفره، پشت درب زندان، منتظر خروج زندانی خود میمانند. شادیِ این مورد بهویژه در زمانیست که آزادی، در پی بازداشت موقت نیست و تهیهی وثیقههای کمرشکن، هنوز رمقی را برای نزدیکان باقی گذاشته است.
عصر روز دوشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۰ درب زندان قرچک ورامین باز شد و تو، بیاینکه ضرورتی بر اطلاع رسانی را احساس کنی، تنها و با ساکی در دست با اولین تاکسی به خانه برگشتی. از آنجا بود که به وکیل، رفقای نزدیک و چند دوست آواره و تبعیدی در نقاط مختلف خبر دادی: «دیگه نگهم نداشتن بابا، گفتن آزادی» و خندیدی.
از ۱۲دی ماه ۹۶ که عاصی و متعهد، نعره و فریادت در میان خشم مابقی دانشجویان معترض و مردمِ بُریده از فقر و سرکوب، حل شد تا فردای آزادی و آخرین ساعات زندگیات، زندان و مصائب زندان را به دوش کشیدی. و مگر آزادی با بیرون آمدنِ از زندان حاصل میشود؟ در دادگاههای بدوی و تجدیدنظرت شرکت نکردی، قضات دادگاه انقلاب، در نبود تو برایت حکم بریدند. قاضی احمدزاده ۶ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق صادر کرد که در تجدیدنظر به ۲ سال حبس تعزیری تبدیل شد...تو لجباز بودی، سرسخت بودی، جانسخت بودی، از نگارش هر نامه و تلاشی برای تقلیل ماههای حبس بیزار بودی. از حق یکسوم گذران حبس و آزادی آن استفاده نکردی و با پای مجروح، با تن کتک خورده زیر شوکر و باتومِ ضد شورش قرچک در روز سیاه ۲۳ آذر ۹۹ باز هم حبس کشیدی. آخر، تو و همبندیهایت مانع از ربایش گلرخ ایرایی از بند شده بودی. تو همانی بودی که پیشتر به دستور نگارش نامهی آزادی مشروط از سوی وزارت اطلاعات، «نه» گفته بودی. «نه»ی تو به اطلاعات، منجر به تبعیدت به قرچک شد. ماندی، ماندی، ماندی...حبس کشیدی تا زمانی که اعلام کردند تمام شد: آزادی.
چهار: آزادیات حاصل شد. اما درهمتنیدگی وضعیت نابهسامان سیاسی، اقتصادی و هر آنچه چشمان ناباورت را نگرانتر میکرد، تو را به مهاجرت وا داشت. مهاجرتی از سر استیصال، با شرایط اسفبار ۱۰ ساعت کار در کارخانه تولید پوشاکی در غربت... ایستادی، جنگیدی تا زندگی کنی. به ایران بازگشتی. ژینا را کشتند، قیام شد. خواهران، برادران و کودکانمان را کشتند، چشمان نظارهگر بیشماری را کور کردند و اعدام کردند و شعلههای قیام همهجا سرکشید. برای بقا جنگیدی، زندگی را ناممکن دیدی، زنده نماندی و برای همیشه رفتی.
پنج: سپیده فرهان از فعالان سیاسی متعهد و زندانیان سیاسی سابق، عصر جمعه ۱۹ خردادماه از میان ما رفت. او در زمرهی فعالین بیادعایی بود که ایستادگی و فعالیت به دور از روند سلبریتیبودگی سیاسی را همواره چون اصلی بنیادین در نظر داشت. او چه در زمان بازداشت چه پس از آن، راوی و صدای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی بیشماری بود. نگاه موشکافانهی وی از تحلیل شرایط سرکوب خاصه در زندانها در گزارشات و مصاحبههای او برجای مانده است.
سپیده فرهان، راوی طاعون زمانهاش بود. او زخمهای خود را از یاد نبرد، بلکه هر زخم، اشارهای همیشگی به ظلم متحمل شده و حقانیتی شد که رنجاش گواه آن بود.
یادت سرخ و جاویدان
نویسندە: شکیبا عسگرپور
یک: جیوانی باتیستا نقاش قرن هجدهم، نقاشیای از سنت روک بهتصویر کشیده است: «من از این زخم، نجات پیدا کردم».
سنت روک، در دوران طاعون سیاه به کمک بیماران شتافت، پس از ابتلا به طاعون او را از شهر بیرون کردند. بعد از بهبود باز به شهر بازگشت، اما در پی تغییر چهره بر اثر عوارض بیماری، کسی او را به خاطر نیاورد و به جرم بیگانگی با مردمان، محکوم به زندان شد. سنت روک در نقاشیهای بهجای مانده، همواره در حال نشان دادن زخم طاعون پای خود است. اشارهای همیشگی به ظلمهای متحمل شده و حقانیتی که رنج او خود گواه آن بود.
دو: دی ماه ۹۶، یکی از نقاط عطف خیزش تهیدستان و مطرودین شهری و روستایی در کلیت تاریخ مبارزات آنان در حدفاصل سال ۷۰ تا زمان فعلی است. این اعتراضات، مجرایی برای مرئیسازی و ابراز خشمِ هیچبودگانی بود که به واسطهی "خشم مشروع" خود، نظم مسلط و جنونِ سرکوب را بهلرزه درآورده و در خیابانها و دانشگاهها مرئی و نمایان شدند. از دختران خیابان انقلاب تا تمامی کارگران، دانشجویان، بیثباتکاران و بیشمار جانباختگان این خیزش، همگی به سیاسیترین وجه ممکن با عاملیت و سوژگی سیاسی، مشقِ تعیین حق سرنوشت کردند. اگر این خیزشهای شهری را مادیتیافتگی سیاست ورزیِ تمامی این مطرودان در نظر بگیریم، آنگاه درخواهیم یافت که بازنمود تناقضات ساختاری حاکمیت و فقر حداکثری بر جامعه با افول هر جنبش، هرگز نابود نشد. ایستادن علیه نظامی از فقر، فساد و سرکوب، خشونت و ارتجاع، پیشتر تبعات خود را از خانه تا خیابان متکثر کرده بود و هر زندانی، گواهی تاریخی از مبارزه است.
سه: روال آزادی زندانیان (خاصه سیاسی) بدینصورت است که خانواده و جمعی از رفقا بعد از مراحل اداری و صدور نامهی آزادی با دستههای گل و جمعیتهای چند نفره، پشت درب زندان، منتظر خروج زندانی خود میمانند. شادیِ این مورد بهویژه در زمانیست که آزادی، در پی بازداشت موقت نیست و تهیهی وثیقههای کمرشکن، هنوز رمقی را برای نزدیکان باقی گذاشته است.
عصر روز دوشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۰ درب زندان قرچک ورامین باز شد و تو، بیاینکه ضرورتی بر اطلاع رسانی را احساس کنی، تنها و با ساکی در دست با اولین تاکسی به خانه برگشتی. از آنجا بود که به وکیل، رفقای نزدیک و چند دوست آواره و تبعیدی در نقاط مختلف خبر دادی: «دیگه نگهم نداشتن بابا، گفتن آزادی» و خندیدی.
از ۱۲دی ماه ۹۶ که عاصی و متعهد، نعره و فریادت در میان خشم مابقی دانشجویان معترض و مردمِ بُریده از فقر و سرکوب، حل شد تا فردای آزادی و آخرین ساعات زندگیات، زندان و مصائب زندان را به دوش کشیدی. و مگر آزادی با بیرون آمدنِ از زندان حاصل میشود؟ در دادگاههای بدوی و تجدیدنظرت شرکت نکردی، قضات دادگاه انقلاب، در نبود تو برایت حکم بریدند. قاضی احمدزاده ۶ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق صادر کرد که در تجدیدنظر به ۲ سال حبس تعزیری تبدیل شد...تو لجباز بودی، سرسخت بودی، جانسخت بودی، از نگارش هر نامه و تلاشی برای تقلیل ماههای حبس بیزار بودی. از حق یکسوم گذران حبس و آزادی آن استفاده نکردی و با پای مجروح، با تن کتک خورده زیر شوکر و باتومِ ضد شورش قرچک در روز سیاه ۲۳ آذر ۹۹ باز هم حبس کشیدی. آخر، تو و همبندیهایت مانع از ربایش گلرخ ایرایی از بند شده بودی. تو همانی بودی که پیشتر به دستور نگارش نامهی آزادی مشروط از سوی وزارت اطلاعات، «نه» گفته بودی. «نه»ی تو به اطلاعات، منجر به تبعیدت به قرچک شد. ماندی، ماندی، ماندی...حبس کشیدی تا زمانی که اعلام کردند تمام شد: آزادی.
چهار: آزادیات حاصل شد. اما درهمتنیدگی وضعیت نابهسامان سیاسی، اقتصادی و هر آنچه چشمان ناباورت را نگرانتر میکرد، تو را به مهاجرت وا داشت. مهاجرتی از سر استیصال، با شرایط اسفبار ۱۰ ساعت کار در کارخانه تولید پوشاکی در غربت... ایستادی، جنگیدی تا زندگی کنی. به ایران بازگشتی. ژینا را کشتند، قیام شد. خواهران، برادران و کودکانمان را کشتند، چشمان نظارهگر بیشماری را کور کردند و اعدام کردند و شعلههای قیام همهجا سرکشید. برای بقا جنگیدی، زندگی را ناممکن دیدی، زنده نماندی و برای همیشه رفتی.
پنج: سپیده فرهان از فعالان سیاسی متعهد و زندانیان سیاسی سابق، عصر جمعه ۱۹ خردادماه از میان ما رفت. او در زمرهی فعالین بیادعایی بود که ایستادگی و فعالیت به دور از روند سلبریتیبودگی سیاسی را همواره چون اصلی بنیادین در نظر داشت. او چه در زمان بازداشت چه پس از آن، راوی و صدای زندانیان سیاسی و غیرسیاسی بیشماری بود. نگاه موشکافانهی وی از تحلیل شرایط سرکوب خاصه در زندانها در گزارشات و مصاحبههای او برجای مانده است.
سپیده فرهان، راوی طاعون زمانهاش بود. او زخمهای خود را از یاد نبرد، بلکه هر زخم، اشارهای همیشگی به ظلم متحمل شده و حقانیتی شد که رنجاش گواه آن بود.
یادت سرخ و جاویدان
کولبر نیوز
متنی برای سپیده فرهان
پنج: سپیده فرهان از فعالان سیاسی متعهد و زندانیان سیاسی سابق، عصر جمعه ۱۹ خردادماه از میان ما رفت. او در زمرهی فعالین بیادعایی بود که ایستادگی و فعالیت به
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برآیند نهایی تولیدِ مرز در کوردســتان، تولید و تداومِ رنج و ستم بوده است که در طولِ تاریخِ معاصر و پس از تقسیمِ کوردستان، در فرمها و شکلهای مختلف خود را نشان داده است. کشتارجمعی و ژنوساید، بمباران شــیمیایی، قتــل و اعدام روزانه کوردها بــه بهانههای واهی و ... تنها مهمترین فرمهایی از ســتمدیدگی و رنج کوردها است که مستقیم یا غیرمستقیم نتیجه تقسیم کوردستان به چهار بخش و تولیدِ مرزهای جعلی اســت. کولبری یکی از جدیدترین فرمهای ســتمدیدگی کوردها اســت که هم پدیدهای خارجی اســت و هم محصولِ مســتقیم ِ تقســیم بندیِ سیاسی مرز و سیاست تولید مرز اســت. همانطور که بحث شــد، تمام این ســتمها و رنجها دارای ماهیت یکسانی هســتند و آنچه تفاوت ایجاد میکند، فرم، قالب و صورتِ ســتمدیدگی است. ژنوســاید انفال با کولبری تفاوتِ ماهیتی ندارد، بلکه صورت و فرم آن است که متفاوت اســت. ریشــه اصلی تمام این فرمهای ســتمدیدگی را نیز میتوان به یک سرچشمه برگرداند: تقسیمِ استعماریِ کوردستان.
#انقلاب_ژینا
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#انقلاب_ژینا
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادران دادخواه و انقلابی کوردستان دههها علیە فراموشی و در راه حقخواهی خون فرزندانشان آگاهانه و پیگیر، همبستگی و همصدایی را تمرین و ترویج کردند. آنها که نه تنها دادخواه خون جانباختگان که همواره حافظ اصلی آرمانهای آنان نیز بودند. مادرانی که بسیاریشان حتی از گور فرزندان خود نشانی نگرفتند، اما تاریخی از مقاومت، مبارزه و آزادیخواهی را از دل همان عکسهایی که قاب شدند و بر دیوار و طاقچهها نشستند، زنده نگهداشتند.
همین مادران امروز نیز از هر زمانی رساتر صدای جنبش انقلابی ژینا، بزرگداشت راه سرخ عزیزانشان و صدای مقاومت و حقطلبی شدەاند. مادرانی که با شجاعت و ایستادگی خود و پیوند و تنیدگی با بدنه جامعه و تمامی آسیبدیدگان نقشی چشمگیر در تداوم و فراگیرتر شدن مبارزه در سطح عمومی ایفا کردەاند.
مادرانی که درواقع تجلی عینی و عملی «شهید نمیمیرد» هستند.
#مادران_انقلاب
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
همین مادران امروز نیز از هر زمانی رساتر صدای جنبش انقلابی ژینا، بزرگداشت راه سرخ عزیزانشان و صدای مقاومت و حقطلبی شدەاند. مادرانی که با شجاعت و ایستادگی خود و پیوند و تنیدگی با بدنه جامعه و تمامی آسیبدیدگان نقشی چشمگیر در تداوم و فراگیرتر شدن مبارزه در سطح عمومی ایفا کردەاند.
مادرانی که درواقع تجلی عینی و عملی «شهید نمیمیرد» هستند.
#مادران_انقلاب
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سقز
ویدیوهای از اعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
ویدیوهای از اعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سقز
ویدیوهای دیگری ازاعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
ویدیوهای دیگری ازاعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سقز
اعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
اعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سقز
اعتصابات عمومی
سه شنبــــــه ۲۳خرداد ماه ۱۴۰۲
این جنبش را سر بازایستادن نیست!
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
اعتصابات عمومی
سه شنبــــــه ۲۳خرداد ماه ۱۴۰۲
این جنبش را سر بازایستادن نیست!
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سقز
اعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
اعتصاب کسبه و بازاریان سقز در اعتراض به تغییر در معماری آرامستان آیچی و بازداشت خانواده جانباختگان خیزش انقلابی
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
کولبرنیوز | Kolbarnews
Video
به کولبری میتوان از دو جنبه نگریست. اول اینکه کولبری را به عنوان یک پدیده در نظر بگیریم و برای تفسیر آن به جزئینگری بپردازیم. بدین معنا که کولبر را به عنوان یک «فرد» در نظر بگیریم که برای امرار معاش به اجبار به مرز میرود و به کولبری مشغول میشود. کولبری تبدیل به یک «شغل» میشود که فرد با اشتغالِ آن جایگاه، کسب درآمد میکند. آنچه در این نگاه غالب است، شخصی سازیِ کولبری و تقلیل یک مسئله ساختاری به امری شخصی، فردی و حتی گروهی است.
جنبه دوم که در تضاد با نگاهِ اول قرار دارد، نگاهِ ساختاری به پدیده کولبری است. بنیاد این نگاه این است که کولبری امری ساختاری است و نه شخصی. بر این اساس، مکانیزمهایی تاریخی و ساختاری باعث شکلگیری پدیده کولبری شدهاند که بدون شناخت این مکانیزمها نمیتوان پدیده مورد نظر را تبیین نمود. در این حالت ما با «کولبر» روبرو نیستیم، بلکه با «کولبری» مواجه هستیم. در واقع، فرمی از گذار از شخصیسازی کولبری به ساختار محوریِ کولبری را شاهد هستیم. بنابراین کولبری یک پدیده ساختاری است که ارتباطی با شخصِ «کولبر» ندارد. شخصِ «کولبر» تنها فرم و قالبی است که «کولبری» در درونِ آن نمود پیدا کرده و بازنمایی میشود. کولبر تنها نمایندهِ یک وضعیت ساختاری-تاریخی است.
برای روشن شدنِ تفاوت این دو نگاه به تفصیل در مورد کولبری و مفهمومپردازی آن میپردازیم و در ادامه، اهمیتِ نگاه ساختاری به کولبری را یادآور میشویم. کولبری وضعیتی است که در آن «زیستِ انسانی» حذف شده است و به جای آن فرمی از «زیستِ بیولوژیک» جایگزین شده است. در واقع، در کولبری ما شاهدِ حاکمیت حیاتِ بیولوژیک بر حیاتِ مدنی-سیاسی هستیم. آنچه اهمیت محوری پیدا کرده است، «تَنِ کولبر» است. آنچه زخمی میشود، بدنِ کولبر است؛ آنچه از بین میرود و ویران میشود، کالبدِ کولبر است. اما این تنها نگاهی سطحی و ساده به کولبری است. ما هنگامیکه نگاهِ شخصینگرانه به کولبری داشته باشیم، بیشتر با تَن و بدن کولبر مواجه هستیم. این در حالیست که کولبری تنها یک وضعیت بیولوژیک و زیستی نیست، بلکه بیشتر از آن، ماهیتی سیاسی-اجتماعی دارد. در این حالت کولبر، تنها یک تنِ بیولوژیک نیست، بلکه یک سوژه سیاسی نیز میباشد. این مسئله هنگامی بیشتر از همه پُررنگ میشود که کولبری تبدیل به یک موقعیتِ اعمال قدرت و تنظیم معادلات قدرت میشود. کولبر توسط مناسباتِ قدرت احضار شده و فراخوانده میشود(تبدیل به یک سوژه میشود). او تبدیل به ابزار و ابژهای برای اعمال قدرت و سیاستِ تعامل میشود. کولبر از خودش «وجود»ی ندارد، بلکه وجود او تبدیل به ابزارِ اعمالِ «وجودِ دیگری» شده است. به زبانی دیگر، «میل» کولبر به خودش تعلق ندارد، بلکه «میل دیگری» است. «دیگری» کولبر را احضار میکند «میل» او را مدیریت میکند، و در نهایت «میل» خودش(میل دیگری) را به او تزیق میکند. میلِ «دیگری»، فرمی #اســــتعـــمـــاری دارد. «دیگری» نه تنها به دنبال استعمارِ فضای عینی زیستِ کوردستان است، بلکه به دنبال تسلط بر فضای ذهنی «ملت کورد» نیز میباشد.
#کولبری
#کولبر
#انقلاب_ژینا
جنبه دوم که در تضاد با نگاهِ اول قرار دارد، نگاهِ ساختاری به پدیده کولبری است. بنیاد این نگاه این است که کولبری امری ساختاری است و نه شخصی. بر این اساس، مکانیزمهایی تاریخی و ساختاری باعث شکلگیری پدیده کولبری شدهاند که بدون شناخت این مکانیزمها نمیتوان پدیده مورد نظر را تبیین نمود. در این حالت ما با «کولبر» روبرو نیستیم، بلکه با «کولبری» مواجه هستیم. در واقع، فرمی از گذار از شخصیسازی کولبری به ساختار محوریِ کولبری را شاهد هستیم. بنابراین کولبری یک پدیده ساختاری است که ارتباطی با شخصِ «کولبر» ندارد. شخصِ «کولبر» تنها فرم و قالبی است که «کولبری» در درونِ آن نمود پیدا کرده و بازنمایی میشود. کولبر تنها نمایندهِ یک وضعیت ساختاری-تاریخی است.
برای روشن شدنِ تفاوت این دو نگاه به تفصیل در مورد کولبری و مفهمومپردازی آن میپردازیم و در ادامه، اهمیتِ نگاه ساختاری به کولبری را یادآور میشویم. کولبری وضعیتی است که در آن «زیستِ انسانی» حذف شده است و به جای آن فرمی از «زیستِ بیولوژیک» جایگزین شده است. در واقع، در کولبری ما شاهدِ حاکمیت حیاتِ بیولوژیک بر حیاتِ مدنی-سیاسی هستیم. آنچه اهمیت محوری پیدا کرده است، «تَنِ کولبر» است. آنچه زخمی میشود، بدنِ کولبر است؛ آنچه از بین میرود و ویران میشود، کالبدِ کولبر است. اما این تنها نگاهی سطحی و ساده به کولبری است. ما هنگامیکه نگاهِ شخصینگرانه به کولبری داشته باشیم، بیشتر با تَن و بدن کولبر مواجه هستیم. این در حالیست که کولبری تنها یک وضعیت بیولوژیک و زیستی نیست، بلکه بیشتر از آن، ماهیتی سیاسی-اجتماعی دارد. در این حالت کولبر، تنها یک تنِ بیولوژیک نیست، بلکه یک سوژه سیاسی نیز میباشد. این مسئله هنگامی بیشتر از همه پُررنگ میشود که کولبری تبدیل به یک موقعیتِ اعمال قدرت و تنظیم معادلات قدرت میشود. کولبر توسط مناسباتِ قدرت احضار شده و فراخوانده میشود(تبدیل به یک سوژه میشود). او تبدیل به ابزار و ابژهای برای اعمال قدرت و سیاستِ تعامل میشود. کولبر از خودش «وجود»ی ندارد، بلکه وجود او تبدیل به ابزارِ اعمالِ «وجودِ دیگری» شده است. به زبانی دیگر، «میل» کولبر به خودش تعلق ندارد، بلکه «میل دیگری» است. «دیگری» کولبر را احضار میکند «میل» او را مدیریت میکند، و در نهایت «میل» خودش(میل دیگری) را به او تزیق میکند. میلِ «دیگری»، فرمی #اســــتعـــمـــاری دارد. «دیگری» نه تنها به دنبال استعمارِ فضای عینی زیستِ کوردستان است، بلکه به دنبال تسلط بر فضای ذهنی «ملت کورد» نیز میباشد.
#کولبری
#کولبر
#انقلاب_ژینا
▪️آزادی فعال کارگری فرهاد شیخی از زندان کرج
فرهاد شیخی فعال کارگری اهل شهر سقز و ساکن تهران با قرار کفالت و تا زمان پایان مراحل دادرسی از ندامتگاه مرکزی کرج آزاد شد.
به گزارش کولبرنیوز روز سهشنبه ۲۳،خردادماه ۱۴۰۲، فرهاد شیخی از فعالین کارگری و از اعضای سابق اتحادیه آزاد کارگران ایران، پس از تفهیم اتهام در دادسرای هشتگرد، با قرار کفالت موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از ندامتگاه کرج آزاد شد. این فعال کارگری روز سهشنبه ۲۳ خردادماه ۱۴۰۲، از زندان رجایی شهر کرج به شعبه ششم بازپرسی دادسرای هشتگرد منتقل و از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» تفهیم اتهام شد. وی پیش از آزادی به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل شده بود.
فرهاد شیخی روز یکشنبه ۷ خردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در هشتگرد کرج بازداشت و چندی بعد به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
فرهاد شیخی در تاریخ اول بهمنماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و سپس به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او در تاریخ ۱۷ بهمنماه ۱۴۰۱، از این زندان به ندامتگاه مرکزی کرج انتقال داده شد. این فعال کارگری نهایتاً در تاریخ ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۱، به دنبال صدور بخشنامه عفو از زندان آزاد شد.لازم به ذکر است که این فعال کارگری پیشتر نیز به خاطر فعالیتهای صنفی و کارگری سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. فرهاد شیخی روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، به همراه دهها تن از شرکتکنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس در پی ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شده بود.فرهاد شیخی، روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ١٣٩٨ با تودیع قرار وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی و قرار کفالت ۳۰ میلیون تومانی از بابت دو اتهام مجزا تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فرهاد شیخی در تاریخ ۱۳ مردادماه ١٣٩۸ در شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کیفری ۲ استان تهران برگزار و طی آن اتهام به «اخلال در نظم و آسایش عمومی» به چهار ماه زندان و پنج ضربه شلاق (تعلیقی به مدت دو سال) محکوم شد. دادگاه همچنین قرار منع تعقیب آقای شیخی از بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» را صادر کرده بود.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://shorturl.at/hlvH9
فرهاد شیخی فعال کارگری اهل شهر سقز و ساکن تهران با قرار کفالت و تا زمان پایان مراحل دادرسی از ندامتگاه مرکزی کرج آزاد شد.
به گزارش کولبرنیوز روز سهشنبه ۲۳،خردادماه ۱۴۰۲، فرهاد شیخی از فعالین کارگری و از اعضای سابق اتحادیه آزاد کارگران ایران، پس از تفهیم اتهام در دادسرای هشتگرد، با قرار کفالت موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از ندامتگاه کرج آزاد شد. این فعال کارگری روز سهشنبه ۲۳ خردادماه ۱۴۰۲، از زندان رجایی شهر کرج به شعبه ششم بازپرسی دادسرای هشتگرد منتقل و از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» تفهیم اتهام شد. وی پیش از آزادی به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل شده بود.
فرهاد شیخی روز یکشنبه ۷ خردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در هشتگرد کرج بازداشت و چندی بعد به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
فرهاد شیخی در تاریخ اول بهمنماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و سپس به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او در تاریخ ۱۷ بهمنماه ۱۴۰۱، از این زندان به ندامتگاه مرکزی کرج انتقال داده شد. این فعال کارگری نهایتاً در تاریخ ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۱، به دنبال صدور بخشنامه عفو از زندان آزاد شد.لازم به ذکر است که این فعال کارگری پیشتر نیز به خاطر فعالیتهای صنفی و کارگری سابقه بازداشت و محکومیت داشته است. فرهاد شیخی روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشتماه ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، به همراه دهها تن از شرکتکنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس در پی ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شده بود.فرهاد شیخی، روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ١٣٩٨ با تودیع قرار وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی و قرار کفالت ۳۰ میلیون تومانی از بابت دو اتهام مجزا تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فرهاد شیخی در تاریخ ۱۳ مردادماه ١٣٩۸ در شعبه ۱۰۵۸ دادگاه کیفری ۲ استان تهران برگزار و طی آن اتهام به «اخلال در نظم و آسایش عمومی» به چهار ماه زندان و پنج ضربه شلاق (تعلیقی به مدت دو سال) محکوم شد. دادگاه همچنین قرار منع تعقیب آقای شیخی از بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» را صادر کرده بود.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://shorturl.at/hlvH9
کولبر نیوز
آزادی فعال کارگری فرهاد شیخی از زندان کرج
به گزارش کولبرنیوز روز سهشنبه ۲۳،خردادماه ۱۴۰۲، فرهاد شیخی از فعالین کارگری و از اعضای سابق اتحادیه آزاد کارگران ایران، پس از تفهیم اتهام در دادسرای هشتگرد،
▪️کشته و زخمی شدن شش سوختبر در اصفهان
شش سوختبر بلوچ در پی تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی در اصفهان کشته و زخمی شدند.
به گزارش رسیده، صبح روز سهشنبه ٢٣ خردادماه ۱۴۰۲، تیراندازی نیروهای نظامی در محور خور به جندق واقع در استان اصفهان به سمت سه خودرو سوختبر، منجر به کشته شدن چهار سوختبر بلوچ و زخمی شدن دو نفر دیگر شد. از هویت افراد کشته شده تا لحظه تنظیم این خبر اطلاعی در دسترس نمیباشد.
در این تیراندازی که منجر به واژگونی و آتش گرفتن خودروها شده دو نفر به نام های "ثناالله سرگلزایی" و "سعید کبدانی"، هر دو ٢٠ ساله و اهل زاهدان زخمی شده که جهت مداوا به بیمارستانی در نایین منتقل شدهاند.
بر اساس این گزارش، پس از تیراندازی نیروهای نظامی به لاستیک های این خودروها، هر سه خودرو واژگون شدهاند که دو خودرو دچار حریق شده و چهار نفر در شعلههای آتش جان خود را از دست دادهاند.
سوختبری از جمله کارهای نامتعارف و خطرآمیزی محسوب میشود که بسیاری از مردم بلوچ در بلوچستان بدلیل نبود شغل مناسب و پایدار اجباراً به آن روی آوردەاند. تصادف، واژگونی خودرو و تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی و امنیتی، بخشی از خطراتی هستند که در این راه جان سوختبران را تهدید میکند. با استناد به گزارش فعالین بلوچ در سال ۲۰۲۲ میلادی دستکم ۱۰۵ سوختبر بلوچ با تیراندازی نیروهای نظامی، تصادفات رانندگی و آتش گرفتن خودرو جان خود را از دست داده و ۵۲ تن دیگر نیز طی این حوادث زخمی شدند.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://shorturl.at/dsvA5
شش سوختبر بلوچ در پی تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی در اصفهان کشته و زخمی شدند.
به گزارش رسیده، صبح روز سهشنبه ٢٣ خردادماه ۱۴۰۲، تیراندازی نیروهای نظامی در محور خور به جندق واقع در استان اصفهان به سمت سه خودرو سوختبر، منجر به کشته شدن چهار سوختبر بلوچ و زخمی شدن دو نفر دیگر شد. از هویت افراد کشته شده تا لحظه تنظیم این خبر اطلاعی در دسترس نمیباشد.
در این تیراندازی که منجر به واژگونی و آتش گرفتن خودروها شده دو نفر به نام های "ثناالله سرگلزایی" و "سعید کبدانی"، هر دو ٢٠ ساله و اهل زاهدان زخمی شده که جهت مداوا به بیمارستانی در نایین منتقل شدهاند.
بر اساس این گزارش، پس از تیراندازی نیروهای نظامی به لاستیک های این خودروها، هر سه خودرو واژگون شدهاند که دو خودرو دچار حریق شده و چهار نفر در شعلههای آتش جان خود را از دست دادهاند.
سوختبری از جمله کارهای نامتعارف و خطرآمیزی محسوب میشود که بسیاری از مردم بلوچ در بلوچستان بدلیل نبود شغل مناسب و پایدار اجباراً به آن روی آوردەاند. تصادف، واژگونی خودرو و تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی و امنیتی، بخشی از خطراتی هستند که در این راه جان سوختبران را تهدید میکند. با استناد به گزارش فعالین بلوچ در سال ۲۰۲۲ میلادی دستکم ۱۰۵ سوختبر بلوچ با تیراندازی نیروهای نظامی، تصادفات رانندگی و آتش گرفتن خودرو جان خود را از دست داده و ۵۲ تن دیگر نیز طی این حوادث زخمی شدند.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://shorturl.at/dsvA5
کولبر نیوز
کشته و زخمی شدن شش سوختبر در اصفهان
به گزارش رسیده، صبح روز سهشنبه ٢٣ خردادماه ۱۴۰۲، تیراندازی نیروهای نظامی در محور خور به جندق واقع در استان اصفهان به سمت سه خودرو سوختبر، منجر به کشته شدن
تصاویری از خمپارههای به جامانده از جنگ ارتجاعی ایران و عراق در مسیر تردد کولبران در نوارمرزی نوسود
#کولبری
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
#کولبری
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
▪️تدوام متشکل شدن زنان
بعد از اعلام تاسیس تشکل «مادران انقلاب» بر سر مزار ژینا امینی، مظهر "انقلاب ژینا" در روز جمعه ١۹ خردادماه ۱۴۰۲، در شهر سقز اینک «انجمن خانوادههای دادخواه آبان» طی بیانیهای اعلام موجودیت کرده است.
در بیانیه اهداف سیاسی و قضایی انجمن بیان شده است. یکی از موسسین تاکید کرده گرچه انجمن مستقل است، اما از آنجا که "ذات دادخواهی سیاسی" میباشد انجمن خود را متعلق به همه دادخواهان و آزادیخواهان میداند و با تمام نیرو با مردم حقطلب همکاری خواهد کرد. یکی دیگر از اعضای خانواده جانباختگان آبان گفته: «همزمان که دادخواه آبان هستیم، دادخواه دیگر جنایتهای اتفاق افتاده توسط جمهوری اسلامی هستیم». در این شکی نیست که ستون اصلی این انجمن نیز، مثل موارد مشابه، مادران جانباختگان خواهند بود.
جمهوری اسلامی در منگنه مبارزات زنان گیر کرده است. اگر در شروع خیزش انقلابی ژینا، دختران جوان میداندار مبارزهای خونین بودند، اینک مادران، مادر بزرگها و ميليونها زن ضدحجاب در کنار دختران خود قرار گرفتهاند. اینک دستگیری ۴۰ نفره «مادران انقلاب» و نزدیکانشان در کوردستان و یا تلاش برای پروندهسازی برای منیره مولائیراد، مادر شجاع کودک جانباخته کیان پیرفلک، که شهرت جهانی یافته، فقط تقویت اراده مبارزاتی و رسوائی بیشتر را برایشان به ارمغان میآورد. اگر سران وحشت زده اسلامی، بر این تصور بودند با مسموم کردن دختران در مدارس بر خیزش زنان فایق خواهد آمد اینک با میلیونها زن مجربی که طی دههها تمام اقدامات، سیاستها و قوانین ضد زن رژیم را با شکست مواجه کردهاند چه میکند.
ادامە متن در لینک زیر:
http://bitly.ws/Iprp
بعد از اعلام تاسیس تشکل «مادران انقلاب» بر سر مزار ژینا امینی، مظهر "انقلاب ژینا" در روز جمعه ١۹ خردادماه ۱۴۰۲، در شهر سقز اینک «انجمن خانوادههای دادخواه آبان» طی بیانیهای اعلام موجودیت کرده است.
در بیانیه اهداف سیاسی و قضایی انجمن بیان شده است. یکی از موسسین تاکید کرده گرچه انجمن مستقل است، اما از آنجا که "ذات دادخواهی سیاسی" میباشد انجمن خود را متعلق به همه دادخواهان و آزادیخواهان میداند و با تمام نیرو با مردم حقطلب همکاری خواهد کرد. یکی دیگر از اعضای خانواده جانباختگان آبان گفته: «همزمان که دادخواه آبان هستیم، دادخواه دیگر جنایتهای اتفاق افتاده توسط جمهوری اسلامی هستیم». در این شکی نیست که ستون اصلی این انجمن نیز، مثل موارد مشابه، مادران جانباختگان خواهند بود.
جمهوری اسلامی در منگنه مبارزات زنان گیر کرده است. اگر در شروع خیزش انقلابی ژینا، دختران جوان میداندار مبارزهای خونین بودند، اینک مادران، مادر بزرگها و ميليونها زن ضدحجاب در کنار دختران خود قرار گرفتهاند. اینک دستگیری ۴۰ نفره «مادران انقلاب» و نزدیکانشان در کوردستان و یا تلاش برای پروندهسازی برای منیره مولائیراد، مادر شجاع کودک جانباخته کیان پیرفلک، که شهرت جهانی یافته، فقط تقویت اراده مبارزاتی و رسوائی بیشتر را برایشان به ارمغان میآورد. اگر سران وحشت زده اسلامی، بر این تصور بودند با مسموم کردن دختران در مدارس بر خیزش زنان فایق خواهد آمد اینک با میلیونها زن مجربی که طی دههها تمام اقدامات، سیاستها و قوانین ضد زن رژیم را با شکست مواجه کردهاند چه میکند.
ادامە متن در لینک زیر:
http://bitly.ws/Iprp
کولبر نیوز
تدوام متشکل شدن زنان
بعد از اعلام تاسیس تشکل «مادران انقلاب» بر سر مزار ژینا امینی، مظهر "انقلاب ژینا" در روز جمعه ١۹ خردادماه ۱۴۰۲، در شهر سقز اینک «انجمن خانوادههای دادخواه
بازنشستگان اهواز در محکومیت احکام ظالمانه علیه خانم فرزانه زیلابی شعار سردادند و فریاد زدند " وکیل با شرافت حمایتت میکنیم" و خواستار لغو احکام صادره علیه وکیل اگاه و شجاع خانم فرزانه زیلابی شدند.
اهواز چهارشنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۲
#انقلاب_ژینا
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
اهواز چهارشنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۲
#انقلاب_ژینا
#ژینا_امینی
#اعتراضات_سراسری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام همبستگی #حماسه_بدخشانی به مناسبت روز تولد #کیان_پیرفلک از طرف #زنان_افغانستان خطاب به زنان مبارز ایران.
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
#اعتراضات_سراسری
#ژینا_امینی
#انقلاب_ژینا
#اعتراضات_سراسری