Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند «درسی از سینما؛ باد ما را خواهد برد»، کاری از مژده فامیلی، محصول ۲۰۰۲
گفتوگو با عباس کیارستمی دربارهی فیلم «باد ما را خواهد برد»
گفتوگو با عباس کیارستمی دربارهی فیلم «باد ما را خواهد برد»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم «کپی برابر اصل»
پیش از این دو ویدئوی کوتاه از صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم «کپی برابر اصل»، با عنوانهای عشق نتیجهی سوءتفاهم است و اهمیتِ کپی در برابر اصل را تقدیم کرده بودیم و حالا نسخهی کامل این ویدئو
Telegram
KiarostamiAbbas
صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم «کپی برابر اصل»
KiarostamiAbbas
صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم «کپی برابر اصل»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخهی با کیفیت بالاتر و حجم بیشتر (صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم «کپی برابر اصل»)
مرور آثار عباس کیارستمی را ادامه میدهیم با سه فیلم کوتاه «دو راه حل برای یک مسئله»، «منم میتونم» و «رنگها». از آنجا که هر سهی این فیلمها در یک سال (۱۳۵۴) تولید شدهاند، همه را در یک پرونده قرار دادیم.
برای معرفی پوسترهای این سه فیلم، از آرشیو شخصی معراج قنبری استفاده شده است. پیش از این هم در چند پروندهی «مرور آثار عباس کیارستمی»، برای معرفی پوستر فیلم مربوط، از آرشیو شخصی فواد شریفی کمک گرفتیم.
با تشکر از هر دوی این عزیزان.
با تشکر از هر دوی این عزیزان.
سه #فیلم بعدی کیارستمی فیلمهای کوتاه صرفا آموزشی و تربیتی هستند: «دو راه حل برای یک مسئله»، «منم میتونم» و «رنگها» (محصول ۱۳۵۴).
عباس کیارستمی بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۱ حدود ده فیلم آموزشی (بدون محاسبهی نان و کوچه و زنگ تفریح) برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. بخش فیلمسازی کانون با مدیریت ابراهیم فروزش (تهیهکننده و کارگردان فیلمهای کودکان) با توجه به آزادی محدود سینمای ایران در آن زمان، به یک پایگاه مهم خلاقیت تبدیل شده بود. این بخش به دلیل اهدافش، از همان ابتدا در معرض انتقاد مداوم، بهویژه در مورد مناسب نبودن تولیدات آن برای مخاطبان نوجوان بود. در حالیکه کانون پروژههای دیگری را که اهداف بلندپروازانهی تئاتری و زیباییشناختی داشتند نیز دنبال میکرد، تولید فیلمهای آموزشی زیادی را بر عهده گرفت که کیارستمی سهم مهمی در ساخت آنها داشت.
قطعا این کار موضوع ایدهآل و جذابی برای کیارستمی نبود، اما او بهزودی آموخت که آن را با روی خوش بپذیرد. او ساخت این فیلمهای سفارشی کوتاه را به امکانی برای تحقیق در مورد ابعاد فرایند تولید فیلم، که هنوز تلاش میکرد تا در آن خبره شود، تبدیل کرد. بر اساس برخی شنیدهها، او در ساخت این فیلمها از «کاتالوگ انجمن ملی فیلم کانادا» الهام گرفت.
«دو راه حل برای یک مسئله» فیلمیست با یک پیام اخلاقی واضح. فیلم دربارهی دو شیوهی حل اختلاف است که میان دو دانشآموز به وجود آمده است. در حالت اول، دارا کتابی را که از نادر قرض گرفته به او برمیگرداند، اما جلد کتاب پاره شده است. نادر به تلافی، کتاب دارا را پاره میکند و کار بالا میگیرد و به دعوا و کتککاری میکشد. در حالت دوم، دارا جلد پارهی کتاب را میچسباند و قضیه به خوبی و خوشی به اتمام میرسد. دو راه حل برای یک مسئله اثری ساده و روان است که پیام آموزشی و تربیتی فیلمساز را بهطور غیرمستقیم با مخاطبان خردسال و نوجوان در میان میگذارد. موضع فیلم انسانی و آرمانخواهانه است و بر حل مشکلات آموزشی بهطور مسالمتآمیز تاکید میشود. تماشاگران حرفهای دو راه حل برای یک مسئله را در دهمین جشنوارهی بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران نمیپسندند و آن را هو میکنند و کیارستمی بلافاصله اعلام میکند که فیلم را برای نمایش در جشنواره نساخته است. با هو شدن فیلم از سوی تماشاگران، او مطمئن میشود که یک فیلم صرفا آموزشی ساخته است.
وجه آموزشی و تربیتی «منم می تونم»، با ترکیب فیلم و انیمیشن، نمایش قدرت فکر و ابتکار بشر است، پسرکی که با دیدن حرکات حیوانات با ابراز این که «منم میتونم» به تقلید حرکت آنها میپردازد؛ مثل کانگورو میجهد، مثل کرم میخزد، مثل موش زمین را میکند و همچون میمون به شاخهی درخت میآویزد. اما وقتی که با پرواز کبوتر مواجه میشود و گمان میرود که او دیگر قادر به تقلید این کار نیست، پرواز هواپیما نشان داده میشود.
در فیلم «رنگها»، با نمایش اشیا و محیط اطراف، همراه با گفتار روی تصویر، انواع رنگها برای کودکان آموزش داده میشود. همچنین در رابطه با مقررات راهنمایی و رانندگی، چند پیام کوتاه آموزشی، که به برخی از رنگها ارتباط پیدا میکند، گوشزد میشود؛ مثل چراغ راهنمایی، عبور از خط عابر پیاده و خطر سرعت زیاد در رانندگی.
کیارستمی در زمانی دو راه حل برای یک مسئله، منم میتونم و رنگها را ساخت که بهعنوان مسئول بخش امور سینمایی کانون اعلام کرده بود برای ساختن فیلمهای آموزشی و تربیتی «شناخت مختصر از سینما کافیست». چنین دیدگاهی موجب میشود که رنگها، با وجود اینکه از نظر آموزشی فیلمی موثر و جذاب ارزیابی میشود، در مواردی کشدار و و ملالآور و فاقد جنبههای بصری تلقی شود و برای خود کیارستمی در حد تجربهاندوزی باقی بماند. رنگها در این حد که مخاطب کودک را ترغیب کند تا نگاهی حساس و کنجکاو به اشیای پیرامون خود داشته باشد و به کمک رنگها وجه تمایز آنها را دریابد، اثری موفق و دیدنی است. استقبال برخی منتقدین از فیلمسازی کیارستمی در این زمینه بسیار خوب بود.
از دید کیارستمی فیلمهایی مثل دو راه حل برای یک مسئله، منم میتونم و رنگها بر خلاف زنگ تفریح، تجربه و مسافر فیلمهایی «برای کودکان» محسوب میشود تا «دربارهی کودکان» و به نظر او فیلمِ برای کودکان وظیفهاش آموزش مستقیم به مخاطب است. او وجه آموزشی فیلمهای داستانی خود را به جز نان و کوچه، کمرنگتر میداند و آنها را سینمای شخصی قلمداد میکند.
از نظر سبک بصری و روایی، ایجازی در همهی این سه فیلم وجود دارد که تا حدودی از پیشینهی کاری کیارستمی بهعنوان هنرمند گرافیک و سازندهی فیلمهای کوتاه تبلیغاتی آمده است.
عباس کیارستمی بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۱ حدود ده فیلم آموزشی (بدون محاسبهی نان و کوچه و زنگ تفریح) برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. بخش فیلمسازی کانون با مدیریت ابراهیم فروزش (تهیهکننده و کارگردان فیلمهای کودکان) با توجه به آزادی محدود سینمای ایران در آن زمان، به یک پایگاه مهم خلاقیت تبدیل شده بود. این بخش به دلیل اهدافش، از همان ابتدا در معرض انتقاد مداوم، بهویژه در مورد مناسب نبودن تولیدات آن برای مخاطبان نوجوان بود. در حالیکه کانون پروژههای دیگری را که اهداف بلندپروازانهی تئاتری و زیباییشناختی داشتند نیز دنبال میکرد، تولید فیلمهای آموزشی زیادی را بر عهده گرفت که کیارستمی سهم مهمی در ساخت آنها داشت.
قطعا این کار موضوع ایدهآل و جذابی برای کیارستمی نبود، اما او بهزودی آموخت که آن را با روی خوش بپذیرد. او ساخت این فیلمهای سفارشی کوتاه را به امکانی برای تحقیق در مورد ابعاد فرایند تولید فیلم، که هنوز تلاش میکرد تا در آن خبره شود، تبدیل کرد. بر اساس برخی شنیدهها، او در ساخت این فیلمها از «کاتالوگ انجمن ملی فیلم کانادا» الهام گرفت.
«دو راه حل برای یک مسئله» فیلمیست با یک پیام اخلاقی واضح. فیلم دربارهی دو شیوهی حل اختلاف است که میان دو دانشآموز به وجود آمده است. در حالت اول، دارا کتابی را که از نادر قرض گرفته به او برمیگرداند، اما جلد کتاب پاره شده است. نادر به تلافی، کتاب دارا را پاره میکند و کار بالا میگیرد و به دعوا و کتککاری میکشد. در حالت دوم، دارا جلد پارهی کتاب را میچسباند و قضیه به خوبی و خوشی به اتمام میرسد. دو راه حل برای یک مسئله اثری ساده و روان است که پیام آموزشی و تربیتی فیلمساز را بهطور غیرمستقیم با مخاطبان خردسال و نوجوان در میان میگذارد. موضع فیلم انسانی و آرمانخواهانه است و بر حل مشکلات آموزشی بهطور مسالمتآمیز تاکید میشود. تماشاگران حرفهای دو راه حل برای یک مسئله را در دهمین جشنوارهی بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران نمیپسندند و آن را هو میکنند و کیارستمی بلافاصله اعلام میکند که فیلم را برای نمایش در جشنواره نساخته است. با هو شدن فیلم از سوی تماشاگران، او مطمئن میشود که یک فیلم صرفا آموزشی ساخته است.
وجه آموزشی و تربیتی «منم می تونم»، با ترکیب فیلم و انیمیشن، نمایش قدرت فکر و ابتکار بشر است، پسرکی که با دیدن حرکات حیوانات با ابراز این که «منم میتونم» به تقلید حرکت آنها میپردازد؛ مثل کانگورو میجهد، مثل کرم میخزد، مثل موش زمین را میکند و همچون میمون به شاخهی درخت میآویزد. اما وقتی که با پرواز کبوتر مواجه میشود و گمان میرود که او دیگر قادر به تقلید این کار نیست، پرواز هواپیما نشان داده میشود.
در فیلم «رنگها»، با نمایش اشیا و محیط اطراف، همراه با گفتار روی تصویر، انواع رنگها برای کودکان آموزش داده میشود. همچنین در رابطه با مقررات راهنمایی و رانندگی، چند پیام کوتاه آموزشی، که به برخی از رنگها ارتباط پیدا میکند، گوشزد میشود؛ مثل چراغ راهنمایی، عبور از خط عابر پیاده و خطر سرعت زیاد در رانندگی.
کیارستمی در زمانی دو راه حل برای یک مسئله، منم میتونم و رنگها را ساخت که بهعنوان مسئول بخش امور سینمایی کانون اعلام کرده بود برای ساختن فیلمهای آموزشی و تربیتی «شناخت مختصر از سینما کافیست». چنین دیدگاهی موجب میشود که رنگها، با وجود اینکه از نظر آموزشی فیلمی موثر و جذاب ارزیابی میشود، در مواردی کشدار و و ملالآور و فاقد جنبههای بصری تلقی شود و برای خود کیارستمی در حد تجربهاندوزی باقی بماند. رنگها در این حد که مخاطب کودک را ترغیب کند تا نگاهی حساس و کنجکاو به اشیای پیرامون خود داشته باشد و به کمک رنگها وجه تمایز آنها را دریابد، اثری موفق و دیدنی است. استقبال برخی منتقدین از فیلمسازی کیارستمی در این زمینه بسیار خوب بود.
از دید کیارستمی فیلمهایی مثل دو راه حل برای یک مسئله، منم میتونم و رنگها بر خلاف زنگ تفریح، تجربه و مسافر فیلمهایی «برای کودکان» محسوب میشود تا «دربارهی کودکان» و به نظر او فیلمِ برای کودکان وظیفهاش آموزش مستقیم به مخاطب است. او وجه آموزشی فیلمهای داستانی خود را به جز نان و کوچه، کمرنگتر میداند و آنها را سینمای شخصی قلمداد میکند.
از نظر سبک بصری و روایی، ایجازی در همهی این سه فیلم وجود دارد که تا حدودی از پیشینهی کاری کیارستمی بهعنوان هنرمند گرافیک و سازندهی فیلمهای کوتاه تبلیغاتی آمده است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کوتاه «دو راه حل برای یک مسئله»،
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۴
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۴
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کوتاه «منم میتونم»،
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۴
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۴
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کوتاه «رنگها»،
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۴
ساختهی عباس کیارستمی، محصول ۱۳۵۴
فیلمهایکوتاهآموزشی_ایرجکریمی.pdf
773.3 KB
سه مقاله دربارهی سه فیلم کوتاه «دو راه حل برای یک مسئله»، «منم می تونم» و «رنگها»، از کتاب «عباس کیارستمی؛ فیلمساز رئالیست»، نوشتهی ایرج کریمی