میراث.pdf
423.7 KB
نقدی دربارهی فیلم «شیرین»،
نوشتهی امیر پوریا
#نقد
مجلهی فیلم، شمارهی ۴۳۷ (بهمن ۱۳۹۰)
@KiarostamiAbbas
نوشتهی امیر پوریا
#نقد
مجلهی فیلم، شمارهی ۴۳۷ (بهمن ۱۳۹۰)
@KiarostamiAbbas
.
«حذف» یا «نشان ندادن» یکی از شگردهای روایی مرسوم در سینمای عباس کیارستمیست که منتقدان بسیاری دربارهاش نوشتهاند. امیر پوریا در این یادداشت از حذف بزرگ کیارستمی در «شیرین» میگوید.
«حذف» یا «نشان ندادن» یکی از شگردهای روایی مرسوم در سینمای عباس کیارستمیست که منتقدان بسیاری دربارهاش نوشتهاند. امیر پوریا در این یادداشت از حذف بزرگ کیارستمی در «شیرین» میگوید.
Telegram
KiarostamiAbbas
نقدی دربارهی فیلم «شیرین»،
نوشتهی امیر پوریا
#نقد
مجلهی فیلم، شمارهی ۴۳۷ (بهمن ۱۳۹۰)
@KiarostamiAbbas
نوشتهی امیر پوریا
#نقد
مجلهی فیلم، شمارهی ۴۳۷ (بهمن ۱۳۹۰)
@KiarostamiAbbas
KiarostamiAbbas pinned «مستندهای دربارهی عباس کیارستمی موجود در کانال ▪️«عباس کیارستمی؛ یک گزارش» ساختهی بهمن مقصودلو https://t.me/KiarostamiAbbas/620 ▪️«یک هفته با کیارستمی» ساختهی یوجی موهارا https://t.me/KiarostamiAbbas/597 ▪️«در ستایش هفتاد سالگی» …»
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از پشت صحنهی فیلم «شیرین»، کاری از #حمیده_رضوی
پ.ن: از پشت صحنههای شیرین، فیلمی توسط زندهیاد حمیده رضوی ساخته شده، با عنوان «طعم شیرین».
پ.ن: از پشت صحنههای شیرین، فیلمی توسط زندهیاد حمیده رضوی ساخته شده، با عنوان «طعم شیرین».
دربارهی نحوهی ساخت فیلم «شیرین»
همهی فیلم در حقیقت در زیرزمینِ خانهی تهرانم گرفته شد. پردهای در کار نبود. برای زنانِ هنرپیشه فیلمی پخش نشد. دستورالعملِ پیچیدهای هم در کار نبود، به جز اینکه به هر یک گفتم که چند دقیقهای فرصت دارد به صفحهی سفیدی که بر یک سهپایه بود و من بر آن سه طراحیِ ابتدایی از انسان کشیده بودم، نگاه کند. از هر یک همچنین خواستم که بیاندیشد این ورق کاغذِ سفید در حقیقت پردهی سینما است و چشمانش را از یک نقش به نقشِ دیگر بخرامد. از یک رفلکتور استفاده کردم که بر چهرهشان نورپردازی کنم، انگار نوری از پرده به صورتشان میرسد. وقتی در فضای بسته فیلم برمیداری نور کمتر است. از هر هنرپیشهای خواستم به دورهای از زندگی بیاندیشد که در آن بالا و پستهای احساسی را از سر گذرانده است و بر اساسِ آن فیلمی را در ذهنِ خود انتخاب کند که با آن یاد و حس، نزدیک است. به نظرم رسید استفاده از تجربهی شخصیِ هنرپیشه و نه داستانی تخیلی، موثرترین و سریعترین راهِ رسیدن به چیزی است که به دنبالش میگشتم.
#عباس_کیارستمی از کتاب «سر کلاس با کیارستمی»، پال کرونین، ترجمهی سهراب مهدوی، نشر نظر
عکس از گلاره کیازند
همهی فیلم در حقیقت در زیرزمینِ خانهی تهرانم گرفته شد. پردهای در کار نبود. برای زنانِ هنرپیشه فیلمی پخش نشد. دستورالعملِ پیچیدهای هم در کار نبود، به جز اینکه به هر یک گفتم که چند دقیقهای فرصت دارد به صفحهی سفیدی که بر یک سهپایه بود و من بر آن سه طراحیِ ابتدایی از انسان کشیده بودم، نگاه کند. از هر یک همچنین خواستم که بیاندیشد این ورق کاغذِ سفید در حقیقت پردهی سینما است و چشمانش را از یک نقش به نقشِ دیگر بخرامد. از یک رفلکتور استفاده کردم که بر چهرهشان نورپردازی کنم، انگار نوری از پرده به صورتشان میرسد. وقتی در فضای بسته فیلم برمیداری نور کمتر است. از هر هنرپیشهای خواستم به دورهای از زندگی بیاندیشد که در آن بالا و پستهای احساسی را از سر گذرانده است و بر اساسِ آن فیلمی را در ذهنِ خود انتخاب کند که با آن یاد و حس، نزدیک است. به نظرم رسید استفاده از تجربهی شخصیِ هنرپیشه و نه داستانی تخیلی، موثرترین و سریعترین راهِ رسیدن به چیزی است که به دنبالش میگشتم.
#عباس_کیارستمی از کتاب «سر کلاس با کیارستمی»، پال کرونین، ترجمهی سهراب مهدوی، نشر نظر
عکس از گلاره کیازند
شیرین کیارستمی: فیلمی نخبهگرا دربارهی سینمای عامهپسند
یادداشتی از روبرت صافاریان
«شیرین» کیارستمی یک فیلم تجربی درجه یک است و شیرینی که زنان فیلم کیارستمی در این فیلم تماشا میکنند، یک فیلم عامهپسند تمامعیار؛ فیلمی نخبه دربارهی فیلمی عامیانه، فیلمی ظریف با لایههای پنهان و پیامهای قابل تاویل دربارهی فیلمی گلدرشت که پیامهای احساساتاش را آشکار اعلام میکند.
#نقد
یادداشتی از روبرت صافاریان
«شیرین» کیارستمی یک فیلم تجربی درجه یک است و شیرینی که زنان فیلم کیارستمی در این فیلم تماشا میکنند، یک فیلم عامهپسند تمامعیار؛ فیلمی نخبه دربارهی فیلمی عامیانه، فیلمی ظریف با لایههای پنهان و پیامهای قابل تاویل دربارهی فیلمی گلدرشت که پیامهای احساساتاش را آشکار اعلام میکند.
#نقد
نقدها و نوشتههای روبرت صافاریان
شیرین کیارستمی: فیلمی نخبهگرا درباره سینمای عامهپسند
شیرین کیارستمی یک فیلم تجربی درجه یک است و شیرینی که زنانِ فیلم کیارستمی در این فیلم تماشا میکنند، یک فیلم عامهپسند تمامعیار: فیلمی نخبه درباره فیلمی عامیانه، فیلمی ظریف با لایههای پنهان و پیام…
.
پای صحبت بهمن کیارستمی، طراح عنوانبندی فیلم «شیرین»
برای پروندهی مفصلی که برای #شیرین تدارک دیدهایم، به سراغ بهمن کیارستمی، طراح تیتراژ این فیلم هم رفتیم، تا یادداشتی در مورد چندوچون همکاری با پدر در این پروژه بنویسد. او هم لطف کرد و درخواست ما را پذیرفت. یادداشت بهمن، بیش از پیش ما را با سینمای جمعوجور و کمهزینهی کیارستمی آشنا میسازد:
تا امروز که تو گفتی نمیدونستم من طراح عنوانبندی فیلم «شیرین» هستم. راستش بنده نقشی در آن فیلم نداشتم و فکر میکنم تیتراژش رو هم در اولین اکران فیلم در سینما دیدم. اما میتونم حدس بزنم چرا اسمم آنجاست؛ به معنای واقعی کلمه برای خالی نبودن عریضه. یعنی فیلم تیتراژ لازم داره و تیتراژ هم اسم و نقش میخواد. اما وقتی تقریبا همهی کارها رو او خودش انجام داده بود، باید تیتراژی میساخت به این قرار:
این
خودم
اون
خودم
اونیکی
خودم
یا میشد نقشها و عنوانها رو تقسیم کرد بین دوست و آشنا و فکوفامیل و به عبارتی هرکس که از در اومد تو. حدس میزنم وقتی داشتند با آرش صادقی تیتراژ شیرین رو میساختند، من از در اومدم تو و ابوی به آرش گفته: اسم این دیلاق رو هم بذار «طراح عنوانبندی».
پای صحبت بهمن کیارستمی، طراح عنوانبندی فیلم «شیرین»
برای پروندهی مفصلی که برای #شیرین تدارک دیدهایم، به سراغ بهمن کیارستمی، طراح تیتراژ این فیلم هم رفتیم، تا یادداشتی در مورد چندوچون همکاری با پدر در این پروژه بنویسد. او هم لطف کرد و درخواست ما را پذیرفت. یادداشت بهمن، بیش از پیش ما را با سینمای جمعوجور و کمهزینهی کیارستمی آشنا میسازد:
تا امروز که تو گفتی نمیدونستم من طراح عنوانبندی فیلم «شیرین» هستم. راستش بنده نقشی در آن فیلم نداشتم و فکر میکنم تیتراژش رو هم در اولین اکران فیلم در سینما دیدم. اما میتونم حدس بزنم چرا اسمم آنجاست؛ به معنای واقعی کلمه برای خالی نبودن عریضه. یعنی فیلم تیتراژ لازم داره و تیتراژ هم اسم و نقش میخواد. اما وقتی تقریبا همهی کارها رو او خودش انجام داده بود، باید تیتراژی میساخت به این قرار:
این
خودم
اون
خودم
اونیکی
خودم
یا میشد نقشها و عنوانها رو تقسیم کرد بین دوست و آشنا و فکوفامیل و به عبارتی هرکس که از در اومد تو. حدس میزنم وقتی داشتند با آرش صادقی تیتراژ شیرین رو میساختند، من از در اومدم تو و ابوی به آرش گفته: اسم این دیلاق رو هم بذار «طراح عنوانبندی».
Telegram
KiarostamiAbbas
.
عنوانبندی فيلم «شیرین»
#تیتراژ
@KiarostamiAbbas
عنوانبندی فيلم «شیرین»
#تیتراژ
@KiarostamiAbbas
KiarostamiAbbas
. در سال ۲۰۰۷ یک نسخهی سه دقیقهای از فیلم «شیرین»، بهنام «رومئوی من کجاست» - که عنوان اولیهاش «گریهها» بود - در فیلم چند اپیزودی «هر کس سینمای خودش» و بهمناسبت شصتمین سالگرد برگزاری جشنوارهی فیلم کن به نمایش درآمد. کیارستمی در این فیلم کوتاه، تاثیرات…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کوتاه «رومئوی من کجاست»، با کیفیت بالاتر و حجم بیشتر
@KiarostamiAbbas
@KiarostamiAbbas
درمحکمهونیز.pdf
259.4 KB
گفتوگوی امید روحانی با عباس کیارستمی دربارهی فیلم «شیرین»
هفتهنامهی «شهروند امروز»، سال ۳، شمارهی ۶۲ (شهریور ۱۳۸۷)
@KiarostamiAbbas
هفتهنامهی «شهروند امروز»، سال ۳، شمارهی ۶۲ (شهریور ۱۳۸۷)
@KiarostamiAbbas
.
برخی از منتقدین اعتقاد دارند که فیلم «شیرین» ریشه در یک اینستالیشن (چیدمان) ویدئویی هفتاد دقیقهای با عنوان «نگاهی به تعزیه» - که کیارستمی آن را در سال ۲۰۰۴ در چند کشور اروپایی اجرا کرد - دارد، اما خود او معتقد است که ریشهی آن به پیشتر برمیگردد. جایی گفته که #شیرین از فیلم «ده» میآید و در چند جا از جمله در گفتوگو با امید روحانی، سالهای ابتدایی فعالیت حرفهایاش بهعنوان گرافیست را سرمنشا شیرین میداند:
▪️...️خب اصلا خود این فکر اصلی از کجا آمد؟ به نظر میرسد که شما از زمانی که «فیلم تعزیه» را کار کردید، نسبت به واکنش تماشاگران بهعنوان سهمی از یک تجربهی دیداری، نمایشی، همیشه علاقهمند بودی. آیا این فکر از همان فیلم تعزیه میآید؟
¤ نه، بسیار قدیمیتر است. من خودم به یاد نداشتم، اما نیکزاد نجومی را پس از مدتها دیدم و داشتم داستان فیلمم را برایش تعریف میکردم، گفت که تو این کار را قبلا هم کردهای. نمیدانستم. یادم نبود. او تعریف کرد که زمانی که ما با هم در شرکت «نگاره» کار میکردیم- یعنی سالهای اواسط دههی ۱۳۴۰ در اوقات بیکاری، فیروز شیروانلو به ما پیشنهاد کرده بود که پوسترهایی را طراحی کنیم و او آنها را با چاپ سیلک اسکرین و در تعداد اندک چاپ کند و همین کار را هم کرد. انتخاب من برای طرح پوسترم بود. «ما به تماشای تماشاگران» این عنوان پوستر من بود. یادم هست که زاویهی طرح این پوستر این بود که پردههای قرمز صحنهی تئاتر کنار رفته بود و ما داشتیم از بالا و داخل سن به تماشاگرانی نگاه میکردیم که نشستهاند و دارند به نمایش نگاه میکنند که دیده نمیشود، چون زاویه نگاه ما در واقع زاویه نگاه بازیگران و مجریان این نمایش بود. تمام سطح پوستر را تماشاگرانی پوشانده بودند که روی صندلیهای تئاتر نشستهاند و دارند تماشا میکنند.
اعتقاد دارم که اکثر ایدههای امروزی ما ریشه در گذشته، جوانی و نوجوانی دارند و باید از همان جا ریشهیابی شوند که از کجا و از کی در ذهن ما انباشته شدهاند. اینها در ذهن هستند و تنها گهگاه، در بهانههایی، فرصت و امکان خروجی پیدا میکنند. بنابراین اگر به عقبتر نروم و به کاویدن بیحاصل ذهن نپردازم، ریشهی فکر فیلم «شیرین»، دستکم از این پوستر سالهای میانهی دههی ۱۳۴۰ و دوران کارم بهعنوان گرافیست در «نگاره» میآید. یادم هست که شیروانلو در جهت ادبیاتی که تازه آن روزها باب شده بود، نوشتهی مرا تصحیح کرد و «تماشاگران» را به «تماشاچیان» بدل کرد که آن روزها توسط تلویزیون ملی ایران باب شده بود.
برخی از منتقدین اعتقاد دارند که فیلم «شیرین» ریشه در یک اینستالیشن (چیدمان) ویدئویی هفتاد دقیقهای با عنوان «نگاهی به تعزیه» - که کیارستمی آن را در سال ۲۰۰۴ در چند کشور اروپایی اجرا کرد - دارد، اما خود او معتقد است که ریشهی آن به پیشتر برمیگردد. جایی گفته که #شیرین از فیلم «ده» میآید و در چند جا از جمله در گفتوگو با امید روحانی، سالهای ابتدایی فعالیت حرفهایاش بهعنوان گرافیست را سرمنشا شیرین میداند:
▪️...️خب اصلا خود این فکر اصلی از کجا آمد؟ به نظر میرسد که شما از زمانی که «فیلم تعزیه» را کار کردید، نسبت به واکنش تماشاگران بهعنوان سهمی از یک تجربهی دیداری، نمایشی، همیشه علاقهمند بودی. آیا این فکر از همان فیلم تعزیه میآید؟
¤ نه، بسیار قدیمیتر است. من خودم به یاد نداشتم، اما نیکزاد نجومی را پس از مدتها دیدم و داشتم داستان فیلمم را برایش تعریف میکردم، گفت که تو این کار را قبلا هم کردهای. نمیدانستم. یادم نبود. او تعریف کرد که زمانی که ما با هم در شرکت «نگاره» کار میکردیم- یعنی سالهای اواسط دههی ۱۳۴۰ در اوقات بیکاری، فیروز شیروانلو به ما پیشنهاد کرده بود که پوسترهایی را طراحی کنیم و او آنها را با چاپ سیلک اسکرین و در تعداد اندک چاپ کند و همین کار را هم کرد. انتخاب من برای طرح پوسترم بود. «ما به تماشای تماشاگران» این عنوان پوستر من بود. یادم هست که زاویهی طرح این پوستر این بود که پردههای قرمز صحنهی تئاتر کنار رفته بود و ما داشتیم از بالا و داخل سن به تماشاگرانی نگاه میکردیم که نشستهاند و دارند به نمایش نگاه میکنند که دیده نمیشود، چون زاویه نگاه ما در واقع زاویه نگاه بازیگران و مجریان این نمایش بود. تمام سطح پوستر را تماشاگرانی پوشانده بودند که روی صندلیهای تئاتر نشستهاند و دارند تماشا میکنند.
اعتقاد دارم که اکثر ایدههای امروزی ما ریشه در گذشته، جوانی و نوجوانی دارند و باید از همان جا ریشهیابی شوند که از کجا و از کی در ذهن ما انباشته شدهاند. اینها در ذهن هستند و تنها گهگاه، در بهانههایی، فرصت و امکان خروجی پیدا میکنند. بنابراین اگر به عقبتر نروم و به کاویدن بیحاصل ذهن نپردازم، ریشهی فکر فیلم «شیرین»، دستکم از این پوستر سالهای میانهی دههی ۱۳۴۰ و دوران کارم بهعنوان گرافیست در «نگاره» میآید. یادم هست که شیروانلو در جهت ادبیاتی که تازه آن روزها باب شده بود، نوشتهی مرا تصحیح کرد و «تماشاگران» را به «تماشاچیان» بدل کرد که آن روزها توسط تلویزیون ملی ایران باب شده بود.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
با هر بار تماشای «شیرین»، چیز جدیدی کشف میکنم که با هیچ فیلم، تجربه و کتابی به دست نمیآید و آن شناخت یکذره بیشتر از موجود زیبا و پیچیدهای بهنام زن است.
صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم شیرین [دانشگاه سیراکیوز، آوریل ۲۰۱۴، پاسخگویی به سوالات شاگردان درس «سیاست و خاورمیانه»ی مهرزاد بروجردی بعد از نمایش فیلم «خانه دوست کجاست»]
با هر بار تماشای «شیرین»، چیز جدیدی کشف میکنم که با هیچ فیلم، تجربه و کتابی به دست نمیآید و آن شناخت یکذره بیشتر از موجود زیبا و پیچیدهای بهنام زن است.
صحبتهای عباس کیارستمی دربارهی فیلم شیرین [دانشگاه سیراکیوز، آوریل ۲۰۱۴، پاسخگویی به سوالات شاگردان درس «سیاست و خاورمیانه»ی مهرزاد بروجردی بعد از نمایش فیلم «خانه دوست کجاست»]