شکستم را چرا پنهان کنم؟ اقرار باید کرد
پس از تو عشق را در زندگی انکار باید کرد
غرورم را شکستم پای خودخواهی تو اما
برای ماندنِ تو بیش از این اصرار باید کرد
چقدر آسان به راه عشق رفتیم و خطا کردیم
چرا این اشتباه ساده را تکرار باید کرد
دلِ خوشباورم را از خیالت باز میدارم
به وقتش طفل را از خوابِ خوش بیدار باید کرد
به یک دم هم زِ خاکستر دوباره شعله برخیزد
به خاموشی دلِ افسرده را وادار باید کرد
#محمدحسن_جمشیدی
پس از تو عشق را در زندگی انکار باید کرد
غرورم را شکستم پای خودخواهی تو اما
برای ماندنِ تو بیش از این اصرار باید کرد
چقدر آسان به راه عشق رفتیم و خطا کردیم
چرا این اشتباه ساده را تکرار باید کرد
دلِ خوشباورم را از خیالت باز میدارم
به وقتش طفل را از خوابِ خوش بیدار باید کرد
به یک دم هم زِ خاکستر دوباره شعله برخیزد
به خاموشی دلِ افسرده را وادار باید کرد
#محمدحسن_جمشیدی
چشمودل سیر است و زیبایی به کارش آمدهست
مثل تو آیینه تنهایی به کارش آمدهست
سفرهی دل را به دست اشک میشویم هنوز
خوش به حال غم، خودآرایی به کارش آمدهست
دستِکم دستش ز گیسویت چو من کوتاه نیست
این نسیم مست، شیدایی به کارش آمدهست
عیبهایم مایهی خوشنامیام شد شکر حق
دل به لطف عشق رسوایی به کارش آمدهست
صبر تنها چارهساز عاشقان در زندگیست
هرکه را دیدم شکیبایی به کارش آمدهست
#محمدحسن_جمشیدی
مثل تو آیینه تنهایی به کارش آمدهست
سفرهی دل را به دست اشک میشویم هنوز
خوش به حال غم، خودآرایی به کارش آمدهست
دستِکم دستش ز گیسویت چو من کوتاه نیست
این نسیم مست، شیدایی به کارش آمدهست
عیبهایم مایهی خوشنامیام شد شکر حق
دل به لطف عشق رسوایی به کارش آمدهست
صبر تنها چارهساز عاشقان در زندگیست
هرکه را دیدم شکیبایی به کارش آمدهست
#محمدحسن_جمشیدی
هرقدر که از عشق پریشان شده باشیم
ننگ است اگر از تو پشیمان شده باشیم
از جان و دل خویش گذشتیم به شوقت
تا مایه تحسین رقیبان شده باشیم
اعجاز تو این است که با این همه آیه
با کفرِ نگاه تو مسلمان شده باشیم
چون سایه به دنبال تو هستیم شب و روز
هرچند که از چشم تو پنهان شده باشیم
یک عمر شکستیم ولی یاد نداریم
یک لحظه هم از عشق گریزان شده باشیم
ما خانه خراب غم عشقیم در این خاک
خاکیتر از آنیم که ویران شده باشیم
ای کاش که ای دوست بمیریم و نبینیم
بر خوان کسی غیر تو مهمان شده باشیم
#محمدحسن_جمشیدی
🥀🥰
ننگ است اگر از تو پشیمان شده باشیم
از جان و دل خویش گذشتیم به شوقت
تا مایه تحسین رقیبان شده باشیم
اعجاز تو این است که با این همه آیه
با کفرِ نگاه تو مسلمان شده باشیم
چون سایه به دنبال تو هستیم شب و روز
هرچند که از چشم تو پنهان شده باشیم
یک عمر شکستیم ولی یاد نداریم
یک لحظه هم از عشق گریزان شده باشیم
ما خانه خراب غم عشقیم در این خاک
خاکیتر از آنیم که ویران شده باشیم
ای کاش که ای دوست بمیریم و نبینیم
بر خوان کسی غیر تو مهمان شده باشیم
#محمدحسن_جمشیدی
🥀🥰
وقت وداع حسرت خود را نشان بده
دستی برای لحظهی آخر تکان بده
در من توان از تو گذشتن نبود و نیست
قدری به من برای جدایی زمان بده
یا با کسی مگو که دل از من بریدهای
یا پاسخی به سرزنش این و آن بده
گاهی به جای شکوه سکوت اختیار کن
بگذار من هم از تو بگویم ! امان بده
تا بعد تو برای کسی درددل کنم
آیینهای به این دل بی همزبان بده
#محمدحسن_جمشیدی
دستی برای لحظهی آخر تکان بده
در من توان از تو گذشتن نبود و نیست
قدری به من برای جدایی زمان بده
یا با کسی مگو که دل از من بریدهای
یا پاسخی به سرزنش این و آن بده
گاهی به جای شکوه سکوت اختیار کن
بگذار من هم از تو بگویم ! امان بده
تا بعد تو برای کسی درددل کنم
آیینهای به این دل بی همزبان بده
#محمدحسن_جمشیدی
گفتند از حوالی اینجا گذشته است
زیباییاش ز حد تماشا گذشته است
از من مخواه خشم خودم را فرو خورم
دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است
وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست
باید قبول کرد که فردا گذشته است
ای جام می که وسوسهام میکنی مدام
ما را معاف دار که از ما گذشته است
میراثدار سلسلهای پادشاهیام
دوران باشکوه من اما گذشته است
ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس
حالا که آب از سر دنیا گذشته است
#محمدحسن_جمشیدی
زیباییاش ز حد تماشا گذشته است
از من مخواه خشم خودم را فرو خورم
دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است
وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست
باید قبول کرد که فردا گذشته است
ای جام می که وسوسهام میکنی مدام
ما را معاف دار که از ما گذشته است
میراثدار سلسلهای پادشاهیام
دوران باشکوه من اما گذشته است
ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس
حالا که آب از سر دنیا گذشته است
#محمدحسن_جمشیدی
گفتند از حوالی اینجا گذشته است
زیباییاش ز حد تماشا گذشته است
از من مخواه خشم خودم را فرو خورم
دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است
وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست
باید قبول کرد که فردا گذشته است
ای جام می که وسوسهام میکنی مدام
ما را معاف دار که از ما گذشته است
میراثدار سلسلهای پادشاهیام
دوران باشکوه من اما گذشته است
ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس
حالا که آب از سر دنیا گذشته است
#محمدحسن_جمشیدی
زیباییاش ز حد تماشا گذشته است
از من مخواه خشم خودم را فرو خورم
دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است
وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست
باید قبول کرد که فردا گذشته است
ای جام می که وسوسهام میکنی مدام
ما را معاف دار که از ما گذشته است
میراثدار سلسلهای پادشاهیام
دوران باشکوه من اما گذشته است
ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس
حالا که آب از سر دنیا گذشته است
#محمدحسن_جمشیدی
اینکه از دور مرا زیر نظر داشتهای
یعنی از حال من زار خبر داشتهای
چون نسیمی که به تنهایی خود خو کرده است
تو هم از خانه خود قصد سفر داشتهای
فکر تردید به خود راه مده شرم مکن
تو به قدر نفسی بوسه جگر داشتهای
شاید از عشق به من نیز بگویی اما
در نهایت هوسی زودگذر داشتهای
از وفاداری من دم زدنت علت داشت
که فراموش کنم یار دگر داشتهای
مرگ را در نظرم خوار شمردی اما
شادمای عشق همینقدر هنر داشتهای
#محمدحسن_جمشیدی
یعنی از حال من زار خبر داشتهای
چون نسیمی که به تنهایی خود خو کرده است
تو هم از خانه خود قصد سفر داشتهای
فکر تردید به خود راه مده شرم مکن
تو به قدر نفسی بوسه جگر داشتهای
شاید از عشق به من نیز بگویی اما
در نهایت هوسی زودگذر داشتهای
از وفاداری من دم زدنت علت داشت
که فراموش کنم یار دگر داشتهای
مرگ را در نظرم خوار شمردی اما
شادمای عشق همینقدر هنر داشتهای
#محمدحسن_جمشیدی
اگر پایان بگیرد زندگی با بوسههای مرگ
چه چیزی بهتر از آغوش واکردن برای مرگ
چه زندان غمانگیزی که زندانبان خود باشی
بیاید از در و دیوار دنیایت صدای مرگ
خداوندا مرا راحت کن از تبعیدگاه تن
چرا یک جای خالی نیست در مهمانسرای مرگ
به هرجایی که میرفتم میان خلق میدیدم
نگاهی تازه از لبخندها و هایهای مرگ
دل من! عشق هم دیگر مرا از خود نمیداند
ندارم آرزویی در جهان غیر از هوای مرگ
#محمدحسن_جمشیدی
🥀💔🥀💔
چه چیزی بهتر از آغوش واکردن برای مرگ
چه زندان غمانگیزی که زندانبان خود باشی
بیاید از در و دیوار دنیایت صدای مرگ
خداوندا مرا راحت کن از تبعیدگاه تن
چرا یک جای خالی نیست در مهمانسرای مرگ
به هرجایی که میرفتم میان خلق میدیدم
نگاهی تازه از لبخندها و هایهای مرگ
دل من! عشق هم دیگر مرا از خود نمیداند
ندارم آرزویی در جهان غیر از هوای مرگ
#محمدحسن_جمشیدی
🥀💔🥀💔