🫰🏻شاه بیت🫰🏻
260 subscribers
1.18K photos
100 videos
14 links
ناخدا در کشتی ما گر نمیباشی مباش...🍂
ما خدا داریم و ما را ناخدا در کار نیست!

•|ᴡʟᴄ ᴛᴏ ᴄʜɴʟ シ🙏🏽♥️

Sʜᴀᴇʀ ᴄʜᴀɴɴᴇʟ...🔗


https://t.me/+fSeYVrOKmS9kM2I9
Download Telegram
بیشتر از همه مرغِ دلِ ما را کُشتی
جرمش این بود که در دامِ تو بی‌دانه نشست...⁦❤️😓
مثل آنست که دریا شده ای من ماهی

غرق در جاذبه ی سیب وبهشتت شده ام

# اکرم_نورانی



🌻🌻
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما


#حافظ
کجا دارد ؟؟☹️🥀
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت

یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم...

🖋 #حافظ
#تیغ تیزی گر به دست ات داد روزی روزگار

هرچه میخواهی ببر اما مبر#نان غریب
📿📿
گویند به هم مردم عالم گلهٔ خویش

پیش که روم من که ز عالم گله دارم؟

🥀📿😔 #صائب
سلام دوستان عزیز کانال شاه بیت به یگ ادمین فعال ضرورت دارد اگر دوست دارید به آیدی زیر مسج کنید ممنون
🌹🙏

@JamalShah40
🫰🏻شاه بیت🫰🏻 pinned «سلام دوستان عزیز کانال شاه بیت به یگ ادمین فعال ضرورت دارد اگر دوست دارید به آیدی زیر مسج کنید ممنون 🌹🙏 @JamalShah40»
محونگاه

ای آنکه مرا جام شرابت کردی
چون دیدن گل مست نگاهت کردی

عشق آمد ودل تشنه دیدار تو شد
درخواب وخیال محو نگاهت کردی
این تنهای و گوشه نشینی ما از غرور نیست ✋🏻
دانیستم که اینجا همه مطلب آشنایی میکنند🥀😔
همزبانی
نیست ؛ تا برگویمش
راز این اندوه وحشتبار خویش...



#فروغ_فرخزاد
من همانم که شبی عشق، به تاراجش برد
همچو حلّاج به خاکسترِ تشویش نشست
در سرش سوره ی تکویر مُجَسَم میشد
قبلِ هر زلزله ای در خودش آرام شکست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حیف شد...🥀
محبوب منی دارو ندارم شده ای تو
آشوب منم صبر و قرارم شده ای تو

دل در قفس عشق تـو آزادتـرین است
دلخواه ترین بند و حصارم شده ای تو

لبـخنـد تــو نقـاشی زیبــای خـداوند
سرسبز ترین فصل بهارم شده ای تو

با بودن تو هیچ نیازم به کسی نیست
غمخوار منی وکس و کارم شده ای تو

غیر از تو دگر من به کسی دل نسپارم
مهتابِ شبِ تیره و تارم شده ای تو

آغوش تو هست امن ترین نقطه ی دنیا
ازغصه و غــم راه فــرارم شده ای تــو

صد شکر خدا را تو شدی سنگ صبورم
همدردم و همصحبت و یارم شده ای تو
🥀🥹
تسلیت به کل جامعه ادبی... 😔🖤

هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه درگذشت... 🖤🖤🖤
امشب به قصه دل من گوش می‌کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می‌کنی

این دُر همیشه در صدف روزگار نیست
می‌گویمت ولی تو کجا گوش می‌کنی

دستم نمی‌رسد که در آغوش گیرمت
ای ماه با که دست در آغوش می‌کنی

در ساغر تو چیست که با جرعه نخست
هشیار و مست را همه مدهوش می‌کنی

می جوش می‌زند به دل خم بیا ببین
یادی اگر ز خون سیاووش می‌کنی

گر گوش می‌کنی سخنی خوش بگویمت
بهتر ز گوهری که تو در گوش می‌کنی

جام جهان ز خون دل عاشقان پر است
حرمت نگاه دار اگرش نوش می‌کنی

سایه چو شمع شعله در افکنده‌ای به جمع
زین داستان که با لب خاموش می‌کنی...

🖋 #سایه
دردها کم شود از گفتن و دردی که مراست

از تهی کردن دل می‌شود افزون، چه کنم...؟

🖋 #صائب


به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟
سر به تایید تکان دادی و گفتی آری !

ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من
بین ما نیست به جز فاصله ای اجباری

زندگی چیست به جز خاطره ای افسرده
زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری

روی دیوار دلم سایه‌ای از قامت توست
مثل تنهایی من قد بلندی داری ...

#سیده_تکتم_حسینی
🍃
دیـدمت لـرزید دستـم، چادر اُفتاد از سرم
یک نفر پرسید:خوبے؟ گفتم: اڪنون بهترم

زیـر لب با اخم گفتے: چادرت را جمع ڪن
خنـده رو، آهسته تر گفتم: اطاعت سرورم

عاشق ایـن غیـرت و مردانگے هایت شدم
عشق پاڪت مردِ با احساسِ من! شد باورم

عشقِ تو رنگین ڪمان پاشیده بر دنیایِ من
هم تـو عشقِ اولم هستے، هم عشقِ آخرم

هرچه در انڪار ڪوشیدم نشد ناممڪن است
آخرش هـم عشقِ مـن! فهمید گویا مادرم

ڪرده شـاعر دخترے مغرور را چشمت عزیز
تا نگاهـم بـاز ڪـردے، چـادر افتاد از سرم
زیبا و زشت در نظر ما یکی شده است

تا خویش را چو آینه هموار کرده‌ایم...

🖋 #صائب