نیمه‌جان، چرخ‌زنان، توبه‌کنان، عاشق شد
داد و بیداد! دلم در رمضان عاشق شد

مردم شهر به تسبیح و دعا مشغول‌اند
دل من تشنه و تسبیح‌زنان عاشق شد

عشق، ای عشق! به من جرأت گفتار بده
مرد آن است که از راه زبان عاشق شد

می‌توان با دهن روزه چنین مستی کرد
می‌توان پیش نگاه دگران عاشق شد

دم افطار، سر زلف تو را می‌بوسم
می‌توان با تو چنین کرد و چنان عاشق شد

بی‌گمان ماه تویی، ماه‌تر از ماه تویی
آمدی بر لبه‌ی بام و جهان عاشق شد...

#ناصر_حامدی

#مولانا

پروانه چون نسوزد
چون شمع او بود
چون خم نیاورم
ز چنان سروقامتی

یا رب ! تو مرا مژده‌ی وصلی برسان
برهانم از این نوع و به اصلی برسان

تا چند از این فصل مکرر دیدن ؟
بیرون ز چهار فصل ، فصلی برسان

#شیخ_بهایی

بر نحوه ی آشناییم می خندید
بر واهمه از جداییم می خندید

از عشق برای او سرودم اما
بر لهجه ی روستاییم می خندید

#سیده_فرشته_حسینی

نه سنگم تا قیامت بد بمانم
نه بارانم که پشت سد بمانم

نمی‌دانم چه هستم ، هرچه هستم
دلم اینجا نمی‌خواهد بمانم

#حبیب‌الله_بخشوده

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ 

چه شباهت متفاوتے بین ماست تو دل شڪستہ اے ؛

من دلشڪستہ ام




#صادق_هدایت🤞

آن درد ندارم که طبیبان دانند
دردیست محبت که حبیبان دانند

ما را غم روی آشنایی کشتست
این حال نباید که غریبان دانند

#سعدی

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

نی نام زما و نی‌نشان خواهد بود

زین پیش نبودیم و نبُد هیچ خلل

زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

#خیام

چون آب، به هر نشیب جویی داری
چون باد، ز هر شکوفه بویی داری

چون ماه، به هر جانب رویی داری
نادرطبعی و طرفه‌خویی داری!

#سنایی

خمید قامتم از انتظار و جان به لب آمد

قدح به یاد تو کج کرده ام ، بیا که نریزد
ـ
#بیدل_دهلوی

تنت در جامه چون در جام ، باده
دلت در سینه چون در سیم ، آهن

ببار ای شمع اشک از چشم خونین !
که شد سوز دلت بر خلق روشن !

#حافظ

برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران

در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران...

#خیام_نیشابوری

كافر باشد كه با لبِ چون شكرت
امكانِ گُنَه يابد و پرهيز كند

#مولانا

ای یار جفا کرده ی پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده

ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه ی مجنون به لیلی نرسیده..

در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

روی تو مبیناد دگر دیده ی سعدی
گر دیده به کس باز کند روی تو دیده

#سعدی

بنشین ٬ مرو ٬ که در دل شب ٬ در پناه ماه
خوشتر ز حرف عشق و سکوت و نگاه نیست

بنشین و جاودانه به آزار من مکوش
یکدم کنار دوست نشستن گناه نیست

بنشین ٬ مرو ٬ صفای تمنای من ببین
امشب چراغ عشق در این خانه روشن است

جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز
بنشین ٬ مرو ٬ مرو ، که نه هنگام رفتن است ...

#فریدون_مشیری

#قیصر_امین_پور

سر به زیر و
ساکت و
بی‌دست و پا
میرفت دل...

یک نظر؛
روی تو را دید و حواسش پرت شد!
‌

#سعدی

گر بی تو
بُوَد جنّٖت،
بر کنگره
ننشینم

ور با تو بُوَد دوزخ،
در سلسله آویزم
‌‌