کانون هستی
716 subscribers
135 photos
55 videos
3 files
220 links
کانون آرامش و تندرستی

روش و نگرشی برای زندگی
دمی رها از هیاهوی روزمرگی،
لختی آسایش در این‌جا و اکنون.
کانال استاد #داودی_پناه



آب را باید از سرچشمه نوشید.
Www.KanoonTaiChi.ir
www.Instagram.com/kanoontaichi
Download Telegram
به اطلاع دوست داران دانش چی کونگ و هنر تای چی می رساند:
کانال کانون تای چی فعالیت خود را آغاز نمود.
هدف این کانال آشنایی با هنر زندگی به روش تای چی بوده و قصد دارد با نگاهی عمیق تر به فلسفه و جهان بینی این هنر، ما را در شناخت بهتر خویشتن رهنمون سازد.

جان کلام:
تای چی تنها یک ورزش نیست بلکه
هنر بهتر زیستن است.

پیوستن به ما:
@KanoonTaichi
کانون هستی pinned «آرامش تو، در دستان خودت است...، جای دیگری دنبالش نگرد...»
برای محافظت از انرژی درونی ات

هیچ اشکالی ندارد اگر گاهی:
قرارت را کنسل کنی
به تماسی پاسخ ندهی.
ذهنیتت را تغییر دهی.
بخواهی مدتی تنها باشی.
یک روز استراحت کنی.
هیچ کاری نکنی.
بلند صحبت کنی.
رها باشی
@KanoonTaichi
با سلام
نکاتی را در مورد موضوع و رویکرد کانال #کانون_تای_چی به اطلاع می‌رساند:

هدف این کانال نشر مطالبی است که بتواند نگرش باز و عمیق‌تری از خویشتن و همین‌طور زندگی ایجاد کند.

سعی می‌گردد مطالب کانال از آموزه‌های بیکران فلسفه چی‌کونگ، تای چی و اساساً مکاتب انسان‌ساز منتشر شود؛
خواه جمله ای از بزرگان یا سطری از یک کتاب، خواه داستانی کوتاه، آموزنده و دلچسب.

محتوای این کانال جز موارد خاص، خبری نیست.

قصد بر این است که مطالب منتشر شده در طول هفته زیاد نباشد، زیرا باور داریم: "در خانه اگر کس است، یک حرف بس است."

همراهی شما دلگرمی ماست.
لطفاً به دوستان خود کانال #کانون_تای_چی را معرفی نمایید:
https://t.me/KanoonTaichi

@Kanoontaichi Channel
کانون هستی pinned «با سلام نکاتی را در مورد موضوع و رویکرد کانال #کانون_تای_چی به اطلاع می‌رساند: هدف این کانال نشر مطالبی است که بتواند نگرش باز و عمیق‌تری از خویشتن و همین‌طور زندگی ایجاد کند. سعی می‌گردد مطالب کانال از آموزه‌های بیکران فلسفه چی‌کونگ، تای چی و اساساً…»
خواندن بی اندیشه بیهوده است،

و اندیشه بدون خواندن خطرناک …



#کنفوسیوس
چقدر دوست داشتنی هستند، آدم هایی که شبیه حرف هایشان هستند ...!



📕 دون ژوان
✍🏻 #میلان_کوندرا
" عدم دلبستگی، صرفنظر کردن پدیده‌های این دنیا نیست،
بلکه پذیرفتن آن است که آن‌ها نیز می‌گذرند."

استاد #ذن_شونریو_سوزوکی

@KanoonTaichi Channel
🌀 ذهن میمونی 🌀

در ذن مفهومی هست با عنوان ذهن میمونی. یعنی ذهنی که شلوغه و پر از سر و صدا و افکار مختلف و موضوع‌های متفاوت در این ذهن جولان می‌دهند و آرامش را از فرد می‌گیرند.

خیلی از ماها این روزها ذهنمون میمونی شده. دغدغه‌های زیاد، سرعت تغییرات، دویدن برای رسیدن به اهداف، تحمل فشارهای خانوادگی، کاری و اجتماعی، همه باعث آشفتگی ذهن ما می‌شه.

هرچقدر بخوای این میمون شیطون رو بیشتر کنترل کنی اون بیشتر از این شاخه به اون شاخه می‌پره.

راه کنترل ذهن میمونی مشاهده‌ی همه‌ی افکاری است که در سر می‌چرخد بدون تلاش برای حل کردن معادله یا ابهامی که وجود دارد.

مراقبه ابزار خوبی برای رسیدن به این آرامش است.

در روز چند دقیقه در وضعیت راحتی بنشینید و توجه خود را به تنفس کردنتان بدهید. هربار که حواستان پرت شد دوباره توجه خود را به تنفس بازگردانید.

بعد از مدتی ذهن شما آرام تر خواهد بود.

تکنیکی در فرم های تای چی وجود دارد بنام #دور کردن میمون.
که بصورت نمادین، یادآور دوری از ذهن هیجانی میباشد.

#مراقبه #mindfulness

@KanoonTaichi Channel
‍ قدر این سعادت را بدان، زمینی که بر آن ایستاده‌ای نمی‌تواند بزرگ‌تر از دو پایی باشد که بر آن قرار گرفته.
از حریف راستین، شهامتی بی‌اندازه به درون تو جاری می شود.
تو تمرینی، وظیفه‌ای، نه دانش آموزی بی‌نام و نشان.
به محض این که شیطان را به درون خود راه دادیم، دیگر اصرار نمی‌ورزد باورش داشته باشیم.
تردیدهایی که با آن ها شرّ را به درون خود راه می‌دهید، نه از آنِ شما، که از آنِ شرّ است.
ضرورت ندارد از خانه بیرون بروی. پشت میزت بنشین و گوش کن. حتی گوش نکن، فقط صبر کن. صبر نکن، ساکن و تنها بمان. تمام جهان بی‌نقاب در برابرت ظاهر می‌شود، نمی‌تواند کاری جز این کند، در برابرت از شور به خود می‌پیچد.

#فرانتس‌_کافکا
از کتاب #پندهای_سورائو

@KanoonTaichi Channel
همانگونه که باران به روی خوب و بد به طور یکسان می بارد، قلب خود را با قضاوت و داوری سنگین نکنید و مهربانانه بر همه ببارید...

#بودا
@KanoonTaichi Channel
روزی روزگاری سه راهب در گوشه ای از این کره خاکی زندگی می کردند. هیچ اسمی از این سه راهب برده نشده است، زیرا اسم خود را به دیگران نگفتند و هیچ سئوالی را پاسخ ندادند. به همین خاطر آنها در چین تنها به عنوان "سه راهب خندان" مشهور بودند.
آنها تنها یک کار انجام می دادند: وارد روستایی شده و در مرکز بازار می ایستادند و شروع به خندیدن می کردند. ناگهان مردم روستا متوجه حضور آنها می شدند که با تمام وجود خود در حال خندیدن هستند. سپس این خنده عمیق به دیگران نیز سرایت می کرد و جمعیت حاضر در حالیکه به خنده آن سه راهب خیره بودند، آنها نیز شروع به خندیدن می کردند. چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ در نتیجه همه مردمان روستا شروع به خندیدن می کردند و بعد از آن آن سه راهب به روستای دیگری رهسپار می شدند. آن سه راهب مورد علاقه، مهر و توجه بسیار عمیق مردم روستاها بودند. خندیدن تنها موعظه و پیام آن سه راهب برای مردمان روستاهایی بود که آنها از آن گذر می کردند. در واقع آنها آموزشی نمی دادند بلکه تنها موقعیت و وضعیتی را خلق می کردند.
و اینگونه آن سه راهب خندان در سرتاسر کشور مشهور و محبوب شدند. همه چین آنها را دوست داشتند و برای آنها احترام عظیمی قائل بودند. هیچ کسی تا به آن زمان اینگونه موعظه نکرده بود که زندگی باید تنها خنده باشد و نه هیچ چیز دیگری. آنها به صورت خاص به هیچ کسی نمی خندیدند بلکه تنها می خندید، گویی که شوخی بودن این دنیا را عمیقا درک کرده بودند.
آنها شادی و وجدی ژرفی را حتی بدون به کار بردن کلمه ای در سرتاسر چین به جریان انداخته بودند. زمانیکه مردم نام آنها را جویا می شدند، آنها تنها می خندیدند و اینگونه آنها را سه راهب خندان نامیدند.
سالها همانگونه گذشت و آن سه راهب پیر شدند و در یکی از روستاهایی که آنها گذر می کردند یکی از آن سه راهب درگذشت. همه روستا چشم داشت این موضوع را داشتند که اکنون که یکی از آنها درگذشته است، پس آن دو راهب دیگر شروع به گریه و ناله کرده و در غم و اندوه دوست از دست رفته خود باشند. مردم فکر می کردند این موضوع بعد از سالها خندیدن بدون دلیل می بایست صحنه ای تاثیرگذار و دیدنی باشد زیرا هیچ کس تصوری از گریه و زاری آنها نداشت.
همه روستا گرد هم جمع شدند. دو راهب دیگر در کنار جسد راهب سوم ایستاده بودند و به شدت می خندیدند. روستاییان گیج شده بودند و از آن دو راهب پرسیدند: حداقل به ما بگویید حالا به چه چیزی می خندید!
برای اولین بار آنها حرف زدند و به مردم پاسخ دادند: "ما به این دلیل می خندیم، چراکه این دوست ما برنده شد. هر سه ما کنجکاو بودیم که کدام یک از ما اول از همه خواهد مُرد و این مَرد ما را شکست داد. ما به شکست خودمان در برابر پیروزی او می خندیم. ما برای سالهای سال با هم زندگی کردیم و با یکدیگر خندیدیم و از با هم بودن و حضور یکدیگر لذت بردیم. هیچ شیوه بهتری برای آخرین بدرود و خداحافظی با او وجود ندارد، ما تنها می توانیم بخندیم."
تمام اهالی روستا غمگین بودند، اما زمانیکه بدن بی جان راهب را بر روی توده هیزمی که برای سوزاندن جسد بود، قرار دادند، ناگهان روستاییان متوجه شدند که نه تنها آن دو راهب در حال شوخی و مزاح بودند بلکه راهبی که فوت کرده بود نیز در حال خنده و شوخی بود.....
زیرا راهب سومی که فوت کرده بود به دوستان خود گفته بود که "لباس مرا بعد از مرگم عوض نکنید!"
این موضوع سنتی بسیار متداول بود که هنگامیکه فردی فوت می کرد بدن او را شسته و لباس او را تعویض می کردند، اما او به دوستان خود گفته بود: "بدن مرا شستشو ندهید زیرا هیچگاه آلوده و ناپاک نبوده ام. زندگی من آکنده از شادی و خنده بوده که سبب شده هیچ آلودگی و ناپاکی نتواند در من انباشته شود و حتی در اطراف من جریان یابد. هیچ گرد و غبار بر روی من ننشسته است، زیرا خنده همواره با طراوت و نو است. به همین خاطر نیازی نیست که بعد از مرگم مرا غسل دهید و لباس هایم را تعویض کنید."
به منظور اینکه به او احترام بگذارند، آنها لباسهای او را تعویض نکردند. زمانیکه جسد آن راهب را در آتش گذاشتند، آنها ناگهان متوجه شدند که آن راهب چیزهای بسیاری را در زیر لباس خود پنهان کرده بود، و آن چیزها شروع کردند...... آتش بازی چینی!
بعد از اینکه فشفشه ها به هوا پریدند و آتش بازی زیبایی در اطراف پیکر آن راهب شروع شد، تمام روستا به خنده افتاد و آن دو راهب گفتند: " ای حقه باز! تو مُردی اما باز ما را دوباره شکست دادی. سرانجام تو پیروزی شدی و دوباره در نبودت هم همه را خنداندی"

#داستان
@KanoonTaichi Channel
صداقت
برایتان دوستان
زیادی پیدا نمی کند؛
ولی دوستان درستی پیدا می کند...


#جان_لنون
📘
@KanoonTaichi
تعليم بزرگ، تسليم است.
تسليم نگهدار شماست،
بگذاريد که {کل} شما را به کناري کشد،
هر جا که دوست دارد؛
خلاف جريان آب شنا نکنيد،
خود را در رودخانه رها سازيد
رودخانه شويد...
رودخانه به هر حال به دريا مي رود.
اين آموزه بزرگ است




@KanoonTaichi
ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺳﻘﺮﺍﻁ، فیلسوف بزرگ یونانی ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺷﻬﺮ ﺁﺗﻦ ﻣﯽﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪﻫﺎ ﺧﻮﺷﺎﻣﺪ ﻣﯽﮔﻔﺖ. ﺭﻭﺯﯼ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻣﯽﺧﻮﺍهم ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﮐﻦ ﺷﻮﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺩﺭ ﺯﺍﺩﮔﺎﻫﺖ ﭼﻪ ﺟﻮﺭ ﺁﺩﻡﻫﺎﯾﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ . ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ، ﺣﻘﻪ ﻣﯽﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﺩﺯﺩﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ . ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ. . ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮﯾﻢ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﺍﺩﻡ.

ﭼﻨﺪﯼ ﺑﻌﺪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺁﺩﻡﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﭼﻪ ﺟﻮﺭ ﺁﺩﻡﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﻭ ﭘﺮﮐﺎﺭﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺗﺮﮎ ﻭﻃﻦ ﮐﺮﺩﻡ. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ . ﭼﺮﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﯼ؟ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺼﻮﺭﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﯽ.؟

ﻣﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭد‌.

🌿@KanoonTaichi channel
انسان های موفق همیشه دو چیز بر لب دارند:
لبخند و سکوت.

لبخند، حلال بسیارى از مشکلات است و سکوت روشى است براى دوری از مشکلاتِ بیشتر...

👤 بودا


@KanoonTaichi channel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام این ساز چینی guqin است و ۵هزار سال از ابداعش میگذره،رکوردهایی از این ساز به عنوان موسیقی ما انسانها داخل فضاپیمای وویجر قرار داره که اگر روزی یک تمدن فرازمینی وویجر رو پیدا کرد بدونن موسیقی ما انسانها چقدر زیباست.


@KanoonTaichi channel
برای انسان های بزرگ بن بستی وجود ندارد، زیرا بر این باورند که؛
# یا راهی خواهم یافت
# یا راهی خواهم ساخت.

آنتونی رابینز

این همان فلسفه سیال بودن در تای چی است
که همانند نهر آب هرگاه به مانعی برخورد کند، یا راهی از کنارش می یابد
و یا با ممارست و ملایمت، مسیری از میان آن برای خود می گشاید.

@KanoonTaichi Channel
۱ دی؛ روز میلاد خورشید یا جشن خرم روز (نخستین جشن دی گان) فرخنده باد🌼

روزی که خورشید دوباره بعد از بلندترین شب سال طلوع می‌کند و باز به دنیا زندگی می‌بخشد.

@KanoonTaichi Channel
چشم دل بگشا که جان بینی
آنچه نادیدنیست، آن بینی

@KanoonTaichi Channel
Forwarded from خانه ابرهای سپید (Armin Khabbaz)
زندگی تنها در اینجا و اکنون است
و تنفس کلید آن.
حکمت- ذن

از کتاب تکنیکهای تنفس
مارکوس شیرنر

@WhiteCloudsHouse Channel