از لحاظ روحی نیاز دارم بشینم کلی گریه کنم بعد مشکل اینجاست حتی ناراحت نیستم، انگار یه صدایی توی مغزم میگه اگه گریه کنی کل خستگیت در میره.

‏یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشته وآدم‌های گذشته نداری،دیگه میتونی واسه همه‌شون آرزوی خوشبختی کنی؛یه جور رهایی وبی‌احساسی کامل، ازاون به بعد با کسی جر و بحث نمی‌کنی، به همه لبخند می‌زنی و از همه‌چیز ساده می‌گذری.اونجاست که میفهمی باید قوی بمونی چون موندی میمونه، رفتنی هم میره و فقط خودت مهمی!

دوس دارم برم جایی که کسی منو نشناسه، بی هویت باشم،بی غم و دلتنگی باشم،اسمم یادم نیاد، اصلا یه هیچکس باشم،بی هیچ احساس وابستگی.

از لحاظ روحی بشدت نیاز دارم‌ یکی هر شب واسم موزیک بفرسته.

خیلی دوستت دارم،اما میتونم طوری رفتار کنم که هیچوقت نفهمی،خیلی دلم برات تنگ میشه،اما میتونم طوری رفتار کنم که هیچوقت نفهمی و همه اینا به خودت بستگی داره که تو چطور رفتار کنی یا چطوری دوستم داشته باشی.

من بلد نیستم کاری کنم دلتنگم بشی
من از سیاست های دخترونه واسه جذب کردنت خبر ندارم
من نمیتونم ساعتها ازت بی خبر بمونم و وانمود کنم حالم عالیه
من فقط بلدم از ته دل دوستت داشته باشم
بذار به همه ی دنیا نشون بدم بدون سیاست، عاشقی قشنگتره:))❤️‍🩹

ولی وقتی یکی پیاممو دیر سین میزنه تمام انرژیمو برای حرف زدن باهاش از دست میدم.

بعضی آدما کاری میکنن که صدای خندیدنت کمی بلندتر،لبخندت کمی روشن تر و زندگی کمی بهتر بشه.

#𝑀𝑈𝑆𝐼𝐶 🤍🎧'

『 @KafoneH_me 』

وقتی چیزای خوب درموردت میشنوم پروانه های سفید قلبم شروع به حرکت کردن میکنن.

یعنی کی میشه با صمیمی ترین دوستم برم بیرون و کلی ویدیو بگیرم و چن ساعت از غم و غصه دور شم و باهاش آهنگامو گوش بدم؟

زیبایی تو مثل درخت پرتقالیه که تازه شکوفه زده.

#𝑴𝑶𝑶𝑫🖤:)

『 @KafoneH_me 』

وقتی که باهات حرف میزنم انگاری که کل غم و غصه‌ هام پر میکشه.

اگه دو نفر واقعا عاشق هم باشن هیچی جلو دارشون نیست، چه سرنوشت چه قسمت و چه آدم های مزاحم دورشون، به قول سیمین دانشور:
"هرکس هر چیزی را عاشقانه بخواهد به آن میرسد".

وضعیت جوریه که اگ نتم قطع بشه تنهای تنها میشم.

من مطمئنم اعضای بدن آدمم عاشق میشن،مثلا چجوریه مغز یادش نمیاد دیشب غذا چی خورده ولی ثانیه به ثانیه‌ی تو رو یادم میاره؟
یا دستامم چجوری دل تنگ دستات میشن؟
چرا وقتی نیستی قلبم آنقدر دلتنگت میشه؟

از لحاظ روحی نیاز دارم یکی بغلم کنه و من راحت گریه کنم و ازم نپرسه چرا؛فقط بگه اشکال نداره،تو تلاشتو کردی،همچی دوباره درست میشه.

شاید حق داشتند عشق را لا به لای کتاب ها جای دهند،شاید عشق جای دیگری نمی توانست دوام بیاورد.
-ویلیام‌فاکنر

شاملو تو یکی از نامه‌هاش به آیدا میگه:
"من با تو انسانی را که هرگز در زندگی خود نیافته بودم،پیدا کردم"
و چقدر قشنگه یکی بیاد تو زندگیت که حس کنی کل عمرش شبیه آدمی مثل تو بوده🫀...

کاش از وسط حس دلتنگیم جوونه می‌زدی میومدی بیرون بغلت میکردم.