This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما که رقصیدیم به هر سازی زدی ای روزگار
دل به تو بستیم و آخردل دل شکستی روزگار...🥺
.
دل به تو بستیم و آخردل دل شکستی روزگار...🥺
.
وقتی که چنین دست به دامان شرابم
پیداست که چشمان تو کردهست خرابم
از شمع وجودم چه به جا مانده به جز اشک؟
هم معنی بیهودگیام، نقش بر آبم !
هر چند شبیهیم، دریغا که به هر حال
تو چشمهی جوشانی و من موج سرابم
سوگند به یکتایی چشمان تو ای دوست
یک عمر نیامد احدی جز تو به خوابم
بین من و دریا، نفسی بیش نماندهست
افسوس که هرگز نشکستهست حبابم
#حسین_دهلوی
📕آشفتگی
پیداست که چشمان تو کردهست خرابم
از شمع وجودم چه به جا مانده به جز اشک؟
هم معنی بیهودگیام، نقش بر آبم !
هر چند شبیهیم، دریغا که به هر حال
تو چشمهی جوشانی و من موج سرابم
سوگند به یکتایی چشمان تو ای دوست
یک عمر نیامد احدی جز تو به خوابم
بین من و دریا، نفسی بیش نماندهست
افسوس که هرگز نشکستهست حبابم
#حسین_دهلوی
📕آشفتگی
الاغی که اسیر شد. 🐴
عباس رحیمی رزمنده:
در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد.
چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد.
الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود.
بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت بعضی ها با اینکه کارهای اشتباه بزرگی رو انجام میدن اصلا پشیمون نیستن و راهشونو ادامه میدن😐
عباس رحیمی رزمنده:
در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد.
چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد.
الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود.
بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت بعضی ها با اینکه کارهای اشتباه بزرگی رو انجام میدن اصلا پشیمون نیستن و راهشونو ادامه میدن😐
▪️در سرزمینی که در آن تفکیک جنسیتی از کودکی صورت میگیرد، دخترانش پسرانش را گرگ تصور میکنند و پسرانش دختران را طعمه !
در اوج گرایش و کشش با پیش زمینه ای آلوده عاشق میشوند، بدون هیچ شناختی عشق میمیرد و رابطه نابود میشود؛ مردانش تنوع طلب میشوند و زنانش مرد ستیز ...!
✍ رنه دکارت
#اندکی_تامل
در اوج گرایش و کشش با پیش زمینه ای آلوده عاشق میشوند، بدون هیچ شناختی عشق میمیرد و رابطه نابود میشود؛ مردانش تنوع طلب میشوند و زنانش مرد ستیز ...!
✍ رنه دکارت
#اندکی_تامل
اگر پول داشته باشی
انسانها تو را
خواهند شناخت ؛
اگر پول نداشته باشی
تو انسانها را
خواهی شناخت ...
👤 #افلاطون
انسانها تو را
خواهند شناخت ؛
اگر پول نداشته باشی
تو انسانها را
خواهی شناخت ...
👤 #افلاطون
▪️ایرج میرزا ۱۰۰ سال پیش انگار این روزارو میدید که گفت:
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!!
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!!
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد
شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد…
مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم
دیوانه بازیهای دریا داستان دارد !
عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست
دلدادگیهای زلیخا داستان دارد
مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید
امروز آسوده ست، فردا داستان دارد !
عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد
هر قصهگویی دیگر از ما داستان دارد …
#سجاد_سامانی
📕ایما
شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد…
مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم
دیوانه بازیهای دریا داستان دارد !
عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست
دلدادگیهای زلیخا داستان دارد
مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید
امروز آسوده ست، فردا داستان دارد !
عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد
هر قصهگویی دیگر از ما داستان دارد …
#سجاد_سامانی
📕ایما
#مولانا یه جمله داره که باید با طلا بنویسن!
میگه که :
"چون که اسرارت نهان در دل شود،
آن مرادت زودتر حاصل شود..."
تجربه نشون داده راجع به قدم بعدیت،
هدفهای آیندت،
جزئیات روابط عاشقانه و دوستانت،
هدفهای مهم زندگی و کاریت،
هرچی آدما کمتر بدونن،
موفقتری=)
میگه که :
"چون که اسرارت نهان در دل شود،
آن مرادت زودتر حاصل شود..."
تجربه نشون داده راجع به قدم بعدیت،
هدفهای آیندت،
جزئیات روابط عاشقانه و دوستانت،
هدفهای مهم زندگی و کاریت،
هرچی آدما کمتر بدونن،
موفقتری=)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتظار از کسی ندارم
یک نگاه خدا برایم کافیست...
" شب خوش "
یک نگاه خدا برایم کافیست...
" شب خوش "
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیانت برکت رو از زندگی میبره ...!
اصالت یعنی نتونی
به کسی خیانت کنی ...
نتونی دل بشکنی
نتونی دورو باشی ..
نتونی آدما رو بازی بدی ...
یعنی برای خودت یک چهار چوب
محکم اخلاقی داشته باشی ...!
دکتر انوشه
اصالت یعنی نتونی
به کسی خیانت کنی ...
نتونی دل بشکنی
نتونی دورو باشی ..
نتونی آدما رو بازی بدی ...
یعنی برای خودت یک چهار چوب
محکم اخلاقی داشته باشی ...!
دکتر انوشه
آقا محمد خان یا آغا محمد خان ؟
شاید برای شما هم سئوال باشه که چرا بجای آقا محمد خان مینویسند آغا محمد خان !
آغا در زبان ترکی به معنای خواجه یا اخته میباشد .
اما ماجرای اخته شدن او و کینه ای که باعث سرنگونی حکومت زندیه شد را بشنوید .
میگویند که دختر شیخ علی خان زند با آغا محمد خان رابطه برقرار میکند و موجب بدنامی خود وخانواده میشود .
هنگامی که محمد حسین خان قاجار در قرق اشرف با شبخ علی خان زند میجنگید ، آغا محمد خان بهمراه مادرش جیران در جنگ حضور داشتند .
محمد حسین خان میگریزد ولی آغا محمدخان و جیران باسارت در میایند .
شیخ علی خان زند میخواهد آغا محمد خان را بقتل برساند ولی جیران با التماس میخواهد که فرزندش را بقتل نرساند .
شیخ علی خان مجازات خفیف تری برای ظلم به دخترش در نظر میگیرد و به دژخیم دستور میدهد که او را عقیم کنند .
پس از اعمال این مجازات ، آغا محمد خان و مادرش جیران آزاد میشوند .
بعد از اینکه سر محمد حسین خان قاجار را از تن جدا کردند وبرای کریمخان زند فرستادند ، جیران از فرزندش آغا محمد خان خواست که به قرآن وشمشیر سوگند یاد کند که نسل زندیه را طوری معدوم کند که حتی از هفتمین خویشاوند سببی آنها یک طفل باقی نماند .
این گفته چنان در دل او جای گرفت که ۲۰ هزارتن از مردم کرمان را فقط بخاطر اینکه به لطفعلی خان زند پناه داده بودند کور کرد و در آنجا کشتار و تجاوز زیادی انجام داد .
🟦 تیلور تامسون
شاید برای شما هم سئوال باشه که چرا بجای آقا محمد خان مینویسند آغا محمد خان !
آغا در زبان ترکی به معنای خواجه یا اخته میباشد .
اما ماجرای اخته شدن او و کینه ای که باعث سرنگونی حکومت زندیه شد را بشنوید .
میگویند که دختر شیخ علی خان زند با آغا محمد خان رابطه برقرار میکند و موجب بدنامی خود وخانواده میشود .
هنگامی که محمد حسین خان قاجار در قرق اشرف با شبخ علی خان زند میجنگید ، آغا محمد خان بهمراه مادرش جیران در جنگ حضور داشتند .
محمد حسین خان میگریزد ولی آغا محمدخان و جیران باسارت در میایند .
شیخ علی خان زند میخواهد آغا محمد خان را بقتل برساند ولی جیران با التماس میخواهد که فرزندش را بقتل نرساند .
شیخ علی خان مجازات خفیف تری برای ظلم به دخترش در نظر میگیرد و به دژخیم دستور میدهد که او را عقیم کنند .
پس از اعمال این مجازات ، آغا محمد خان و مادرش جیران آزاد میشوند .
بعد از اینکه سر محمد حسین خان قاجار را از تن جدا کردند وبرای کریمخان زند فرستادند ، جیران از فرزندش آغا محمد خان خواست که به قرآن وشمشیر سوگند یاد کند که نسل زندیه را طوری معدوم کند که حتی از هفتمین خویشاوند سببی آنها یک طفل باقی نماند .
این گفته چنان در دل او جای گرفت که ۲۰ هزارتن از مردم کرمان را فقط بخاطر اینکه به لطفعلی خان زند پناه داده بودند کور کرد و در آنجا کشتار و تجاوز زیادی انجام داد .
🟦 تیلور تامسون