زمستانی شد قلب من
از نبودت رخساره ام
روح سرگردانیِ فصل سرما شد دلم
مثل یک گنجشک
در بوران و برف
محتاج گرمای محبت شد دلم
در هوای فصل پیوند
در انتظار وصل دلبند
بارش باران هم آهی شد بر دلم
سیب حوا ،دانه های سرخ انار
بوی نارنج و لیموی شمال
می نشست یادت روی رویای دلم
روزها رفت
سالی گذشت
فالت نیفتاد در فنجان من
هِجر و فُرقَت ،بار سنگینی شد بر دلم
#افسانه_کامکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از نبودت رخساره ام
روح سرگردانیِ فصل سرما شد دلم
مثل یک گنجشک
در بوران و برف
محتاج گرمای محبت شد دلم
در هوای فصل پیوند
در انتظار وصل دلبند
بارش باران هم آهی شد بر دلم
سیب حوا ،دانه های سرخ انار
بوی نارنج و لیموی شمال
می نشست یادت روی رویای دلم
روزها رفت
سالی گذشت
فالت نیفتاد در فنجان من
هِجر و فُرقَت ،بار سنگینی شد بر دلم
#افسانه_کامکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جهان و هرچه در او هست، تفالهی چای بعد
از یک عصرِ آسوده است. مزهی قند را فراموش نکن! :)
#سید علی صالحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از یک عصرِ آسوده است. مزهی قند را فراموش نکن! :)
#سید علی صالحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
چشمانت گرما بخش کدام جان
و روشنی بخش کدام افق ست
که تلالو خورشید نگاهت در بلندترین
ارتفاعِ زیبایی جلوه گری می کند
که هر چی می نگرم
هر چه می نگارم
ساقه ی نحیف و طرد واژه هایم
به تماشای بلندای آفتاب دیدگانت نمی رسد
درخشندگی حضورت
طلوع و روشنی بخش سرزمین کدام قلب است؟؟؟
که نیستی و من در نداشتنت
دستانم بی رمق می شود و اندیشه هایم ناچیز
در برابر شکست این فاصله ها...
آنهنگام ست که بارانی می شوم و می بارم
بغض یک عمر نبودن هایت را
بر سر تمام واژه های دلتنگی ...
کلمات را سطر به سطر کنار هم می گذارم
که شعری شوند
به درازای فاصله های دور بودنم از تو
تا از اینجا که منم ،
این "وادی سکوت و تنهایی "
وآنجا که تویی،سرزمین شرجی عاشقانه ها
بوی نم خاک باران خورده ی شعرهایم
فضا را پر کند
و بر جان و احساس رهگذران بنشیند .....!!!
#باران_مقدم♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمانت گرما بخش کدام جان
و روشنی بخش کدام افق ست
که تلالو خورشید نگاهت در بلندترین
ارتفاعِ زیبایی جلوه گری می کند
که هر چی می نگرم
هر چه می نگارم
ساقه ی نحیف و طرد واژه هایم
به تماشای بلندای آفتاب دیدگانت نمی رسد
درخشندگی حضورت
طلوع و روشنی بخش سرزمین کدام قلب است؟؟؟
که نیستی و من در نداشتنت
دستانم بی رمق می شود و اندیشه هایم ناچیز
در برابر شکست این فاصله ها...
آنهنگام ست که بارانی می شوم و می بارم
بغض یک عمر نبودن هایت را
بر سر تمام واژه های دلتنگی ...
کلمات را سطر به سطر کنار هم می گذارم
که شعری شوند
به درازای فاصله های دور بودنم از تو
تا از اینجا که منم ،
این "وادی سکوت و تنهایی "
وآنجا که تویی،سرزمین شرجی عاشقانه ها
بوی نم خاک باران خورده ی شعرهایم
فضا را پر کند
و بر جان و احساس رهگذران بنشیند .....!!!
#باران_مقدم♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤💕❤💕❤💕
❤️هر چے عشقه توے دنیا من
میخواستم مال ماشه❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤️هر چے عشقه توے دنیا من
میخواستم مال ماشه❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فخر است برایش که بخوانند فقیرش
شاهی که به درگاه تو افتاد مسیرش
پیش تو که بر خاک و بر افلاک امیری
خاکش به سر آنکس که بخوانند امیرش
هرکس که به انکار تو و قدر تو پرداخت
سلطان هم اگر بود کشیدند به زیرش
بی مهر تو این گمشده سیارهی تاریک
آبستن رنج است؛ چه صحرا، چه کویرش
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل یتیم است در آغوش بگیرش
پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاهی که به درگاه تو افتاد مسیرش
پیش تو که بر خاک و بر افلاک امیری
خاکش به سر آنکس که بخوانند امیرش
هرکس که به انکار تو و قدر تو پرداخت
سلطان هم اگر بود کشیدند به زیرش
بی مهر تو این گمشده سیارهی تاریک
آبستن رنج است؛ چه صحرا، چه کویرش
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل یتیم است در آغوش بگیرش
پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیشتر اصحاب جنت ابلهند
تا ز شر فیلسوفی میرهند
خویش را عریان کن از فضل و فضول
تا کند رحمت به تو هر دم نزول
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا ز شر فیلسوفی میرهند
خویش را عریان کن از فضل و فضول
تا کند رحمت به تو هر دم نزول
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند
من و ز کوی تو رفتن؟ زهی خیال محال
که دام زلف تو هرگز مرا رها نکند
خدای را ز تو بر من عنایتیست بزرگ
اگر فسون رقیب از منت جدا نکند
چگونه ماه فلک دانمت؟ که ماه فلک
به دست، جام نگیرد، به بزم، جا نکند
من از جفات نترسم ولی ازآن ترسم
که عمر من به جفات اینقدَر وفا نکند
چه داند آنکه شب ما چگونه میگذرد؟
کسی که دست در آن طرّهی دوتا نکند
حبیب، خواری من خواست بر مراد رقیب
خدا مراد دل هر کسی روا نکند
ز جور دوست ننالم مگر به حضرت دوست
غریق لطف خدا یاد ناخدا نکند
ادیب! اینهمه دلگرم سوز آه مباش
که سوز آه تو تاثیر در قضا نکند
#ادیب_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند
من و ز کوی تو رفتن؟ زهی خیال محال
که دام زلف تو هرگز مرا رها نکند
خدای را ز تو بر من عنایتیست بزرگ
اگر فسون رقیب از منت جدا نکند
چگونه ماه فلک دانمت؟ که ماه فلک
به دست، جام نگیرد، به بزم، جا نکند
من از جفات نترسم ولی ازآن ترسم
که عمر من به جفات اینقدَر وفا نکند
چه داند آنکه شب ما چگونه میگذرد؟
کسی که دست در آن طرّهی دوتا نکند
حبیب، خواری من خواست بر مراد رقیب
خدا مراد دل هر کسی روا نکند
ز جور دوست ننالم مگر به حضرت دوست
غریق لطف خدا یاد ناخدا نکند
ادیب! اینهمه دلگرم سوز آه مباش
که سوز آه تو تاثیر در قضا نکند
#ادیب_نیشابوری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دانی کدام خاک بر او رشک میبرم
آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوست
باور مکن که صورت او عقل من ببرد
عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوست
باور مکن که صورت او عقل من ببرد
عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلفروشی مست هستم، قلب صادق می خری ؟
خسته از عشقم، بگو این قلب عاشق می خری؟
شاعری دریاییم، دل را به دریا می زنم
غرق دارم میشوم، پاروی قایق می خری؟
گل فروشی می کنم، گلدانِ «گل با شاعری»
یک کلامم؛ «شاعری» را با شقایق میخری ؟
چون تلف شد زندگی، ساعت نمی بندم به دست
سالها را می فروشم، با دقایق می خری؟
سادگی بسیار دارم ، می کنم ارزانیت
با صداقت میفروشم، با حقایق می خری ؟
با غزل ها می شود هر درد را درمان کنی
مرهمش را می فروشم، طبع ِحاذق می خری؟
کوه غم را می شکافد دردهای شاعری
شاه بیتی می فروشم، طبع خالق می خری؟
#بهناز_سمیعی_نژاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خسته از عشقم، بگو این قلب عاشق می خری؟
شاعری دریاییم، دل را به دریا می زنم
غرق دارم میشوم، پاروی قایق می خری؟
گل فروشی می کنم، گلدانِ «گل با شاعری»
یک کلامم؛ «شاعری» را با شقایق میخری ؟
چون تلف شد زندگی، ساعت نمی بندم به دست
سالها را می فروشم، با دقایق می خری؟
سادگی بسیار دارم ، می کنم ارزانیت
با صداقت میفروشم، با حقایق می خری ؟
با غزل ها می شود هر درد را درمان کنی
مرهمش را می فروشم، طبع ِحاذق می خری؟
کوه غم را می شکافد دردهای شاعری
شاه بیتی می فروشم، طبع خالق می خری؟
#بهناز_سمیعی_نژاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستش دارم، میشنومش
همانگونه که باد را میشنوم،
زمزمهی چشمه را،
یا بعبعِ برّه را
با طنین صدایش به پیشواز صبح میرود
همچون پرندگانی که با اوّلین پرتوِ بامداد
در آسمان پدیدار میشوند
در طنینش
که بر دشتها و تپّهها میپیچد،
معصومیتیست آرامشبخش و نوازشگر
اگر صدایش دیگر برنخیزد،
آه... چه حزنی در هوا و آسمان!
چه سکوتی در کلیسا!
چه بهتی میان مردگان!
#روسالیا_کاسترو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همانگونه که باد را میشنوم،
زمزمهی چشمه را،
یا بعبعِ برّه را
با طنین صدایش به پیشواز صبح میرود
همچون پرندگانی که با اوّلین پرتوِ بامداد
در آسمان پدیدار میشوند
در طنینش
که بر دشتها و تپّهها میپیچد،
معصومیتیست آرامشبخش و نوازشگر
اگر صدایش دیگر برنخیزد،
آه... چه حزنی در هوا و آسمان!
چه سکوتی در کلیسا!
چه بهتی میان مردگان!
#روسالیا_کاسترو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
تلخ
است اڪَر قهوه,
ولے
تلخ تر
آنست بازهم
بدانی
که #او #عصر نباشد ...
#رضا_کریمی
#عصرتون_شاد♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تلخ
است اڪَر قهوه,
ولے
تلخ تر
آنست بازهم
بدانی
که #او #عصر نباشد ...
#رضا_کریمی
#عصرتون_شاد♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم
چونک چشیدم از لبش یاد شکر چرا کنم
از گلزار چون روم جانب خار چون شوم
از پی شب چو مرغ شب ترک سحر چرا کنم
باده اگر چه می خورم عقل نرفت از سرم
مجلس چون بهشت را زیر و زبر چرا کنم
چونک کمر ببستهام بهر چنان قمررخی
از پی هر ستاره گو ترک قمر چرا کنم
بر سر چرخ هفتمین نام زمین چرا برم
غیرت هر فرشتهام ذکر بشر چرا کنم
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چونک چشیدم از لبش یاد شکر چرا کنم
از گلزار چون روم جانب خار چون شوم
از پی شب چو مرغ شب ترک سحر چرا کنم
باده اگر چه می خورم عقل نرفت از سرم
مجلس چون بهشت را زیر و زبر چرا کنم
چونک کمر ببستهام بهر چنان قمررخی
از پی هر ستاره گو ترک قمر چرا کنم
بر سر چرخ هفتمین نام زمین چرا برم
غیرت هر فرشتهام ذکر بشر چرا کنم
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
فراوان
"دوستت دارم"
فراوان
و از همان آغاز میدانستم
میدانستم که شکست خواهم خورد
و لا به لایِ فصل های قِصه
کُشته خواهم شد
و سرم به سوی تو حَمل خواهد شد
و فراوان
خوشحال میشدم
به زیبایی این پایان...
#نزار_قبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"دوستت دارم"
فراوان
و از همان آغاز میدانستم
میدانستم که شکست خواهم خورد
و لا به لایِ فصل های قِصه
کُشته خواهم شد
و سرم به سوی تو حَمل خواهد شد
و فراوان
خوشحال میشدم
به زیبایی این پایان...
#نزار_قبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بلاییّ و جای تو در دیده باشد
به عالم کسی این بلا دیده باشد؟
تو چشم منی، هر بلایی که بر من
-پسندیده باشی، پسندیده باشد
به خوبی شدی شهره مانند یوسف
که باشد که این قصّه نشنیده باشد؟
چو با روی زیبا به گلشن درآیی
پشیمان شود هرکه گل چیده باشد
نمردم ز هجر و از این غصّه مردم
که طبع تو از من نرنجیده باشد
به وصف قدَت «مشفقی» هرچه گوید
به میزان ادراک، سنجیده باشد...
#مشفقی_بخارایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به عالم کسی این بلا دیده باشد؟
تو چشم منی، هر بلایی که بر من
-پسندیده باشی، پسندیده باشد
به خوبی شدی شهره مانند یوسف
که باشد که این قصّه نشنیده باشد؟
چو با روی زیبا به گلشن درآیی
پشیمان شود هرکه گل چیده باشد
نمردم ز هجر و از این غصّه مردم
که طبع تو از من نرنجیده باشد
به وصف قدَت «مشفقی» هرچه گوید
به میزان ادراک، سنجیده باشد...
#مشفقی_بخارایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای دلِ بی دل ، دلم تنگ آمده است
به سر و جانم باران سنگ آمده است
ای وای زِ من و بخت من و حالِ خراب
دریغا این همه سنگ به پای لَنگ آمده است
هر چه گَشتم نبود اهل دلی به دوستی
گویی همه عالم با من به سرِ جنگ آمده است
ترسم زِ جور زمان غریب بمیرم من
که اجل به هوای جانم به سنگ آمده است
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به سر و جانم باران سنگ آمده است
ای وای زِ من و بخت من و حالِ خراب
دریغا این همه سنگ به پای لَنگ آمده است
هر چه گَشتم نبود اهل دلی به دوستی
گویی همه عالم با من به سرِ جنگ آمده است
ترسم زِ جور زمان غریب بمیرم من
که اجل به هوای جانم به سنگ آمده است
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤️تو بڪَو بہ ڪدام
جهت نفس بڪشم
تا بہ آغوشت برسم
بہ ڪدام سمت ڪَوش
بسپارم تا صداے
پایت را بشنوم
بہ ڪدام سو بنڪَرم
تا چهرهات پشت شیشہے
عمرم نمایان شود
تو بڪَو بہ ڪجا بروم
ڪہ دلتنڪَت نباشم...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جهت نفس بڪشم
تا بہ آغوشت برسم
بہ ڪدام سمت ڪَوش
بسپارم تا صداے
پایت را بشنوم
بہ ڪدام سو بنڪَرم
تا چهرهات پشت شیشہے
عمرم نمایان شود
تو بڪَو بہ ڪجا بروم
ڪہ دلتنڪَت نباشم...
#شیوامیثاقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❤آسمان می غرد...
و اَبرٍ دلتنگ می بارد
#زن با سکوتش...
تنهایی را نقش می زند
و خیره ب اشکهای پنجره
قصهٔ سرد جدایی را
بر لوح سرد #قلبش حک می کند
دیریست چشم انتظار است
برای لمسِ نگاهی ک در
میانِ آشوب #چشمانش رهایش کرد...
#پریناز_زند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و اَبرٍ دلتنگ می بارد
#زن با سکوتش...
تنهایی را نقش می زند
و خیره ب اشکهای پنجره
قصهٔ سرد جدایی را
بر لوح سرد #قلبش حک می کند
دیریست چشم انتظار است
برای لمسِ نگاهی ک در
میانِ آشوب #چشمانش رهایش کرد...
#پریناز_زند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ببین که شب از نیمه رد شده
با من بگو که بهر چه بیدار ماندهای ؟
یاد نگار ؟
غصهی دوران ؟
جفای دوست ؟
یا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀