💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
در غم قامت رعنای تو شمشاد شکست
بس‌که شیرین دهنی حرمت قناد شکست

ای شمالی که تنت ساز جنوبی زده است
عربی رقص نکن هیبت بغداد شکست

بخدا مقصد هوهوی دراویش شدی
ز سِماع نفست بغض گناباد شکست

دیده بودم که در آن زلف پر از چین و شکن
رفت تا باد بپیچد؛ کمر باد شکست

شوق دیدار تو را لحظه شماری کردم
آنقدر لحظه شمردم؛ دل اعداد شکست

عاشق روی تو شد دفتر شعرم؛ غزلک
بس‌که از روی تو گفتم؛ قلم افتاد شکست

#احمد جم

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
دیگر از زلف سیاهت، گلـه ای نیست بـرو
یا اگر هست، مرا حوصـله ای نیست بـرو

خستـه از مکر بـرادر ، مـنِ افتـاده به چاه
یوسف بخت مـرا "قـافـله ای" نیست برو

بخت من خواب شد و در پی خوابم دیدم
بـر لـب تـازه عروسم. "بله ای" نیست برو

من دلـم پیش کسی، آنـور دنیا گیر است
گر چه تا منزل تـو "فاصله ای" نیست برو

هـر مسافـر بـرسد ، قلـب مـرا می شکند
در نمـاز مـن اگر "نـافـله ای "نیست بـرو

از ازل گفـت خـدا ، زاده ی تنهـا شـدنی
همه رفتند، تو هم مسئله ای ، نیست برو

من و معشوقِ خیالم همه شب در جنگیم
دیگر از زلـف سیاهت گله ای نیست بـرو

#احمد_جم

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
دلا غمگین نشو
هرگز ازین بالا و پایین ها ...

طلا از اعتبار افتد
ولیڪن از عیار هرگز ...✎

#احمد_جم

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
گرخرد کامل شود انسان نمی بیند زیان
بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان؟
 
گرگها درّنده‌اند تکلیفشان روشن ولی
وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان
 
قبل از آنکه دل برنجانی کلامت را بسنج
تیر رفته بر‌نمی‌گردد به آغوش کمان
 
هرچه بر خود می‌پسندی را بگو با دیگران
فرق دارد نازنینم نیش جان با نوش جان
 
گر دلی را بشکنی تعریف حالت این شود
همچو مرغی که قفس باشد برایش آسمان
 
نزد خالق با منیّت من منم هرگز نکن
ما کجاییم؟ نقطه‌ای در ناکجای کهکشان


#احمد_جم


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر خرد کامل شود انسان نمی بیند زیان
بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان

گرگها درنده اند تکلیفشان روشن ولی...
وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان

قبل از آن که دل برنجانی کلامت را بسنج
تیر رفته برنمی‌گردد به آغوش کمان

هرچه بر خود می پسندی را بگو با دیگران
فرق دارد نازنینم نوش جان با نیش جان

گر دلی را بشکنی تعریف حالت این شود
همچون مرغی که قفس باشد برایش آسمان

نزد خالق با منیت،من منم هرگز مکن
ماکجاییم...نقطه‌ای درناکجای کهکشان...

#احمد_جم


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان
نازنین ،، چارقدِ آذری ات را بتکان

گر چه دوریم ولی شکر خدا باد که هست
شیشه ی عطر گل قمصری ات را بتکان

بخدا قدر تو را گوهریان نشناسند
لطف بنما و تن گوهری ات را بتکان

هرچه کردند نشد نام تو تحریر شود
خوش نویسا، قلم جوهری ات را بتکان

سال غم هاست ولی،ساحره بانوی غزل
چون بهار آمده پس دلبری ات را بتکان

مثنوی قامت من دختر افسونگر تاک
روی می، مستی بی "باوری ات" را بتکان

من کویر توام ای ترک پر از آشوبم
تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان

و اگر از غزلم دین به" خطر می افتد
چفیه ی پیشکش "رهبری ات "را بتکان

#احمد_جم


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
غلط بوده قیاس خنده اش با پسته ی خندان
و یا تشبیه موهایش به شب های بلوچستان

غلط کردم بدون درک از مستی غزل گفتم
و خیلی سرسری گفتم لبش انگور کردستان

چنان لب سوز و لب دوز و چنان خوش طعم و
خوش رنگ است
لبانش طعنه ها می زد به چایی های لاهیجان !

و فهمیدم که آن "اخم" و "لب" و "موی" ِفرَش
یعنی
""الف ها"لام" ها و"میم" های اول " قرآن "!

گلم با چادرش در" جمعه ای" سمت "مصلا" رفت
"غزل" گو شد از آن موقع "خطیب جمعه ی تهران"

صدای تق تق کفشش به جانم لرزه ای افکند
که در کرمان صدای نعره ی آغا محمد خان ...

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند
مجنون*
و بی زر هرکه عاشق شد گرفته درد بی درمان

#احمد_جم


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀