عصر که می شود
دلم پر می کشد
به سوی کبوتر خیالت
و حواسم
معطوف به تماشای
قاب عکس نگاهت
می شود که
درون آلبوم خاطراتم جا مانده است
دلتنگ می شوم
بارانی می شوم
و با اشک چشم برایت اینچنین می نگارم
تو دوری اما من
تو را نزدیک تر از همه به خود می پندارم
و محال است تو را و
دوست داشتنت را تنها بگذارم
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم پر می کشد
به سوی کبوتر خیالت
و حواسم
معطوف به تماشای
قاب عکس نگاهت
می شود که
درون آلبوم خاطراتم جا مانده است
دلتنگ می شوم
بارانی می شوم
و با اشک چشم برایت اینچنین می نگارم
تو دوری اما من
تو را نزدیک تر از همه به خود می پندارم
و محال است تو را و
دوست داشتنت را تنها بگذارم
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا، لطفی بکن جامی بده
درد ما را یکدم آرامی بده
میکنم عرض نیازی پیش تو
گر جوابی نیست، دشنامی بده
سر فدای تیغ تست، ای جان بیا
قصه ما را سرانجامی بده
ما چو دوریم از برت، آخر گهی
نامهای بنویس و پیغامی بده
چند سوزی شاهی دلخسته را
گاهگاهش وعده خامی بده
#امیر_شاهی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
درد ما را یکدم آرامی بده
میکنم عرض نیازی پیش تو
گر جوابی نیست، دشنامی بده
سر فدای تیغ تست، ای جان بیا
قصه ما را سرانجامی بده
ما چو دوریم از برت، آخر گهی
نامهای بنویس و پیغامی بده
چند سوزی شاهی دلخسته را
گاهگاهش وعده خامی بده
#امیر_شاهی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نه خواب بود، نه دلواپسی، نه بیداری
چقدر پلک زدم بر مزارِ هشیاری
هزار آیۀ اندوه را غزل خواندم
درونِ غلظتِ تاریکیِ غمآواری
دوبارههای من از بوی ابر، لبریزند
دوبارههای نفسگیرِ درد و دشواری
نسیم، رو به تکامل دوید در تنِ باد
سقوط کرد شب از ارتفاعِ بیداری
شبیه هیچ شدم در تشابهی موهوم
شبیه بُهت، شبیهِ جنونِ ادواری
#امیر_دادویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چقدر پلک زدم بر مزارِ هشیاری
هزار آیۀ اندوه را غزل خواندم
درونِ غلظتِ تاریکیِ غمآواری
دوبارههای من از بوی ابر، لبریزند
دوبارههای نفسگیرِ درد و دشواری
نسیم، رو به تکامل دوید در تنِ باد
سقوط کرد شب از ارتفاعِ بیداری
شبیه هیچ شدم در تشابهی موهوم
شبیه بُهت، شبیهِ جنونِ ادواری
#امیر_دادویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون موج که از اوج ، هراسان فرود است
چشمم نگران مانده ی چشمان حسود است
دلواپسی ام موجِ پریشانی دریاست
دلتنگی من اوج هوس رانی رود است
پیش از تو که دلتنگ ترین سنگ صبوری ،
پیش از تو که بدرود تو هم عین درود است ،
وابسته نبودم به کسی ، هیچکسی هم
وابسته ی این وصله ی ناجور نبوده ست
از عشق سخن گفتن و از عشق شنیدن ؛
همواره دلم تشنه ی این گفت و شنود است
قدری بنشین تا همه ی شهر بخوانند
شیوا غزلی را که نگاه تو سروده است ...
#امیر_ارجینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمم نگران مانده ی چشمان حسود است
دلواپسی ام موجِ پریشانی دریاست
دلتنگی من اوج هوس رانی رود است
پیش از تو که دلتنگ ترین سنگ صبوری ،
پیش از تو که بدرود تو هم عین درود است ،
وابسته نبودم به کسی ، هیچکسی هم
وابسته ی این وصله ی ناجور نبوده ست
از عشق سخن گفتن و از عشق شنیدن ؛
همواره دلم تشنه ی این گفت و شنود است
قدری بنشین تا همه ی شهر بخوانند
شیوا غزلی را که نگاه تو سروده است ...
#امیر_ارجینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چگونه بیخبری از جهان جانکاهم؟
نمیرسند مگر نامههای گهگاهم؟
خیال من به تو قد میدهد، همین کافیست
-نمیرسد به تو وقتی که دست کوتاهم
غروب، تازه طلوعِ غمِ غریبان است
چه دیر با شب من آشنا شدی ماهم!
به سمت مقصد، یا جادهها کش آمدهاند
وَ یا هنوز منِ خسته اوّل راهم
فقط نه اینکه دل من گرفته، میبارم
گرفته بیتو دلِ ابرهای دنیا هم!
من و تو ساکن یک پیله بودهایم، امّا
بدل شدی تو به فریاد، من هنوز آهم
زیادی از سر من، چون نخواستم جز این
مرا ببخش اگر از تو کم نمیخواهم...!
#امیر_اکبرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیرسند مگر نامههای گهگاهم؟
خیال من به تو قد میدهد، همین کافیست
-نمیرسد به تو وقتی که دست کوتاهم
غروب، تازه طلوعِ غمِ غریبان است
چه دیر با شب من آشنا شدی ماهم!
به سمت مقصد، یا جادهها کش آمدهاند
وَ یا هنوز منِ خسته اوّل راهم
فقط نه اینکه دل من گرفته، میبارم
گرفته بیتو دلِ ابرهای دنیا هم!
من و تو ساکن یک پیله بودهایم، امّا
بدل شدی تو به فریاد، من هنوز آهم
زیادی از سر من، چون نخواستم جز این
مرا ببخش اگر از تو کم نمیخواهم...!
#امیر_اکبرزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بعضی از آدم ها ابدی اند ...
ماندگارند
خواستنی اند
آرامش روح و دلخوشی زندگی اند ...
جنس نگاه و عطر نفس هایشان فرق میکند
کلام و گفتارشان جور دیگریست ...
آدم های ابدی...
دور و نزدیک بودنشان
آشنا و غریب بودنشان
حتی مجازی یا حقیقی بودنشان فرقی ندارد
مهم نیست سال و ماهی در کنارت باشند
یا ساعت و ثانیه ای....
این آدم ها
بودنشان حتی به کوتاهی نگاهی هم که باشد
یاد و خاطرشان را چنان در دل حک میکنند
که تا آخرین تپش
خیالشان می شود دل خوشی تمام روزگار .....
#امیر_وجود
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بعضی از آدم ها ابدی اند ...
ماندگارند
خواستنی اند
آرامش روح و دلخوشی زندگی اند ...
جنس نگاه و عطر نفس هایشان فرق میکند
کلام و گفتارشان جور دیگریست ...
آدم های ابدی...
دور و نزدیک بودنشان
آشنا و غریب بودنشان
حتی مجازی یا حقیقی بودنشان فرقی ندارد
مهم نیست سال و ماهی در کنارت باشند
یا ساعت و ثانیه ای....
این آدم ها
بودنشان حتی به کوتاهی نگاهی هم که باشد
یاد و خاطرشان را چنان در دل حک میکنند
که تا آخرین تپش
خیالشان می شود دل خوشی تمام روزگار .....
#امیر_وجود
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گیسو شراب دختر اردیبهشت ماه
ای آفتاب در خم موی تو زا براه
ای روشنی قامت خورشید چشم تو
ای چهره ی تو نیمه ی پنهان قرص ماه
ای گونه ات تلنگر باران روی برگ
رویای خیس پلک شما خواب آبراه
ای شاه بیت قصر غزل شعر ماندگار
ای سطر های در نوسان روی مد آه
یک شهر در محاصره ی تار موی توست
کشتار دسته جمعی این جمعه ی سیاه
این بار هم برای شما شعر گفته ام
اما دوباره لذت تکرار اشتباه ...
#امیر_تقیلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای آفتاب در خم موی تو زا براه
ای روشنی قامت خورشید چشم تو
ای چهره ی تو نیمه ی پنهان قرص ماه
ای گونه ات تلنگر باران روی برگ
رویای خیس پلک شما خواب آبراه
ای شاه بیت قصر غزل شعر ماندگار
ای سطر های در نوسان روی مد آه
یک شهر در محاصره ی تار موی توست
کشتار دسته جمعی این جمعه ی سیاه
این بار هم برای شما شعر گفته ام
اما دوباره لذت تکرار اشتباه ...
#امیر_تقیلو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سیاوش_قمیشی
سخنے تلخ تر از عشق دگر یادم نیست
عشق آرامش من برد و دلم تلخ گریست!!!
#امیر_عباس_خالق_وردے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سخنے تلخ تر از عشق دگر یادم نیست
عشق آرامش من برد و دلم تلخ گریست!!!
#امیر_عباس_خالق_وردے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به زخمِ حادثهها نسپرد تو را یک شب
میان مرگ بهیاد آورد تو را یک شب
درون آتشِ هیزمشکن مترسکِ پیر
به فکرِ خویش فرومیبرد تو را یک شب
منم پدیدهی نحسی که با پساندازش
میانِ هقهق خود می خَرد تو را یک شب
کنارِ مرتع غم بَرِّهی خیالاتم
درون منظرهها می چَرد تو را یک شب
نوشته در غزلی شوم شاعرِ رسوا
که گرگ قصهی من میدَرَد تو را یک شب
#امیر_دادویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
میان مرگ بهیاد آورد تو را یک شب
درون آتشِ هیزمشکن مترسکِ پیر
به فکرِ خویش فرومیبرد تو را یک شب
منم پدیدهی نحسی که با پساندازش
میانِ هقهق خود می خَرد تو را یک شب
کنارِ مرتع غم بَرِّهی خیالاتم
درون منظرهها می چَرد تو را یک شب
نوشته در غزلی شوم شاعرِ رسوا
که گرگ قصهی من میدَرَد تو را یک شب
#امیر_دادویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خونِتو را دستی ز چالاکی چاقوها نخواهدشُست
یا هیچبارانی تو را از ذهن شببوهانخواهدشُست
شرمی نگاهِسوگوارِبیشه را تا صخرهها بُردهاست
این انتظارِ کهنه را لبخندِ آهوها نخواهدشُست
فانوسِ دریایی شهادت داد مرغابیِ تنها را
داغِتو را از یادِ دریا، اشکِجاشوها نخواهدشُست
با چند سایه، چند فانوس، از مسیر بادهای شوم
روحِ جهانِ تیرهمان را،بُهتِسوسوهانخواهدشُست
در دستهای انزوامان باطل السحری نخواهد بود
اینسحرراحتیتبترفندجادوهانخواهدشُست…
#امیر_دادویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا هیچبارانی تو را از ذهن شببوهانخواهدشُست
شرمی نگاهِسوگوارِبیشه را تا صخرهها بُردهاست
این انتظارِ کهنه را لبخندِ آهوها نخواهدشُست
فانوسِ دریایی شهادت داد مرغابیِ تنها را
داغِتو را از یادِ دریا، اشکِجاشوها نخواهدشُست
با چند سایه، چند فانوس، از مسیر بادهای شوم
روحِ جهانِ تیرهمان را،بُهتِسوسوهانخواهدشُست
در دستهای انزوامان باطل السحری نخواهد بود
اینسحرراحتیتبترفندجادوهانخواهدشُست…
#امیر_دادویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آمد ، شبیــــه قاصـــدکی رهگذر گذشت
از کوچه کوچه دل من بی خبر گذشت
سر درد هر شبم کمی آرامتر شده ست
باخاطرات، یک شب بی دردسر گذشت
گفتم به او" اگر نروی..." رفت، دور شد
دیدم که آب از سر قـــــید " اگر" گذشت
آن روز نا امیــــــد کنــــــنده بـــــــــرای من
از هر غروب جمعه غم انگیزتر گذشت
یعنی درست می شنوم؟ اینکه رفت و کار
ازخواهـــش " بیـــــا و مرا هم ببر" گذشت
باور نمی کنم که به فکرم نبوده است
حتماً خیال کرده که پایان سر گذشت -
ختم به خیر شد! نه... به اعلامیه زدند
عکس مرا، نوشته جوانی که در گذشت...
#امیر_حسین_آکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از کوچه کوچه دل من بی خبر گذشت
سر درد هر شبم کمی آرامتر شده ست
باخاطرات، یک شب بی دردسر گذشت
گفتم به او" اگر نروی..." رفت، دور شد
دیدم که آب از سر قـــــید " اگر" گذشت
آن روز نا امیــــــد کنــــــنده بـــــــــرای من
از هر غروب جمعه غم انگیزتر گذشت
یعنی درست می شنوم؟ اینکه رفت و کار
ازخواهـــش " بیـــــا و مرا هم ببر" گذشت
باور نمی کنم که به فکرم نبوده است
حتماً خیال کرده که پایان سر گذشت -
ختم به خیر شد! نه... به اعلامیه زدند
عکس مرا، نوشته جوانی که در گذشت...
#امیر_حسین_آکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو از بهار هم ای گل ،بهار تر شده ای
شمیم شبنم در دامن سحر شده ای
ز نردبان فلک سوی بام شب رفتی
خبر رسید که در آسمان قمر شده ای
#امیر_عاملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شمیم شبنم در دامن سحر شده ای
ز نردبان فلک سوی بام شب رفتی
خبر رسید که در آسمان قمر شده ای
#امیر_عاملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را دوست دارم
و خوب می دانم
پیکره احساست
سپید است و زلال و
قلب عاشقت سرشار از محبتی لایزال
تو را چه بنامم
تو را چه بگویم
ای حضرت عشق
ای ماه
ای بودنت عشق را پشت و پناه
واژگان را پشت سر هم ردیف می کنم
و تمام علاقه ام را درون کالبد احساست
به ودیعه می نهم تا باورت گردد
من گوهر ناب خواستنت را ارزان نمی فروشم
#امیر_عباس_خالقوردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و خوب می دانم
پیکره احساست
سپید است و زلال و
قلب عاشقت سرشار از محبتی لایزال
تو را چه بنامم
تو را چه بگویم
ای حضرت عشق
ای ماه
ای بودنت عشق را پشت و پناه
واژگان را پشت سر هم ردیف می کنم
و تمام علاقه ام را درون کالبد احساست
به ودیعه می نهم تا باورت گردد
من گوهر ناب خواستنت را ارزان نمی فروشم
#امیر_عباس_خالقوردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀