💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
دل دیوانه را مرهم نما ای مرهم دردم
که من در کوچه‌‌های عاشقی تنهای شبگردم

زمین تشنه با باران محیا میشود اما
چرا رنگی نمیگیرد ز اشک این صورت زردم

گهی مستم گهی رقصان گهی با خنده میگریم
فراموشم شده قبل از حضورت زندگی کردم

اگر بادی وزد از سوی تو با یک دمت، حتما
نشینم بر سر راهت که بالاتر رود گردم

چه باکی از مصاف عشق با شمشیر ابرویت
اگر پا پس کشم در این رقم نامرد نامردم

بیا با آن همه ناز و عدا بر ما نظر افکن
که من این سینه‌ی آیینه را نزد تو آوردم

قلم، با جوهر اشک دو چشمانم به رقص آمد
من این منظومه‌ی پر درد را با آه پروردم

چنان مینوشم از این خون دل با یاد لبخندت
که در این گونه می خوردن مباشد کس هم‌اوردم

منم آن صوفی دل کنده از دستار و دین آری
که بین روز و شب چون مهره این تخته و نَردم

#مجتبی_یزدی(صوفی) 🖋️🖋️

#نیهاد🎙️🎙️


۱۴۰۳/۲/۱۲


🍁🍁🖋️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل دیوانه را مرهم نما ای مرهم دردم
که من در کوچه‌‌های عاشقی تنهای شبگردم

زمین تشنه با باران محیا میشود اما
چرا رنگی نمیگیرد ز اشک این صورت زردم

گهی مستم گهی رقصان گهی با خنده میگریم
فراموشم شده قبل از حضورت زندگی کردم

اگر بادی وزد از سوی تو با یک دمت، حتما
نشینم بر سر راهت که بالاتر رود گردم

چه باکی از مصاف عشق با شمشیر ابرویت
اگر پا پس کشم در این رقم نامرد نامردم

بیا با آن همه ناز و عدا بر ما نظر افکن
که من این سینه‌ی آیینه را نزد تو آوردم

قلم، با جوهر اشک دو چشمانم به رقص آمد
من این منظومه‌ی پر درد را با آه پروردم

چنان مینوشم از این خون دل با یاد لبخندت
که در این گونه می خوردن مباشد کس هم‌اوردم

منم آن صوفی دل کنده از دستار و دین آری
که بین روز و شب چون مهره این تخته و نَردم

#مجتبی_یزدی(صوفی)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀