💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.35K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
قد سکوت هم قد فریاد ما نبود
فریاد دادخواهی ما بی صدا نبود

دستی که در گرفتن حق از شما شکست
هرگز وبال گردن باریک ما نبود

از زخم کهنه با دهن گل گرفته مان
گفتیم اگر مخاطب درد آشنا نبود

بودید در نقاب عدالت نهان ولی
اجرای عدلِ گمشده کار شما نبود

از عدل اگر که ظلم شما رنگ می گرفت
فرقی میان خانه ی شاه و گدا نبود

بر صخره های فاجعه خوردیم دم به دم‌
چون ناخدای کشتی ما ناخدا نبود

می شد عیان به چشم جهان شرکتان اگر
بر چوب خشک مذهب زاهد، عبا نبود

در ما گلایه از بدتان شعله می کشد
آری سکوت، آخر این ماجرا نبود

خواهد گذشت دور جفا کاری شما
ای وای اگر که وعده ی روز جزا نبود

#زهرا_وهاب_ساقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


مجال سکوت را
به گل کاغذی دیوار می دهم
لم داده به صندلی چرخدار
تراژدی غمگین زندگی ام را
در تیک تاک زمان
به چرخش وا می دارم
از کلیت تفاوتها
با مکثی از
ای کاش .....
گذر می کنم
تا در طلوع صبحی
ذهنم را
به رنگ گرمسیری چابهار
که باران را
روی گندم زار گیسوانم
تکان می دهد جلوه گری کتم
و در عشق معشوق
با لحن سبز
که بال پرندگان زخمی را
به خنده وا می کند
و در لحظات
چشم در چشم شدن
کلمات در قالب
رقصنده زیبا بر روی لبانمان
شعر سپید پس می دهد
آغاز  کنم
باز زندگی را
رو صندلی چرخدار می چرخانم
به سمت
نجوای سرخ جنوبی می روم
و ماه شبها را
در دل کویر به تابیدن وا می دارم
تا با انعکاس
عشق هفت رنگ را
در خاک قرمز
به طلوع
یک پرنده ی بال زخمی
به تماشاگه روییدن برسانم.

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو پادشاهی و من مستمند دربارم
مگر تو رحم کنی بر دو چشم خون‌بارم

مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست
هنوز نعره برآرم که دوستت دارم

ردای عفو، برازنده ی بزرگی توست
وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم

امید من به خطاپوشی تو آنقدر است
که در شمار نیاید گناه بسیارم


#سجاد_سامانی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خدای کوچولو! امید بزرگ!
همه چیز من! شادی و خوشبختی من!
حالا دیگر زندگی من، چیزی جز تو نیست. حالا دیگر، این نفسی که می‌کشم چیزی جز تو نیست. حالا دیگر شعر من، فکر من، تصور من، چیزی جز تو نیست.

مثل بچه‌ها دوستت می‌دارم. درست همانطور که بچه‌ها مادرشان را دوست دارند. زیبایی تو -اگر چه مرا به آتش می‌کشد، می‌سوزاند و خاکستر می‌کند- دیگر علت و انگیزهٔ دوستی و عشق من نیست. به هر صورتی که در آیی تو را دوست می‌دارم. فقط به شرط آنکه "آیدایِ من" باشی. به شرط آنکه "بدانی چرا تو را مثل بچه‌ها دوست می‌دارم."

دیگر هیچ چیز من چیزی جز تو نیست، دیگر فقط برای خاطر تو زنده‌ام، یعنی -بهتر بگویم- فقط به این دل‌خوشیِ بزرگ زنده هستم که دست‌های تو دست‌های مرا نوازش می‌کنند و لب‌های تو مرا می‌بوسند.

✍🏽 #احمد_شاملو
📕 مثل خون در رگ‌های من

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تُو ثمره‌ے سر‌شتِ صُونا
بَر شاخسارِ آفتاب وُ عافیتے!

مستےِ مِے در میخانہ‌ے ماه،
باده‌اے بہ او.

از لَبلابِ لبخندت
رب‌ُّالْنّوع
تصویرِ طایرِ قُدسے را
روح وُ رها بخشید وُ
بہ قبلہ‌ے ناغُبارِ قافیہ‌ها پَرانْد.

تُو بہ اشارتے
سَر تڪان دادے
وَ ذُرّیہ‌ے زلالِ ابرها،
-ذاهب وُ ظُرَفا-
بہ حُقِّہ‌ے هِقہِقہ
گُل از گُلِ گُل‌ها شڪُفتند!

تُو تماشا ڪَردے
وَ من، بشارتِ تماشاے تُو بودم
آنگاه ڪہ ڪِردگار
از چشم‌ْ‌چشمِ دائم‌ْبہارِ عَزَّوَجَلِّ تُو،
حظِّ محض مےبُرد وُ
قُدرتے قَدَر مےگرفت!!!

#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نجلا

آواز#عرفان_طهماسبی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نشسته برف تنت بعد سال ها به تنم
یخ تو باز شد آخر از آتشی که منم
 
تو در کنار منی عشق کار خود را کرد
رسیده لحظه ی شیرین با تو ما شدنم
 
نمی شود که بر این لحظه نام بوسه گذاشت
نزول آیه ی لب های توست بر دهنم
 
تمام شهر به دنبال نام عطر منند
گرفته بوی تو را تار و پود پیرهنم
 
من و تو مثل دم و بازدم گره خوردیم
چگونه رابطه ام با تو را به هم بزنم ؟
 
#محمد_رفیعی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


در جستجوی توام
در چنان هوایی به سوی من آی
نگاهت کبوتر باشد
پرت پرواز عشق
و من سرتا پا تمنا
چنان به آغوشت بگیرم
که هرم نفسهایم
سلول به سلول تنت را
بر موج تنم گره بزند
تو از نفس هایم باله برقصی
بوسه ی نسیم و مهتاب را
ار رازقی سینه بر لبانم بگذاری
روحم را به بیکرانه ها سوق دهی....

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلم تا برایت تنگ می‌شود؛
نه شعر می‌خوانم
نه ترانه گوش می‌دهم
نه حرفهایمان را تکرار می‌کنم
دلم تا برایت تنگ می‌شود
می‌نشینم اسمت را می‌نویسم،
می‌نویسم، می‌نویسم...
بعد می‌گویم:
این همه او
پس دلتنگی چرا؟!
دلم تا برایت تنگ می‌شود
میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه می‌کنم
و باز عاشقت می‌شوم...

#گروس_عبدالملكيان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
 چند قرنی‌ست که ما ساکنِ شادآبادیم
زیر انواع فشاریم و جمیعاً شادیم!
 
شاد از آنیم که دلبسته­ٔ دریا نشدیم
قدردانیم که در آکواریوم آزادیم!
 
بس که در بُرهۀ حساسِ کنونی بودیم
به همین بُرهه شبیهِ هروئین معتادیم!
 
مُتمایل به چَپیم و مُتواضع با راست
آن عروسیم که در عقدِ دو تا دامادیم!
 
فحش دادن به جهان حرفۀ آسانی نیست
ما در این حرفه ولی صاحبِ استعدادیم
 
کفِ این کشتیِ پوسیده فقط از دو سه جا
نیست سوراخ، ولی در صددِ ایجادیم!
 
مشکل کُلِ جهان شادیِ بیش از حَدّ است
شاد باشید که ما عاری از این ایرادیم!

پست دادیم به هر کودن و کودن‌زاده
مغزها را به همین شیوه فراری دادیم
 
"نفس بادِ صبا مُشک فشان خواهد شد"
 ما ولی کنجِ قفس منتظرِ آن بادیم
 
ای کسانی که به ما وعدهٔ واهی دادید
باز ما نصف‌شبی یاد شما افتادیم!

#شروین_سلیمانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا اندوهِ داشتن صدایی
خواهد کشت
که چشمانش لبریز از
شراب سرخ است و شهدلبهایش
شیرین تر از عسل

نمیدانم‌
بایدنوشید و مست شد
یا فرو نشاند این آتش عشق را برتن
وچشمهارا بست بر اشک دل

اما خوب میدانم
لب های من شراب عشق را
فقط از لب های تو خواهد نوشید
و دگر هیچ آرزویی بردل نخواهد داشت.... .


#مینو_پناهپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح شد ، دست خدا بر سرمان سایه شود
بر ستون دل ما ، کاش خدا پایه شود

صبح ما گر شود آغاز ، به دستان خدا
دست پر مهر خدا ، روزی و سرمایه شود


#لیلا_مقربی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چشم‌های من
این جزیره‌ها که در تصرف غم است
این جزیره‌ها که از چهارسو محاصره است
در هوای گریه‌های نم‌نم است
گرچه گریه‌های گاه گاه من
آب می‌دهد درخت درد را
برق آه بی‌گناه من
ذوب می‌کند
سد صخره‌های سخت درد را
فکر می‌کنم
عاقبت هجوم ناگهان عشق
فتح می‌کند
پایتخت درد را...

✍🏽 #قیصر_امین‌_پور
📕 دفترِ آینه‌های ناگهان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سـلامِ من به تـو کز دیدنِ تو محرومم
گرفته حال و هـوایم ، نوشته ام خوبم

دلم برای تو تنگ است هوای غم دارم
تـو را بـرای نمــــردن ، چقـــدر کـــم دارم

گــرفتــه پنجـره ها را ، هــــوای شیدایی
تو ڪی بـرای همیشه دوباره  می آیی؟

تمـامِ سهمِ من از تـو، فقط سرابی بود
شبیهِ خاطره ای تلخ، شبیهِ خوابی بود

اگر چه روی کتـــابم نـوشتـه ای قهـــــرم
بـرای دیــــدنِ رویـت خــرابِ این شهـــرم

غـــزل بـرای تـو گفــتم دلم سبک تر شد
صــدای سرفـه ی قلبــم دوبـاره بهتر شد

ســــلامِ من بـه تـو کــز دیدنِ تو بی تابم
نگــاهِ صورتِ مــــاهـت نشســـته در قـابم

دلــم برای تو تنگ است و خــوب مــیدانم
بــرای بـــوسه ی رویت همـــیشه میـمـــانم

#علی_محمد_پورحسن

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ فوق العادہ زیبا و احساسی🌹🍂

تقدیم شما دوستان عزیزم🌸🌹🌸

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از چشم تو به منظره‌ی روشنی، دری‌ست
صبحی که با تو صبح شود، صبح دیگری‌ست

روشن شده‌ست چشمِ جهان از نگاه تو
ای آنکه در نگاه تو، از مهر منظری‌ست

گاهی به آفتاب اگر خیره می‌شوی
این هم عنایتی‌ست که از ذرّه‌پروری‌ست

در حلقه‌ی سماعِ نگاهت جهان خوش است
چرخی بزن که رقص تو را زهره، مشتری‌ست

هر دفتری که از تو نگوید، سیاهه‌است
هر مصرعی که وصف تو را گفته، دفتری‌ست

با بی‌کرانِ چشم تو ای آیه‌ی غزل
ما را چه احتیاج به مضمون دیگری‌ست...؟

#رضا_طهماسبی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سه عامل سقوط حکومت‌ها در نگاه فردوسی

سعید معدنی

۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. وی یکی از متفکرانی است که تاریخ ایران باستان را از آغاز تا سقوط ساسانیان مطالعه کرده و خود نیز در قرن چهارم و پنجم هجری در طول عمر هفتاد و اندی ساله‌اش  شاهد ظهور و سقوط دولت‌هایی بوده است.
فردوسی مانند بسیاری از متفکران دیدگاهی در باره سقوط شاهان، دولت ها و حکومت‌ها دارد.

وی معتقد است که سه عامل موجب نابودی آنها می ‌شود:
نخست ظلم و ستم؛ ستمی که شاهان و حاکمان بر مردمان روا می‌دارند عامل اصلی و مهم سقوط از دیدگاه فردوسی است. مردمانی که توسط صاحبان زور سرکوب و زندانی و شکنجه  و تحقیر و کشته می‌شوند.
دوم.: حذف نخبگان و اهل فکر، و به کارگیری بی‌مایه‌گان و بی‌خردان در مسند امور و مدیریت جامعه.
سوم ، ثروت اندوزی،و سیری‌ناپذیری از داشتن دارایی که فساد مالی از سوی حکومتگران را به همراه دارد. با فزون‌خواهی خداوندان زور و تزویر جامعه فقیرتر و حقیرتر می‌شود.

سراینده شاهنامه در باره این سه عامل چنین می‌گوید؛
سرِ تخت شاهان بپیچد سه کار:
نخستین ز بیدادگر شهریار

دگر آنکه بی‌ سود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد

سوم آنکه با گنج خویشی کند
بکوشد به دینار بیشی کند

بدین ترتیب سه عامل:
ستمگری، سفله‌پروری و فزون‌خواهی،
عاملان اصلی سقوط حکومت‌های ستمگر در نزد حکیم توس است.

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
💖کافه شعر💖 pinned «سه عامل سقوط حکومت‌ها در نگاه فردوسی سعید معدنی ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. وی یکی از متفکرانی است که تاریخ ایران باستان را از آغاز تا سقوط ساسانیان مطالعه کرده و خود نیز در قرن چهارم و پنجم هجری در طول عمر هفتاد و اندی ساله‌اش  شاهد…»