.
زن است دیگر...
چشمش که به شمعدانی ها بیفتد
شاعر میشود...
آبچکان را برمیدارد و شعری میسازد از
صدای قطره های آب...
میرود جلوی اینه،نگاهی به گودی زیر چشمش میکند و بیخیال میشود
خط چشمش را بر میدارد و نقاشی ای بر روی چشمانش میکشد
دوباره میشود همان دختر زیبای قبل...
اما چه فایده که غم هایش را در گلدان شمعدانی جا گذاشته و هرروز به آن آب میدهد و
هرروز غمش بزرگ تر میشود...
#بهار_اقبالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زن است دیگر...
چشمش که به شمعدانی ها بیفتد
شاعر میشود...
آبچکان را برمیدارد و شعری میسازد از
صدای قطره های آب...
میرود جلوی اینه،نگاهی به گودی زیر چشمش میکند و بیخیال میشود
خط چشمش را بر میدارد و نقاشی ای بر روی چشمانش میکشد
دوباره میشود همان دختر زیبای قبل...
اما چه فایده که غم هایش را در گلدان شمعدانی جا گذاشته و هرروز به آن آب میدهد و
هرروز غمش بزرگ تر میشود...
#بهار_اقبالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنوزم عاشق دیونه ات منم ...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هوا برای بغل کردنش مساعد بود
اگرچه پیرهنش چون همیشه زائد بود
که شعر در یقهٔ او سپیدتر میشد
زنی که جامع «شمع و شراب و شاهد» بود
تو دست بردی و موجی شدند ماهیها
درون حوضچهای که همیشه راکد بود
درون حوضچهای که نسیم منتشرش
معطر از نفس شاخههای سنجد بود
بهارمست شدی و لب تو خون افتاد
که شاهتوت لب او شراب جامد بود
به مادیانهترین شکل دوستت میداشت
اگرچه خوب در انکار عشق وارد بود
تو را به معجزهٔ واژههاش مؤمن کرد
زنی که چند پیمبر در آنِ واحد بود
زنی که مرحلهٔ آخر تکامل ماه
فراز گنبد فیروزهای مسجد بود
تو را کشید به غار عمیق تنهاییش
که شکل خلوت روحانی معابد بود
چقدر دور شدیم از روایت اصلی...
هوا برای بغل کردنم مساعد نیست؟!
#کبری_موسوی_قهفرخی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگرچه پیرهنش چون همیشه زائد بود
که شعر در یقهٔ او سپیدتر میشد
زنی که جامع «شمع و شراب و شاهد» بود
تو دست بردی و موجی شدند ماهیها
درون حوضچهای که همیشه راکد بود
درون حوضچهای که نسیم منتشرش
معطر از نفس شاخههای سنجد بود
بهارمست شدی و لب تو خون افتاد
که شاهتوت لب او شراب جامد بود
به مادیانهترین شکل دوستت میداشت
اگرچه خوب در انکار عشق وارد بود
تو را به معجزهٔ واژههاش مؤمن کرد
زنی که چند پیمبر در آنِ واحد بود
زنی که مرحلهٔ آخر تکامل ماه
فراز گنبد فیروزهای مسجد بود
تو را کشید به غار عمیق تنهاییش
که شکل خلوت روحانی معابد بود
چقدر دور شدیم از روایت اصلی...
هوا برای بغل کردنم مساعد نیست؟!
#کبری_موسوی_قهفرخی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنی تو
آن کنایهی مرموز
که در نهفتِ عشق روان است.
دانستنش ضرور،
و گفتنش محال!
تو...
آنی تو!
از ما که گذشت...
باید به ابر، بیاموزیم
تا از عطش گیاه نمیرد.
باید به قفلها بسپاریم
با بوسهای
گشوده شوند؛
بیرخصت کلید...
#نصرت_رحمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن کنایهی مرموز
که در نهفتِ عشق روان است.
دانستنش ضرور،
و گفتنش محال!
تو...
آنی تو!
از ما که گذشت...
باید به ابر، بیاموزیم
تا از عطش گیاه نمیرد.
باید به قفلها بسپاریم
با بوسهای
گشوده شوند؛
بیرخصت کلید...
#نصرت_رحمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دوستت دارم
و این دوست داشتن انقدر دلچسب است
که طعم گس تمام دلتنگیِ
غروبِ روزهای نبودنت را
با شیرینی یادِ لبخند چشمانت دلنشین می کند
هر چند که حاصل این عشق و دلدادگی
تکرار و تکرارِ هر روزه ی تنهایی باشد
که نبض قلب خسته ام را نا منظم می کند؛؛
دستان عاشقم دیگر
امیدی به گرفتن دستان عشق تو را ندارند
و ابرهای دلتنگی ام در حسرت شانه ایی امن
برای باریدن در خود خواهند غُرید
و می دانم در سرمای انجمادِ
دوری و اندوه نبودن هایت خواهند شکست
و برهوت تنهایی ام سیراب از حضور تو نمی شود ..
اما من کم نمی آورم
و در دشت ارغوانی قلبم امیدوارانه
جوانه های بودنت را می کارم
و از پای نمی افتم در مسیر عشق اهورایی تو
و دست از رویای شیرین با تو بودن نخواهم کشید..!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت دارم
و این دوست داشتن انقدر دلچسب است
که طعم گس تمام دلتنگیِ
غروبِ روزهای نبودنت را
با شیرینی یادِ لبخند چشمانت دلنشین می کند
هر چند که حاصل این عشق و دلدادگی
تکرار و تکرارِ هر روزه ی تنهایی باشد
که نبض قلب خسته ام را نا منظم می کند؛؛
دستان عاشقم دیگر
امیدی به گرفتن دستان عشق تو را ندارند
و ابرهای دلتنگی ام در حسرت شانه ایی امن
برای باریدن در خود خواهند غُرید
و می دانم در سرمای انجمادِ
دوری و اندوه نبودن هایت خواهند شکست
و برهوت تنهایی ام سیراب از حضور تو نمی شود ..
اما من کم نمی آورم
و در دشت ارغوانی قلبم امیدوارانه
جوانه های بودنت را می کارم
و از پای نمی افتم در مسیر عشق اهورایی تو
و دست از رویای شیرین با تو بودن نخواهم کشید..!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگی سهـم نگاه من
رد پای که نشانه می رود
تا وسعت نبودن را مـعنا کند..
هـر شب شعرهایم
را با انگشتان نحیفم در تاریکی
به سطر ورق می ریزم
عکسهای را که به دیـواره قلبم
کوبیده ام را نـشانه مـی روم...
خـاطراتمان آنـقدر بزرگ هستند
که در قلب کوچک من جای نمی شوند
رویای بارانی نگاهم را
غرق در سکوت مـرگآور مـی کنم
چـقدر دوری بهانه ی من
شـاهزاده خیالی قصر ذهن مـن
از تـو آنگونـه بـنویسم
که تمـام قـلبم را مـال خـود کردی
به سرزمین تنت مرا مهمان کردی
رازی از گل سرخ را به باور دستانم دادی
برای چـشمانت که آفـتاب عـمر
خـود را در آن می بینم دلتنگـم...
آوازم در گوش ثانیه ها
هر لحظه به صدا در می آید
نـفسم بـا غنچه های نـسترن تو باز می شود
در آسـمان تـو را مـیجویم
در افق چــشمم به انتظار آمـدن تـوست
انگـار مـن در قعـر زمـینم و تـو در افلاک
درد دل میکنم بـا تـو بار دگـر
که شـکـسته شده ام و انـدوه قلبم عمـیق تر شده...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رد پای که نشانه می رود
تا وسعت نبودن را مـعنا کند..
هـر شب شعرهایم
را با انگشتان نحیفم در تاریکی
به سطر ورق می ریزم
عکسهای را که به دیـواره قلبم
کوبیده ام را نـشانه مـی روم...
خـاطراتمان آنـقدر بزرگ هستند
که در قلب کوچک من جای نمی شوند
رویای بارانی نگاهم را
غرق در سکوت مـرگآور مـی کنم
چـقدر دوری بهانه ی من
شـاهزاده خیالی قصر ذهن مـن
از تـو آنگونـه بـنویسم
که تمـام قـلبم را مـال خـود کردی
به سرزمین تنت مرا مهمان کردی
رازی از گل سرخ را به باور دستانم دادی
برای چـشمانت که آفـتاب عـمر
خـود را در آن می بینم دلتنگـم...
آوازم در گوش ثانیه ها
هر لحظه به صدا در می آید
نـفسم بـا غنچه های نـسترن تو باز می شود
در آسـمان تـو را مـیجویم
در افق چــشمم به انتظار آمـدن تـوست
انگـار مـن در قعـر زمـینم و تـو در افلاک
درد دل میکنم بـا تـو بار دگـر
که شـکـسته شده ام و انـدوه قلبم عمـیق تر شده...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقی بریز باده دوپیمانه بیشتر
مستانه سرنهم درِ میخانه بیشتر
منکه ندیده ام به جز از لذتِ سراب
با شربِ می مگر شود افسانه بیشتر
جان را فداکنم به رهت ای فرشته خو
گردد منوّر از رخِ تو خانه بیشتر
یا بروصالِ توبرسم عاشقی کنم
یاسوزم از شراره ی فتانه بیشتر
من باشم وتو باشی وحرفِ نگفته ام
خواهم نوازشم کند آن شانه بیشتر
آن شانه ای که سربنهم مست وبیقرار
آید شمیمِ شاخه ی ریحانه بیشتر
دستم چو شانه شانه کند زلفِ عنبرت
باشم بروی سینه ی جانانه بیشتر
#داودواعظی_مصباح
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مستانه سرنهم درِ میخانه بیشتر
منکه ندیده ام به جز از لذتِ سراب
با شربِ می مگر شود افسانه بیشتر
جان را فداکنم به رهت ای فرشته خو
گردد منوّر از رخِ تو خانه بیشتر
یا بروصالِ توبرسم عاشقی کنم
یاسوزم از شراره ی فتانه بیشتر
من باشم وتو باشی وحرفِ نگفته ام
خواهم نوازشم کند آن شانه بیشتر
آن شانه ای که سربنهم مست وبیقرار
آید شمیمِ شاخه ی ریحانه بیشتر
دستم چو شانه شانه کند زلفِ عنبرت
باشم بروی سینه ی جانانه بیشتر
#داودواعظی_مصباح
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون موج که از اوج ، هراسان فرود است
چشمم نگران مانده ی چشمان حسود است
دلواپسی ام موجِ پریشانی دریاست
دلتنگی من اوج هوس رانی رود است
پیش از تو که دلتنگ ترین سنگ صبوری ،
پیش از تو که بدرود تو هم عین درود است ،
وابسته نبودم به کسی ، هیچکسی هم
وابسته ی این وصله ی ناجور نبوده ست
از عشق سخن گفتن و از عشق شنیدن ؛
همواره دلم تشنه ی این گفت و شنود است
قدری بنشین تا همه ی شهر بخوانند
شیوا غزلی را که نگاه تو سروده است ...
#امیر_ارجینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمم نگران مانده ی چشمان حسود است
دلواپسی ام موجِ پریشانی دریاست
دلتنگی من اوج هوس رانی رود است
پیش از تو که دلتنگ ترین سنگ صبوری ،
پیش از تو که بدرود تو هم عین درود است ،
وابسته نبودم به کسی ، هیچکسی هم
وابسته ی این وصله ی ناجور نبوده ست
از عشق سخن گفتن و از عشق شنیدن ؛
همواره دلم تشنه ی این گفت و شنود است
قدری بنشین تا همه ی شهر بخوانند
شیوا غزلی را که نگاه تو سروده است ...
#امیر_ارجینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪاش بدانے
عشق ڪاملترین حس دنیاست
وقتے تو نگاهم میڪنے و خنده برچشمانم
مے نشیند...
هیچ ڪسے نمے تواند خنده هاے مرا
معنا ڪند جز همان عشق
و چه ساده در باور این
دل معصوم مانده است
خاطرات دیوار خانه پدرے
ڪه آرزوهایم را مے نوشتم
با قلم صداقت و خط خطے هاے ڪودڪانه
ڪم ڪم آرزوهایم بزرگتر شدند و
واژه ها ڪوچڪتر
نمیدانم
باید تقاص ڪدام
عاشقانه هاے نداشته ے زندگے
را پرداخت ڪنم
وقتے هنوز در ڪوچه پس ڪوچه هاے شهر
انعڪاس یک سوال عاشقانه مے پیچید
چند تا دوستم داری؟
و من با تمام عشق لبخند مے زنم
پنج وارونه را نشان میدهم و
مے گویم
ده تا
بیست تا...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق ڪاملترین حس دنیاست
وقتے تو نگاهم میڪنے و خنده برچشمانم
مے نشیند...
هیچ ڪسے نمے تواند خنده هاے مرا
معنا ڪند جز همان عشق
و چه ساده در باور این
دل معصوم مانده است
خاطرات دیوار خانه پدرے
ڪه آرزوهایم را مے نوشتم
با قلم صداقت و خط خطے هاے ڪودڪانه
ڪم ڪم آرزوهایم بزرگتر شدند و
واژه ها ڪوچڪتر
نمیدانم
باید تقاص ڪدام
عاشقانه هاے نداشته ے زندگے
را پرداخت ڪنم
وقتے هنوز در ڪوچه پس ڪوچه هاے شهر
انعڪاس یک سوال عاشقانه مے پیچید
چند تا دوستم داری؟
و من با تمام عشق لبخند مے زنم
پنج وارونه را نشان میدهم و
مے گویم
ده تا
بیست تا...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون بادِ صبا بگردم این عالم را
این عالمِ پُرغریو و پُرماتم را
دانی که چه میجویم از این گردیدن؟
کنجی که در او راه نباشد غم را
#محمدصوفی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این عالمِ پُرغریو و پُرماتم را
دانی که چه میجویم از این گردیدن؟
کنجی که در او راه نباشد غم را
#محمدصوفی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح تلخی ست ،
اندوهم برای
سرنوشت شبهای
بی سرانجامی ست
که به صبح نبودن تو ختم میشود
تابش خورشید هم دیگر
نمی تواند
ابرهای خوفناک تنهایی ام
را از پهنه آسمان دلم کنار بزند
من همچنان دلتنگ
با چشمانی بیقرار
خیره ام به راه آمدنت
پشت پرچینی خیس از سکوت
حوالی دورترین سایه های انتظار ...!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اندوهم برای
سرنوشت شبهای
بی سرانجامی ست
که به صبح نبودن تو ختم میشود
تابش خورشید هم دیگر
نمی تواند
ابرهای خوفناک تنهایی ام
را از پهنه آسمان دلم کنار بزند
من همچنان دلتنگ
با چشمانی بیقرار
خیره ام به راه آمدنت
پشت پرچینی خیس از سکوت
حوالی دورترین سایه های انتظار ...!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای که دلم ربوده ای ، جان من از نظر مرو ...
مرهم جان ودل تویی ، ای قمرم دگر مرو ،
جان به هوای تو خوشست ، دیده به پای تو خوشست ..
نشسته ای بر دل و جان ، شهد تر از شکر مرو ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرهم جان ودل تویی ، ای قمرم دگر مرو ،
جان به هوای تو خوشست ، دیده به پای تو خوشست ..
نشسته ای بر دل و جان ، شهد تر از شکر مرو ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با خلق هرکس دعوی وارستگی دارد
بیشک به دنیا بیشتر وابستگی دارد
اینجا گریزی از تعلق نیست در هر حال
هرکس به چیزی در جهان دلبستگی دارد
پرسیدم از فرهاد آیا عشق شیرین بود؟
در پاسخم خندید، یعنی بستگی دارد
دنیا تماشاییست اما زندگی اینجا
اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد
ما تابع عشقیم و این بیتابی بیحد
چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیشک به دنیا بیشتر وابستگی دارد
اینجا گریزی از تعلق نیست در هر حال
هرکس به چیزی در جهان دلبستگی دارد
پرسیدم از فرهاد آیا عشق شیرین بود؟
در پاسخم خندید، یعنی بستگی دارد
دنیا تماشاییست اما زندگی اینجا
اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد
ما تابع عشقیم و این بیتابی بیحد
چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نشستهام بنویسم غزل، میّسر نیست
تو نیستی... غزلم عاشقانه دیگر نیست
نگاه کن همهی شهر عاشقت بشود
که گفته چشم تو از چشم آهوان سر نیست؟
یک اتّفاق قشنگی، که در تمامی عمر
به جز نگاه تو، چیزیم در برابر نیست
تو باش و چشم تو، هرگز برای من چیزی
از این ستارهی دنبالهدار بهتر نیست
بیا و مشت خودت را برای من وا کن
اگرچه حاصلم از عشق، غیر خنجر نیست
هزار بار سرودم تو را و میدانم
هنوز قصّهی زیباییات مکرّر نیست...
#سید_جلیل_سید_هاشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو نیستی... غزلم عاشقانه دیگر نیست
نگاه کن همهی شهر عاشقت بشود
که گفته چشم تو از چشم آهوان سر نیست؟
یک اتّفاق قشنگی، که در تمامی عمر
به جز نگاه تو، چیزیم در برابر نیست
تو باش و چشم تو، هرگز برای من چیزی
از این ستارهی دنبالهدار بهتر نیست
بیا و مشت خودت را برای من وا کن
اگرچه حاصلم از عشق، غیر خنجر نیست
هزار بار سرودم تو را و میدانم
هنوز قصّهی زیباییات مکرّر نیست...
#سید_جلیل_سید_هاشمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهستی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اگر به آخر دنیا رسیدهای برگرد
به هر بهانه دل از من بریدهای برگرد
از این جهان پر از غم! از این دل تنها
هنوز چیز زیادی ندیدهای برگرد
چرا خیال فراموشی مرا داری؟
مگر چه پشت سر من شنیدهای برگرد
به آسمان رهایی نمیرسی بی عشق
چرا ز بام دلم پر کشیدهای برگرد
مرا میان جهنم رها مکن ای دوست
به برزخی که خودت آفریدهای برگرد
#محمدحسن_جمشیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به هر بهانه دل از من بریدهای برگرد
از این جهان پر از غم! از این دل تنها
هنوز چیز زیادی ندیدهای برگرد
چرا خیال فراموشی مرا داری؟
مگر چه پشت سر من شنیدهای برگرد
به آسمان رهایی نمیرسی بی عشق
چرا ز بام دلم پر کشیدهای برگرد
مرا میان جهنم رها مکن ای دوست
به برزخی که خودت آفریدهای برگرد
#محمدحسن_جمشیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به چشمان ِ
تو سوڪَند
ڪه زندڪَی
زیبا نخواهد شد ،
مڪَـر در اعماق چشمانِ زیبایت
دریاها و آسمان ها را تماشا ڪـردن...
محو رویا بودن و نداے
قلب تو را با ڪَـوش جان شنیدن..
سوڪَند
به ؏شـق
ڪـه هیچ چشمی
جز چشمان تو نخواهد توانست
بلرزاند قلب شڪیباے مرا...
#دوستتدارم......
سوڪَـند به خداوند احساسهاے پاڪـ
سوڪَند به عظمت ِ؏شـق ِنهفته
در احساسی ڪه با دوستت دارم
ڪَـفته میشود،
#دوستتدارم ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو سوڪَند
ڪه زندڪَی
زیبا نخواهد شد ،
مڪَـر در اعماق چشمانِ زیبایت
دریاها و آسمان ها را تماشا ڪـردن...
محو رویا بودن و نداے
قلب تو را با ڪَـوش جان شنیدن..
سوڪَند
به ؏شـق
ڪـه هیچ چشمی
جز چشمان تو نخواهد توانست
بلرزاند قلب شڪیباے مرا...
#دوستتدارم......
سوڪَـند به خداوند احساسهاے پاڪـ
سوڪَند به عظمت ِ؏شـق ِنهفته
در احساسی ڪه با دوستت دارم
ڪَـفته میشود،
#دوستتدارم ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀