گنج قارون است عقل و حاتم طایی ست دل
دست و دلباز و بدون هیچ همتایی ست دل
گاه می بخشد به یک لبخند کل عمر را
شک ندارم بی گمان لطفش اهورایی ست دل
در غل و زنجیر گیسوی زلیخایی اسیر
یوسف است اما به بند چاه تنهایی ست دل
از کمین چشم هایش، با کمانِ ابرویش
آنچنانم زد که گویا صید صحرایی ست دل
برکه هم گاهی تلاطم دارد از دیدار ماه
دل به دریا می زند، آری چه دریایی ست دل
بین آدم های دنیا ساکت و گوشه نشین
خلوتی دنج است و با این حال، دنیایی ست دل
عقل چون در حال و روز او تامل کرد گفت :
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل!
#دانیال_حمیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دست و دلباز و بدون هیچ همتایی ست دل
گاه می بخشد به یک لبخند کل عمر را
شک ندارم بی گمان لطفش اهورایی ست دل
در غل و زنجیر گیسوی زلیخایی اسیر
یوسف است اما به بند چاه تنهایی ست دل
از کمین چشم هایش، با کمانِ ابرویش
آنچنانم زد که گویا صید صحرایی ست دل
برکه هم گاهی تلاطم دارد از دیدار ماه
دل به دریا می زند، آری چه دریایی ست دل
بین آدم های دنیا ساکت و گوشه نشین
خلوتی دنج است و با این حال، دنیایی ست دل
عقل چون در حال و روز او تامل کرد گفت :
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل!
#دانیال_حمیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گم شدم در این #حوالی در هوای عاشقی
#دل_به_دریا می زنم آری چه دریایی ست دل
مثل مهتابم که هر #شب محو رویت گشته است
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#دل_به_دریا می زنم آری چه دریایی ست دل
مثل مهتابم که هر #شب محو رویت گشته است
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کو ساغری که مست شراب جنون شوم
تا فارغ از محاسبهی چند و چون شوم
دریای موجخیز بلا کو که در دلش
چون کشتیِ شکسته به کام اندرون شوم
تا کِی در آرزوی مضامین ناب عشق
برخیزم و شبیه قلم سرنگون شوم
در داستان عشق نه فرهادم و نه قیس
حتی برای تیشه نشد بیستون شوم
من از تحملِ عرقِ شرم عاجزم
در مسلخ تو خوشتر اگر غرق خون شوم
#هادی_محمدحس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا فارغ از محاسبهی چند و چون شوم
دریای موجخیز بلا کو که در دلش
چون کشتیِ شکسته به کام اندرون شوم
تا کِی در آرزوی مضامین ناب عشق
برخیزم و شبیه قلم سرنگون شوم
در داستان عشق نه فرهادم و نه قیس
حتی برای تیشه نشد بیستون شوم
من از تحملِ عرقِ شرم عاجزم
در مسلخ تو خوشتر اگر غرق خون شوم
#هادی_محمدحس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با خودت روشنایی ببر
راه...گرگ دارد
راه...گرسنگی دارد
راه...تاریکی دارد.
(در هر شرایطی
باهم باشید.)
گاهی میشود با گرگ
کنار آمد،
اما هرگز به گرسنگی
اعتماد نکن
او سرانجام با تاریکی
تبانی خواهد کرد.
#سیدعلی_صالحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
راه...گرگ دارد
راه...گرسنگی دارد
راه...تاریکی دارد.
(در هر شرایطی
باهم باشید.)
گاهی میشود با گرگ
کنار آمد،
اما هرگز به گرسنگی
اعتماد نکن
او سرانجام با تاریکی
تبانی خواهد کرد.
#سیدعلی_صالحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را
زِ شب وصل
چه حاصل؟
که تو از ناز
تا باز کنی بندِ قبا صبح دمیده ست!
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زِ شب وصل
چه حاصل؟
که تو از ناز
تا باز کنی بندِ قبا صبح دمیده ست!
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای تن تو پاکتر از جان پاک
روح تو پرورده روحی فداک
نقطه گه خانه رحمت توئی
خانه بر نقطه زحمت توئی
عالم تردامن خشک از تو یافت
ناف زمین نافه مشک از تو یافت
#نظامی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روح تو پرورده روحی فداک
نقطه گه خانه رحمت توئی
خانه بر نقطه زحمت توئی
عالم تردامن خشک از تو یافت
ناف زمین نافه مشک از تو یافت
#نظامی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من حس کردم آفتاب را
در درازای راهرویی درازِ دراز
به قدمزدن ادامه میدهم.
روبهرویام
پنجرههایی بهتانگیز
در هر طرف
دیوارهایی که نور را منعکس میکند.
آفتاب و من،
من ایستادهام با آفتاب.
اینک به یاد میآرم
چه پرشور است آفتاب!
چه گرم باز میدارد مرا
از گامی دیگر برداشتن،
چه درخشان
من حبس میکنم نفسام را.
نور تمام کیهان جمع میشود اینجا.
من ناآگاهام از وجود هر چیز دیگر.
تنها منام،
تکیهداده بر آفتاب،
ساکن برای ده ثانیهی تمام.
گاهی، ده ثانیه
درازتر است
از ربع قرن.
سرانجام،
میدوم پایین از پلهها،
باز میکنم در را
و میدوم در آفتاب بهار…
#وانگ_شیائونی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در درازای راهرویی درازِ دراز
به قدمزدن ادامه میدهم.
روبهرویام
پنجرههایی بهتانگیز
در هر طرف
دیوارهایی که نور را منعکس میکند.
آفتاب و من،
من ایستادهام با آفتاب.
اینک به یاد میآرم
چه پرشور است آفتاب!
چه گرم باز میدارد مرا
از گامی دیگر برداشتن،
چه درخشان
من حبس میکنم نفسام را.
نور تمام کیهان جمع میشود اینجا.
من ناآگاهام از وجود هر چیز دیگر.
تنها منام،
تکیهداده بر آفتاب،
ساکن برای ده ثانیهی تمام.
گاهی، ده ثانیه
درازتر است
از ربع قرن.
سرانجام،
میدوم پایین از پلهها،
باز میکنم در را
و میدوم در آفتاب بهار…
#وانگ_شیائونی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را به رسم خویش دوستت دارم
آرام و سربزیر و فروتن
چو بیدی مجنون
که بادهای آوار را
تو را به رسم خویش دوستت دارم
صبور و گرم و صمیمی
چو خورشید صبحگاهی
که نرمینه ی سحر را
تو را دوست دارم
به رسم سبزینهها
به رسم دیرینهٔ انتظار...
به رسم خزهای سمج
که آغوش سخت سنگ را
دوستت دارم
تو را به رسم نامی عشق
تو را بسان خویش دوستت دارم
بسان جاری رود
که بیکران آبی دریا را...
#حمید_جدیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آرام و سربزیر و فروتن
چو بیدی مجنون
که بادهای آوار را
تو را به رسم خویش دوستت دارم
صبور و گرم و صمیمی
چو خورشید صبحگاهی
که نرمینه ی سحر را
تو را دوست دارم
به رسم سبزینهها
به رسم دیرینهٔ انتظار...
به رسم خزهای سمج
که آغوش سخت سنگ را
دوستت دارم
تو را به رسم نامی عشق
تو را بسان خویش دوستت دارم
بسان جاری رود
که بیکران آبی دریا را...
#حمید_جدیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان
نازنین ،، چارقدِ آذری ات را بتکان
گر چه دوریم ولی شکر خدا باد که هست
شیشه ی عطر گل قمصری ات را بتکان
بخدا قدر تو را گوهریان نشناسند
لطف بنما و تن گوهری ات را بتکان
هرچه کردند نشد نام تو تحریر شود
خوش نویسا، قلم جوهری ات را بتکان
سال غم هاست ولی،ساحره بانوی غزل
چون بهار آمده پس دلبری ات را بتکان
مثنوی قامت من دختر افسونگر تاک
روی می، مستی بی "باوری ات" را بتکان
من کویر توام ای ترک پر از آشوبم
تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان
و اگر از غزلم دین به" خطر می افتد
چفیه ی پیشکش "رهبری ات "را بتکان
#احمد_جم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نازنین ،، چارقدِ آذری ات را بتکان
گر چه دوریم ولی شکر خدا باد که هست
شیشه ی عطر گل قمصری ات را بتکان
بخدا قدر تو را گوهریان نشناسند
لطف بنما و تن گوهری ات را بتکان
هرچه کردند نشد نام تو تحریر شود
خوش نویسا، قلم جوهری ات را بتکان
سال غم هاست ولی،ساحره بانوی غزل
چون بهار آمده پس دلبری ات را بتکان
مثنوی قامت من دختر افسونگر تاک
روی می، مستی بی "باوری ات" را بتکان
من کویر توام ای ترک پر از آشوبم
تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان
و اگر از غزلم دین به" خطر می افتد
چفیه ی پیشکش "رهبری ات "را بتکان
#احمد_جم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ زیبا و احساسی
🌹🌹🌹❤️❤️❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
🌹🌹🌹❤️❤️❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر با دل و دنده هیچ کارم افتد
در وقت وصال آن نگارم افتد
خون دل ز آب دیده زان میبارم
تا آن دل و دیده در کنارم افتد
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در وقت وصال آن نگارم افتد
خون دل ز آب دیده زان میبارم
تا آن دل و دیده در کنارم افتد
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در غم عشقت دل تنگم بسوخت
بی رخ تو دیده ز عالم بدوخت
نام رخت بردم و در بوستان
گل ز جفای رخ تو برفروخت
دل نتواند صنما در غمت
یک سر مویت به دو عالم فروخت
ای که چو پروانه به شمع رخت
زآتش عشقت پر و بالم بسوخت
پیرهن وصل تو خیاط بخت
بر قد و بالای دل من بدوخت
خاک سر کوی تو آبم ببرد
آتش عشق تو جهانی بسوخت
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی رخ تو دیده ز عالم بدوخت
نام رخت بردم و در بوستان
گل ز جفای رخ تو برفروخت
دل نتواند صنما در غمت
یک سر مویت به دو عالم فروخت
ای که چو پروانه به شمع رخت
زآتش عشقت پر و بالم بسوخت
پیرهن وصل تو خیاط بخت
بر قد و بالای دل من بدوخت
خاک سر کوی تو آبم ببرد
آتش عشق تو جهانی بسوخت
#جهان_ملک_خاتون
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل را که عاشق کرده ای باشد قبول
باآن لب بارانیت بوسه پرانی میکنی
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باآن لب بارانیت بوسه پرانی میکنی
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگی احساس قشنگیه
وقتی بدونی اونی که دوسش داری
هیچ وقت فراموشت نمی کنه...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی بدونی اونی که دوسش داری
هیچ وقت فراموشت نمی کنه...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#پنج_شنبه_ای دیگر آمد!
رویای مهر را
با قلم موی عشق
بر روی دفتر قلبم
نقش میزنم.
خنده
آهسته از لب های چکاوک بر می خیزد
پرِ پروانه به امیدی
جهان را می خواند
شوق لا به لای گلبرگهای بهاری
پیداست
رنگ آرامش قلبم آبی است
و هوای دل رویایی من آبی تر،
اما نگاهم باران است!
هوای پنج شنبه ها
همیشه
آلودهٔ جای خالی خیلی هاست
می خواهم آرزوی این دل را
به جان بخرم!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رویای مهر را
با قلم موی عشق
بر روی دفتر قلبم
نقش میزنم.
خنده
آهسته از لب های چکاوک بر می خیزد
پرِ پروانه به امیدی
جهان را می خواند
شوق لا به لای گلبرگهای بهاری
پیداست
رنگ آرامش قلبم آبی است
و هوای دل رویایی من آبی تر،
اما نگاهم باران است!
هوای پنج شنبه ها
همیشه
آلودهٔ جای خالی خیلی هاست
می خواهم آرزوی این دل را
به جان بخرم!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آرام در سکوت و تماشا گریستم
ابری شدم دوباره و خود را گریستم
ابری شدم دوباره ولی در دل کویر
با حسرت همیشهی دریا گریستم
دیروز را به خاطر امروز باختم
امروز را به خاطر فردا گریستم
چون موج اوج سرکشیام در فرود بود
چون رود با خروش و تمنا گریستم
موضوع هفته «حاصل عمر گذشته» بود
من باز وقت خواندن انشا گریستم
یک دور تازه دور خودم چرخ خوردم و
در این مدار جبر و مدارا گریستم
دستی کشید آینه بر موی ریخته
قصدش مزاح بود، من اما گریستم
دنیا همیشه در هیجان و تناقض است
لبخند زد رفیق به من تا گریستم
#حسن_سرداری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ابری شدم دوباره و خود را گریستم
ابری شدم دوباره ولی در دل کویر
با حسرت همیشهی دریا گریستم
دیروز را به خاطر امروز باختم
امروز را به خاطر فردا گریستم
چون موج اوج سرکشیام در فرود بود
چون رود با خروش و تمنا گریستم
موضوع هفته «حاصل عمر گذشته» بود
من باز وقت خواندن انشا گریستم
یک دور تازه دور خودم چرخ خوردم و
در این مدار جبر و مدارا گریستم
دستی کشید آینه بر موی ریخته
قصدش مزاح بود، من اما گریستم
دنیا همیشه در هیجان و تناقض است
لبخند زد رفیق به من تا گریستم
#حسن_سرداری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنچنان شوری نهفته ست دربیان این کلام
#عصر باشد، او بخندد، زیر لب گوید سلام
#الهام_رازقی
#عصرتون_دلچسب_و_زیبااا🌹
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصر باشد، او بخندد، زیر لب گوید سلام
#الهام_رازقی
#عصرتون_دلچسب_و_زیبااا🌹
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عمرم که در خیالِ نگاه تو سر شدم
عشقم که ذرّه ذرّه به پایت هدر شدم
رودی که خواست راهی دریا شود، منم!
دردا که درّه درّه فقط دربهدر شدم
میخواستم نبینمت امّا به اشتباه
آیینهام شکسته شد و بیشتر شدم
فریادم از دهان خلایق شنیده شد
روزی که با سکوت خودم همنظر شدم
گفتی صبور باش و فراموش کن مرا
این شد که از وجود خودم بیخبر شدم...
#احمد_شیروانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشقم که ذرّه ذرّه به پایت هدر شدم
رودی که خواست راهی دریا شود، منم!
دردا که درّه درّه فقط دربهدر شدم
میخواستم نبینمت امّا به اشتباه
آیینهام شکسته شد و بیشتر شدم
فریادم از دهان خلایق شنیده شد
روزی که با سکوت خودم همنظر شدم
گفتی صبور باش و فراموش کن مرا
این شد که از وجود خودم بیخبر شدم...
#احمد_شیروانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀