💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
منم آن فصل خزان ، قصه ی پائیزم من
بخدا ازغم دل کاسه ی سرریزم من

به چه کس روبزنم مرهم دردم باشد
پیِ درمان دل و نسخه ی تجویزم من

هرچه سنگ است به رهِ هر قدم لنگان است
مثل یک منطقه ی جنگی بلاخیزم من

کمرم خم شده از قصه هجران چه کنم
چِقَدَرخسته ازاین ناله ی لبریزم من

همه شب تا سحراز شعله غم میسوزم
چو قلندر شده ام ، یاورِ شب خیزم من

زدل خسته ی خود من به غزل دل بستم
که بدانند همه از نسلی غم انگیزم من

#سیداکبرطباطبایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من
به
#تــــُ
حسودی ام می شود
چون عاشقی مثل من داری
که
#تــــُ را
بیشتر از همه ی دنیا دوستت دارد...

#محمـد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون تو لبخند زدی ، فرم غزل ساخته شد
سخنت شهد و شکر ریخت ، عسل ساخته شد

دستهایت چو مرا لایق آغوش تو دید
واژه ی گرم و طلایی بغل ساخته شد

از همان روز که گل مثل تو آرایش کرد
کار تقلیدی و مفهوم بدل ساخته شد

شاید از تابش نور تو در آغاز وجود
هاله ای نور در اطراف زحل ساخته شد

در ملاقات نخست بشری با غم تو
شعر پاکی به بلندای ازل ساخته شد

در همان لحظه که گفتند مبادا بروی
ترس از مردن با دست اجل ساخته شد

با همان شیوه ی پر حکمت گفتاری تو
بین مردم ادبیات مثل ساخته شد

بر سر اینکه تو در کوی که مهمان باشی
بین عشاق جهان جنگ و جدل ساخته شد

#جواد_مزنگی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دنیا که فسونِ نای و نوشی بوده است
هر وقت، به کامِ خامْ‌جوشی بوده است

اینجا ضحّاک، ماردوشی بوده است
اسکندر* هم درازگوشی بوده است


#بیدل
#رباعی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ شاید دلم گرفته که #شب را به هم زدم
در لا به لای موی سپیدم قدم زدم

شاید دلم گرفته برایت که این چنین
ایهام را در پس شعرم قلم زدم

در هرج و مرج وزن غزل گم شدم ولی
حال ردیف قافیه ها را رقم زدم

بعد از هجوم این همه سوژه به ذهن من
تنها برای عطر هوای تو دم زدم

باید تو را کجای غزل جستجو کنم !؟
باید تو را .....دوباره که حرف از عدم زدم

اصلا بببین همیشه در اقصی نقاط شعر
من با خیال خام تو غم بر #شبم زدم

شاید برای اینکه بپیچم به گیسویت
خود را به راه چشم تو بسیار کم زدم

#سیدمرتضی_سجادی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باور نگاهت،
رنگ #شب است!
از لبانت، شعری ترجمه می شود
در مکرر بودن
تا طلوع لبخندت،
یک صبح باقی ست!
با اولین نگاه خورشید،
بوسه را
از لبان شیرینت نوشیده ام ...

#عرفان_یزدانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح به خیر های تو ،
روزم را زیباتر می کند
و نگاهت عشق را
باز هم بگو سلام !
تا بوسه ام ،
عطر ناز شب بو بگیرد
در آغوش تو چه محشری ست ،
دیدن بارانِ پشتِ پنجره !
آن زمان که در گوشم
از رنگ ‌زندگی سخن می گویی !
خنده می زنم به صبح
به تو
و باران باز هم می بارد . . .


#عرفان_یزدانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح آمد خورشید را بوسیدم
ترانه ی دوست داشتنت را سرودم
امروز هوای دوست داشتنت
بی بهانه می بارد
امروز را تنها بی بهانه بتاب ...


#سمیه_خلج

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح است و این ادینه را من دوست دارم
دل های پاک از کینه را من دوست دارم

از بس طرفدار هوای پاک شهرم
روی تو  و آیینه را من دوست دارم

همچون نسیم صبح جمعه رازداری
راز درون سینه را من دوست دارم

می سوزم از درد نبودت ،کی می آیی؟
این آتش دیرینه را من دوست دارم

پاکیزه و پر نور کن قلب سیاهم
دل های چون سیمینه  را من دوست دارم

#حمید_رمضانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوست داشتنت
به حد جنون رسیده ..!
به حدی که،
صبح ها
با اینکه
آفتاب طلوع می کند
ولی
جز دلتنگی،
چیزی در من
بیدار
نمی شود ...!


#فرشید_عسکری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای دوست ببین بی‌سر و سامانی ایران
بدبختی ایران و پریشانی ایران

از قبر برون آی و ببین ذلت ما را
این ذلت ایرانی و ویرانی ایران

آوخ که لحد، جای تو شد تا به قیامت!
رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران:

از وضع کنونی و ز بدبختی ملت
زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران

گردیده جهان تیره و گشته‌ست دلم تنگ
گویی که شدم حبسی و زندانی ایران

بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی
بیچارگی و محنت و حیرانی ایران

(عشقی) بود ار نوحه‌گر امروز عجب نیست
خون می‌چکد از دیدهٔ ایرانی ایران

#میرزاده_عشقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من کاستهٔ وفای آن مه‌رویم
گر خواهد و گر نخواهد آنمه رویم

زو آب حیات ابدی میجویم
او آب حیات آمده و من جویم

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جمعه ها طبع من احساسِ تغزل دارد
ناخوداگاه به سمتِ تو تمايل دارد

بي تو چنديست که در کارِ زمين حيرانم
مانده ام بي تو چرا باغچه مان گل دارد

شايد اين باغچه ده قرن در استقبالت
فرش گسترده و در دست گلايل دارد

يازده پله زمين رفت به سمتِ ملکوت
يک قدم مانده،زمين شوق تکامل دارم

جمکران نقطه اميد جهان شد که درآن
هرچه دل سمتِ خدا دست توسل دارد

هيچ سنگي نشود سنگ صبورت،تنها
تکيه بر کعبه بزن،کعبه تحمل دارد

#سيدحميدرضابرقعي

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دام دفینه، خوب جستیم آخر
بر دامن فقر خود نشستیم آخر

مردانه گذشتیم، زآداب و رسوم
این کنده ز پای خود شکستیم آخر

#شیخ_بهایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موزیک_ویدیو_زیبا


#حامدهمایون🎙

تقدیم به شماخوبان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عجب #عصر دل انگیزے میشود

تار و تنبور عشق را

با ملودے لبانت بنوازم

و از لابه لای علفزار گیسوانت

دهانم را به لاله ے گوشت

نزدیک تر ڪنم تا هنر چشمانت

با زمزمه ے نامم

عاشقانه هایم را جان بخشد

#شهاب شهابے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای ترک تبریزی بیا این ترک بلخی را بکش
قربانی ام قربانی ام، برخیز و برخی را بکش

شیرین تر از لیلا بیا مجنون تر از فرهاد بین
ای شور و شوق عاشقی تند آ و تلخی را بکش

سبز بهارانم بیا پاییز زردم را ببر
چون برگ سرخم بی تو من، سودای سرخی را بکش

استاد برحق از ازل تا روز آخر عشق بود
استاد عشقم در دل آ، این عقل یِلخی را بکش

خورشید پیش چشم تو، شمع دم صبح است و باد
با چشم خورشیدت بیا این ماه سَلخی را بکش

دینی که از عشق آمده دین من است و غیر از آن
صوفیّ و فقهی را بکش، معروف کَرخی را بکش

گر دور گردون از ستم دستت به دستانم نداد
بر خاک و بالینم بیا، این چرخ و چرخی را بکش

#رحمان_زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلم از دست ته نالانه نالان
اندرون دلم خون کشته پالان

هزاران قول با ما بیش کردی
همه قولان ته بالان بالان

#بابا_طاهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنقدر عاشقانه برای نبودنت نوشتم که،
ترا از خیالم به واقعیت کشاندم،
و باورم شد که هستی!
ببین عزیزکم دیگر مردم مرا دیوانه می دانند و،
هرگاه شعرهایم را می خواند
به وجود تو غبطه میخورند!
حال که مردم هم به بودنت باور دارند،
بیا و دروغم را راست کن!
و عاشقانه ای را رقم بزن که هیچ قصه ای تا کنون بخود ندیده است,
و محبوبی باش بینظیر،
و چشمهایت را نشان همگان بده تا بفهمند،
وقتی که می گویم امان از چشمهایش،
دقیقاً کدام چشم (عاشق کش و شاعر ساز) را می گویم...

#بنام_تو
#سعید_کلانتری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چایِ باران
در فنجانِ قهوه ای چشمم
دَم کشیده است
#پاییز_شال_نارنجی_اش_را
بسته است
کوله اش را از لای‌ پرچین‌ ها
برداشته و
نگاه سردش را
به زمستان دوخته است!
نگاهی ابری!
ردّپایی خیس!
و کوله بارش لبریز
از این همه برگی
که از درختان تکانده است
تا غافلگیر کند
#یلدا را!
می خواهد
تنورِ دلش را با آتشی از برگها
از جنس عاشقانه
شعله‌ور کند
در قراری طولانیِ برگ و برف
به بلندای یک شب!
#پاییز_جان!
هرشب با یاد تو‌
زیر باران نگاهت
خواهم سرود
#سفرت_بخیر!
من چشـم‌انتـظار
چتـر نگاهت مى‌مانـم.


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀