💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
یاسِ خوشبو بِینِ گُلها بی گُمان عَباس بود

دَر دو عالَم دَر وَفا مانَندِ او پیدا نَشُد ...!

#مهدی_صابری

#السلام_علیک_یا_اباالفضل_عباس

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
📙 دیر کردی

دیر کردی مهربان دارم خماری میکشم
نیمه شب شد باز هم چشم انتظاری میکشم

بار هِجرَت را عزیزم در میان کوچه ها
لنگ لنگان سخت و دشوار توی گاری میکشم

گر چه دوری از من اما در خیالاتم هنوز
سوی خود دستان گرمت را به یاری میکشم

سیب سرخی بودی و قسمت نشد دندان زنم
گشته ام مدیون دل، هی شرمساری میکشم

از تو دارم یادگاری بر دلم زخمی عمیق
درد بسیاری من از این زخم کاری میکشم

با تو شیرین می شود این لحظه ها ی تلخ من
دیر کردی مهربان دارم خماری میکشم

🖊 #مهدی_صابری


.❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر که گفت از من بدی بشنو ولی باور نکن
تاکنون آزار دادی جانِ من دیگر نکن

گل فرستادم برایت گل عزیز است نازنین
چون بدت می آید از من هدیه را پرپر نکن

شک نکن هرگز به عشقم، چون که قلبم با تو است
در دلت جز من کسی را شاه یا سرور نکن

لنگه ی جوراب من بود آن رقیب آس و پاس
رُخ نَکِش بر من رقیب و چَشم هایم تر نکن

هر چه بد کردی به من، من پاسخم لبخند بود
کم شده مهرت به من اما دگر کمتر نکن

#مهدی_صابری


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ محبت رفته از یادم.. زِ بس آزار می بینم
به جای خواب خوش شبها.. طنابِ دار می بینم

شد این از عُقده های من.. که خوشحالی کنم روزی
که من غم های کوچک را.. غَمِ بسیار می بینم

من از بس خورده ام خنجر.. از آدم‌های این دنیا
خودم را از رفاقت ها.. کمی بیزار می بینم

دگر تسکین نمی گیرم من از تحریرِ غم هایم
چه زاری ها که هر شب من از این خودکار می بینم.

برای قَلبِ پُر دردم.. نمی یابم کسی غمخوار
میانِ جَمعِ آدمها .. خودم را خوار می بینم

گمانم با همین غمها.. بمیرم در شَبِ تاری
که من احوال درهم را.. به شِدّت زار می بینم


#مهدی_صابری


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اصلاً نمی دانم چرا در جمع خندان نیستم
با اینکه آزار میکِشَم در فکرِ درمان نیستم

از دَم سفید است موی من، پشتم شده از غم دولا
هرگز مُوَفَّق نیستم، خود را کنم از غم جدا

در بین مردم هیچ کس با من رفیق و یار نیست
اصلا نمی دانم هدف از این همه آزار چیست

گشتم بیابم دلخوشی، گشتم ولی پیدا نشد
این چهره ی غمگینِ من، با خنده ای زیبا نشد

بد کرده دنیا با دلم، اما تَبَسُّم می کنم
من در جوابِ هر بدی، خوبی به مَردُم می کنم

من خسته ام از زندگی، دل نازُکَم کَم طاقتم
یک فرد تنها و غمین، در گوشه ای از عالمم

حالم خراب است ای خدا، لطفا مرا امداد کن
این سینه ی پردرد را، از غصه ها آزاد کن

#مهدی_صابری


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ ‍ 🍁

برایت قِصِّه میگویم ،هر آن وقتی که تنهایم
تو خوابیدی به آرامی وَمن غمگین شبهایم

برایت شعر میخوانم ،هرآن وقتی که غمگینم
که بر اندوه بی پایان ،دِگر راهی نمی بینم

برایت خوشه میچینم ،زِباغی پُر زِنیلوفر
تو رفتی بیخبر از من ، نگاهم خیره شد بر در


برایت غُصِّه میخوردم ،نباشی لحظه ای ناشاد
خدا باشد نگهدارت ،که از غمها شَوی آزاد

هنوزم قاب عکست را به آغوشَم کِشَم هرشب
برایت دِل کُنَد زاری وَخود سوزان شَوَم درتب


چه کردی ای گُلم بامن ،که هردَم میکِشم آزار
به یادت تا سحر هرشب ،بِگِریَد جوهر خودکار

#مهدی_صابری


@Kafee_sheerr💖💖
‍ دریاب ما را رَهگُذَر 😔


من چه تنهایم، چه دلگیرم، چه غمگین رهگذر
سیر گشتم از جَهان، دریاب ما را رهگذر

کو بهارم؟ کو نگارم؟ کو رفیقی بابِ میل
چار فصلم شد خَزان، دریاب ما را رهگذر

بس که در اطرافِ خود دیدم سَگِ انسان نما
می روم هر سو دَوان، دریاب ما را رهگذر

حیفِ خوبی های من که مانده حالا بی جواب
گشته ایم ما از بَدان، دریاب ما را رهگذر

دستهایم رو به سوی آسمان باشد دراز
در سَحَر وَقتِ اَذان، دریاب ما را رهگذر

ظاهرا چون نارفیقان میزنی خنجر زِ پشت
لحظه ی آخِر اَمان، دریاب ما را رهگذر

#مهدی_صابری


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من ڪَمے دیوانه ام ..با من مُدارا میڪُنے؟
ذَرِّه اے از مِهرِ من را در دلت جا میڪُنے ؟

ڪاسهِ ے صبرم شُده ست لبریزِ این پا ڪَردَنت
یک نگاهے بر تَمَنّایِ دِلِ ما میڪُنے ؟

اَندَڪے دِل نازُڪَم ...سرسوزَنے افسرده حال
ڪلبه یِ غمگینِ قلبم را شُڪوفا میڪُنے ؟

لشڪرے از غم ڪمین دارد ڪه نابودم ڪند
با ڪمانْ اَبرویِ خود پیروزِ غم ها میڪنے ؟

گر چه افتادم زِ چَشمت بے گُمان دارم اُمید
شعرِ غمگین را ڪُنون با خنده امضا میڪنے ؟

این غزل پایان دَهد بر خواهِشے بے انتِها
بیوفا آخِر چرا امروز و فردا میڪنے ؟؟؟؟؟

#مهدی_صابری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من چه تنهایم، چه دلگیرم، چه غمگین رهگذر
سیر گشتم از جَهان، دریاب ما را رهگذر

کو بهارم؟ کو نگارم؟ کو رفیقی بابِ میل
چار فصلم شد خَزان، دریاب ما را رهگذر

بس که در اطرافِ خود دیدم سَگِ انسان نما
می روم هر سو دَوان، دریاب ما را رهگذر

حیفِ خوبی های من که مانده حالا بی جواب
گشته ایم ما از بَدان، دریاب ما را رهگذر

دستهایم رو به سوی آسمان باشد دراز
در سَحَر وَقتِ اَذان، دریاب ما را رهگذر

ظاهرا چون نارفیقان میزنی خنجر زِ پشت
لحظه ی آخِر اَمان، دریاب ما را رهگذر

#مهدی_صابری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀