💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.35K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
درون دریای نگاهم
موج می زند
دوست داشتنت
درون چشم هایم جاریست
شعر خواستنت
بر روی لب هایم نقش بسته نامت
همه جا با منی و دوست داشتنم شده همراهت
مشغول طواف کعبه عشق توام
دوستت دارم تو را
دست خداوندگارم پشت و پناهت

#امیر_عباس_خالق_وردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب چراغ غم را بر دوش بام بگذار
دست مرا بگیر و در دست جام بگذار

زنهار نشکند دل، این آبگینۀ ناب
در خواب مرمرینم آهسته گام بگذار

یک سو بریز زلفی، سویی بکار چشمی
جایی بپاش بویی، هر گوشه دام بگذار

آرامشی است یکدست، تلفیق خواب و مستی
نام دو چشم خود را دارالسلام بگذار

تا فاش گردد امشب رسوایی منِ مست
داغی ز بوسه‌هایت بر گونه‌هام بگذار

دار و ندار من سوخت، آتش مزن دلم را
این بیت را برای حسن ختام بگذار

یک شیشه می بیاور، یک جام عطر و لبخند
لختی برقص امشب، سنگ تمام بگذار!

#سعید_بیابانکی

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Zibatarin Roya (Live)
Ali Zandevakili
#زیباترین_رویا

#علی_زند_وکیلی

من صحبتم با زندگی جز عشق چیزی نیست

چون خوانده ام دست حریف رو برویم را ...

   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


🌼🌼🌼🌼🌼🌼





🌸🌸🌸🌸🌸🌸


🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
💖کافه شعر💖 pinned «https://t.me/+RDhBX1zAR940YTJk»
در این صبح زیبای پاییزی

🌸سرای قلب خود را پاک کن
🌷سینه از بهر محبت چاک کن

🌸شادباش و دیگران را شادکن
🌷باغ دل با نام حق آباد کن

🌸دوستان خوبم
🌷قلبتون مملو از عشق
🌸زندگیتان سرشار نیکی وامید

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸خدایا با حلول ماه ربیع الاول
💓ماه شادمانی اهل بیت
🌸تو را به خدایی‌ات قسم
💓عزیزانم را در بهترین وزیباترین
🌸و پر‌ آرامش ترین مسیر زندگیشان‌
💓قرارده
🌸مسیری که خوشبختی
💓و آرامش خاطر را
🌸در لحظه لحظه
💓زندگی خویش بچشند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر #صبح
صدای خیالت
چشمان احساسم را نوازش می دهد
دوست داشتنت را بغل می گیرم
ذکر نام تو ورد زبانم می شود
خیال خورشید بودنت
نوید #صبحی فرح بخش را می دهد
با ی فنجان بوسه از لب های خیالت
#صبحم به خیر می شود

#سیامک_جعفری
#برای انکس که خودش میداند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ساقی دمید صبح، علاج خمار کن

  خورشید را ز پردهٔ شب آشکار کن

رنگ شکسته میشکند شیشه درجگر

    از می خزان چهرهٔ ما را بهار کن


#صائب_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح زیبایت بخیر تنهاترین محبوب من!
ناجیِ افسونگرِ ویرانی و سرکوبِ من!

صبح شد! برخیز بامن زندگی را مزه کن!
من طلب دارم تورا سرمایه ی مطلوبِ من

محوِ آن آرامشت بودم که تو رفتی به خواب
زود برخیز و سلامی کن به این آشوب من!

خواب بودی بی اجازه جُرعه ای نوشیدمت!
ای که چشمانت شرابِ قرمزِ مرغوبِ من!!

هرشب از کاشانه ی آغوش تو رد می شوم
من که یک شاعر نبودم با تو گشتم خوب من

در تو من گُم گشته ام برخیز پیدایم نما!
صبح زیبایت بخیر زیباترین محبوب من!

#سمیه_عاشوری_کلور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ساقی شب زنده دار وقت صبوح است خیز
باده همرنگ صبح جم شو، در جام ریز

معنی یوسف توئی، از چه زندان در آی
ای مه کنعان حسن در همه مصری عزیز


#حاجب_شیرازی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نسیم صبح سعادت به دان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی

تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یا رب چه خوش است بی دهان خندیدن
بی منت دیده، خلق عالم دیدن

بنشین و سفر کن، که به غایت نیکوست
بی زحمت پا گرد جهان گردیدن

#باباافضل_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#بغض_نگاه

خواهانِ تو ام گرچه پریشان شدم از عشق
دلسوخته در ماتم هجران شدم از عشق

یکباره بهم ریخت غمت نظم جهانم
افتادم و با دلهره ویران شدم از عشق

هر ثانیه در خلوت شب کوچه به کوچه
همصحبت غم، پرت خیابان  شدم از عشق

جاری شده از دیده ی من چکه ی خونآب
بیداد از این داد که بی جان شدم از عشق

دلواپسیِ بغضِ نگاهم ز غمت بود
این شد که اسیرِ نمِ باران شدم از عشق

هر چند گریزی ز من از معرکه ات نیست
قربانی و صد چاکِ گریبان شدم از عشق

دیدی به تماشای خیالت چه اسیرم
یا اینکه توّهم زده از آن شدم از عشق

با حال بدم ای دلِ بیچاره چه کردی
خاکسترِ یک آتشِ سوزان شدم از عشق

#فیروز_احمد_سعیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن جذبـه یِ چشمــانِ تورا مــاه نـدارد
ای کاش که شب دل به نگاهت نسپارد

از کوچه یِ احساسِ من آهسته گذر کن
تا بـاز دلـــم  سجـده به  پـایت  بگذارد

من شاعـــرِ بارانـیِ آن قلبِ زلالم
نگذار دلم پیشِ تو یک عمر ببارد

گویـا به شبِ چشـمِ توافتاده خیـالم
کاین گونه دلم شوقِ تماشایِ تو دارد

یک لحظه نگاهت ندهم من به جهانی
هرلحظه دلـم چهــره یِ ماهت بنـگارد

#مهرنوش_امیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جزیره هرمز😍

📍اقامتگاه بومگردی ماجرا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از خواب چشم های تو تا صبح می پرم
این روزها هوای تو افتاده در سرم

هر سایه ای که بگذرد از خلوتم تویی
افتاده ای به جان غزل های آخرم

گاهی صدای روشنت از دور می وزد
گاهی شبیه ماه نشستی برابرم

یا روبه روی پنجره ام ایستاده ای
پاشیده عطر پیرهنت روی بسترم

گاهی میان چادر گلدار کودکی ات
باران گرفته ای سر گلدان پرپرم

مثل پری در آینه ها حرف می زنی
جز آه…هرچه گفته ای از یاد می برم

نزدیک صبح، کنج اتاقم نشسته ای
لبخند می زنی و من از خواب میپرم…

#اصغر_معاذی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر تو را هست سَرِ کشتن ما بسم‌الله
خیز از جای و بگو بهر فدا بسم‌الله

تیغ ابروی تو دارد چو سرِ کشتن ما
بسملم ساز بدین تیغ بلا بسم‌الله

گفته بودی که به شمشیر سرت بردارم
هین نشستم برِ تو بر سرِ پا بسم‌الله

تا به کی وعده‌کنی حرف وفا هم گوئی
در دلت هست وفا گو به وفا بسم‌الله

سر تسلیم نهادیم به پیش تو بیار
هرچه خواهد دل تو بر سر ما بسم‌الله

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسی با "موج" موهایت "کنار" آمد به غیر از من؟
کسی با هستی‌اش پای قمار آمد به غیر از من؟

کدامین سنگدل فکر شکار افتاد غیر از تو؟
کدام آهو به میدان شکار آمد به غیر از من؟

تمام شهر در جشن "تماشا"ی تو حاضر شد
تمام شهر آن شب در شمار آمد به غیر از من

برایت دستمال کاغذی بودم، ولی آیا
کسی در لحظه ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟

مرا از"جمع" خاطرخواه ها"منها" کن ای "حوا"
تو را کافی‌ست "آدم" هرچه بار آمد به غیر از من..

#حسین_زحمتکش


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تعارف کن به کوهستان غمگین آفتابت را
به ماهی ها که در تالاب می بینند خوابت را

عسل های سهند از صبر شیرین تو می گویند
بیاویز از درخت صبح، کندوی شرابت را

ستاره ریخت از چشم تو در حوض فلک انگار
تو روشن کرده ای با آسمان حتی حسابت را!

سماع داغ شنهای تو از بس نرم و موزون است
خزر حتی درآورده ادای پیچ و تابت را

اگرچه تاخته بر خاک تو چنگیز طوفا ن ها
تو پنهان کرده ای در سینه ات بغض مذابت را

بیاید کاش دم نوشی برایت دم کند باران
مگر قدری فروبنشاند امشب التهابت را

تو از تحریم تند ابرها هرگز نترسیدی
کویر تشنه ی من ،دوست دارم انقلابت را!

#عالیه_مهرابی
 

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀