💖کافه شعر💖
2.52K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
کجا الوان نعمت زین بساط آسان شود پیدا
که آدم ازبهشت آید برون تا نان شود پیدا

تمیز لذت دنیا هم آسان نیست ای غافل
چوطفلان خون‌خوری یک‌عمر تادندان شودپیدا

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر اندیشه کند ط‌رز نگاه او را
جوش حیرت مژه سازد نگه آهو را

ما هم ازتاب وتب عشق به خود می‌بالیم
بر سر آتش اگر هست دمیدن مو را

عرض شوخی چه دهد نالهٔ محروم اثر
تیغ بی‌جوهر ماکرد سفید ابرو را

بس‌که تنگ است فضای چمن از نالهٔ من
بر زمین برگ‌ل از سایه نهد پهلو را

سرنوشتم نتوان خواند مگر در تسلیم
توأم جبههٔ خود ساخته‌ام زانو را

خاک گردیدم و از طعن خسان وارستم
آخر انباشتم از خود دهن بدگو را

نبض دل هم به تپش ناله طرازنفس است
چنگ اگر شانه به مضراب زندگیسو را

خال از نسبت رخسار تو رنگین‌تر شد
قرب خورشید به شب‌کرد مدد هندو را

صافی دیده و دل مانع تمییز دویی‌ست
پشت عینک به تفاوت نرساند رو را

تا نظر می‌کنی ازکسوت رنگ‌ آزادیم
رگ‌گل چند به زنجیرنشاند بورا

بیدل این‌عرصه تماشاکدة الفت نیست
سبزکرده‌ست در و دشت رم آهو را

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خوش است از دور نذرِ محفل هم‌صحبتان بوسی
جهان جز کنج تنهایی ندارد جای مأنوسی

فنا تعلیمِ هستی باش اگر راحت هوس داری
به فهم این لغت جز خاک‌ گشتن نیست قاموسی

نپنداری بُود عشق از دل افسردگان غافل
شرر در پرده‌ی هر سنگ دارد چشم جاسوسی

دو عالم محو خاکستر شد از برق تماشایت
چه شمع است این که
عرض پَرتوش نگذاشت فانوسی

سجود سایه‌ام‌، امّید اقبال دگر دارم
به خاک افتاده‌ام در حسرت اقبال پابوسی

ز وحشت، شعله‌ی من مژده‌ی خاکستری دارد
به استقبال بالم می‌رسد پرواز معکوسی

به صد چاک جگر، آهی نجست از سینه‌ی تنگم
درِ زندان شکست، امّا نشد آزاد محبوسی...

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از چمن تا انجمن، جوشِ بهارِ رحمت است
دیده هرجا باز می‌گردد دچار رحمت است

خواه ظلمت کن تصوّر، خواه نور؛ آگاه باش!
آنچه اندیشی، نهان و آشکارِ رحمت است

قدردانِ غفلت خود گر نباشی، جرم کیست؟
آنچه عصیان خوانده‌ای، آیینه‌دار رحمت است

کو دِماغ آنکه ما از ناخدا منّت کشیم؟
کشتیِ بی‌دست‌وپایی‌ها کنار رحمت است

سُبحه‌ای دیگر به ذکر مغفرت در کار نیست
تا نفس باقی‌ست، هستی در شمار رحمت است

وحشیِ دشتِ معاصی را دو روزی سردهید
تا کجا خواهد رمید؟! آخر شکار رحمت است

شام اگر گل کرد بیدل پرده‌دارِ عیب ماست
صبح اگر خندید، در تجدید کار رحمت است.‏


#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جهان‌کجاست‌،‌
گلی زان نقاب می‌خندد
سحــــر تبسمی
از آفتاب می‌خندد

غبار صبح تماشاســــت
هرچه باداباد
تو هم بخند
جهان خــــراب می‌خندد-

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق یعنی؛
بودنت حال مرا ،شیدا ڪند !

عشق یعنی؛
رفتنت "قلب "مرا تنها ڪند !

عشق یعنی؛
انقدر "مست" تو باشم ماه من،

"قصه ی عشقت " مرا
رسواتر از رسوا ڪند
❤️
                                              
#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه می‌داننـد خوبان قیمت دلهای مشتاقان


به کف جنسی‌ که مفت آمد نباشد قدر چندانش
❤️
#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نداشت دیده من بی‌تو تاب خنده صبح
زاشک داد چوشبنم جواب خنده صبح

به حال زخم دلم‌کس نسوخت غیراز داغ
جــــز آفتاب ‌که باشد کتاب خندهٔ صبح

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل زد خیال پرتو مهرت سحرگاهی
چراغان فلک چون صبح کردم خامش از آهی

چو ماه نو فلک را زیر دست سجده می‌بینم
نیازم می‌زند ساغر به طاق ابروی چاهی

بهار آرزو نگذاشت در هر رنگ نومیدم
ز چشم انتظار آخر زدم‌ گل بر سر راهی


#بیدل_دهلوی
#صبـح_بـخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀