💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.35K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
قوت شاعرهٔ من سحر از فرط ملال
متنفر شده از بنده گریزان می‌رفت

نقش خوارزم و خیال لب جیحون می‌بست
با هزاران گله از ملک سلیمان می‌رفت

می‌شد آن کس که جز او جان سخن کس نشناخت
من همی‌دیدم و از کالبدم جان می‌رفت

چون همی‌گفتمش ای مونس دیرینهٔ من
سخت می‌گفت و دل‌آزرده و گریان می‌رفت

گفتم: اکنون، سخنِ خوش، که بگوید با من؟
کـ‌آن شکرلَهجه‌ی خوش‌خوانِ خوش‌الحان می‌رَفت

لابه بسیار نمودم که مرو سود نداشت
زانکه کار از نظر رحمت سلطان می‌رفت

پادشاها ز سر لطف و کرم بازش خوان
چه کند سوخته از غایت حرمان می‌رفت

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
بیفتد آن که در این راه با شتاب رود

گدایی در جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایه این در به آفتاب رود

#حافظ

استاد محمدرضا شجریان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیآ تا گل برافشآنیم و مِی در سآغر اندازیم
فلک رآ سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد ک خون عآشقان ریزد
مَن و سآقی بهم سآزیم و بنیادش براندازیم
و ....


#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایه پرور طرف کلاه تو

نرگس کرشمه می‌برد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو

خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدش که نویسد گناه تو

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو

با هر ستاره‌ای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو

یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو

حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
آتش زند به خرمن غم دود آه ت
و

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد

اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر
چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد

فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دغا ببرد


#حافظ
#صبح_بخیر
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن
يعني که رخ بپوش و جهاني خراب کن

بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شيشه هاي ديده ما پرگلاب کن

ايام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقي به دور باده گلگون شتاب کن

بگشا به شيوه نرگس پرخواب مست را
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن

بوي بنفشه بشنو و زلف نگار گير
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن

زان جا که رسم و عادت عاشق کشي توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن

همچون حباب ديده به روي قدح گشاي
وين خانه را قياس اساس از حباب کن

حافظ وصال مي طلبد از ره دعا
يا رب دعاي خسته دلان مستجاب کن

#حافظ
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"سپيده جندقي"

"مهرمهرويان"

آهنگ و تنظيم :ارشك رفيعي

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

ما بی‌غمانِ مستِ دل از دست داده‌ایم
هم‌رازِ عشق و همنفسِ جامِ باده‌ایم

بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند
تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم


#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب
فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند

قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
بوسه ای چند برآمیز به دشنامی چند

زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند

عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

ای گدایان خرابات خدا یار شماست
چشم انعام مدارید ز انعامی چند

پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش
که مگو حال دل سوخته با خامی چند

حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت
کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی سکوت تو تأیید رفتن است
وقتی رمان عشق تو سرشار از من است

وقتی صدای پای تو بر پله‌ی قطار
فریاد و ضجّه‌ی از هم بریدن است

سر در گمی- کلافه‌گی‌ام کم نمی‌شود
وقتی دلیل بودن من، دل سپردن است

وقتی لب تو نیست نه جهنم نه با بهشت
برزخ تمام سهم من از زنده بودن است

ترمز ندارد این قفسِ تنگِ بی‌کسی
تا مرگ می‌بَرَدم این مبرهن است

خواب هم چشم ديدن ما را دگر نداشت
این‌جا خیال هم دگر از جنسِ آهن است

دیگر همیشه عینکی از اشک می‌زنم
وقتی تو نیستی چه نیازی به دیدن است؟


زیباترین حکایتِ شعر معاصرم!
#حافظ برای وصفِ شکوه تو الکن است

ديشب به عطر تنت خدا را فروختم
با هر نسيم خواهش پرواز در من است

در شهر من نغمـه‌ی باران بدون تو
رقاص حسرت یک چین دامن است

حوّای من میوه‌ی قلبم برای تو
اشعار من ماحصل سیب خوردن است


#میلاد_افصح

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀