💖کافه شعر💖
2.51K subscribers
4.35K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
اگرباشعر خود محشر نمی کردم چه می کردم
غزل گر وارد دفتر نمی کردم چه می کردم

در این شب ها که از دیوار تنهایی گریزی نیست
اگر با خاطراتت سر نمی کردم چه می کردم

از اینجا رفته ای و بر نمی گردی دگر بانو
بیادت گر که چشمی تر نمی کردم چه می کردم

بساط عشق برچیدم به جبر دل شکستن ها
اگر این کار زجر آور نمی کردم چه می کردم

در آن حالی که دینم از کفم می رفت و دنیایم
اگر تکیه بر این کافر نمی کردم چه می کردم

به من می گفت خیلی دوستم دارد ولی آخر
دروغش را اگر باور نمی کردم چه می کردم

هنوز هم عاشقت هستم هنوز هم دوستت دارم
اگر نقش تو را از بر نمی کردم چه می کردم


#ناشناس


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
معشوقه من محو شدی داخل شعرم
بی شک تو شدی بیت غزل خانه مهرم

طوری به نگاه همگان معنی شعری..
مینا به دل سنگ گذاری سر سحرم

تا لحظه مرگم بنویسم چو غزلها
هرچند که درگفتن شعری ب تو صفرم

من زاده شعرم که بسازم غزلی نو
صد انجمنی فاتح قلبت شده ذکرم

هر روز بگویم که تو را دوست بدارم
عاشق به توام چشم براهت شده فکرم

#ناشناس

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Moama
Moein
اندر طلب دوست همے بشتابم
عمرم به ڪران رسید و من در خوابم

گیرم ڪه وصال دوست در خواهم یافت
این عمر گذشته را ڪجا دریابم


#معین🎙

@Kafee_sheerr
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا که منم،
قیمت "دل "
هر دو جهان است...
آنجا که تویی،
در چه حساب است
"دل "ما...؟!




#صائب_تبریزی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸

♥️گاهی...♥️
♥️خواسته یا ناخواسته میگیم...♥️
♥️مواظب خُودت باش...♥️
♥️مواظب خُودت باش یَعنی...♥️
♥️فکرم پیش توئه...♥️
♥️مواظب خُودت باش یَعنی...♥️
♥️برام مُهمی...♥️
♥️مواظب خُودت باش یَعنی...♥️
♥️نگرانتم...♥️
♥️مواظب خُودت باش یَعنی...♥️
♥️دوستت دارم...♥️
♥️مواظب خُودت باش یعنی...♥️
♥️به خُدا می سپارمت...♥️
♥️مواظب خُودت باش یَعنی...♥️
♥️از الان دلم واسَت تنگ شُده...♥️
♥️مواظب خُودت باش یَعنی...♥️
♥️واقعاً مُواظب خُودت باش...♥️

♥️دووووووســـⓢتـــتــــــ.داااااارممممم...♥️
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ " راه حل بگو "

بیا حکایتی از آن لبان پر عسل بگو
ز نور ماه و مشتری ، درخشش زُحل بگو

بچین ز باغ واژه ها هجای دلبرانه ای
سلیس و راحت و روان ، ز عاشقی غزل بگو

مگو ز اضطراب و تب ، تباهی شکوفه ها
از آبی سواحل و ، جهان بی جدل بگو

بپروران به دشت دل ، بنفشه های لاجورد
برای کودک درون ، حکایت و مثل بگو

چه خیره مانده پشت در دو پلک نا امید و تر
برای دفع یأس دل ، دعایی از اَمل بگو

به اوج باور و یقین چگونه میرسم دگر؟
ز پا فتاده ام؛ تو خود، جواب و راهِ حل بگو

#فهیمه_خلیلی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
شالت تمام شد،
بافتم...
نمی دانم چند گره دارد،
اما...
هر بار که باد بِوَزَد
چندین هزار بوسه💋
دور گردنت خواهد پیچید . . .
 

#منیره_حسینی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
💖کافه شعر💖 pinned «شالت تمام شد، بافتم... نمی دانم چند گره دارد، اما... هر بار که باد بِوَزَد چندین هزار بوسه💋 دور گردنت خواهد پیچید . . .   #منیره_حسینی ❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀»
حالی که گرفته‌ست مرا مال خودم نیست
این حالت خوبی‌ست ولی حال خودم نیست

با یاری دستان شما، اوج‌گرفتن
خوب است ولی کار پر و بال خودم نیست

گر بی‌ادبی می‌کنم از بنده نرنجید
باور بکنید این‌همه اعمال خودم نیست

اوقات خوشی داده به من عشق، ولی این
یک‌چندمِ خوشوقتی هر سال خودم نیست

آن‌قدر به دنبال توام سایه به سایه
کاین سایه‌ی پابسته به دنبال خودم نیست

وقتی که ز چشمان تو الهام گرفته‌ست
این نیمه‌غزل مال خودم؟ مال خودم نیست...

#غلامرضا_طریقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
آه... کز سعی رقیبان، یار تَرکِ من گرفت
دشمنان را دوست‌گشت و دوست را دشمن‌گرفت

گر شد از دست غمش پاره گریبانم، چه غم؟
چون بدین تدبیر روزی خواهمش دامن گرفت

زآن گرفتار بلا شد دل که خونم خورده بود
تو مکن جانا چنین، کاو را دعای من گرفت!

کشورِ جان را که ایمن بود از تاراج غم
عاقبت چشمِ بلاجویش به مکر و فن گرفت

تا چرا گل را به لطفِ عارضت تشبیه کرد
می‌کند هردم صبا زاین وجه بر سوسن گرفت

با «خیالی» در محل قتل، تیغش هرچه گفت
سرنپیچید و گناه خویش بر گردن گرفت...

#خیالی_بخارایی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
درد دل هر زمان فزون دارم

چه کنم بی‌وفاست دلدارم

همه با من جفا کند لیکن

به جفا هیچ ازو نیازارم

بار اندوه و رنج محنت او

بکشم زانکه دوستش دارم


#انوری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گر حدیث بی وفایی های خوبان بشنود


بیستون پهلو تهی از نام شیرین می کند

#کلیم_کاشانی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

بگو دو مرتبه این را که : "دوستت دارم"
دلم هنوز به این جمله شما گرم است

بیا نگاه کنیم عشق را ... نترس ! خدا ...
هزار مشغله دارد ، سر خدا گرم است

من و تو اهل بهشتیم اگر چه می گویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است !!

#نجمه_زارع‌


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
فیض کاشانی :

چاره ها رفت
ز دست دل بیچارهٔ من
تو بیا چارهٔ من شو
که تویی چارهٔ من..


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گریه‌ام جاری‌ست، بارانی که می‌بینی منم
چتر وا کن! ابر گریانی که می‌بینی منم

بی‌محابایی چنان رگبار تند نوبهار
رحم کن! گنجشک حیرانی که می‌بینی منم!

از کمانداران ابروی تو کو راه فرار؟
صید از هر سو گریزانی که می‌بینی منم

کشتی و سهراب در خون خفته را نشناختی
بی‌وفا! سرباز بی‌جانی که می‌بینی منم!

اهل امروزم ولی دردی که دارم تازه نیست
شاعر هر کهنه‌دیوانی که می‌بینی منم !

سجاد سامانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
کفر نباشد...

تکیه بر جای خدا داده ای در " خلق زیبای "



#مهربان_کاوسی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
خط به خط، اشک‌نويسي مرا مي‌خواني
رفتنت، رفتنِ جان است، خودت مي‌داني

مثل هر بار که بستي و نرفتي، اين بار
چمدان باز کن و باز بگو مي‌ماني

هي مرا پس زدي و پيش کشيدي، نکند
پاي برگشت نداري که مرا مي‌راني؟

بروي باغچه‌ي قالي نُه متري ما
خشک خواهد شد از اين غصّه که مي‌افشاني

هر چه گفتم که بمان، فايده انگار نداشت
رفتنت، رفتن جان است، خودت مي‌داني!

#رضا_احسان_‌پور


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
مده ای رفیق پندم که به کار در نبندم
تو میان ما ندانی که چه می رود نهانی

مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم
خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانی

#سعدی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر خرِ خشم و غضب گر نَسَواری چه شود؟
دل مردم به جفا گر نَفَگاری چه شود؟

ای غزالی که اَنیسیده تو را دیو رقیب
گر ز دیوانه‌ی خود هم نفراری چه شود؟

ما خزانیده چو زآن گلشنِ رو محرومیم
گر به بزم دگران هم نَبَهاری چه شود؟

گردِ کوی تو بسی بی سر و پا می‌میرند
گر مرا نیز از آن جمله شماری چه شود؟

به یکی غمزه دلِ غمزدگان شادیدن
هست مقدور تو، گر عذر نیاری چه شود؟

همچو جان در دل ما یاد تو ای مویْ میان
خویشتن هم نَکِناری به کناری چه شود؟

ای سحابِ فلکِ فضل و کَرم، یک قطره
گر بر این «طرزیِ» تشنیده بباری چه شود...؟

#طرزی_افشار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب نگه افتاد بر آن غیرت ماهم
یارب که نماند به رخش عکس نگاهم

سنگین دل او نرم شد از قطرهٔ اشکم
بازار وفا گرم شد از شعلهٔ آهم

در عین مذلت سگ او همدم من شد
بر خاک در دوست ببین عزت و جاهم

گفتم سر راهت نرسیدم به امیدی
گفتا که بکش پای امید از سر راهم

موی سیهم گشت سپید از غم رویش
در حلقهٔ مویش به همان روز سیاهم

در روز وصالش چه گنه سر زده از من
کآمد شب هجران به مکافات گناهم

الا رخ زردی که به خون مژه سرخ است
در دعوی عشق تو کسی نیست گواهم

گر صورت حال من دلخسته بدانی
خون گریه کند چشم تو بر حال تباهم

گفتی دهنم کام کسی هیچ نداده‌ست
من هم ز دهان تو به جز هیچ نخواهم

مژگان من از اشک برانگیخت سپاهی
چشم تو به خشم آمد و بگریخت سپاهم

خون می‌خورد از حسرت من یوسف کنعان
تا کنج زنخدان تو انداخت به چاهم

#فروغی_بسطامی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀