:
عشق یعنی در کنارش حس آرامش کنی
بوسه را پیوسته از لبهای اوخواهش کنی
عشق یعنی شمع باشی وبسوزی تا سحر
با تمام ناز های دلبرت سازش کنی
#لاادری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
عشق یعنی در کنارش حس آرامش کنی
بوسه را پیوسته از لبهای اوخواهش کنی
عشق یعنی شمع باشی وبسوزی تا سحر
با تمام ناز های دلبرت سازش کنی
#لاادری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
منع خویش از گریه و زاری نمیآید ز من
طفل اشکم خویشتن داری نمیآید ز من
آتشی بویی ز دلجویی نمیآید ز تو
چشمه‌ام کاری به جز زاری نمیآید ز من
ای دل رنجور از من چشم همدردی مدار
خسته دردم پرستاری نمیآید ز من
#رهی_معیری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
طفل اشکم خویشتن داری نمیآید ز من
آتشی بویی ز دلجویی نمیآید ز تو
چشمه‌ام کاری به جز زاری نمیآید ز من
ای دل رنجور از من چشم همدردی مدار
خسته دردم پرستاری نمیآید ز من
#رهی_معیری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
°
عشق
مرد را هم اهلی میڪند هم یاغی
اهلی یڪ جفت چشم ڪه شد
بعد از آن یاغیست
براے هر نگاه غریبه اے
#سیما_امیرخانی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
عشق
مرد را هم اهلی میڪند هم یاغی
اهلی یڪ جفت چشم ڪه شد
بعد از آن یاغیست
براے هر نگاه غریبه اے
#سیما_امیرخانی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
اگر واقعاً دلى تنگتان باشد
همان صبحِ اولِ وقت
همان سر ظهر
همان لابلاى شلوغى هاى روزمره
همان پشت ترافيك ها
يكى از همان جاها نثارتان ميشد
نه آخرِ شب،درست قبل خواب
#علي_قاضي_نظام
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
همان صبحِ اولِ وقت
همان سر ظهر
همان لابلاى شلوغى هاى روزمره
همان پشت ترافيك ها
يكى از همان جاها نثارتان ميشد
نه آخرِ شب،درست قبل خواب
#علي_قاضي_نظام
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
°
اے آفتاب!
ڪه برنیامدنت
شب را جاودانه می‌سازد،
بر من بتاب!
پیش از آن ڪه
در تاریڪی خود ڪَم شوم . . .
#شمس‌لنگرودے🌿
#صبحتـــون بخیـر دوستـااان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
اے آفتاب!
ڪه برنیامدنت
شب را جاودانه می‌سازد،
بر من بتاب!
پیش از آن ڪه
در تاریڪی خود ڪَم شوم . . .
#شمس‌لنگرودے🌿
#صبحتـــون بخیـر دوستـااان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
آسمان ابریست از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانی ست از اشک چو بارانم بپرس
تخته دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه سرشار توفانم بپرس
در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه جانم بپرس
آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
#حسین_منزوی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ابر بارانی ست از اشک چو بارانم بپرس
تخته دل در کف امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه سرشار توفانم بپرس
در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه جانم بپرس
آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
#حسین_منزوی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
می روم وز سر حسرت به قفا می نگرم
خبر از پای ندارم که زمین می سپرم
می روم بی دل و بی یار و یقین می دانم
که من بی دل بی یار و نه مرد سفرم
خاک من زنده به تأثیر هوای لب توست
سازگاری نکند آب و هوای دگرم
وه که گر بر سر کوی تو شبی روز کنم
غلغل اندر ملکوت افتد از آه سحرم
پای می پیچم و چون پای دلم می پیچد
بار می بندم و از بار فروبسته ترم
چه کنم دست ندارم به گریبان اجل
تا به تن در ز غمت پیرهن جان بدرم
آتش خشم تو برد آب من خاک آلود
بعد از این باد به گوش تو رساند خبرم
هر نوردی که ز طومار غمم باز کنی
حرف ها بینی آلوده به خون جگرم
نی مپندار که حرفی به زبان آرم اگر
تا به سینه چون قلم بازشکافند سرم
به هوای سر زلف تو درآویخته بود
از سر شاخ زبان برگ سخن های ترم
گر سخن گویم من بعد شکایت باشد
ور شکایت کنم از دست تو پیش که برم
خار سودای تو آویخته در دامن دل
ننگم آید که به اطراف گلستان گذرم
بصر روشنم از سرمه خاک در توست
قیمت خاک تو من دانم کاهل بصرم
گر چه در کلبه خلوت بودم نور حضور
هم سفر به که نماندست مجال حضرم
سرو بالای تو در باغ تصور برپای
شرم دارم که به بالای صنوبر نگرم
گر به تن بازکنم جای دگر باکی نیست
که به دل غاشیه بر سر به رکاب تو درم
گر به دوری سفر از تو جدا خواهم ماند
شرم بادم که همان سعدی کوته نظرم
به قدم رفتم و ناچار به سر بازآیم
گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم
شوخ چشمی چو مگس کردم و برداشت عدو
به مگسران ملامت ز کنار شکرم
از قفا سیر نگشتم من بدبخت هنوز
می روم وز سر حسرت به قفا می نگرم
#سعدی
#غزل_کامل
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
خبر از پای ندارم که زمین می سپرم
می روم بی دل و بی یار و یقین می دانم
که من بی دل بی یار و نه مرد سفرم
خاک من زنده به تأثیر هوای لب توست
سازگاری نکند آب و هوای دگرم
وه که گر بر سر کوی تو شبی روز کنم
غلغل اندر ملکوت افتد از آه سحرم
پای می پیچم و چون پای دلم می پیچد
بار می بندم و از بار فروبسته ترم
چه کنم دست ندارم به گریبان اجل
تا به تن در ز غمت پیرهن جان بدرم
آتش خشم تو برد آب من خاک آلود
بعد از این باد به گوش تو رساند خبرم
هر نوردی که ز طومار غمم باز کنی
حرف ها بینی آلوده به خون جگرم
نی مپندار که حرفی به زبان آرم اگر
تا به سینه چون قلم بازشکافند سرم
به هوای سر زلف تو درآویخته بود
از سر شاخ زبان برگ سخن های ترم
گر سخن گویم من بعد شکایت باشد
ور شکایت کنم از دست تو پیش که برم
خار سودای تو آویخته در دامن دل
ننگم آید که به اطراف گلستان گذرم
بصر روشنم از سرمه خاک در توست
قیمت خاک تو من دانم کاهل بصرم
گر چه در کلبه خلوت بودم نور حضور
هم سفر به که نماندست مجال حضرم
سرو بالای تو در باغ تصور برپای
شرم دارم که به بالای صنوبر نگرم
گر به تن بازکنم جای دگر باکی نیست
که به دل غاشیه بر سر به رکاب تو درم
گر به دوری سفر از تو جدا خواهم ماند
شرم بادم که همان سعدی کوته نظرم
به قدم رفتم و ناچار به سر بازآیم
گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم
شوخ چشمی چو مگس کردم و برداشت عدو
به مگسران ملامت ز کنار شکرم
از قفا سیر نگشتم من بدبخت هنوز
می روم وز سر حسرت به قفا می نگرم
#سعدی
#غزل_کامل
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
شهی که پاس رعیّت نگاه می‌دارد
حلال باد خراجش که مزد چوپانی است
وگر نه راعی خلق است، زهرمارش باد
که هر چه می‌خورد او جزیت مسلمانی است
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
حلال باد خراجش که مزد چوپانی است
وگر نه راعی خلق است، زهرمارش باد
که هر چه می‌خورد او جزیت مسلمانی است
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ویـران کـن و بگـذار، کـه ویـرانـه بماند
از قصـه ی تـو ، غصـه‌ی جانـانـه بماند!
از روی سرم رد شـو و نگـذار پـس از تـو
جز خاطـره‌ی مـوی تـو، بـر شانـه بماند
از پشتِ همیـن پنجـره‌ی بسته گذر کن
تـا عطـرِ قـدم های تـو در خـانـه بماند!
حیرانیِ محض است نصیبِ همه مرغان
تا گـوشه‌ی لبهای تـو، این دانه بماند!
#حمید_عرب_عامری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
از قصـه ی تـو ، غصـه‌ی جانـانـه بماند!
از روی سرم رد شـو و نگـذار پـس از تـو
جز خاطـره‌ی مـوی تـو، بـر شانـه بماند
از پشتِ همیـن پنجـره‌ی بسته گذر کن
تـا عطـرِ قـدم های تـو در خـانـه بماند!
حیرانیِ محض است نصیبِ همه مرغان
تا گـوشه‌ی لبهای تـو، این دانه بماند!
#حمید_عرب_عامری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
گفتمش؛ مراد من ! به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
هر کسش گرفته دامن نیاز
ناز چشمش این میانه با من است!
#هوشنگ_ابتهاج
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
هر کسش گرفته دامن نیاز
ناز چشمش این میانه با من است!
#هوشنگ_ابتهاج
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ﻫﺮ ﻭﻋـﺪﻩ ﮐـﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑـﻪ ﻣﺎ، ﺑﺎﺩِ ﻫﻮﺍ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮ ﻧﮑﺘـﻪ ﮐـﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﯾـﺎ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﭘـﺎنیِ ﺍﯾـﻦ ﮔﻠـﻪ ﺑـﻪ ﮔﺮﮔﺎﻥ ﺑﺴﭙﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻮﻩ ﻭﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺳﻢِ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ؟
ﺭِﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﭙﺎﻭﻝ ﺳﺮِ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ
ﺍﯾﻨﻬـﺎ ﻫﻤـﻪ ﺍﺯ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﯿﺤـﺎلیِ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ!
ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻧﺪﻧﺪ
ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧـﻪٔ بی ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍ ﺑﻮﺩ
ﮔﻔﺘـﻨـﺪ ﭼﻨﯿﻨﯿـﻢ ﻭ ﭼﻨـﺎﻧﯿـﻢ... ﺩﺭﯾﻐــﺎ
ﺍﯾﻨـﻬﺎ ﻫﻤـﻪ ﻻﻻﯾﯽِ ﺧﻮﺍﺑـﺎﻧﺪﻥِ ﻣﺎ ﺑـﻮﺩ!
ﺍﯾـﮑـﺎﺵ ﺩﺭِ ﺩﯾـﺰﯼِ ﻣـﺎ، ﺑـﺎﺯ نمی ﻣﺎﻧـﺪ
ﯾﺎ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺑﻪ کمی ﺷﺮﻡ ﻭ ﺣﯿﺎ ﺑﻮﺩ
#ایـرج_میـرزا
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ﻫﺮ ﻧﮑﺘـﻪ ﮐـﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﯾـﺎ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﭘـﺎنیِ ﺍﯾـﻦ ﮔﻠـﻪ ﺑـﻪ ﮔﺮﮔﺎﻥ ﺑﺴﭙﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻮﻩ ﻭﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺳﻢِ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ؟
ﺭِﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﭙﺎﻭﻝ ﺳﺮِ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ
ﺍﯾﻨﻬـﺎ ﻫﻤـﻪ ﺍﺯ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﯿﺤـﺎلیِ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ!
ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻧﺪﻧﺪ
ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧـﻪٔ بی ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍ ﺑﻮﺩ
ﮔﻔﺘـﻨـﺪ ﭼﻨﯿﻨﯿـﻢ ﻭ ﭼﻨـﺎﻧﯿـﻢ... ﺩﺭﯾﻐــﺎ
ﺍﯾﻨـﻬﺎ ﻫﻤـﻪ ﻻﻻﯾﯽِ ﺧﻮﺍﺑـﺎﻧﺪﻥِ ﻣﺎ ﺑـﻮﺩ!
ﺍﯾـﮑـﺎﺵ ﺩﺭِ ﺩﯾـﺰﯼِ ﻣـﺎ، ﺑـﺎﺯ نمی ﻣﺎﻧـﺪ
ﯾﺎ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺑﻪ کمی ﺷﺮﻡ ﻭ ﺣﯿﺎ ﺑﻮﺩ
#ایـرج_میـرزا
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
رفتم و زحمت بیگانگی از کوی تو بردم
آشنای تو دلم بود و به دست تو سپردم
اشک دامان مرا گیرد و در پای من افتد
که دلِ خون شده را هم زِ چه همراه نبردم
#هوشنگ_ابتهاج
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
آشنای تو دلم بود و به دست تو سپردم
اشک دامان مرا گیرد و در پای من افتد
که دلِ خون شده را هم زِ چه همراه نبردم
#هوشنگ_ابتهاج
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
لب ِ تو شعر و رخت ماه ُ تنت ماهي وش
نفست را به چه تشبيه كنم،عيسايي؟!!
#سیما_علی_جانزاده
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
نفست را به چه تشبيه كنم،عيسايي؟!!
#سیما_علی_جانزاده
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
هر صبح پرنده ی ایمانم را پرواز می دهم
تا از گوشه ی لبت میوه ی لبخند بچیند ؛
صبحم درگیر شادی بشود .
#زهرامحمدرسولی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
تا از گوشه ی لبت میوه ی لبخند بچیند ؛
صبحم درگیر شادی بشود .
#زهرامحمدرسولی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
صبح است و صبا مشک فشان میگذرد
دریاب که از کوی فلان میگذرد
برخیز چه خسبی که جهان میگذرد
بوئی بستان که کاروان میگذرد
#حضرت_عشق_مولانا
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
صبح است و صبا مشک فشان میگذرد
دریاب که از کوی فلان میگذرد
برخیز چه خسبی که جهان میگذرد
بوئی بستان که کاروان میگذرد
#حضرت_عشق_مولانا
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️