كامياب (هدف ، نگرش ، کسب مهارت)

Forwarded from Majid Kiy@ مربي،مدرس،مشاور،محققNLP

🔴 موفق کیست؟ 🎯

موفق کیست؟
کسی که پول زیادی دارد؟
کسی که همسر زیبا دارد؟
فرزندان خوب دارد؟
خوش اندام است؟
گاهی به اشتباه... کسی که سوار مرسدس بنز است یا خوش هیکل است نظر اطرافیان را به خود جلب میکند و همه میگویند خوشا به حالش چقدر موفق است.
ولی واقعا آیا این ها ملاک موفقیت است؟
اینطور نیست!
یک فرد موفق کسی است که در تمام ابعاد زندگی اش موفق است... چرا که موفققیت یک علم است و کسی که این علم را بداند، در تمامی ابعاد زندگی اش به کار میبرد...
حتی از کوچکترین مسایل غافل نمیشود، چرا که میداند مسایل کوچک اگر حل نشوند در آینده سدی بزرگ به وجود می آورند...
شخصی را میشناختم که به تنهایی برای خود، بیزینسی درست کرده بود و در هیته ی کاری خود روز به روز موفق تر میشد.
هر روز با خود کلی تنقلات شیرینی و موقع غذا خوردن، غذاهای چرب را به دفتر کارش می آورد
و در حین کار کردن همه ی آنها را مصرف میکرد و با خود میگفت: که اینها باعث میشود که من انرژی بگیرم و بتوانم خوب فکر کنم و پول در بیاورم...
چیز هایی که در روز میخورد، آنقدر به چشم نمی آمد که کسی متوجه شود ولی به هر حال این غذاهای اضافی شبها او را بد خواب میکرد...
روز های اول و ماه های اول خوب بود ولی چون ادامه پیدا کرد، و چون این کار های کوچک را متوقف نکرده بود و ادامه پیدا میکرد، بعد از مدتی شبها بد خواب میشد و صبح ها هم با خستگی از خواب بیدار میشد و همین باعث میشد که کمی بد خلق شود...این کم خوابی و بد خلقی، روی علمکرد او در شغلش و محیط کارش اثر گذاشت، او بهره وری کمی داشت و در نتیجه بازخورد منفی و دلسرد کننده ای از کارش میگرفت.
در انتهای روز هم از شغلش ناراضی بود و انرژی اش کاملا تحلیل رفته بود که باعث میشد مسیر برگشت به خانه طولانی تر و پر دغدغه تر به نظر برسد...
همه ی اینها باعث میشدند که بیشتر به غذا روی آورد... استرس یکی از دلایل پر خوری اش بود کمبود انرژی باعث شد که نسبت به قبل تمایل کمتری داشته باشد... که با همسرش پیاده روی کند فقط احساس میکرد که علاقه ای به پیاده روی ندارد... همسرش از دست رفتن و کمبود زمان های با هم بودنشان را احساس میکرد... و این بی میلی و بی حوصلگیه او را همسرش به خودش میگرفت... با حضور کمتر با فعالیت های همسرش و درضمن، ورزش نکردن و استشمام نکردن هوای تازه، بدن او دیگر هورمون آندورفین را که باعث شادی و اشتیاق میشد ترشح نمیکرد...
در نتیجه از آنجایی که دیگر احساس شادمانی نداشت، شروع کرد به عیب جویی از خودش و دیگران... و تعریف و تمجید از همسرش را کنار گذاشت و ازآنجایی که هیکلش چاق و بد فرم شده بود، اعتماد به نفسش را از دست داد
ادامه‌دارد ...
(موفقیت یک علم است)
🍀🌼🌞🌹🌹🌹🌹🍀🌞🌼
@majidkiyaNLP کانال
@majidkiya

3 views04:59