کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
1.05K subscribers
194 photos
97 videos
14 files
288 links
کانال کمیته، یک کانال خبری نیست. هدفش تحلیل و طرح مطالبات درحوزه جنبش کارگری و سایر جنبشهای‌ اجتماعی، کمک به سازماندهی و دخالتگریست.بنابه همین اولویت هم بروزرسانی می‌شود و نه لزوما بشکل روزانه.

تماس با ادمین:
@komite_admin

KSazmandeh.com سایت
Download Telegram
⭕️ زنگ اول ماه مهر: اعتصاب سراسری معلمان

در این مطلب توضیح می‌دهیم که چطور فریبکاریِ دو دولت روحانی و رئیسی در ازای مطالبات مزدی معلمان، جرقه اعتصاباتی را در آغازین روزهای مهرماه زد که آخرین رد اثر آن در تاریخ به سال ۱۳۵۷ بازمی‌گردد. همچنین از #تشکل‌های_مستقل و سیاستِ سرکوب سخت و نرم گفته و در نهایت به نقش پیشتاز در پیشروی جنبش‌هایی مثل معلمان پرداختیم.

برای مطالعه کامل متن بر Instant-View کلید کنید👇🏽
نمایی از تجمعات سراسری معلمان در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۰ که با محوریت مطالبه #رتبه_بندی در بیش از چهل شهر کشور برگزار شد. از جمله در #مریوان #سنندج #اصفهان #شیراز #سقز #خرم‌آباد #بجنورد #کرمانشاه #زنجان #اهواز #آبادان #تهران #ماهشهر #مازندران #تبریز #بوشهر #شهرکرد #اندیمشک #مشهد #بهبهان #ایذه #الیگودرز #لرستان #خرمشهر #یزد و...

🔻برخی از شعارها:
◾️آموزش رایگان و باکیفیت حق همه کودکان است!
◾️معلم زندانی آزاد باید گردد!
◾️اجرای همترازی! بدون حقه‌بازی!
◾️تا رتبه‌بندی نشه، کلاسا تعطیل می‌شه!
◾️تا حقمو نگیرم، سر کلاس نمی‌رم!
◾️وعده‌های دروغین یگر اثر ندارد - تجمع و اعتراض بازم ادامه دارد!
◾️پولی کردن آموزش را متوقف کنید!
◾️نه تسلیم، نه سازش! رتبه بدون کاهش!
◾️گوشی و تبلت ما، حریم شخصی ما!
◾️همسان‌سازی حق ماست!
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
Photo
⭕️ تجمعات هماهنگ معلمان |
و بازنشستگان تأمین اجتماعی

◼️بعد از تجمع سراسری معلمان در روزهای اول و سوم مهرماه در آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۰، مجلس با عجله از لایحه جدید رتبه‎بندی معلمان پرده‌ برداشت. معلمان اما بعد از بررسی بندهای لایحه و وقت تنفس یک هفته‌ای، در مواجهه با حیله‌های حقوقی و دستبردهای فریبکارانه‌ای که در طرح گنجانده شده، مجدداً امروز در حداقل ده شهر #تهران #اهواز #قزوین #شیراز #اصفهان #هرمزگان #زنجان #داراب (استان فارس) و #کرمان به خیابان آمدند.

◼️این تجمعاتِ هماهنگ، درست مثل گردهمایی‌های شهریورماه که از طریق بدنه معلمان سازماندهی شده بود، این پیام اخطارآمیز را به دولت و مجلس داد که معلمان متوجه حیله‌هایشان هستند و نه فقط به آن معترض‌اند، بلکه با ذره‌بین تمام تحرکات مجلس برای دست بردن در طرح را دنبال می‌کنند.

◼️این تجمعات چند استانی علاوه بر آنکه به مثابۀ اهرم فشاری بر مجلس و دولت برای تسریع و تصحیح رتبه‌بندی عمل می‌کنند، به دلیل ماهیت مقطعی، مانع خستگی و استهلاک معلمان از حضور مداوم خیابانی می‌شوند. همچنین علاوه بر زنده‌نگه‌داشتن فضای اعتراضی در بدنه، آنان را گوش به زنگِ توطئه‌های مجلس در ارتباط با طرح رتبه‌بندی می‌کنند تا در صورت امتناع از اصلاح طرح، راه برای عرض اندام معلمان به شکل سراسری و تشکیلاتی هم باز باشد.

◼️مشابه این سبک از اعتراضات خیابانی مقطعی (اما متواتر) را قبلاً بدنۀ بازنشستگان تأمین اجتماعی هم اجرا کرده بودند؛ اعتراضاتی که دستاوردش آغاز اجرای طرح همسان‌سازی (هرچند ناقص) برای آنان بود. نقصانی که البته باعث شده حالا دوباره از امروز یکشنبه نیز همزمان با معلمان، بازنشستگان تأمین اجتماعی هم برای همسان‌سازی کامل حقوق‌شان دور جدیدی از اُتراق در خیابان را بعد از ماه‌ها خانه‌نشینی کلید بزنند؛ از جمله در شهرهای #تهران #اهواز #کرمانشاه #رشت #تبریز #مشهد و...

◼️سراسری نگه داشته شدن اعتراضاتِ هم معلمان و هم بازنشستگان با اتکا بر ابزارهای نوین سازماندهی، آن هم بعد از دوره سنگین سرکوب، احضار و زندان فعالانش، در عین حال این پیام را به کل طبقه کارگر می‌دهد که سرکوب، ظرفیت‌های سازماندهی را از بین نمی‌برد، بلکه اَشکال بهره بردن از آن را تغییر می‌دهد.
🔴 دو هفته از اعتصاب و اعتراض خیابانی کارگران نیشکر هفت‌تپه با طرح مطالبات زیر می‌گذرد:
◾️ واگذاری قطعی مالکیت شرکت به بخش دولتی
◾️ دائمی‌سازی قرارداد کارگران فصلی و‌ بخش دفع آفات
◾️ پرداخت معوقات مُزدی و به روزنگه داشتن آن
◾️احیای تشکل مستقل کارگری و انحلال تشکل وابسته شورای اسلامی کار
◾️ بازگشت به کار کارگران اخراجی
◾️ لغو احکام تنبیهی علیه وکیل کارگران هفت‌تپه (فرزانه زیلابی)
و...
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
🔴 دو هفته از اعتصاب و اعتراض خیابانی کارگران نیشکر هفت‌تپه با طرح مطالبات زیر می‌گذرد: ◾️ واگذاری قطعی مالکیت شرکت به بخش دولتی ◾️ دائمی‌سازی قرارداد کارگران فصلی و‌ بخش دفع آفات ◾️ پرداخت معوقات مُزدی و به روزنگه داشتن آن ◾️احیای تشکل مستقل کارگری و انحلال…
🔴 هفت‌تپه: تردستی جدید دولت با تفکیک مالکیت و مدیریت

◼️ کارگران نیشکر هفت‌تپه بعد از ۵ سال مبارزه مداوم، بالاخره ماه گذشته موفق به خلع مالکیت اسدبیگی از شرکت شدند. این بار اما دور جدید مبارزات کارگران هفت‌تپه بر سر تعیین تکلیف مالکیت جدید این شرکت و بعد از چند ماه وقفه در پرداخت مزدها رقم خورد. اعتراض در شرکت در عرض چند روز به تظاهرات شهری در خیابان‌های شوش کشید و سپس با شروع هفته جدید - برای اولین بار در سال‌های اخیر- به خیابان‌های اهواز رسید. در همان قلب اهواز بود که وعده داده شد که مرحله بعدی عزیمت به سمت خیابان‌های پایتخت خواهد بود.

◼️همین خصلت تشدیدشوندۀ اعتراضی بود که دولت را بلافاصله واداشت در کمتر از ۲۴ ساعت از حضور کارگران در اهواز، اعلام کند که مدیریت شرکت را به شکل #پیمان_مدیریتی به شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی (هفت طرح نیشکر خوزستان) واگذار کرده است. اما این به چه معناست؟

◼️قبلاً گفته بودیم که خیز چندسالۀ جنبش کارگری علیه خصوصی‌سازی‌ها، جمهوری اسلامی را واداشت تا از سال ۹۸ اشکال جدیدی از خصوصی‌سازی را در دستور کار بگذارد که به زعمش به مانند گذشته در این شرکت‌ها بحران‌ساز نشوند؛ تفکیک مالکیت و مدیریت، از جملۀ این استراتژی‌ها بود.

◼️در «پیمان مدیریت»، برخلاف پیمانکاری‌های عمومی، مدیران مجموعه، منفعت و اشتراکی در «تسهیم سود» ندارند و ضمناً بدون اجازه مالک، حق دست‌اندازی به دارایی‌های ثابت یا غیرجاری، ترهین، وام، اخراج کارگر و غیره را نخواهند داشت (ماده ۵ و ۷ دستورالعمل اجرایی واگذاری به روش پیمان مدیریت). با این اوصاف باید در نظر داشت در این روشِ پیمان مدیریت، اهداف و چشم‌انداز و سیاست‌های انقباضی آتی شرکت را همچنان همان مالک اصلی شرکت تعیین می‌کند و تیم مدیریتی صرفاً مجری سیاست‌گذاری مالکان مجموعه خواهد بود. از همین روست که تأکید بر علنی‌سازی فوری مفاد پیمان مدیریت اهمیت دارد، چرا که نقشه و خواب و خیال‌های دولت (ایدرو) را برای شرکت هفت‌تپه روشن خواهد کرد: آیا به فروش دارایی‌های ثابت شرکت چشم دوخته‌؟ صورت‌های مالی، بدهی‌ها، اجاره و فروش اراضی الان در چه وضعی است و قرار است چه تغییراتی کند؟ نکند که توطئه دیرینۀ اخراج کارگران به اسم چابک‌سازی شرکت را در دستور کار داشته باشند؟ سرنوشت کارگران فصلی و غیرنیشکری چه خواهد شد؟ و... این‌ها مواردی است که در قرارداد بین مالک (ایدرو) و مدیر (شرکت توسعه نیشکر) مشخص خواهد بود.

◼️از سوی دیگر نباید از یاد برد که روی کار آمدن تیم مدیریت توسعه نیشکری (هفت طرح) الزاماً به معنی از دستور کار خارج کردن خصوصی‌سازی مجدد هفت‌تپه نیست، بلکه اتفاقاً پیگیری مسأله مالکیت را حساس‌تر می‌کند؛ چرا که اگر روزی دولت اراده کند یواشکی دست به واگذاری مجدد مالکیت به بخش خصوصی بزند، این بار به دلیل استمرار حضور تیم مدیریتی سابق، کارگران ممکن است تا مدت‌ها اصلاً از عقد قرارداد واگذاری هم باخبر نشوند!

◼️سطح دیگر مطالبات کارگران به دو مطالبه مهم «احیای تشکل مستقل»، «بازگشت به کار اخراجی‌ها» بر می‌گردد که در شرایط خلأ قدرت کنونی، کارگران خود توانایی پاسخگویی به آن‌ها را بدون نیاز به مجوز مالک-مدیران جدید دارند. همانطور که گِل گرفتنِ درب شورای اسلامی از ابتکارات جدیدی بود که در دور اخیر اعتراضات اجرا شد، برپایی انتخابات آزاد کارگری هم به مانند سال ۸۷ می‌تواند بدون انتظار مجوز از مدیریت شرکت و از پایین به مدیریت جدید تحمیل شود.
🔴 اعتراضات سراسری معلمان و بازنشستگان برای اجرای طرح #رتبه‌بندی و #همسان‌سازی، #آموزش_رایگان، #آزادی_معلمان_زندانی و... - ۲۲ مهر ۱۴۰۰

◼️ درحالیکه دولت و مجلس از الان با اسم رمز «کسری بودجه»، طرح‌های ریاضتی سال آینده را در آب نمک خوابانده‌، معلمان و بازنشستگان آموزش و پرورش برای چهارمین بار در ماه جاری از سرتاسر کشور در بیش از ۵۰ شهر به خیابان‌ها آمدند. در این تجمع که با فراخوان «شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان» برگزار شد، حضور و گستردگی بیشتر معترضان (نسبت به روزهای آغازین مهر) و ادغام فزون‌تر اعتراض معلمان و بازنشستگان وجه بارز این تجمع سراسری بود. این ادغام خصوصاً از آنجایی مهم می‌شود که دولت و مجلس برای کاهش بار مالی، در همین روزها دسیسه‌چینی مشترکی را برای تخریب تؤامان تعهدات همسان‌سازی و رتبه‌بندی باهم در دستور کار دارند.
⌨️ جنگ سایبری: برای ما یا آن‌ها؟


استراتژی جنگ همیشه بمب و باروت نیست؛ گاه به شکل یک کودتای رنگین است، گاه رهبرسازی، گاه با مهندسی گروه‌های بنیادگرا، گاه با تحریم، گاه با ترور و خرابکاری و البته گاه با تولید فله‌ای فیک‌نیوز.

حمله سایبری اخیر به شبکه سوخت‌رسانی کشور را (که به اذعان قریب به اتفاق کارشناسان فنی بدون نفوذ، هدایت و ارادۀ یک سیستم دولتی غیرممکن بوده)، می‌توان وجهی از یک جنگ جاری بین دو دولتِ‌ دوسر ارتجاعی دانست.

🔺 جنگ گرگ‌ها و تماشاچیانش

ترور جنایتکاران نظامی مثل سلیمانی و فخری‌زاده که اولی دستش به خون هزاران نفر آغشته و دومی معمار برنامه مخوف نظامی-هسته‌ای ج.ا بود، اگر برای بخشی از مردم در داخل کشور خوشحالی به بار نیاورد (که آورد)، اهمیت ویژه‌ای هم از منظر زندگی روزمره‌شان نداشت. چرا که سال‌هاست شعار علیه جنگ ج.ا در عراق و سوریه و… به تاریخ اعتراضات خیابانی سال‌های اخیر گره خورده و بنابراین جای تعجب هم ندارد که وقتی مردمی عاملیت و منفعتی در این دعوای دولت‌ها نمی‌بینند، از دریده شدن گرگ‌های خودی هم احساس شادی کنند.

با اینحال نظاره کردن این بازی تا جایی بی‌خطر است که ترکش‌ها به ناظرانش اصابت نکند. در این نوع جنگ‌های غیرمستقیم اما ضمانتی برای عدم اصابت ترکش به مردم نیست. اتفاقاً نیابتی‌شدن و غیرمستقیم‌شدن این جدال‌های دولتی (بین طرفین با توازن قوای هم‌سطح) گاه چهره کریه و ویرانگر این جنگ‌های نوین را پنهان می‌کند، چرا که تلفات اغلب به کشورهای ثالث منتقل می‌شود. اما این هنوز تمام تصویر نیست.

◾️ بهار سال گذشته بود که جمهوری اسلامی در چند نوبت و به شکل سریالی تأسیسات آب شرب اسرائیل را مورد حمله سایبری قرار داد. حملاتی با هدف دستکاری در سطح کُلُر آب که می‌توانست به مسمویت صدها شهروند غیرنظامی از جمله کودکان منجر شود. اسرائیل گفت که جمهوری اسلامی «خط قرمز بزرگی را رد کرده[۱]» و اما چه پاسخی به این خرابکاری ضدبشری جمهوری اسلامی داد؟ اگر تردید دارید که دولت اسرائیل در توحش علیه غیرنظامیان تنه به تنۀ جمهوری اسلامی می‌زند، آتش‌سوزی‌های سریالی تأسیسات شهری[۲] در تابستان ۹۹ را به یاد آورید که چطور وسیعاً با آب و تاب و کُری‌خوانی از سوی رسانه‌ها و حساب‌های فعال و حتی شخصیت‌های حقیقی امنیتی اسرائیل پوشش داده می‌شدند[۳]. آتش‌سوزی‌هایی که شعله‌هایشان به مراکز درمانی، نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها و کارخانجات هم کشیده شد و از ده‌ها بیمار و کارگر بی‌گناه جان ستاند. تحلیل‌گران امنیتی زیادی (از جمله در اسرائیل) این «آتش‌سوزی‌های مرموز» را مرتبط با تنش‌های دو دولت دانستند و آن را «آغاز جنگ اول اسرائیل و ایران» تعبیر کردند[۴] و [۵]. رجز‌خوانی اسرائیل درباره سریال آتش‌سوزی‌ها به قدری آشکار بود که زیر فشار، رئیس پدافند عامل مجبور شد در تلویزیون ظاهر شود و ارتباط انفجار بیمارستان سینا اطهر و پتروشیمی‌ها با حملات سایبری را تکذیب کند[۶]، که همین تکذیبیه بیشتر شبهه تأییدش را تقویت می‌کرد.

گرچه ماهیت جنگ «غیرمستقیم» ایجاب می‌کند که به خاطر تبعات حقوقی بین‌المللی، دولت مهاجم تقریباً هیچ‌وقت مسئولیت حملات سایبری و خرابکاری را مستقیماً بر عهده نگیرد (چنانکه جمهوری اسلامی هیچوقت حتی در موارد آشکاری مثل انفجار نفتکش‌ها یا سایت نفتی آرامکو بر عهده نمی‌گیرد). اما با در نظر گرفتن سبک منازعه، پیام‌های رد و بدل شده و گزارش‌های امنیتی غیرتبلیغاتی‌تر می‌توان به درک نسبتاً مورد توافقی از هویت دولت مهاجم رسید.

در مورد حمله سایبری اخیر هم سطح دسترسی و توانایی لازم برای حمله، ثبت پیام‌های خنثی و بی‌خاصیت سیاسی روی بیلبوردها که هیچ تناسبی با سالگرد آبان و فضای سیاسی جامعه نداشتند و همچنین اقدام به نشر اطلاعات محرمانۀ صدها پرسنل نیروی نظامی اسرائیل (منتسب به اقدام هکرهای جمهوری اسلامی) در کمتر از ۲۴ ساعت از این واقعه، این گمان را تقویت می‌کند که با یک هک دولتی از سوی اسرائیل طرف بوده‌ایم.


🔺جنگ گرگ‌ها ما را هم خواهد درید!

از سال گذشته حملات سایبری و خرابکاری دو دولت، آشکارا از اهداف نظامی وارد حوزه تأسیسات شهری و غیرنظامی شد‌ که بدعتی نسبتاً بی‌سابقه بود. کورس رقابت اسرائیل و جمهوری اسلامی در این مسیر خطرناک را می‌توان شبیه رقابت دو رانندۀ مستی دانست که تخته گاز به سمت هم می‌روند تا بالاخره یکی به نفع دیگری از مسیر خارج و بازنده شود، اما چون هر دو می‌دانند که توان تصادم به خودروی رقیب و از میدان به در کردنش را ندارند، بازی را با زیر گرفتن عابران ادامه می‌دهند!

گرچه حمله سایبری به پمپ بنزین... (ادامه مطلب در Instant View)
🔴 اعتراضات سراسری معلمان شاغل و بازنشسته در حداقل ۶۹ شهر کشور با مطالبات زیر برگزار شد:
#اجرای_کامل_رتبه‌بندی #همسان‌سازی_بازنشستگان #آموزش_رایگان #آزادی_معلمان_زندانی #بازگشت_به_کار_معلمان_اخراجی #حل_مشکلات_معلمان_غیررسمی #مدیریت_معلمان_بر_صندوق_ذخیره_فرهنگیان و..

تداوم این اعتراضات سراسری برای پنجمین بار متوالی از ابتدای سال تحصیلی، پاسخی بوده به #استراتژی_فرسایشی مجلس در برخورد با دو طرح #رتبه_بندی و #همسان_سازی.

◽️ چند ویژگی بارز این دور از تجمعات:
◾️افزایش دامنه اعتراضات، به نحوی که تعداد شهرهای معترض رکورد جدیدی نسبت به هفته‌های قبل زد و برخی شهرها از جمله تهران حضور نسبتاً پررنگ‌تری نسبت به قبل داشتند.
◾️ علاوه بر اتحاد بیشتر معلمان شاغل و بازنشسته، این بار فرزندان آنان نیز در کنار والدین تمرین مبارزه می‌کردند.
◾️محوریت قرار دادن «تشکل‌یابی» بیش از هر زمان دیگری در این دور مشهود بود. هم از این حیث که اعتراضات یک ماهۀ اخیر به زایش یک تشکل صنفی جدید (استان فارس) منجر شد و هم از آن حیث که «شورای هماهنگی» بعد از مدتها موفق شد خود را به عنوان تنها تشکلِ مشروع و معتبر برای مذاکره به مجلس تحمیل کند.
⭕️ آبان ۹۸ تا آبان ۱۴۰۰: از شوک درمانی به آزمایش قورباغه آب‌پز

◼️خیزش تاریخی آبان ۹۸ که همین روزها قدم به دومین سالگردش گذاشته‌ایم، برخلاف تصور برخی اعتراضاتی بی‌دستاورد نبود و حداقل از یک منظر نقش مهمی در کُند کردن قطار سریع‌السیر #تعدیل_ساختاری در سال ۹۸ داشت. قبلاً توضیح داده بودیم که گران‌سازی بنزین تنها یک حلقه از سلسله سیاست‌های ریاضتی بود که قرار بود به یکباره ساختار اقتصادی کشور را شخم بزند، وزن درآمدهای نفتی در بودجه عمومی را صفر کند، تتمه یارانه‌ها را از حوزه‌های انرژی و کالاهای اساسی بزداید، مالیات‌های تهاجمی وضع کند، قوانین کار و بازنشستگی را تغییر دهد و...
◼️در آن زمان تحلیل اتاق‌های فکر حکومت و نهادهای امنیتی‌شان این بود که طرح را باید همچون کشیدنِ چسب زخمی کهنه به یکباره و ناگهانی انجام داد و در حالی که مردم هنوز از درد به خود می‌پیچند، در پی‌اش طرح‌های ریاضتی بعدی را هم اجرا کرد؛ سیاستی که در ادبیات اقتصاد جنایی سرمایه‌داری به «شوک‌درمانی» موسوم است.
بنزین قرار بود نقطه آغاز چنین دومینویی باشد؛ واکنش انفجاری آبان اما این قطار سریع‌السیر را در همان ایستگاه اول متوقف کرد. خیزش مردمی سراسری که برای حکومت به سان «جنگ جهانی»‌ای بود که «فقط خدا نجات‌شان داد»، جمهوری اسلامی را واداشت تا موقتاً از جاه‌طلبی‌هایش عقب بنشیند و نه فقط پروندۀ تعدیل ساختاری ۹۸ را موقتاً در کشوی بایگانی‌اش نگه دارد، بلکه به امیدِ تخفیف خشم اجتماعی در مواردی امتیازات ناچیزی به بخش‌هایی از طبقه کارگر در سال ۹۹ نیز دهد (از جمله اجرای ناقص همسان‌سازی بازنشستگان کشوری و تأمین اجتماعی، آزادسازی سهام عدالت، وعده اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان و...).

🎛 آزمایش قورباغه آب‌پز

اینک در ۱۴۰۰ عدم توافق با آمریکا، کسری بودجه فزاینده و اولویت‌دهی به دستیابی به «سلاح اتمی به هر قیمت»، حالا بعد از دو سال مجدداً اجرای طرح‌های معلق ریاضتیِ سال ۹۸ را در دستور کار فوری حکومت قرار داده است؛ با این تفاوت که این بار این توافق ضمنی در میان اکثر جناح‌های حکومت وجود دارد که شکل اجرای طرح‌ها باید تا حد ممکن به نحوی باشد که مانعِ واکنش‌های انفجاری جامعه شود. سیاستی که در ادبیات اقتصاد جنایی سرمایه‌داری موسوم به «تدریج‌گرایی» است.
چطور؟ به این شکل که طرح‌ها به شکلی محرمانه، کج‌دار و مریز و در دوزهای فلج‌کننده و تدریجی تزریق شوند. درست مثل قورباغه‌ای که در آب ولرم کم کم به نقطۀ جوش می‌رسد و افزایش تدریجی دما قدرت واکنش را از او سلب و نسبت به خطر مرگ ناهشیارش می‌کند.
موارد زیر ستون‌های اصلی این استراتژی را تشکیل می‌دهند:
🔹حفظ محرمانگی طرح‌ها و کنترل اطلاعات درزکرده درباره‌شان
🔹اجرای تدریجی طرح بدون اعلام عمومی آن
🔹فریب و فرسایش افکار عمومی در صورت واکنش اعتراضی مردم: یعنی به محض بروز نشانه‌هایی از حساسیت اجتماعی و اعتراض مردم، عقب‌نشینی تاکتیکی صورت گیرد تا با القای نوعی پیروزی کاذب، تداوم واکنش از مردم گرفته شود، سپس همان طرح دوباره به شکلی محرمانه پیگیری می‌شود و در دستور تصویب قرار می‌گیرد و این سیر تسلسل به قدری ادامه می‌یابد که انرژی اعتراضی مردم تا دور نهایی عملیاتی‌شدنِ طرح تخلیه شده باشد.

🟠 هفت پرده از دوزهای فلج‌ساز ریاضتی در سال ۱۴۰۰

سال ۱۴۰۰ آشکارا در حداقل هفت حوزه شاهد پیاده‌سازی این استراتژی مرگ تدریجی بوده‌ایم که در هفت پرده به آن خواهیم پرداخت:
(ادامه دارد...)
🔵 پرده اول: تغییر نظام مالیاتی
تشدید مالیات بر مصرف مردم، تخفیف مالیات بر سود سرمایه

در حالیکه در لایحه بودجه ۱۴۰۰ نقداً وزنِ مالیات‌های مردمی (یعنی دو ردیف «مالیات بر حقوق و دستمزد» و «مالیات بر ارزش افزوده» که مستقیماً بارشان بر گردۀ عموم مردم است) نسبت به وزنِ مالیات‌های سرمایه‌ای (مالیات بر شرکت‌ها و مالیات بر ثروت) سنگینی می‌کرد، مجلس با کشاندن دامنه «مالیات بر ارزش افزوده» به مناطق آزاد کفه این ترازو را بیش از پیش به ضرر مردم بومی این مناطق چرخاند. این البته مکمل ضربه‌ای بود که چندماه قبلترش نیز با لغو معافیتِ «مالیات بر دستمزدِ شاغلان» در مناطق آزاد کلید خورده بود [۱].

ضربه بزرگ‌تر اما چند ماه بعد در روز دوم خرداد ۱۴۰۰ و در کشاکش صندلی‌بازیِ انتخابات ریاست جمهوری دو جناح زده شد. در این روز قانون جدید و دائمی #مالیات_بر_ارزش_افزوده به تصویب رسید که حاکی از سطح جدیدی از مالیات‌بندی بر سفره خانواده‌های کارگری بود؛ از #قند_و_شکر_داخلی تا #برنج_پاکستانی!

در قانون جدید که قرار است از دی‌ماه امسال اجرا شود، نرخ عمومی مالیات بلاتغییر اما در عوض دامنۀ آن گسترش یافته، بطوریکه تمام کالاهای اساسی وارداتی که تا پیش از این معاف از مالیات بودند از این پس مشمول مالیات بر ارزش افزوده شده‌اند: از #بذر و #کود تا #لبنیات، #گوشت، #نان، #میوه و #سبزی، #برنج، #روغن، #حبوبات، #سویا، #شیر_خشک و غیره. به همین ترتیب حتی #داروها و #واکسن‌ها و #تجهیزات_توانبخشی وارداتی نیز از این پس و برخلاف سال‌های گذشته مشمول مالیات بر ارزش افزوده می‌شوند.
در همان حال که در این قانون شاهد لغو معافیت مالیاتی از کالاهای اساسی مصرفی هستیم، در عوض کالاهای سرمایه‌ای جدیدی مثل شمش طلا برای جلب حمایت صنف طلافروشان برای اولین بار زیر چتر معافیت از مالیات بر ارزش افزوده قرار گرفته‌اند.
کالاهای مصرفی دیگری مثل سیگارِ تولید داخل نیز شاهد افزایش چشمگیر مالیات از ۱۵ درصدِ قبلی به ۲۵ تا ۴۰% بسته به مارک خواهد شد.
مالیات بر ارزش افزوده نفت و گاز نیز از ۱۱.۵% (قبل) به ۱۵% خواهد رسید که البته این مبلغ از درآمدِ جایگاه‌داران (پمپ بنزین‌ها) کسر می‌شود و نه مصرف‌کننده نهایی. از سویی علیرغم آنکه تا پیش از این تمامی پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها بلااستثنا ملزم به پرداخت ۱% مالیات به دلیل آلایندگی محیط زیست بودند، اما در قانون جدید و مشروط به رعایت ضوابطی با لغو مالیات آلایندگی برای این واحدها طرف هستیم ؛ درحالیکه وسایل نقلیه مردم بلااستثنا در دو مرحله مشمول مالیات آلایندگی می‌شوند: هم در مرحله شماره‌گذاری پلاک خودرو و هم در قالب اخذ عوارض سالانه آلایندگی.

به موازات این گسترده‌سازی دامنه مالیات بر مصارف مردمی، شاهد کاهش سهم مالیات بر سود شرکت‌ها از ۲۵% (سابق) به ۲۰% بوده‌ایم. سیاستی که البته مجلس از الآن وعده داده قرار است آن را با همین شیب ادامه دهد؛ یعنی «مالیات بر ارزش افزوده» را در آینده نزدیک از این بیشتر کند و سهم مالیات بر شرکت‌ها را از همین هم کمتر [۲].
اما در این بنای مالیاتی جدید که با خون و عرق زحمتکشان قرار است ساخته شود، سهم #مالیات_بر_عایدی_سرمایه (مالیات‌بندی بر معاملات سوداگرانۀ املاک، ارز و...) چه قدر است؟ صفر! چنانکه پیش‌بینی می‌شد، هیأت حاکم بر جمهوری اسلامی بر خلاف مصالح و منافع طبقاتی خود عمل نمی‌کند و از وعده‌هایش برای «مالیات بر عایدی سرمایه» نیز جز تکه کاغذی بی‌خاصیت در بایگانی مجلس و دولت نماند و الباقی هر چه بود خرجِ قلم‌به‌مُزدان و «عدالتخواهان پروژه‌ای» شد که با این کلیدواژۀ مالیاتی برای جناح حاکم، رپرتاژهای تبلیغاتی و انتخاباتی رفته بودند.
ادامه دارد...
پانوشت:
[۱] - رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری - بهار ۹۹
[۲] - نقل از رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس – پانزده تیر ۱۴۰۰ - فارس
🔋پرده دوم: آزادسازی بازار کل حامل‌های انرژی

این روزها دوباره اصطلاح #یارانه_پنهان_انرژی ورد زبان اقتصاددانان و کاسبکاران و خادمان مطبوعات وابسته جمهوری اسلامی افتاده که نوید حملۀ ضدمردمی جدیدی را می‌دهد. اصولاً آنچه به عنوان «یارانه پنهان انرژی» در بین این جماعت مصطلح و تبلیغ می‌شود، مفهومی تحریف‌آمیز است برای پنهان ‌کردن سازوکار واقعی سوداندوزی دولت از منابع طبیعی عمومی. آنان با اتکا به این مفهوم مخدوش چنین به ذهن مردم القا می‌کنند که گویا دولت سالانه هزینه‌ای را تحت عنوان «یارانه پنهان انرژی» به مردم می‌دهد، حال آنکه حکومت قیمت این کالای تماماً تولید داخل را نه برمبنای #هزینه_تولید_ریالی آن، بلکه برمبنای قیمتش در بازارهای #صادراتی محاسبه می‌کند و از تفاوت قیمت ریالی و دلاریِ داخل و خارج است که مفهوم مخدوش و تحریف‌آمیز «یارانه پنهان انرژی» زاییده می‌شود.

در آبان ۹۸ حکومت بخشی از رؤیای دلاری‌کردن بنزینش را محقق کرد، بطوریکه در آن ایام قیمت بنزین آزاد در ایران را به ۶۰% قیمت صادراتی‌اش (فوب خلیج فارس) رساند. با این حال سقوط آزاد ارزش ریال، باعث شده که طمع حکومت برای آزادسازی دوبارۀ آن (یعنی دلاری کردنش) عود کند.
این بار اما هدف، رفتن تا ته خط است:

⚠️ آزادسازی بازار کل حامل‌های انرژی!⚠️

نقشۀ این حمله ضد مردمی در کلیات #طرح_وان که در کمیسیون انرژی مجلس تدوین و منتشر شده قابل ردیابی است. طرحی که با جزئیاتِ بسته اقتصادی پیشنهادی اتاق بازرگانی به رئیسی (به نام #بنای_ایران) مو نمی‌زند و گویی هر دو صادره از یک اتاق فکر واحد هستند. در این طرح به طور خلاصه بازار کل حامل‌های انرژی قرار است «آزاد» یا همان «دلاری» شود و به هر خانوار سهمیه‌ای حداقلی برای مصرف (اعم از برق و بنزین و گاز و گازوییل و...) در قالب یک واحد انرژی تجمیعی (وان) داده شود و مازاد بر مصرف‌شان، به قیمت روز جهانی با آن‌ها حساب شود! البته از آنجایی که چنین طرحی چونان زلزله‌ای ویرانگر بر اقتصاد نیمه مخروبه کنونی عمل خواهد کرد، برای نیل به آن آزادسازی «تدریجی» هر یک از حامل‌های انرژی به شکلی جداگانه در دستور کار قرار گرفته؛ سنگر اول #برق، سپس #گاز و #آب و به دنبالش #بنزین و #گازوئیل.
چون از میان حامل‌های انرژی بالا، تا این لحظه «برق» اولین و اولویت‌دارترین کانون حمله‌ای بوده که در سال ۱۴۰۰ رنگِ آزادسازی قیمت را به خود دیده، در اینجا به ترفندها و شگردهای پیدا و پنهانش خواهیم پرداخت.


🔌 برق ۱۴۰۰

بعد از قطعی‌های مکرر برق در تابستان داغ امسال، این‌بار صدور قبض‌های نجومی برای بخشی از مردم غوغایی به پا کرد. رقم‌ها برای برخی مشترکین حیرت‌آور بود؛ از دو تا ده برابرِ دوره مشابه سال قبل!
ادارات برق که در روزهای اول تابستان محل داد و بیداد مردم عصبانی از سوختگی لوازم خانگی بود، حالا از شهریور و مهر به محل جدال بر سر قبض‌های نجومی برق بدل شده بود. در برخی نقاط مثل استان گلستان اعتراضات شکلی جمعی به خود گرفت؛ مخالفت‌ها و تجمعات انفرادی و جمعی دیگری نیز خصوصاً در نواحی روستایی علیه قبض‌های میلیونی تکرار شد، به نحوی که در اواخر مهرماه مجلس مجبور شد زیر فشار مردم ژست رسیدگی به #قبض‌های_نجومی را بگیرد؛ اما دست آخر هم ماجرا با اعلام اداره برق به قسطی کردن قبض‌ها مسکوت ماند!
در حقیقت آنچه تابستان امسال اتفاق افتاد، جرقه‌ای بود از اجرای آزمایشی آزادسازی کامل قیمت برق برای حدود ۸۵۰ هزار خانوار (قریب به ۳% از جمعیت کشور) که «خیلی پرمصرف» تشخیص داده شده بودند. با اینحال توضیح خواهیم داد که چرا برخلاف ادعای دولت، متضررهای این آزادسازی سه ماهه، اتفاقاً بخشی از #خانواده‌های_روستایی و #حاشیه_شهری بوده‌اند.
همچنین خواهیم گفت که حکومت در ده سال گذشته چطور با دو اهرم #الگوی_مصرف و وارونه‌سازی #مدل_پلکانی_قیمت‌گذاری اتفاقاً بار اصلی حداکثرسازی قیمت برق را بر روی مصرف‌کنندگان میانی گذاشته و نه مصرف‌کنندگان بالایی و ثروتمند.

⤴️ پلکانی‌سازی قیمت برق: به نفع کدام طبقه؟

از سال ۱۳۸۹ که حکومت در طرح «هدفمندسازی یارانه‌ها» قیمت برق را به ناگهان ۱۳۵% افزایش داد، قیمت‌گذاری برق به شکلی پلکانی درآمد. در #نظام_پلکانی، مشترکِ پرمصرف‌تر به ازای هر کیلووات-ساعت برقِ مازادی که مصرف کند، مبلغی گران‌تر از قیمت همان واحد انرژی نسبت به مشترک کم‌مصرف‌تر از خودش می‌پردازد. در واقع پلکانی کردن قیمت برق ظاهراً با این توجیه گذاشته شد که شکاف بین مصرف‌کننده ثروتمند و فقیر را کمتر و از منابع بینانسلی محافظت کند، اما این فقط ظاهر ماجرا است. مهم‌تر از نفس وجود «پلکان»، نحوه #توزیع_و_تناسب_پلکان است که مشخص می‌کند بار واقعی افزایش قیمت برق بر روی کدام دسته از مصرف‌کنندگان ...
👈🏾 ادامه مطلب در Instant-View
.
🌐 بحران آب : ساختاری و سراسری

🔻بحران، منطقه‌ای نیست!
خیزش آب در #خوزستان، #لرستان و اینک #اصفهان و #چهارمحال_و_بختیاری (آن هم ظرف کمتر از چند ماه از پی هم)، نماهایی از یک بحران با ریشه‌های واحدند. جزئی دیدن و زوم‌ کردن بر مسائل درون یک منطقه بدون پیوند با سرزمین‌های اطرافش همانقدر می‌تواند تقلیل‌گرایانه و ناقص باشد که کلی دیدن بحران محیط‌زیستی ایران بدون توجه به ویژگی‌های خاص و نامتوازنِ آن در هر منطقه.

🔻بحران، سیستماتیک است!
#نابودی_جنگل‌ها و پوشش‌های طبیعی، مرگ تالاب‌های #جازموریان و #گاوخونی و #هورالعظیم و تبدیل‌شان به کارخانۀ تولید #ریزگرد، تغییرات اقلیمی، خشکیدن سرچشمه‌ها و رودها و دریاچه‌ها، #فرسایش_خاک، اتمام ذخیرۀ آب‌های زیرزمینی، #فرونشست_زمین و غیره همگی نشان از آن دارد که اولاً با بحرانی ساختاری و سراسری طرف هستیم و ثانیاً این عوارض (از جمله کاهش بی‌سابقۀ سطح آب سدها که امسال خود را نشان داده) تنها نوک کوه یخی است که به سرعت در شُرف تصادم با آنیم، بدون اینکه هنوز ابعاد هولناکش را به تمامی به ما نشان داده باشد.

🔻 ساختارهای بحران‌زا
جهانی بودن پدیدۀ #گرمایش_زمین و شکست آخرین تقلای دولت‌ها برای نجات از این سقوط آزاد (#کنفرانس_گلاسکو) یعنی ما با مشکلی همه‌شمول و ساختاری طرفیم که قابل تقلیل به شکل این یا آن حکومت به تنهایی نیست. آنچه از ایران تا ترکیه و چین و آمریکا را در این بحران سهیم کرده، #سازماندهی_تولید_اقتصادی به شیوه‌ای است که در آن همیشه #سود مقدم بر #خیر_عمومی و محیط‌زیست است. شکل حکمرانی می‌تواند شدت بحران را تغییر دهد، اما اصل بحران‌زایی را تغییر نمی‌دهد.
حالا کشوری را تصور کنید که تمام منابعش به سمت رقابت در حوزۀ هسته‌ای و موشکی و جاسوسی رفته، درحالیکه کشاورزی‌اش چنان سنتی و پُکیده مانده که باید ۹۲% از کل آب شیرین کشور را ببلعد تا سرپا بماند و تازه همین #کشاورزی_عقب‌مانده هم به هر ضرب و زوری شده گسترش می‌یابد تا رؤیای «خودکفایی غذایی» را محقق کند. دردناک‌تر آنست که بدانیم #مدرن‌کردن_روش‌های_آبیاری، برخلاف صنایع نظامی و هسته‌ای و خودروسازی و غیره، نیاز به زیرساخت و تکنولوژی ویژه یا سرمایه‌های سنگین ندارد، به طوریکه کل اراضی کشاورزی ایران را با هزینه‌ای کمتر از بودجۀ نظامیِ فقط یک سال جمهوری اسلامی، می‌توان مدرن و دگرگون کرد[۱] .

اما چرا تاکنون از این کار اجتناب شده؟ چون منابع در گروگانِ منافع فوری اقلیت حاکم است. در این ساختار بدیهی است که قانون و مجلس و سازمان محیط‌زیست و غیره هم همگی در خدمت جا زدن «سود اقلیت» به عنوان «منافع اکثریت» باشند.

🔻صنعتِ سازه‌های مرگ

جایگاهِ سیزدهمین کشور دارای سد دنیا و پنجمین کشور سدساز جهان باید به تنهایی آشکار کند که چه صنعت پرسودی در این حوزه سرپاست و چه ذینفعان مهمی (به پیشرانی سپاه) در هدایت بودجه‌های عمومی به این سمت اثرگذار بوده‌اند. بعد از اشباع شدن تقریبی سازه‌های سدی کشور، نوبت اپیدمی ساخت تونل‌های گران‌قیمت انتقال آب بین‌حوضه‌ای و حتی از خلیج به کویر رسیده! مافیایی که حتی در فجایع هم دنبال پر کردن جیب از خلق فاجعۀ بدتر است. تراژدی دریاچه ارومیه را به یاد بیاورید! درحالیکه سدبندی بر مجاری دریاچه خود بخشی از علت بحران بود، حکومت با تعریفِ پروژۀ جدیدی به اسم «احیای دریاچه ارومیه»، با تزریق چندین هزار میلیارد تومان بودجه، مجدداً سفارش ساختِ سازه‌های غول‌پیکری را داده که این بار با انتقال صدها میلیون متر مکعب آب از رود زاب، دریاچه را زنده کند. سیاستی که البته دردی از ارومیه دوا نکرد، اما باعث خلق بحرانی جدید در حوضۀ‌ آبی دیگری شد!

🔻توسعه‌یافتگی وارونۀ اکولوژیکی

نقشۀ اکولوژیکی ایران را باز کنید. با هر منطق مادّی و اقتصادی که نگاه کنیم، مراکز متراکم جمعیتی و شهری و صنعتی باید بر خطوط نواحی سبزرنگ (زاگرسی، عمانی، هیرکانی و ارسباران) قرار می‌گرفتند. حالا به واقعیت موجود نگاه کنید! تمامی کلانشهرها و قطب‌های صنعتی و جمعیتی کشور در نواحی کویری بنا شده‌اند که اصولاً ظرفیت اکولوژیکیِ این حد از توسعه‌یافتگی شهری و صنعتی را نداشتند. این توسعه‌یافتگی معکوسِ اکولوژیکی را با چه منطقی می‌توان توضیح داد مگر گرایش دولت مرکزی به ایزوله‌کردن مناطق اقلیت‌های ملی از صنعتی‌سازی؟ تسریع و تشدید بحران زیست‌محیطی ایران، واکنش جبری زمین به این توسعۀ بی‌منطق بوده‌است.
————- ◽️ پانوشت:
[۱] هزینۀ نصب تجهیزات آبیاری قطره‌ای برای هر هکتار در سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰ میلیون تومان بود. به عبارتی با بودجه‌ای معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان می‌توان کل اراضی کشت سنتی را مجهز به سیستم آبیاری قطره‌ای کرد. این در حالی است که بودجه (واقعی) بخش نظامی در سال ۱۴۰۰ معادل ۲۶۱ هزار میلیارد تومان بود.
⭕️ زاینده‌خون: نگاهی به عوامل زاینده بحران آب اصفهان

(...ادامه از مطلب قبل)

🔻صنعتی‌سازی متمرکز با اصفهان چه کرد؟

🔻تمرکزگرایی صنعتی با کشاورزی اصفهان چه کرد؟

🔻تضاد طبقاتی در کشاورزان اصفهانی

🔻صف‌بندی‌های اعتراضی

👈🏾 برای مطالعه کامل مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
🔴 اتحاد زحمتکشان در خیزش‌های آبی: بر سر چه؟

◼️این اولین بار نیست که کشاورزان اصفهانی چنین مورد سرکوب خونین قرار می‌گیرند؛ در گذشته هم بارها کمرهای خمیدۀ کشاورزان پایین دست زاینده‌رود (شرق اصفهان) زیر باتوم‌های ضدشورش خُرد شده بود. اما می‌توان گفت این برای اولین بار است که مبارزۀ این زحمتکشان با چنین همراهی و همبستگی مردم شهر اصفهان و سایر زحمتکشان استان‌های مجاور روبرو شده‌است. تمرکز بیش از اندازۀ رسانه‌ها بر چرخۀ همیشگی اعتراض-سرکوب، باعث پنهان شدن این دست پیشروی‌هاست.

◼️سر دادن شعار «اتحاد اتحاد» در تجمعاتی که حکومت سعی می‌کند تضاد طبقاتی را به اختلافات استانی فروبکاهد، البته مترقی و ضروری است. اما اولاً دربارۀ دامنۀ اثرگذاری‌ این شعار نباید دچار اغراق شد. ثانیاً خام‌دستانه است که تصور کنیم با صرف شعار «اتحاد» (شعاری که حتی در آن #موضوع_اتحاد نیز مبهم و مسکوت است)، می‌توان بر تضادهای عینی بزرگی که بر سر راه این اتحاد وجود دارد غلبه کرد؛ به ویژه که حکومت، #تعویق_بحران در یک منطقه را به #غارت_آبی مناطق مجاورش پیوند بزند.

◼️در حقیقت محیط زیست تاراج‌شدۀ کشور دیگر چیزی برای عرضه یا «تعویق بحران» ندارد. تصویر جنگ منطقه‌ای بر سر آب، نابودی فراگیر اراضی کشاورزی، کوچاندن اجباری و به تبعش انفجار جمعیتی حاشیه‌نشینان و... دهشتناک‌تر از آنست که خود را گول بزنیم یا مثل بخش‌هایی از اپوزیسیون تصور کنیم که صرفِ تکرار شعار #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی در اعتراضات مردمی، می‌تواند محور متحدکننده بر سر حل این تضادها باشد. در واقع خودِ حکومت به عمق بحران بهتر از هر کسی واقف است و به همین دلیل هم از آبان امسال با محرمانه کردن اطلاعات سطح آب سدهای کشور[۱]، وارد دورۀ تدارکاتی برای «سرکوب خیزش‌های آبی» مردم می‌شود.

🔻اما چه باید کرد؟
این مسأله‌ای است که به قدر کافی به آن پرداخته نمی‌شود...


👈🏾 برای مطالعه ادامۀ مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
🗺 نقشۀ اعتصاب سراسری معلمان - ۱۴۰۰/۰۹/۲۰
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
🗺 نقشۀ اعتصاب سراسری معلمان - ۱۴۰۰/۰۹/۲۰
🔴 اعتصاب سراسری معلمان در دست کم ۱۱۰ شهر کشور – آذر ۱۴۰۰

◽️این اعتراضاتِ پرتکرر و متوالی را می‌توان اولین و مهم‌ترین واکنش سازمان‌یافته طبقه کارگر به #بودجه_ریاضتی سال آینده تعبیر کرد که دستکاری و عقیم‌سازی طرح #رتبه‌بندی_معلمان تنها یکی از تبعاتش بوده است.

تبدیل تجمعات خیابانی سراسری در هفته‌های گذشته به اعتصاب سراسری (در ابتدای هفته) را می‌توان نشانی از تغییر کیفیت اعتراض و سر رفتن کاسه صبر معلمان نسبت به بازی فرسایشی مجلس با رتبه‌بندی معلمان دانست.

آخرین تجربه مشابه معلمان در سازماندهی اعتصابات سراسری به سال ۹۷ برمی‌گردد که طی آن سه دور اعتصاب، هر بار به مدت دو روز برگزار شده بود. مقایسه میان این اعتصاب با تجربه مشابهش در سه سال گذشته، چند نکته را آشکار می‌کند:

◼️ در اعتصابات سال ۹۷، طرح مجموعه‌ای از مطالبات –بدون اولویت‌بندی یا تعیین فوریت - گرچه چتر بزرگتری برای تنوع در شعارها و پلاکاردهای معلمان (خصوصاً مطالبات ساختاری‌تری مثل «آموزش رایگان» و «برچیدن غیررسمی‌سازی معلمان») فراهم کرده بود، اما در عین حال موقعیت نمایندگان اعتصاب (شورای هماهنگی) را برای امر چانه‌زنی با دولت نااستوارتر ساخت. چون از منظر دولت، آن حجم از مطالبات، سنگ بزرگی بود برای نزدن. با اینحال در این دور، وجود مطالبۀ فوری و فوتی «رتبه‌بندی» (افزایش مزدی) در محور اعتصاب و همزمان باز بودن پرونده این لایحه در مجلس، موقعیت معلمان را برای چانه‌زنی مزدی مستحکم‌تر ساخته است. البته قابل ذکر است که گرچه این اعتصاب بر محور یک مبارزۀ مزدی است، اما شورای هماهنگی و معلمان پیشرو همچنان به درستی مطالبات بنیادی، طبقاتی و دموکراتیک مثل #آموزش_رایگان، وضعیت #معلمان_غیررسمی، #حق_آموزش_به_زبان_مادری و ... را به درون این اعتصاب نیز کشانده‌اند.

◼️گرچه در هر دو تجربه اعتصاب سراسری ۹۷ و ۱۴۰۰، اعتصاب به شکلی کنترل‌شده و محدود (۲ روز) سازمان داده شد، اما شدت توالی، تکرر اعتراضات و گسترش کمّی آن رشد قابل توجهی را نسبت به سال ۹۷ نشان می‌دهد (بطوریکه میانگین اعتراضات از دو ماه یکبار در سال تحصیلی ۹۷ به دو هفته یکبار در سال تحصیلی ۱۴۰۰ رسیده‌).
مقایسه نقشه اعتراضات سراسری سال ۹۷ یا اردیبهشت ۹۸ با این دور از اعتصاب نشان می‌دهد که نه فقط فراوانی و پراکندگی اعتراضات بیشتر شده (تعداد شهرهای درگیر اعتصاب نسبت به سال ۹۷ ، دو برابر شده‌اند)، بلکه شاهد رویش نقاط متراکم جدیدی در نقشه اعتراضات هستیم که علاوه بر کردستان، در استان‌هایی مانند فارس نیز خود را نشان می‌دهند.
◼️ سومین روز اعتصاب سراسری معلمان در خیابان با همراهی بازنشستگان فرهنگی - ۱۴۰۰/۰۹/۲۲
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
◼️ سومین روز اعتصاب سراسری معلمان در خیابان با همراهی بازنشستگان فرهنگی - ۱۴۰۰/۰۹/۲۲
#اعتصاب_سراسری_معلمان کشور در سومین روز، با پیوستن بازنشستگان به آن‌ها در خیابان‌های کشور همراه شد. درحالیکه از قبل قرار بود سرنوشت تغییرات لایحه رتبه‌بندی امروز تعیین تکلیف شود، مجلس با به تعویق انداختنش مجدداً سعی کرد وقت تنفسی برای این بازی فرسایشی بخرد.
تصاویر و ویدیوهایی که در سه روز اخیر از اعتصابات معلمان بیرون آمده، نشان از حساسیت بسیار زیاد معلمان بر ارقام و اعداد و اعشار #بودجه۱۴۰۱ دارد:
◾️معلمی که بر روی تخته با مقایسه پاداش مزدی وزارتخانه‌های امنیتی مثل قوه قضائیه با آموزش و پرورش، «بی‌عدالتی» را به زبان ریاضی به دانش‌آموزانش تشریح می‌کند.
◾️کنایه‌سازی از «مدارس ضایعاتی» در گروه‌ها و کانال‌های معلمان در واکنش به آب رفتن بودجه #سرانه_دانش‌آموزی و توصیه دولت به تأمین هزینه‌ها از دو مجرای شهریه‌های اجباری و ضایعات کاغذ مدارس.
◾️اعتراض در قطعنامه‌های اعتصاب به جهش موشک‌وار بودجه نظامی، حوزه علمیه، صدا و سیما، افزایش سن بازنشستگی معلمان و همچنین اولویت به استخدام طلاب در مدارس و غیره.

مصادیق بالا نشان می‌دهد که در این اعتصاب خود معلمان خوب می‌دانند که #رتبه‌بندی و #همسانسازی یا به عبارتی مبارزه مزدی‌شان هم ضرورتاً به مبارزه بزرگتر سیاسی و طبقاتی گره خورده. فریاد چندین و چندبارۀ شعار #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد در تجمعات امروز شیراز، اراک، تهران و... نیز مهر تأییدی بر به رسمیت شناختن چنین پیوندی است.
گذشته از حضور پرشور و چشمگیر معلمان (خصوصاً در شهرهایی مثل شیراز، مریوان، سقز، قم و غیره)، منحصر به فردترین ویژگی این اعتصابِ سه روزه را می‌توان در تأکیدش به دادنِ اولتیماتوم و تهدید به استمرار اعتصاب در صورت خروجی نامناسب لایحه رتبه‌بندی دانست. چنین اولتیماتوم و فوریتی است که ماهیت این اعتصابات را نسبت به سال ۹۷ متمایز می‌کند. اتمام حجتی که البته نه فقط از سوی تشکل‌ها، بلکه از سوی خود بدنه معلمان نیز در تجمعات امروز با فریاد مکرر چنین شعارهایی تأکید شد:
◾️رتبه‌بندی حل نشه، کلاس‌ها تعطیل می‌شه!
◾️مشکل ما حل نشه مدرسه تعطیل میشه!
.