This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام ، لطفا توی گروه هایی که عضو هستید ، این ویدیو را بذارید.
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴به بهانه گستاخی دوباره #روسیه در بازی تعلیق توافق همکاری با ایران
🔦زنان سرزمین شیر و خورشید با مروری بر خاطرات #مورگان_شوستر
✍ ماجد کیاست
در ابتدای نهضت مشروطه، زنان ایران در برپایی پرچم آزادی نقشی ایفا کردند که بر سپهر تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند
در اوایل انقلاب مشروطه " ایران قربانی بی دفاع بازی کثیفی شد" که قدرتهای اروپایی به خصوص روسیه بر سر راه ترقی این ملت، شروع کردند. بی گمان اندیشه های آزادی خواهی و مترقی ایران بازیگران بسیاری داشته که جای تاسف دارد برخی از آنان در لابلای برگهای تاریخ ایران مغفول مانده اند. یکی از تاثیر گذار ترین آنان زنان آزاد اندیش ایران هستند که به دلایل ناصواب نادیده گرفته شده اند. سال 1290 بی گمان یکی از پر افتخار ترین سالهای ایران و در عین حال حسرت برانگیزترین سالهای دوران معاصر است.
زمانی که در سال 1289 مجلس ایران از طریق سفارت خود در آمریکا برای" سر و سامان دادن وضعیت آشفته مالیه " خود از آن کشور درخواست داشت، نتیجه آن قبول مقام خزانه داری کل ایران توسط مورگان شوستر و حضور او به همراه تنی چند از کارشناسان مالی آمریکایی" برای سازماندهی و جمع و خرج در آمدهای کشور" بود. این دور اندیشی هیئت حاکمه میتوانست سیر تاریخی ایران را به گونه ای دیگر رقم زند ولی باز همچون گذشته های همیشگی، روسیه مانع اصلی ظهور و بروز این امر حیاتی برای ایران شدند. هر چند در حال حاضر کشور روسیه جزو اولویتهای ایران در تمامی جنبه های روابط خارجی است اما حافظه تاریخی این سرزمین چیز دیگری را مرقوم کرده، از اشغالگری تا . . .
به هر حال اولتیماتوم روسیه به بهانه توقیف اموال شعاع السلطنه و ادعای واهی در گرو بودن اموال او به بانک استقراضی روسیه و ماجراهای بعد از آن در نهایت به حوادثی منجر شد که برای مشروطه بنیان کن بود." هر چند مزدوران روس یکی دو هفته بعد در کودتایی مجلس را نابود کردند، مجلس بدون ننگ وطن فروشی از میان رفت".
این سطور را البته به دلیل دیگری است، ولی چنان زخم هایی بر آرمانهای آزادی خواهی ایرانی ها در طول تاریخ وارد آمده که التیام آن را ناممکن کرده است.
سخن بر سر رشادت مردمان این سرزمین است که با شکست ظاهری و از دست دادن پایگاه مشروطه، سربلندی ایران را در این برهه فراهم کردند. مجلس در آن دوره خود را ثبت در تاریخ سربلندی ایران کرد و نشان داد نمایندگان واقعی مردم هیچگاه حاضر به خم کردن سر خود در برابر زورگویان بیگانه و مزدوران داخلی آنان نخواهند بود
در این بین" زنان ایرانی دوباره ایفاگر عالی ترین نقش ملی اصیلی شدند که در انقلاب مشروطه نیز آن را به نمایش گذاشته بودند. زنان ایرانی از آن زمان یکباره با جهشی پیشروترین، اگر نگوییم انقلابی ترین، زنان جهان شده بودند."
زنان با تفکر آزاد اندیش خود مانع اضمحلال نهضت مشروطه خواهی شدند." در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب بدون خونریزی 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری قجری، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان ایرانی زبانه کشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیش برخی از مقدس ترین رسوم دیرینه ی دامن گیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند." در آن دوران سخت، مورگان شوستر با روحیه خلل ناپذیر و اصالت شخصیتی و باور به وظیفه خود در اصلاح امور مالی ایران با تلاشی سخت و دشوار به پشتوانه مردمانی روشن نهاد و وطن دوست از مجلس و هیئت حاکمه ایران، با مانعی به نام روسیه برخورده بود که اصلاح گری را در سرزمین شاهزادگان و خوانین و اقتدارگرایی دیرینه، ناممکن می نمود
به هر روی" در روزهای تاریکی که شایعات زیادی درباره موضع مجلس راجع به اولتیماتوم بر سر زبانها بود، زنان ایرانی، با شور آزادی خواهی و عشق غیورانه خود به وطن، آخرین موانع جنسی را هم فروریختند و جلوه های خیره کننده ای از شهامت سیاسی خود به منصه ظهور رساندند. بارها شایع شد مجلس در جلسات غیر علنی تصمیم گرفته که به مطالبات روس ها گردن نهد . ملت چگونه میتوانستند نمایندگان خود را به وظیفه شان نگه دارند؟ پاسخ را زنان فراهم آوردند."
در ملاقاتی که زنان سرزمین" شیر و خورشید" با رئیس مجلس داشتند" قسم خوردند که اگر مجلس از وظیفه حفظ آزادی و شرف ملک و ملت ایران کوتاه بیاید با دست خود، شوهران و پسرانشان را میکشند و خود را هم در کنار آنها هلاک میکنند."
بله اینگونه زنان ایرانی به همه فهماندند میراث مشروطه متعلق به تک تک ایرانین است" زنی که هنوز پاییده میشود و تو دهنی میخورد و رانده میشود با اینهمه، از جام آزادی خواهی سیر می نوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند. حتی در لحظه ناگوار فاجعه خود را نمی بازد، لحظه ای که دل مردان از ترس فلج کننده زندان و شکنجه و گلوله و طنابی که گریبانگیر دلیرترین مردان وطن شده بود می لرزد."
پرده آخر اینکه « چون نه تهدید و نه رشوه نتوانست مجلس را به تسلیم وادارد، روس ها حکم به نابودی آن دادند.»
T.me/bestdiplomacy
🔦زنان سرزمین شیر و خورشید با مروری بر خاطرات #مورگان_شوستر
✍ ماجد کیاست
در ابتدای نهضت مشروطه، زنان ایران در برپایی پرچم آزادی نقشی ایفا کردند که بر سپهر تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند
در اوایل انقلاب مشروطه " ایران قربانی بی دفاع بازی کثیفی شد" که قدرتهای اروپایی به خصوص روسیه بر سر راه ترقی این ملت، شروع کردند. بی گمان اندیشه های آزادی خواهی و مترقی ایران بازیگران بسیاری داشته که جای تاسف دارد برخی از آنان در لابلای برگهای تاریخ ایران مغفول مانده اند. یکی از تاثیر گذار ترین آنان زنان آزاد اندیش ایران هستند که به دلایل ناصواب نادیده گرفته شده اند. سال 1290 بی گمان یکی از پر افتخار ترین سالهای ایران و در عین حال حسرت برانگیزترین سالهای دوران معاصر است.
زمانی که در سال 1289 مجلس ایران از طریق سفارت خود در آمریکا برای" سر و سامان دادن وضعیت آشفته مالیه " خود از آن کشور درخواست داشت، نتیجه آن قبول مقام خزانه داری کل ایران توسط مورگان شوستر و حضور او به همراه تنی چند از کارشناسان مالی آمریکایی" برای سازماندهی و جمع و خرج در آمدهای کشور" بود. این دور اندیشی هیئت حاکمه میتوانست سیر تاریخی ایران را به گونه ای دیگر رقم زند ولی باز همچون گذشته های همیشگی، روسیه مانع اصلی ظهور و بروز این امر حیاتی برای ایران شدند. هر چند در حال حاضر کشور روسیه جزو اولویتهای ایران در تمامی جنبه های روابط خارجی است اما حافظه تاریخی این سرزمین چیز دیگری را مرقوم کرده، از اشغالگری تا . . .
به هر حال اولتیماتوم روسیه به بهانه توقیف اموال شعاع السلطنه و ادعای واهی در گرو بودن اموال او به بانک استقراضی روسیه و ماجراهای بعد از آن در نهایت به حوادثی منجر شد که برای مشروطه بنیان کن بود." هر چند مزدوران روس یکی دو هفته بعد در کودتایی مجلس را نابود کردند، مجلس بدون ننگ وطن فروشی از میان رفت".
این سطور را البته به دلیل دیگری است، ولی چنان زخم هایی بر آرمانهای آزادی خواهی ایرانی ها در طول تاریخ وارد آمده که التیام آن را ناممکن کرده است.
سخن بر سر رشادت مردمان این سرزمین است که با شکست ظاهری و از دست دادن پایگاه مشروطه، سربلندی ایران را در این برهه فراهم کردند. مجلس در آن دوره خود را ثبت در تاریخ سربلندی ایران کرد و نشان داد نمایندگان واقعی مردم هیچگاه حاضر به خم کردن سر خود در برابر زورگویان بیگانه و مزدوران داخلی آنان نخواهند بود
در این بین" زنان ایرانی دوباره ایفاگر عالی ترین نقش ملی اصیلی شدند که در انقلاب مشروطه نیز آن را به نمایش گذاشته بودند. زنان ایرانی از آن زمان یکباره با جهشی پیشروترین، اگر نگوییم انقلابی ترین، زنان جهان شده بودند."
زنان با تفکر آزاد اندیش خود مانع اضمحلال نهضت مشروطه خواهی شدند." در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب بدون خونریزی 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری قجری، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان ایرانی زبانه کشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیش برخی از مقدس ترین رسوم دیرینه ی دامن گیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند." در آن دوران سخت، مورگان شوستر با روحیه خلل ناپذیر و اصالت شخصیتی و باور به وظیفه خود در اصلاح امور مالی ایران با تلاشی سخت و دشوار به پشتوانه مردمانی روشن نهاد و وطن دوست از مجلس و هیئت حاکمه ایران، با مانعی به نام روسیه برخورده بود که اصلاح گری را در سرزمین شاهزادگان و خوانین و اقتدارگرایی دیرینه، ناممکن می نمود
به هر روی" در روزهای تاریکی که شایعات زیادی درباره موضع مجلس راجع به اولتیماتوم بر سر زبانها بود، زنان ایرانی، با شور آزادی خواهی و عشق غیورانه خود به وطن، آخرین موانع جنسی را هم فروریختند و جلوه های خیره کننده ای از شهامت سیاسی خود به منصه ظهور رساندند. بارها شایع شد مجلس در جلسات غیر علنی تصمیم گرفته که به مطالبات روس ها گردن نهد . ملت چگونه میتوانستند نمایندگان خود را به وظیفه شان نگه دارند؟ پاسخ را زنان فراهم آوردند."
در ملاقاتی که زنان سرزمین" شیر و خورشید" با رئیس مجلس داشتند" قسم خوردند که اگر مجلس از وظیفه حفظ آزادی و شرف ملک و ملت ایران کوتاه بیاید با دست خود، شوهران و پسرانشان را میکشند و خود را هم در کنار آنها هلاک میکنند."
بله اینگونه زنان ایرانی به همه فهماندند میراث مشروطه متعلق به تک تک ایرانین است" زنی که هنوز پاییده میشود و تو دهنی میخورد و رانده میشود با اینهمه، از جام آزادی خواهی سیر می نوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند. حتی در لحظه ناگوار فاجعه خود را نمی بازد، لحظه ای که دل مردان از ترس فلج کننده زندان و شکنجه و گلوله و طنابی که گریبانگیر دلیرترین مردان وطن شده بود می لرزد."
پرده آخر اینکه « چون نه تهدید و نه رشوه نتوانست مجلس را به تسلیم وادارد، روس ها حکم به نابودی آن دادند.»
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from Radio Zamaneh
«اینها» کی میروند و چگونه؟
محمدرضا نیکفر – روند رخدادهای سیاسی پیش رو در ایران از چه منطقی پیروی میکند؟ چه در انتظار ماست؟ تلاشی برای عرضهی یک چشمانداز.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/822548/&rhash=0ceb6994783a68
https://www.radiozamaneh.com/822548/
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
محمدرضا نیکفر – روند رخدادهای سیاسی پیش رو در ایران از چه منطقی پیروی میکند؟ چه در انتظار ماست؟ تلاشی برای عرضهی یک چشمانداز.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/822548/&rhash=0ceb6994783a68
https://www.radiozamaneh.com/822548/
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
«اینها» کی میروند و چگونه؟
محمدرضا نیکفر – روند رخدادهای سیاسی پیش رو در ایران از چه منطقی پیروی میکند؟ چه در انتظار ماست؟ تلاشی برای عرضهی یک چشمانداز.
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴ویژگی جهان امروز، وجود تناقضات است
✍دکتر محمود سریع القلم/استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
جهان امروز با نااطمینانیهای فراوانی روبهروست؛ اما یک ویژگی مهم این جهان، وجود تناقضات زیاد است. بهعنوان مثال ترکیه عضو ناتو است، اما سامانه دفاعی خود را از روسیه تهیه میکند. مجارستان جزو اتحادیه اروپاست، اما در جنگ اوکراین از روسیه دفاع میکند. کشوری مانند عربستان از نظر امنیتی با آمریکا قفل است، اما در اوپکپلاس سیاستهای نفتی خود را با روسیه هماهنگ میکند، 11هزار تحریم علیه روسیه از سمت اروپا و آمریکا برقرار شدهاست، اما در عینحال در سال2023، چین و روسیه 240میلیارد دلار با یکدیگر تبادل کردهاند و هر آنچه روسیه از تراشه و قطعات الکترونیک نیاز دارد میتواند از چین وارد کند. او افزود: جهان پر از تناقض است و همه تلاش میکنند خود را با سه قدرت نامبرده هماهنگ کنند، کار کنند و بهره ببرند. وقتی آمریکا یک قطعنامه علیه روسیه درخصوص جنگ اوکراین در سازمانملل مطرح کرد، 52 کشور از 193کشور به آن رای ندادند. این امر نشان میدهد که کشورهای مختلف میتوانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره ببرند و در عینحال تلاش کنند مصالح و منافع ملی خود را پیش ببرند. حدود 700میلیارد دلار پول بانکهای آمریکا و اروپا در ترکیه کار میکند، ولی ترکیه طرفدار حماس است......
T.me/bestdiplomacy
✍دکتر محمود سریع القلم/استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
جهان امروز با نااطمینانیهای فراوانی روبهروست؛ اما یک ویژگی مهم این جهان، وجود تناقضات زیاد است. بهعنوان مثال ترکیه عضو ناتو است، اما سامانه دفاعی خود را از روسیه تهیه میکند. مجارستان جزو اتحادیه اروپاست، اما در جنگ اوکراین از روسیه دفاع میکند. کشوری مانند عربستان از نظر امنیتی با آمریکا قفل است، اما در اوپکپلاس سیاستهای نفتی خود را با روسیه هماهنگ میکند، 11هزار تحریم علیه روسیه از سمت اروپا و آمریکا برقرار شدهاست، اما در عینحال در سال2023، چین و روسیه 240میلیارد دلار با یکدیگر تبادل کردهاند و هر آنچه روسیه از تراشه و قطعات الکترونیک نیاز دارد میتواند از چین وارد کند. او افزود: جهان پر از تناقض است و همه تلاش میکنند خود را با سه قدرت نامبرده هماهنگ کنند، کار کنند و بهره ببرند. وقتی آمریکا یک قطعنامه علیه روسیه درخصوص جنگ اوکراین در سازمانملل مطرح کرد، 52 کشور از 193کشور به آن رای ندادند. این امر نشان میدهد که کشورهای مختلف میتوانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره ببرند و در عینحال تلاش کنند مصالح و منافع ملی خود را پیش ببرند. حدود 700میلیارد دلار پول بانکهای آمریکا و اروپا در ترکیه کار میکند، ولی ترکیه طرفدار حماس است......
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from Aasoo - آسو
آیا میتوان در دنیایی «عاری از آلایندهها» به پایداریِ زیستمحیطیِ واقعی دست یافت؟🔻
🔹 در طول تاریخ، جوامع انسانی برای حل مشکلاتِ خود به توسعه و گسترش فناوری متکی بودهاند. در ایام اولیهی فناوری، اوضاع روبهراه بود. برای مثال، بیتردید اختراع چرخ با افزایش دادن بازده کشاورزی به رفع گرسنگی کمک کرد. اما بهتدریج که چالشها و مشکلات جوامع و خودِ فناوری پیچیدهتر شد، مرز میان «مسئله» و «راهحل» نامشخص و مبهم شد. جنگ سرد شاید برجستهترین مثال معاصر است. رهبران در هر دو سوی پردهی آهنین به این نتیجه رسیدند که سلاح هستهای راهی برای دستیابی به همزیستیِ مسالمتآمیز در دنیایی آکنده از ایدئولوژیهای ناسازگار است. آموزهی انهدام حتمی دوطرف جنگ، که با قویترین سلاحِ تاکنون ساختهشده ممکن شد، قرار بود که صلح را تضمین کند. هرچند مدافعان این آموزه مدعی بودند که این کار عملی است ــ جنگ سرد هیچگاه به جنگ جهانی سوم کشانده نشد ــ اما سلاح هستهای باعث نشد که گرایشها و احساسات ناسیونالیستی، شکایتها و تظلمات تاریخی، یا تمایلات توسعهطلبانه یا تهاجمی محو شود، و جنگ اوکراین نشانهی غمانگیز همین گرایشها و تمایلات است. فناوری، در بهترین حالت، فقط میتواند منازعات را به تعویق بیندازد. اما صلح را نمیتوان مهندسی کرد.
🔹 در طول جنگ سرد، تولید سلاحهای بیشتر (و قویتر) از دشمن مترادف با برقراری صلح شد. امروزه، کربنزدایی، تلاش برای کاهش انتشار دیاکسید کربن در اقتصاد، عملاً مترادف با پایداری محیط زیست شده، و این همان چیزی است که در قانون محیط زیست دولت بایدن، طرح جهان بدون آلایندهی اتحادیهی اروپا، و طرح بلندمدت کاهش انتشار گازهای گلخانهای در استرالیا میبینیم. به نظر سازمان ملل متحد، هدف عبارت از ایجاد جهانی بدون آلاینده است که در آن بین تمام آلایندههایی که آزاد و حذف میشوند موازنه برقرار شود. بر اساس این سیاستها، این مقصد روشن است و تنها چیزی که اهمیت دارد این است که با چه سرعتی میتوانیم به این مقصد برسیم. اما اگر مقصد اشتباه باشد چه؟ اگر، درست همانطور که جهانِ دشمنانِ متقابلاً آمادهی ویرانگری نتوانست صلح واقعی را تضمین کند، جهانِ بدون آلایندهها نیز نتواند پایداریِ واقعی را تضمین کند، چه؟
🔹 گفتوگوی جاری دربارهی دنیای عاری از آلایندهها پیرامون طراحیِ پرسشهایی دور میزند همچون اینکه چگونه بهسرعت سوختهای فسیلی را با بدیلهای کمتر آلودهکننده جایگزین کنیم یا چگونه راهحلهای مقرون به صرفهی فناوریِ جذب دیاکسیدکربن را طراحی کنیم. پرداختن به چنین پرسشهایی ممکن است در دستیابی به توسعه در حوزههای خاصی از سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مهم باشد، اما ابعاد سیاسیِ زیربناییِ تباهی محیط زیست را نادیده میگیرد. باب شدن بحث دربارهی این مسائل تکنیکی در گفتوگوی همگانی دربارهی محیط زیست میتواند، از جمله، نگرانیهای مربوط به عدالت زیستمحیطی را که به کربنزدایی مربوط است از دیدهها پنهان کند. سیدارت کارا در کتابِ تند و تیزش دربارهی موضوع اخیر، «کبالت سرخ: چگونه زندگیِ ما با خونِ مردم کنگو تقویت میشود»، به تخریب محیط زیست و نابودیِ زندگیِ مردم بهعلت عطش جهانی برای کبالت، یکی از فلزات لازم برای باتریهای خودروهای برقی و دیگر روشهای کربنزدایی، اشاره میکند. شواهد چنین ویرانگریهایی در دیگر نقاط جهان نیز روز به روز در حال افزایش است.
@NashrAasoo 💭
🔹 در طول تاریخ، جوامع انسانی برای حل مشکلاتِ خود به توسعه و گسترش فناوری متکی بودهاند. در ایام اولیهی فناوری، اوضاع روبهراه بود. برای مثال، بیتردید اختراع چرخ با افزایش دادن بازده کشاورزی به رفع گرسنگی کمک کرد. اما بهتدریج که چالشها و مشکلات جوامع و خودِ فناوری پیچیدهتر شد، مرز میان «مسئله» و «راهحل» نامشخص و مبهم شد. جنگ سرد شاید برجستهترین مثال معاصر است. رهبران در هر دو سوی پردهی آهنین به این نتیجه رسیدند که سلاح هستهای راهی برای دستیابی به همزیستیِ مسالمتآمیز در دنیایی آکنده از ایدئولوژیهای ناسازگار است. آموزهی انهدام حتمی دوطرف جنگ، که با قویترین سلاحِ تاکنون ساختهشده ممکن شد، قرار بود که صلح را تضمین کند. هرچند مدافعان این آموزه مدعی بودند که این کار عملی است ــ جنگ سرد هیچگاه به جنگ جهانی سوم کشانده نشد ــ اما سلاح هستهای باعث نشد که گرایشها و احساسات ناسیونالیستی، شکایتها و تظلمات تاریخی، یا تمایلات توسعهطلبانه یا تهاجمی محو شود، و جنگ اوکراین نشانهی غمانگیز همین گرایشها و تمایلات است. فناوری، در بهترین حالت، فقط میتواند منازعات را به تعویق بیندازد. اما صلح را نمیتوان مهندسی کرد.
🔹 در طول جنگ سرد، تولید سلاحهای بیشتر (و قویتر) از دشمن مترادف با برقراری صلح شد. امروزه، کربنزدایی، تلاش برای کاهش انتشار دیاکسید کربن در اقتصاد، عملاً مترادف با پایداری محیط زیست شده، و این همان چیزی است که در قانون محیط زیست دولت بایدن، طرح جهان بدون آلایندهی اتحادیهی اروپا، و طرح بلندمدت کاهش انتشار گازهای گلخانهای در استرالیا میبینیم. به نظر سازمان ملل متحد، هدف عبارت از ایجاد جهانی بدون آلاینده است که در آن بین تمام آلایندههایی که آزاد و حذف میشوند موازنه برقرار شود. بر اساس این سیاستها، این مقصد روشن است و تنها چیزی که اهمیت دارد این است که با چه سرعتی میتوانیم به این مقصد برسیم. اما اگر مقصد اشتباه باشد چه؟ اگر، درست همانطور که جهانِ دشمنانِ متقابلاً آمادهی ویرانگری نتوانست صلح واقعی را تضمین کند، جهانِ بدون آلایندهها نیز نتواند پایداریِ واقعی را تضمین کند، چه؟
🔹 گفتوگوی جاری دربارهی دنیای عاری از آلایندهها پیرامون طراحیِ پرسشهایی دور میزند همچون اینکه چگونه بهسرعت سوختهای فسیلی را با بدیلهای کمتر آلودهکننده جایگزین کنیم یا چگونه راهحلهای مقرون به صرفهی فناوریِ جذب دیاکسیدکربن را طراحی کنیم. پرداختن به چنین پرسشهایی ممکن است در دستیابی به توسعه در حوزههای خاصی از سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مهم باشد، اما ابعاد سیاسیِ زیربناییِ تباهی محیط زیست را نادیده میگیرد. باب شدن بحث دربارهی این مسائل تکنیکی در گفتوگوی همگانی دربارهی محیط زیست میتواند، از جمله، نگرانیهای مربوط به عدالت زیستمحیطی را که به کربنزدایی مربوط است از دیدهها پنهان کند. سیدارت کارا در کتابِ تند و تیزش دربارهی موضوع اخیر، «کبالت سرخ: چگونه زندگیِ ما با خونِ مردم کنگو تقویت میشود»، به تخریب محیط زیست و نابودیِ زندگیِ مردم بهعلت عطش جهانی برای کبالت، یکی از فلزات لازم برای باتریهای خودروهای برقی و دیگر روشهای کربنزدایی، اشاره میکند. شواهد چنین ویرانگریهایی در دیگر نقاط جهان نیز روز به روز در حال افزایش است.
@NashrAasoo 💭
Telegraph
آیا میتوان در دنیایی «عاری از آلایندهها» به پایداریِ زیستمحیطیِ واقعی دست یافت؟
در طول تاریخ، جوامع انسانی برای حل مشکلاتِ خود به توسعه و گسترش فناوری متکی بودهاند. در ایام اولیهی فناوری، اوضاع روبهراه بود. برای مثال، بیتردید اختراع چرخ با افزایش دادن بازده کشاورزی به رفع گرسنگی کمک کرد. اما بهتدریج که چالشها و مشکلات جوامع و خودِ…
Forwarded from مصطفی ملکیان
✔️گل نیلوفر در آیین هندو
✍️ مصطفی ملکیان
🔹در آیین هندو شما وقتی وارد معبد می شوید، بهتر است همراه خود گل نیلوفر داشته باشید. رادا کریشنان در تفسیری که بر اوپانیشادها نوشته است، می گوید این عمل یک نوع صحبت کردن با خداست. به این بیان که نیلوفر گلی است که در آب های متعفّن و بدبو رشد می کند ولی بسیار زیباست. افراد با این عمل می گویند خدایا تو همانی که می تواند از منجاب طبیعت چنین موجود زیبایی بیافریند، من هم در منجاب جامعه و زندگی گرفتار آمده ام و آمده ام تا مرا هم زیبا کنی و این با تصور خاصی از خدا،نوعی سخن گفتن با اوست.
❇️معنای زندگی | صفحه 55
@mostafamalekian
✍️ مصطفی ملکیان
🔹در آیین هندو شما وقتی وارد معبد می شوید، بهتر است همراه خود گل نیلوفر داشته باشید. رادا کریشنان در تفسیری که بر اوپانیشادها نوشته است، می گوید این عمل یک نوع صحبت کردن با خداست. به این بیان که نیلوفر گلی است که در آب های متعفّن و بدبو رشد می کند ولی بسیار زیباست. افراد با این عمل می گویند خدایا تو همانی که می تواند از منجاب طبیعت چنین موجود زیبایی بیافریند، من هم در منجاب جامعه و زندگی گرفتار آمده ام و آمده ام تا مرا هم زیبا کنی و این با تصور خاصی از خدا،نوعی سخن گفتن با اوست.
❇️معنای زندگی | صفحه 55
@mostafamalekian
Forwarded from مصطفی ملکیان
🔴چرا ما مردم ایران حالمان بد است؟
✍️مصطفی ملکیان
🔹اگر ما در ایران کنونی الان حالمان اینقدر بد است به خاطر این است که این ۴ تا را (خوشی، آزادی، برابری، عدالت)، هیچکدامشان را نداریم.
🔹هیچکدامشان را نداریم به لحاظ خوشی که خب اصلا کاریکاتور بدون شرح باید بگوییم دیگر. دیدید یک کاریکاتورهایی میکشند در کتابها بعد زیرش مینویسند بدون شرح، یعنی اینقدر این کاریکاتور واضح است که ما نباید زیرش یک عبارت هم بنویسیم. خب خوشی ما که این است.
عدالت هم که خودتان میبینید آزادی هم ، همه اش را خودتان میبینید دیگر من چه بگویم برابری هم که همینطور، اما مطلب بر سر این است که کدام یک از اینها مهمتر است؟ کدام یک از اینها مهمتر است؟ اینجاست که میخواهم یک نکته ای را بگویم.
🔹اگر من رهبر یک کشور باشم، رئیس جمهور یک کشور باشم نخست وزیر یک کشور باشم، خلاصه از سردمداران یک کشور باشم، شکی نیست که باید خوشی شهروندان در درجه اول برایم مهم باشد.خوشی چرا ؟ چون خوشی شهروندان نیازهای فیزیولوژیک و بیولوژیک را فراهم میکند که اینها در قاعده هرم نیازها قرار میگیرند. در قاعده مخروط. یعنی یک شهروند انتظارش، توقعش از کسانی که کشور را اداره میکنند این است که اول خوراک، نوشاک، پوشاک، مسکن، سوخت، استراحت، خواب، فراغت و تفرج را که نیازهای بیولوژیک و فیزیولوژیک ما هستند را فراهم بکند. اول اینها، بعد باید برود سراغ خواسته های دیگر، چون آن خواسته ها جنبه فیزیولوژیک شان کمتر است، جنبه بیولوژیک شان کمتر است.
🔹بنابراین نمیتوانند رجال سیاسی به بهانه اینکه ما داریم یک چیز دیگری فراهم میکنیم این قسمتها را مغفول قرار بدهند و بگویند بله، شما گرسنه هستید، ولی ما داریم یک چیز دیگری فراهم میکنیم. من بارها از این مثال استقاده کردم که در دوران حکومت موسولینی در ایتالیا یک خبرنگار انگلیسی آمد ۸ ماه در ایتالیا میگشت بعد از ۸ ماه یک مصاحبه ای کرد با موسولینی. گفت جناب موسولینی شما گفته اید که ایتالیا دوران شکوفایی را دارد میگذراند، من رفتم در کارخانه ها، در مزارع، رفتم در شهر، در روستا هر جا رفتم دیدم همه مردم پژمرده، افسرده، گرسنه، دستخوش بیماری و اغلب شان بی سوادند. شما گفته اید ایتالیا در حال شکوفایی است. بعد موسولینی همان چیزی را گفت که بعد به بقیه هم یاد داد گفت من گفتم ایتالیا در حال شکوفایی است شما وضع ایتالیایی ها را میگویید. ایتالیا غیر از ایتالیایی هاست، ایتالیا در حال شکوفایی است، ولو تمام ایتالیایی ها هم پژمرده و افسرده و فرسوده و ناخوش اند. یعنی یک چیز موهومی به نام ایتالیا وجود دارد که درسته که مردم ایتالیا خیلی وضعشان خراب است، این همان چیزی است که الان گفتیم که ما در قدرت، شوکت، حکمت در همه چیز ما داریم ترکتازی میکنیم، چهار نعل میرویم، اما مردم مان این هستند که شما میبینید و همه اش همین است.
🔹هر چه بر وزن «فعلت» است اینها را میآورند قدرت، حشمت، شوکت، حکمت، همه چی داریم، اقتدار داریم و همه چیز داریم اما مردم مان اینجوری اند. بنابراین میخواهم این را عرض بکنم که وقتی سؤال بکنیم که از میان این ۴ تا آرمان میگوییم کدامشان مهمتر است میگوییم اگر این سوال را مخاطب تو رجال سیاسی اند، رجال سیاسی اول باید خوشی فراهم کنند، چون اگر خوشی فراهم نشد آنهایی که متعالی تر از اینها هستند و معنوی تر از اینها هستند هیچ وقت فراهم نمی شود.
🔹این را ما از قدیم هم میدانستیم، عواممان هم میدانستند در ضرب المثل هایمان هم هست که شکم گرسنه ایمان ندارد. واقعا هم همین است. گرسنگی نکشیدی تا عاشقی یادت برود. چون عشق یک مقدار بالاتر از گرسنگی است، یک مقدار جنبه فیزیولوژیک اش کمتر است، بنابراین وقتی من گرسنگی بکشم،عاشقی هم یادم میرود.
➖سخنرانی مصطفی ملکیان در رونمایی از کتاب چرا نابرابری معضل آفرین است، خانه آشنا
@mostafamalekian
✍️مصطفی ملکیان
🔹اگر ما در ایران کنونی الان حالمان اینقدر بد است به خاطر این است که این ۴ تا را (خوشی، آزادی، برابری، عدالت)، هیچکدامشان را نداریم.
🔹هیچکدامشان را نداریم به لحاظ خوشی که خب اصلا کاریکاتور بدون شرح باید بگوییم دیگر. دیدید یک کاریکاتورهایی میکشند در کتابها بعد زیرش مینویسند بدون شرح، یعنی اینقدر این کاریکاتور واضح است که ما نباید زیرش یک عبارت هم بنویسیم. خب خوشی ما که این است.
عدالت هم که خودتان میبینید آزادی هم ، همه اش را خودتان میبینید دیگر من چه بگویم برابری هم که همینطور، اما مطلب بر سر این است که کدام یک از اینها مهمتر است؟ کدام یک از اینها مهمتر است؟ اینجاست که میخواهم یک نکته ای را بگویم.
🔹اگر من رهبر یک کشور باشم، رئیس جمهور یک کشور باشم نخست وزیر یک کشور باشم، خلاصه از سردمداران یک کشور باشم، شکی نیست که باید خوشی شهروندان در درجه اول برایم مهم باشد.خوشی چرا ؟ چون خوشی شهروندان نیازهای فیزیولوژیک و بیولوژیک را فراهم میکند که اینها در قاعده هرم نیازها قرار میگیرند. در قاعده مخروط. یعنی یک شهروند انتظارش، توقعش از کسانی که کشور را اداره میکنند این است که اول خوراک، نوشاک، پوشاک، مسکن، سوخت، استراحت، خواب، فراغت و تفرج را که نیازهای بیولوژیک و فیزیولوژیک ما هستند را فراهم بکند. اول اینها، بعد باید برود سراغ خواسته های دیگر، چون آن خواسته ها جنبه فیزیولوژیک شان کمتر است، جنبه بیولوژیک شان کمتر است.
🔹بنابراین نمیتوانند رجال سیاسی به بهانه اینکه ما داریم یک چیز دیگری فراهم میکنیم این قسمتها را مغفول قرار بدهند و بگویند بله، شما گرسنه هستید، ولی ما داریم یک چیز دیگری فراهم میکنیم. من بارها از این مثال استقاده کردم که در دوران حکومت موسولینی در ایتالیا یک خبرنگار انگلیسی آمد ۸ ماه در ایتالیا میگشت بعد از ۸ ماه یک مصاحبه ای کرد با موسولینی. گفت جناب موسولینی شما گفته اید که ایتالیا دوران شکوفایی را دارد میگذراند، من رفتم در کارخانه ها، در مزارع، رفتم در شهر، در روستا هر جا رفتم دیدم همه مردم پژمرده، افسرده، گرسنه، دستخوش بیماری و اغلب شان بی سوادند. شما گفته اید ایتالیا در حال شکوفایی است. بعد موسولینی همان چیزی را گفت که بعد به بقیه هم یاد داد گفت من گفتم ایتالیا در حال شکوفایی است شما وضع ایتالیایی ها را میگویید. ایتالیا غیر از ایتالیایی هاست، ایتالیا در حال شکوفایی است، ولو تمام ایتالیایی ها هم پژمرده و افسرده و فرسوده و ناخوش اند. یعنی یک چیز موهومی به نام ایتالیا وجود دارد که درسته که مردم ایتالیا خیلی وضعشان خراب است، این همان چیزی است که الان گفتیم که ما در قدرت، شوکت، حکمت در همه چیز ما داریم ترکتازی میکنیم، چهار نعل میرویم، اما مردم مان این هستند که شما میبینید و همه اش همین است.
🔹هر چه بر وزن «فعلت» است اینها را میآورند قدرت، حشمت، شوکت، حکمت، همه چی داریم، اقتدار داریم و همه چیز داریم اما مردم مان اینجوری اند. بنابراین میخواهم این را عرض بکنم که وقتی سؤال بکنیم که از میان این ۴ تا آرمان میگوییم کدامشان مهمتر است میگوییم اگر این سوال را مخاطب تو رجال سیاسی اند، رجال سیاسی اول باید خوشی فراهم کنند، چون اگر خوشی فراهم نشد آنهایی که متعالی تر از اینها هستند و معنوی تر از اینها هستند هیچ وقت فراهم نمی شود.
🔹این را ما از قدیم هم میدانستیم، عواممان هم میدانستند در ضرب المثل هایمان هم هست که شکم گرسنه ایمان ندارد. واقعا هم همین است. گرسنگی نکشیدی تا عاشقی یادت برود. چون عشق یک مقدار بالاتر از گرسنگی است، یک مقدار جنبه فیزیولوژیک اش کمتر است، بنابراین وقتی من گرسنگی بکشم،عاشقی هم یادم میرود.
➖سخنرانی مصطفی ملکیان در رونمایی از کتاب چرا نابرابری معضل آفرین است، خانه آشنا
@mostafamalekian
Forwarded from Radio Zamaneh
لیبرالیسم و حقیقت
میثم بادامچی – در نظر محمدرضا نیکفر یکی از ضعفهای اساسی عرصهی سیاسی ایران از زمان مشروطیت تا کنون «سستی یا نبود جریان مستقل لیبرالی» بوده است. به نظر او پشت کردن لیبرالها به اصول لیبرالیسم همواره در طول تاریخ این مکتب تکرار شده است.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/822060/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
میثم بادامچی – در نظر محمدرضا نیکفر یکی از ضعفهای اساسی عرصهی سیاسی ایران از زمان مشروطیت تا کنون «سستی یا نبود جریان مستقل لیبرالی» بوده است. به نظر او پشت کردن لیبرالها به اصول لیبرالیسم همواره در طول تاریخ این مکتب تکرار شده است.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/822060/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
لیبرالیسم و حقیقت
میثم بادامچی – در نظر محمدرضا نیکفر یکی از ضعفهای اساسی عرصهی سیاسی ایران از زمان مشروطیت تا کنون «سستی یا نبود جریان مستقل لیبرالی» بوده است. به نظر او پشت کردن لیبرالها به اصول لیبرالیسم همواره در طول تاریخ این مکتب تکرار شده است.
Forwarded from تحلیل زمانه
این باور کردنی نبود
✍ ناصر دانشفر
روزی که جبههٔ اصلاحات با اتخاذ یک راهبرد اشتباه ناچار پا به میدان انتخابات گذاشت، هیچیک از کنشگران سیاسی چنین نتیجهای را متصور نبودند.
عدهای که خود را متعهد به تحریم میدانستند و جو حاکم بر جامعه را نیز همسو با این رویکرد ارزیابی مینمودند، گمانشان این بود که در پایان این رخداد اجتماعی، به دلیل عدم استقبال مردم از انتخابات ریاستجمهوری، اصلاحطلبان جامانده از خلایق برای همیشه از صحنهٔ سیاسی کشور حذف خواهند شد. نظام با یک تیر دو نشان خواهد زد، هم به کام دل خود خواهد رسید و هم ته مانده آبروی مخالفان صاحب تشکیلات خود را به فنا خواهد داد.
تقریباً قریب به اتفاق تحلیلگران بر این باور بودند که اگر بنا باشد که اصلاحطلبان، برندهٔ این انتخابات باشند، لازم است که حداقل ۵۵ درصد مردم به پای صندوقهای رأی بیایند و در این رخداد شرکت کنند. امری که با وضعیت حاکم بر جامعه تقریباً بعید مینمود. اما حاکمیت اقتدارگرا خطای بزرگی کرد و دو تن از سه کاندیدای اصلاحطلب را با تیغ نظارت استصوابی از گردونه خارج نمود و به خیال خود کار را تمام کرد. اما این تاکتیک نه تنها سودی برایشان نداشت که بلای جانشان شد. اصلاحطلبان یکدل شدند و طرف مقابل با استناد به آمارهای خود ساخته، دچار توهم شد و برای کسب همهٔ قدرت از اجماع خودداری نمود.
تا اینجای کار به نظر میرسید که اتفاقی در حوزهٔ مشارکت رخ داده و پزشکیان باید در دور نخست یا مرحلهٔ دوم قبای ریاستجمهوری را به تن کند.
اما اتفاقی رخ داد که مایهٔ شگفتی هر صاحب نظری میباشد. میزان مشارکت بالا نرفت، اما بر خلاف انتظار باز هم نامزد جبههٔ اصلاحات پیروز این معرکه گشته است.
این بدان معناست که پروژهٔ تحریم برندهٔ مطلق این رخداد میباشد و نظام در کسب اعتبار، موفقیتی بدست نیاورده است. اما این تنها خسارتی نیست که حاکمیت بریده از مردم متحمل شده است. اتفاقی غیرمترقبه افتاده، رخدادی که با محاسبات معمول درون حاکمیتی هیچگونه سازگاری ندارد.
در تمامی ادوار گذشته، همواره اینگونه بوده که به هنگام عدم استقبال از مشارکت، اصولگرایان در اریکهٔ قدرت قرار میگرفتند و اصلاحطلبان به محاق میرفتند و در صورت ابراز علاقهٔ مردم به حضور در پای صندوق رأی، قصه به عکس میگردید.
اما اینک هم مشارکت فاجعهبار است و هم بخت با کاندیدای اصلاحطلبان یار شده است. این علاوه بر اینکه نشان از ریزش بدنهٔ اصولگرایان دارد، مشخص میکند که افراد حاضر در پای صندوق رأی با پس زدن مهرههای مد نظر نظام، یک نه بزرگ دیگر به حاکمیت گفتهاند و نظاممقدس بیش از پیش دچار عدم مشروعیت گشته است.
به قول نقی معمولی، نظام باخت، بدم باخت و حالا معلوم نیست که در صورت رفتن انتخابات به مرحلهٔ دوم آیا با همین شکل و شمایل حاضر به ادامهٔ کار خواهد بود و کلید پاستور را تقدیم پزشکیان مینماید و یا در پی راهکاری برخواهد آمد که حداقل وضعیت حاکم تغییری نکند و پروژهٔ یکدست سازی ادامه پیدا کند.
اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود، من به عنوان یک کنشگر مدافع تحریم وظیفهٔ خود میدانم که همراه مردم شوم و کار نیمه تمام آنها را تمام کنم، حتی اگر حاکمیت بنا داشته باشد که به مانند سال ۸۸ با دست بردن در نتیجهٔ آراء، خود را بیش از پیش در چاه ویل سرنگونی بیندازد.
اما پیشاپیش خدمت جناب پزشکیان عرض میکنم که روی حمایت این شهروند ایران زمین حساب کنید، اما بدانید که چک سفید تقدیمتان نخواهم کرد و همواره در قامت یک منتقد، ذره ذرهٔ عملکرد شما را زیر ذرهبین خواهم برد و از مطالباتی که خود را متعهد به آن نمودهاید، خواهم پرسید.
عزت زیاد
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍ ناصر دانشفر
روزی که جبههٔ اصلاحات با اتخاذ یک راهبرد اشتباه ناچار پا به میدان انتخابات گذاشت، هیچیک از کنشگران سیاسی چنین نتیجهای را متصور نبودند.
عدهای که خود را متعهد به تحریم میدانستند و جو حاکم بر جامعه را نیز همسو با این رویکرد ارزیابی مینمودند، گمانشان این بود که در پایان این رخداد اجتماعی، به دلیل عدم استقبال مردم از انتخابات ریاستجمهوری، اصلاحطلبان جامانده از خلایق برای همیشه از صحنهٔ سیاسی کشور حذف خواهند شد. نظام با یک تیر دو نشان خواهد زد، هم به کام دل خود خواهد رسید و هم ته مانده آبروی مخالفان صاحب تشکیلات خود را به فنا خواهد داد.
تقریباً قریب به اتفاق تحلیلگران بر این باور بودند که اگر بنا باشد که اصلاحطلبان، برندهٔ این انتخابات باشند، لازم است که حداقل ۵۵ درصد مردم به پای صندوقهای رأی بیایند و در این رخداد شرکت کنند. امری که با وضعیت حاکم بر جامعه تقریباً بعید مینمود. اما حاکمیت اقتدارگرا خطای بزرگی کرد و دو تن از سه کاندیدای اصلاحطلب را با تیغ نظارت استصوابی از گردونه خارج نمود و به خیال خود کار را تمام کرد. اما این تاکتیک نه تنها سودی برایشان نداشت که بلای جانشان شد. اصلاحطلبان یکدل شدند و طرف مقابل با استناد به آمارهای خود ساخته، دچار توهم شد و برای کسب همهٔ قدرت از اجماع خودداری نمود.
تا اینجای کار به نظر میرسید که اتفاقی در حوزهٔ مشارکت رخ داده و پزشکیان باید در دور نخست یا مرحلهٔ دوم قبای ریاستجمهوری را به تن کند.
اما اتفاقی رخ داد که مایهٔ شگفتی هر صاحب نظری میباشد. میزان مشارکت بالا نرفت، اما بر خلاف انتظار باز هم نامزد جبههٔ اصلاحات پیروز این معرکه گشته است.
این بدان معناست که پروژهٔ تحریم برندهٔ مطلق این رخداد میباشد و نظام در کسب اعتبار، موفقیتی بدست نیاورده است. اما این تنها خسارتی نیست که حاکمیت بریده از مردم متحمل شده است. اتفاقی غیرمترقبه افتاده، رخدادی که با محاسبات معمول درون حاکمیتی هیچگونه سازگاری ندارد.
در تمامی ادوار گذشته، همواره اینگونه بوده که به هنگام عدم استقبال از مشارکت، اصولگرایان در اریکهٔ قدرت قرار میگرفتند و اصلاحطلبان به محاق میرفتند و در صورت ابراز علاقهٔ مردم به حضور در پای صندوق رأی، قصه به عکس میگردید.
اما اینک هم مشارکت فاجعهبار است و هم بخت با کاندیدای اصلاحطلبان یار شده است. این علاوه بر اینکه نشان از ریزش بدنهٔ اصولگرایان دارد، مشخص میکند که افراد حاضر در پای صندوق رأی با پس زدن مهرههای مد نظر نظام، یک نه بزرگ دیگر به حاکمیت گفتهاند و نظاممقدس بیش از پیش دچار عدم مشروعیت گشته است.
به قول نقی معمولی، نظام باخت، بدم باخت و حالا معلوم نیست که در صورت رفتن انتخابات به مرحلهٔ دوم آیا با همین شکل و شمایل حاضر به ادامهٔ کار خواهد بود و کلید پاستور را تقدیم پزشکیان مینماید و یا در پی راهکاری برخواهد آمد که حداقل وضعیت حاکم تغییری نکند و پروژهٔ یکدست سازی ادامه پیدا کند.
اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود، من به عنوان یک کنشگر مدافع تحریم وظیفهٔ خود میدانم که همراه مردم شوم و کار نیمه تمام آنها را تمام کنم، حتی اگر حاکمیت بنا داشته باشد که به مانند سال ۸۸ با دست بردن در نتیجهٔ آراء، خود را بیش از پیش در چاه ویل سرنگونی بیندازد.
اما پیشاپیش خدمت جناب پزشکیان عرض میکنم که روی حمایت این شهروند ایران زمین حساب کنید، اما بدانید که چک سفید تقدیمتان نخواهم کرد و همواره در قامت یک منتقد، ذره ذرهٔ عملکرد شما را زیر ذرهبین خواهم برد و از مطالباتی که خود را متعهد به آن نمودهاید، خواهم پرسید.
عزت زیاد
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
محمد رضا نیکفر - گفتار فلسفی- دفاع از استثنا در برابر قاعده
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
محمد رضا نیکفر - گفتار فلسفی- دفاع از استثنا در برابر قاعده
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from سخنرانیها
✍️ دکتر غلامحسین غفاری
🖊 آیندهیعجیبوغریبجهانبه همین زودی، در همین نزدیکی
_در هفته گذشته در جهان، خبری بهگوش جهانیان رسید که *شرکت ایلانماسک آمریکایی* مجوز جاسازی تراشهای به اندازه کمتر از یک میلیمتر در مغز انسان گرفته است._
این تراشه هوشمصنوعی است که بر چند حیوان از جمله میمون و خرس آزمایش شده است که میمون توانسته است بهزبان انگلیسی دهها؛ بلکه صدها صفحه تایپ کند و در نوشتههایی که تایپ کرده است. اطلاعات موجود در این تراشه بازیابیوتحلیل کرده و در طی آن از احساسات خود جملاتی همانند اینکه " گرسنه هستم" و "به آب و غذا نیاز دارم" یا موارد مشابه آن بهمخاطبین خود ابراز نموده است یا خرس بدون اینکه قبلاً در ورزش تنیس تحت مراقبت یک انسان آموزش دیدهباشد توانسته است این بازی را بهنحو احسن انجام دهد.
@sokhanranihaa
این تراشه را در مغز یک معلول نخاعی جاسازی کردند که به وسیله ایجاد پلارتباطی بین اعصاب نخاع توانست سلامتی خود را باز یابد و از رختخواب بلندشود و راه برود!
یا با کمک جاسازی این تراشه یک نابینای مادرزاد توانسته است که بینایی خود را بازیابد و با چشمان خود اطرافش را ببیند.
به احتمال زیاد در مدت بسیار کم که شاید از ششماه تا یکسال طول نکشد این تراشه بدست تمام انسانها با قیمت مناسب که از گوشیموبایل کمتر باشد قرار بگیرد. که در تمام زندگی انسانها وارد میشود و انسانهادر زندگی شاهد یک تحول و فرگشت شگرف و بسیار مهم خواهند شد.
تحولیکه آنها را از انسانهای ماقبل از ظهور این پدیده میلیونها بلکه میلیاردها سال درحد بینهایت بهجلو میبرد دراثر این پدیده محیرالعقول در آینده بسیار نزدیک نسلگوشی موبایل و کامپیوتر از بین میرود و پزشکی در بیشتر رشتههای خود طوری بهجلو خواهد رفت که برای انسان امروزی قابل تصور نیست.
مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی بیمعنی میشوند و اگر بهطور کلی برچیده نشوند خیلی کوچک و محدود خواهند شد؛ زیرا با جاسازی یک تراشه در مغز یک انسان در عرض چند صدمثانیه میتواند با هر زبانیکه دلش بخواهد صحبتکند.
یا در عرض مدتزمان کمتر از یکثانیه معادلههای پیچیده ریاضی و مسائل علمی که نیاز به ماهها و سالها فکرکردن دارند حلکند.
چنین انسانی نیاز بهمراجعه به پزشک یا وکیل و غیره ندارد و در هر علمیکه بخواهد میتواند نظر بدهد و تحلیلهای بسیار دقیق و مصؤن از خطا از یافتههای علمی میدهد.
در چنین اوضاعی انسانها دیگر نیاز به صحبتکردن یا نوشتن یا خواندن برای تبادل اطلاعات نخواهند داشت و بهوسیله هوشمصنوعی در هرکجای دنیا که هستند تبادل اطلاعات میکنند.
در آینده نزدیک خیلی از کارهایی که در حالحاضر رواجدارند از بین خواهند رفت و در نوع انسان یک فراگشت ایجاد خواهد شد نه از نوع ژنتیکی آن؛ بلکه بهمراتب فراتر خواهد بود که انسان حاضر به یک انسان دیگر تبدیل خواهد شد.
در اثر این تحول عظیم انسانهای نسلآینده بهنسل ما همانند انسانهای نخستین که میلیونها سال با علم و زندگی فاصله دارند نگاه میکنند.
انسانها در حال واردشدن بهیک تمدن جدید و بزرگ و وسیع هستند که در این تمدن زیادِ از چیزهاییکه ما در حالحاضر داریم ازبین خواهند رفت.
در آینده نزدیک چیزی بهنام زبان یا خط دیده نمیشود و شیوه تبادل اطلاعات میان انسانها تغییر میکند. دین و مذهب معنی و مفهومی برای انسانها در تمدن آینده ندارند، و ... روابط عاطفی و احساسات و معاشرتهای بین افراد دچار تحولعظیم خواهندشد و شیوه زاد و ولد کردن انسانها تغییر خواهد کرد.
شاید با این تحول شگرف انسان خیلی سریع از کره زمین به کرات دیگر که خیلی وسیع و پرنعمت هستند مهاجرت می کند که زمین در آینده نه چندان دور به یک مخروبه غیر قابل سکونت تبدیل خواهد شد
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🖊 آیندهیعجیبوغریبجهانبه همین زودی، در همین نزدیکی
_در هفته گذشته در جهان، خبری بهگوش جهانیان رسید که *شرکت ایلانماسک آمریکایی* مجوز جاسازی تراشهای به اندازه کمتر از یک میلیمتر در مغز انسان گرفته است._
این تراشه هوشمصنوعی است که بر چند حیوان از جمله میمون و خرس آزمایش شده است که میمون توانسته است بهزبان انگلیسی دهها؛ بلکه صدها صفحه تایپ کند و در نوشتههایی که تایپ کرده است. اطلاعات موجود در این تراشه بازیابیوتحلیل کرده و در طی آن از احساسات خود جملاتی همانند اینکه " گرسنه هستم" و "به آب و غذا نیاز دارم" یا موارد مشابه آن بهمخاطبین خود ابراز نموده است یا خرس بدون اینکه قبلاً در ورزش تنیس تحت مراقبت یک انسان آموزش دیدهباشد توانسته است این بازی را بهنحو احسن انجام دهد.
@sokhanranihaa
این تراشه را در مغز یک معلول نخاعی جاسازی کردند که به وسیله ایجاد پلارتباطی بین اعصاب نخاع توانست سلامتی خود را باز یابد و از رختخواب بلندشود و راه برود!
یا با کمک جاسازی این تراشه یک نابینای مادرزاد توانسته است که بینایی خود را بازیابد و با چشمان خود اطرافش را ببیند.
به احتمال زیاد در مدت بسیار کم که شاید از ششماه تا یکسال طول نکشد این تراشه بدست تمام انسانها با قیمت مناسب که از گوشیموبایل کمتر باشد قرار بگیرد. که در تمام زندگی انسانها وارد میشود و انسانهادر زندگی شاهد یک تحول و فرگشت شگرف و بسیار مهم خواهند شد.
تحولیکه آنها را از انسانهای ماقبل از ظهور این پدیده میلیونها بلکه میلیاردها سال درحد بینهایت بهجلو میبرد دراثر این پدیده محیرالعقول در آینده بسیار نزدیک نسلگوشی موبایل و کامپیوتر از بین میرود و پزشکی در بیشتر رشتههای خود طوری بهجلو خواهد رفت که برای انسان امروزی قابل تصور نیست.
مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی بیمعنی میشوند و اگر بهطور کلی برچیده نشوند خیلی کوچک و محدود خواهند شد؛ زیرا با جاسازی یک تراشه در مغز یک انسان در عرض چند صدمثانیه میتواند با هر زبانیکه دلش بخواهد صحبتکند.
یا در عرض مدتزمان کمتر از یکثانیه معادلههای پیچیده ریاضی و مسائل علمی که نیاز به ماهها و سالها فکرکردن دارند حلکند.
چنین انسانی نیاز بهمراجعه به پزشک یا وکیل و غیره ندارد و در هر علمیکه بخواهد میتواند نظر بدهد و تحلیلهای بسیار دقیق و مصؤن از خطا از یافتههای علمی میدهد.
در چنین اوضاعی انسانها دیگر نیاز به صحبتکردن یا نوشتن یا خواندن برای تبادل اطلاعات نخواهند داشت و بهوسیله هوشمصنوعی در هرکجای دنیا که هستند تبادل اطلاعات میکنند.
در آینده نزدیک خیلی از کارهایی که در حالحاضر رواجدارند از بین خواهند رفت و در نوع انسان یک فراگشت ایجاد خواهد شد نه از نوع ژنتیکی آن؛ بلکه بهمراتب فراتر خواهد بود که انسان حاضر به یک انسان دیگر تبدیل خواهد شد.
در اثر این تحول عظیم انسانهای نسلآینده بهنسل ما همانند انسانهای نخستین که میلیونها سال با علم و زندگی فاصله دارند نگاه میکنند.
انسانها در حال واردشدن بهیک تمدن جدید و بزرگ و وسیع هستند که در این تمدن زیادِ از چیزهاییکه ما در حالحاضر داریم ازبین خواهند رفت.
در آینده نزدیک چیزی بهنام زبان یا خط دیده نمیشود و شیوه تبادل اطلاعات میان انسانها تغییر میکند. دین و مذهب معنی و مفهومی برای انسانها در تمدن آینده ندارند، و ... روابط عاطفی و احساسات و معاشرتهای بین افراد دچار تحولعظیم خواهندشد و شیوه زاد و ولد کردن انسانها تغییر خواهد کرد.
شاید با این تحول شگرف انسان خیلی سریع از کره زمین به کرات دیگر که خیلی وسیع و پرنعمت هستند مهاجرت می کند که زمین در آینده نه چندان دور به یک مخروبه غیر قابل سکونت تبدیل خواهد شد
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
🎙پادکست شیرازه – کتابخانه قرن – ایران بین دو انقلاب
🎙ایران بین دو انقلاب، نوشته «یرواند آبراهامیان» یکی از مشهورترین کتابهای تخصصی تاریخ قرن چهاردهم ایران است.
🎙این کتاب با نگاهی نومارکسیستی به بررسی وقایع ایران بین انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته.
🎙این کتاب در دانشگاههای ایران تدریس شده و در داخل و خارج از کشور بارها مورد استناد قرار گرفته.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🎙پادکست شیرازه – کتابخانه قرن – ایران بین دو انقلاب
🎙ایران بین دو انقلاب، نوشته «یرواند آبراهامیان» یکی از مشهورترین کتابهای تخصصی تاریخ قرن چهاردهم ایران است.
🎙این کتاب با نگاهی نومارکسیستی به بررسی وقایع ایران بین انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته.
🎙این کتاب در دانشگاههای ایران تدریس شده و در داخل و خارج از کشور بارها مورد استناد قرار گرفته.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
ما شواهد گوناگونی داریم که نشان میدهند آنقدر که تصور میکنیم بر اساس استدلال تصمیمگیری نمیکنیم. شاید مهمترین موید ما در این زمینه، سوگیری تأیید باشد. همه ما وقتی پاسخ درستی بدهیم به خودمان پاداش میدهیم و خودمان را تحسین میکنیم، ما دوست داریم که بر حق باشیم و اشتباه نکنیم. به همین جهت نیز تمایل داریم به شواهدی توجه کنیم که موید باورها و نظراتمان باشد. چنین سوگیریای را سوگیری تأیید مینامند. در این سوگیری، این تمایل ما است که اثرگذاری بیشتری بر توانایی تفکر دارد. در سیاست نیز افراد سعی میکنند صرفاً شواهد و اطلاعات و اتفاقات مورد تأیید خود را کانون توجه خود قرار دهند و به عنوان موید دیدگاه خود ابراز کنند. بالعکس اما نسبت به شواهد مخالف، یا دقت و وسواس لازم را ندارد و بیشتر در پی نشان دادن بیاعتباری آنان است یا آنان را به شکل ضعیفی طرح و نقد میکند (مغالطه پهلوان پنبه) و یا چنان تفسیر متفاوتی ارائه میکند که تعارضی به وجود نیاید.
همچنین مغز ما سوگیری دسترسی دارد، یعنی اگر قرار باشد پردازش و بررسیای صورت گیرد از همان اطلاعات در دسترس استفاده میکند، یعنی برای مثال همان رسانهها و شبکههایی که خودمان را در معرض آن قرار دادیم اطلاعات لازم برای تصمیمگیری را فراهم مینمایند، اطلاعاتی که البته کافی و کامل نیست و به خاطر آوردن همین اطلاعات نیز سهلتر از اطلاعاتی است که همواره در دسترس ما نیستند. برای مثال در آزمایش دنیل کانمن و توارسکی وقتی از افراد میپرسیدند که آیا لغاتی که حرف اولشان k است بیشتر است یا آنهایی که سومین حرفشان k است؟ اکثراً به غلط گفتند کلماتی که حرف ابتداییشان k است، دلیلش این است که به خاطر آوردن این کلمات آسانتر از کلماتی است که حرف سومشان k است.
و یا مثلاً تأثیر پیشفرضهای شما نیز بر برداشت اطلاعات موثر است. نیزبت نشان میدهد که انتظارات و پیشفرضها موجب میشوند که دنیا (و اطلاعات) را نه آنگونه که هست بلکه آنگونه که میخواهید ببینید و برای همین اگر پیشفرض منفی در مورد موضوعی داشته باشید موجب انحراف فکری شما میشود. همچنین نیزبت به برجستگی اطلاعات هم اشاره میکند، او میگوید معمولاً افراد به اطلاعات برجسته، روشن و واضح و جمع و جور بیشتر توجه میکنند، عوامل متعددی در برجستگی اطلاعات نقش دارند نظیر جاذبه عاطفی، جمع و جور و قابل تصور بودن، و نزدیکی فضایی و زمانی. جالب این که این عوامل در به خاطر سپاری و دسترسی به حافظه هم نقش موثری دارند.
علاوه بر اطلاعات، منافع نیز در تصمیمگیری موثرند. البته این جملهای مرسوم است که گفته میشود مردم بر اساس نفع شخصی کاندیدای خود را انتخاب میکنند، اما درو وستن با آزمایشهای خود نشان داده که مردم بیش از آن که بر اساس منافع خود رأی دهند، بر اساس منافع گروهی که در آن هستند (نژادی، منطقهای، مذهبی و…) تصمیمگیری میکنند. او در آزمایش خود نشان داده است که مردم زمانی استدلال را به کار میگیرند که به آن نیاز دارند تا نتیجه مدنظر خود را توجیه کنند وگرنه در باقی موارد به همان فرآیندهای احساسی و شهودی خود اکتفا میکنند. عوامل اجتماعی البته به شکلهای گوناگونی بر تفکر و تصمیم ما اثر میگذارند از فشار جامعه و همرنگی با جماعت بگیرید تا سوگیریهایی که نسبت به گروههای خودی و غیرخودی داریم و مثلا تمایل داریم هویت گروه خود را مثبت ارزیابی کنیم و حتی در این باره غلو کنیم و رفتارهای نادرست را اتفاقی بدانیم و یا به دلایل زمینهای نسبت دهیم.
از این قبیل موارد که بر اطلاعات و تصمیمگیری ما موثرند و به عبارتی در آن نویز میاندازند بسیار است و بنابراین آنطور که تصور میکنیم، بنده استدلال نیستیم و بلکه بنده شهودهای خودمان هستیم. اما آیا این بدان معناست که هیچ امیدی وجود ندارد؟
@paresia
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
صدانت
از تفکر تأییدی تا تفکر اکتشافی؛ نگاهی به سوگیریهای انتخاباتی • صدانت
تلاک دو نوع تفکر را از هم تفکیک میکند: تفکر مکاشفهای و تفکر تأییدی. در تفکر مکاشفهای ما تمام دیدگاههای موجود را بررسی و ارزیابی میکنیم...
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴 درخواست رنانی از پزشکیان
آقای دکتر پزشکیان!
سلام برشما.
ما رای دهندگان به شما نگرانیم که:
یک: تبارگماری و قومگرایی بر دولت شما سایه افکند؛
دو: دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولتهای قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛
سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانهزنیهای مدیران سالخورده دولتهای قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛
چهار: آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده گرفته شوند و برای درمان و استیفای حقشان حمایت نشوند؛
پنج: قیمت بنزین با شوکدرمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛
شش: وعدههای امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد.
لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما میخواهیم تصمیم بگیریم.
و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیسجمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاستجمهوری، پویش مطالبهگری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و بهصورت ادواری به مردم گزارش می دهند.
اینبار ما نمیتوانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیتها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را بهامیدِ برآمدنِ یک دولت توسعهخواه گذاشتهاند، بازی شود.
به ما بگویید ما چگونه از اکنون میتوانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه میتوانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟
✍با احترام / محسن رنانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳
https://renani.net
T.me/bestdiplomacy
آقای دکتر پزشکیان!
سلام برشما.
ما رای دهندگان به شما نگرانیم که:
یک: تبارگماری و قومگرایی بر دولت شما سایه افکند؛
دو: دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولتهای قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند؛
سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانهزنیهای مدیران سالخورده دولتهای قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود؛
چهار: آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده گرفته شوند و برای درمان و استیفای حقشان حمایت نشوند؛
پنج: قیمت بنزین با شوکدرمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند؛
شش: وعدههای امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد.
لطفا تا پیش از دور دوم انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما میخواهیم تصمیم بگیریم.
و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیسجمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاستجمهوری، پویش مطالبهگری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می کنند و بهصورت ادواری به مردم گزارش می دهند.
اینبار ما نمیتوانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیتها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را بهامیدِ برآمدنِ یک دولت توسعهخواه گذاشتهاند، بازی شود.
به ما بگویید ما چگونه از اکنون میتوانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه میتوانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟
✍با احترام / محسن رنانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳
https://renani.net
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from Aasoo - آسو
خداناباوری یا خداباوری: کدامیک پدیدهها را بهتر تبیین میکند؟ 🔻
🔸 یک راه برای تأمل در باب عقلانیتِ مقایسهایِ خداناباوری و خداباوری این است که خداناباوری را پیشفرض عقلانی در نظر بگیریم. خداناباوری، در نهایت، هیچ خدایی را فرض نمیگیرد اما خداباوری چنین میکند. بنابراین، بار اثبات به دوش خداباوری میافتد، بهویژه از آن رو که وجود خدا فرضیهای غیرعادی (Extraordinary) یا تصادفی (Random) است.
🔸 اما راه اندیشیدن درست به عقلانیتِ خداباوری این نیست. به پیروی از کتاب مهم مایکل ری (Michael Rea)، استاد فلسفه در دانشگاه نوتردام، با عنوان جهان بدون طراحی: پیامدهای هستیشناختی طبیعیباوری (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۰۴) من خداناباوری و خداباوری را بیشتر مانند چارچوبها یا طرحهایی پژوهشی برای داوریهای فلسفی در نظر میگیرم. بسیاری از استدلالها به سود هر دو موضع خداباوری و خداناباوری شامل ادعاهایی است که طرف دیگرِ بحث آنها را سراسر غیرقابل قبول (Non-starter) میداند؛ ادعاهایی که مقدمات آنها، سرآخر، خداباوری یا خداناباوری را پیشفرض میگیرد. وانگهی، این چارچوبها تا آن حد متفاوتاند که حتی اصل وجود پدیدههای تحت تبیین را هم قبول نمیکنند، مانند وجود ارادهی کاملاً آزاد (Libertarian free will) که منکرانی در میان فیلسوفان دارد. از این چشمانداز که بنگریم، ما حتی میتوانیم خداناباوری و خداباوری را مانند الگووارههای پارادایمهای فلسفیِ متمایز در نظر بگیریم و نه گزارههای رقیب خشکوخالی.
🔸 به دلایلی که مایک هیومر (Mike Huemer) شرح میدهد، سادگی موجب حل مسئلههای فلسفیِ بنیادی نمیشود، و من فکر میکنم که این داوری شامل حال خداناباوری و خداباوری نیز میشود. کدام دیدگاه سادهتر است، خداباوری یا خداناباوری: فرض یک عامل واحد کامل که بنیان همهی انواع پدیدهها است، یا ذرات و میدانها؟ از یک طرف، خداناباوری معمولاً میگوید که یک نوع شیء (ماده/انرژی) وجود دارد، اما خداباوری دو نوع شیء (ماده/انرژی و ذهنمندی) را در نظر میگیرد. از طرف دیگر، از دیدگاه خداباورانه بنیانگذار تنها یک چیز است، در حالی که از دیدگاه خداناباورانه اشیاءِ بنیانگذار متعددی وجود دارند. پس کدامیک سادهتر است: خداناباوری یا خداباوری؟ من فکر میکنم که خداباوری سادهتر است، اما این موضوع آشکار نیست.
@NashrAasoo 💭
🔸 یک راه برای تأمل در باب عقلانیتِ مقایسهایِ خداناباوری و خداباوری این است که خداناباوری را پیشفرض عقلانی در نظر بگیریم. خداناباوری، در نهایت، هیچ خدایی را فرض نمیگیرد اما خداباوری چنین میکند. بنابراین، بار اثبات به دوش خداباوری میافتد، بهویژه از آن رو که وجود خدا فرضیهای غیرعادی (Extraordinary) یا تصادفی (Random) است.
🔸 اما راه اندیشیدن درست به عقلانیتِ خداباوری این نیست. به پیروی از کتاب مهم مایکل ری (Michael Rea)، استاد فلسفه در دانشگاه نوتردام، با عنوان جهان بدون طراحی: پیامدهای هستیشناختی طبیعیباوری (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۰۴) من خداناباوری و خداباوری را بیشتر مانند چارچوبها یا طرحهایی پژوهشی برای داوریهای فلسفی در نظر میگیرم. بسیاری از استدلالها به سود هر دو موضع خداباوری و خداناباوری شامل ادعاهایی است که طرف دیگرِ بحث آنها را سراسر غیرقابل قبول (Non-starter) میداند؛ ادعاهایی که مقدمات آنها، سرآخر، خداباوری یا خداناباوری را پیشفرض میگیرد. وانگهی، این چارچوبها تا آن حد متفاوتاند که حتی اصل وجود پدیدههای تحت تبیین را هم قبول نمیکنند، مانند وجود ارادهی کاملاً آزاد (Libertarian free will) که منکرانی در میان فیلسوفان دارد. از این چشمانداز که بنگریم، ما حتی میتوانیم خداناباوری و خداباوری را مانند الگووارههای پارادایمهای فلسفیِ متمایز در نظر بگیریم و نه گزارههای رقیب خشکوخالی.
🔸 به دلایلی که مایک هیومر (Mike Huemer) شرح میدهد، سادگی موجب حل مسئلههای فلسفیِ بنیادی نمیشود، و من فکر میکنم که این داوری شامل حال خداناباوری و خداباوری نیز میشود. کدام دیدگاه سادهتر است، خداباوری یا خداناباوری: فرض یک عامل واحد کامل که بنیان همهی انواع پدیدهها است، یا ذرات و میدانها؟ از یک طرف، خداناباوری معمولاً میگوید که یک نوع شیء (ماده/انرژی) وجود دارد، اما خداباوری دو نوع شیء (ماده/انرژی و ذهنمندی) را در نظر میگیرد. از طرف دیگر، از دیدگاه خداباورانه بنیانگذار تنها یک چیز است، در حالی که از دیدگاه خداناباورانه اشیاءِ بنیانگذار متعددی وجود دارند. پس کدامیک سادهتر است: خداناباوری یا خداباوری؟ من فکر میکنم که خداباوری سادهتر است، اما این موضوع آشکار نیست.
@NashrAasoo 💭
آسو
خداناباوری یا خداباوری: کدامیک پدیدهها را بهتر تبیین میکند؟
خداناباوری و خداباوری چارچوبهای رقیبی برای تبیین «کلان»پدیدههایی نظیر هستی، نظم، اخلاق، آزادی و آگاهیاند.
Forwarded from مصطفی ملکیان
🔴مصطفی ملکیان:
🔹من، اگر رئیس جمهور عاشق کشور خودم باشم، سرمایهها و ثروت ملت را برای ایجاد کار، کارخانه، دامپروری قوی، کشاورزی، صنعت، تجارت و خدمات قوی صرف میکنم این، البتّه به مصلحت مردم هم خواهد بود؛ امّا دیگر ماهی چهل هزارتومان، در خانۀ هر کسی نمیدهم. امّا عوامالناس، چون خوشایند خود را از مصلحتشان، نمیتوانند تشخیص دهند، از رییس جمهوری که ۴۰هزارتومان را درخانهشان میدهند
🔹بزرگترین خصیصۀ پوپولیزم این است که خوشایند مردم را بر مصلحت مردم ترجیح میدهد. میگوید: مردم! چهل هزارتومانی که ماهانه در خانهتان دادند، شیرین هست یا نیست؟ اکثر مردم میگویند شیرین است؛ چون اکثر مردم در جهت تشخیص ندادن مصلحتشان مثل عوامالناس و کودکاناند. ولی اگر کسی بیاید و بگوید یه قران هم به شما نمیدهم، اتفاقاً مالیات بیشتری هم از شما میگیرم، سختگیری بیشتری هم میکنم ولی بالمآل همهتان رشد میکنید، این چنین شخصی مصلحت را بر خوشایند ترجیح داده است.
@mostafamalekian
🔹من، اگر رئیس جمهور عاشق کشور خودم باشم، سرمایهها و ثروت ملت را برای ایجاد کار، کارخانه، دامپروری قوی، کشاورزی، صنعت، تجارت و خدمات قوی صرف میکنم این، البتّه به مصلحت مردم هم خواهد بود؛ امّا دیگر ماهی چهل هزارتومان، در خانۀ هر کسی نمیدهم. امّا عوامالناس، چون خوشایند خود را از مصلحتشان، نمیتوانند تشخیص دهند، از رییس جمهوری که ۴۰هزارتومان را درخانهشان میدهند
🔹بزرگترین خصیصۀ پوپولیزم این است که خوشایند مردم را بر مصلحت مردم ترجیح میدهد. میگوید: مردم! چهل هزارتومانی که ماهانه در خانهتان دادند، شیرین هست یا نیست؟ اکثر مردم میگویند شیرین است؛ چون اکثر مردم در جهت تشخیص ندادن مصلحتشان مثل عوامالناس و کودکاناند. ولی اگر کسی بیاید و بگوید یه قران هم به شما نمیدهم، اتفاقاً مالیات بیشتری هم از شما میگیرم، سختگیری بیشتری هم میکنم ولی بالمآل همهتان رشد میکنید، این چنین شخصی مصلحت را بر خوشایند ترجیح داده است.
@mostafamalekian