@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
نشستهای گفتار و اندیشه | جلسه ۷۴
معرفی و بررسی کتاب فراز و فرود ملتها
دکتر جعفر خیرخواهان (مترجم کتاب)
اسفند ۱۴۰۲
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
نشستهای گفتار و اندیشه | جلسه ۷۴
معرفی و بررسی کتاب فراز و فرود ملتها
دکتر جعفر خیرخواهان (مترجم کتاب)
اسفند ۱۴۰۲
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from Radio Zamaneh
محاکمهی مارکس و انگلس
رضا جاسکی − نقدی بر مقدمهی ترجمهی فارسی کتاب «فریدریش انگلس و مسئلهى مردمان تاریخی»
از تریبون زمانه به نقل از نقد اقتصاد سیاسی
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/808633/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
رضا جاسکی − نقدی بر مقدمهی ترجمهی فارسی کتاب «فریدریش انگلس و مسئلهى مردمان تاریخی»
از تریبون زمانه به نقل از نقد اقتصاد سیاسی
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/808633/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
محاکمهی مارکس و انگلس
از تریبون زمانه به نقل از نقد اقتصاد سیاسی / رضا جاسکی − نقدی بر مقدمهی ترجمهی فارسی کتاب «فریدریش انگلس و مسئلهى مردمان تاریخی»
دربارهی ژانلوک نانسی یکی از مهمترین فیلسوفان معاصر فرانسوی | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز
https://ensafnews.com/497893/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%DA%98%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%84%D9%88%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%86%D8%B3%DB%8C-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1/
https://ensafnews.com/497893/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%DA%98%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%84%D9%88%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%86%D8%B3%DB%8C-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1/
انصاف نیوز
دربارهی ژانلوک نانسی یکی از مهمترین فیلسوفان معاصر فرانسوی
ژان لوک نانسی یکی از مهمترین فیلسوفان معاصر فرانسوی دیروز دوشنبه بیست و سوم اوت ٢٠٢١ در سن ٨١ سالگی در شهر استراسبورگ چشم از جهان فروبست.
Forwarded from Radio Zamaneh
حکومت به مثابه وکالت مالکان خصوصی مشاع
میثم بادامچی – خوانش مهدی حائری یزدی از قرارداد اجتماعی به چه اعتباری از زاویه تئوری عدالت در برابر نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله خمینی قرار میگیرد؟
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/807814/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
میثم بادامچی – خوانش مهدی حائری یزدی از قرارداد اجتماعی به چه اعتباری از زاویه تئوری عدالت در برابر نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله خمینی قرار میگیرد؟
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/807814/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
حکومت به مثابه وکالت مالکان خصوصی مشاع
میثم بادامچی – خوانش مهدی حائری یزدی از قرارداد اجتماعی به چه اعتباری از زاویه تئوری عدالت در برابر نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله خمینی قرار میگیرد؟
Forwarded from تحلیل زمانه
کبریت بی خطر
-اسرائیل و ایالات متحده در حال آماده شدن برای پاسخ ایران هستند(یدیعوت آحارونوت؛ امروز)؛
-ایران پس از حمله انتقامی به اسرائیل، پایگاههای آمریکا را هدف قرار خواهد داد(یدیعوت آحارونوت امروز)؛
-ساعات پر التهاب برای ایران و خاورمیانه؛ از گزارش حمله"قریب الوقوع" تا لغو برخی پروازهای تهران(یورونیوز؛ امروز)؛
- منابع اطلاعاتی آمریکا اعتقاد دارند که حمله ایران و هم پیمانانش به اسرائیل بسیار نزدیک است(چندین منبع رسانه ای داخلی- فضای مجازی)؛
- اسرائیل در حالت آماده باش کامل بوده و منتظر است ایران را به عصر حجر بازگرداند(ایران- تایمز؛ امروز)؛
این تنها یک هزارم عناوین خبرهایی است که در ارتباط با حمله احتمالی انتقامی جمهوریاسلامی به اسرائیل پیاپی و بی وقفه در حال بارگزاری و پخش است. ولی تا امروز پاداش کلان این اخبار و گزارش ها، تنها نصیب صراف ها، دلال های بازار ارز و... شده است. بخردی هم نیست که بگوید چنان چه جنگ بین جمهوریاسلامی - اسرائیل تا این حد جدی است و قرار است چه و چه شود، پس چرا از رسانه ملی آهنگرانی، کویتی پوری، سرود جنگ سر نمی دهند؟! چراِ همه چیز عادی است؟! اکر قرار است جنگی در راه باشد، چرا برنامه آشپزی و خیاطی و پخش فیلم های بی مایه تلویزیونی ادامه دارد؟
باور کنید جمهوری اسلامی قصد جنگ نداشته، ندارد و نخواهد داشت. از کی شلیک چند موشک و پرواز چند پهپاد احتمالی مثلا به جولان متعلق به سوریه، یا بیابانی برهوت، جنگ خوانده می شود؟! واقع امر آن است که جمهوری اسلامی تا کنون ومستقیما، به رغم دلبستگی فدراتیو روسیه و پرزیدنت ولادیمیر پوتین، درصد ناچیزی از طرفداران تندروی حکومت و ایضا بنيامين نتانیاهو، کبریت بی خطر خاورمیانه بوده است. به هیچ روی نگران نباشید، به اغلب احتمال، از رخداد منجر به جنگ خبری در میان نیست.
#یدالله_کریمی_پور
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
-اسرائیل و ایالات متحده در حال آماده شدن برای پاسخ ایران هستند(یدیعوت آحارونوت؛ امروز)؛
-ایران پس از حمله انتقامی به اسرائیل، پایگاههای آمریکا را هدف قرار خواهد داد(یدیعوت آحارونوت امروز)؛
-ساعات پر التهاب برای ایران و خاورمیانه؛ از گزارش حمله"قریب الوقوع" تا لغو برخی پروازهای تهران(یورونیوز؛ امروز)؛
- منابع اطلاعاتی آمریکا اعتقاد دارند که حمله ایران و هم پیمانانش به اسرائیل بسیار نزدیک است(چندین منبع رسانه ای داخلی- فضای مجازی)؛
- اسرائیل در حالت آماده باش کامل بوده و منتظر است ایران را به عصر حجر بازگرداند(ایران- تایمز؛ امروز)؛
این تنها یک هزارم عناوین خبرهایی است که در ارتباط با حمله احتمالی انتقامی جمهوریاسلامی به اسرائیل پیاپی و بی وقفه در حال بارگزاری و پخش است. ولی تا امروز پاداش کلان این اخبار و گزارش ها، تنها نصیب صراف ها، دلال های بازار ارز و... شده است. بخردی هم نیست که بگوید چنان چه جنگ بین جمهوریاسلامی - اسرائیل تا این حد جدی است و قرار است چه و چه شود، پس چرا از رسانه ملی آهنگرانی، کویتی پوری، سرود جنگ سر نمی دهند؟! چراِ همه چیز عادی است؟! اکر قرار است جنگی در راه باشد، چرا برنامه آشپزی و خیاطی و پخش فیلم های بی مایه تلویزیونی ادامه دارد؟
باور کنید جمهوری اسلامی قصد جنگ نداشته، ندارد و نخواهد داشت. از کی شلیک چند موشک و پرواز چند پهپاد احتمالی مثلا به جولان متعلق به سوریه، یا بیابانی برهوت، جنگ خوانده می شود؟! واقع امر آن است که جمهوری اسلامی تا کنون ومستقیما، به رغم دلبستگی فدراتیو روسیه و پرزیدنت ولادیمیر پوتین، درصد ناچیزی از طرفداران تندروی حکومت و ایضا بنيامين نتانیاهو، کبریت بی خطر خاورمیانه بوده است. به هیچ روی نگران نباشید، به اغلب احتمال، از رخداد منجر به جنگ خبری در میان نیست.
#یدالله_کریمی_پور
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان
🔻کتاب چگونه و چرا فرهنگ را می سازد؟
🔹 ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ؛ فرهنگسرای ملل
🔹حجم فایل: 22.8MB، زمان: 100 دقیقه
✅ فرهنگ یک مفهوم است که با عاملیت و خلاقیت انسان ها ساخته می شود.
🔻کتاب رسانه ای ارتباطی است که از طریق آن دائما فرهنگ و معنا را برساخت میکنیم.
🔻کتاب ما را به آینده ای هدایت میکند که زندگی بهتری بسازیم.
✅ اما فضای رسانه ای شده امروز میدان را بر کتاب تنگ کرده است.
📝 گزارش مکتوب سخنرانی اینجا
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی با عنوان
🔻کتاب چگونه و چرا فرهنگ را می سازد؟
🔹 ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ؛ فرهنگسرای ملل
🔹حجم فایل: 22.8MB، زمان: 100 دقیقه
✅ فرهنگ یک مفهوم است که با عاملیت و خلاقیت انسان ها ساخته می شود.
🔻کتاب رسانه ای ارتباطی است که از طریق آن دائما فرهنگ و معنا را برساخت میکنیم.
🔻کتاب ما را به آینده ای هدایت میکند که زندگی بهتری بسازیم.
✅ اما فضای رسانه ای شده امروز میدان را بر کتاب تنگ کرده است.
📝 گزارش مکتوب سخنرانی اینجا
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
🎙 تجارت در عصر آشوب
▫️زنجیره تامین جهانی در حال گذار به سمت یک نظام پیچیدهتر و چندقطبی است.
همهگیری کووید-۱۹، جنگ روسیه و اوکراین و درگیریهای منطقهای، زنجیره تامین جهانی و مفاهیم مرتبط با آن را بهطور فزایندهای تحت تاثیر قرار دادهاند.
▫️در این نشست کاظم بیابانی خامنه پژوهشگر ارشد اقتصاد و تجارت بین الملل، به تشریح مفهوم زنجیره ارزش به عنوان سیستمی متشکل از زیرسیستمهای مختلف با وظایف و فرآیندهای خاص پرداخت.
▫️مسعود موسوی شفایی دانشیار روابط بین الملل دانشگاه تربيت مدرس نیز، به بررسی نظم جدید در روابط سیاسی و اقتصادی و تاثیر آن بر زنجیره تامین ارزش پرداخت.
▫️همچنین بهمن عشقی دبیر کل اتاق بازرگانی تهران، به بررسی شاخصهای تاثیرگذار بر روندهای زنجیره تامین جهانی در سال ۲۰۲۴ پرداخت.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @eco_voice
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🎙 تجارت در عصر آشوب
▫️زنجیره تامین جهانی در حال گذار به سمت یک نظام پیچیدهتر و چندقطبی است.
همهگیری کووید-۱۹، جنگ روسیه و اوکراین و درگیریهای منطقهای، زنجیره تامین جهانی و مفاهیم مرتبط با آن را بهطور فزایندهای تحت تاثیر قرار دادهاند.
▫️در این نشست کاظم بیابانی خامنه پژوهشگر ارشد اقتصاد و تجارت بین الملل، به تشریح مفهوم زنجیره ارزش به عنوان سیستمی متشکل از زیرسیستمهای مختلف با وظایف و فرآیندهای خاص پرداخت.
▫️مسعود موسوی شفایی دانشیار روابط بین الملل دانشگاه تربيت مدرس نیز، به بررسی نظم جدید در روابط سیاسی و اقتصادی و تاثیر آن بر زنجیره تامین ارزش پرداخت.
▫️همچنین بهمن عشقی دبیر کل اتاق بازرگانی تهران، به بررسی شاخصهای تاثیرگذار بر روندهای زنجیره تامین جهانی در سال ۲۰۲۴ پرداخت.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @eco_voice
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from 😐شیخ پشم الدین😐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این انیمیشن کوتاه یکی از قشنگترین ها بود:)
پ.ن :
هرگز اجازه ندید
کسی که عاشقش هستید
توی خلوت خودش غرق شود
@pashmoodin
پ.ن :
هرگز اجازه ندید
کسی که عاشقش هستید
توی خلوت خودش غرق شود
@pashmoodin
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسام سلامت، جامعهشناس در مصاحبهای با پایگاه خبری دیدارنیوز ضمن اشاره به اینکه جمهوری اسلامی بدش نمیآید حس استیصال را به جامعه القا کند، گفت: هنوز بخشی از جامعه که اوج آن را در جنبش «زن زندگی آزادی» داشتیم میخواهد میخ فاعل بودن خودش را بکوبد. سال ۱۴۰۱ افقی را باز کرد و انفجار میلی برای برده نبودن بود.
او در ادامه گفت: جامعه بارها به حاکمیت فرصت داد که تغییر کند و سر عقل آید.
او در ادامه گفت: جامعه بارها به حاکمیت فرصت داد که تغییر کند و سر عقل آید.
Forwarded from Radio Zamaneh
کروکی یک زندگی؛ بهسوی یک ماجراجویی سیاسی
حسین موسوی − دولتزدایی از جامعه، روحِ زمانهی ماست که لزوماً ربط و نسبتی با نظام سیاسی مستقر ندارد.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/809131/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
حسین موسوی − دولتزدایی از جامعه، روحِ زمانهی ماست که لزوماً ربط و نسبتی با نظام سیاسی مستقر ندارد.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/809131/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
کروکی یک زندگی؛ بهسوی یک ماجراجویی سیاسی
حسین موسوی − دولتزدایی از جامعه، روحِ زمانهی ماست که لزوماً ربط و نسبتی با نظام سیاسی مستقر ندارد.
Forwarded from Aasoo - آسو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«فیدل کاسترو بهرغم علاقه به ادبیات ــ که بیشباهت به شیفتگیِ بیمارگونهی استالین به هنر و ادبیات نیست ــ نتوانست حتی در مقابل روشنفکرانی که روزگاری از مهمترین عوامل مقبولیت جنبش اعتراضیاش بودند، خویشتندار بماند و به انتقادات گوش کند و در مسیر اصلاح گام بردارد. مقابلهی کاسترو با هنرمندان نشان میدهد که او یکی از همان رهبرانِ خودکامهای بود که در برابر کسانی میایستند که پیشتر در دستیابی به اهدافشان به آنها یاری رساندهاند.»
aasoo.org/fa/articles/4683
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/4683
@NashrAasoo 🔻
Forwarded from Radio Zamaneh
جنگ و صلح
محمدرضا نیکفر: در جستوجوی زبانی دیگر برای فهم و حرکت برای تغییر − یوهان گالتونگ و مسئلهی فلسطین
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/809839/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
محمدرضا نیکفر: در جستوجوی زبانی دیگر برای فهم و حرکت برای تغییر − یوهان گالتونگ و مسئلهی فلسطین
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/809839/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
جنگ و صلح
محمدرضا نیکفر: در جستوجوی زبانی دیگر برای فهم و حرکت برای تغییر − یوهان گالتونگ و مسئلهی فلسطین
Forwarded from دیپلماسی
سالهاست برخی کنشگران سیاسی و مردم در ایران نگران کره شمالی شدن ایرانند
اما دلایلی هست که هیچ گاه ایران #کره_شمالی نخواهد شد
دلیل اول به موقعیت #ژئوپلیتیک ایران برمیگردد
موقعیت جغرافیایی ایران و
وجود ایران بعنوان
بخشی از منطقه عبوری انرژی در جهان از دریای مازندران گرفته تا خلیج فارس و تنگه هرمز اجازه انزوای کامل را به ایران نمیدهد
دلیل مهم دیگر #منابع سرشار #نفتی و #گازی ایرانست که سبب میشود سیاست #منزوی_سازی کامل چه از سوی حاکمان
و چه از بیرون منتهی به نتیجه لازم نشود
نکته دیگر #تجربه_تاریخی متفاوت ملت ایران از کره شمالیست
پیشینه وتجربه جنبش های آزادیخواهی ایران از زمان مشروطه تاکنون اجازه شکل گیری یک نظم اقتدارگرایانه آهنین در ایران امروز را نمیدهد
و نکته دیگر برداشت های گوناگون و متفاوت مقامات از ایدئولوژی حاکم،
به حاکمیت
حتی درزمان یکدستی،
اجازه تک صدایی را نمیدهد
ایران پس از انقلاب از نظر سیاسی و اقتصادی
میان قبض و بسط در حرکتست
نه کاملا بسته و نه کاملا باز میشود....
نه کره شمالی میشویم نه کره جنوبی....
✍اکبرمختاری
@bestdiplomacy
اما دلایلی هست که هیچ گاه ایران #کره_شمالی نخواهد شد
دلیل اول به موقعیت #ژئوپلیتیک ایران برمیگردد
موقعیت جغرافیایی ایران و
وجود ایران بعنوان
بخشی از منطقه عبوری انرژی در جهان از دریای مازندران گرفته تا خلیج فارس و تنگه هرمز اجازه انزوای کامل را به ایران نمیدهد
دلیل مهم دیگر #منابع سرشار #نفتی و #گازی ایرانست که سبب میشود سیاست #منزوی_سازی کامل چه از سوی حاکمان
و چه از بیرون منتهی به نتیجه لازم نشود
نکته دیگر #تجربه_تاریخی متفاوت ملت ایران از کره شمالیست
پیشینه وتجربه جنبش های آزادیخواهی ایران از زمان مشروطه تاکنون اجازه شکل گیری یک نظم اقتدارگرایانه آهنین در ایران امروز را نمیدهد
و نکته دیگر برداشت های گوناگون و متفاوت مقامات از ایدئولوژی حاکم،
به حاکمیت
حتی درزمان یکدستی،
اجازه تک صدایی را نمیدهد
ایران پس از انقلاب از نظر سیاسی و اقتصادی
میان قبض و بسط در حرکتست
نه کاملا بسته و نه کاملا باز میشود....
نه کره شمالی میشویم نه کره جنوبی....
✍اکبرمختاری
@bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴 پدرام سلطانی قائم مقام اسبق اتاق بازرگانی: کلیه بانکهای چینی (دومین اقتصاد بزرگ دنیا) به دلیل فشارهای بیشتر آمریکا، روابط بانکی خود را با بانکهای روسیه متوقف کردهاند.
آنهایی که به سازمان همکاریهای شانگهای برای «دلارزدایی» دل خوش کرده بودند این خبر را چند بار بخوانند.
@bestdiplomacy
آنهایی که به سازمان همکاریهای شانگهای برای «دلارزدایی» دل خوش کرده بودند این خبر را چند بار بخوانند.
@bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴نگاهی کوتاه به انحطاط در عثمانی
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین نشان میدهد که قلمرو امپراتوری عثمانی پس از شکست در پایان جنگ اول جهانی به چه روزی افتاد. عثمانی که در قرن شانزدهم نیرومندترین قدرتِ جهانی بود و نیروهایش تا دروازۀ وین در قلب اروپا پیشروی کرده بودند، در طول دو قرن بعدی روندِ رکود و انحطاط را طی کرد، تا جایی که در قرنِ نوزده میلادی نامش را مردِ بیمار اروپا گذاشته بودند.
عوامل این سقوط بزرگ را در دو عامل کلیدی میتوان خلاصه کرد:
اول عقب ماندن از روند تحولات فنی و اقتصادی جهان و تحجر و رکود فکری و فرهنگی
و دوم گسترش بیش از ظرفیتِ قلمرو امپراتوری در شرایطی که عواید اقتصادی این گسترش تناسبی با هزینههای هنگفت آن نداشت.
ماکس بوت، مورخ آمریکایی در موردِ سقوط امپراتوریها از قرن پانزده میلادی به بعد، عبارت پر معنایی دارد:
"امپراتوری مغول، انقلاب باروت را از دست داد، چینیها، عثمانیها و هندیها انقلابِ صنعتی اول را از دست دادند، فرانسویها و انگلیسیها بخشهایی از انقلاب صنعتی دوم را و شورویها انقلاب اطلاعاتی را."
عثمانیها تنها قدرتِ مسلمانی بودند که توانستند به موقع تشکیلات نظامی خود را با سلاح گرم سازمان دهند و همین رمز اصلی سیطره و پیروزی آنها بر عربها، مملوکان مصر و صفویان بود، اما پس از آن نتوانستند اهمیت تحولاتِ تاریخساز بعدی نظیرِ سفرهای تجاریِ دریاییِ دوربُرد، ماشینِ چاپ و تحولات در علم پزشکی را دریابند و به این ترتیب، طبیعی بود که از موج بعدی تحول در آغاز انقلاب صنعتی هم جا بمانند.
عثمانیها ماشینِ چاپ را به عنوان بدعتی کفرآمیز ممنوع کردند و این موضوع مانع روند انتقال و انباشتِ دانش و همچنین تحول دستگاه اداری و حکمرانی گردید. عثمانیها تا مدتها از پذیرش روشهای جدید پزشکیِ غرب برای درمانِ بیماریهای مُسری مرگبار نظیرِ وبا و طاعون، سرباز زدند و این امر در کنار عقب ماندگی در ابزارسازی و روشهای جدید کشاورزی، سبب رکودِ جمعیت در قلمرو امپراتوری گردید.
در دورانی که خیز بزرگ اروپا آغاز میشد، عثمانیها هنوز در گیرو دار تحجر و خرافات بودند. به عنوان مثال در پایانِ قرن شانزده میلادی، رصدخانههای تازه تأسیس دولتی را با این اعتقاد که موجب شیوعِ طاعون در کشور شده، منهدم کردند.
رکود فنآوری و صنعت در عثمانی به جایی رسیده بود که از قرن هفدهم آنها کِشتی و اسلحه را از اروپاییان میخریدند و در قرن نوزدهم میلادی در ایالاتِ عربِ امپراتوری [عثمانی] حتی فنآوری بسیار سادهای نظیر گاری چرخدار یافت نمیشد.
این که با چنین وضعیتی حیات عثمانی تا دهه دوم قرن بیستم [میلادی] به درازا کشید، تنها به دلیل امکان حیات در میانۀ تضادهای قدرتهای اروپایی بود. مثلاً در نیمۀ قرن نوزده، در جنگ کریمه، دخالت انگلستان و فرانسه، عثمانی را از نابودی قطعی توسط امپراتوری روسیه نجات داد. در موارد دیگری همچون سرکوب وحشیانۀ بلغارها و یونانیها، قدرتهای مرکزی اروپا به داد عثمانی رسیده و مانع از برخوردِ نظامی غرب با امپراتوری میشدند.
عثمانی به دلیلِ موقعیتِ ژئوپلتیکِ ویژه و ممتازش، همواره از سوی برخی قدرتهای اروپایی به عنوان عاملی برای موازنه، مانعی مفید یا عنصرِ کمخطری که نمیبایست توسط قدرتهای رقیب، بلعیده شود و وجودش کم ضررتر از نابودیاش است، نگریسته میشد. با همین منطق انگلیسیها از عثمانی در برابر شورش خطرناک دولت پویاتر محمدعلی پاشا در مصر حمایت کردند.
اما در نهایت جنگ بزرگ جهانی اول، آزمونی نهایی بود که تمام ضعفها و پوسیدگیها را به نقطۀ تلاشی رساند. برای دولتهایِ درگیرِ تحجّر و انحطاط، یک جنگ بزرگ، همواره خطرناکترین آزمون بقا است که معمولاً از آن زنده بیرون نمیآیند./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین نشان میدهد که قلمرو امپراتوری عثمانی پس از شکست در پایان جنگ اول جهانی به چه روزی افتاد. عثمانی که در قرن شانزدهم نیرومندترین قدرتِ جهانی بود و نیروهایش تا دروازۀ وین در قلب اروپا پیشروی کرده بودند، در طول دو قرن بعدی روندِ رکود و انحطاط را طی کرد، تا جایی که در قرنِ نوزده میلادی نامش را مردِ بیمار اروپا گذاشته بودند.
عوامل این سقوط بزرگ را در دو عامل کلیدی میتوان خلاصه کرد:
اول عقب ماندن از روند تحولات فنی و اقتصادی جهان و تحجر و رکود فکری و فرهنگی
و دوم گسترش بیش از ظرفیتِ قلمرو امپراتوری در شرایطی که عواید اقتصادی این گسترش تناسبی با هزینههای هنگفت آن نداشت.
ماکس بوت، مورخ آمریکایی در موردِ سقوط امپراتوریها از قرن پانزده میلادی به بعد، عبارت پر معنایی دارد:
"امپراتوری مغول، انقلاب باروت را از دست داد، چینیها، عثمانیها و هندیها انقلابِ صنعتی اول را از دست دادند، فرانسویها و انگلیسیها بخشهایی از انقلاب صنعتی دوم را و شورویها انقلاب اطلاعاتی را."
عثمانیها تنها قدرتِ مسلمانی بودند که توانستند به موقع تشکیلات نظامی خود را با سلاح گرم سازمان دهند و همین رمز اصلی سیطره و پیروزی آنها بر عربها، مملوکان مصر و صفویان بود، اما پس از آن نتوانستند اهمیت تحولاتِ تاریخساز بعدی نظیرِ سفرهای تجاریِ دریاییِ دوربُرد، ماشینِ چاپ و تحولات در علم پزشکی را دریابند و به این ترتیب، طبیعی بود که از موج بعدی تحول در آغاز انقلاب صنعتی هم جا بمانند.
عثمانیها ماشینِ چاپ را به عنوان بدعتی کفرآمیز ممنوع کردند و این موضوع مانع روند انتقال و انباشتِ دانش و همچنین تحول دستگاه اداری و حکمرانی گردید. عثمانیها تا مدتها از پذیرش روشهای جدید پزشکیِ غرب برای درمانِ بیماریهای مُسری مرگبار نظیرِ وبا و طاعون، سرباز زدند و این امر در کنار عقب ماندگی در ابزارسازی و روشهای جدید کشاورزی، سبب رکودِ جمعیت در قلمرو امپراتوری گردید.
در دورانی که خیز بزرگ اروپا آغاز میشد، عثمانیها هنوز در گیرو دار تحجر و خرافات بودند. به عنوان مثال در پایانِ قرن شانزده میلادی، رصدخانههای تازه تأسیس دولتی را با این اعتقاد که موجب شیوعِ طاعون در کشور شده، منهدم کردند.
رکود فنآوری و صنعت در عثمانی به جایی رسیده بود که از قرن هفدهم آنها کِشتی و اسلحه را از اروپاییان میخریدند و در قرن نوزدهم میلادی در ایالاتِ عربِ امپراتوری [عثمانی] حتی فنآوری بسیار سادهای نظیر گاری چرخدار یافت نمیشد.
این که با چنین وضعیتی حیات عثمانی تا دهه دوم قرن بیستم [میلادی] به درازا کشید، تنها به دلیل امکان حیات در میانۀ تضادهای قدرتهای اروپایی بود. مثلاً در نیمۀ قرن نوزده، در جنگ کریمه، دخالت انگلستان و فرانسه، عثمانی را از نابودی قطعی توسط امپراتوری روسیه نجات داد. در موارد دیگری همچون سرکوب وحشیانۀ بلغارها و یونانیها، قدرتهای مرکزی اروپا به داد عثمانی رسیده و مانع از برخوردِ نظامی غرب با امپراتوری میشدند.
عثمانی به دلیلِ موقعیتِ ژئوپلتیکِ ویژه و ممتازش، همواره از سوی برخی قدرتهای اروپایی به عنوان عاملی برای موازنه، مانعی مفید یا عنصرِ کمخطری که نمیبایست توسط قدرتهای رقیب، بلعیده شود و وجودش کم ضررتر از نابودیاش است، نگریسته میشد. با همین منطق انگلیسیها از عثمانی در برابر شورش خطرناک دولت پویاتر محمدعلی پاشا در مصر حمایت کردند.
اما در نهایت جنگ بزرگ جهانی اول، آزمونی نهایی بود که تمام ضعفها و پوسیدگیها را به نقطۀ تلاشی رساند. برای دولتهایِ درگیرِ تحجّر و انحطاط، یک جنگ بزرگ، همواره خطرناکترین آزمون بقا است که معمولاً از آن زنده بیرون نمیآیند./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴ستون اصلی #ایران است
وقتي ایرانیان تصمیم گرفتند آیین جدید را دین خودشان کند و با آن بازیگری کنند که جالبترین مصداق بازیگریاش در عصر صفوی بود، مجبور شدند اين را در خودتعریفی فردی و جمعی جا بدهند. اینطور نیست که بخواهیم یا نخواهیم، پدران ما این آیین را پذیرفتهاند و یک روز هم ممکن است تصمیم بگیريد که این آیین را نمیخواهيد. بحث بر سر این است که متغیر مستقل یا ستون اصلی چیست. ستون اصلی ایران است، براي اينكه مأمنگاهی است که این مردمان تصمیم گرفتهاند از آن خود کنند. اگر مزدک یا مانی مورد پذیرش قرار میگرفتند، روایت دیگری داشتیم. معمولا ادیان بعد از انسان آمده است، اما کجفهمی بزرگی در بین بسیاری از دینداران هست كه فکر میکنند اینها آمدند تا به دین خدمت کنند، در حالی که برعکس است. در قانون اساسی آمده كه دولت ایران است و این دولت جمهوری و مسلمان است. مجبورید جوری اینها را با هم روزآمد كنيد که باهم کار کنند.
ویدیو کامل را اینجا ببینید.کانال یوتیوب شرق
پروفسور فرهنگ رجایی در گفتوگو با احمد غلامی به مناسبت انتشار کتاب تازهاش: «حضور و بازیگری در امر سیاسی»
T.me/bestdiplomacy
وقتي ایرانیان تصمیم گرفتند آیین جدید را دین خودشان کند و با آن بازیگری کنند که جالبترین مصداق بازیگریاش در عصر صفوی بود، مجبور شدند اين را در خودتعریفی فردی و جمعی جا بدهند. اینطور نیست که بخواهیم یا نخواهیم، پدران ما این آیین را پذیرفتهاند و یک روز هم ممکن است تصمیم بگیريد که این آیین را نمیخواهيد. بحث بر سر این است که متغیر مستقل یا ستون اصلی چیست. ستون اصلی ایران است، براي اينكه مأمنگاهی است که این مردمان تصمیم گرفتهاند از آن خود کنند. اگر مزدک یا مانی مورد پذیرش قرار میگرفتند، روایت دیگری داشتیم. معمولا ادیان بعد از انسان آمده است، اما کجفهمی بزرگی در بین بسیاری از دینداران هست كه فکر میکنند اینها آمدند تا به دین خدمت کنند، در حالی که برعکس است. در قانون اساسی آمده كه دولت ایران است و این دولت جمهوری و مسلمان است. مجبورید جوری اینها را با هم روزآمد كنيد که باهم کار کنند.
ویدیو کامل را اینجا ببینید.کانال یوتیوب شرق
پروفسور فرهنگ رجایی در گفتوگو با احمد غلامی به مناسبت انتشار کتاب تازهاش: «حضور و بازیگری در امر سیاسی»
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴کانفورمیست
کانفورمیست یک انسان کاملا گرد و منعطف است و بدون مقاومت حرکت میکند. کانفورمیست در دریای اکثریت لیز میخورد و نرمش میکند؛ یک حیوان کاملا رایج است که با کلماتِ گفتگوها، زندگی میکند؛ شبها رویا میبیند و رویایش از […]
کانفورمیسم (همشکلی و همنوایی) نیز به نوعی رفتار اطلاق میشود که منطبق با پروپاگاندای رسمی برای رسیدن به اهداف و سود شخصی از سوی کانفورمیست سر میزند. کانفورمیست [طرفدار حزب باد] یا فرصتطلبی به تغییر جهت دادن بر حسب دگرگونی اوضاع و همچنین به خاطر سود شخصی دلالت دارد. کسانی را عضو حزب باد مینامند که همواره به سوی قدرتِ وقت گرایش دارند و پایبند اصولی نیستند و یا اصول خود را فدا میکنند.
یک طرفدار حزب باد به اعتقاد جورجیو گابر یک انسان همه جانبه است که بدون مقاومت موافق جریان آب حرکت می کند و سازشکار است. گابر این افراد را «حیوانات معمولی» میداند که کلمات مد روز را ندانسته بلغور میکند؛ رویاهایشان از خواب و رویاهای دیگران بیرون میآید و عید آنها زمانی است که با همه جهان در آشتی باشند. با این حال فقط وقتی شنا میکنند که راهشان باز باشد و هیچ مانعی را بر نمیتابند.
طرفدار حزب باد همانی است که زمانی طرفدار پر و پا قرص حقوق زنان بود و ادعای فمینیست بودن داشت. او همیشه خوشبین است و از آن جا که صلح طلب است، هرگز صدایش را بلند نمیکند.
انسانهای مدرن مورد توجه جورجیو گابر تا همین چند سال پیش مارکسیست و لنینیست بودهاند و بعد بدون آن که خودشان بدانند چرا، یک باره خودشان را یک کمونیست خداپرست مییابند!
طرفدار حزب باد از نظر گابر خودش نمیداند که به سبکی یک توپ است و به راحتی به هوا میرود. در واقع او یک بالن هوایی تکامل یافته است که از حجم اطلاعات بادکرده، اما حتی جرئت اوج گرفتن هم ندارد و از آن گونههایی است که در ارتفاع کم پرواز میکند. او جهان را با یک انگشت لمس میکند و به خیال خود در کارش ماهر است. انسان مدرن روشن فکرنما زندگی میکند و همین برایش کافی است.
اما غافلگیرکنندهترین موضوع این است كه طرفداران حزب باد یا به قول گابر کانفورمیستها تا حد زیادی به همه ما شبیه هستند. ما انسانهای مدرن، آنقدر مدرن هستیم که در همان نگاه اول، توجه اطرافیان را جلب میکنیم؛ اما در حقیقت هیچ حرف مهمی برای گفتن نداریم؛ طرفداران مدرن حزب باد هستیم که چیز زیادی برای از دست دادن نداریم.
کانفورمیسم، روایت کاملی است از فاجعه و مصیبتی روحی که اکنون جوامع را تهدید مینماید. داستانی نو است در جامعهی مدرن که مردمانش به سنگدلی و کم شدن عواطف مبتلا میشوند و عمق مهرورزیشان از منافع شخصی فراتر نمیرود. این جامعه در حال تبدیل شدن به دنیایی است عاری از عشق، جهانی که مفاهیمی همچون حمایت و کمک در آن تعریف نشده است و فقط پرچمهای دروغین کمپینها و اعتراضات آنهم جهت خودنمایی و خوداظهاری هر روز از گوشهای علم میشوند.
جهان کانفورمیستها، جهانی است که در آن ملزومات و احتیاجات اصلی انسان برای زنده ماندن تبدیل شده است به چیزهایی همچون آرزو و عطش رسیدن به مقام، پول و آزاد بودن برای زندگی بهتری که مثلا داشتن خانهای بهتر، ارتباطی مطلوبتر، تجملات، شبکههای اجتماعی، گرفتن سلفی و حسی از خودپسندی را به همراه داشته باشد.
آخرین نکته در مورد تفاوت کانفورمیسم با خیر جمعی است؛ یک تفکر مبتنی بر خیر جمعی بر عنصر «اعتماد و مشارکت» استوار است. افراد برای حضور در حوزه عمومی و ایجاد ارتباط جهت گام برداشتن جهت رفع معضلات اجتماعی، علاوه بر منافع مشترک، نیازمند اعتماد به یکدیگر هستند تا از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود»، از انسان خمیده بر خود به انسانی گشوده بر جامعه، تبدیل شوند.
آنچه به انسانها اجازه و امکان میدهد تا درباره وضعیت و مسائل خود با یکدیگر سخن بگویند و با کسب آگاهی، از پیله تنهایی به در آیند و برای تغییر وضع موجود و تحقق وضع مطلوب در تلاشی جمعی، دست به کار شوند، عنصر اعتماد است؛ اما آنگاه که اعتماد سلب شود، رابطه مختل میشود و جامعه به سمت منفعتطلبیها و سودجوییهای فردی وکانفورمیست بودن، عقبنشینی میکند.
فساد اداری و اقتصادی، بیش از آسیبهای اقتصادی، اعتماد را به عنوان مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی زایل میکند؛ به فردگرایی منفی و کانفورمیسم دامن میزند و از آدمی، انسانی قرارگرفته در «وضع طبیعی هابزی» میسازد که جز به سود خود نمیاندیشد و قانون و اخلاق را به بازیچه میگیرد.تفکر کانفورمیسمی به کسی جز خود و منافع خود نمیاندیشد و اگر دیگران را با خود همراه مینماید، نه برای دستیابی به اهداف خیر جمعی؛ بلکه برای دستیابی به منافع شخصی است./تحکیم ملت
T.me/bestdiplomacy
کانفورمیست یک انسان کاملا گرد و منعطف است و بدون مقاومت حرکت میکند. کانفورمیست در دریای اکثریت لیز میخورد و نرمش میکند؛ یک حیوان کاملا رایج است که با کلماتِ گفتگوها، زندگی میکند؛ شبها رویا میبیند و رویایش از […]
کانفورمیسم (همشکلی و همنوایی) نیز به نوعی رفتار اطلاق میشود که منطبق با پروپاگاندای رسمی برای رسیدن به اهداف و سود شخصی از سوی کانفورمیست سر میزند. کانفورمیست [طرفدار حزب باد] یا فرصتطلبی به تغییر جهت دادن بر حسب دگرگونی اوضاع و همچنین به خاطر سود شخصی دلالت دارد. کسانی را عضو حزب باد مینامند که همواره به سوی قدرتِ وقت گرایش دارند و پایبند اصولی نیستند و یا اصول خود را فدا میکنند.
یک طرفدار حزب باد به اعتقاد جورجیو گابر یک انسان همه جانبه است که بدون مقاومت موافق جریان آب حرکت می کند و سازشکار است. گابر این افراد را «حیوانات معمولی» میداند که کلمات مد روز را ندانسته بلغور میکند؛ رویاهایشان از خواب و رویاهای دیگران بیرون میآید و عید آنها زمانی است که با همه جهان در آشتی باشند. با این حال فقط وقتی شنا میکنند که راهشان باز باشد و هیچ مانعی را بر نمیتابند.
طرفدار حزب باد همانی است که زمانی طرفدار پر و پا قرص حقوق زنان بود و ادعای فمینیست بودن داشت. او همیشه خوشبین است و از آن جا که صلح طلب است، هرگز صدایش را بلند نمیکند.
انسانهای مدرن مورد توجه جورجیو گابر تا همین چند سال پیش مارکسیست و لنینیست بودهاند و بعد بدون آن که خودشان بدانند چرا، یک باره خودشان را یک کمونیست خداپرست مییابند!
طرفدار حزب باد از نظر گابر خودش نمیداند که به سبکی یک توپ است و به راحتی به هوا میرود. در واقع او یک بالن هوایی تکامل یافته است که از حجم اطلاعات بادکرده، اما حتی جرئت اوج گرفتن هم ندارد و از آن گونههایی است که در ارتفاع کم پرواز میکند. او جهان را با یک انگشت لمس میکند و به خیال خود در کارش ماهر است. انسان مدرن روشن فکرنما زندگی میکند و همین برایش کافی است.
اما غافلگیرکنندهترین موضوع این است كه طرفداران حزب باد یا به قول گابر کانفورمیستها تا حد زیادی به همه ما شبیه هستند. ما انسانهای مدرن، آنقدر مدرن هستیم که در همان نگاه اول، توجه اطرافیان را جلب میکنیم؛ اما در حقیقت هیچ حرف مهمی برای گفتن نداریم؛ طرفداران مدرن حزب باد هستیم که چیز زیادی برای از دست دادن نداریم.
کانفورمیسم، روایت کاملی است از فاجعه و مصیبتی روحی که اکنون جوامع را تهدید مینماید. داستانی نو است در جامعهی مدرن که مردمانش به سنگدلی و کم شدن عواطف مبتلا میشوند و عمق مهرورزیشان از منافع شخصی فراتر نمیرود. این جامعه در حال تبدیل شدن به دنیایی است عاری از عشق، جهانی که مفاهیمی همچون حمایت و کمک در آن تعریف نشده است و فقط پرچمهای دروغین کمپینها و اعتراضات آنهم جهت خودنمایی و خوداظهاری هر روز از گوشهای علم میشوند.
جهان کانفورمیستها، جهانی است که در آن ملزومات و احتیاجات اصلی انسان برای زنده ماندن تبدیل شده است به چیزهایی همچون آرزو و عطش رسیدن به مقام، پول و آزاد بودن برای زندگی بهتری که مثلا داشتن خانهای بهتر، ارتباطی مطلوبتر، تجملات، شبکههای اجتماعی، گرفتن سلفی و حسی از خودپسندی را به همراه داشته باشد.
آخرین نکته در مورد تفاوت کانفورمیسم با خیر جمعی است؛ یک تفکر مبتنی بر خیر جمعی بر عنصر «اعتماد و مشارکت» استوار است. افراد برای حضور در حوزه عمومی و ایجاد ارتباط جهت گام برداشتن جهت رفع معضلات اجتماعی، علاوه بر منافع مشترک، نیازمند اعتماد به یکدیگر هستند تا از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود»، از انسان خمیده بر خود به انسانی گشوده بر جامعه، تبدیل شوند.
آنچه به انسانها اجازه و امکان میدهد تا درباره وضعیت و مسائل خود با یکدیگر سخن بگویند و با کسب آگاهی، از پیله تنهایی به در آیند و برای تغییر وضع موجود و تحقق وضع مطلوب در تلاشی جمعی، دست به کار شوند، عنصر اعتماد است؛ اما آنگاه که اعتماد سلب شود، رابطه مختل میشود و جامعه به سمت منفعتطلبیها و سودجوییهای فردی وکانفورمیست بودن، عقبنشینی میکند.
فساد اداری و اقتصادی، بیش از آسیبهای اقتصادی، اعتماد را به عنوان مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی زایل میکند؛ به فردگرایی منفی و کانفورمیسم دامن میزند و از آدمی، انسانی قرارگرفته در «وضع طبیعی هابزی» میسازد که جز به سود خود نمیاندیشد و قانون و اخلاق را به بازیچه میگیرد.تفکر کانفورمیسمی به کسی جز خود و منافع خود نمیاندیشد و اگر دیگران را با خود همراه مینماید، نه برای دستیابی به اهداف خیر جمعی؛ بلکه برای دستیابی به منافع شخصی است./تحکیم ملت
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴منطقه در آستانه یک تحول ژئوپلیتیک؟
✍️ صابر گلعنبری
برخلاف برآورد و اظهارات برخی مسئولان و ناظران، روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان از دستور کار خارج نشده و بهجد هم پیگیری میشود. سخنان دیروز وزرای خارجه آمریکا و عربستان نشانگر قریبالوقوع بودن این اتفاق است.
بلینکن در ریاض گفت که گفتوگوها در ماه مارس دربارۀ عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو "پیشرفت بسیار خوبی" داشته و این فرایند بهزودی نهایی میشود. بنفرحان نیز از امضای توافقنامههایی دو جانبه میان عربستان و آمریکا در آیندۀ "بسیار نزدیک" خبر داد.
روند عادیسازی روابط میان دو طرف که از زمان ترامپ آغاز و در عهد بایدن نیز پیگیری میشد، با عملیات "طوفانالاقصی" حماس برای مدتی متوقف شد؛ ولی با طولانیتر شدن جنگ غزه، رفتهرفته ازسرگرفته شد و تقریباً از ماه چهارم آن به شکل جدیتر با دیدارها و تماسهای فشردهای دنبال شد.
اکنون این روند تحت تاثیر دو عامل برای دولت آمریکا از اهمیت بیشتری با قید فوریت برخوردار شده است.
نخست، "طوفان الاقصی" و آسیب بیسابقه وارده به پرستیژ امنیتی و نظامی اسرائیل، بازدارندگی آن در منطقه، نگرانی از پیامدهای راهبردی این اتفاق در جهت بنیانگذاری معادلات امنیتی جدید بهویژه پس از طولانیتر شدن جنگ غزه و بنبست راهبردی که اسرائیل پس از هفت ماه جنگ با آن مواجه است و نیز نبود چشماندازی روشن برای خروج ظفرمندانۀ اسرائیل از این وضعیت که در نوع خود پیامدهای حملۀ هفتم اکتبر را تشدید میکند.
عامل دوم هم تنش بیسابقه و مستقیمی است که اخیراً میان ایران و اسرائیل رخ داد و به حملۀ مستقیم ایران ختم شد که این حمله صرفنظر از پاسخ محدود اسرائیل، بهعنوان تحولی در جهت خروج منازعه و قواعد درگیری از ریل مرسوم خود طی این چند دهه و نوعی معادلهسازی در امتداد پیامدهای "طوفانالاقصی" و وضعیت قفلشده اسرائیل در غزه قلمداد شد.
اکنون آمریکا به شکل جدیتر از قبل و با قید فوریت از طریق عادیسازی مناسبات ریاض و تلآویو به دنبال تبدیل این تهدیدهای بیسابقه علیه اسرائیل در منطقه به فرصتهای راهبردی، برهم زدن معادلات امنیتی در حال شکلگیری پس از "طوفانالاقصی" و پایهریزی نظم امنیتی نوینی در خاورمیانه است.
البته در این میان، در کنار آمریکا، برخی متحدان آن در منطقه از عربستان و امارات گرفته تا اردن و مصر نیز در این نگرانی شریکاند و اتفاقاً حذف حماس در غزه هدف مشترک این طرفها نیز بوده و هست.
اما رفته رفته دشواری تحقق این هدف با طولانیتر شدن جنگ، پیامدهای آن در جبههبندیهای منطقهای، همچنین بالا گرفتن تنشها و اتفاقات اخیر در سطح منطقه و تاثیرات آن بر چشماندازهای کلان اقتصادی، موجب نگرانی بیشتر این طرفها شده است.
ازاینرو، به نظر میرسد که امروز خود بنسلمان نیز به عادیسازی روابط با اسرائیل بیش از گذشته اهمیت میدهد و پیوستهای امنیتی آن را ضروریتر از قبل برای خلقِ معادلۀ کلان امنیتی در منطقه در مواجهه با ایران و شرایط کنونی را واجد فرصتی "بیسابقه" برای انعقاد پیمان دفاع مشترک با آمریکا میپندارد که هدف از آن هم روشن است.
یکی از ارکان این توافقنامه، ایجاد سپر پدافندی مشترک و چندلایه در منطقه است که آمریکا پس از حملات اخیر ایران، آن را یک ضرورت فوری و خطِّ مقدم پدافندی برای اسرائیل میداند و برخی متحدان عرب آمریکا نیز آن را اکنون ضرورتی راهبردی میپندارند.
البته این تحولات در حالی است که یک سال از "آشتی تشریفاتی" میان تهران و ریاض میگذرد؛ اما در این مدت، روابط رسمی وارد فاز گفتوگوهای عمیق امنیتی و سیاسی نشد. البته گویا این شکل روابط هم مطلوب ریاض برای کنترل و مهار واکنشها و پیامدهای عادیسازی روابط با اسرائیل است.
در کل، به نظر میرسد که آمریکا میخواهد همزمان با پایان جنگ غزه از برگ عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان رونمایی کند؛ زمانی که دلالتهای معنادار و روانشناختی مهمی هم دارد.
احتمالاً واشنگتن میخواهد در وهله نخست فضای کنونی و دلالتهای شکل پایان جنگ از طریق توافق با حماس و باقیماندن این تشکیلات را که به معنای شکست جنگ و مکمل هفتم اکتبر است، معکوس کند.
واقعیت اما این است که عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل مانند عادیسازیهای قبلی نیست؛ بلکه این اتفاق در صورتی که رخ دهد، یک تحول ژئوپلیتیکی واجد فرمتها و پیامدهای امنیتی سهمگین در سطح منطقه است و احتمالاً متعاقب آن، کشورهای عربی و اسلامی بیشتری به تأسی از عربستان نظر به جایگاه خاصش به این روند بپیوندند.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴منطقه در آستانه یک تحول ژئوپلیتیک؟
✍️ صابر گلعنبری
برخلاف برآورد و اظهارات برخی مسئولان و ناظران، روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان از دستور کار خارج نشده و بهجد هم پیگیری میشود. سخنان دیروز وزرای خارجه آمریکا و عربستان نشانگر قریبالوقوع بودن این اتفاق است.
بلینکن در ریاض گفت که گفتوگوها در ماه مارس دربارۀ عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو "پیشرفت بسیار خوبی" داشته و این فرایند بهزودی نهایی میشود. بنفرحان نیز از امضای توافقنامههایی دو جانبه میان عربستان و آمریکا در آیندۀ "بسیار نزدیک" خبر داد.
روند عادیسازی روابط میان دو طرف که از زمان ترامپ آغاز و در عهد بایدن نیز پیگیری میشد، با عملیات "طوفانالاقصی" حماس برای مدتی متوقف شد؛ ولی با طولانیتر شدن جنگ غزه، رفتهرفته ازسرگرفته شد و تقریباً از ماه چهارم آن به شکل جدیتر با دیدارها و تماسهای فشردهای دنبال شد.
اکنون این روند تحت تاثیر دو عامل برای دولت آمریکا از اهمیت بیشتری با قید فوریت برخوردار شده است.
نخست، "طوفان الاقصی" و آسیب بیسابقه وارده به پرستیژ امنیتی و نظامی اسرائیل، بازدارندگی آن در منطقه، نگرانی از پیامدهای راهبردی این اتفاق در جهت بنیانگذاری معادلات امنیتی جدید بهویژه پس از طولانیتر شدن جنگ غزه و بنبست راهبردی که اسرائیل پس از هفت ماه جنگ با آن مواجه است و نیز نبود چشماندازی روشن برای خروج ظفرمندانۀ اسرائیل از این وضعیت که در نوع خود پیامدهای حملۀ هفتم اکتبر را تشدید میکند.
عامل دوم هم تنش بیسابقه و مستقیمی است که اخیراً میان ایران و اسرائیل رخ داد و به حملۀ مستقیم ایران ختم شد که این حمله صرفنظر از پاسخ محدود اسرائیل، بهعنوان تحولی در جهت خروج منازعه و قواعد درگیری از ریل مرسوم خود طی این چند دهه و نوعی معادلهسازی در امتداد پیامدهای "طوفانالاقصی" و وضعیت قفلشده اسرائیل در غزه قلمداد شد.
اکنون آمریکا به شکل جدیتر از قبل و با قید فوریت از طریق عادیسازی مناسبات ریاض و تلآویو به دنبال تبدیل این تهدیدهای بیسابقه علیه اسرائیل در منطقه به فرصتهای راهبردی، برهم زدن معادلات امنیتی در حال شکلگیری پس از "طوفانالاقصی" و پایهریزی نظم امنیتی نوینی در خاورمیانه است.
البته در این میان، در کنار آمریکا، برخی متحدان آن در منطقه از عربستان و امارات گرفته تا اردن و مصر نیز در این نگرانی شریکاند و اتفاقاً حذف حماس در غزه هدف مشترک این طرفها نیز بوده و هست.
اما رفته رفته دشواری تحقق این هدف با طولانیتر شدن جنگ، پیامدهای آن در جبههبندیهای منطقهای، همچنین بالا گرفتن تنشها و اتفاقات اخیر در سطح منطقه و تاثیرات آن بر چشماندازهای کلان اقتصادی، موجب نگرانی بیشتر این طرفها شده است.
ازاینرو، به نظر میرسد که امروز خود بنسلمان نیز به عادیسازی روابط با اسرائیل بیش از گذشته اهمیت میدهد و پیوستهای امنیتی آن را ضروریتر از قبل برای خلقِ معادلۀ کلان امنیتی در منطقه در مواجهه با ایران و شرایط کنونی را واجد فرصتی "بیسابقه" برای انعقاد پیمان دفاع مشترک با آمریکا میپندارد که هدف از آن هم روشن است.
یکی از ارکان این توافقنامه، ایجاد سپر پدافندی مشترک و چندلایه در منطقه است که آمریکا پس از حملات اخیر ایران، آن را یک ضرورت فوری و خطِّ مقدم پدافندی برای اسرائیل میداند و برخی متحدان عرب آمریکا نیز آن را اکنون ضرورتی راهبردی میپندارند.
البته این تحولات در حالی است که یک سال از "آشتی تشریفاتی" میان تهران و ریاض میگذرد؛ اما در این مدت، روابط رسمی وارد فاز گفتوگوهای عمیق امنیتی و سیاسی نشد. البته گویا این شکل روابط هم مطلوب ریاض برای کنترل و مهار واکنشها و پیامدهای عادیسازی روابط با اسرائیل است.
در کل، به نظر میرسد که آمریکا میخواهد همزمان با پایان جنگ غزه از برگ عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان رونمایی کند؛ زمانی که دلالتهای معنادار و روانشناختی مهمی هم دارد.
احتمالاً واشنگتن میخواهد در وهله نخست فضای کنونی و دلالتهای شکل پایان جنگ از طریق توافق با حماس و باقیماندن این تشکیلات را که به معنای شکست جنگ و مکمل هفتم اکتبر است، معکوس کند.
واقعیت اما این است که عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل مانند عادیسازیهای قبلی نیست؛ بلکه این اتفاق در صورتی که رخ دهد، یک تحول ژئوپلیتیکی واجد فرمتها و پیامدهای امنیتی سهمگین در سطح منطقه است و احتمالاً متعاقب آن، کشورهای عربی و اسلامی بیشتری به تأسی از عربستان نظر به جایگاه خاصش به این روند بپیوندند.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from سخنرانیها
✍️ دکتر محمدرضا سرگلزایی
(روانپزشک و پژوهشگر حوزه فلسفه)
🖊صداقت دروغ سیاست
@sokhanranihaa
گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن و لحن کلام او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".
کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.
در کتاب 1984 ، جورج اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه ای وجود دارد به نام "وزارت حقیقت" که بر خلاف نامش، وظیفه اش پنهان کردن حقیقت و انتشار دروغ است، دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقیقت و پرده برداری از دروغ تبدیل به یک "عمل سیاسی" می شود و شما با "نه گفتن" به دروغ های بزرگ و "کلان روایت ها" یک "اپوزیسیون" محسوب می شوید!
هانا آرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:
"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده ی حقیقت حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب می شود!"
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید!
پی نوشت:
۱ - درباره موضوع "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" در فصل اول کتاب "راهی به رهایی" استاد مصطفی ملکیان بحث مفصلی با دیدگاه "فلسفه اخلاق" آمده است. این کتاب را انتشارات نگاه معاصر منتشر کرده است.
۲ - کتاب 1984 جورج اورول با ترجمه صالح حسینی توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. بنده نیز یادداشتی تحت عنوان:
جورج اورول فروید و توتالیتاریسم نوشته ام که مبتنی بر ماجرای این کتاب است.
۳ - درباره هانا آرنت مقاله ای با عنوان هانا آرنت کارل یاسپرز و مسئوليت سیاسی نوشته ام. برای مطالعه درباره آرای آرنت می توانید کتاب "هانا آرنت - نوشته دیوید واتسن" را با ترجمه فاطمه ولیانی از انتشارات هرمس بخوانید.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sedanet
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
(روانپزشک و پژوهشگر حوزه فلسفه)
🖊صداقت دروغ سیاست
@sokhanranihaa
گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:
گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن و لحن کلام او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".
کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.
اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.
در کتاب 1984 ، جورج اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه ای وجود دارد به نام "وزارت حقیقت" که بر خلاف نامش، وظیفه اش پنهان کردن حقیقت و انتشار دروغ است، دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقیقت و پرده برداری از دروغ تبدیل به یک "عمل سیاسی" می شود و شما با "نه گفتن" به دروغ های بزرگ و "کلان روایت ها" یک "اپوزیسیون" محسوب می شوید!
هانا آرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:
"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده ی حقیقت حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب می شود!"
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید!
پی نوشت:
۱ - درباره موضوع "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" در فصل اول کتاب "راهی به رهایی" استاد مصطفی ملکیان بحث مفصلی با دیدگاه "فلسفه اخلاق" آمده است. این کتاب را انتشارات نگاه معاصر منتشر کرده است.
۲ - کتاب 1984 جورج اورول با ترجمه صالح حسینی توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. بنده نیز یادداشتی تحت عنوان:
جورج اورول فروید و توتالیتاریسم نوشته ام که مبتنی بر ماجرای این کتاب است.
۳ - درباره هانا آرنت مقاله ای با عنوان هانا آرنت کارل یاسپرز و مسئوليت سیاسی نوشته ام. برای مطالعه درباره آرای آرنت می توانید کتاب "هانا آرنت - نوشته دیوید واتسن" را با ترجمه فاطمه ولیانی از انتشارات هرمس بخوانید.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sedanet
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
اندیشه انتقادی
(درآمدی بر فلسفه سیاسی)
دکتر محمدرضا نیکفر
جلسه پنجم: مدرنیته
📌 جلسه قبلی اینجا
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
اندیشه انتقادی
(درآمدی بر فلسفه سیاسی)
دکتر محمدرضا نیکفر
جلسه پنجم: مدرنیته
📌 جلسه قبلی اینجا
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹