Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
شعری زیبا و تکان دهنده❌
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ما دوره گرد
داد می زد : کهنه قالی می خرم
دست دوم ، جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری ، شیشه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید ، بغض اش شکست
اول #ماه است و #نان در سفره نیست
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!
سوختم ، دیدم که بابا پیر بود
بدتر از او ، خواهرم دلگیر بود
بوی نان تازه هوش اش برده بود
اتفاقا مادرم هم ، روزه بود
صورت اش دیدم که لک برداشته
دست خوش رنگ اش ، ترک برداشته
باز هم بانگ درشت پیرمرد
پرده اندیشه ام را پاره کرد...،
دوره گردم ، کهنه قالی می خرم
دست دوم ، جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری ، شیشه خالی می خرم
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت: "آقا، #سفره_خالی می خرید؟!!
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#کانالکندوله
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ما دوره گرد
داد می زد : کهنه قالی می خرم
دست دوم ، جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری ، شیشه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید ، بغض اش شکست
اول #ماه است و #نان در سفره نیست
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!
سوختم ، دیدم که بابا پیر بود
بدتر از او ، خواهرم دلگیر بود
بوی نان تازه هوش اش برده بود
اتفاقا مادرم هم ، روزه بود
صورت اش دیدم که لک برداشته
دست خوش رنگ اش ، ترک برداشته
باز هم بانگ درشت پیرمرد
پرده اندیشه ام را پاره کرد...،
دوره گردم ، کهنه قالی می خرم
دست دوم ، جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری ، شیشه خالی می خرم
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت: "آقا، #سفره_خالی می خرید؟!!
🇯🇴🇮🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#کانالکندوله