باشگاه روزنامه‌نگاران ایران
7.89K subscribers
3.66K photos
94 videos
3 files
394 links
نگاهی به دنیای روزنامه‌نگاران و روزنا‌مه‌نویسی در ایران

تماس
@amontajabi
اکبر منتجبی

@motaherii
محمد طاهری

کانال دوم ما:
سبک زندگی روزنامه‌نگاران
@journalistslifestyle

کانال سوم ما:
روزنامه‌نگاران اقتصادی
@Economicjournalists
Download Telegram
پاسخ‌های دکتر بهروز بهزادی مدیر مسئول و‌ سردبیر روزنامه‌ی اعتماد به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران

۱.خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
همیشه عاشق خواندن و نوشتن بوده‌ام و اگر این کار را از من بگیرند فکر می‌کنم باید را بهشت زهرا را در پیش بگیرم.

۲.از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید؟
من ژورنالیست روزنامه و رادیو تلویزیون بودم. در روزنامه از آغاز کار خودم بودم و از هیچ کس تقلید نمی‌کردم. البته همیشه دوست داشتم در یادداشت نویسی نثری شبیه «احمد احرار» داشته باشم. او در عین سادگی بسیار زیبا می‌نوشت. من ساده نویسی را از او یاد گرفتم. اینکه زیبا می‌نویسم یا نه قضاوتی ندارم. گرچه دوست دارم بهتر از اینکه حالا می‌نویسم، بنویسم. البته به دلیل اینکه من زبان انگلیسی را از دوره دبیرستان در انجمن ایران وانگلیس خوانده بودم از معدود روزنامه‌نگاران زباندان بودم. به همین دلیل با کارهای اوریانا فالاچی آشنا شدم. شاید مختصر آرزویی داشتم که یک روزنامه‌نگار بین المللی مثل او شوم. گرچه فالاچی ایتالیایی بود ولی کارهایش در مطبوعات غرب غوغایی به راه انداخته بود. در رادیو تلویزیون هم از داخلی‌ها تاثیر نگرفتم ولی سلطه‌یی که والتر کرانکایت امریکایی به عنوان یک انکر من داشت همیشه مرا مجذوب می‌کرد. من او را در حاضر جواببو تکیه کلام و بسیاری دیگر از صنایع گویندگی تلویزیون می‌ستودم.

۳.آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟
هنوز به آنجایی که می‌خواستم نرسیده‌ام و شاید دیگر وقتی هم برای این کار نداشته باشم.
البته گفتی است، از سال ۴۷ که وارد دنیای ژورنالیزم شدم، تا امروز بیش از ۵۵ سال است که خود را یک خبرنگار خوب می‌دانم ولی نزدیک ۵۰ سال کار سردبیری کرده ام و افتخار می کنم که روزنامه‌نگاران خوبی تقدیم جامعه کرده‌ام.

۴.آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
من خودم عاشق این کارم و معتقدم کسی که عشق به روزنامه‌نگاری نداشته باشد باید این حرفه را رها کند.

۵.آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
در کل ما ایرانیان به جامعه‌مان بسیار جفا کرده ایم. ایران باید امروز پیشرفته و توسعه یافته ترین کشور غرب آسیا می‌بود و روزنامه‌نگاری هم متاثر از شرایط امروز کشور است. من نیز در چنین ضایعه‌ای به اندازه خودم نقش دارم.

۶.الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
در واقع من این روزها به خاطر کارهای مدیر مسوولی و در کنارش سردبیری وقت زیادی برای کتاب خواندن ندارم.

پارسال خاطرات علم را خواندم و البته بک بار دیگر به گذشته باز گشتم و خاطرات هویدا را خواندم و برای کتابی که در آینده باید بخوانم تصمیمی نگرفته‌ام. البته که خاطرات شفاهی بسیاری گوش کرده‌ام و اگر فرصت شود گوش می‌دهم.

۷.بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
هیچ فیلمی بر من تاثیر نمی‌گذارد ولی در سال ۴۰۲ تقریبن هیچ فیلم و سریالی را کامل ندیدم.

۸.بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
کنسرتی نرفتم ولی از گذشته عادت دارم در اتومبیل که هستم موسیقی کلاسیک گوش کنم. باید اقرار کنم که در زنگی شاید هزاران بار «چهار فصل ویوالدی» را گوش کرده باشم و هنوز هم در رانندگی بلند مدت آن را گوش می‌کنم و لذت می‌برم.

۹.اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
کتاب می‌نوشتم. شعر می گفتم. شغلی در حوالی ادبیات پیدا می‌کردم

۱۰.اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
فکر می‌کنم خواهم مرد

۱۱.چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
این که به آرزوی بزرگ ۶۰ سال گذشته‌ام برسم و آن زندگی در ایرانی آباد و آزاد است

۱۲.سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
خیلی چیزها می‌نویسم تا شاید روزی منتشر شود. مثل بقیه مردم فضای مجازی و معاشرت در آن کلی وقتم را می‌گیرد

۱۳.هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
گفتنش آسان نیست.

۱۴.آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
نه تنها ضروری نیست، بلکه خیانت است.

۱۵.بزرگترین دارایی شما چیست؟
بزرگترین دارایی من مطالبی است که طی ۶۰ سال گذشته در مطبوعات نوشته‌ام. یا فیلم هایی است که پیش از انقلاب ساخته‌ام که در مورد اخیر نمی‌دانم هنوز هستند یا نه؟

۱۶.بزرگترین ترس شما چیست؟
از هیچ چیز و هیچ کس جز خدا نمی‌ترسم

۱۷.رویای شما چیست؟
تکراری است اما باز می‌نویسم ایرانی آزاد و آباد.

۱۸.چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
دلگیری‌ها و اختلافات.

۱۹.حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
اعتماد. اینکه بدانیم همه وطن‌مان را دوست داریم.

۲۰.مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
تنها یک مزیت تمامی معایب آن دور می ریزد.

@JournalistsClub1
آقای مجتبی احمدی، سردبیر ماهنامه‌ی ادبی جُنگ مس و طراح گرافیست، به مناسبت هدیه‌‌ی نوروزی، لوگو و نشان‌واره‌ای برای باشگاه روزنامه‌نگاران ایران طراحی کرده‌اند که از ایشان بابت این ذوق و هنر و هدیه‌ای که به ما دادند بسیار سپاس‌گزاریم‌‌ و از این پس از این لوگو استفاده خواهیم کرد.

@JournalistsClub1
شهاب جعفرزاده طراح و کارتونیست به بیست سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران پاسخ داده و در پاسخ به یکی از سئوالات که آیا فلسفه‌ی خاصی را در کارهایت دنبال می‌کنی، می‌گوید اصلی که به آن پایبند هستم این است که تن به ابتذال ندهم تا به هر طریق ممکن دیده شوم. اثر هنری باید چشم نواز باشد اما نباید مبتذل شود.

پاسخ‌های آقای جعفرزاده به سئوالات باشگاه روزنامه‌نگاران ایران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های شهاب جعفرنژاد به بیست سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران را می‌خوانید:

خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
آدمی که سعی کرده به حد توانش، از خانواده تا جامعه‌اش مفید باشد

از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید؟
علاقمندی من به هنر کارتون و کاریکاتور با طراحی‌های جناب استاد جواد علیزاده آغاز شد و در ادامه با الهام گرفتن از طراحی‌های ایشان و مجله‌شان که آثار ژان مولاتیه کاریکاتوریست بزرگ فرانسوی را منتشر می‌کرد با تکنیک این هنر آشنا شدم و رفته رفته و با تلاش به تکنیک شخصی خودم رسیدم.

آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟
طبعا هنر همیشه بی‌انتهاست و هر روز می ‌شود در هنر ، تازه شد و مکاشفه کرد. همیشه فکر می‌کنم می‌شود بهتر از چیزی که هستم باشم.

آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
یکی از اصولی که همیشه به آن پایبند بودم تن ندادن به ابتذال برای به هر طریق دیده شدن است. همیشه سعی کردم هنری ارائه بدم که چشم‌نواز باشد.

آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
احساس می کنم بی‌ثمر نبوده‌ام در این مسیر و چه به لحاظ تلنگر فرهنگی و چه آثاری که به روح و احساس مرتبط است، تاثیراتی گذاشته‌ام.

الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
الان در حال اتمام کتاب «کتابخانه نیمه شب» نوشته‌ی مت هیگ هستم. قبل از آن برای بار چندم جنایت و مکافات داستایفسکی رو مطالعه کردم و برای بعد کتاب‌های زیادی دارم که هنوز نمیدانم کدام را شروع کنم.... برای انتخاب کتاب‌هایی که می‌خوانم به دنبال دلیل خاصی نیستم، البته اسم نویسنده و تعریفی که دوستان اهل کتابم توصیه می‌کنند، موثر است.

بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
در یک سال اخیر سریال «تد لاسو» را دیدم که اگرچه مایه‌های فانتزی و کمدی داشت اما به لحاظ روانشناختی قابل تأمل بود، موضوع اعتماد به نفس و مثبت نگری را به من یادآوری کرد.
اخیرا نیز فیلم یک زندگی را هم دیدم با بازی آنتونی هاپکینز که قصه‌ای واقعی داشت و به لحاظ نقش یک انسان در نجات همنوع بسیار ارزشمند بود.

بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
امسال هیچ کنسرتی نرفتم و موسیقی که به دلم نشست تک آهنگ‌هایی از محسن چاوشی بود به اسم ذره بین که طرح کاورش را هم خودم طراحی کردم و آهنگ در زلف تو آویزم با صدای علیرضا قربانی.

اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
اگر طراح و کارتونیست نمی‌شدم شاید وارد مقوله فیلم‌سازی و نویسندگی می‌شدم، البته این دو کار را در مقیاسی کوچک در ساخت موزیک ویدیو و یا تیزر سازی انجام داده‌ام و همچنان به آن مشغولم.

اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
من همین الان هم مشغول ویدیو سازی هستم تا طراحی و کاریکاتور. بنابراین قبلش به این موضوع فکر کرده‌ام، اما غیر از اینها حقیقتا هیچ کاری بلد نیستم حتی بستن یک لامپ!

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
صادقانه جواب بدهم با فاکتور گرفتن از موضوع سلامتی، اینکه آثارم اثر گذار باشند خیلی خوشحالم می کند و همینطور سفر کردن را بی‌اندازه دوست دارم.

سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
بعد از فیلم و سریال و کتاب، پلی استیشن و بازی فوتبال مهم‌ترین سرگرمی من است.

هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
از اهالی موسیقی همیشه عاشق ویگن بودم و هستم، همچنین سیاوش قمیشی را بی‌اندازه دوست دارم و دوستی عمیقی بین ما هست. از اهالی سینما عاشق خسرو شکیبایی بودم و هستم.

آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
سانسور عملا هیچ کمکی به هیچ چیزی در جامعه نکرده و نخواهد کرد. حقیقت باید بدون کوچکترین دخالتی در معرض چشمان انسان واقع شود و دخل و تصرف و وارونه و الکن نشان دادن موضوعات فقط بیانگر ترس از واقعیتی‌ست که در جریان است.

بزرگترین دارایی شما چیست؟
بزرگترین دارایی من خانواده‌ام است و عشق و حمایت و مهربانی که در این حلقه وجود دارد.

بزرگترین ترس شما چیست؟
از دست دادن‌ها.... پدرم را که از دست دادم بخشی از قلبم متلاشی شد، و می‌ترسم از این از دست دادن‌ها.

رویای شما چیست؟
رویای من حقیقتا صلح و آرامش و خنده است برای همه‌ی انسانها

چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
جنگ و ظلم.

حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
چیزی که این روزها ترسناک است عدم حس کنجکاوی و مطالعه درباره‌ی پدیده‌ها اتفاق‌ها و خبرهاست، و پذیرفتن بی‌چون و چرای همه موضوعات. من از آدم‌های دست پرورده، روبات‌گونه و بدون تفکر که هر روز فراگیرتر و بیشتر می‌شوند وحشت دارم.

مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
متوجه نشدم.

@JournalistsClub1
خانم نغمه دانش آشتیانی روزنامه‌نگار حوزه‌ی فرهنگی و عضو هیأت مدیرها انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران در پاسخ به این سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران که آیا دغدغه‌ی خاصی را در روزنامه‌نگاری دنبال می‌کنید، می‌گوید بله. اینکه سمت حقیقت بایستم و بازتاب صدای مردم باشم.

پاسخ‌های نغمه دانش آشتیانی به سئوالات باشگاه روزنامه‌نگاران ایران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های نغمه دانش آشتیانی به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران را در ادامه بخوانید:

خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
این «منِ» در حال تغییر و تحول شاید اجازه این را ندهد که یک تعریف و توصیف یکسان از خودم ارائه کنم ولی چیزی که سعی کرده‌ام به عنوان هسته مرکزی شخصیتم در نظر بگیرم، پایبندی به اصول اخلاقی و شرافت و آزادگی است. تلاشم را کرده‌ام و می‌کنم جایی اگر حقیقتی بر من آشکار شد نه به منفعت نه از ترس، چشم بر آن حقیقت نبندم. همچنین در مسیر زندگی فهمیدم که بدون محبت کردن و احترام گذاشتن به دیگری، این «من» منِ ناقصی خواهد بود.

از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید؟
گرچه این افتخار را داشته‌ام که بزرگانی از مطبوعات را ببینم و با آنها کار کنم ولی فکر می‌کنم درنهایت از هر کدام چیزی به یادگار بردم و بیشتر به اصول روزنامه‌نگاری پایبند ماندم.

آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟
باتوجه به شرایط و امکاناتی که در اختیارم بود حتما می‌توانستم انسان بهتر و موفق‌تری باشم ولی در عین سخت‌گیری و صداقتی که با خودم دارم، فکر می‌کنم در حق خود کم‌کاری نکرده‌ام.

آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
داشتن دغدغه مردم و شنیدن و بازتاب دادن صدای مردم برایم اساس کار رسانه بوده و است. ایستادن سمت حقیقت و باج ندادن به کانون‌های قدرت و حفظ رویکرد منتقدانه از دیگر نکاتی است که برایم کار در رسانه را معنادار کرده است.

آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
متر و معیاری برای سنجش این موضوع در دست ندارم ولی تلاشم را کرده‌ام در حوزه تخصصی خود در رسانه کار دقیق و تمیز و اصولی انجام دهم و باتوجه به اینکه سعی داشته‌ام رویکرد منتقدانه داشته باشیم، معتقدم این رویه می‌تواند تاثیر مثبتی از سوی رسانه بر حوزه‌های مربوطه بگذارد. همچنین سعی کردم در محیط کارم نیز رویکرد معلمی داشته باشم تا بچه‌های جدید بتوانند برای برداشتن گام‌های خود روی من حساب کنند و همچنین هرگز آنها را از نوشتن حقیقت‌ها و نقدها منع نکردم. در محیط تحریریه‌ها  نیز مبنایمان بر این بود که راست بنویسیم و کنار مردم باشیم و مطالبه‌گر.

الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
در حال حاضر مشغول مطالعه کتاب «من سرگذشت یاسم و امید» هستم. کتابی که قبل از آن مطالعه کردم «تراژدی‌های کوچک پوشکین» بود و در برنامه‌ام است در تعطیلات نوروز کتاب «درباره تجدد، سیاست، فرهنگ» را بخوانم.

بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
باتوجه به اینکه بخشی از کار من متمرکز بر صنعت تصویر است لذا در طول سال تعداد زیادی فیلم و سریال می‌بینم؛ آنقدری که درنهایت ترکیبی از همه آنها و بخشی از هر یک از آنها در من ته‌نشین می‌شود.

بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
در سال اخیر این افتخار را داشتم که در کنار جناب علیرضا قربانی در تور کنسرت‌هایشان حضور داشته باشم و گرچه بسیار او را شنیدم ولی هربار بیشتر در آثارش غوطه خوردم.

اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
معلم، مربی شنا، جهانگرد.

اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
به ترجمه کتاب‌هایی که نیمه کاره دستم مانده است، می‌پردازم. البته از گذشته نیمه‌دور در حوزه روابط عمومی نیز فعالیت داشته‌ام.

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
سربلندی ایرانم.

سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
تئاتر دیدن، گشت و گذار و قدم زدن در خیابان‌ها، تماشای مغازه‌ها، معاشرت با دوستانم، مسافرت، بودن در خانه و گپ و گفت با خانواده.

هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
مایکل جکسون.

آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
ایجاد محدودیت بر شکل و نوع محتوای رسانه یک ضرورت انکارناپذیرست ولی اگر قرارست این صحبت‌ها مجوزی در دست افرادی باشد که سیستم نظارت و سانسور را به شکلی که ما در این سال‌ها تجربه کرده‌ایم پیش ببرند باید بگویم ما در یک سمت و سو نیستیم.

بزرگترین دارایی شما چیست؟
خانواده و دوستانم.

بزرگترین ترس شما چیست؟
زندگی پس از مرگ عزیزانم.

رویای شما چیست؟
ایرانِِ سربلند و برخوردار.

چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
برخی از خاطرات را.

حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
پاکدستی و صداقت و ایران‌دوستی.

مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
در حدود مدنظرِ این سوال، برای تنوع در جامعه قائل به معایب نیستم و هر شکل از تنوع را لازمه یک جامعه پویا می‌دانم. همچنین تنوع در همه ارکانش باعث بالا رفتن تاب‌آوری، دیگرپذیری و پرهیز از بسیاری از حذف‌ها خواهد شد.

@JournalistsClub1
باشگاه روزنامه‌نگاران ایران به‌مناسبت فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی ایرانیان، بیست سئوال از برخی روزنامه‌نگاران پرسیده است.

آقای رضا خجسته رحیمی روزنامه‌نگار و سردبیر مجله‌ی اندیشه پویا در پاسخ به این سئوال که آیا در امر روزنامه‌نگاری فلسفه‌ی خاصی را دنبال می‌کنید می‌گوید: خلاف جریان باش، نترس و فکر روشن را جایگزین روشنفکری کن.

پاسخ‌های رضا خجسته رحیمی، به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های رضا خجسته رحیمی به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران:

خودتان را در یک جمله توصیف کنید؟
روزنامه‌نگار نارضا، اول از خودش.

از چه روزنامه‌نگاری بیش‌ترین تاثیر را گرفته‌اید و دقیقا چه تاثیری؟
جسارت نمی‌کنم ادعا کنم تاثیری، اما جادوی قلم "صدرالدینِ" روزنامه‌نگاری ایران، زنده‌یاد "الهی" را می‌ستایم. از نثر تک‌نگاری‌های دوران میانسالی داریوش آشوری و آیدین آغداشلو لذت می‌برم و یاد می‌گیرم.اما الگوی ایده‌آل‌ام در روزنامه‌نگاری آلبرکاموست با این جمله: روزنامه‌نگار باید جهت‌گیری کند بی‌آن‌که جانبداری کند؛ فشرده‌ترین مانیفست روزنامه‌نگاری در نشانِ مرز پرواز و سقوط روزنامه‌نگار. و با عمل به همین یک دستور؛ اوست که برایم تا همیشه چراغی‌ست والگویی از شرف روزنامه‌نگاری.

آیا به آنجایی که مدنظرتان بود، رسیده‌اید؟
با مغناطیس بهار مطبوعات پس از دوم‌خرداد معماری را رها کردم و عاشق روزنامه‌نگاری شدم. ازآن بعدتر هرچه بیش‌تر دویدیم، دورتر شدیم. ما استحقاق تیراژهای بالاتر، سرمایه‌گذاری‌های بسی جذاب‌، و رقم خوردن فصلی‌نو در روزنامه‌نگاری‌مان را داشتیم اما تقدیرمان شد ادامه دادن به ادامه دادن.به قول استاد شفیعی کدکنی: فراخای جهان سرشار از آزادی و شادی‌ست/اگر این دیو و این دیوار بگذارد. به‌رغم این‌ها، در این‌جای جهان که به قول زنده‌یاد بورقانی، قدت را با اشعه‌ لیزر رد می‌زنند و چون بالا گرفت، خوش‌شانس باشی پایت را می‌زنند و بدشانس اگر، سرت می‌رود، ما از بخت‌یاران بودیم که روی سرمان راه می‌رویم؛ شکرگزار نباید بود؟

آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
در محتوا: خلاف جریان باش، نترس و فکر روشن را جایگزین روشنفکری کن.
در فرم: کیفیت را فدای کمیت نکن و در تجربه‌ی فرم‌های نوشتن و خلق محتوا همواره نوجو باش.

آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
اگر پیشرفت فقط آرزو و رویا نبود و در بیداری لمسش می‌شد کرد، آن‌وقت دیگر مهم نبود باعثش هر آنکه باشد.

الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
الان: مسئولیت و داوریِ هانا آرنت. قبلش: آثار کولاکوفسکی به فارسی و انگلیسی(به واسطه کار مجله، که چه فرصت بی‌نظیری شد). بعدتر: اگر عزمی باشد، ترجمه‌نشده‌های رمون آرون. چرا؟ تا اطلاع ثانوی هرآنچه ما را به عبور از روشنفکری رومانتیسم‌زده‌مان و بازگشت به عقل سلیم فرابخواند.

بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
فیلم روی علف‌های خشکِ بیگله جیران: که چاره‌ای نیست از رواقی زیستن، اگرچه ناممکن. سریال وراثت: که قدرت، فساد،استبداد.

بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
شرمنده حنجره خسته علیرضا قربانی اگر نمی‌شدم، برای لمس صدای دوست‌داشتنی‌اش در ایستگاهی از کارناوال کنسرت‌هایش حاضر می‌شدم.
بارها و بارها: سرو چمان استاد شجریان، در اجرای کالسروهه(چه اجرای روح‌گشایی).

اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
قاعدتا معماری که درسش را خوانده‌ام،چون قدرت خلق زیبایی دارد.

اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می روید؟
اگراستحقاق و حق برخورداری از مجوز انتشارات بود، حتما تا امروز کار نشر و تولید کتاب را آغاز کرده بودم.والبته وقتی کار دوست روزنامه‌نگار بیکار به ردصلاحیت در رانندگی اسنپ رسیده،چه جای این شکوه‌های سانتیمانتال. این در اگر بسته شود؟ فعلن که پا لای در است. اما به‌فرض که قلم پا شکست؟شاید معماری، یا هرکار کوچکی که با آن بتوان زیبایی ومعنا آفرید؛فرقی نمی‌کند.

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
لحظه‌های خوب؛ از غذای خوب تامعاشرت خوب.به قول محمد فاضلی:همین موفقیت‌های کوچک.

سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
زمانی سفر بود.دوره‌ای دویدن و پناه به طبیعت.و اکنون:جنگی تن‌به‌تن، پرشور و جذاب با دلمردگی.

هنرمند محبوب شما کیست؟
محمدرضا شجریان: جادوی صدا.
اینگمار برگمان: جادوی تصویر.
عبدالله کوثری: جادوی ترجمه به زبان فارسی.

آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
ناچاریم. از مارکس فقط این گفته‌اش را خادمم که:این سانسورچی‌ها با چنین ادعاهایی و نبوغی چرا ما را از استعدادشان در خلق آثار محروم کرده‌اند!(نقل به مضمون)

بزرگترین دارایی شما چیست؟
امید در شوره‌زار یاس.

بزرگترین ترس شما چیست؟
بسته‌شدن پنجره‌های توسعه کشور/پیروزی نومیدی بر امید.

رویای شما چیست؟
عبور ازمدل استثنایی در حکمرانی/یک روزگار عادی.

چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
وای از این حلقه بسته مدیران و سیاستمداران ایرانی.

حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
اعراض از عقل سلیم.

مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
اگر مزایایش را تجربه می‌کردیم، آن‌وقت بهای معایبش را هم می‌پرداختیم؛ چه‌باک.

@JournalistsClub1
کیان عبداللهی سردبیر خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سئوال که آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید می‌گوید: امیدوارم. حداقل امیدوارم ضربه‌ای به جامعه نزده باشم.

پاسخ‌های آقای عبداللهی، به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های کیان عبداللهی سردبیر تسنیم به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران:

۱.خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
جمله نیست؛ کلمه‌ است. سعی می‌کنم «جستجوگر» باشم.

۲. از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته اید و دقیقاً چه تاثیری گرفته‌اید؟
فقط یک روزنامه‌نگار نیست؛ از مجموعه‌ای از اهالی قلم و رسانه، نکاتی را دوست دارم و می‌‌پسندم‌ و سعی کردم تاثیر هم بپذیرم.

۳. آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟
موقعیت شغلی و‌ جایگاه خاصی تا به‌حال مدنظرم نبوده که بسنجم رسیده‌ام یا نه، ولی به لحاظ این‌که «کار» شایانی انجام داده باشم، فکر می‌کنم متاسفانه هنوز نه.

۴.آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
«گفتگو» مهمترین چیزی است که دوست داشتم و دارم‌، که دنبال کنم. البته نه صرفاً به عنوان یک قالب خبری بلکه معتقدم در رسانه «حقیقت» از طریق «دیالوگ» و گفتگو بهتر و بیشتر ظهور می‌کند.

۵. آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
امیدوارم. حداقل امیدوارم ضربه‌ای به جامعه نزده باشم!

۶.الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعداً چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
الان غیر از «سر آغاز کار هنری» هایدگر و «ابن سینا و خرد ایرانی» دکتر قاسم پورحسن که موضوعیت درسی هم دارد، «تجربه مدرنیته» مارشال برمن را هم می‌خوانم.

قبلش «جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی» سهیل کثیری‌نژاد، بعداً «پایاب شکیبایی» محمدجواد ظریف.

کلاً به چند حوزه علاقه دارم؛ «عدالت» در اندیشه سیاسی، «بنیاد حقیقت» در فلسفه به طور کلی، «تاریخ و سیاست منطقه غرب آسیا» و خاطرات مقامات سیاسی ایرانی و خارجی یا سفرنامه‌ها.

۷. بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
فیلم «اوپنهایمر‌» از نولان. اگرچه از فیلم «میان‌ستاره‌ای» ضعیف‌تر بود.
نولان برای من به لحاظ سیاسی و روایت‌هایی که بویژه در اوپنهایمر عرضه کرده، حتماً قابل نقد است، اما اعجاز هنر و  نقش ویژ‌ه‌ی هنر در معرفت را می‌شود در کارهای او دید.

سریال ایرانی پوست شیر را هم خیلی پسندیدم.

۸. بهترین موسیقی ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
در کنسرت آقای علیرضا قربانی که چند ماه پیش برگزار شد حضور داشتم. کنسرت خوبی بود. اما فکر می‌کنم همایون شجریان به لحاظ تکنیک و هوش و خلاقیت، حتماً بین هنرمندان فعلی موسیقی پیشتاز است. تصنیف «قلّاب» و اثر «چه دانستم» از همایون را امسال هم زیاد شنیدم و فکر می‌کنم خیلی جذابند.

۹. اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
احتمالاً مهندسی مکانیک و یا مهندسی صنایع را دنبال می‌کردم!

۱۰. اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
کار رسانه به نوعی اعتیادآور است، نمی‌توان به سادگی کنار گذاشت. اگر هم رسانه رسمی و عمومی را کنار بگذارید، حتماً در شبکه‌های اجتماعی ادامه می‌دهید.

اما واقعیت عجیب این است که تا الان هیچ جمع‌بندی مشخصی درباره دوره‌ی پسارسانه‌ برای خودم ندارم! شاید دوست ندارم به آن فکر کنم.

۱۱. چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
ایران به قدرت بلامنازع اقتصادی و نظامی و فرهنگی در دنیا تبدیل شود.

۱۲. سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
سفر را خیلی دوست دارم، اگرچه از نوع غیرکاری‌اش کمتر نصیب می‌شود.

۱۳. هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
علی نصیریان در بازیگری و شخصیت، انسان برجسته‌ای است.
حسن روح الامینی در نقاشی انسان چیره‌دست و به لحاظ مواهب الهی، هنرمند خوشبختی است.
محمدرضا شجریان در موسیقی اصیل کم نظیر است؛ منتها فقط شخصیت هنری‌اش را می‌پسندم و به لحاظ سیاسی منتقد جدی‌اش هستم.

۱۴. آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
حوزه امنیت ملی در امر خبر، و اصول اعتقادی اساسی جامعه تقریباً همه‌جا جزو چارچوب‌ها محسوب می‌شوند. در هیچ جامعه‌ و نظم سیاسی، فراغت کامل از چارچوب‌ها وجود ندارد، منتها اعمال چارچوب به لحاظ «حقیقی» باید منطقی باشد و به لحاظ «اجتماعی» باید موجه‌‌سازی شود.

۱۵. بزرگترین دارایی شما چیست؟
هویّتم که خداکند واقعاً شیعه‌ی امیرالمومنین علی(ع) باشیم؛ خانواده‌ای که در آن به دنیا اومدم، همسر و فرزندانم، خانواده بزرگ تسنیم و بعضی دوستانم.

۱۶. بزرگترین ترس شما چیست؟
عاشق مرگم، ولی از اینکه چگونه می‌میرم، می‌ترسم. کاش خوش بمیرم.

۱۷.رویای شما چیست؟
بزرگترین و بهترین رسانه‌ی دنیا متعلق به ایران باشد.

۱۸.چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
بعضی اخلاقیات بدم را.

۱۹.حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
مطالعه، گفتگو، تحمل یکدیگر، منطق!

۲۰. مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
حقیقت در تضارب و تنوع ظهور می‌کند.
تنوع فی نفسه عیبی ندارد، جز آنجا که به نزاع، فرسایش و استهلاک جامعه از درون ختم شود.

@JournalistsClub1
باشگاه روزنامه‌نگاران ایران به‌مناسبت فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی ایرانیان، بیست سئوال از برخی روزنامه‌نگاران پرسیده است.

علی میرزاخانی، روزنامه‌نگار و سردبیر فردای اقتصاد در پاسخ به این سئوال که آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است، می‌گوید: محتوای مخرب خطرناک است اما سانسورش خطرناکتر! محتوای مخرب نه با سانسور بلکه فقط و فقط با آزادی اندیشه و آزادی بیان به زباله‌دانی می‌رود.

پاسخ‌های آقای میرزاخانی، به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
.
پاسخ‌های علی میرزاخانی سردبیر فردای اقتصاد به سئوالات باشگاه روزنامه‌نگاران ایران را می‌خوانید:

1- خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
علی میرزاخانی؛ جست‌وجوگر دانش و آگاهی در حوزه اقتصاد برای کشف جهالت‌هایی که زندگی اجتماعی را تباه می‌کند و فقر و بیکاری را جایگزین رفاه می‌کند با هدف نشر این دانش و آگاهی میان عموم مردم.

2-از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید و دقیقا چه تاثیری گرفته‌اید؟
بیش از آنکه از روزنامه‌نگار خاصی تأثیر بپذیرم از سبک نگارش اکونومیست تحت تأثیر قرار گرفتم که محتوایش را نه بر مبنای داستان‌گویی و داستان‌سرایی بلکه متکی بر تئوری‌ها، فکت‌ها و اعداد و ارقام تولید و منتشر می‌کند و سعی کرده‌ام تأثیری هرچند ناچیز در ترویج این نوع روزنامه‌نگاری داشته باشم. همچنین مقالات فردریک باستیا به عنوان یک اقتصاددان روزنامه‌نگار برایم الهام‌بخش بوده است.

3- آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟
مقصد خاصی برای خودم تعریف نکرده‌ام اما به خودم متعهدم که از مسیر علم خارج نشوم.

4- آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
مرز بسیار باریکی در حوزه اقتصاد بین علم و شبه‌علم وجود دارد؛ آنچه خود را به آن متعهد کرده‌ام این است که تا حد امکان این مرز را برای عامه مردم شفاف کنم. از سوی دیگر تأثیرات بلندمدت سیاست‌های اقتصادی با تأثیرات کوتاه‌مدت آن کاملا متفاوت است و به قول فردریک باستیا، «آنچه دیده می‌شود» معمولا برعکس «آن چیزی است که دیده نمی‌شود» و به باور من، یک اقتصاددان روزنامه‌نگار موظف است بصیرتی برای عموم ایجاد کند تا آنچه دیده نمی‌شود برای عموم هم عیان باشد.

5- آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
پیشرفت تابع جایگزینی علم به جای شبه‌علم در سیاستگذاری است و تا موقعی که این اتفاق نیفتد پیشرفت پایداری را شاهد نخواهیم بود. امیدوارم در این مسیر توانسته باشم قدمی بردارم و قضاوت اینکه توانسته‌ام یا نه، بر عهده مردم و اساتید حوزه اقتصاد و روزنامه‌نگاری است.

6-الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
کتابی تحت عنوان هدف باشکوه ما که فلسفه آدام اسمیت درباره زندگی را تشریح کرده است در دست مطالعه دارم. در یک سال اخیر مرور آثار میزس و هایک را در دستور کار داشتم و نیز کتاب‌هایی در زمینه فلسفه رواقیون و فلسفه کانت. علت انتخاب این موضوعات و کتاب‌های مرتبط، آشنایی با نتایج مطالعات علمی برای ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی و دیدگاه‌های مطرح درباره بهتر زیستن است.

7- بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
متأسفانه در یک سال اخیر فرصت فیلم و سریال فراهم نشد

8-بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
در زلف تو آویزم (علیرضا قربانی)، باب دلمی (محسن چاوشی)

9- اگر روزنامه نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
پژوهش می‌کردم و کتاب می‌نوشتم

10- اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
پژوهشگری، نویسندگی یا کتاب‌فروشی

11- چه‌چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
لبخندها و خوشحالی‌های دیگران به ویژه کودکان

12-سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
طبیعت‌گردی، کوهنوردی، جامعه‌گردی

13-هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟ 
علی نصیریان، محمدعلی کشاورز

14- آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
محتوای مخرب خطرناک است اما سانسورش خطرناکتر! محتوای مخرب نه با سانسور بلکه فقط و فقط با آزادی اندیشه و آزادی بیان به زباله‌دانی می‌رود.

15- بزرگترین دارایی شما چیست؟
نوشته‌هایم، دوستانم و اعتماد متقابلی که با مخاطبانم و نیز بهترین اساتید اقتصاد دارم.

16-بزرگترین ترس شما چیست؟
اینکه متفکران و سیاستگذاران به عمق مسئولیت خود در قبال مردم و جامعه واقف نباشند و اهمیت آن را فراموش کنند.

17-رویای شما چیست؟
داشتن یک رویای مشترک ملی

18- چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
شبه‌علم را

19- حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
جامعه ما گذشته مشترکی دارد که نخ تسبیح انسجام ملی است اما برای ساختن آینده به رؤیای مشترک باید رسید که خلق آن نیازمند توجه به تئوری‌های علمی است که متاسفانه در جامعه ما به شبه‌علم آلوده شده است

20- مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
اگر منظور تنوع دیدگاه‌ها باشد عیبی بر آن مترتب نمی‌بینم چرا که شکوفایی جامعه تابع تنوع نگاه‌ها و دیدگاه‌ها البته با حفظ اصول است.

@JournalistsClub1
باشگاه روزنامه‌نگاران ایران به‌مناسبت فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی ایرانیان، بیست سئوال از برخی روزنامه‌نگاران پرسیده است.

افشین امیرشاهی، روزنامه‌نگار و سردبیر هم‌میهن آنلاین در پاسخ به این سئوال که بزرگترین ترس شما چیست می‌گوید از آینده می‌ترسم. در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که بسیاری از متغیرها دست خودمان نیست و یک ناامنی ما را احاطه کرده است.

پاسخ‌های آقای امیرشاهی، به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های افشین امیرشاهی به بیست سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران:

1-خودتان را در یک جمله توصیف کنید؟
خودم را آدمی پر انرژی می‌دانم، علاقه‌مند به جمع هستم و اهل طنز و شوخی. فوتبال و روزنامه‌نگاری همیشه در زندگی من حضور پررنگی داشته است. خوشبختانه با ۹۸ درصد اهالی مطبوعات رابطه خوبی دارم و دوستان بسیار خوبی هم در میان‌شان دارم. زندگی من شامل خوشحالی‌های کوچک و ریز است. هنوز می توانم از چیزهای جزئی و کوچک لذت ببرم.

از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید و چه تاثیری گرفته‌اید؟
یکی از آنها زنده یاد احمد رضا دریایی بود. شیوه مدیریت دریایی در تحریریه توجه من را جلب کرد. این‌که چطور می‌توان هم با افراد تحریریه دوست و صمیمی بود و درعین حال کار را با انرژی و همکاری جمع پیش برد.

چند سالی است که تمرکز بیشتری روی یادداشت‌نویسی دارم و عباس عبدی از نگاه من یکی از بهترین یادداشت‌نویسان مطبوعات است. برای یادداشت‌هایم از آقای عبدی مشورت گرفته‌ام. محسن گودرزی هم به‌نظرم ذهن منسجمی دارد.

آیا به آنجایی که مد نظرتان بود رسیده‌اید؟
حقیقت این‌که چنین حسی ندارم. روزنامه‌نگار که سابقه‌ای پیدا می‌کند باید بتواند رسانه و کسب و کار خودش را راه اندازی کند، کتاب بنویسد و به یک زبان خارجی تسلط پیدا کند. از این منظر برای من هنوز جا برای کار کردن وجود دارد. روزنامه‌نگاری انتها ندارد.

آیا در کار روزنامه نگاری فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
در روزنامه‌نگاری روی چند مسئله باید توجه داشته باشیم. یکی از آنها صدای مردم بودن است و دیگری پرسشگری است. البته می‌دانم دشواری‌های خاص خودش را دارد. به‌خصوص در این شرایط بگیر و ببند که قطعا صدای مردم بودن کار سخت‌تری خواهد بود.

آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید شده‌اید؟
قضاوت با همکارانم، اما فکر می‌کنم از طریق رسانه‌هایی که درآنها مشغول بوده‌ام، تاثیرگذار هم بوده‌ایم و منشا تغییراتی شده‌ایم.
رسانه اگر بتواند تدوام داشته باشد و با خطر تعطیلی و بی‌پولی و سانسور مواجه نشود می‌تواند روی فکر و ذهن مردم تاثیر بگذارد.

الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را انتخاب کرده‌اید؟
کتاب راهنمای تفکر نقادانه را می‌خوانم. موضوع این کتاب پرسیدن سوال‌های به‌جا است.
قبل از این، شاهنامه را می‌خواندم. مدت زیادی برای خواندن شاهنامه صرف کردم. هیچ‌کتابی از جهت فربه‌سازی روح و جان ملیت در دل مردم کشور ایران، قابل مقایسه با شاهنامه نیست.
کتاب دیگری که در نظر دارم بخوانم کتاب «چه شد؟ داستان افول اجتماع در ایران»، نوشته محسن گودرزی و عبدالمحمد کاظمی‌پور است.

بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیده اید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
علاقه‌مند فیلم‌ها و سریال‌های اکشن، جنایی، ماجراجویی و هیجانی هستم. اما خب حتما و لزوما این طور نیست که فیلم و سریال اکشن ببینم ولاغیر، سراغ سایر ژانرهای سینمایی هم می‌روم.
مثلا سریال اسب‌های آرام با بازی گری‌الدمن، فصل جدید سریال جک ریچر یا فیلم زنبوردار با بازی جیسون استاتهام را دیدم. اما جدیدا جذب فیلم‌ها و سریال‌های کره‌ای هم شده‌ام.
دو سریال هیجان‌انگیز «موش بزرگ» و «قهرمان ضعیف کلاس» را دیدم که برایم جذاب بود. اما شاید دیدن یک سریال جدید کره‌ای به نام «بازی مرگ» خالی از لطف نباشد.
یک فیلم هم دیدم به اسم شناگران که داستان دو خواهر را روایت می‌کند که به‌علت جنگ داخلی سوریه مجبور به مهاجرت می‌شوند.

بهترین موسیقی که در یک سال گذشته گوش کرده اید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
کنسرت علیرضا قربانی در مجموعه سعدآباد رفتم و خیلی خوش گذشت.
موسیقی که گوش دادم و لذت بردم نامش The Sound of Silence  است. موضوع آهنگ نبودن ارتباط بین مردم و حاکمان است که موجب سکوت در دنیای ما شده است.

اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
قبل از این‌که وارد دنیای مطبوعات بشوم مشغول فوتبال بودم. می‌توانستم با یکی دو تا باشگاه متوسط رو به پایین قرارداد ببندم. یعنی تا پای قرارداد هم رسیده بودم که بالاخره کار در روزنامه را انتخاب کردم. به نظرم وارد حرفه ورزش می‌شدم.

اگر این حرفه را کنار بگذارید دنبال چه شغلی می‌روید؟
فقط روزنامه‌نگار بودم و کار دیگری انجام نداده‌ام.عجالتا یک صداهایی در درونم می‌گوید از پس بعضی شغل‌ها بر می‌آیی. مثل وارد دنیای کسب و کار شدن و همچنین فروشندگی. البته مربی فوتبال هم به ذهنم رسید. می‌توانم مربی تیم‌های پایه هم باشم.

ادامه دارد
@JournalistsClub1
بخش دوم پاسخ‌های افشین امیرشاهی

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
یک تغییر بزرگ و دگرگونی اساسی در جامعه ایران من را خوشحال می‌کند. تغییراتی که باعث شود بهترین‌ها مدیریت کشور را به عهده بگیرند، ارتباط‌مان با دنیا بهبود پیدا کند، زنان کشورم شاد،خوشحال و آزاد باشند، قوانین و شرایطی در جامعه حاکم نباشد که گروهی اندک هر کاری دوست داشتند انجام بدهند و به کسی و جایی پاسخگو نباشند. حال دل مردم بهتر شود ، وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کند و بتوانیم آزادی را نفس بکشیم.

سرگرمی خاصی به غیر از کتاب و فیلم دیدن دارید؟
بله، فوتبال بازی کردن، فوتبال دیدن، مسافرت کردن که البته دیر به دیر انجام می شود؛ و همچنین وقت گذاشتن با پسرم و حرف زدن با او درباره روزمره هایش

هنرمند محبوب شما کیست؟
بهروز وثوقی اسطوره سینمای ایران، هنرمند محبوب من است. بازیگر صاحب ذوقی که روزگاری همه را مفتون و شیدای هنر خودش می کرد.

آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
معتقدم سانسور محتوای روزنامه ضرورتی ندارد. البته جلوی اشتباهات را باید گرفت و برخی مسائلی که بی‌طرفانه نیست را باید اصلاح کرد.
طرفدار روزنامه‌نگاری آزاد و آزادی رسانه هستم. روزنامه‌نگار باید بتواند به راحتی حرفش را بگوید و آزادی بیان داشته باشد. به‌طوری که وقتی درباره موضوعی گفت و نوشت، مورد تعرض صاحبان قدرت قرار نگیرد.
سانسور مطبوعات باعث می‌شود مردم اعتمادشان را به یک رسانه از دست بدهند.

بزرگ ترین دارایی شما چیست؟
اگر منظور شما از دارایی من یعنی آن چیزی است که درون خودم دارم و متعلق به خودم است، یعنی جدای از خانواده، دوست، پول و کار و مواردی از این دست، شاید بتوان گفت مجموعه‌ای از خصلت‌هایی است‌که باعث می‌شود در شرایط سخت و متفاوت زندگی، انعطاف داشته باشم. البته خود این انعطاف داشتن هم شاید کم و زیاد باشد. اما هر وقت انعطاف فراموشم شده ماجرایی برایم پیش آمده است. انعطاف در این روزهای همیشه سخت جامعه باعث شده که عملکردهایم متفاوت و متنوع باشد.

بزرگ ترین ترس شما چیست؟
از آینده می‌ترسم. ترس از آینده کشورم، عزیزانم و پسرم. در وضعیتی گرفتار شده‌ایم که بسیاری از متغیرها دست خودمان نیست. انگار سررشته کارها به یک زنجیر نامرئی بسته شده باشد. یک نا امنی احاطه‌مان کرده که باعث شده به فردای خودمان اطمینان نداشته باشیم. انگار که همه چیز قرار است ناگهان فرو بریزد.

بزرگ ترین رویایی شما چیست؟
یک زندگی ایده آل، ساده و خوشبخت داشته باشیم. همه ما، همه مردم ایران بتوانیم مثل همین کشورهای اطراف خودمان درشرایط بهتری زندگی کنیم، مسافرت برویم، گرفتار نا امنی نباشیم. حق انتخاب داشته باشیم. به آینده فرزندان‌مان خوش‌بین باشیم. گرفتار و بی‌اعتمادی وبدبینی نباشیم.خلاصه از استانداردهای زندگی کردن مثل مردم دنیا برخودار باشیم

چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
کلا من آدم دور بریزی نیستم. همیشه چیزها را نگه داشته‌ام. البته چیزهایی که می‌توانم دور بریزم، موارد مختلفی را شامل می‌شود. اما زمانی چیزها را دور می‌ریزم که مجبور بشوم یا زور بالای سرم باشد. از جوراب‌های لنگه به لنگه بگیر تا انواع کاغذها و جزوه‌هایی که از دوران قدیم روزنامه‌نگاری برایم باقی مانده و خرت و پرت‌های به درد نخور که روی هم تلنبار شده است. خلاصه من اهل نگه داشتن هستم تا دور ریختن.
می‌گویند هر آنچه در ذهن باشد همان می‌شود، پس باید برخی از فکرها، خاطره‌ها و بارهای منفی را از فکر دور ریخت. به هر حال دورریختن  برای من که سخت بوده و کم شمار. 

حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
به‌نظرم حلقه مفقوده جامعه ما شادی اجتماعی است. جامعه که شاد باشد همه ما شاد خواهیم بود. جامعه که غمگین باشد باعث افسردگی و سرخوردگی و نخوت و سکوت خواهد شد. شادی در جامعه ما گم شده است. این به مردم بر نمی‌گردد و به نحوه حکمرانی در کشور مربوط می‌شود. جامعه ما از سرزندگی دور شده است، خموده است و دلسرد. مردم چشم‌انداز روشنی برای آینده پیش روی خودشان ندارند.

مزایا و معایب تنوع در جامعه ما چیست؟
ما یک جامعه‌ چند صدایی هستیم و باید روی این مسئله تاکید کنیم. اگر همه صداها و دیدگاه‌ها را در نظر بگیریم، قطعا به هم‌افزایی بزرگی می‌رسیم، تبادل آزاد ایده‌ها می‌تواند فرصت بزرگی برای سرزمین با محسوب شود. جامعه چند فرهنگی به تدریج از تعصبات دور می‌شود و به تفاهم می‌رسد. چاره‌ای نیست، باید یکدیگر را بپذیریم و رفته رفته قوانین‌مان را تغییر بدهیم و پذیرای افکار و اندیشه‌های دیگر باشیم.

@JournalistsClub1
هادی حیدری، طراح و کارتونیست در پاسخ به این سئوال که آیا به آنجایی که مد نظرتان بود رسیده‌اید، می‌گوید: رسیدنی در کار نیست. همه ما در مسیر حرکت، آرام آرام شکل می‌گیریم و تا جایی که این حرکت ادامه دارد، ما نیز در حال تغییر و تکامل هستیم. مهم این است که «حرکت» کنیم و نفس استمرار در حرکت از «رسیدن»، مهم‌تر است.

پاسخ‌های آقای حیدری، به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های هادی حیدری به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران

خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
سرگشته‌ای به دنبال شناخت خویشتن.

از چه کارتونیست و طراحی بیشترین تاثیر را گرفته اید و دقیقا چه تاثیری گرفته‌اید؟
از کارتونیست‌های مختلفی که می‌توانم به این نام‌ها اشاره کنم: برادهالند، کینو، کامبیز درم‌بخش، زلاتکوفسکی، دوید لیواین، کاردون، احمد عربانی، جواد علیزاده و بسیاری دیگر.

آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیده‌اید؟
باورم این است که رسیدنی در کار نیست. همه ما در مسیر حرکت، آرام آرام شکل می‌گیریم و تا جایی که این حرکت ادامه دارد، ما نیز در حال تغییر و تکامل هستیم. به نظرم مهم این است که «حرکت» کنیم و نفس استمرار در حرکت از «رسیدن»، مهم‌تر است.

آیا در کارتان، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
کارتونیست‌ها منتقدند و شاید به این جهت باشد که صاحبان قدرت، چندان دل خوشی از آن‌ها ندارند. دوست دارم در کارهایم در عین حالی که نقد وجود دارد، رگه‌هایی از امید نیز جاری باشد. بیش‌تر به طنز تلخ بدون تاریخ مصرف گرایش دارم و دوست دارم کارهایی خلق کنم که اگر سال‌ها بعد هم توسط آیندگان دیده شود، هم‌چنان بتوان از آن‌ها متناسب با زمانه، معنا گرفت.

آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟
این پاسخ را باید مخاطبان کارها بدهند. ما روزگار خود را روایت و ثبت تصویری می‌کنیم و این مخاطبانند که بهترین داوری را انجام خواهند داد که آثار بر آن‌ها موثر بوده است یا خیر.

الان چه کتابی می‌خوانید؟ قبلش چه کتابی می‌خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
الان کتاب تاریخ تصویر(دیوید هاکنی- مارتین گی‌فورد/ نشر نظر) را می‌خوانم. قبلش کتاب زندگی من(لئون تروتسکی) را خواندم و بعدا می‌خواهم کتاب مرد با شال آبی (مارتین گی‌فورد/ نشر نظر) را بخوانم.

کتاب «زندگی من» را به دلیل علاقه‌ام به تاریخ و به‌ویژه تاریخ انقلاب روسیه که شباهت‌های زیادی به وضعیت ما دارد. کتاب «تاریخ تصویر» را به دلیل ارتباطش با رشته‌ و حرفه‌ام می‌خوانم و کتاب «مرد با شال آبی» را هم به همین دلیل مطالعه خواهم کرد.

بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
در چند سال اخیر، متاسفانه بسیار سریال کم دیده‌ام. بیش‌تر مستندهای روایی مشاهده کردم از جمله مستند زندگی هویدا. علاقه‌ام به تاریخ معاصر ایران مرا به سمت دیدن مستندهای تاریخی می‌کشد و تاثیرش، تکمیل پازل‌های پراکنده‌ای است که در طول سال‌های گذشته در ذهنم شکل گرفته بوده و کم‌کم تصویر متعادل‌تری نسبت به رویدادها را برایم می‌سازد.

بهترین موسیقی ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
سال گذشته کنسرت همایون شجریان را رفتم که لحظه‌های تاثیرگذاری داشت.

اگر طراح و کارتونیست نمی‌شدید چه حرفه‌ی دیگری را دنبال می‌کردید؟
احتمالا خوشنویس می‌شدم و یا به سمت آواز می‌رفتم یا برنامه‌سازی ویديویی.

اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
نقاشی خواهم کرد؛ یعنی بازگشت به رشته‌ای که در آن تحصیل کردم. اگر تعهد انجام کار در مطبوعات روی دوشم نبود، شروع می‌کردم به نقاشی و برپایی نمایشگاه. این کار از برنامه‌هایم هست که اگر عمر و وقت اجازه دهد انجام خواهم داد.

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟
احساس مفید بودن. این‌که اگر درد و مشکلی از جامعه را در قالب تصویر بیان می‌کنی، مخاطبانی واکنش نشان می‌دهند و می‌گویند حرف دل آن‌ها را زده‌ام؛ برایم بسیار دلپذیر است.
خوشحال شدن کسانی که روزگاری استادان ما در این کار بودند و حالا به دلیل بالا رفتن سن و سالشان، کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرند. اگر برای آن‌ها قدمی بردارم و خوشحالی را در صورتشان ببینم، عمیقا شاد می‌شوم.

سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
طراحی کردن که نه‌تنها به کارم ارتباط مستقیم دارد بلکه بسیار الهام‌بخش و آرامش‌بخش است. همچنین با چند نفر از دوستانم هم که حرف‌های مشترک داریم، در بازه‌های زمانی نزدیک، می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم. این معاشرت‌ها برایم آموزنده، سرگرم‌کننده  و دلچسب است.

هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟ 
از نقاشان: دومیه، لوسین فروید، کته‌کلویتس و اگون شیله.
از کارتونیست‌: کامبیز درم‌بخش، دیوید لیواین، مولاتیه، احمد عربانی و جواد علیزاده.

ادامه دارد

@JournalistsClub1
بخش دوم و پایانی پاسخ‌های هادی حیدری به پرسش‌های باشگاه روزنامه‌نگاران ایران

آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟
سانسور در خبر و گزارش به نظرم امر صحیحی نیست. مخاطب در هر صورت خبر و گزارش را دریافت خواهد کرد و چه بهتر است که این خبر و گزارش از طریق رسانه‌های رسمی دریافت شود.

بزرگترین دارایی شما چیست؟
خانواده و دوستان و مخاطبان کارهایم.

بزرگترین ترس شما چیست؟
آینده ایران.

رویای شما چیست؟
رسیدن به کشوری که همه مردم با سلیقه‌های مختلف بتوانند به شکل مسالمت‌آمیز در کنار هم زندگی کنند.

چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
ارتباط و دوستی با برخی آدم‌هایی که روحم را زحمی کردند.

حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
گفت وگو. ما از کوچک‌ترین نهاد احتماعی یعنی خانواده، دچار فقدان گفت‌وگو هستیم و تا زمانی که یاد نگیریم چگونه با یکدیگر دیالوگ برقرار کنیم، ساختار حاکم نیز نیازی به گفت‌وگو با شهروندان در خود إحساس نخواهد کرد. سیستم‌ها و مسئولانش، برآمده از همین مردم هستند. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که حاکمان، با شهروندانشان به گفت‌وکو و تبادل اقدام کنند در صورتی که ما با خودمان نمی توانیم چند کلمه بدون قضاوت و تلخی، سخن بگوییم.

مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
به نظرم تنوع در جامعه بیش‌ترش مزیت است تا عیب؛ فقط باید یاد بگیریم که چطور می‌شود تنوع داشت اما این تکثر و تنوع، یک کل واحد به نام ایران را تقویت کند و به همگرایی بیانجامد. زیست مسالمت‌آمیز را باید بیاموزیم و این روحیه از همان نهاد خانواده در ما شکل می‌گیرد.

@JournalistsClub1
متین غفاریان، مدیر و سردبیر کتاب روزآروز در پاسخ به این سئوال که آیا در امر روزنامه‌نگاری، فلسفه‌ی خاصی را دنبال می‌کنید، می‌گوید: جامعه‌ای که نهاد روزنامه‌نگاری موثر و کارآمدی ندارد یعنی نمی‌تواند درباره خود حرف بزند؛ جامعه‌ای نمی‌تواند درباره خود حرف بزند، به هذیان‌گویی می‌افتد.

پاسخ‌های آقای غفاریان، به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1
پاسخ‌های متین غفاریان به بیست پرسش باشگاه روزنامه‌نگاران ایران:

1- خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
دانشجوی دکترای ناتمام‌مانده جامعه‌شناسی و علاقه‌مند به بهبود جامعه.

2-از چه روزنامه‌نگاری بیشترین تاثیر را گرفته‌اید و دقیقا چه تاثیری گرفته‌اید؟
محمد قوچانی طبیعتا بیشترین تاثیر را روی من گذاشته گرچه اکنون از لحاظ فکری و فلسفه روزنامه‌نگاری متفاوت از او می‌‌اندیشم. چیزی که از او یاد گرفتم: محتوا بدون فرم معنی ندارد.

3- آیا به آنجایی که مدنظرتان بود، رسیده‌اید؟

هدفم این است که روزنامه‌نگاری حرفه‌ای بماند به این معنی که بتوان از طریق آن گذران زندگی کرد. در این راه تلاش می‌کنم.

4- آیا در کار روزنامه‌نگاری، فلسفه خاصی را دنبال می‌کنید؟
جامعه‌ای که نهاد روزنامه‌نگاری موثر و کارآمدی ندارد یعنی نمی‌تواند درباره خود حرف بزند؛ جامعه‌ای نمی‌تواند درباره خود حرف بزند، به هذیان‌گویی می‌افتد.

5- آیا باعث پیشرفت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شده‌اید؟

سعی کرده‌ام. دیگران باید نظر بدهند.

6-الان چه کتابی می خوانید؟ قبلش چه کتابی می خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
الان کتاب «روشنفکران فرانسه علیه چپ» نوشته مایکل اسکات کریستوفرسن را می‌‌خوانم که نشر شیرازه منتشر کرده. قبل از آن، کتاب «روش جاکارتایی» نوشته وینسنت بوینز را خواندم که نشر ققنوس منتشر کرده بود و بعدی شاید کتاب «ترورهای سیاسی در ایران» نوشته سهراب یزدانی، از نشر مد، باشد.
چرا این‌ها را می‌خوانم (درباره دو کتاب اولی) چون تحلیل تغییر گفتمان جهانی در از اوایل دهه ۱۹۸۰ برایم مهم است. اینکه چگونه جهان گردش به راست کرد و نقش نیروهای سیاسی در آن چه بود. (درباره سومی) چون باید برای مجله کتاب‌روزآروز یک مرور بنویسم.

7- بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
بهترین فیلم: «روزهای عالی» (Perfect Days) در ستایش زندگی و اینکه می‌توان در مقام قناعت زیست بدون اینکه به دام عرفان افتاد.
بهترین سریال: ساینفیلد؛ پدرجد سیت‌کام‌ها. هر اثری با محوریت دوستی روی من جواب می‌دهد.
8- بهترین موسیقی‌ای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟

اهل کنسرت‌رفتن نیستم. اغلب موسیقی کلاسیک یا بدون کلام گوش می‌دهم.

9- اگر روزنامه‌نگار نمی‌شدید چه حرفه دیگری را دنبال می‌کردید؟
سعی می‌کردم در دانشگاه کاری پیدا کنم.

10- اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می‌روید؟
شاید فیلم‌سازی.

11- چه چیزی شما را خوشحال می کند؟

شادی جمعی مردم؛ شادی واقعی چیزی است جمعی.

12-سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
معاشرت با دوستان.

13-هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟ 
بیلی وایلدر

14- آیا سانسور خبرها و گزارش‌ها ضروری است؟

چه ضرورتی؟ هیچ ضرورتی ندارد. در نهایت، محاسن آزادی بیان بسیار بیشتر از معایبش است. آزادی بیان باید با مسئولیت همراه باشد اما نهاد تضمین‌کننده این مسئولیت، قوه قضائیه مستقل است نه نهادهای امنیتی و متولی سانسور.

15- بزرگترین دارایی شما چیست؟
سلامت (نسبی) جسم و ذهن

16-بزرگترین ترس شما چیست؟
زنده بودن بدون اینکه بتوانم فعالیت فیزیکی و ذهنی درستی داشته باشم.

17-رویای شما چیست؟
آزادی + نهادهای قدرتمند اجتماعی + سیاست دموکراتیک

18- چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟

چیز زیادی در بساط ندارم که دور بریزم :)

19- حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟

آزادی مطبوعات + قوه قضائیه مستقل

20- مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
تنوع چیزی‌ست واقعی و ناگزیر، فارغ از اینکه مزیت داشته باشد یا عیب. اما مزیت تنوع، غنا بخشیدن به زندگی اعضای جامه است.
عیب تنوع می‌تواند این باشد که به سیاست هویت و جنگ آن‌ها منجر شود.

@JournalistsClub1
باشگاه روزنامه‌نگاران ایران به‌مناسبت فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی ایرانیان، بیست سئوال از برخی روزنامه‌نگاران پرسیده است.

مهرداد خدیر، روزنامه‌نگار و سردبیر هفته‌نامه امید جوان در پاسخ به این سئوال که آیا در امر روزنامه‌نگاری، فلسفه‌ی خاصی را دنبال می‌کنید، می‌گوید: خیر اما به این که اسیر انگاره‌های رایج نباشم، علاقه‌مندم و شیفته‌ روایتم. آقای خدیر همچنین درباره ضرورت سانسور در مطبوعات می‌گوید: تنها در موضوعاتی که همه جامعه و نخبگان بر سر آن اتفاق نظر دارند ضروری است.

پاسخ‌های آقای خدیر به ۲۰ سئوال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران را در پست بعدی بخوانید.

@JournalistsClub1