مبانی فرهنگی دموکراسی
استاد مصطفی ملکیان
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💡 درباره خوشبختی
🔅زیگمونت باومن: زندگیتان را مبارزهای بسیار طولانی با دشواریها بدانید!
▪️ترجمه و زیرنویس: حسین محمدیزاده
▫️مشاهده در آپارات
منبع: سروش مولانا
#خرد #ناپایندگی #زندگی #معنا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔅زیگمونت باومن: زندگیتان را مبارزهای بسیار طولانی با دشواریها بدانید!
▪️ترجمه و زیرنویس: حسین محمدیزاده
▫️مشاهده در آپارات
منبع: سروش مولانا
#خرد #ناپایندگی #زندگی #معنا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
👂🏼۱۶ سپتامبر روز جهانی گوش کردن است؛ مناسبتی برای بهبود روابط، افزایش یادگیری و حل مشکلات از راه گوش دادن و شنیدن حرفها، نظرات و افکار طرف مقابل و پرورش #مهارت_گوشدادن است.
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔻حلقهی انتقام🔻
(آفت اشرافیت در دانشگاه)
▪️صدای بردن و آوردن چیزی از راهرو میآید. در را باز میکنم و میبینم رییس دانشکدهمان است. استاد تمامی حدود ۷۰ ساله. در رشتهاش در جهان جزو چهرههای شناختهشده است. استاد راهنمای من هم هست. دارد جعبههای بزرگ کتابش را از داخل اتاق موقتش به اتاق اصلیاش میبرد. دانشکده در تابستان تعمیرات داشته و اتاقش را موقتاً عوض کرده بود. حالا دارد دوباره جابجا میشود. جعبههای کتاب زیادند و سنگین. مرتب میرود و میآید. خجالت میکشم. بلند میشوم و میروم و پیشنهاد کمک میدهم. با لبخند نمیپذیرد. اصرار میکنم (با اینکه نمیدانم به لحاظ فرهنگی درست است یا نه؟). میپذیرد. یکی را من میآورم و یکی را او. جالب است که در همان لحظه، چهار دانشجوی پستدکتری و دو دانشجوی کارشناسی که زیر نظرش کار میکنند، در همان طبقه در دفترهایشان هستند و میبینند که دارد این همه جعبههای سنگین کتاب را جابجا میکند. اما نه او چیزی میخواهد و نه آنها پیشنهادی میدهند.
▪️اتاق رییس دانشکده کجاست؟ هیچ کجا. اتاق رییس دانشکده، همان دفتر کار معمولی است که هر استادی دارد. نه مسئول دفتری، نه اتاق جداگانهای با میزی بزرگ و دری شیشهای و بگیر و ببند. همانجا کارهایش را میکند و به دیدارش میآیند و میروند. کل دانشکده یک منشی دارد که همان منشی، هر وقت لازم باشد، به دفترش میآید و گزارشی میدهد و میرود. تمام!
▪️آبدارچی در کار نیست. خدم و حشمی نیست. هر کس مسئول نظافت عمومی اتاق خودش است. یک آبدارخانه کوچک هم در طبقه پایین هست که هر کس چای یا قهوه میخواهد، میرود و میریزد و میآید. عصرها هم یک خانمی میآید و فضاهای عمومی را تمیز میکند و سطلهای زباله را خالی میکند و میرود. همین.
▪️جلسه معارفه اعضای جدید هیأت علمی دانشگاه و دانشجویان پست دکتری جدید دانشگاه است. حدود صد نفر از تمام دانشکدهها آمدهاند. رییس دانشگاه زوریخ هم آمده است. استاد تمام رشته جغرافی است. دانشگاهی که گردش مالی چند صد میلیون دلاری در سال دارد. نیم ساعت به جمع گزارش میدهد. گویی که دارد برای اعضای هیأت امنای دانشگاه گزارش میدهد. دقیق و صمیمی. نه کت و شلواری پوشیده (یک شلوار جین و پیراهن ساده چهارخانه) نه جای خاصی برایش در نظر گرفتهاند. حتی در ردیف اول سالن هم ننشسته. آمده و کنار بقیه، در ردیف سوم نشسته. با لپ تاپش. اگر کسی وارد شود، قطعاً نمیفهمد چه کسی رییس دانشگاه است در این جمع.
▪️به دانشگاههای خودمان فکر میکنم: به اینکه غالباً باید حواست باشد «فرمودید» را «گفتید» ادا نکنی. به اینکه اسم استاد معظم باید همیشه در مقاله ای که سهمی هم نداشته بالای اسم دانشجو باشد. به اینکه تا استادی رییس دانشکده یا دانشگاه میشود، اتاقش را ترک میکند و به دفتر ریاستش میرود. با خدم و حشم. به این همه آبدارچی و عزیزان خدماتی که باید به اساتید معظم سرویس بدهند؛ به خاطراتم از تبختر اساتید؛ به خاطرههای با خاک یکسان کردن عزت نفس دانشجو؛ به سوءاستفادههای آکادمیک و حتی گاه جنسی. هر کس انگار منتظر است تا به مرحله بعد برود تا انتقام حقارتهای تحمیل شده قبلی را از پایینتری بگیرد: سال بالایی از سال پایینی، ارشد از کارشناسی، دکتری از بقیه، استاد راهنما از دانشجو، استادهای قدیمیتر از استاد جوان و جدید، استاد از کارمند، کارمند از خدماتی، یک حلقهی انتقام تا همیشه ناتمام ...
▪️همه هم اینطور نیستند، نه آنجا و نه اینجا. اینجا هم ظاهراً استادان مغرور و سوء استفادهچی کم نیستند. آنجا هم وجودهای شریفی که منش و دانش را با هم تلفیق کردهاند، یافت میشوند. اما فرهنگ غالب در دانشگاههای ما، همان تصویری است که گفتم.
▪️فرهنگ اشرافیت، مثل آفت، دانشگاههای ما را هم سخت گرفتار کرده است. این حلقهی اشرافیت و شبکهی انتقام ناتمام و مدام را باید شکست، نه با شعار، نه با آییننامه، نه با فحش و فضیحت، با عمل، با منش، با استاد و دانشجویی از گونهای دیگر بودن.
✍🏼 #مهدی_سلیمانیه
(یادداشتهای سفری پژوهشی به سوئیس)
منبع: راهیانه
#آموختنی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
(آفت اشرافیت در دانشگاه)
▪️صدای بردن و آوردن چیزی از راهرو میآید. در را باز میکنم و میبینم رییس دانشکدهمان است. استاد تمامی حدود ۷۰ ساله. در رشتهاش در جهان جزو چهرههای شناختهشده است. استاد راهنمای من هم هست. دارد جعبههای بزرگ کتابش را از داخل اتاق موقتش به اتاق اصلیاش میبرد. دانشکده در تابستان تعمیرات داشته و اتاقش را موقتاً عوض کرده بود. حالا دارد دوباره جابجا میشود. جعبههای کتاب زیادند و سنگین. مرتب میرود و میآید. خجالت میکشم. بلند میشوم و میروم و پیشنهاد کمک میدهم. با لبخند نمیپذیرد. اصرار میکنم (با اینکه نمیدانم به لحاظ فرهنگی درست است یا نه؟). میپذیرد. یکی را من میآورم و یکی را او. جالب است که در همان لحظه، چهار دانشجوی پستدکتری و دو دانشجوی کارشناسی که زیر نظرش کار میکنند، در همان طبقه در دفترهایشان هستند و میبینند که دارد این همه جعبههای سنگین کتاب را جابجا میکند. اما نه او چیزی میخواهد و نه آنها پیشنهادی میدهند.
▪️اتاق رییس دانشکده کجاست؟ هیچ کجا. اتاق رییس دانشکده، همان دفتر کار معمولی است که هر استادی دارد. نه مسئول دفتری، نه اتاق جداگانهای با میزی بزرگ و دری شیشهای و بگیر و ببند. همانجا کارهایش را میکند و به دیدارش میآیند و میروند. کل دانشکده یک منشی دارد که همان منشی، هر وقت لازم باشد، به دفترش میآید و گزارشی میدهد و میرود. تمام!
▪️آبدارچی در کار نیست. خدم و حشمی نیست. هر کس مسئول نظافت عمومی اتاق خودش است. یک آبدارخانه کوچک هم در طبقه پایین هست که هر کس چای یا قهوه میخواهد، میرود و میریزد و میآید. عصرها هم یک خانمی میآید و فضاهای عمومی را تمیز میکند و سطلهای زباله را خالی میکند و میرود. همین.
▪️جلسه معارفه اعضای جدید هیأت علمی دانشگاه و دانشجویان پست دکتری جدید دانشگاه است. حدود صد نفر از تمام دانشکدهها آمدهاند. رییس دانشگاه زوریخ هم آمده است. استاد تمام رشته جغرافی است. دانشگاهی که گردش مالی چند صد میلیون دلاری در سال دارد. نیم ساعت به جمع گزارش میدهد. گویی که دارد برای اعضای هیأت امنای دانشگاه گزارش میدهد. دقیق و صمیمی. نه کت و شلواری پوشیده (یک شلوار جین و پیراهن ساده چهارخانه) نه جای خاصی برایش در نظر گرفتهاند. حتی در ردیف اول سالن هم ننشسته. آمده و کنار بقیه، در ردیف سوم نشسته. با لپ تاپش. اگر کسی وارد شود، قطعاً نمیفهمد چه کسی رییس دانشگاه است در این جمع.
▪️به دانشگاههای خودمان فکر میکنم: به اینکه غالباً باید حواست باشد «فرمودید» را «گفتید» ادا نکنی. به اینکه اسم استاد معظم باید همیشه در مقاله ای که سهمی هم نداشته بالای اسم دانشجو باشد. به اینکه تا استادی رییس دانشکده یا دانشگاه میشود، اتاقش را ترک میکند و به دفتر ریاستش میرود. با خدم و حشم. به این همه آبدارچی و عزیزان خدماتی که باید به اساتید معظم سرویس بدهند؛ به خاطراتم از تبختر اساتید؛ به خاطرههای با خاک یکسان کردن عزت نفس دانشجو؛ به سوءاستفادههای آکادمیک و حتی گاه جنسی. هر کس انگار منتظر است تا به مرحله بعد برود تا انتقام حقارتهای تحمیل شده قبلی را از پایینتری بگیرد: سال بالایی از سال پایینی، ارشد از کارشناسی، دکتری از بقیه، استاد راهنما از دانشجو، استادهای قدیمیتر از استاد جوان و جدید، استاد از کارمند، کارمند از خدماتی، یک حلقهی انتقام تا همیشه ناتمام ...
▪️همه هم اینطور نیستند، نه آنجا و نه اینجا. اینجا هم ظاهراً استادان مغرور و سوء استفادهچی کم نیستند. آنجا هم وجودهای شریفی که منش و دانش را با هم تلفیق کردهاند، یافت میشوند. اما فرهنگ غالب در دانشگاههای ما، همان تصویری است که گفتم.
▪️فرهنگ اشرافیت، مثل آفت، دانشگاههای ما را هم سخت گرفتار کرده است. این حلقهی اشرافیت و شبکهی انتقام ناتمام و مدام را باید شکست، نه با شعار، نه با آییننامه، نه با فحش و فضیحت، با عمل، با منش، با استاد و دانشجویی از گونهای دیگر بودن.
✍🏼 #مهدی_سلیمانیه
(یادداشتهای سفری پژوهشی به سوئیس)
منبع: راهیانه
#آموختنی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Ascent
Alireza Ghorbani & Le Trio Joubran
عروج
#علیرضا_قربانی و گروه عودنوازی سه نفره فلسطینی جبران
Le Trio Joubran
آهنگساز ومدیر هنری: حسام ناصری
شعر: ابوسعید ابوالخیر
منبع
#موسیقی #ریشههای_مشترک
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
#علیرضا_قربانی و گروه عودنوازی سه نفره فلسطینی جبران
Le Trio Joubran
آهنگساز ومدیر هنری: حسام ناصری
شعر: ابوسعید ابوالخیر
منبع
#موسیقی #ریشههای_مشترک
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from خانهی شجریان | Shajarian Home
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚡️ شعر شهریار و آواز شجریان
۲۷ شهریور ، سالروز درگذشت #شهریار
روز شعر و ادب پارسی
از اجرای #خصوصی «شهریار سخن»
در این اجرا ، ابتدا شاهد گفتگوی شهریار و سایه هستیم. سپس #شجریان غزلی از شهریار را به بداهه به همراه تار محمدرضا #لطفی در دستگاه شور اجرا میکند.
اگر چه رند خراب و گدای خانه به دوشم
گدایی در جانان به سلطنت نفروشم
📥 این اجرای شنیدنی را از لینک زیر دریافت کنید
https://t.me/shajarian_home/2762
🌿 «خانهی شجریان»
🆔 @Shajarian_Home
۲۷ شهریور ، سالروز درگذشت #شهریار
روز شعر و ادب پارسی
از اجرای #خصوصی «شهریار سخن»
در این اجرا ، ابتدا شاهد گفتگوی شهریار و سایه هستیم. سپس #شجریان غزلی از شهریار را به بداهه به همراه تار محمدرضا #لطفی در دستگاه شور اجرا میکند.
اگر چه رند خراب و گدای خانه به دوشم
گدایی در جانان به سلطنت نفروشم
📥 این اجرای شنیدنی را از لینک زیر دریافت کنید
https://t.me/shajarian_home/2762
🌿 «خانهی شجریان»
🆔 @Shajarian_Home
❗️بنا به شواهد گوناگون جامعه ایران در وضعیتی بحرانی قرار دارد که ادامه آن منجر به فروپاشی اجتماعی و روانی جامعه خواهد شد. عوامل متعددی موجب وضعیت کنونی شدهاند؛ طولانی شدن همهگیری کرونا به تنهایی سلامت روانی مردم در بسیاری از کشورهای توسعهیافته را نیز با تهدید مواجه کرده است؛ حال در ایران، نحوه مدیریت این همهگیری و مرگ اجتنابپذیر بسیاری از هموطنانمان، تورم افسارگسیخته و مشکلات اقتصادی و معیشتی چند سال اخیر، استمرار عوارض روانی رخدادهای سال ۹۸ و مرهم نیافتن روانزخم (ترومای) ناشی از آنها، مشکلاتی مانند قطع برق، بیآبی، زمزمههای کمبود گاز در فصل سرما و نشانههای محدودسازی بیشتر فضای مجازی، به هم ریختن اوضاع افغانستان و مشاهده رنج مردمان همتبار در سکوت و بیتفاوتی جامعه جهانی و در نهایت استیصال، ناامیدی و نداشتن چشماندازی روشن برای آینده، سلامت روانی شهروندان و همبستگی اجتماعی را با تهدیدهای بسیاری مواجه کرده است.
از طرفی، معمولاً یکی از راهکارهای همیشگی ایرانیان برای تابآوری در برابر بحرانها، دیدارها و معاشرتهای دوستانه و خانوادگی بوده که اکنون به علت همهگیری کرونا این راه حل خود به یکی از عوامل گسترش بیماری و دامن زدن به وضعیت بحرانی کنونی تبدیل شده است. در واقع برای اولین بار جامعه در برابر یک وضعیت بحرانی تقریباً خلع سلاح شده است.
در چنین شرایطی شاهدیم که انتخاب بسیاری افراد، رفتن و فاصله گرفتن (دائمی یا موقت) از این وضعیت است. اگر واقعبینانه هم بنگریم، بدون تغییرات اساسی، به ویژه گشایش و ثبات اوضاع اقتصادی، نمیتوان در کوتاه مدت (و چه بسا میانمدت) انتظار بهبود شرایط را داشت. اما در کنار جستوجوی راهحلهای اساسی برای مقابله با این وضعیت، میتوان این پرسش را در فضای عمومی پیش کشید که چه راهکارهای فردی و جمعی برای تابآوری و گذر شهروندان از این دوران با کمترین آسیب وجود دارد؟
✍🏼 #کاوه_گرایلی
#مقالات_جریان
#تابآوری در #وضعیت_امروز_جامعه_ما
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
از طرفی، معمولاً یکی از راهکارهای همیشگی ایرانیان برای تابآوری در برابر بحرانها، دیدارها و معاشرتهای دوستانه و خانوادگی بوده که اکنون به علت همهگیری کرونا این راه حل خود به یکی از عوامل گسترش بیماری و دامن زدن به وضعیت بحرانی کنونی تبدیل شده است. در واقع برای اولین بار جامعه در برابر یک وضعیت بحرانی تقریباً خلع سلاح شده است.
در چنین شرایطی شاهدیم که انتخاب بسیاری افراد، رفتن و فاصله گرفتن (دائمی یا موقت) از این وضعیت است. اگر واقعبینانه هم بنگریم، بدون تغییرات اساسی، به ویژه گشایش و ثبات اوضاع اقتصادی، نمیتوان در کوتاه مدت (و چه بسا میانمدت) انتظار بهبود شرایط را داشت. اما در کنار جستوجوی راهحلهای اساسی برای مقابله با این وضعیت، میتوان این پرسش را در فضای عمومی پیش کشید که چه راهکارهای فردی و جمعی برای تابآوری و گذر شهروندان از این دوران با کمترین آسیب وجود دارد؟
✍🏼 #کاوه_گرایلی
#مقالات_جریان
#تابآوری در #وضعیت_امروز_جامعه_ما
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💡چگونه دوباره بازیگر عرصه جهانی شویم؟
دکتر #فرهنگ_رجایی نقش جهان اصفهان را یکی از آثاری میداند که نمادی از نقش بازیگرانه بوده است.
📍نشست ۱۹۸ از سلسله جلسات صبح پنجشنبه بخارا
📆 ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۰، کتابفروشی فرهنگان قریب
🔗 منبع
نسخه کامل در تلگرام و در اینستاگرام
#اندیشه #ایران #ایده_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
دکتر #فرهنگ_رجایی نقش جهان اصفهان را یکی از آثاری میداند که نمادی از نقش بازیگرانه بوده است.
📍نشست ۱۹۸ از سلسله جلسات صبح پنجشنبه بخارا
📆 ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۰، کتابفروشی فرهنگان قریب
🔗 منبع
نسخه کامل در تلگرام و در اینستاگرام
#اندیشه #ایران #ایده_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚽️ رفتار تحسینبرانگیز بازیکن تیم آلتای ترکیه در بازی با ریزه اسپور، در حالیکه احساس مصدومیت بازیکن حریف در آن سرعت و موقعیت چندان واضح نبود و او میتوانست جوری وانمود کند که صحنه را ندیده و به بازی ادامه دهد و از موقعیت مناسبی که نصیبش شده بود بهره ببرد.
#فتوت #آموختنی #حالخوبی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
#فتوت #آموختنی #حالخوبی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
❇️ این عکس تاریخی از بهرام محمدیفرد متعلق به اوائل آبان ۱۳۵۹ و کمی پیش از سقوط کامل خرمشهر است.
آن طرف دیگر پل را که تنها پل باقیمانده میان خرمشهر و آبادان است، نمیبینیم اما در این سو این ۵ تن که در این قاب دیده میشوند، آخرین نفراتی هستند که قبل از سقوط شهر به آن سوی پل رفتند تا با دستانی تقریباً خالی در برابر تجاوز تانکهای عراقی به ایران بایستند یا لااقل زمان بیشتری برای حفظ جان غیرنظامیان بخرند؛ نامشان هم در جایی ثبت نشده است.
یادشان گرامی.
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
آن طرف دیگر پل را که تنها پل باقیمانده میان خرمشهر و آبادان است، نمیبینیم اما در این سو این ۵ تن که در این قاب دیده میشوند، آخرین نفراتی هستند که قبل از سقوط شهر به آن سوی پل رفتند تا با دستانی تقریباً خالی در برابر تجاوز تانکهای عراقی به ایران بایستند یا لااقل زمان بیشتری برای حفظ جان غیرنظامیان بخرند؛ نامشان هم در جایی ثبت نشده است.
یادشان گرامی.
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎶 سلام مستان
تقدیم به هنرمندی که در قلب یک ملت جا دارد، محمدرضا #شجریان
به مناسبت زادروز ایشان در اول مهر
از طرف ۳۵ نفر از هنرمندان ایرانی از اقصی نقاط دنیا
روی برخی آثار اجراشده توسط استاد
تنظیم و تهیه: پرهام بهادران
منبع
با کیفیت بهتر در یوتیوب
#موسیقی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
تقدیم به هنرمندی که در قلب یک ملت جا دارد، محمدرضا #شجریان
به مناسبت زادروز ایشان در اول مهر
از طرف ۳۵ نفر از هنرمندان ایرانی از اقصی نقاط دنیا
روی برخی آثار اجراشده توسط استاد
تنظیم و تهیه: پرهام بهادران
منبع
با کیفیت بهتر در یوتیوب
#موسیقی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
.
مثل ققنوسی که از خاکسترش احیا شود
باز میآید به شکلِ نوجوانِ دیگری
.
عصرِ ابراهیمها، دورِ سیاوشها گذشت
میرسد از شهرِ ایذه قهرمانِ دیگری
بخشی از غزل احمد شهریاری (شاعر پاکستانی) برای #علی_لندی که برایش نوشته:
«قهرمانِ پانزدهسالهی ایرانی که جانش را فدای نجاتِ بشریت کرد و جاودانه شد.»
منبع و شعر کامل
#ایثار #مردم_ایران #شعر #فارسی
#ایران_فرهنگی
#ریشههای_مشترک
▪️نام طراح پوستر را با وجود جستوجو در فضای مجازی متأسفانه نیافتیم.
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
.
مثل ققنوسی که از خاکسترش احیا شود
باز میآید به شکلِ نوجوانِ دیگری
.
عصرِ ابراهیمها، دورِ سیاوشها گذشت
میرسد از شهرِ ایذه قهرمانِ دیگری
بخشی از غزل احمد شهریاری (شاعر پاکستانی) برای #علی_لندی که برایش نوشته:
«قهرمانِ پانزدهسالهی ایرانی که جانش را فدای نجاتِ بشریت کرد و جاودانه شد.»
منبع و شعر کامل
#ایثار #مردم_ایران #شعر #فارسی
#ایران_فرهنگی
#ریشههای_مشترک
▪️نام طراح پوستر را با وجود جستوجو در فضای مجازی متأسفانه نیافتیم.
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
✨ عجب عکسی … یک ایران در سوگ #علی_لندی
عکسی که همزمان هم نشانهایست از #قدرشناسی مردم ایران است و هم همزیستی و #همبستگی ایرانیان در عین تنوع فرهنگی و قومی را نشان میدهد. ویژگیای که از آن تحت عنوان #وحدت_در_کثرت در ایرانزمین یاد میکنند؛ کیفیت باارزش و کمنظیری در دنیا که باید اهمیت و قدر آن را دانست و از آن مراقبت کرد و ضمن پاسبانی از #ایران_رنگارنگ_فرهنگی نه به دام یکسانسازی افتاد و نه به آفت #قومگرایی مبتلا شد.
🔺باقی تصاویر، خاکسپاری پیکر «علی لندی» نوجوان فداکار ایذهای در گلزار شهدای روستای بلوطک لندی
علی لندی نوجوان ۱۵ ساله، روز ۱۸ شهریورماه در یک حادثه آتشسوزی برای نجات جان دو زن سالمند به دل آتش زد و دچار سوختگی شدید شد و چند روز بعد درگذشت.
🔗 منبع عکس اول
🔗 منبع سایر تصاویر: ایسنا | عکاس: احسان اسکندری و رامین زندی
#ما_ایرانیها #ایراندوستی #ایده_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
عکسی که همزمان هم نشانهایست از #قدرشناسی مردم ایران است و هم همزیستی و #همبستگی ایرانیان در عین تنوع فرهنگی و قومی را نشان میدهد. ویژگیای که از آن تحت عنوان #وحدت_در_کثرت در ایرانزمین یاد میکنند؛ کیفیت باارزش و کمنظیری در دنیا که باید اهمیت و قدر آن را دانست و از آن مراقبت کرد و ضمن پاسبانی از #ایران_رنگارنگ_فرهنگی نه به دام یکسانسازی افتاد و نه به آفت #قومگرایی مبتلا شد.
🔺باقی تصاویر، خاکسپاری پیکر «علی لندی» نوجوان فداکار ایذهای در گلزار شهدای روستای بلوطک لندی
علی لندی نوجوان ۱۵ ساله، روز ۱۸ شهریورماه در یک حادثه آتشسوزی برای نجات جان دو زن سالمند به دل آتش زد و دچار سوختگی شدید شد و چند روز بعد درگذشت.
🔗 منبع عکس اول
🔗 منبع سایر تصاویر: ایسنا | عکاس: احسان اسکندری و رامین زندی
#ما_ایرانیها #ایراندوستی #ایده_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️تشییع در سکوت و تنهایی
#موسیقی و متن: علیاکبر شکارچی
در همدردی با افراد و خانوادههایی که عزیزانشان را در اثر بیماری کرونا از دست دادهاند.
ویدئو: فاطمه بخنوده
منبع
#روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
#موسیقی و متن: علیاکبر شکارچی
در همدردی با افراد و خانوادههایی که عزیزانشان را در اثر بیماری کرونا از دست دادهاند.
ویدئو: فاطمه بخنوده
منبع
#روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
هشتم مهر روز بزرگداشت مولوی
مولوی مرزگستر قلمرو زبان فارسی
مولوی در پروردن و نگاه داشتن قدرت زبان فارسی و نشر و گسترش فکر و تمدنی که زاده و برخاسته از قلمرو اقوام هوشمند ایرانی است سهمی گرانقدر و ماندگار دارد.
فرزند بلخ نزدیک به شصت سال از زندگی را در «روم» گذرانید و هیچگاه نتوانست به زادگاه خود بازگردد. عمر او در شهر و دیاری گذشت که مردمش فرهنگی دیگر داشتند و گروههایی از باشندگان آنجای به زبانهای دیگر (یونانی و ترکی) متکلم بودند. با این وجود، مولوی که در کودکی بدان گوشه مهجور درافتاده بود به زبان فارسی- یعنی زبان پدریاش که کتاب بزرگی چون شاهنامه در آن زبان سروده شده بود و سخنوران بزرگی در بالیدن آن زبان کوشیده بودند- دو کتاب جاودانی سرود و به یادگار گذاشت. توانست اندیشههای انسانی بسیار گرانمایه را در آن دو کتاب بپروراند و تأثیری بگذارد که فرزندان و بالیدگان مکتبش به همان زبان فهم سخن کنند و خود نیز بدان زبان شعر بسرایند و «فارسیزبان» و «ایرانیفرهنگ» بمانند.
مولانا سخنها و اندیشههای ضمیر پرجوش و خروش را در چندین هزار بیت (مجموعۀ دو کتاب) سروده است. اما بنیادگذار مکتبی نفوذکننده در تصوف ایرانی و اسلوبی آشناییپذیر در شعر فارسی شد و پیروان بسیار و مقلّدان متعدد یافت. بیگمان نیرومندی و توانایی زبان تصوف او- یعنی زبان فارسی- موجب آن است تا اندیشههای انسانی ژرف او- که در مواردی چند به هموزنی سخنان متفکران طراز اول جهان است- ارزنده و زنده و یا به سخنی روشنتر «همیشگی» و جاودانه باشد. چگونه ممکن است چنین سخنها و اندیشههای روحنواز سروده به فارسی از میان برود؟
آتشست این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مُهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
در مذهب عاشقان قراری دگرست
وین بادۀ ناب را خماری دگرست
هر علم که در مدرسه حاصل گردد
کاری دگرست و عشق کاری دگرست
✍🏼 ایرج افشار
متن کامل:
مولوی و امیرخسرو دهلوی دو مرزگستر قلمرو زبان و ادب فارسی
منبع:
کانال بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
#ایران_فرهنگی #شعر #فارسی #مولانا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
مولوی مرزگستر قلمرو زبان فارسی
مولوی در پروردن و نگاه داشتن قدرت زبان فارسی و نشر و گسترش فکر و تمدنی که زاده و برخاسته از قلمرو اقوام هوشمند ایرانی است سهمی گرانقدر و ماندگار دارد.
فرزند بلخ نزدیک به شصت سال از زندگی را در «روم» گذرانید و هیچگاه نتوانست به زادگاه خود بازگردد. عمر او در شهر و دیاری گذشت که مردمش فرهنگی دیگر داشتند و گروههایی از باشندگان آنجای به زبانهای دیگر (یونانی و ترکی) متکلم بودند. با این وجود، مولوی که در کودکی بدان گوشه مهجور درافتاده بود به زبان فارسی- یعنی زبان پدریاش که کتاب بزرگی چون شاهنامه در آن زبان سروده شده بود و سخنوران بزرگی در بالیدن آن زبان کوشیده بودند- دو کتاب جاودانی سرود و به یادگار گذاشت. توانست اندیشههای انسانی بسیار گرانمایه را در آن دو کتاب بپروراند و تأثیری بگذارد که فرزندان و بالیدگان مکتبش به همان زبان فهم سخن کنند و خود نیز بدان زبان شعر بسرایند و «فارسیزبان» و «ایرانیفرهنگ» بمانند.
مولانا سخنها و اندیشههای ضمیر پرجوش و خروش را در چندین هزار بیت (مجموعۀ دو کتاب) سروده است. اما بنیادگذار مکتبی نفوذکننده در تصوف ایرانی و اسلوبی آشناییپذیر در شعر فارسی شد و پیروان بسیار و مقلّدان متعدد یافت. بیگمان نیرومندی و توانایی زبان تصوف او- یعنی زبان فارسی- موجب آن است تا اندیشههای انسانی ژرف او- که در مواردی چند به هموزنی سخنان متفکران طراز اول جهان است- ارزنده و زنده و یا به سخنی روشنتر «همیشگی» و جاودانه باشد. چگونه ممکن است چنین سخنها و اندیشههای روحنواز سروده به فارسی از میان برود؟
آتشست این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مُهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
در مذهب عاشقان قراری دگرست
وین بادۀ ناب را خماری دگرست
هر علم که در مدرسه حاصل گردد
کاری دگرست و عشق کاری دگرست
✍🏼 ایرج افشار
متن کامل:
مولوی و امیرخسرو دهلوی دو مرزگستر قلمرو زبان و ادب فارسی
منبع:
کانال بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
#ایران_فرهنگی #شعر #فارسی #مولانا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann