This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از سری مشکلات بچه های حلالزاده که به دائیشون می رن:
تو رو خدا دایی کارای خوب خوب بکن من دارم به تو می رم!😁
#طنز #دایی
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
تو رو خدا دایی کارای خوب خوب بکن من دارم به تو می رم!😁
#طنز #دایی
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چین با جمعیتی بیشتر از یک میلیارد داره مردمش رو کم و بیش خونهدار می کنه!
اما حس می کنم شبیه قفس شده😐
#تکنولوژی #خانه #چین #جالب
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
اما حس می کنم شبیه قفس شده😐
#تکنولوژی #خانه #چین #جالب
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پله برقی عجیب و غریب در سوئد که به سرعت فراگیر شده است!
#تکنولوژی #پله_برقی #جالب
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
#تکنولوژی #پله_برقی #جالب
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
حیف نون عاشق فرشته می شه!
فرشته می گه: ما نمی تونیم باهم ازدواج کنیم...!
طرف می پرسه: چرا...!؟
فرشته می گه: آخه من آدم نیستم...!
یارو می گه: تو فکر کردی من آدمم...!😂😂😂
#جوک #فرشته
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
فرشته می گه: ما نمی تونیم باهم ازدواج کنیم...!
طرف می پرسه: چرا...!؟
فرشته می گه: آخه من آدم نیستم...!
یارو می گه: تو فکر کردی من آدمم...!😂😂😂
#جوک #فرشته
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
روزی یک مرد ثروتمند، پسربچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند!🤨
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید:
نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر. 😎
پدر پرسید:
آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد:
بله پدر.
و پدر پرسید:
چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد گفت:
فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانهای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوسهای تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود میشود اما باغ آنها بیانتهاست.
با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسربچه اضافه کرد:
متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم!😁😂
#حرف_حساب #طنز #حکایت #فقر
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید:
نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر. 😎
پدر پرسید:
آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد:
بله پدر.
و پدر پرسید:
چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد گفت:
فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانهای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوسهای تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود میشود اما باغ آنها بیانتهاست.
با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسربچه اضافه کرد:
متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم!😁😂
#حرف_حساب #طنز #حکایت #فقر
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
حیف نون ﺑﺎ ﻣﺎﯾﻮ ﻧِﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺳﺮ ﺳﺠﺎﺩﻩ
ﺑﻬﺶ می گن: ﺍین چه ﮐﺎﺭﯾﻪ؟😳😱
می گه: می خواﻡ ﻏﺮﻕ ﻋﺒﺎﺩﺕ بشم😂😂
#جوک #عبادت
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
ﺑﻬﺶ می گن: ﺍین چه ﮐﺎﺭﯾﻪ؟😳😱
می گه: می خواﻡ ﻏﺮﻕ ﻋﺒﺎﺩﺕ بشم😂😂
#جوک #عبادت
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
به عقیده من بزرگترین ضربه به نظام آموزش عالی ایران رو افشین زد،
اونجا که گفت: "کلاس ملاسو بی خیال، لیسانس میسانسو بیخیال، بیا وسط قرش بده." 😂😂
#جوک #درس
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
اونجا که گفت: "کلاس ملاسو بی خیال، لیسانس میسانسو بیخیال، بیا وسط قرش بده." 😂😂
#جوک #درس
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷