شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور
1.39K subscribers
1.54K photos
112 videos
221 files
679 links
کانال رسمی اطلاع‌رسانی شبکه تشکلهای مردم‌نهاد و اجتماع‌محور محیط زیست و منابع طبیعی کشور

سایت شبکه:
www.iranenngos.ir

گروه تلگرامی شبکه ملی:
t.me/iranengos_group

صفحه اینستاگرام شبکه:
instagram.com/iran.engos

تماس با ادمین :
@klidari
Download Telegram
#یادداشت
#دیدگاه

✳️ سرنوشت رودخانه و دریا پس از آزادی ✳️
🔸 گام‌هایی که باید بعد از مقابله با متعدیان به اراضی ملی و منابع طبیعی برداشت

⬅️ در گفتگوی روزنامه رسالت با مسعود امیرزاده، عضو کارگروه تخصصی آب شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور - ۲۲ اسفند ۱۴۰۰

✳️ آیا آزادسازی‌ها، زمینه‌چینی برای واگذاری‌های گسترده است؟

✳️ آزادسازی حریم سواحل و رودخانه‌ها، به کام صدور غیرقانونی اسناد مالکیت شرکت‌های آب منطقه‌ای

⬅️ متن کامل را در لینک زیر هم می‌توانید بخوانید:
http://paper.resalat-news.com/newspaper/item/125996

🔸 با احترام؛ ۲۲ اسفند ۱۴۰۰

🆔 @IranENGOs
#گفتگو
#یادداشت

تیتر نخست روزنامه رسالت، سه شنبه ۲۳ فروردین با طرح دیدگاه‌هایی از

💧رضا شهبازی، مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زمین‌شناسی و زیست‌محیطی سازمان زمین‌شناسی

💧محمدجواد سمیعی، كارشناس ارشد حوزه آب از گروه مهندسی- اجتماعی آبانگاه

💧علی بیت‌اللهی، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی و دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی آماری

💧اسماعیل کهرم، بوم‌شناس و فعال محیط زیست

http://paper.resalat-news.com/?nid=10289&pid=6&type=0

منابع آبی ما به شدت تضعیف شده و این تضعیف شدگی فقط مربوط به شرایط کنونی که بارندگی ها کاهش یافته، نیست. حتی در سال 98 که میزان بارندگی ها در برخی از استان ها بالاتر از حد نرمال بوده، با کسری مخزن وحشتناکی مواجه بوده ایم.

یک نکته بسیار نگران کننده در مورد تمامی کلانشهرها و حتی شهرها و روستاها، اینکه برای عبور از تابستان پیش رو باتوجه به میزان بارندگی ها و وضعیت سدها، از سوی استانداران و وزارت نیرو و نمایندگان مجلس، فشارهای متعددی وارد شده، تا چاه های جدیدی برای شرب حفر شود؛ آن هم در دشت هایی که مدت هاست از لحاظ فنی، ظرفیت حفر چاه جدید به پایان رسیده است.

اگرچه آب شرب اهمیت دارد، اما نه به قیمت آنکه سالانه چاه‌های جدیدی را در دشت‌های ممنوعه حفر کرده و زیرپایمان را خالی کنیم. اگر بناست به آب شرب اولویت داده شود، باید بودجه اختصاص داده و چاه‌های موجود خریداری شوند و تعدادی از آنها مسدود و تعدادی هم به بخش شرب منتقل شود.

نمونه این مسئله در سال های پیش نیز بروز کرد: در تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و بسیاری از شهرهای دیگر، در تابستان 97، گاه تا 100 حلقه چاه جدید حفر شد. این مسئله در دوره ای رخ داده که وزیر نیروی وقت، کاملا با مباحث آبی در سطح ملی و بین المللی آشنا بود اما فرصت ها از دست رفت و ریل گذاری ها؛ عموما ناکارآمد و حتی مضر و مشکل دار بود اما متأسفانه هیچ روندی برای ارزیابی و بازخواست چه در سطح استان ها و چه در سطح ملی وجود نداشته و ندارد. بنابراین حرف های بی‌مبنا، ادعاهای بی اساس و اقداماتی که برای منافع ملی و محیط زیست و منابع آب مضر است، بدون هیچ مسئولیتی، زمینه تداوم دارد.

فرونشست آخرین مرحله مرگ آبخوان است. اگر آبخوان را مثل یک اسفنج در نظر بگیریم، این اسفنج فشرده شده و فضایی ندارد تا آب جدید را به خود جذب کرده و یا نگهداری کند. آبخوان ها در سراشیبی از بین رفتن هستند. منابعی که گاه چند صد هزار سال طول می کشد تا مجدد تشکیل شوند. اما بی توجه به این مسئله در حال حفر چاه‌های جدید هستیم. وقتی میزان مصارف کاهش یابد، تعادل بخشی ممکن است و وضعیت حداقل از این بدتر نمی شود و درصدی قابل احیاست، اما باید بپذیریم که بخشی را برای همیشه از دست داده ایم.

شاید هجوم ریزگردها در این روزها فرصت خوبی باشد برای تأمل در این مسئله که موضوعات مطرح شده از سوی کارشناسان و فعالان محیط زیست، لوکس و ویترینی نیست. وقتی می گوییم آب زیرزمینی ما با این سرعت شدید در آستانه سقوط است، سخنی لوکس را بر زبان نمی آوریم. طبیعت برای نشان دادن عواقب اقدامات ما، کند و آرام حرکت می کند.

http://paper.resalat-news.com/?nid=10289&pid=6&type=0

🔹 ۲۳ فروردین ۱۴۰۱

🆔 @IranENGOs
#یادداشت
#مطالبه

✳️ ده تریلیون ریال حق آلایندگی اهواز به کدامین سو می‌رود!؟


✍🏻 جواد الهايی سحر

🔹 آنچه که از آن با عنوان سندروم بی‌مسؤولیتی در شورای شهر اهواز یاد می‌کنیم و اینک شهر را به این حال و وضع در آورده، متاسفانه در جای جای این کلانشهر، پرشمار و پرشتاب در حال تکرار است.

🔹 آلوده‌ترين شهر جهان ره‌آورد بي‌برنامگی بی‌نظمي، فقر نظام تدبیر و خشکسالی مدیریتی است

🔹 از اخبار خوبی كه اين روزها حال انسان را خوب می‌كند، واريز ده تريليون ريال، حق آلايندگی به شهرداری اهواز براي بهبود وضعیت محيط زيست شهری و جبران يك عمر دود خوردن ماست؛ اما به راستی اين پول، اين سرمايه ملی، اين مبلغ هنگفت محيط زيستی، هزينه محيط زيست و فضای سبز شهر اهواز می‌شود؟

🔹 آيا ناتوانان بی‌درايت شورای شهر اهواز، اين سرمايه ملی را برای تكميل كمربند سبز، ساخت جنگل شهری، رهايی از كنوكارپوس و كاشت نهال بومی هزينه خواهند كرد؟

🔹 آیا كاشت نخل و برهان گلی و گل كاغذی ... شتاب بيشتری می‌گيرد؟

🔹 شک نکنید که اين ده تريليون ريال، هيچ تغييری در شلنگ‌آباد، عين دو، كوي سياحی و مندلی، تپه و ملاشيه ایجاد نخواهد كرد و ما همچنان شاهد انبوهی از مشكلات محیط‌زیستی در اجتماع بحران‌زده زيست‌بوم اهواز خواهيم بود.

🔹 مسؤولیت‌های اجتماعی گریزان و نفع شخصی در بزرگترين سازمان نظارتی اجتماعی شهر اهواز (شورا)، نگرانی بابت هدررفت سرمایه مملکت در شهرداری اهواز و عدم اجرای برنامه‌های سبز همانند ايجاد پارک‌های متعدد جديد، جنگل شهری و توجه به سرانه سبز، با بهره‌گیری از آخرین روش‌های مدیریت منابع آبی، حلقه مفقوده خدمت‌رسانی به شهروندان اهوازی است.

🔹 ناکارآمدی‌های مدیریتی‌ شوراي اهواز ايجاب می‌كند كه نخبگان و فعالان محيط زيست و اجتماعی به ميدان مطالبه و كنشگری وارد شوند.

🔹 پرچم کنشگری را در زمانه‌ای که امید کیمیاست، در اهتزاز نگه داريم و از شورای اهواز برنامه تقسيم اين سرمايه را بخواهيم و بخواهيم در تقسيم حق آلايندگی در مناطق اهواز و حاشيه، عدالت را در نظر بگيرند!

🔹 رخدادهایی امیدبخش و غرورآفرین در پنجمين شهر كشور، نشان از زنده‌بودن و عیار شرافتِ ماست؛ با كنشگری و پيگيری نحوه و چگونگی تقسيم اين ثروت در آبادانی و آبادی زيست‌بوم اهواز شريك و سهيم باشيم.


🆔 @IranENGOs
#یادداشت

✳️ محیط زیست، زخم خورده‌ی سیاست

. #عباس_محمدی

✳️ محیط زیست، مهمترین مساله کشور است، چرا که زندگی همگان وابسته است به سلامت هوا و آب و خاک که عناصر تشکیل دهنده محیط زیست‌اند. آن چه که طبیعتِ یک سرزمین را حفظ یا تخریب می‌کند، سیاست است. سیاست، تدوینگر قانون و مقررات، برنامه‌نویسِ چگونگی توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی، کنترل‌کننده‌ی ارفتارهای غیرقانونی، تعیین‌کننده‌ی خطوط اصلی آموزش‌های رسمی، و مروج صاحب‌قدرتِ درست‌کاری یا ریاورزی در هم‌زیستی با دیگران و با طبیعت است.

🔹 غالباً می‌گویند که کنشگران محیط زیست، افراد سیاسی نیستند که این به معنای جدا بودن ایشان از سهم‌خواهی در قدرت سیاسی است، اما نمی‌تواند به معنای آن باشد که نباید سخن سیاسی بگویند یا نقد سیاست کنند.

🔹 در همه جای جهان، و در کشور ما هم، هرگاه بخواهند از یک فعالیت مخربِ محیط زیست انتقاد کنند، خواه‌ناخواه، مستقیماً یا با واسطه، لبه‌ی تیغِ نقد متوجه دولت‌ها و سیاست‌ دولتمردان می‌شود.

🔹 عامل دیگر سیاسی شدن امر محیط زیست، دست کم در شرایطی مانند شرایط کشور ما، اشخاص ذینفع در غارت دارایی‌های طبیعی و همگانی، و دولتمردان هستند. این اشخاص ، اگر در برابر انتقادهای مدافعان محیط زیست کم بیاورند، آنان را در بسیاری موارد به اتهام‌هایی مانند اخلال در اجرای برنامه‌های اقتصادی و طرح‌های «ملی» متهم می‌کنند تا ایشان را به‌اصطلاح به گوشه‌ی رینگ برانند.

🔹 به هر حال، کنشگری محیط زیست با نقد دستگاه قدرت همراه است، و از سوی دیگر رخدادهای تند سیاسی هم بلافاصله بر کنش‌های محیط زیستی اثر (معمولاً منفی) می‌گذارند و مطالبه‌ها در این زمینه را به حاشیه می‌رانند و از این رهگدر غالباً فرصتی برای تخریبگران طبیعت فراهم می‌شود که این نیز اثر دیگر سیاست بر محیط زیست است.

🔹 رویدادهای اخیر کشور، از جنبه‌ی درهم‌تنیدگی سیاست و محیط زیست، در خور بررسی است.
تمرکز غیرضروری دولت‌ها بر آن چیزی که «ارشاد» مردم در زمینه‌ی انتشارات و حجاب خوانده می‌شود، دخالت دستگاه‌های دولتی در هر موضوع شخصی، و مساله‌سازی‌های پیاپی آن‌ها در زمینه‌هایی مانند سیاست خارجی و ارتباط با بانک‌های کشورهای دیگر، سبب بی توجهی یا کم اعتنایی به برخی اولویت‌های پایه، از جمله در موضوع حراست از دارایی‌های همگانی شامل بودجه‌ی ملی و ذخیره‌های ارزی و دارایی های طبیعی شده است.

🔹 در بخش محیط زیست و منابع طبیعی، نیازی به توضیح نیست که شکل‌گیری محفل های سودجوی فرصت‌طلب در حوزه‌های مختلف که برای مثال با سدسازی‌های افراطی و طرح‌های انتقال آبِ بین‌حوضه‌ای سبب تعمیق معضل آب و پدید آمدن اختلاف‌های منطقه‌ای شده‌اند؛ یا با معدن‌کاری‌های سرزمین‌فروشانه، چهره‌ی کوه و دشت‌های میهن را زخمی کرده‌اند؛ وبا زمین‌خواری‌های رنگارنگ در پوشش طرح‌های گردشگری به پشتوانه‌ی منابع بانکی و بودجه‌ی ملی، عواقب منفی سنگینی برای سرزمین و مردم ایران رقم زده‌اند، عمدتاً ناشی از مشغول بودن مسوولان به مسایل دیگر و غفلت ایشان از ضرورت حفاظت از سرزمین بوده است. اگر مسوولان، به‌جای انکار معضلات عمیق کشور و تحقیر اعتراض‌های اخیر، به شکاف عمیقِ میان خود و نسل‌های جوان و نوجوان بیاندیشند، قطعاً راه‌های کم‌هزینه‌ای در جهت اصلاح نظام حکمرانی یافت خواهد شد.

🔹 نسل جدید و همه‌ی معترضانِ نیک‌اندیش، خواسته‌هایی دارند که به کم و بیش در قانون اساسی آمده و یا با اصلاحاتی قابل دستیابی است. این خواسته‌ها چیزهایی چندان فراتر از حق برابر در استفاده از فرصت‌های تحصیلی و شغلی، تأمین حداقلی از رفاه و بهداشت برای همگان، بازگرداندن اعتبار به پول ملی و گذرنامه‌ی ایرانی، حفظ چشم‌اندازهای طبیعیِ میهن، حفظ میراث‌های فرهنگی و خاطره‌های جمعی، آبادی کشور، آزادی بیان، آزادی در امور شخصی، و نکوداشت کرامت انسانی نیست

🔹 بخش مهمی از اعتراض‌های اخیر آکنده است از روح مسالمت‌جویانه، بیزاری از خشونت، برائت از خارج‌نشینانی که طرفدار تشدید تحریم‌ها و بحرانی‌تر شدن اوضاع کشور هستند، و عشق‌ورزی به طبیعت. مسوولان کشور باید به‌جای بی‌اهمیت جلوه دادن این انتقادها و برخورد خشن با جوانان، گوش‌شان را برای شنیدن دقیق نقدها و رسیدگی مؤثر به خواسته‌های انسانی و منطقی ایشان باز کنند. اگر پس از فروکش کردن اعتراض‌ها، مردم لذتِ خوب پیروزی نسبی را نچشند، موج بزرگ دیگری از مهاجرت نخبگان، فرار سرمایه‌ها، و تخریب محیط زیست به دست فرصت‌طلبان، کشور را در هم خواهد کوفت.

✳️ برای خواندن متن کامل، روی INSTANT VIEW ضربه بزنید و یا از لینک زیر استفاده کنید:

https://khabaronline.ir/xjknz

✳️ ۳۰ مهر ۱۴۰۱

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #دیدگاه

🔰 "ارتقاء" یا "انحلال"

🔹🔸 ضرورت تشکیل شورای چندجانبه تصمیم‌ساز برای آینده مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست ایران

✍️ حنیف‌رضا گلزار

🔻پرونده تغییر ساختار مدیریت منابع طبیعی و محیط‌زیست، باز هم گشوده شد.

🔻در طول ۱۱۷ سال گذشته، ساختار اداری منابع طبیعی کشور هر ۹ سال یکبار تغییر کرده است! این ناپایداری مدیریتی و اداری یکی از دلایل تضعیف اصل صیانت و حفاظت از منابع طبیعی کشور است.

🔻در چهل سال گذشته سه لایحه و چهار طرح برای تغییر ساختار مدیریتی منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور از سوی دولت و مجلس تدوین شده که هیچ کدام از آنها به دلیل عدم برخورداری از کارایی لازم به تصویب نرسید.

🔻درباره تغییر، اصلاح یا ارتقای ساختار مدیریت منابع طبیعی کشور «آنچه که نمی خواهیم» مورد اجماع کارشناسان است ولی «آنچه که می خواهیم» یا باید بشود، همچنان مشخص نیست و دیدگاه ها بسیار ناهمگون است.

🔻سرنوشت ساختار اداری منابع طبیعی کشور باید در شورایی چندجانبه و فراگیر و با حضور همه صاحبنظران و کارشناسان تدوین و برای تصویب به مجلس و دولت ارایه گردد.

🔻ساختار جدید اداره منابع طبیعی کشور باید برمبنای «نگاه فراگیر اکوسیستمی» تدوین شود. منابع طبیعی تنها پوشش گیاهی نیست و ضروریست تا تولی گری ارکان اصلی منابع طبیعی یعنی «آب» و «خاک» و «امور اراضی» و بخشی از «شیلات» هم به منابع طبیعی سپرده شود.

🔹متن کامل یادداشت؛

https://www.salamatnews.com/news/347053/

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #روز_جهانی_خاک

✳️ صد و پنجاه سال پس از دوکوچایف/ خاک؛ اقتصاد، سیاست، محیط زیست و منابع طبیعی

#حنیف_رضا_گلزار

به مناسبت ۵ دسامبر، "روز جهانی خاک" - بخش نخست

📝 گزارشگر: #الهه_موسوی

✳️ سلامت‌نیوز: پنجم دسامبر "روز جهانی خاک" است؛ خاکی که عموما به عنوان "بستر تولید" به آن نگاه می شود. اما اکنون کارشناسان امیدوار هستند که این نگرش، به نگاه "زیست بنیان" تبدیل شده و به خاک، به عنوان "زیربنای طبیعت" نگاه شود. بخش نخست یادداشت حنیف‌رضا گلزار، کارشناس ارشد خاک و آب و کنشگر محیط زیست ومنابع طبیعی را در اینباره بخوانید.

✳️ برای مطالعه متن کامل بخش نخست این یادداشت، بر روی INSTANT VIEW ضربه بزنید

https://telegra.ph/%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%DA%A9%D9%88%DA%86%D8%A7%DB%8C%D9%81-%D8%AE%D8%A7%DA%A9-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9-%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%DB%8C-12-06

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #روز_جهانی_خاک

✳️ صد و پنجاه سال پس از دوکوچایف (۲)/ خاک؛ قانون‌گذاری‌ها و قانون‌گریزی‌ها

#حنیف_رضا_گلزار

به مناسبت ۵ دسامبر، "روز جهانی خاک" - بخش دوم

📝 گزارشگر: #الهه_موسوی

سلامت نیوز: در بخش پایانی یادداشت حنیف‌رضا گلزار، به مناسبت "روز جهانی خاک" با اشاره به اینکه پنج قانون مصوب و ابلاغ شده درباره "خاک" و "امور اراضی" داریم تاکید شده است که « همچنان در انجام و به کاربستن این قانون ها ناتوان هستیم.» در بخش دوم و پایانی این یادداشت، نگارنده جایگاه خاک در ساختارِ نوین اداری کشور، را کاوش و بازبینی کرده است.

✳️ برای مطالعه متن کامل بخش دوم یادداشت، بر روی INSTANT VIEW ضربه بزنید

https://telegra.ph/%DB%8C%DA%A9%D8%B5%D8%AF%D9%88%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%DA%A9%D9%88%DA%86%D8%A7%DB%8C%D9%81-%DB%B2-%D8%AE%D8%A7%DA%A9-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-12-06

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #دیدگاه

▪️ آقای استاندار! «کوته‌فکر» کیست؟

🔰 تأمین گاز پتروشیمی امیرآباد (میانکاله) چطور انجام خواهد شد؟

#حنیف‌رضا_گلزار
@hanifrezagolzar

🔻 وزیر نفت می‌گوید «برای تولید روزانه یک میلیارد و ۴٠٠ میلیون مترمکعب گاز باید در سال‌های آینده ۸۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری صورت گیرد و در صورت نبود سرمایه‌گذاری کافی، ایران مجبور به واردات گاز خواهد شد»

🔹 این در حالیست که پیش‌بینی‌های انجام‌شده در مطالعات امکان‌سنجی طرح پتروشیمی میانکاله بر «لزوم استفاده از منابع غنی گازی مشترک با کشورهای همسایه جنوبی» و «تسریع در بهره‌برداری از منابع مشترک گاز طبیعی» تاکید شده و معنای آن چیزی جز افزایش مصرف گاز طبیعی در بخش صنعت، آن هم بدون توان افزایش تولید گاز طبیعی در داخل کشور نیست.

🔹 برآوردهای اولیه بیانگر این است که نیاز گاز طبیعی مجتمع پتروشیمی میانکاله سالانه بالغ بر ۱۳۲۰ MMNm3/yr می‌باشد.

🔹 تولید پروپیلن از گاز طبیعی در پتروشیمی میانکاله آن هم با قیمت ۳۰ درصد کمتر از قیمت واقعی (تبصره ۱ ماده ۳ مصوبه ۹۹٫۱۲٫۲۳ هیات وزیران)، به جای استفاده از متانول مازاد و انباشته‌شده در کشور در حالی برنامه‌ریزی می‌شود که نیروگاه شهید سلیمی نکا به دلیل کمبود گاز طبیعی همچنان «مازوت» می‌سوزاند. مانند همه نیروگاه‌های دیگر کشور....

▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️

▪️ این یادداشت را در همان روزهایی که مشغول کش و قوس برای توقف اجرای #پتروشیمی_مازندران بودیم نوشتم. ولی فرصت انتشار به دلایلی دست نیافت. ماند تا امروز که شنیدم #استاندار_مازندران، مخالفین پتروشیمی را به «کوته‌فکری» متهم کرد. البته از اینکه فرمودند آن را «باد هوا کردند»، خیلی خوشحال شدم و در این سوز و سرما انرژی گرفتم😊

▫️ اکنون که این چند سطر را می‌نویسم، پیامک آمده که فردا هم، سازمان‌های دولتی استانی که در آن زندگی می‌کنم و البته چندین استان دیگر که نام آنها یکی یکی اعلام می‌شود، به دلیل نبود گاز تعطیل است. مانند هفته گذشته ... مدارس هم همینطور، باز هم مانند هفته گذشته ...
شبکه خبر زیرنویس کرده که ترکمنستان باز هم شیرهای گاز را به روی ما بسته! وزیر نفت هم از احتمال قطعی گاز در خراسان‌های سه گانه، گلستان و سمنان ابراز نگرانی کرده و .... همه این تعطیلی‌های پرهزینه که بر گرده اقتصاد فشل کشور تحمیل می‌شود، به دلیل نبود گاز است، جناب آقای استاندار! نداشتن گاز!

▪️ خوب، جناب آقای استاندار! حال که سر صحبت را خودتان بازکردید، خواهشمندم کمی درباره معنای «کوته‌فکر» بیشتر توضیح دهید... واقعا می‌دانید خوراک پتروشیمی‌های کشور در نیمه دوم سال چطور تامین می‌شود؟ اگر پتروشیمی مورد نظر شما هم ساخته شده بود، وضعیت تامین خوراک آن در این زمستان سرد چگونه بود؟!

🔺 ۲۳ دی ۱۴۰۱

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #مولدسازی #زمینخواری

✳️ اموال مازاد دستگاه‌ها، یعنی فروش اراضی ملی!

✍️ #بهزاد_انگورج

🔹 اموال مازاد غیرمنقول باید بازتعریف شود و در برگیرنده حدود ۴۵۰۰۰ طرح ناتمام کشور شود که تکمیل چنان طرح‌هایی بعضا فاقد توجیه اقتصادی است؛ به موازت چنان وضعیتی، اگر اختصاص عرصه به اجرای دیگر طرح‌های دارای توجیه اقتصادی آن دستگاه و یا مسکن ملی بتواند توجیه اقتصادی داشته باشد، اما رویکرد فروش عرصه‌ی طرح هرگز نمی‌تواند توجیه قانونی و اقتصادی داشته باشد!

🔸 به موارد محدودی می‌توان اشاره کرد که دستگاه‌های اجرایی برای اجرای طرح، مبادرت به خرید زمین کرده باشند. اگر دستگاهی اموال غیرمنقول مازاد بر نیاز داشته باشد، قطعا آن اموال در زمره‌ی اراضی ملی شده و مشمول مقررات ماده ۶۹ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و غیر قابل فروش است.

🔹 آحاد جامعه و ارکان نظام دقت کنند اموال مازاد دستگاه‌ها قطعا منابع ملی است و اموال آن دستگاه‌ها نبوده است، بلکه برای تحقق اهداف معینی از وظایف یک دستگاه در اختیار آنها بوده است. اگر آحاد جامعه و ارکان نظام  نسبت به کاهش مساحت جنگل‌ها و مراتع حساسیت دارند و در جرم‌انگاری زمینخواری تردید ندارند، باید در مورد فروش عرصه‌های منابع ملی‌شده به هر نحو، اعم از اینکه بر حسب قانون انجام شده یا نشده باشد، احساس مسؤولیت کرده و ضمن مخالفت، باید آن را در زمره زمینخواری دولت دسته‌بندی کند.

🔸 "به گزارش خبرگزاری صدا و سيما در سومين جلسه هیأت عالی مولدسازی دارایی‌های دولت، ۹۹۰ ملک و دارایی راکد دولت در مسیر مولدسازی قرار گرفت."

🔹 بی تردید مولدسازی اموال مازاد که باید فرآیند فروش یا تهاتر را طی کند، همان فرایند اقدام سازمان خصوصی‌سازی را که در اجرای قانون اصل ۴۴ قانون اساسی انجام شد، به مراتب پر آسیب‌تر طی خواهد کرد و از یاد نبریم که آن اقدام انجام شده با اثرات فساد اقتصادی بجا مانده، نه رضایت حاکمیت را در پی داشت و نه رضایت مردم را

🔸 دقیقا اموال غیرمنقول مازاد بر نیاز، از جمله اراضی در اختیار دستگاه‌های اجرایی هستند که به نحوی از انحاء در اختیار یک دستگاه اجرایی قرار گرفته است و مقام و کارشناسی اگر در رابطه با عرصه منابع ملی‌شده و نسبت به حقوق عمومی، قائل به عدم شمول مرور زمان باشد، قطعاً باید اموال مازاد بر نیاز را که بعضاً حتی بدون کسب موافقت و عموماً برای تجهیز کارگاه و یا اجرای طرح در اختیار قرار گرفته‌اند، به سازمان منابع طبیعی برگرداند و در چارچوب مقررات ماده ۶۹ برای اجرای طرح‌هایی که نیاز به زمین دارند، اختصاص یابد؛ فروش و تهاتر اموال مازاد، فساد اقتصادی و فساد اداری در پی دارد و مکانیزمی است که بدون توجه به نیاز نسل آینده به اجرا گذاشته شده است.

🔹 اگر چه به موجب جزء یک بند ب تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۱۴۰۰، پیشنهاد فروش ساختمان‌های ملکی به استثنای انفال و بناها و اموال دولتی‏ که‏ از نفایس‏ ملی‏ موضوع اصل هشتاد و سوم قانون اساسی است، قید شده است، اما آنچه در سومين جلسه هیأت عالی مولدسازی دارایی‌های دولت، ۴۷۰ دارایی (اموال غیرمنقول) راکد وزارت جهاد کشاورزی که مازاد تشخیص داده شد، قطعا همین عرصه‌های مشمول تعریف قانونی ملی شدن جنگلها و مراتع است که عموما سابقه واگذاری ندارد، بلکه برای اجرای طرح در اختیار قرارگرفته است و هیچ استناد و توجیه قانونی برای فروش آن جهت راه‌اندازی ۶۳۱ پروژه نیمه‌تمام جهادکشاورزی وجود ندارد و همچنین در مورد  ۵۲۰ دارایی (اموال غیرمنقول) راکد وزارت آموزش و پرورش که مازاد تشخیص داده شد، عموماً اراضی هبه‌ای و وقفی یا اراضی ملی بوده‌اند و قطعا فروش اینگونه اموال نیز موانع قانونی دارد و نمی‌تواند برای راه‌اندازی ۱۶۴۹ پروژه نیمه تمام ساخت مراکز آموزشی تهاتر شود.

🔸 بهتر است طرح‌ها و پروژه‌هایی که اساساً سال‌ها بدون بودجه، راکد مانده‌اند و دوره بازگشت سرمایه نامشخصی دارند و شاید حتی از توجیه اقتصادی افتاده‌اند، به بخش غیردولتی واگذار شوند تا چارچوب منافع ملی و تعلق آن به نسل‌ها مراعا نگاه داشته شود.

🔹 مولدسازی، بهانه تکرار تلخ مارگزیدگی، به معنای انگشت کردن در سوراخ مار خصوصی‌سازی دهه‌ی قبل است

✳️ یازدهم بهمن ۱۴۰۱

🆔 @IranENGOs
تعادل بخشي آب زيرزميني.pdf
642.2 KB
#دیدگاه #یادداشت

💧 چرا تعادل‌بخشی آب‌زیرزمینی سهلِ ممتنع است؟

🖌 #هاشم_درخشان - پژوهشكده آب و محيط زيست دانشگاه فردوسی مشهد

📘 نشريه آب و توسعه پايدار - دوره ۹ - شماره ۳ - سال ۱۴۰۱

مهار افت مستمر تراز آب‌زیرزمینی که معمولاً به تعادل‌بخشی آب‌زیرزمینی یاد می‌گردد؛ موضوع جدیدی نیست و اقدامات فراوانی مانند ممنوعه اعلام کردن دشت‌ها، طرح تعادل‌بخشی آب‌زیرزمینی، طرح سازگاری با کم‌آبی و ... در راستای آن تدوین و ابلاغ شده است. اما سوال اساسی این است که چرا در عرصۀ عمل، این گونه‌ طرح‌ها کارایی لازم را نداشته و همچنان کشور با افت مستمر تراز آبخوان مواجه می‌باشد؟ این یاداشت فنی سعی در پاسخ به این سوال اساسی دارد و برای تبیین پاسخ این سوال، عبارت «تعادل‌بخشی آب‌زیرزمینی سهل ممتنع»، را بسط و کاربرد نموده است.


پ.ن: ساده ترین تعریف #سهل_ممتنع این است که یک کار در ابتدا سهل و ساده به نظر برسد، اما وقتی می‌خواهیم آن را انجام دهیم، ببنیم که چندان هم ساده نیست و موانع زیادی برای انجام آن وجود دارد. شاید #ساده‌ی_ناممکن بهترین توصیف و تعریف مفهوم سهل ممتنع باشد.

#آب_زيرزميني
#تعادل_بخشي
#سهل_ممتنع

@WaterOnline

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #نقد

🔰 نیاز به گزاره‌ی جایگزین «گفتگو»/ نقدی به روش و سخنان رییس موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور در نشست ساری

#حنیف_رضا_گلزار

✳️ آیا برای صیانت و پاسداری از محیط‌زیست و منابع طبیعی ایران، به گزاره‌ای فراتر یا اثرگذارتر از «گفتگو» نیاز نداریم؟

🔸 رییس جدید موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور یا آنقدر «خام و بی‌تجربه» است که خودش هم درک نکرد که در نشست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری خطاب به کنشگران، روزنامه‌نگاران و کارشناسان مستقل مخالف اقدام کاشت یک میلیارد نهال چه گفت و یا برخلاف دیگر همگنانش آنچنان «صادق و بی‌پروا» است که منویات درونی و کنه و عمق اندیشه و نگرش خود و هم صنفانش را اینگونه در نشستی علمی به زبان آورد.

🔸 هرکدام از این تصورات که درباره او درست باشد، اگرچه دردی را از منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور درمان نمی‌کند ولی تاکید می‌کند که از ساختار موجود نباید انتظار درمان دردهای این حوزه را داشت چرا که این ساختار، خود بخشی از این دردهای جانکاه موجود است. 

🔹متن کامل یادداشت را در سلامت‌نیوز بخوانید: 

https://www.salamatnews.com/news/355300

✳️ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #دیدگاه

✳️ خنجری بر قلب جنگل‌بانی

#حنیف_رضا_گلزار

⬅️ روزنامه #پیام_ما؛ یکم خرداد ۱۴۰۲

✳️ بخشی از متن:

🔹 از شهادت جنگلبان رشید ناصر پیروی در جنگل‌های ماسال تا برکناری جنگلدار بابل به دلیل پیگرد قانونی نماینده متخلف و متجاوز این شهر به عرصه‌های ملی و طبیعی کشور تنها ۱۸ سال می‌گذرد. در این ۱۸ سال چه بر سر قانون و آرمان‌ها آمده که امروز سازمان کارگزار منابع طبیعی کشور در پی آن است تا با اقدامات نمایشی مانند یافتن موتور سیکلت شهید پیروی و قرار دادن آن در موزه، خود را رهرو او بِنُمایاند.
🔸 ولی همین سازمان جنگلدار بابل را تنها به جرم عمل به وظیفه برکنار می‌کند و گروه‌ها و افراد داعیه‌دار منابع طبیعی، در برابر این پیمان شکنی آشکار سکوت پیشه می‌کنند. بماند که عده‌ای از مدیران سازمان متولی به گفته خودشان چیزی از این رخداد شوم و ناامید کننده نشنیدند و عده‌ای دیگر هم با هر روش ممکن در صدد توجیه و نهادن تحلیل‌ها و تفسیرهای بی‌بنیان و هیجانیِ برخاسته از تعصب ناشی از ذوب‌شدگی در فرد یا افراد بر این ماجرا هستند. غافل از اینکه مردم و افکار عمومی بیدارند و هوشیار.
🔹 افکار عمومی می‌خواند، می‌فهمد، می‌بیند و وعده‌های دیروز و کارکردهای امروز را تحلیل و قضاوت می‌کند و بر بنیان حق شهروندی، می پرسد. وظیفه کارگزاران است تا پاسخ دهند. پاسخی منطقی و برخوردار از پشتوانه و بن‌مایه‌های قانع‌کننده!
🔸 آنچه که سال ۱۴۰۲ در بابل رخ داد، دست کمی از آنچه که هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ در ماسال رخ داد نداشت. آن روز خاک هیرکانی با خون پیروی گلگون شد و امروز با برکناری جنگلدار وظیفه‌شناس، قانون‌گرایی و تعهد به صیانت از عرصه‌های ملی آشکارا، بی‌پروا و به رسواترین شکل ممکن به مسلخ اصحاب زر و زور و عمله‌های سیاست فرستاده شد.
🔹 صد افسوس که تاریخ، همیشه در این کشور در حال تکرار است. دیروز در قالب تراژدی‌ای دردناک و جانکاه و امروز در قالب مصیبتی دردناک‌تر، چرا که شهید پیروی دست‌کم از لشگر خودی‌ها زخم نخورد. ناصر پیروی یک تن بود که با خنجر دشمن شهید شد، ولی برکناری جنگلدار وظیفه‌شناس بابل، خنجری آلوده به زهر، آن هم از پشت بود که لشکر جنگلداری و مدیریت منابع طبیعی در ایران را تاراند و دوپاره کرد.
🔸 خنجری که متجاوزان آن را ساختند، ساکت‌ماندگان و مصلحت‌بافان آن را پرداختند و زهرآگین کردند و مدیران آن را بر دل وظیفه‌شناسی و صداقت فروکوفتند. بسیار بعید می‌دانم، این لشکر کمر شکسته و زخمی از این خنجر زهرآلود، به این زودی‌ها کمر راست کند. حق هم دارد…

✳️ متن کامل را در نشانی زیر بخوانید:

https://payamema.ir/payam/articlerelation/85328

🆔 @IramENGOs
#یادداشت #دیدگاه #برنامه_هفتم

✳️ برنامه هفتم‌ توسعه و ارزیابی

#مسعود_امیرزاده

✳️ این روزها با تقدیم لایحه هفتم توسعه از طرف دولت به مجلس یکی از مباحثی که مجددا مورد توجه جامعه مدنی و زیست محیطی قرارگرفته است، ارزیابی پروژه‌های عمرانی است. مکانیسم نظارتی و‌کنترلی ارزیابی بر پروژه عمرانی و نحوه انجام آن همواره محل مناقشات جدی بین طراحان و مجریان پروژه‌ها از یکسو و نهادهای حاکمیتی و مدنی از سوی دیگر بوده است و از قرار عدم کفایت مواد قانونی در این لایحه و یا لکنت و ابهام آنها بر دامنه این نگرانی‌ها افزوده است. ورود به مواد و نقد به آنها قصد این نوشتار نیست بلکه فقط میخواهم اجمالا به دو مسئله اهمیت قانون و جایگاه ویژه مفهوم ارزیابی در حفاظت از سرزمین بپردازیم. امید آنکه دست اندرکاران خصوصا نمایندگان محترم با دقت بیشتری این مواد و نیز سایر ضرورتهای زیست محیطی را در ساختار قانونی مورد بحث پایش و اصلاح فرمایند.

✳️ اهمیت قانون
زمانیکه به تاریخ صد و اندی سال پیش مراجعه می‌کنیم و فریاد مشروطه خواهی جنبش مذکور را مرور می‌کنیم یکی از کلیدی ترین محورهای مطالباتی «قانون »است. مراد بخش مهم مردم از قانون در آن زمان کنترل قدرت دولت به معنای قوه قاهره بود. واژه مشروطه نیز ناظر به همین شرط گذاری و حد گذاری برای هیئت حاکمه است. میشل فوکو که به عبارتی فیلسوف قدرت است و دغدغه کنترل آنرا در سر می‌پرورد، به قانون چنین نگاهی دارد. در نزد او و برخی دیگر از اندیشمندان این فقره با دو قسم قانون و قانونگذاری مواجه هستیم قانون به عنوان نظم گذار برای ابژه قدرت ( که در اینجا جامعه و مردم است) و قانون به منزله حدگذار برای سوژه قدرت( که در اینجا دولت به معنای عام آن است)که اولی مسئول برقراری نظم در جامعه و بین مردم و دیگری مسئول حمایت از منافع و حقوق آنها در قبال قدرت چیره دولت است. از قرار هر چه در مورد نخست میل به قانونگذاری مفرط و خارج از اندازه مشاهده می‌شود، در دومی امساک و تفریط را شاهد هستیم.

✳️ اهمیت ارزیابی
امروزه آنچنان عرصه‌های مختلف اجتماعی، طبیعی، فرهنگی و فن‌آورانه در هم تنیده شده‌ که کوچکترین مداخله در یک بخش بعضا تاثیرات ویرانگری در سایر بخش‌ها برجای میگذارد. با چنین وضعیتی است که پروژه های عمرانی که با شمایلی فنی خود را نمایان می‌سازند در ماهیت مباحثی کاملا زیست محیطی و اجتماعی هستند. از همین جهت است که در رویکردهای جدید مداخله‌، پروژه محوری جای خود را به پروسه محوری میدهد که یادآور ضرورتهای انکار ناپذیر پایش و کنترل سیستم‌های سیال و در هم آمیخته است. شگفت‌آور است که با توجه به تجربیات تلخ گذشته در برنامه جدید ما بر دامنه احتیاط نیفزاییم و رویکرد مناسب را انتخاب نکنیم. همین طور باید یاد آور شویم شرایط سخت اقلیمی از یکسو و تضعیف بنیه سرزمین از جهت فقر منابع ناشی از مداخلات بی‌برنامه گذشته ازسوی دیگر باعث شده که شرایط فیلد برای اجرای چنین پروژه‌هایی به شدت نامساعدتر باشد.حال چگونه قابل پذیرش است که گردش وارونه چرخ را اختیار کنیم و در دستکاری در محیط زیست و اموراجتماعی ناشی از پروژه‌های عمرانی دست و دلبازانه‌تر عمل کنیم.

⬅️ نتیجه‌گیری
دولت به عنوان دست اندکار پروژه‌های عمرانی نیاز هر چه بیشتر به مکانیسم‌های کنترلی منجمله ارزیابی‌های دقیق و بیطرفانه دارد.قدرمسلم هر سیستمی که خود را به بهانه آزادی عمل، از مکانیسم های کنترل و نظارت محروم کند، بیشتر در معرض ناهنجاری‌های درون سیستمی و حتا فروپاشیدگی است.چگونه ممکن است که یک کودک را از تست پنی سیلین قبل از تزریق اصلی و یا یک دستگاه حرارت مرکزی را از ترموستات محروم ساخت؟
قانون کنترل کننده در اینجا نقش ویژه‌ای دارد،که نه تنها حامی حقوق مردم و محیط زیست و نسل‌های آتی در قبال ویرانگرهای پروژه‌های عمرانی است بلکه نقش کنترلی و نظارتی آن موجب خواهد شد در شرایط تنگدستی مالی از حجم بسیاری از پروژه‌های غیر ضرور اما قدرمسلم مضر کاسته شود.انتظار می‌رود قانون ارزیابی محیط زیستی به عنوان دوازه امنیت سرزمین از منظر توان طبیعی و حفظ شاکله‌های اجتماعی و فرهنگی با نگاه کل‌گرایانه و حفظ منفعت عموم و نه تسهیل امورات دولت مورد بازنگری و تصویب قرار گیرد.

🔹 دوم خرداد ۱۴۰۲

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #دیدگاه

✳️ فساد

#مسعود_امیرزاده

✳️ فساد یکی از ابر چالشهای کشور است که از آن به عنوان اژدهای هفت‌سر یاد می‌شود و از شواهد معلوم است که راه حل آن هم به سهولت ممکن نیست. آنچه بیشتر رایج است و فضای عمومی و رسانه‌ای از فساد مراد میکنند، برداشت از نظام بانکی و یا اختلاس و خروج مبالغ کلان ارز از کشور است که در جای خود مهم است اما به گمان اصل مسأله فساد نیست.
🔹 در ضمن فساد، فقط اختلاس و دزدی و ارتشاء نیست؛ نگاه و تصمیم غلط و اصرار بر انجام آن هم، قسمی از عامل فسادزا است. اگر کلان مسأله فساد را جستجو میکنید بهتر آن است که در ساحت تخریب محیط زیست، غارت منابع طبیعی و اراضی ملی و از دست رفتن توان احیای سرزمین آنرا بیابید. قدر مسلم شرح این گزاره به تفصیلی خارج از ظرف یک یادداشت نیازمند است اما با طرح مسئله صرفا به چهارنوع اختلال و فساد حاصل از آن اشاره مختصری میکنم:

✳️ ۱- فساد نظام باورمندی:
🔸 این باور معیوب که طرحها و سازه‌ها و پروژه‌ها، عصای موسای نجات‌بخشی و توسعه سرزمین هستند و ضرورتا با اجرای آنها حتا به بهای لگدمال کردن داشته‌های طبیعی و فرهنگی به سعادت می‌رسیم.
🔸 توسعه بر محور ساخت و ساز افراطی، همچنان ذهن بسیاری از صاحبان تصمیم را اشغال کرده و برون‌داد این فساد ذهنی، سیمان‌اندود کردن سرزمین و بر افراشتن سازه در هر ناکجایی شده است.

✳️ ۲- فساد متنی:
🔸 در اینجا منظور از فساد، ناهمخوانی بین برنامه‌ها، قوانین، آیین‌نامه‌ها، دستورات، ارزیابی‌ها، گزارش‌ها…، با توان واقعی سرزمین و عدم توجه به قوانین موجود و بالادستی و انحرافات آنهاست.
🔸 عدم کسب‌ تجربه و عبرت از این‌همه برنامه‌های ناکام و قوانین نادرست و مبدل شده به ضد خود، وجه دیگری از فساد در متون است. نمونه اخیر آن در برنامه هفتم توسعه به‌سادگی هویداست.

✳️ ۳- فساد دیوانسالارانه:
🔸 تشکیلات اداری و نگاه بخشی، خصوصا در دستگاه‌هایی که فلسفه وجودی و بقای سازمانی آنها به ارائه عملکرد اجرای پروژه‌های اصطلاحا عمرانی است محل اعلام نیاز کاذب به بسیاری از پروژه‌هایی است که نه تنها هیچ گره فروبسته‌ای نگشودند، بلکه الی‌ماشاءالله طبیعت را متلاشی و فرهنگ را دگرگون و مردمان را آواره و زیان‌دیده و بودجه عمومی را اتلاف کرده‌اند.
🔸 نگاهی به کارنامه وزارت نیرو، راه و شهرسازی، نفت و صمت، مؤید و گویای چنین اشکال ساختاری است.

✳️ ۴- انفعال در قضاوت و نظارت:
🔸 بیشتر سیستم نظارتی و قضایی متوجه تخلفات آشکاری است که در ابتدا بدان اشاره شد و‌ شکل عریانی از فساد را نمایش می‌دهند. اما بسیاری از این پروژه‌ها و طرحها و حتا متون، لانه فساد تو در تویی است که درصورت رسیدگی مشخص خواهد شد چه فجایع غیرقابل جبرانی بر سرزمین تحمیل کرده‌اند.
🔸 آیا کسانیکه با تصویب یک قانون در دهه هشتاد عملا فرمان تخلیه آبخوانهای ایران‌زمین را صادر کردند، هیچگاه وادار به پاسخگویی شدند؟ آیا این حجم از پروژه‌های پرهزینه و پرادعا، برای عدم وصول به اهداف و گسترش دامنه آسیبها پاسخگو و محاکمه شدند؟ آیا محل مصرف بخش مهمی از بودجه عمومی برای پروژه‌های مخرب، ناکارآمد، در منزلت یک مسأله حقوقی شایستگی رسیدگی نداشته است؟

✳️ ۱۱ خرداد ۱۴۰۲

@didehbaanzistboom

🆔 @IranENGOs
#دیدگاه #یادداشت #سد_خرسان

🔸 سازه‌هایی روی آب

سازه‌های جدید در منطقه سادات محمودی در مخزن سد خرسان۳، ماجرای مردمی است که مجبور به کوچ اجباری هستند و به دلیل ترس از تبعات کوچ و هزینه متعاقب آن، به دنبال خسارت بیشتری هستند. ضوابط مهندسی در بناها کمتر رعایت شده است. بناهایی که هر کدام داستانی دارد، داستان مردمانی سختکوش که با فروش حیوانات خود، گرفتن وام و قرض، این بناها را ساخته‌اند.

📝 #امید_سجادیان
🔸 فعال و پژوهشگر محیط زیست
🔸 عضو شورای هماهنگی شبکه تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی کشور

متن کامل روزنامه ایران
👇🏻
https://irannewspaper.ir/8372/19/79557

#سد_خرسان_۳

@nehzatsabzzagros
تشکل نهضت سبز زاگرس
کهگیلویه و بویراحمد

🆔 @IranENGOs
#نقد. #یادداشت

در نقد شبکه تشکل‌های مردم‌نهاد

🔺 حرکت شبکه تشکل‌های محیط زیست خلاف جریان جامعه

⬅️ سلامت نیوز: الهام فریدونی کارشناس ارشد ارزیابی وآمایش سرزمین در یک یادداشت اختصاصی برای سلامت نیوز در نقد شبکه ملی تشکل های محیط زیست ومنابع طبیعی نوشت:

«نه فقط ویژگی انسانی امید داشتن، که مسئولیت اجتماعی و بالاتر از آن پرداخت دین خود به تمام کسانی که جان و یگانه فرصت زیستن‌شان در هستی را فدای حفاظت از  این سرزمین کردند، ایجاب می‌کند که به دور افتادن شبکه ملی تشکل‌های منابع‌طبیعی از اصل، اساس و رسالتش، عادت نکنیم و در مقابل خطاها و انحرافات رخ داده در این شبکه سکوت نکنیم؛ همانطور که در برابر تخلفات مسئولین و مدیران سازمانهای متولی حفاظت و صیانت از منابع‌طبیعی و محیط‌زیست کشورمان هرگز سکوت نکردیم؛ که اینجا پای نهادی در میان است که بدون آن مطالبات مردمی تحقق نمی‌یابد.»

متن کامل یادداشت را در نشانی ذیل بخوانید.

https://www.salamatnews.com/news/368054/


@Zaminonline

🆔 @IranENGOs
#یادداشت #کنشگری #مردم_نهاد #نقدونظر
  
✳️ دلسرد نشويد!

#حنيف_رضا_گلزار
🗞 روزنامه اعتماد؛ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳

1⃣ بخش نخست 1⃣

🔸 اگرچه كنش و كوشش سازمان يافته «داوطلبانه» و بدون چشمداشتِ مزد و درآمد كه برخاسته از نگاه والا و دگرانديشانه به چالش‌هاي گوناگون ملي و فراملي است، پيشينه دراز و گذشته شناخته شده‌اي در تاريخ ملت‌ها دارد، ولي نام و زبانزد «سازمان‌هاي مردم‌نهاد» يا «سازمان‌هاي غيردولتي» كه امروز در گفتمان سياسي و اجتماعي شناخته شده، پس از بنيان «سازمان ملل متحد» در سال ۱۹۴۵ و نگارش و تصويب ماده (۷۱) از فصل ۱۰ منشور اين سازمان پديد آمد.
🔸 سازمان‌هاي مردم‌نهاد پي‌ريزي شده در يكصد سال گذشته، نقش‌آفريني ويژه‌اي در پيرايش يا دگرگون‌سازي نگاه دولت‌ها به چالش‌هاي گوناگون داشته‌اند. يكي از اين چالش‌ها كه در دو سده گذشته و در پي رشد جمعيت و شتاب پيش‌بيني نشده صنعتي شدن جهان مي‌رود تا ابر چالشي ويرانگر شود، چالش محيط زيست است.
🔸 در همين راستا و هماهنگ با افزايش مرزهاي دانش و در پي آن افزايش نگراني درباره آينده و چگونگي پيوند ميان انسان با زمين و ديگر زيستمندان آن، گزاره‌هايي همچون آلودگي آب، آلودگي هوا، آلودگي خاك، آلودگي صوتي، آلودگي راديو اكتيو، آلودگي نوري و آلودگي دمايي، نابودي زيگونگي (تنوع زيستي) و جنگل‌زدايي، چالش‌هايي هستند كه در بيشتر كشورهاي پيشرفته جهان از سوي كوشندگان اين بخش به آنها پرداخته مي‌شود.
🔸 از ميان ۹ چالش برشمرده شده، هفت چالش نخست دربرگيرنده چالش‌هاي «كيفي» و دو چالش ديگر (نابودي زيگونگي و جنگل‌زدايي)، چالش‌هاي «كمي» به شمار مي‌آيند. 

⬅️ دوگانه‌هاي كنشگري درون مرزي – فرامرزي و كنشگري كمي - كيفي

🔸 در ايران، كنشگري مدني درباره محيط زيست آن‌گونه كه با بنيان «سازمان‌هاي مردم‌نهاد» در پيوند باشد، نهالي نورسته و جوان به شمار مي‌آيد و چندان ديرپاي نيست. پيشينه و تاريخچه همين كنشگري نوبنياد هم در جايي نگاشته نشده ولي آنچه آشكار است اينكه كنشگري در بخش محيط زيست و منابع طبيعي ايران، ناهمسان با آنچه در كشورهاي پيشرفته رخ داده و مي‌دهد، نه كنشگري «كيفي» كه بيشتر از گروه كنشگري «كمي» است.
🔸 به بيان ديگر، كنشگران و كوشندگان مدني در ايران و دوستداران محيط زيست و منابع طبيعي، آنچه تا امروز كرده‌اند بيشتر بياني از نگراني براي «كميت» يا «مقدار» و «اندازه»  نابودي «منابع» درون سرزميني بوده تا نگراني از جنس آسيب به «كيفيت» منابع در گستره ملي يا جهاني. براي نمونه در ايران، كنشگران محيط زيست بيشتر نگران چگونگي و اندازه بهره‌برداري از آب و تهي شدن سفره‌هاي آب زيرزميني يا مقدار خاكي كه سالانه در پي فرسايش آبي يا بادي از دست مي‌دهيم، هستند تا آلودگي خاك و آب به پنداره ويژه و تخصصي آن
🔸 «كاترين يه» كوشنده و كنشگر محيط زيستي در يادداشتي با نام «سرخ‌ها و سبزها» در سال ۱۹۹۰، چرايي اين روش كنشگري كه مي‌توان آن را «كنشگري درون مرزي» يا «كنشگري كرانمند» محيط زيستي‌هاي جهان سوم نام نهاد، بيان كرده بود:
«بسياري از جنبش‌هاي هواداري از محيط زيست در جهان سوم از مردمي تشكيل يافته‌اند كه گذران زندگي‌شان مستقيما در معرض تهديد استخراج منابع و آلودگي قرار گرفته است... از اين روي اين سازمان‌ها و جنبش‌هاي جهان سومي معمولا نمي‌توانند به فعاليت خود جنبه بين‌المللي بدهند».
🔸 گريز و گزيري هم از اين روش كوشندگي براي محيط زيست نيست و نگاه «كمي» كنشگران و كوشندگان مدني در ايران يا جهان سوم به پايه‌ها و پاره‌هاي سازنده محيط زيست و منابع طبيعي را نمي‌توان نشاني از دور ماندن آنها از همگنان‌شان به ويژه در غرب دانست، چراكه جنس و گونه آسيب‌ها و چالش‌هاي محيط زيستي هر كشور با كشور ديگري ناهمسان است.
🔸 براي نمونه كنشگري درباره آلودگي راديواكتيو تا امروز در ايران پيشينه‌اي نداشته، چراكه در ايران نيروگاه هسته‌اي به بهره‌برداري نرسيده كه آلودگي راديواكتيو داشته باشد. به جاي آن مي‌توان پيش‌بيني كرد كه اين شيوه كنشگري در فرانسه كه نزديك به ۷۰ درصد از انرژي الكتريكي سالانه خود را با كمك انرژي هسته‌اي و نيروگاه‌هاي اتمي فراهم مي‌كند، جايگاه ويژه و پررنگ‌تري داشته باشد. درباره آلودگي‌هاي صوتي و نوري و حرارتي يا چالش مهمي مانند توليد كربن مازاد هم، چنين است.

🆔 @IranENGOs

[پایان بخش نخست؛ ادامه در پست بعدی👇]
#یادداشت #کنشگری #مردم_نهاد #نقدونظر
  
✳️ دلسرد نشويد!

#حنيف_رضا_گلزار
🗞 روزنامه اعتماد؛ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳

2⃣ بخش دوم 2⃣

🔸 كنشگران و كارشناسان آزاد و ناوابسته محيط زيست و منابع طبيعي در ايران، آنچنان گرفتار نابودي مقدار و اندازه يا همان بنيان‌هاي سازنده محيط زيست مانند آب، خاك، تا اندازه‌اي هوا، جنگل‌ها و پوشش گياهي و تا اندازه‌اي پوشش جانوري كشور هستند كه ديگر تواني براي پرداختن ژرف به چگونگي كاهش توليد كربن مازاد يا چگونگي كاربرد درست و بهينه انرژي و سوخت ندارند ولي اين درحالي است كه كنشگر اين بخش در اروپاي غربي يا امريكاي شمالي امروز درگير يافتن راه‌هايي براي كاهش توليد كربن آن هم نه تنها در مرزهاي اروپا و امريكا كه در همه جاي جهان يا نگران جلوگيري از برچيده شدن نسل كرگدن سفيد در آفريقاست.
🔸 نبايد فراموش كنيم كه كنشگري براي آينده محيط زيست و منابع طبيعي در ايران نه كنشي درآمدزا كه هميشه هزينه‌زاست و كنشگران اين بخش براي پوشش و پيگيري دغدغه‌ها و نگراني‌هاي خود بايد در كنار جنگيدن با نگاه‌هاي ويرانگر بيشتر وابسته به «دولت‌ها» كه هميشه با دستاويز شعار‌هايي همچون «توسعه كشور» يا «كارآفريني براي جوانان» و ... به بزرگ‌ترين ويرانگران محيط زيست و منابع طبيعي تبديل شده‌اند، رويارويي كنند. 

⬅️ تبارشناسي كنشگري محيط زيست در جهان و ايران

🔸 چگونگي كاركرد و نقش‌آفريني هر فردي كه خود را دانسته يا نادانسته كنشگر اين بخش مي‌داند، نقشي بسيار مهم در چگونگي به سرانجام رسيدن تلاش‌ها در اين بخش دارد. از اين روي بايد به تبارشناسي كنشگري بپردازيم.
🔸 تبار‌شناسي كنشگري مدني در دنيا پيشينه شناخته شده‌اي دارد. بخشي از اين تبارشناسي مي‌تواند همپوشاني خوبي با جامعه كنشگر و كوشنده ما هم داشته باشد. «كنشگري زير لحاف» (Slacktivism)، كنشگري «كليك‌ گري» (Cliktivism)، كنشگري «بِرنداليسم» يا همان كنشگري «ضد تبليغات» (anti advertising)، و سرانجام كنشگري «پارازيت فرهنگي» (Culture jamming)، چهار تبار يا گروه شناخته شده كنشگري در جهان هستند.
🔸 در «بِرنداليسم» يا همان كنشگري «ضد تبليغات» كه در سال ۲۰۱۲ در لندن بنيان نهاده شد، كنشگران مدني براي آگاه كردن توده مردم، با دستكاري سازمان يافته و هدفمند در نشانه‌ها و تابلوهاي تبليغاتي كه خريد و مصرف بيشتر كالايي ويژه را هدف‌گذاري مي‌كند، آن «تبليغ» را به «ضد تبليغ» تبديل مي‌كنند. بِرنداليست‌ها، اين شيوه كنشگري خود را «شورشي در برابر مهار فرهنگ و فضا از سوي ابرشركت‌هاي توليد‌كننده كه مصرف‌گرايي را تبليغ مي‌كنند» مي‌دانند.
🔸 «پارازيت فرهنگي» نسبت به «بِرنداليسم» پيشينه بيشتري دارد و زايش و پرورش چنين نگاهي به سال ۱۹۸۰ باز مي‌گردد. هواداران اين نگرش كنشگري، از راهبردهايي مانند نكوهش يا تلاش براي گسست پيوند ميان «جريان تبليغات» يا هنرهاي خياباني كه به نابساماني‌هاي فرهنگي و محيط زيستي مي‌انجامد، استفاده مي‌كنند. نمونه بارز آن تلاش دو هفته پيش دو بانوي كهنسال ۸۰ و ۸۵ ساله در موزه لندن براي آسيب رساندن به يكي از دست سازه‌هاي تاريخي اين موزه بود. اين دو بانوي سالخورده در بازجويي‌هاي انجام شده، هدف خود از اين كار را «جلب‌توجه عمومي» و «اعتراض» به توليد گازهاي گلخانه‌اي بيان داشتند! خوشبختانه اين شيوه كنشگري در ايران ناشناخته است.
🔸 كنشگري «ضد تبليغات» هم جايگاه چنداني در ايران ندارد، چراكه اندازه «تبليغات» شركت‌ها در ايران اگرچه امروز بخش بزرگي از رسانه ملي و ديگر تريبون‌ها را به چنگ آورده و بر آن چنبره زده، ولي با اين همه در برابر «تبليغات» و تلاشي كه براي واداشتن مردم به خريد بيشتر در غرب در جريان است بسيار كوچك و اندك مي‌نمايد.
🔸 دادگري درباره اندازه دو گونه «كنشگري زير لحاف» و «كنشگري كليك گري» را هم به خوانندگان اين يادداشت وامي‌گذارم. 

⬅️ دوگانه كنشگري تخصصي - همگاني

🔸 كنشگري درباره محيط زيست و منابع طبيعي در همه جاي دنيا فرآيندي «همگاني» و «غيرتخصصي» است. پافشاري بر «همگاني» و «غيرتخصصي» بودن كنشگري براي محيط زيست، كاركرد «باري به هر جهت» اين جريان نيست. اگرچه داشتن نگاه كارشناسي براي پيشبرد روان‌تر اين كنشگري بايسته است ولي اين هرگز به معناي داشتن «تخصص» دانشگاهي به مفهوم شناخته شده آن و در جايگاه پيش‌نياز كنشگري در اين بخش نيست.

🆔 @IranENGOs

[پایان بخش دوم؛ ادامه در پست بعدی👇]
#یادداشت #کنشگری #مردم_نهاد #نقدونظر
  
✳️ دلسرد نشويد!

#حنيف_رضا_گلزار
🗞 روزنامه اعتماد؛ چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳

3⃣ بخش سوم و پایانی 3⃣

🔸 براي نمونه هر شهروندي «مي‌تواند» و در نگاهي فراتر و مسوولانه‌تر، «بايد» نگران آلودگي راديواكتيو، كم آبي و بيابان‌زايي و ... باشد، بدون آنكه دانش‌آموخته فيزيك هسته‌اي يا هيدرولوژي يا ... باشد. از سوي ديگر نگاهي به كارنامه دانش‌آموختگان و متخصصاني كه «كنشگري همگاني» را بر نمي‌تابند و كنشگري را گزاره‌اي صد درصد «تخصصي» برمي‌شمرند، هم نشاني از كورسوي اميد براي آنچه «كنشگري تخصصي» شناسانده مي‌شود و راهگشايي اين شيوه براي برون رفت از چالش‌هاي محيط زيست ندارد. به راستي چند تن از «متخصصين» در كشور ما به شكلي پايدار به كنشگري در بخش محيط زيست و منابع طبيعي پرداخته يا مي‌پردازند؟ بي‌گمان هر چه بجوييد، بيشتر از انگشتان دو دست نمي‌يابيد...
🔸 «همگاني» بودن كنشگري در اين بخش يك «وظيفه اجتماعي» ملي و در نگاهي فراتر، فراملي است. به بيان ديگر همه مردمان و شهروندان هم «حق دارند» و هم «وظيفه دارند» درباره كاركرد دستگاه‌هاي دولتي كارگزار محيط زيست و منابع طبيعي كنشگر و پرسشگر باشند، دسترسي به كارنامه‌ها داشته باشند و كاركردها را به چالش بكشند و در برابر، دستگاه كارگزار هم «وظيفه» دارد، به چالش‌ها و پرسش‌هاي بيان شده از سوي شهروندان پاسخ دهد.
🔸 شوربختانه در كشورهاي برخوردار از پيشينه «استبدادي»، به روش‌هاي گوناگون تلاش مي‌شود تا اين «حق مسلم» پرسشگري ناديده يا زدوده شود. بسيار رخ داده كه شماري از مديران، با برخوردهاي تند و ناروا، خبرنگاران، روزنامه‌نگاران يا كنشگران را براي استفاده از اين حق آشكار از خود رانده‌اند. اين روش‌هاي برخاسته از ناداني، گمراهي و خشك انديشي، بازدارنده‌هاي دستيابي به «دموكراسي» و «مردم‌سالاري» است.
🔸 اگرچه اين چالش‌ها سال‌هاست كه در ساختار كوشندگي و كنشگري جهان به پايان آمده و پرونده آن بسته شده ولي در كشور ما همچنان گروهي تنها با پشتوانه آموخته‌هاي دانشگاهي، نادانسته براي مرزبندي و كرانمندي ساختار كنشگري بر بنيان‌هاي كنش و كوشش مدني مي‌كوشند.
🔸 آشكار‌ترين ديدگاه درباره دوگانه «كنشگري تخصصي» و «كنشگري همگاني» را مي‌توان در نگاه «سوزانا هِشت» در گفت‌وگو با «الكساندر كوك بن»، روزنامه‌نگار «نيولفت ريويو» يافت. آنجا كه آشكارا مي‌گويد: «جنگل‌زدايي و زوال محيط زيست، نه پويشي مربوط به زيست‌شناسي و جنگل‌شناسي، بلكه پويشي اجتماعي است كه پادزهرش را نيز تنها مي‌توان در جريان و جنبش‌هاي اجتماعي به دست آورد. پس از اين شورشگري‌ها جانبداري كنيد و دلسرد نشويد...» چراكه پرسشگري، كنشگري، كوشندگي و «مطالبه‌گري» مدني در چارچوب قانون «حق شهروندان» و پاسخگويي «وظيفه كارگزاران» و مديران است و «ما» با به‌كارگيري چنين «حق» آشكاري، پايه‌ها و ستون‌هاي «دموكراسي» و «مردم‌سالاري» را استوار مي‌سازيم.

🆔 @IranENGOs

[پایان]