مَرد سان‌فرانسیسکویی
12.5K subscribers
4.1K photos
1.02K videos
126 files
2.9K links
Download Telegram
[تو صمیمیت آبی واسه شستن جراحت]
Forwarded from Housewife
امانت دار باشید ..
امانت دار بودن به این نیست که حافظ کالا باشید ، همین که از حرفی که کسی میزنه سواستفاده نکنید و بازگوش نکنید هم امانت داریه .
شرط موفقیت، تلاش مستمر توی محیط خونه‌ست، این‌که توی محیط دانشگاه چیزی یاد بگیرید یا نه مهم نیست، این‌که بعدش چقدر تلاش می‌کنید مهمه، اکثر افراد خیلی موفقی که توی دانشگاه حرف اول رو می‌زنن، قبل این‌که وارد دانشگاه بشن، با اون مسئله دست‌وپنجه نرم کردن؛ همونا هم توی کارشون بهترین می‌شن.
Forwarded from The whole of me (Narges)
خدایی درمانگرم راست میگفت، گفت در مقابل هر تزی، آنتی تزی وجود داره.
در مقابل اعتمادبنفس بالا هم، شکنندگی بالایی وجود داره!
همیشه اونی که فکر میکنیم نمیشه، ولی قرار هم نیست همیشه اونی بشه که فکرشو نمیکنیم.
این بسته‌های داخلی که ج.ا. به رایگان می‌ده دَم ملت، دقیقا چه کاربردی واسه عموم مردم داره؟ هیچ سایتی که باز نمی‌شه، فقط می‌شه باهاش سایت عموپورنگ رفت، البته اگر اونم سرورش خارجی نباشه!
امروز ساعت نُه‌صبح بودم جلو دَر مغازه، وقتایی که کار مشتری دستمه، این‌قدر از درون وسواس دارم که کارم درست جلو بره، اصلا به طرز عجیبی آن‌تایم می‌شم، فیکس ساعت نُه جلوی دَر منتظر بودم تا اینا برسن و مغازه رو باز کنن، با ده‌دقیقه تاخیر ایمان رسید و کرکره‌ رو کشید بالا؛ تو کل تایمی که گذشت، همه‌چی اوکی پیش رفت الی کارت گرافیک؛ کارت گرافیک جی‌فورسی که داده بودم درایورپَک دانلودش کنه، انگاری کامل نصب نشد و گاها پیام می‌داد: "پنل کارت گرافیک پیدا نشد"، منم از اون‌جایی که مطمئن شدم کارت گرافیک خودش اوکی شده و داره کار می‌کنه، دیگه پیگیر این ماجرا نشدم، چون از طرفی باس از سیف‌مُد می‌رفتم پاکش می‌کردم و دوباره نصب می‌کردم، از اون سمتم کلاسم دیر شده بود و باس به اونور می‌رسیدم. با این‌که به خودم حق می‌دم با تمام این دردسرا پولم حلاله، ولی ته‌ته درونم عذاب وجدان دارم؛ بعد کلاس تماس می‌گیرم با روزبه، اگر قرار بر این بود که غروب تحویل بدن، می‌رم و کارت گرافیکش رو دوباره نصب می‌کنم.
Forwarded from Mah in tech
اگه میبینید کسی ناراحت و غمگینه یا مسئله‌ای در زندگیش داره که اذیتش میکنه، شما لطفا نمک روی زخم نشید، کاری نکنید که بیشتر آسیب ببینه یا دردی که تحمل میکنه بیشتر بشه، کارما ایز بچ عزیزان، بهتون برمیگرده یه روز.
بعد کلاس زنگ زدم به روزبه، لپ‌تاپ رو تحویل داده بودن، پیش خودم گفتم اگر احیانا آورد لپ‌تاپ رو که فلان پیغام رو می‌ده، نهایتش اینه بدون هزینه اوکی‌ش کنم دیگه، مال بد هم بیخ ریش صاحبشه.
مغازه‌ی ما تقریبا دوبلکسه، و یک اتاق کوچیکی بالای مغازه داره و من کارام رو اون بالا انجام می‌دم، علت این‌که دیشبم این‌قدر خسته بودم همین بود، دائم داشتم این پله‌ها رو بالا و پایین می‌کردم؛ امروز صبح حین انجام کارهای لپ‌تاپ، صدای مردی رو شنیدم که قوانین حقوقی رو مثل بلبل برات صحبت می‌کرد، این‌قدر حرفه‌ای که فکر می‌کردم وکیله که، این‌قدر مستند حرف می‌زنه؛ بین حرفاش فهمیدم که، همسرش توی خواب فوت می‌کنه، و اطرافیان به این علت که به این مشکوک بودن، دوسال بابت قتل همسرش می‌افته زندان، تهشم می‌فهمن بی‌گناه بوده و آزاد می‌شه؛ امروز بین حرفاش همش به این جمله تاکید می‌کرد که: "پرونده قتل بهت بخوره، دوسال باس آب‌خنک بخوری"، و این آبش رو خورد، بدون این‌که کاری کرده باشه.
چندروز پیش یکی از این ادمین‌های پیام ناشناس رو خفت‌ کرده بودم، و در خصوص زبان و نوع هاستی که استفاده می‌کرد ازش پرس‌وجو کردم، گفت که رباتم رو به زبان پی‌اچ‌پی نوشتم، ولی اگر با #پایتون می‌نوشتم خیلی به نظرم بهتر بود، در خصوص هاستم ازش پرسیدم که صرف داره برات و اینا، گفت من واسه هاست ماهی‌ پنجاه بیش‌تر پول نمی‌دم، ولی همون ربات رو اگر به درآمد برسونی خیلی بیش‌تر از این‌ها درمیاری و خیلی‌ها رو خودم با همین ربات بالا کشیدم و براشون ممبر جذب کردم؛ هاستم خیلی تاکید داشت از ایران‌سرور بگیریم، چون مدعی بود خیلی ازش راضیه و همه‌چیشم اوکیه؛ دیگه امیدوارم مدیر فروش ایران‌سرور نبوده باشه!
https://www.iranserver.com/web-hosting/linux/
نمی‌دونم چرا امروز روز درستی واسه شروع‌کردن نیست؛ با خودم قرار گذاشته بودم که صبحا برم دَر مغازه واسه تعمیرات، غروبام بمونم خونه کدنویسی کار کنم، اما به محض شروع فیلم آموزشی قطع‌ش کردم، یک حسی توی درونم به صدا دراومد که امروز وقتش نیست. فقط امیدوارم صدایی که شنیدم، صدای ماتحتم نبوده باشه.
ولی می‌دونی، از این‌که دست رو دست بذارم و هیچ‌کاری نکنم هم بیزارم، بیزارم از این‌که بذارم وقت همین‌طوری به بطالت بگذره. می‌رم تا یک‌کاری کنم، یک‌کاری که احساس کنم می‌تونم شبم رو قشنگ‌تر از چیزی که الآن هست بکنم.
واسه شروع یک سر به نرم‌افزار ویندوز مجازی زدم؛ خیلی قبل‌ترها روش لوبونتو نصب کرده بودم، و خیلی‌وقت بود که بهش سر نزده بودم، خیلی‌وقت که می‌گم شاید به جرات پنج شش‌ماهی می‌شد که اجراش نکرده بودم. اون موقع تو فکرم بود روش کالی یا زوبونتو نصب کنم، اما چون سیستم کامپیوتر مال ده‌سال پیشه، خیلی خوب روش جواب نمی‌داد، دیگه بالاجبار به لوبونتو پناه بردم که بین توزیع‌های دبیان، واقعا سبک‌ترین‌شونه، حداقل بهتر از هیچیه.
از نظر روحی نیاز دارم که فردا جمعه باشه و بگیرم بخوابم، واقعا این پنج‌شنبه برام، درست مثل یک بچه‌ی ناخواسته‌ست که، بودنش فقط مایه‌ی عذابه؛ که البته احساس می‌کنم باید باهاش همزاد‌پنداری کنم! نمی‌دونم حالا منم مایه‌ی عذابم یا نه، ولی منم از اون گزینه‌هام که بچه‌ی ناخواسته بودم، درست مثل همین پنج‌شنبه.
نرم‌افزار فتوشاپ توی محیطی مثل لینوکس وجود نداره، از اون‌جایی که شرکت ادوبی یک شرکت انتفاعی هست و به دنبال کسب سوده، و از طرف دیگه لینوکس یک نرم‌افزار آزاد هست و اکثر برنامه‌هاش به صورت رایگان توی مارکتش وجود داره، از این‌رو کلا ادوبی روی لینوکس سرمایه‌گذاری نکرده، در نتیجه ما نرم‌افزاری به اسم فتوشاپ توی دنیای لینوکس، نداریم! اما، خود افرادی که در راه گنو/لینوکس فعال بودن و براش نرم‌افزارهای آزاد می‌نوشتن، از این نرم‌افزار هم غافل نشدن، و نرم‌افزاری رو ایجاد کردن، تحت عنوان گیمپ، که همون محیط و ساختار رو توی دنیای لینوکس منتقل کرده. خیلی علاقمندم روش مسلط شم، چون همین نبود فتوشاپ و مسلط نبودنم به نرم‌افزار گیمپ باعث شد، تو دوره‌ای که مشهد بودم، به خاطر کارم، دوباره مجبور شم ویندوز نصب کنم، و برخلاف میل باطنیم، از لینوکس فاصله بگیرم.

https://youtu.be/PbtukN4o1Hw
Forwarded from در اعماق من (Lemon 🍋)
وقتی با یکی صمیمی میشم ناخوداگاه دوست دارم حمایتش کنم، فرقی نداره میخواد مالی باشه یا احساسی و درسی، از اینکه وقتی میبرمش بیرون مهمونش میکنم لذت میبرم، وقتی براش کادو میخرم یا تو درساش کمکش میکنم احساس خوبی دارم و البته همین موضوع باعث میشه بیان استفادشونو بکنن و برن
همونجایی که جوکر میگفت :
"آدما تو لحظه آخر
نشون میدن که واقعا کی هستن"
باید می‌فهمیدیم شعور آدما موقع جدایی،
خیلی مهم تره از جذابیتِ اونا تو لحظه‌ی آشنایی.
نوشته بود می‌دونی کوکوسبزی به انگلیسی چی می‌شه؟ می‌شه:
Where is? Where is? Vegetables.
Forwarded from اینجا برایِ من ؛ (ڪیمیآ)
جوانک همیشه جوری باش که برای دیدنت لحظه شماری کنند ،
نه درخواست ملاقاتت رو هم پس بزنن ؛