از عجایب عصر ما این است که آثار وقادترین و نقادترین اذهانِ اعصار(فیلسوفان و‌دانشمندان) که در زمینه فلسفه و علم بوده است، جزء آثار کلاسیک شناخته شده، و دیگر تمام و کمال مورد قبول قرار نگرفته و به سطر سطرش شک و نقد ارائه می شود، حال آن که آثار شیادترین افراد که عموماً به شغل چوپانی مشغول و عمدتاً بر اساس میل و شهوتشان به ارائه حکم پرداخته اند به عنوان دین و کتب الهی مورد تقدس قرار گرفته و مدعی هستند هیچ شک و تردیدی در آنها راه ندارد، و همچنان زنده و قابل استفاده اند.
https://www.instagram.com/p/CqoyQ2iIGj-/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/CqoyQ2iIGj-/?igshid=MDJmNzVkMjY=
امروزه نظامهای استبدادی و دیکتاتوری هم دارای «قانون اساسی» هستند. وجاهت «قانون اساسی» آن قدر مهم است که اذهان بسیاری از ساده لوحان را فریب می دهد. آنچه شایسته توجه است این است که بدانیم این قانون اساسی حاوی و برآورنده مطالبات مردم است یا تجلی امیال و هوس های حاکم. دیکتاتورها یاد گرفته اند، ابتدا اغراض، امیال، هوس ها و مطالبات خود را در «قانون اساسی» بگنجانند، و سپس برای مطالبه آن از جامعه نشان دهند که این یک حق قانونی برای آن ها و تکلیفی برای مردم است.
https://www.instagram.com/p/CqzazjkocAg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/CqzazjkocAg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
جمهوری اسلامی سیستمی است که کارنامه ی فاجعه باری از خود به جا گذاشته. این موضوع دستاویز طرفداران استبداد پهلوی قرار گرفته تا با عوام فریبیِ فراوان، کارنامه رژیم گذشته را مملو از موفقیت و پیروزی نشان داده و بر روی ضعفهای آن خاک بپاشند. کار وقاحت برخی طرفداران استبداد پهلوی به جایی کشیده که اظهار می کنند مردم از کرده خود پشیمانند و خواستار بازگشت به همان قانون اساسی و همان سیستم حکومتی هستند. این موضوع من را به یاد متنی از لِشِک کولاکوفسکی انداخت که در زمینه شناخت کمونیسم شخصیت برجسته ایست. او می نویسد: « چون کمونیسم مخوف بود طبیعی است باور کنیم که گذشته پیشاکمونیسم، به ویژه روسیه تزاری، عیش و شادی مدام بود. در هر دو مورد درکِ تاریخیِ توده مردم به ندرت با واقعیت همراه بود. ابراز تأسف از این وضع، فایده ای ندارد؛ زیرا خودفریبی جزء ضروری زندگی است. هم در زندگی فردی و هم در زندگی یک ملت، خودفریبی به همه ما امنیت اخلاقی [البته از نوع کاذب] می دهد» این نوشته کولاکوفسکی به مسئله مهمی اشاره دارد، و آن این که از وحشتناک بودن کارنامه یک رژیم نمی توان نتیجه گرفت که رژیم گذشته خیر و نیکی و سعادت بوده است. جالب این که طرفداران استبداد پهلوی فراموش می کنند، رژیم پادشاهی در برابر یک انقلاب سرنگون شده است. انقلاب ها بسیار معدودند و این بدان سبب است که شرایط متعددی باید فراهم شود تا مردم به خیابانها بیایند و رژیمی را سرنگون کنند. این سرنگونی حاصل انبوه مطالباتی است که نادیده گرفته می شود و دیگ جوشان مطالبات مردم در خیابانها منفجر شده و سرریز می کند. این جماعت یا نمی فهمند حکومت خوب چگونه حکومتی است، یا نمی دانند انقلاب در چه جوامعی رخ می دهد. مطالبات مدنی و سیاسی امروزِ مردم ما فراتر از آن چیزی است که قبل از رژیم جمهوری اسلامی وجود داشت. برای ساختن ایران امروز و آینده، باید مراقب عوام فریبی طرفداران استبداد بود و اسیر خودفریبی نشد.
https://www.instagram.com/p/CrcE6fuI2mg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/CrcE6fuI2mg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
آتئیست(خداناباور) بودن نشانه داشتنِ ذهن استدلالی و تفکر سنجشگرانه نیست. بسیاری از آتئیستها همانند مومنانِ ادیان، بخشی از باورهایشان همراه با دلیل و استدلال است، و بخشی دیگر را متعبدانه و مومنانه پذیرفته اند. آتئیستی که برای موجه بودن حضور و پیروی از خدا به دنبال صدها دلیل منطقی و استدلالی می گردد، حضور و پیروی از یک شخص را به عنوان پادشاه، بدون دلیل و منطق پذیرفته و از آن دفاع می کند. این که چرا شخصی در جایگاه پادشاهی حضور دارد و باید از او پیروی کرد، سوالی است که پاسخش با توجه به دلایل عقلایی مشخص می شود. مومنان و متعبدان شیعه نیز امامت را بر پایه فراش و جماع دو انسان( علی و فاطمه) می بینند و پادشاهی خواهان نیز پادشاهی را بر فراش و جماع دو انسان دیگر( پادشاه و ملکه) صورتبندی می کنند. نکته جالب تر این که مومنان شیعه برای مقبولیت این جماع، انتخاب و دخالت خدا را هم در نظر می گیرند( مثلا خدا انتخاب نموده که حسن، از بین فرزندان علی امام باشد)، اما پادشاهی خواهان از این بابت هم دستشان خالی است. در پایان سوالی مطرح است. به نظر شما دلیل حضور صاحب عکس بالا (چارلز) در مقام پادشاهی انگلستان کدام دلیل است؟
https://www.instagram.com/p/CrdW8n_Ndzu/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/CrdW8n_Ndzu/?igshid=MDJmNzVkMjY=
«استبداد» ویژگی هایی دارد که انسان های وارسته و شرافتمند توانایی همزیستی، همکاری و همیاری با آن را ندارند. دربار پادشاهان و منبر روحانیون که نماد همیشگی استبدادند، مملو از مطربان و مداحانی بوده که تخصصشان دستبوسی است.
https://www.instagram.com/p/Crmh20dI9mt/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/Crmh20dI9mt/?igshid=MDJmNzVkMjY=
سالها این پرسش اساسی پیش روی متفکران بوده است، که چگونه عده ای معدود، بر گروه کثیری فرمانروایی کرده اند؟ اَشکال متعدد انقیاد و اطاعت را در جوامع گذشته و امروزی می توان دید. این که عده ای برده، تحت مالکیت و فرمانروایی یک ارباب و مولا باشند، یا عده ای معدود یا خاندانی مشخص یا قبیله و ایلی بر کل مردم کشوری حکومت کرده باشند، یا در حال فرمانروایی و حکمرانی باشند، در تاریخ گذشته و پیش روی ما پوشیده نیست. واقعا این مناسبات چگونه شکل گرفته و چرا چنین نتایجی دارند؟ قطعا عوامل متعددی در ایجاد و تثبیت این مناسبات دخیل هستند. یکی از این عوامل مهم، نقش های اجتماعی و ارزشهایی است که در جوامع، از گذشته وجود داشته اند، و برای آیندگان به میراث می رسند. مثلا این که نقش زن در یک جامعه چگونه تعریف می شود، حاصل سنت های گذشته است که امروز حاکم گردیده، و به محض تولد یک کودکِ دختر، این نقش ها از طرف خانواده، جامعه و نظام آموزشی به او دیکته می شود، و او با این نقش خو می گیرد. این نقشها ارزشهایی را نیز با خود به همراه دارند که آن هم برای یک انسان، در یک جامعه ی خاص تعریف و تبیین شده است. آن چه اهمیت دارد این است، که این نقشها و ارزشها از طریق آگاهی، آموزش و نظام پاداشها و مجازاتها نهادینه می شوند. در واقع این آگاهی است که از طریق آموزش به کودکِ دختر می فهماند نقش او چیست و ارزش یک دختر و زنِ آینده تا کجاست. این آگاهی و آموزش از طریق نظام پاداشها و مجازاتها تثبیت می شود؛ بدین نحو که آن زن می داند در صورت اطاعت یا تخلف، چه پاداشها و مجازاتهایی در انتظار اوست. بنابراین سیستمی که توانسته انقیاد و اطاعت گروه کثیری از مردم را در برابر یک شخص یا گروه کوچکی فراهم نماید، سیستمی است که بر «اذهان مردم» حکومت دارد، و نقش و ارزشها را با اگاهی و ارائه پاداشها و انجام مجازاتها تثبیت و تحکیم می کند. این مسئله از آن جا مهم است که ما را بدین سمت و سو می کشاند تا برای تغییر این وضعیت قاعده بازی را بر هم زنیم و با دادن آگاهی، نقشها و ارزشها را متناسب با وضعیت امروز و آینده صورتبندی کرده و با شجاعت، عزم و اراده، مرعوب نظام پاداشها و مجازاتها نشویم.
https://www.instagram.com/p/CrpCNbzIKdL/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/CrpCNbzIKdL/?igshid=MDJmNzVkMjY=
«نقد» به تعبیری همانند «حجامت» عمل می کند؛ این تعبیر و تمثیل را در برابر کسانی به کار می برم که معتقدند نقد من بر اَشکال متعدد و متنوع استبداد و خرافات، سبب ناراحتی و دلخوری عده ای شده است. همیشه باور داشته ام حقیقت در برابر دروغ و فریب، اسباب ناراحتی بسیارانی را فراهم می کند. ادعا می شود با «حجامت» خون های نامناسب از بدنتان خارج شده، گردش خون آسان تر و شفافیت آن بیشتر می شود. «نقد» نیز چنین خصیصه ای دارد. طرفداران استبداد و خرافات را از جمع دوستان بیرون می کند، فهم مطلب آسان شده و یاران یکدل و باصفا را مشخص می کند. «زنده، پایدار و همیشگی باد نقد»
https://www.instagram.com/p/Crqjn-bN6DP/?igshid=MDJmNzVkMjY=
https://www.instagram.com/p/Crqjn-bN6DP/?igshid=MDJmNzVkMjY=