در عمر ۴۵ ساله جمهوری اسلامی ایران جز علی خامنهای همه روسای دولت با سرنوشتی کم و بیش مشابه، یا حذف فیزیکی شدهاند یا حذف سیاسی. بعد از محمدعلی رجایی، ابراهیم رئیسی دومین رئیسجمهوری است که دوره ریاستش بر اثر یک واقعه مرگبار ناتمام میماند.
متن کامل
https://bbc.in/44QCLyv
#فرهیختگان راهی به رهایی
متن کامل
https://bbc.in/44QCLyv
#فرهیختگان راهی به رهایی
اسماء اسد به سرطان خون مبتلا شده است
ریاست جمهوری سوریه امروز سه شنبه اعلام کرد: اسما الاسد، بانوی اول سوریه، تقریباً پنج سال پس از اعلام بهبودی کامل خود از سرطان سینه، به سرطان خون مبتلا شده است.
#فرهیختگان راهی به رهایی
ریاست جمهوری سوریه امروز سه شنبه اعلام کرد: اسما الاسد، بانوی اول سوریه، تقریباً پنج سال پس از اعلام بهبودی کامل خود از سرطان سینه، به سرطان خون مبتلا شده است.
#فرهیختگان راهی به رهایی
جنایات و مکافات؛ داستان یک سقوط
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد.
هم رونق زمان شما نیز بگذرد.
زمانی نمیبُرد. نیم ساعتِ دیگر میرسیدند مقصد. همه چیز داشت طبق برنامه پیش میرفت. هلیکوپترها به پرواز درآمده بودند. از آن بالا، شاید مقصد هم از آن دور دورها پیش چشمشان هویدا شده بود. او هم از آن بالا، شاید در اوج رؤیاهای خود سیر میکرد. اندکاندک اسمورسماش تیترِ رسانههای یکِ دنیا شده بود. دیری بود که از آن چهرهی ناشناس و در سایه به درآمده بود. یکبهیک کُرسیهای ریاستها را طی کرده بود و حالا خود را در چند قدمی جلوس در منصب مقام اول مملکت میدید. فردا هم اگر اتفاقی نمیافتاد بر صدرِ بیرقیب مجلس خبرگان رهبری مینشست. ابرهای زیرپایاش داشت او را در حالوهوای این رؤیا غرق میکرد. هرچه آبادی و شهر و دیار بود؛ زیر پایاش به نقاطی کوچک و حقیر دیده میشدند. عینِ صداهای مخالفی که دستشان همیشه ازش کوتاه مانده بود. مثل مقامات اسمورسمداری که خیلی وقت بود که از عرصهی سیاست کنارشان گذاشته و میدان به امان او سپرده شده بود. او اوج گرفته بود و ابرهای پیرامونش داشت این رؤیای او را تقویت میکرد.
این تصور همچنان در ذهنش خلجان داشت که هلیکوپترشان در ابری غلیظ فرو رفته بود. از دو هلیکوپتر کناری خبری نبود. تا دور دستها هم مه سنگینی در آسمان داشت جولان میداد. هیچ اثری از آبادیایی در آن پایین پیدا نبود. آن تصویر بکر و رؤیایی پیشین محو شده بود. به چشمبرهمزدنی تصویرِ اوجِ علین از دسترس خارج شده بود. هلیکوپتر در امواجی از مه و باد، بالا و پایین میرفت. تکانهای شدید هلیکوپتر، تصور قَدَرقُدرتیاش را داشت از ذهناش پاک میکرد. ترس و وحشت، جای همهی خواب و خیالهای دور و نزدیک را گرفته بود. آن قرار و آرامش به فنا رفته بود و او هم به تلاطم افتاده بود. آشوبی در دلش افتاده بود. چشم، چشم را نمیدید.
آن اطمینانخاطرِ مرسومش داشت از ذهن و ضمیرش رخت برمیبست. انگاری بهآنی از اوج حس قدرت، به تهِ فلاکت افتاده بود. چیزی داشت به سرعتِ تمام، تصویر و تصورش را بهش تحمیل میکرد. هالهای از ترس و عجز و ناتوانی. به یکباره آن تصور مداومت قرارومدار قدرت، به هم ریخته بود. مرگ بود که داشت او را به تله میانداخت؟ استیلای قدرتی دیگر بود که داشت حکمرانیاش را به او دیکته میکرد؟ فرمان به چه کسی میتوانست بدهد تا این نیروی مخوف را به زندان بکشاند؟ محافظانش کجا بودند که آن فضای امن و آرام همیشگی را برایش مهیا کنند؟ نفساش بند آمده بود. به تِتهپته افتاده بود. کلمات در دهانش به اصواتی گنگ و مبهم بدل شده بودند.
هلیکوپتر که داشت بهسرعت تا ته دره سقوط میکرد؛ تصاویر گذشته یکبهیک پیش چشمانش زنده میشدند. انگاری این صدای منتظری بود که داشت در گوشهایاش رخنه میکرد:« نامتان در آینده و در تاریخ جزو جنایتکاران نوشته خواهد شد.» هرچه القاب و عناوینِ "سید محرومان و حزبالهی و مؤمن" در هیمنهی سهمناک این ندای منتظری، داشت از خاطرش زدوده میشد. تکتک حکمهای اعدامی که در هیأت مرگ برای زندانیان بُریده بود؛ جلوی چشمانش پدیدار میشد. ارقام و آمار محرمانهی کشتهشدگان دههی شصت، حوادث خونین هشتادوهشت، دیماه نودوشش، آبان نودوهشت و ضجه و نالههای خانوادههای جانباختگان پرواز اکراین؛ همچون شاهد و سندی غیرقابلانکار، بر سرش مانند پتکی سهمگین فرود میآمد. فریاد نوید افکاری بود که به خشم و غضبی برافروخته، او را در ترس و وحشتی عجیب فرو میبُرد:«دنبال گردنی برای طناب دارشان میگردند.» گویی فشار این نهیب، راه نفس از گلویش را بسته بود. چشمان نگران مادران دادخواه، چون نیزهای بر تن و جانش فرود میآمد. او انگاری در حلقهای از این زنان عاصی گرفتار شده بود. هرکدام قاب عکس عزیزانِ در خون نشستهی خود را، بر سرش آوار میکردند.
ادامه یادداشت در instant view
#فرهیختگان راهی به رهایی
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد.
هم رونق زمان شما نیز بگذرد.
زمانی نمیبُرد. نیم ساعتِ دیگر میرسیدند مقصد. همه چیز داشت طبق برنامه پیش میرفت. هلیکوپترها به پرواز درآمده بودند. از آن بالا، شاید مقصد هم از آن دور دورها پیش چشمشان هویدا شده بود. او هم از آن بالا، شاید در اوج رؤیاهای خود سیر میکرد. اندکاندک اسمورسماش تیترِ رسانههای یکِ دنیا شده بود. دیری بود که از آن چهرهی ناشناس و در سایه به درآمده بود. یکبهیک کُرسیهای ریاستها را طی کرده بود و حالا خود را در چند قدمی جلوس در منصب مقام اول مملکت میدید. فردا هم اگر اتفاقی نمیافتاد بر صدرِ بیرقیب مجلس خبرگان رهبری مینشست. ابرهای زیرپایاش داشت او را در حالوهوای این رؤیا غرق میکرد. هرچه آبادی و شهر و دیار بود؛ زیر پایاش به نقاطی کوچک و حقیر دیده میشدند. عینِ صداهای مخالفی که دستشان همیشه ازش کوتاه مانده بود. مثل مقامات اسمورسمداری که خیلی وقت بود که از عرصهی سیاست کنارشان گذاشته و میدان به امان او سپرده شده بود. او اوج گرفته بود و ابرهای پیرامونش داشت این رؤیای او را تقویت میکرد.
این تصور همچنان در ذهنش خلجان داشت که هلیکوپترشان در ابری غلیظ فرو رفته بود. از دو هلیکوپتر کناری خبری نبود. تا دور دستها هم مه سنگینی در آسمان داشت جولان میداد. هیچ اثری از آبادیایی در آن پایین پیدا نبود. آن تصویر بکر و رؤیایی پیشین محو شده بود. به چشمبرهمزدنی تصویرِ اوجِ علین از دسترس خارج شده بود. هلیکوپتر در امواجی از مه و باد، بالا و پایین میرفت. تکانهای شدید هلیکوپتر، تصور قَدَرقُدرتیاش را داشت از ذهناش پاک میکرد. ترس و وحشت، جای همهی خواب و خیالهای دور و نزدیک را گرفته بود. آن قرار و آرامش به فنا رفته بود و او هم به تلاطم افتاده بود. آشوبی در دلش افتاده بود. چشم، چشم را نمیدید.
آن اطمینانخاطرِ مرسومش داشت از ذهن و ضمیرش رخت برمیبست. انگاری بهآنی از اوج حس قدرت، به تهِ فلاکت افتاده بود. چیزی داشت به سرعتِ تمام، تصویر و تصورش را بهش تحمیل میکرد. هالهای از ترس و عجز و ناتوانی. به یکباره آن تصور مداومت قرارومدار قدرت، به هم ریخته بود. مرگ بود که داشت او را به تله میانداخت؟ استیلای قدرتی دیگر بود که داشت حکمرانیاش را به او دیکته میکرد؟ فرمان به چه کسی میتوانست بدهد تا این نیروی مخوف را به زندان بکشاند؟ محافظانش کجا بودند که آن فضای امن و آرام همیشگی را برایش مهیا کنند؟ نفساش بند آمده بود. به تِتهپته افتاده بود. کلمات در دهانش به اصواتی گنگ و مبهم بدل شده بودند.
هلیکوپتر که داشت بهسرعت تا ته دره سقوط میکرد؛ تصاویر گذشته یکبهیک پیش چشمانش زنده میشدند. انگاری این صدای منتظری بود که داشت در گوشهایاش رخنه میکرد:« نامتان در آینده و در تاریخ جزو جنایتکاران نوشته خواهد شد.» هرچه القاب و عناوینِ "سید محرومان و حزبالهی و مؤمن" در هیمنهی سهمناک این ندای منتظری، داشت از خاطرش زدوده میشد. تکتک حکمهای اعدامی که در هیأت مرگ برای زندانیان بُریده بود؛ جلوی چشمانش پدیدار میشد. ارقام و آمار محرمانهی کشتهشدگان دههی شصت، حوادث خونین هشتادوهشت، دیماه نودوشش، آبان نودوهشت و ضجه و نالههای خانوادههای جانباختگان پرواز اکراین؛ همچون شاهد و سندی غیرقابلانکار، بر سرش مانند پتکی سهمگین فرود میآمد. فریاد نوید افکاری بود که به خشم و غضبی برافروخته، او را در ترس و وحشتی عجیب فرو میبُرد:«دنبال گردنی برای طناب دارشان میگردند.» گویی فشار این نهیب، راه نفس از گلویش را بسته بود. چشمان نگران مادران دادخواه، چون نیزهای بر تن و جانش فرود میآمد. او انگاری در حلقهای از این زنان عاصی گرفتار شده بود. هرکدام قاب عکس عزیزانِ در خون نشستهی خود را، بر سرش آوار میکردند.
ادامه یادداشت در instant view
#فرهیختگان راهی به رهایی
Telegraph
Crime and punishment
جنایات و مکافات؛ داستان یک سقوط هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد. هم رونق زمان شما نیز بگذرد. زمانی نمیبُرد. نیم ساعتِ دیگر میرسیدند مقصد. همه چیز داشت طبق برنامه پیش میرفت. هلیکوپترها به پرواز درآمده بودند. از آن بالا، شاید مقصد هم از آن دور دورها پیش چشمشان…
shokaran-e-eslah.pdf
22.3 MB
کتاب "شوکران اصلاح" | متن کامل دفاعیات حجتالاسلام عبدالله نوری، مدیر مسئول روزنامه تعطیل شده خرداد در دادگاه ویژه روحانیت است که به انضمام حکم دادگاه ویژه روحانیت به چاپ رسیده است .
آنچه که در شاهنامه راجع بهش صحبت میشه ؛ کین کشی،آز،زیاده خواهی ،تنگ نظری،موقعیت نشناسی و غیره غیره…
به جایی میرسه که همدیگر رو ویران می کنند، در پایان همه از پا درآمدن و یک نیروی جدیدی میاد و بر اینها غلبه میکنه…
تکرار همان سرمشق تاریخی اول…
فردوسی یه کم دیگه اگر ادامه میداد،میدید که ما این الگو را تا امروز داریم تکرار میکنیم…
میدید که ما تصمیم نداریم چیزی یاد بگیریم…
ما تصمیم داریم یا به کلی افتخار کنیم؛یا به کلی رد کنیم!
قرار نیست چیزی بیاموزیم…
ماتصمیم نداریم چیزی بیاموزیم…
در نتیجه آنچه که الان درش هستیم نتیجه اعمال ماهست…
بهرام بیضایی
سخنرانی در دانشگاه استنفورد| ۱۳۹۲
#فرهیختگان راهی به رهایی
به جایی میرسه که همدیگر رو ویران می کنند، در پایان همه از پا درآمدن و یک نیروی جدیدی میاد و بر اینها غلبه میکنه…
تکرار همان سرمشق تاریخی اول…
فردوسی یه کم دیگه اگر ادامه میداد،میدید که ما این الگو را تا امروز داریم تکرار میکنیم…
میدید که ما تصمیم نداریم چیزی یاد بگیریم…
ما تصمیم داریم یا به کلی افتخار کنیم؛یا به کلی رد کنیم!
قرار نیست چیزی بیاموزیم…
ماتصمیم نداریم چیزی بیاموزیم…
در نتیجه آنچه که الان درش هستیم نتیجه اعمال ماهست…
بهرام بیضایی
سخنرانی در دانشگاه استنفورد| ۱۳۹۲
#فرهیختگان راهی به رهایی
اصلاحطلبان و انتخابات آینده
عبدالله ناصری
▫️نگارنده از آن دسته از مخالفان حکومت ایران است که اصرار بر درستی گفتمان میرحسین موسوی برای نجات ایران دارد. و نیز از آنانی است که از مرگ ابراهیم رییسی شاد نیست، ولی شادی مردم ستمدیده از ایشان را حق مسلم آنها میداند.
▫️شرایط مملکت و حال ملت هم با مرگ رییسجمهور “هندسی” (مهندسی شده) تغییر نخواهد کرد، چه او زنده میماند و چه امثال مخبر، همه مجری جبری دیگری هستند، و چه پس از پنجاه روز انتخابات برگزار شود و یا با حکم حکومتی در زمان روتین بهار آینده (صد البته این راه به نفع بیتالمال است)، مهمترین نکته، موضع اصلاحطلبان واقعی است که انتخابات مجلس دوازدهم را عملا تحریم کردند، خصوصا رهبری این جبهه که علاوه بر “رأی ندادن”، برای اولین بار موضع صریح خود را نسبت به نهاد انتخابات در این حکومت تمامیتخواه اعلام کرد.
▫️هر اتفاقی رخ دهد؛ واپسین روزهای تیرماه سال جاری و یا بهار سال ۱۴۰۴، اصلاحطلبان واقعی باید از حلاوت کنش سیاسی - اجتماعی خود مراقبت کنند و هیچ نقشه راهی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ترسیم نکنند که دام و دلخواه حکومت توتالیتر است. چون رهبر حکومت، تغییر و تبدیلی را نمیپذیرد، اصلاحطلبان خوشنام و واقعی که البته هواداران محدودی دارند، شیرینی کنش عدم مشارکت (بخوان تحریم) خود را از کام هواداران نگیرند.
#فرهیختگان راهی به رهایی
عبدالله ناصری
▫️نگارنده از آن دسته از مخالفان حکومت ایران است که اصرار بر درستی گفتمان میرحسین موسوی برای نجات ایران دارد. و نیز از آنانی است که از مرگ ابراهیم رییسی شاد نیست، ولی شادی مردم ستمدیده از ایشان را حق مسلم آنها میداند.
▫️شرایط مملکت و حال ملت هم با مرگ رییسجمهور “هندسی” (مهندسی شده) تغییر نخواهد کرد، چه او زنده میماند و چه امثال مخبر، همه مجری جبری دیگری هستند، و چه پس از پنجاه روز انتخابات برگزار شود و یا با حکم حکومتی در زمان روتین بهار آینده (صد البته این راه به نفع بیتالمال است)، مهمترین نکته، موضع اصلاحطلبان واقعی است که انتخابات مجلس دوازدهم را عملا تحریم کردند، خصوصا رهبری این جبهه که علاوه بر “رأی ندادن”، برای اولین بار موضع صریح خود را نسبت به نهاد انتخابات در این حکومت تمامیتخواه اعلام کرد.
▫️هر اتفاقی رخ دهد؛ واپسین روزهای تیرماه سال جاری و یا بهار سال ۱۴۰۴، اصلاحطلبان واقعی باید از حلاوت کنش سیاسی - اجتماعی خود مراقبت کنند و هیچ نقشه راهی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ترسیم نکنند که دام و دلخواه حکومت توتالیتر است. چون رهبر حکومت، تغییر و تبدیلی را نمیپذیرد، اصلاحطلبان خوشنام و واقعی که البته هواداران محدودی دارند، شیرینی کنش عدم مشارکت (بخوان تحریم) خود را از کام هواداران نگیرند.
#فرهیختگان راهی به رهایی
Telegram
فرهیختگان
آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمیشناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
در تأیید بیانات دیروز سخنگوی دولت که ابراهیم رئیسی را میان رؤسای جمهوری اسلامی ولایتمدارترین و از این حیث، بیبدیل ارزیابی کرد، باید افزود که کمتر کسی به اندازه آن خدابیامرز صلاحیتهایت لازم برای ریاست جمهوری اسلامی را دارا بود. این صلاحیتها عبارتند از:
۱. بیسوادی
۲. فرومایگی
۳. اطاعت بیچون و چرا
۴. آدمکشی
۵. عقبماندگی فرهنگی
۶. استفاده بیشینه از رانت قدرت
۷. تعلق به سیاهکارترین محفل قدرت در جمهوری اسلامی (مستقر در مشهد)
۸. روی کار آمدن از راه انتخابات فرمایشی - نمایشی
۹. ناکارآمدی
۱۰. گردآوردن فاسدترین و فرصتطلبترین تفالههای جمهوری اسلامی (موسوم به جبهه پایداری) پیرامون خود.
(بخش عمده این فهرست را البته از یکی از دوستان نقل میکنم که با تعبیری دیگر این ویژگیها را برشمرد و صلاح نیست نامش را ببرم).
در یک کلام: ابراهیم رئیسی عصاره همه رذائل جمهوری اسلامی بود. آنچه «خوبان» همه دارند او یکجا داشت.
اگر میخواهید ببینید جانشین رئیسی کیست، دنبال کسی بگردید که بیشترین تعداد این «صلاحیتها» را داشته باشد. خطابم بویژه به عزیزان روزنهگشاد است که حداقل از آن چند نفرشان که رفقایم هستند میخواهم بار دیگر خودشان را مضحکه نکنند و از تئوریبافیهای احمقانه و توهین به مفاخر ملی بپرهیزند. خودشان را سر کار نگذارند و خلقی را به خودشان نخندانند.
مهرداد فرهمند
#فرهیختگان راهی به رهایی
۱. بیسوادی
۲. فرومایگی
۳. اطاعت بیچون و چرا
۴. آدمکشی
۵. عقبماندگی فرهنگی
۶. استفاده بیشینه از رانت قدرت
۷. تعلق به سیاهکارترین محفل قدرت در جمهوری اسلامی (مستقر در مشهد)
۸. روی کار آمدن از راه انتخابات فرمایشی - نمایشی
۹. ناکارآمدی
۱۰. گردآوردن فاسدترین و فرصتطلبترین تفالههای جمهوری اسلامی (موسوم به جبهه پایداری) پیرامون خود.
(بخش عمده این فهرست را البته از یکی از دوستان نقل میکنم که با تعبیری دیگر این ویژگیها را برشمرد و صلاح نیست نامش را ببرم).
در یک کلام: ابراهیم رئیسی عصاره همه رذائل جمهوری اسلامی بود. آنچه «خوبان» همه دارند او یکجا داشت.
اگر میخواهید ببینید جانشین رئیسی کیست، دنبال کسی بگردید که بیشترین تعداد این «صلاحیتها» را داشته باشد. خطابم بویژه به عزیزان روزنهگشاد است که حداقل از آن چند نفرشان که رفقایم هستند میخواهم بار دیگر خودشان را مضحکه نکنند و از تئوریبافیهای احمقانه و توهین به مفاخر ملی بپرهیزند. خودشان را سر کار نگذارند و خلقی را به خودشان نخندانند.
مهرداد فرهمند
#فرهیختگان راهی به رهایی
مجتبی خامنه ای در شادی مردم شریک است
حامد آئینه وند
سید ابراهیم رئیسی پس از انقلاب ۵۷ که نتیجه آن تسلط تام روحانیت بر قدرت سیاسی در ایران بود بخش عمده عمر خود را در دستگاه قضایی سپری کرد. ۲۰ ساله بود که کار خود را به عنوان دادستان توامان کرج و همدان با فاصله کوتاهی شروع کرد و اندکی بعد با انتقال به تهران در سال ۱۳۶۴ جانشین دادستان تهران شد. در جریان اعدام سازمان یافته زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ از اعضای هیات رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی معروف به «هیئت مرگ» بود. تاثیر حذف فیزکی انبوهی از مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در تثبیت آن مقارن با پایان جنگ و در گذشت آیت .. خمینی و نقشی مهمی که ابراهیم رئیسی در آن بازی کرد برگ برنده ای برای ارتقا در دوران رهبری جدید جمهوری اسلامی یعنی آیت ا.. سید علی خامنه ای بود.
در مسیر ترفیع از شاگردی علی خامنه ای آغاز کرد که دروس خارج خود را برای اعلام مرجعیت در اوایل دهه هفتاد راه اندازی کرده بود و گفته میشود ۱۴ سال زیر نظر او تلمذ کرد. در حالی که با حکم یزدی رئیس وقت قوه قضائیه دادستان تهران بود مسیر ترقیاش از رهگذر همین کلاسها ادامه یافت و در سال ۱۳۷۳ به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و یک دهه در این سمت باقی ماند.از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳، معاون اول قوه قضائیه، و در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ دادستان کل کشور بود. وقتی که زمزمه تولیت آستان قدس رضوی توسط وی پس از مرگ واعظ طبسی ایجاد شد ، احمد منتظری فرزند آیت ا.. منتظری فایل صوتی از پدرش منتشر کرد که در آن خطاب به ابراهیم رئیسی و دیگر اعضای هیات مرگ گفته بودنامتان در زمره جنایتکاران به خاطر اعدام زندانیان سیاسی که در حال طی دوران محکومیت خود هستند ثبت خواهد شد.
به رغم سر و صدایی که پس از انتشار فایل ایجاد شد در اسفند ۱۳۹۴، با حکم خامنهای به تولیت آستان قدس رضوی رسید و از همان تاریخ به عنوان یکی از گزینه های رهبری جمهوری اسلامی پس از خامنه ای نام خود را تثبیت کرد.در حالی که حسن روحانی دور اول ریاست جمهوری خود را پشت سر گذاشته و آماده دور دوم بود در سال ۱۳۹۶ کاندید اصلی اصول گرایان شد. پس از شکست با حکم خامنه ای در سال ۱۳۹۷ به ریاست قوه قضائیه رسید . سال ۱۴۰۹ ، در حالی که سرکوب خونین اعتراضات آبان ۱۳۹۸ شکاف بزرگی میان حاکمیت و مردم ایجاد کرده بود در انتخاباتی کم رونق و خالی از رقیبی معنادار به ریاست جمهوری رسید. وقتی در سی ام اردیبهشت ۱۴۰۳ و در حالی که بیش از هزار روز از دوره ریاست جمهوری خود را پشت سر گذاشته بود در سانحه سقوط بالگرد بل ۴۱۲ به همراه وزیر خارجه حسین امیر عبدالهیان و چند تن دیگر از همراهان کشته شد بسیاری از مردم ایران از جمله خانواده های دادخواه به شادی پرداختند.
این شادی نه محصول عاملیت سیاسی اجتماعی مخالفان و جریان های سیاسی در حذف فیزکی سیاسی ابراهیم رئیسی بلکه تجلی خشم انباشته ناشی از سرکوب خونین جنبش های سالهای اخیر در اعتراض به شیوه حکمرانی در جمهوری اسلامی است. صرف نظر از آنکه مرگ هولناک ابراهیم رئیسی از عرصه سیاسی ایران محصول یک حادثه یا توطئه ای از پیش طراحی شده باشد بر مسیر جانشینی علی خامنه ای تاثیر زیادی گذاشته است. بدون تردید رئیسی مانند خامنه ای از جاه طلبی خالی نبود. اگرچه خود را سرباز رهبری میخواند اما بدون تردید سودای رهبری در سر داشت و در کنار مجتبی خامنه ای ،صادق لاریجانی و هاشمی شاهرودی از گزینه های رهبری جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به شمار میرفت. بعد از فوت هاشمی شاهردی و کاهش شدید شانس صادق لاریجانی و عدم راهیابی خودش به مجلس خبرگان ، اکنون مسیر رهبری مجتبی خامنه ای برای اینکه پس از مرگ پدرش به جای او بنشیند از همیشه هموارتر شده است.
اگر بنا باشد در ۵ سال آینده تکلیف رهبری بعدی مشخص شود بدون تردید شانص ابراهیم رئیسی اگر در قید حیات میماند از مجتبی خامنهای بیشتر بود چون هم مدعی تجربه کار اجرایی بود هم عضو خبرگان و شاید رئیس آن و هم در این مدت میتوانست با استفاده از امکانات دولت از میان فرماندهان ارشد سپاه به نفع خود یارگیری کند.اگررئیسی زنده میماند در بحران جانشینی برسررهبری بعدی احتمال ایجاد شکافی میان نظامیان بر سرحمایت از وی یا مجتبی خامنه ای بالا میگرفت. اما از هم اکنون میتوان پیش بینی کرد همه فرماندهان سپاه پشت مجتبی خامنه ای متحد خواهند شد در شرایطی که جانشین ابراهیم رئیسی نیز حتما یک غیر روحانی خواهد بود. با این حساب علاوه بر مردمی که در خیابانها یا فضای مجازی شادی میکنند مجتبی خامنه ای نیز شریک شادی آنهاست، شادی که دیده نمیشود اما میتوان آن را حس کرد.
#فرهیختگان راهی به رهایی
حامد آئینه وند
سید ابراهیم رئیسی پس از انقلاب ۵۷ که نتیجه آن تسلط تام روحانیت بر قدرت سیاسی در ایران بود بخش عمده عمر خود را در دستگاه قضایی سپری کرد. ۲۰ ساله بود که کار خود را به عنوان دادستان توامان کرج و همدان با فاصله کوتاهی شروع کرد و اندکی بعد با انتقال به تهران در سال ۱۳۶۴ جانشین دادستان تهران شد. در جریان اعدام سازمان یافته زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ از اعضای هیات رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی معروف به «هیئت مرگ» بود. تاثیر حذف فیزکی انبوهی از مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در تثبیت آن مقارن با پایان جنگ و در گذشت آیت .. خمینی و نقشی مهمی که ابراهیم رئیسی در آن بازی کرد برگ برنده ای برای ارتقا در دوران رهبری جدید جمهوری اسلامی یعنی آیت ا.. سید علی خامنه ای بود.
در مسیر ترفیع از شاگردی علی خامنه ای آغاز کرد که دروس خارج خود را برای اعلام مرجعیت در اوایل دهه هفتاد راه اندازی کرده بود و گفته میشود ۱۴ سال زیر نظر او تلمذ کرد. در حالی که با حکم یزدی رئیس وقت قوه قضائیه دادستان تهران بود مسیر ترقیاش از رهگذر همین کلاسها ادامه یافت و در سال ۱۳۷۳ به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و یک دهه در این سمت باقی ماند.از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳، معاون اول قوه قضائیه، و در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ دادستان کل کشور بود. وقتی که زمزمه تولیت آستان قدس رضوی توسط وی پس از مرگ واعظ طبسی ایجاد شد ، احمد منتظری فرزند آیت ا.. منتظری فایل صوتی از پدرش منتشر کرد که در آن خطاب به ابراهیم رئیسی و دیگر اعضای هیات مرگ گفته بودنامتان در زمره جنایتکاران به خاطر اعدام زندانیان سیاسی که در حال طی دوران محکومیت خود هستند ثبت خواهد شد.
به رغم سر و صدایی که پس از انتشار فایل ایجاد شد در اسفند ۱۳۹۴، با حکم خامنهای به تولیت آستان قدس رضوی رسید و از همان تاریخ به عنوان یکی از گزینه های رهبری جمهوری اسلامی پس از خامنه ای نام خود را تثبیت کرد.در حالی که حسن روحانی دور اول ریاست جمهوری خود را پشت سر گذاشته و آماده دور دوم بود در سال ۱۳۹۶ کاندید اصلی اصول گرایان شد. پس از شکست با حکم خامنه ای در سال ۱۳۹۷ به ریاست قوه قضائیه رسید . سال ۱۴۰۹ ، در حالی که سرکوب خونین اعتراضات آبان ۱۳۹۸ شکاف بزرگی میان حاکمیت و مردم ایجاد کرده بود در انتخاباتی کم رونق و خالی از رقیبی معنادار به ریاست جمهوری رسید. وقتی در سی ام اردیبهشت ۱۴۰۳ و در حالی که بیش از هزار روز از دوره ریاست جمهوری خود را پشت سر گذاشته بود در سانحه سقوط بالگرد بل ۴۱۲ به همراه وزیر خارجه حسین امیر عبدالهیان و چند تن دیگر از همراهان کشته شد بسیاری از مردم ایران از جمله خانواده های دادخواه به شادی پرداختند.
این شادی نه محصول عاملیت سیاسی اجتماعی مخالفان و جریان های سیاسی در حذف فیزکی سیاسی ابراهیم رئیسی بلکه تجلی خشم انباشته ناشی از سرکوب خونین جنبش های سالهای اخیر در اعتراض به شیوه حکمرانی در جمهوری اسلامی است. صرف نظر از آنکه مرگ هولناک ابراهیم رئیسی از عرصه سیاسی ایران محصول یک حادثه یا توطئه ای از پیش طراحی شده باشد بر مسیر جانشینی علی خامنه ای تاثیر زیادی گذاشته است. بدون تردید رئیسی مانند خامنه ای از جاه طلبی خالی نبود. اگرچه خود را سرباز رهبری میخواند اما بدون تردید سودای رهبری در سر داشت و در کنار مجتبی خامنه ای ،صادق لاریجانی و هاشمی شاهرودی از گزینه های رهبری جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به شمار میرفت. بعد از فوت هاشمی شاهردی و کاهش شدید شانس صادق لاریجانی و عدم راهیابی خودش به مجلس خبرگان ، اکنون مسیر رهبری مجتبی خامنه ای برای اینکه پس از مرگ پدرش به جای او بنشیند از همیشه هموارتر شده است.
اگر بنا باشد در ۵ سال آینده تکلیف رهبری بعدی مشخص شود بدون تردید شانص ابراهیم رئیسی اگر در قید حیات میماند از مجتبی خامنهای بیشتر بود چون هم مدعی تجربه کار اجرایی بود هم عضو خبرگان و شاید رئیس آن و هم در این مدت میتوانست با استفاده از امکانات دولت از میان فرماندهان ارشد سپاه به نفع خود یارگیری کند.اگررئیسی زنده میماند در بحران جانشینی برسررهبری بعدی احتمال ایجاد شکافی میان نظامیان بر سرحمایت از وی یا مجتبی خامنه ای بالا میگرفت. اما از هم اکنون میتوان پیش بینی کرد همه فرماندهان سپاه پشت مجتبی خامنه ای متحد خواهند شد در شرایطی که جانشین ابراهیم رئیسی نیز حتما یک غیر روحانی خواهد بود. با این حساب علاوه بر مردمی که در خیابانها یا فضای مجازی شادی میکنند مجتبی خامنه ای نیز شریک شادی آنهاست، شادی که دیده نمیشود اما میتوان آن را حس کرد.
#فرهیختگان راهی به رهایی
Telegram
فرهیختگان
آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمیشناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد
ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاعتر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup
در سوگ سید محمدعلی آل هاشم؛ «امام» هر روز مردم تبریز /آخوندی که برای فوتبال جنگید و سینما را به جوانان توصیه کرد
آقا سیدمحمدعلی را امام هر روزِ هفته مردم تبریز میگویند. در تبریز یک روحانی صاحب این جایگاه شود یعنی فرقهایی آشکار با اسلافش داشته است. از یاد نبریم که تبریز خاستگاه روحانیت شیعه است. شهری که تمدنش گره خورده به صفویه. صف مقدم حفظ ارکان روحانیت در همه چند صده[سده]اخیر.
«پدر شهر» یعنی او بود که ایستاد تا تراکتور و هوادارانش از دام سیاستزدگی و رفتارهای افراطی و حساسیتهای امنیتی رهایی یابند. کدام امام جمعه را میشناسید که برای تیم شهرش به استادیوم برود؟ درهای اتاقش به روی بچههای فوتبالی و فوتسالی باز باشد؟
امام جمعهای را میشناسید که پای منبر بگوید به سینما بروید و فیلم ببینید؟ همین چند روز قبل بود که سیدمحمدعلی به مردمش گفت بروید و "آپاراتچی" ببینید.
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xmfhT
#فرهیختگان راهی به رهایی
آقا سیدمحمدعلی را امام هر روزِ هفته مردم تبریز میگویند. در تبریز یک روحانی صاحب این جایگاه شود یعنی فرقهایی آشکار با اسلافش داشته است. از یاد نبریم که تبریز خاستگاه روحانیت شیعه است. شهری که تمدنش گره خورده به صفویه. صف مقدم حفظ ارکان روحانیت در همه چند صده[سده]اخیر.
«پدر شهر» یعنی او بود که ایستاد تا تراکتور و هوادارانش از دام سیاستزدگی و رفتارهای افراطی و حساسیتهای امنیتی رهایی یابند. کدام امام جمعه را میشناسید که برای تیم شهرش به استادیوم برود؟ درهای اتاقش به روی بچههای فوتبالی و فوتسالی باز باشد؟
امام جمعهای را میشناسید که پای منبر بگوید به سینما بروید و فیلم ببینید؟ همین چند روز قبل بود که سیدمحمدعلی به مردمش گفت بروید و "آپاراتچی" ببینید.
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xmfhT
#فرهیختگان راهی به رهایی
📊 آمار میزان واکنشهای مجازی به سقوط بالگرد رییسجمهور
🔵 تردیدی نیست که اخبار منتشر شده حول سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و درگذشت او، مهمترین خبر ماههای اخیر است. حالا بررسی آمار و ارقام مربوط به این موضوع نشان میدهد که رکوردهای جدیدی در فضای آنلاین در این خصوص ثبت شده است. بخشی از این آمار و ارقام در ادامه میآید:
🌐توئیتر فارسی
تاکنون و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت، بیش از ۳۰۵ هزار توئیت در این رابطه منتشر شده است. این توئیتها به شکل خیرهکنندهای لایک شدهاند و در مجموع بیش از ۹ میلیون بار لایک و حدود ۱ میلیون بار بازنشر شدهاند. این اعداد بیش از تعداد توئیت و ریتوئیت منتشر شده، در روزهای اولیه پس از مرگ #مهسا_امینی است. در آن زمان، و در یک مقطع سه روزه، ۱۹۰ هزار توئیت و ۸۳۰هزار ریتوئیت در این خصوص منتشر شده بود.
🔹تاکنون و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت، مجموع توئیتهای منتشر شده حدود ۱۵۰ میلیون بار در فضای توئیتر مشاهده شده است و بیش از 1260 توئیت در رابطه با درگذشت #ابراهیم_رئیسی، فیواستار شده که این تعدد فیواستار نیز در قیاس با روزهای اولیه پس از مرگ مهسا امینی، بیشتر است پرلایکترین توئیت منتشر شده نیز به توئیت علی کریمی با ۳۸ هزار لایک اختصاص دارد.
🔹نکته قابل توجه اما روند انتشار توئیتها و ریتوئیتهاست؛ همانطور که در نمودار زیر مشخص است، اوج انتشار توئیتها به ساعت ۹:۳۰ صبح روز ۳۱ اردیبهشت ماه بازمیگردد و این در حالی است که اوج انتشار ریتوئیتها، به ساعت ۱۰:۳۰ شب گذشته باز میگردد. بطور کلی در شب گذشته، و در حالی که تعداد توئیت زیادی منتشر نشده بود، حجم ریتوئیتهای منتشر شده قابل توجه و تا حدی غیر طبیعی است.
🌐تلگرام
در تلگرام نیز تاکنون، و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت، عدد خیره کننده ۴۶۷ هزار پست تلگرامی با حدود ۲ میلیارد بازدید! راجع به در گذشت ابراهیم رئیسی ثبت شده است. این اعداد نیز در نوع خود یک رکورد جدی محسوب میشود. بیش از ۵۲ هزار کانال تلگرامی در این خصوص مطلب منتشر کردهاند
🌐جستجوی گوگل
در فضای گوگل نیز، درگذشت ابراهیم رئیسی برای یک مقطع ۱۰ ساعته، ترند اول جستجوی گوگل بوده است. کمتر پیش میآید که در گوگل، جستجو راجع به یک موضوع از جستجو راجع به موضوعاتی نظیر فیلم و سریال و آهنگ بیشتر باشد؛ اما اکنون دادهها نشان میدهد که درگذشت ابراهیم رئیسی تا ظهر روز گذشته، بیشترین جستجو را در گوگل داشته است. ساکنان استان #خراسان_جنوبی، بیش از ساکنان سایر استانها در این خصوص جستجو کردهاند.
🌐ینستاگرام
در اینستاگرام نیز واکنشهای بسیار گستردهای به خبر درگذشت ابراهیم رئیسی منتشر شده است و در آنجا نیز اعداد میلیونی است. حجم استوریها و پستها در صفحات مختلف بسیار قابل توجه بوده است بهنحوی که فقط در صفحه #بیبیسی_فارسی، بهعنوان پرمخاطبترین صفحه فارسی در اینستاگرام، ویدئوهای منتشر شده بیش از ۸۳ میلیون بار دیده شده است. بنظر میرسد مجموع مطالب منتشر شده در رابطه با درگذشت ابراهیم رئیسی در اینستاگرام صدها میلیون بار دیده شده است.
🔹بر اساس این دادهها، میتوان گفت که سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و درگذشت او و همراهانش، در یک مقطع ۴۰ ساعته یکی از پرواکنشترین موضوعات در شبکههای اجتماعی در یک مدت زمان کوتاه بوده است. فقط در دوره اعتراضات اواخر شهریور و اوایل مهر ماه ۱۴۰۱ است که حجم محتوای منتشر شده در توئیتر فارسی، از این میزان بیشتر بوده است و این در حالی است که در پلتفرمهایی نظیر تلگرام، اعداد ثبت شده در نسبت با درگذشت ابراهیم رئیسی، یک رکورد جدید محسوب میشود.
تحلیل شبکههای اجتماعی
#فرهیختگان راهی به رهایی
🔵 تردیدی نیست که اخبار منتشر شده حول سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و درگذشت او، مهمترین خبر ماههای اخیر است. حالا بررسی آمار و ارقام مربوط به این موضوع نشان میدهد که رکوردهای جدیدی در فضای آنلاین در این خصوص ثبت شده است. بخشی از این آمار و ارقام در ادامه میآید:
🌐توئیتر فارسی
تاکنون و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت، بیش از ۳۰۵ هزار توئیت در این رابطه منتشر شده است. این توئیتها به شکل خیرهکنندهای لایک شدهاند و در مجموع بیش از ۹ میلیون بار لایک و حدود ۱ میلیون بار بازنشر شدهاند. این اعداد بیش از تعداد توئیت و ریتوئیت منتشر شده، در روزهای اولیه پس از مرگ #مهسا_امینی است. در آن زمان، و در یک مقطع سه روزه، ۱۹۰ هزار توئیت و ۸۳۰هزار ریتوئیت در این خصوص منتشر شده بود.
🔹تاکنون و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت، مجموع توئیتهای منتشر شده حدود ۱۵۰ میلیون بار در فضای توئیتر مشاهده شده است و بیش از 1260 توئیت در رابطه با درگذشت #ابراهیم_رئیسی، فیواستار شده که این تعدد فیواستار نیز در قیاس با روزهای اولیه پس از مرگ مهسا امینی، بیشتر است پرلایکترین توئیت منتشر شده نیز به توئیت علی کریمی با ۳۸ هزار لایک اختصاص دارد.
🔹نکته قابل توجه اما روند انتشار توئیتها و ریتوئیتهاست؛ همانطور که در نمودار زیر مشخص است، اوج انتشار توئیتها به ساعت ۹:۳۰ صبح روز ۳۱ اردیبهشت ماه بازمیگردد و این در حالی است که اوج انتشار ریتوئیتها، به ساعت ۱۰:۳۰ شب گذشته باز میگردد. بطور کلی در شب گذشته، و در حالی که تعداد توئیت زیادی منتشر نشده بود، حجم ریتوئیتهای منتشر شده قابل توجه و تا حدی غیر طبیعی است.
🌐تلگرام
در تلگرام نیز تاکنون، و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت، عدد خیره کننده ۴۶۷ هزار پست تلگرامی با حدود ۲ میلیارد بازدید! راجع به در گذشت ابراهیم رئیسی ثبت شده است. این اعداد نیز در نوع خود یک رکورد جدی محسوب میشود. بیش از ۵۲ هزار کانال تلگرامی در این خصوص مطلب منتشر کردهاند
🌐جستجوی گوگل
در فضای گوگل نیز، درگذشت ابراهیم رئیسی برای یک مقطع ۱۰ ساعته، ترند اول جستجوی گوگل بوده است. کمتر پیش میآید که در گوگل، جستجو راجع به یک موضوع از جستجو راجع به موضوعاتی نظیر فیلم و سریال و آهنگ بیشتر باشد؛ اما اکنون دادهها نشان میدهد که درگذشت ابراهیم رئیسی تا ظهر روز گذشته، بیشترین جستجو را در گوگل داشته است. ساکنان استان #خراسان_جنوبی، بیش از ساکنان سایر استانها در این خصوص جستجو کردهاند.
🌐ینستاگرام
در اینستاگرام نیز واکنشهای بسیار گستردهای به خبر درگذشت ابراهیم رئیسی منتشر شده است و در آنجا نیز اعداد میلیونی است. حجم استوریها و پستها در صفحات مختلف بسیار قابل توجه بوده است بهنحوی که فقط در صفحه #بیبیسی_فارسی، بهعنوان پرمخاطبترین صفحه فارسی در اینستاگرام، ویدئوهای منتشر شده بیش از ۸۳ میلیون بار دیده شده است. بنظر میرسد مجموع مطالب منتشر شده در رابطه با درگذشت ابراهیم رئیسی در اینستاگرام صدها میلیون بار دیده شده است.
🔹بر اساس این دادهها، میتوان گفت که سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و درگذشت او و همراهانش، در یک مقطع ۴۰ ساعته یکی از پرواکنشترین موضوعات در شبکههای اجتماعی در یک مدت زمان کوتاه بوده است. فقط در دوره اعتراضات اواخر شهریور و اوایل مهر ماه ۱۴۰۱ است که حجم محتوای منتشر شده در توئیتر فارسی، از این میزان بیشتر بوده است و این در حالی است که در پلتفرمهایی نظیر تلگرام، اعداد ثبت شده در نسبت با درگذشت ابراهیم رئیسی، یک رکورد جدید محسوب میشود.
تحلیل شبکههای اجتماعی
#فرهیختگان راهی به رهایی
Telegraph
ابراهیم رئیسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نزدیک صبح
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود
حافظ
آواز : استاد محمدرضا شجریان
تار : مجید درخشانی
نی : جمشید عندلیبی
#فرهیختگان راهی به رهایی
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود
حافظ
آواز : استاد محمدرضا شجریان
تار : مجید درخشانی
نی : جمشید عندلیبی
#فرهیختگان راهی به رهایی
مرگ دیکتاتور
در میانهی تف انداختن و شادمانی
.
حبیب حسینیفرد: در آذر ۱۳۸۵ که اگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی درگذشت، دو سه روزی جسد او را در محلی قرار داده بودند تا هوادرانش به او ادای احترام کنند و آخرین وداع.
در این مراسم که برای مخالفان و شکنجهشدگان و بستگان قربانیان حکومت ۱۸ سالهی پینوشه چندشآور و خشمانگیز بود، ۶۰ هزار نفری شرکت کردند، اغلب با گریه و زاری و سلام هیتلری (عکس بالا را ببینید).
در خیابانها اما بستگان قربانیان و آسیبدیدگان از استبداد و شکنجه و کشتار دوران پینوشه به شادی و پایکوبی مشغول بودند.
با مرگ پینوشه، خانم میشل باچلت، رئیسجمهور سوسیالیست شیلی، در وضعیت مخمصهآمیزی قرار گرفت. او امتناع کرد که برای دیکتاتور مراسم دولتی تدفین برگزار کند.
پدر باچلت، مقام افسر ارشد وفادار به دولت آلنده، قربانی تعدی و شکنجههای حکومت پینوشه شد و جان خود را از دست داد. خانم باچلت نیز مجبور شد با مادرش به خارج بگریزد.
با این همه او حالا در مقام ریاستجمهوری میبایست ضمن ممانعت از برگزاری مراسم دولتی برای رئیس شکنجهگران پدر خویش و کسی که باعث شد سالها در تبعید از کشورش بهسر برد، نمایندهای به اجتماع خانواده و بستگان و هواداران پینوشه بفرستد، چرا که بخشی از جامعه که در دوران پینوشه به آلاف و الوفی رسیده بود یا درس لازم را از جنایات دیکتاتوری نگرفته بود و نیز بخشی از ارتش که همچنان به پینوشه ارادات داشتند، انتظار داشتند که دولت چنین اقدامی انجام دهد.
باچلت هم درست یا نادرست تصمیمش این شد که وزیر دفاع را نوکپایی و تلگرافی به مراسم خانواده و بستگان و هواداران پینوشه بفرستد و قال قضیه را بکند.
وزیر دفاع که به مراسم رسید، هوادران پینوشه با هوکردن او نشان دادند که تأملات دولت بیمورد بوده و سیروسلوک و ذهن قطبیشده یهواداران پینوشه مشکلش بیشتر از آن است که با برخی اقدامات دولت تغییری در آن آنجام شود.
در این میان، کوادرودوس پراتس، نوهی ژنرال کارلوس پراتس، فرمانده کل ارتش شیلی در دوران آلنده، هم به صرافت افتاد که از برابر جسد پینوشه عبور کند و به سبک خود به مرگ او واکنش نشان دهد.
ژنرال پارتس که سال ۱۹۷۳ با کودتای پینوشه به آرژانتین گریخته بود، یک سال بعد در این کشور همراه با همسرش در جریان انفجار ماشینش به قتل رسید. دادگاهی در آرژانتین سازمان امنیت پینوشه را مسئول این انفجار اعلام کرد.
نوهی پارتس وقتی پس از چند ساعت ایستادن در صف به جلوی جنازه پینوشه رسید، در میان چشمان حیرتزدهی هواداران دیکتاتور آب دهانش را به سوی جنازهی او پرت کرد. سربازان نزدیک به جسد کوادرودوس را بازداشت کردند، که پس از چند ساعتی آزاد شد.
کوادردوس، با اشاره به اینکه پینوشه بابت جنایات حکومتش محاکمه نشد و نیز به دلیل خشم از اقدام او و عوامل حکومتش در نابودی پدربزرگ و مادربزرگش، گفته بود که به لحاظ درونی احساس نیاز میکرد که چنین اقدام غیرمتعارفی را انجام دهد.
کوادردوس در مقام مشاور سیاسی یک انجمن محلی در یکی از محلات ثروتمندنشین سانتیاگو شغل خود را از دست داد. در جامعه اما هواداران اقدام او کم نبودند. نمایندگانی در مجلس پیشنهاد کردند که یک «تفگاه ملی» با نام آگوستو پینوشه ایجاد شود.
و هنوز هم جامعهی شیلی درگیر بازخوانی تاریخ استبدادی و جنایات دوران پینوشه است؛ دورانی با دستکم سه هزار کشتهی سیاسی، ۳۰ هزار مورد شکنجه و ۳۰۰ هزار تبعیدی و گریخته از میهن خویش.
#فرهیختگان راهی به رهایی
در میانهی تف انداختن و شادمانی
.
حبیب حسینیفرد: در آذر ۱۳۸۵ که اگوستو پینوشه دیکتاتور شیلی درگذشت، دو سه روزی جسد او را در محلی قرار داده بودند تا هوادرانش به او ادای احترام کنند و آخرین وداع.
در این مراسم که برای مخالفان و شکنجهشدگان و بستگان قربانیان حکومت ۱۸ سالهی پینوشه چندشآور و خشمانگیز بود، ۶۰ هزار نفری شرکت کردند، اغلب با گریه و زاری و سلام هیتلری (عکس بالا را ببینید).
در خیابانها اما بستگان قربانیان و آسیبدیدگان از استبداد و شکنجه و کشتار دوران پینوشه به شادی و پایکوبی مشغول بودند.
با مرگ پینوشه، خانم میشل باچلت، رئیسجمهور سوسیالیست شیلی، در وضعیت مخمصهآمیزی قرار گرفت. او امتناع کرد که برای دیکتاتور مراسم دولتی تدفین برگزار کند.
پدر باچلت، مقام افسر ارشد وفادار به دولت آلنده، قربانی تعدی و شکنجههای حکومت پینوشه شد و جان خود را از دست داد. خانم باچلت نیز مجبور شد با مادرش به خارج بگریزد.
با این همه او حالا در مقام ریاستجمهوری میبایست ضمن ممانعت از برگزاری مراسم دولتی برای رئیس شکنجهگران پدر خویش و کسی که باعث شد سالها در تبعید از کشورش بهسر برد، نمایندهای به اجتماع خانواده و بستگان و هواداران پینوشه بفرستد، چرا که بخشی از جامعه که در دوران پینوشه به آلاف و الوفی رسیده بود یا درس لازم را از جنایات دیکتاتوری نگرفته بود و نیز بخشی از ارتش که همچنان به پینوشه ارادات داشتند، انتظار داشتند که دولت چنین اقدامی انجام دهد.
باچلت هم درست یا نادرست تصمیمش این شد که وزیر دفاع را نوکپایی و تلگرافی به مراسم خانواده و بستگان و هواداران پینوشه بفرستد و قال قضیه را بکند.
وزیر دفاع که به مراسم رسید، هوادران پینوشه با هوکردن او نشان دادند که تأملات دولت بیمورد بوده و سیروسلوک و ذهن قطبیشده یهواداران پینوشه مشکلش بیشتر از آن است که با برخی اقدامات دولت تغییری در آن آنجام شود.
در این میان، کوادرودوس پراتس، نوهی ژنرال کارلوس پراتس، فرمانده کل ارتش شیلی در دوران آلنده، هم به صرافت افتاد که از برابر جسد پینوشه عبور کند و به سبک خود به مرگ او واکنش نشان دهد.
ژنرال پارتس که سال ۱۹۷۳ با کودتای پینوشه به آرژانتین گریخته بود، یک سال بعد در این کشور همراه با همسرش در جریان انفجار ماشینش به قتل رسید. دادگاهی در آرژانتین سازمان امنیت پینوشه را مسئول این انفجار اعلام کرد.
نوهی پارتس وقتی پس از چند ساعت ایستادن در صف به جلوی جنازه پینوشه رسید، در میان چشمان حیرتزدهی هواداران دیکتاتور آب دهانش را به سوی جنازهی او پرت کرد. سربازان نزدیک به جسد کوادرودوس را بازداشت کردند، که پس از چند ساعتی آزاد شد.
کوادردوس، با اشاره به اینکه پینوشه بابت جنایات حکومتش محاکمه نشد و نیز به دلیل خشم از اقدام او و عوامل حکومتش در نابودی پدربزرگ و مادربزرگش، گفته بود که به لحاظ درونی احساس نیاز میکرد که چنین اقدام غیرمتعارفی را انجام دهد.
کوادردوس در مقام مشاور سیاسی یک انجمن محلی در یکی از محلات ثروتمندنشین سانتیاگو شغل خود را از دست داد. در جامعه اما هواداران اقدام او کم نبودند. نمایندگانی در مجلس پیشنهاد کردند که یک «تفگاه ملی» با نام آگوستو پینوشه ایجاد شود.
و هنوز هم جامعهی شیلی درگیر بازخوانی تاریخ استبدادی و جنایات دوران پینوشه است؛ دورانی با دستکم سه هزار کشتهی سیاسی، ۳۰ هزار مورد شکنجه و ۳۰۰ هزار تبعیدی و گریخته از میهن خویش.
#فرهیختگان راهی به رهایی
Telegram
Hosseinifard | گشتها
تهدید ستاد انتخاباتی ترامپ به شکایت از علی عباسی
ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ ساعتی پس از نخستین نمایش فیلم «کارآموز» ساخته علی عباسی در جشنواره کن با صدور بیانیهای ضمن «زباله» خواندن این فیلم تهدید کرد از عوامل آن به دلیل آنچه دروغپردازی خواند، شکایت خواهد کرد.
فیلم «کارآموز» ساخته علی عباسی، کارگردان ایرانیتبار مقیم دانکارک مقطعی از زندگی دونالد ترامپ در دهه ۸۰ میلادی را روایت میکند که او تبدیل به چهره قدرتمندی در صنعت ساختمانسازی میشود.
علی عباسی روز سهشنبه در نشست رسانهای فیلم در کن، دونالد ترامپ را دعوت به گفتوگو و تماشای فیلم کرد. او گفت فکر نمیکند تراپ لزوما از فیلم خوشش یا بدش بدش بیاید اما از آن شگفت زده خواهد شد.
نمایش یک صحنه رابطه جنسیِ شبیه به تجاوز ترامپ با همسر نخستش، ازجمله موارد بحثانگیز عنوان شده درباره این فیلم است.
علی عباسی پیشتر با کارگردانی فیلم «عنکبوت مقدس» در بخش مسابقه جشنواره کن حضور داشت.
بابک غفوریآذر
#فرهیختگان راهی به رهایی
ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ ساعتی پس از نخستین نمایش فیلم «کارآموز» ساخته علی عباسی در جشنواره کن با صدور بیانیهای ضمن «زباله» خواندن این فیلم تهدید کرد از عوامل آن به دلیل آنچه دروغپردازی خواند، شکایت خواهد کرد.
فیلم «کارآموز» ساخته علی عباسی، کارگردان ایرانیتبار مقیم دانکارک مقطعی از زندگی دونالد ترامپ در دهه ۸۰ میلادی را روایت میکند که او تبدیل به چهره قدرتمندی در صنعت ساختمانسازی میشود.
علی عباسی روز سهشنبه در نشست رسانهای فیلم در کن، دونالد ترامپ را دعوت به گفتوگو و تماشای فیلم کرد. او گفت فکر نمیکند تراپ لزوما از فیلم خوشش یا بدش بدش بیاید اما از آن شگفت زده خواهد شد.
نمایش یک صحنه رابطه جنسیِ شبیه به تجاوز ترامپ با همسر نخستش، ازجمله موارد بحثانگیز عنوان شده درباره این فیلم است.
علی عباسی پیشتر با کارگردانی فیلم «عنکبوت مقدس» در بخش مسابقه جشنواره کن حضور داشت.
بابک غفوریآذر
#فرهیختگان راهی به رهایی
Variety
‘The Apprentice’ Director Offers to Screen Movie for Donald Trump After Campaign Threatens Lawsuit: ‘I Don’t Necessarily Think…
"The Apprentice" director Ali Abbasi has responded to the Trump campaign's threat to sue over the movie.
شوخطبعی چه نقشی در مقاومت مدنی دارد؟ - اریکا چنووت، برگردانِ عرفان ثابتی
یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم نمیتواند همیشه همهی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخطبعی و مبارزهی خشونتپرهیز در صربستان میگوید شوخطبعی میتواند کارکردهای کاملاً مشخصی در مبارزهی خشونتپرهیز داشته باشد.
اول اینکه شوخطبعی ــ بهویژه طنز و هجو ــ میتواند مستقیماً در برابر تبلیغاتِ حکومتها عرض اندام کند و با افشای حقیقت اجازه ندهد پروپاگاندای حکومت به هدف اصلی خود دست یابد. حرف اساسیِ واتسلاو هاول دربارهی قدرتآفرینی از پایین و به دست مردم این است که باید «در حقیقت زندگی کرد» ــ یعنی، روایت منفعتطلبانه و جعلی حکومت از رویدادها را نپذیرفت.
دوم اینکه شوخطبعی میتواند در وضعیتی وخیم و ناگوار، حال و هوایی شاد و پرنشاط بیافریند. این تغییرِ احساس بهویژه وقتی مهم است که حکومت توسل به زور علیه مخالفان را آغاز کرده است. جشنها میتوانند سرپناهی برای تعداد زیادی از کسانی باشند که میخواهند دمی از احساس ملال، بدبختی و خیانت فارغ شوند.
برای مثال در سپتامبر ۲۰۱۱ در تظاهراتی علیه بشار اسد، کنشگران غیرمسلح با وسایل آتشبازی و دوربینهای ویدئویی به مصاف نیروهای امنیتیِ مجهز به تانک و خمپارهانداز رفتند. تصاویر ضبطشدهحاکی از ناسازگاری مضحک میان قدرتنمایی نظامیان و شوخطبعی معترضانی بود که با ترقهبازی و پرتاب فشفشه به آسمان قدرتنمایی نظامیان را مسخره میکردند. این تصاویر به شکل مؤثری نشان داد که واکنش دولت سوریه به هیچ وجه متناسب با اعتراض شهروندان غیرمسلح نیست.
سوم اینکه شوخطبعی اغلب میتواند به مردم اجازه دهد راههای جدیدی برای مبارزه با وضع موجود در نظر مجسم کنند. در واقع شوخطبعی آنقدر تهدیدآمیز است که میتواند مرگبار باشد. در نظامهای تمامیتخواه بیان لطیفهای در انتقاد از مسئولان میتواند جرم بزرگی به شمار رود. علت این امر آن است که تمامیتخواهی مبتنی است بر کنترل کامل روایت اجتماعی و تاریخی ــ همان بهاصطلاح، «یگانه حقیقت» ــ و به طور عام، جریان اطلاعات.
در دوران حکومت استالین، صدها شهروند اتحاد جماهیر شوروی به جرم لطیفهگویی در انتقاد از رژیم به مرگ یا حبس در اردوگاههای کار اجباری محکوم شدند. در فاصلهی سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴، «دادگاه خلق برلین» ۴۹۳۳ نفر را به جرم بیان «لطیفههای مأیوسکننده» دربارهی حزب نازی به مرگ محکوم کرد. در سال ۱۹۴۴، یک کارگر کارخانهی مهماتسازی در برلین به جرم تضعیف جنگ «از طریق سخنان مغرضانه» اعدام شد. جرم او چه بود؟ تعریف این لطیفه برای همکارانش در کارخانه:
«هیتلر و گورینگ بالای برج مخابرات برلین ایستادهاند. هیلتر میگوید دلش میخواهد کاری بکند تا اهالی برلین شاد شوند. گورینگ میگوید: خب چرا نمیپَری پایین؟»
بهرغم این تلاشها برای کنترل کامل، لطیفههای طنزآمیز دربارهی مسئولان نازی و حکومت استالین در دوران سلطهی این دو نظام تمامیتخواه بر سر زبانها بود. این لطیفهها را معمولاً در مشروبفروشیها درِگوشی برای دوستان صمیمی و رازدار تعریف میکردند. هدف از این کار خالی کردن و سبک کردن خود بود، نه لزوماً مقاومت فعال.
اما رواج انتقاد و طنز حتی در دوران سلطهی حکومتهای تمامیتخواه نشان میدهد که هیچ نظامی نمیتواند همیشه همهی مردم را به طور کامل کنترل کند و وقتی بسیاری از مردم لطیفهگویی را آغاز کنند، ممکن است خودشان بهتدریج بفهمند که امپراتور برهنه است. به همین علت است که شوخطبعی برای نظامهای ستمگر فوقالعاده خطرناک است.
به قول خالد القشطینی، نویسندهی عراقی، «شوخطبعی در تاریکترین دوران یک ملت ضروریتر است، زیرا در چنین زمانهایی است که مردم ایمان به خود را از دست میدهند، ناامید میشوند و به ورطهی اندوه و افسردگی فرو میافتند. در چنین وقتهایی زندگی بیمعنا به نظر میرسد و انسان احساس میکند وطنش به تار عنکبوت شبیه شده است. مردم ارتباط با یکدیگر را از دست میدهند و سرانجام به انزوا تن میدهند. در نتیجه، اراده و میل به اتحاد و مقاومت از بین میرود. شوخطبعی بهترین دارو برای درمان چنین بیماریهایی است. خنده انسان را از دام رخوت و افسردگی میرهاند؛ بیان لطیفههای سیاسی دوباره شهروندان را با یکدیگر مرتبط میکند. حالا دیگر هیچیک از آنها تنها نیستند. به این ترتیب میفهمیم دیگرانی نیز هستند که با ما همنظرند و درد و رنج و امیدهای مشترکی با ما دارند. خنده نوعی احساس برادری جمعی میآفریند. هیچکس در تنهایی نمیخندد».
به همین علت است که، به نظر القشطینی، پرورش حس طنز و شوخطبعی سیاسی و استفادهی گسترده از آن برای موفقیت راهبرد مقاومت مدنی ضروری است.
کاملِ متن در آسو
#فرهیختگان راهی به رهایی
یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم نمیتواند همیشه همهی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخطبعی و مبارزهی خشونتپرهیز در صربستان میگوید شوخطبعی میتواند کارکردهای کاملاً مشخصی در مبارزهی خشونتپرهیز داشته باشد.
اول اینکه شوخطبعی ــ بهویژه طنز و هجو ــ میتواند مستقیماً در برابر تبلیغاتِ حکومتها عرض اندام کند و با افشای حقیقت اجازه ندهد پروپاگاندای حکومت به هدف اصلی خود دست یابد. حرف اساسیِ واتسلاو هاول دربارهی قدرتآفرینی از پایین و به دست مردم این است که باید «در حقیقت زندگی کرد» ــ یعنی، روایت منفعتطلبانه و جعلی حکومت از رویدادها را نپذیرفت.
دوم اینکه شوخطبعی میتواند در وضعیتی وخیم و ناگوار، حال و هوایی شاد و پرنشاط بیافریند. این تغییرِ احساس بهویژه وقتی مهم است که حکومت توسل به زور علیه مخالفان را آغاز کرده است. جشنها میتوانند سرپناهی برای تعداد زیادی از کسانی باشند که میخواهند دمی از احساس ملال، بدبختی و خیانت فارغ شوند.
برای مثال در سپتامبر ۲۰۱۱ در تظاهراتی علیه بشار اسد، کنشگران غیرمسلح با وسایل آتشبازی و دوربینهای ویدئویی به مصاف نیروهای امنیتیِ مجهز به تانک و خمپارهانداز رفتند. تصاویر ضبطشدهحاکی از ناسازگاری مضحک میان قدرتنمایی نظامیان و شوخطبعی معترضانی بود که با ترقهبازی و پرتاب فشفشه به آسمان قدرتنمایی نظامیان را مسخره میکردند. این تصاویر به شکل مؤثری نشان داد که واکنش دولت سوریه به هیچ وجه متناسب با اعتراض شهروندان غیرمسلح نیست.
سوم اینکه شوخطبعی اغلب میتواند به مردم اجازه دهد راههای جدیدی برای مبارزه با وضع موجود در نظر مجسم کنند. در واقع شوخطبعی آنقدر تهدیدآمیز است که میتواند مرگبار باشد. در نظامهای تمامیتخواه بیان لطیفهای در انتقاد از مسئولان میتواند جرم بزرگی به شمار رود. علت این امر آن است که تمامیتخواهی مبتنی است بر کنترل کامل روایت اجتماعی و تاریخی ــ همان بهاصطلاح، «یگانه حقیقت» ــ و به طور عام، جریان اطلاعات.
در دوران حکومت استالین، صدها شهروند اتحاد جماهیر شوروی به جرم لطیفهگویی در انتقاد از رژیم به مرگ یا حبس در اردوگاههای کار اجباری محکوم شدند. در فاصلهی سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴، «دادگاه خلق برلین» ۴۹۳۳ نفر را به جرم بیان «لطیفههای مأیوسکننده» دربارهی حزب نازی به مرگ محکوم کرد. در سال ۱۹۴۴، یک کارگر کارخانهی مهماتسازی در برلین به جرم تضعیف جنگ «از طریق سخنان مغرضانه» اعدام شد. جرم او چه بود؟ تعریف این لطیفه برای همکارانش در کارخانه:
«هیتلر و گورینگ بالای برج مخابرات برلین ایستادهاند. هیلتر میگوید دلش میخواهد کاری بکند تا اهالی برلین شاد شوند. گورینگ میگوید: خب چرا نمیپَری پایین؟»
بهرغم این تلاشها برای کنترل کامل، لطیفههای طنزآمیز دربارهی مسئولان نازی و حکومت استالین در دوران سلطهی این دو نظام تمامیتخواه بر سر زبانها بود. این لطیفهها را معمولاً در مشروبفروشیها درِگوشی برای دوستان صمیمی و رازدار تعریف میکردند. هدف از این کار خالی کردن و سبک کردن خود بود، نه لزوماً مقاومت فعال.
اما رواج انتقاد و طنز حتی در دوران سلطهی حکومتهای تمامیتخواه نشان میدهد که هیچ نظامی نمیتواند همیشه همهی مردم را به طور کامل کنترل کند و وقتی بسیاری از مردم لطیفهگویی را آغاز کنند، ممکن است خودشان بهتدریج بفهمند که امپراتور برهنه است. به همین علت است که شوخطبعی برای نظامهای ستمگر فوقالعاده خطرناک است.
به قول خالد القشطینی، نویسندهی عراقی، «شوخطبعی در تاریکترین دوران یک ملت ضروریتر است، زیرا در چنین زمانهایی است که مردم ایمان به خود را از دست میدهند، ناامید میشوند و به ورطهی اندوه و افسردگی فرو میافتند. در چنین وقتهایی زندگی بیمعنا به نظر میرسد و انسان احساس میکند وطنش به تار عنکبوت شبیه شده است. مردم ارتباط با یکدیگر را از دست میدهند و سرانجام به انزوا تن میدهند. در نتیجه، اراده و میل به اتحاد و مقاومت از بین میرود. شوخطبعی بهترین دارو برای درمان چنین بیماریهایی است. خنده انسان را از دام رخوت و افسردگی میرهاند؛ بیان لطیفههای سیاسی دوباره شهروندان را با یکدیگر مرتبط میکند. حالا دیگر هیچیک از آنها تنها نیستند. به این ترتیب میفهمیم دیگرانی نیز هستند که با ما همنظرند و درد و رنج و امیدهای مشترکی با ما دارند. خنده نوعی احساس برادری جمعی میآفریند. هیچکس در تنهایی نمیخندد».
به همین علت است که، به نظر القشطینی، پرورش حس طنز و شوخطبعی سیاسی و استفادهی گسترده از آن برای موفقیت راهبرد مقاومت مدنی ضروری است.
کاملِ متن در آسو
#فرهیختگان راهی به رهایی
آسو
شوخطبعی در مقاومت مدنی چه نقشی دارد؟ | آسو
یک راه برای اینکه به دشمن نشان دهیم که نمیتواند همیشه همهی مردم را کنترل کند این است که با او شوخی کنیم. جانجیرا سومباتپونسیری، متخصص علوم سیاسی، در کتاب شوخطبعی و مبارزهی خشونتپرهیز در صربستان